حقزيستن و زنده جهان
تيره افق در كوچك روشناييهاي
(بخشپاياني) - شد آلوده زمين چگونه
است تفكيكناپذير حيات چرخه

حقزيستن و زنده جهان
حيوانات از حمايت نام به بهانهروزي به
امسال حيوانات از حمايت انجمن اعضاي و حيوانات از حمايت روز با بود مصادف ماه دي 26
درناي حفظ انجمن و ايراني يوزپلنگ انجمن مشاركت با بار اين و قبل سالهاي همچون نيز
طبيعت پارك و كردند برگزار تاخير روز يك با را حيوانات از حمايت روز مراسم سيبري
.بود طبيعت به علاقهمندان و حيوانات حاميان ميزبان ماه دي جمعه 27 روز تهران پرديسان
بار اولين حيوانات از حمايت ملي روز عنوان به آن پيشنهاد و روز اين نمادين نامگذاري
اين ثبت پيشنهاد حتي و پذيرفت صورت ايران حيوانات از حمايت انجمن سوي از سال 1379 در
مخالفت با كه رفت كشور عمومي فرهنگ شوراي به سال همان در كشور رسمي تقويم در روز
.شد روبهرو
ريشه سرزمين اين مردم ميان در متمادي قرون براي حيوانات حقوق رعايت تاريخ گواه به
فرهنگ اين بر خودرا پايبندي نوعي به باستاني آيينهاي همه در مردم و است دوانده
و گوش ماه ، بهمن ، روزهاي در يعني روز چهار ماه هر در ايرانيان.ميدادند نشان پيشتاز
ميكردند خودداري گوشت ، مصرف نيز و آنها كشتار يا و حيوانات سر بريدن و كشتار از رام
مناسبت به همهساله و است بوده برخوردار برجستهتري جايگاه از بهمن ميان اين در كه
آنجا از و ميكردند پا بر بهمنجد يا بهمنگان نام به جشني بهمن ماه در بهمن روز همزماني
بيش جشن اين در است ، حيوانات موكل مادي جهان در بهمن جاويد و پاك فروزه بودند معتقد كه
.ميدادند نشان توجه حيوانات حقوق رعايت به ديگري آيين و جشن هر از
غذاهاي تهيه ماهاست ، دي با 26 برابر امروزي رسمي تقويم اساس بر كه روز اين در
كه است اينچنين و است بوده مرسوم قديمي سنن ساير كنار در سفيد لباس پوشيدن و گياهي
از حمايت تاريخچه كه مدعا اين اثبات بر تاريخي كتب در كوتاه گشتوگذاري تنها و تاريخ
.زد خواهد تاييد مهر ميرسد مسيح ميلاد از قبل سال از 2000 بيش به ايران در حيوانات
و رايگان كلينيك برپايي با جمعه روز صبح اوليه ساعات از حيوانات از حمايت روز مراسم
به روز اين تاريخي پيشينه خصوص در بروشور توزيع و آش با كنندگان بازديد از پذيرايي
طبيعت پارك و بود همراه متنوع بازيهاي و كودكان براي حيوانات لمس ايستگاه همراه
پيچيده قصه و سرگذشت هركدام كه ايران نقاط اقصي از وحوش متنوع انواع گردآوري با پرديسان
.شد پذيرا را مراسم اين مطلوب شكلي به دارند را خود خاص
خاكستري ، گرگهاي خرسها ، توله سيبري ، درناي اسير ، و تنها يوزپلنگ ماده مارتيا ،
و زرد گوزن شكاري ، پرندههاي انواع و جغدها طلايي ، درمانده و شكسته پر و بال عقابهاي
در هم باز كه شرايطي در و بودند مراسم اين نظارهگران طرف هر از...و آهو و ميش و قوچ
روي و سر بر كنندگان بازديد كه كلوخي و سنگ انبوه ميان در روزها ساير همچون روز اين
.ميكردند مرور را خود تلخ حكايت كدام هر ميكردند پرتاب آنها
به سالهاست اينكه و خود خانواده بيرحمانه كشتار از پرديسان ساله يوزپلنگ 8 ماده
آرزوهاي و آمال نقطه به اينكه ازاست گلهمند شده زنداني محصور محوطهاي در تنهايي
گلهمند گشته ، بدل ميبالند ايران در يوزپلنگ داشتن به او نمايش با هرازگاهي كه عدهاي
دنبال به را ايراني دشتهاي پيش چندي تا كه قاچاقچياني و شكارچيان همه از او.است
گلوله شليك هدف را زيبايشان چشمان جفت آنها كردن خسته محض به تا ميكردند طي او همنوعان
.است گلهمند دهند قرار
همراهي از هميشه براي و شده باز وي پاي از ردياب فرستنده اينكه از نيز سيبري درناي
قفسي در اكنون و شده محروم سيبري غرب يعني خود اصلي زيستگاه در زندگي و درناها ساير
ميباشد كنندگان ناپسندبازديد برخوردهاي شاهد روزه همه پارك ، از گوشهاي در كوچك
عقاب زيادي شمار.است شكاري و كمياب پرندههاي كلكسيون ديگر گوشهاي در.دارد حكايتها
كه خونين و خرد پنجههاي و آمده در جا از كتف با بعضا و شكسته پر و بال سارگپه و طلايي
قاچاق و اسارت عاملان و شكارچيان از بعضي بيرحمانه عمليات از غمانگيزي نمايش گويي
در مناسب بستري ايجاد از نه جانداران ، اين حقوق رعايتگذاشتهاند نمايش به را حيوانات
غربي فرهنگ از تقليد منظور به عدهاي قول به يا و سيري شكم و بيكاري فرط از يا و جامعه
و مرز اين در خدادادي ارزش با مخلوقات از زيادي شمار نابسامان وضعيت از ناشي كه بوده ،
.است واداشته تكاپو به اينچنين را دلنگرانان اين كه است بوم
وجود به هستي جهان در حيات منظومه قانونمنديهاي اساس بر و خداوندند مخلوق حيوانات
هزاران از و دارند نقش آدميان ما اساسي نيازهاي تامين در حيوانات از بسياري.آمدهاند
ادامه خود زندگي به است توانسته زيست ، زنجيره اين از برخورداري دليل به انسان پيش ، سال
هدف با طبيعت تخريب و تصرف به افراطي رويكرد و شهرها بيرويه گسترش از پيش تا.بدهد
و بود برقرار حيوان و انسان زندگي و طبيعت در توازن نوعي شهرنشيني و شهر نابهنجار توسعه
و غذايي نياز دليل به بلكه شكمسيري ، سر از و تفنن و تفريح قصد به نه حيوانات شكار حتي
وحوش جمعيت به جدي آسيب شدن وارد از كه طوري به.ميگرفت صورت ويژهاي مقررات چارچوب در
از بسياري امروزه ، اما ميآمد ، عمل به جلوگيري زيادي حد تا زيستي گونههاي انقراض يا و
طول در كه اهلي حيوانات حتياست درآمده آزمند انسان تصرف به جانوران طبيعي زيستگاههاي
آنها بايد كه ميشوند تلقي مزاحماني بودهاند ، مفيد او براي و زيسته آدمي با سال هزاران
از شهرنشينان بيمبالاتي حال ، اين در !كرد سربهنيستشان يا و راند زندگي محيط از را
خوردن برهم باعث زباله ، روزافزون توليد و اسراف گسيخته ، عنان مصرف به رويآوري جمله
.است شده شهروندان زندگي در آنها مزاحمگونه نقش و اهلي حيوانات جمعيت تعادل
وقتي...ديد بايد ديگر جور شست ، بايد را چشمها:بزرگ شاعر سپهري ، سهراب قول به
بيرحمانه بهرهبرداري مورد جهان ، محدود منابع آيندگان حقوق به توجه بدون است ، قرار
كه اهلي حيوانات از زندگي امنيت شود ، تنگ زنده موجودات تمامي بر زيست عرصه و بگيرد قرار
.ميشود سلب نيز زيستهاند ، آدمي با عمري
سر از:مثل واژههايي با را ، حيوانات از حمايت كه كساني منظر از بحث ديگر وجه اما ،
ميليونها فقر استدلال ، بهانه به و ميكنند بدرقه امثالهم و لوكس بيهوده سيري ، شكم
مثابه به حيوانات ، از حمايتاست بررسي درخور نيز ميكشند ، پيش را جهان سراسر در انسان
با مغايرتي هيچ پروردگار درگاه به سپاس نشانه به و جهان زنده پيكره از مهم بخشي
يكديگر نافي اينها از كدام هيچ حال عين در.ندارد اجتماعي عدالت تعميم و عدالتخواهي
حيوانات زندگي از مراقبت و آزاري حيوان از اجتناب اصل ما ، ملي و ديني فرهنگ در.نيستند
نيست ، پيچيده چندان ما ، كشور در وحش حيات مساله اما.است گرفته قرار تاكيد مورد
محدود جمعيت و دارد قرار غيرمجاز و مجاز شكارچيان دست در كه بيشماري شكاري تفنگهاي
ورود راههاي بودن باز.ميباشد مساله اين بيانگر خود گرفتهاند ، هدف را ايران وحش حيات
و مساله ديگر روي ارزي ، درآمد كسب ازاي در شكارچيان از بعضي روي بر شده حفاظت مناطق به
اغلب شكارچيان با برخورد در گذاشتهاند سن به پا آنها اغلب كه محيطباناني ناتواني
را مساله از ديگري ابعاد نيز ميتازند ، حياتوحش زيستگاههاي به بيرحمانه كه غيرمجاز
.است ايران وحش حيات باره در تلخ واقعيتهاي انبوه از گوشهاي تنها اينميدهد نشان
ميتواند ما كشور جمله از جهان جاي هر در وحش حيات و محيطزيست از مراقبت فرهنگ نبود
نوعي يا و كنجكاوي حس ارضاي بلكه ، گرسنگي رفع براي نه را حيواني.باشد فاجعهآفرين
به.ميشود ناشي خلا همين از كردن ، سلب او از را زندگي و دادن قرار گلوله هدف تفريح
كه را آن وحش حيات باقيمانده و ايران زيبايمان سرزمين كممانند طبيعت ارزش كه روزي اميد
را آينده نسلهاي حقوق و كنيم درك درستي به را ميباشد سرزمين اين تفكيكناپذير بخش
.بداريم محفوظ
جمشيدي مژگان
تيره افق در كوچك روشناييهاي
مشكلات كاهش براي پايدار كوششهايمحلي
است روبهافزايش زيستمحيطيجهان
زيست مسايل زمينه در چنداني پيشرفت ميلادي سال 2002 پاياني دهه در جهاني جامعه گرچه
در ريشه كه انگيزههايي اما است نداشته روبهروست آنها با انسان كه اجتماعي و محيطي
ميباشد ، محيطزيست از دفاع براي محلي جنبشهاي و حركتها موجب نوعي به و دارد مردم
.است آورده پديد جهان محيطزيست آينده براي را خوشبينيهايي
جهاني سازمان گزارشگران از كريستوفرفلاوين از نقل به واشنگتن در محيطزيست خبرگزاري
تحول كه را چيزي كه است اين امروز ما اصلي پيام":است كرده خاطرنشان محيطزيست بر نظارت
".است داده بروز جهان سراسر در را اميدبخشي نشانههاي امروزه ميپنداشتيم ، غيرممكن
بعد ، نسل نگذاريم تا داريم نياز فراوان كوششهاي به":است داده هشدار حال عين در او
تحويل را سياسي و اقتصادي زيستمحيطي ، لحاظ از بيثباتتر و رفته زوال به رو جهاني
بر گوناگون زماني مقاطع در را زمين سياره ساكنان سلامت بررسي كه پژوهشي سازمان ".بگيرد
برگزار گذشته تابستان سال 2002 در كه را ژوهانسبورك در سران زيستمحيطي نشست دارد عهده
.ميداند غيرمثمر بسيار شد ،
از پيش كه جدالهايي و بحث تلخي و ژوهانسبورگ نشست در اساسي تضمينهاي و تعهدات نبود
در پيش به حركت براي جهان توانايي به نسبت را شركتكنندگان از بسياري گرفت ، صورت آن
نوميدي اين رغم بهكرد نااميد بيستويكم قرن در انسان روياروي مساله مهمترين مورد
به ابتكاري راهحلهاي با پيش به حركت براي محلي جوامع فزاينده آرزوهاي و تواناييها
را اميدهايي داشت ، بازتاب نيز ژوهانسبورگ در كه اجتماعي و زيستمحيطي مسايل كاهش منظور
.است كرده ايجاد
جهاني ، محيطزيست زمينهمعضلات در چنداني پيشرفت گذشته سال طي 10 ;گزارش همين بنابه
در واقعي موفقيت و پيشرفت اما نداده ، رخ زيستي گونههاي تنوع و اقليمي تغييرات مانند
در كه دارند حكايت موجود مستندات و مدارك.است مشاهده قابل جهان سراسر در كوچكتر مقياس
محلي كوششهاي عفوني ، بيماريهاي با مبارزه و غذايي مواد نقل ، و حمل انرژي ، بحران زمينه
فقر ، موضوعات و نگرفته صورت خلاء در موفقيتها اين اما.داشتهاند بهتري نتايج ملي و
را مردمانش و سياره اين كه هستند معدود موضوع چند تنها اقليمي تغييرات و آلودگي بيماري ،
غذا ، به مربوط بيماريهاي از كودك روز 5500 هر كه است آمده گزارش اين در ".ميكند تهديد
آن حمله نوك و ميكشد را تن هزار روزانه 7 مالاريا هنوز.ميميرند آلوده هواي و آب
پرندگان شدن تلف وحش حيات زندگي عرصه در و است جهان بخشهاي فقيرترين در كودكان متوجه
تخريب از روشني نشانه خود كه ميگيرد ، صورت است طبيعي كه آنچه برابر آهنگي 50 با
و شمال قطب در يخها شدن ذوب آهنگاست انساني فعاليتهاي اثر بر وحش حيات زيستگاههاي
سال 2100 ، 27 تا را درياها سطح ميتواند كه است شده برابر دو سال 1988 ، از جنوبگان
.آورد بالاتر سانتيمتر
بسياري با مبارزه ابزار كه ميگيرد ريشه فزايندهاي شواهد از گزارش اين مثبت ديدگاه
گزارش اين در.ميشود بسته كار به موفقيت با و است اجتماعي و زيستمحيطي مسايل اين از
نسلهاي اينكه بدون كنيم ارضاء را نيازهايمان آن در كه دنيايي ساخت":است آمده همچنين
".ماست خلاقيت و تدبير نيازمند و نيست غيرممكن سازيم محروم سالم اجتماع يك از را آينده
آلودگي بدون و پاك سوختي پيلهاي با كه بسازيم فضايي سفينههايي ميتوانيم ما اگر"
ساير و مس ميتوانيم اگر.كنيم توليد قابليت همين با خودروهايي ميتوانيم كنند ، كار
و بزرگ دانيهاي زباله از را آنها بتوانيم بايد كنيم استخراج زمين از را فلزات
مقاوم مالاريا برضد را گردشگران ميتوانيم اگر.آوريم دست به نيز شده رها ساختمانهاي
".سازيم مقاوم نيز دارند قرار آن روزمره تهديد خطر در كه را مردمي بتوانيم بايد كنيم ،
هم با همگي زيستي تنوع و پايدار توسعه محيطزيست ، زوال جمعيت ، افزايش فقر ، موضوعات
را نمونههايي كوچك ، محليو سامانههاي در مردم موفقيت درباره گزارش ايندارند ارتباط
زباله به دلاري كوچك 50 وام يك چگونه اينكه جمله از ميكند ، ذكر مثال عنوان به
پاك زباله از را شهر وسيعي بسيار درسطح است ، كرده كمك هلند در "پاياتا" جمعكنهاي
موسوم قاهره زبالهجمعكنهاي.باشند برخوردار پايدار ومعيشتي شغل از حال عين در و كنند
براي كه.كردهاند درست درآمدهايي خود براي باطله كاغذهاي بازيافت با ها"زابالين" به
ندرت به قاهره در امروزه كه بگونهاي است ، بوده برانگيز غبطه شهر اين فقير مردم از خيلي
و محلي جوامع ترتيب اين به.يافت گذرگاهي يا گوشه در شده رها را باطله كاغذهاي ميتوان ،
اين در آمده بدست موفقيتهاي و گرفتهاند عهده بر را خود مسايل حل ابتكار اكنون بومي
جهان مسايل حل در موثري نقش ميتوانند شهروندان فقيرترين حتي كه ميدهد نشان زمينه
".باشد داشته
اينترنت:منبع
نائيني علوي سعيد:ترجمه
(پايانيبخش) - شد آلوده زمين چگونه
است تفكيكناپذير حيات چرخه
سهشنبه 1 روز در و صفحه همين در "شد آلوده زمين چگونه" عنوان تحت مقاله اين نخست بخش
.ميگذرد نظرتان از شماره اين در مقاله پاياني بخشاست شده درج ماه بهمن
سوزانده را زيادي (فسيلي) سنگوارهاي سوختهاي تاكنون ، صنعتي انقلاب آغاز از انسان
امروزه.است يافته افزايش درصد پنج و بيست زمين ، جو در C2O مقدار كه زدهاند تخمين.است
جريب ميليون چهل تقريبا هرسال.نيستند C2O كنندگان توليد تنها اتومبيلها و كارخانهها
انتشار 7/1 موجب امر همين و ميروند بين از و سوخته استوايي باراني جنگلهاي زمين
كشت براي گلهداران و كشاورزان وسيله به معمولا جنگلها.ميشود جو در C2O تن بيليون
و سوزاندن" روش غمانگيز آثار از يكيميشوند سوزانده گلهها براي عبور راه و محصولات
نابود دارند ، رويش تجديد به احتياج متمادي سالهاي كه جنگلهايي كه است اين "درختان قطع
فصل سه يا دو فقط كه ميشوند تبديل ضعيف و بنيه كم بسيار خاك با زمينهايي به و گشته
غيرقابل زمينهاي ترك به مجبور كشاورزان ترتيب بدين.هستند مناسب محصولات كشت براي
.ميكنند "درختان سوزاندن و قطع" به اقدام دوباره و شده استفاده
متان نام به را ديگري گاز مستقيم بهطور جنگلها سوزاندن كربن ، دياكسيد بر علاوه
طبيعي بهطور كه است گازي متان.ميكند كمك گلخانهاي اثرات به همچنان كه ميكند توليد
توليد موريانهها توسط و احشام گله داخل در فضولات ، برنج ، لفاف در باكتريي وسيله به
نميسوزند ، كامل بهطور آن چوبهاي همه برود ، بين از و شود پاك جنگل يك كه زماني.ميشود
يكي و ميكنند چوبها بقاياي خوردن به شروع و رفته سوخته نيم چوبهاي داخل به موريانهها
ممكن هستند ، كوچكي حشرات موريانهها اينكه دليل به.است متان آنان هضم فرآوردههاي از
در ميتواند ميكنند ، توليد آنها كه را متاني گاز مقدار چگونه كه نباشد تصور قابل است
در فراواني تاثير زيادشان تعداد دليل به موريانهها اما.باشد موثر گلخانهاي اثرات
تن ربع سه زمين ، كره روي در فرد هر با برابر كه زدهاند تخمين.دارند متان توليد
و كرده رشد نيز موريانهها بسوزند ، باراني جنگلهاي بيشتر هرچه و دارد وجود موريانه
.است C2O از موثرتر بار صدها گلخانهاي اثرات توليد در متان گاز علاوه به.ميشوند بيشتر
اول ، نظريهميشود مطرح مهم ايده دو زراعت براي "درختان سوزاندن و قطع" بيان با
نيمسوخته چوبهاي خوردن كه اين تصور البته.است طبيعت با ارتباط يا طبيعت به پيوستن
بشود ، دريا آب سطح آمدن بالا براثر ميامي شهر رفتن آب زير باعث است ممكن موريانهها توسط
(دومينو تئوري) بعدي عوارض از غيرمنتظره مثال يك اين ، هرحال به.ميرسد نظر به مضحك
فقط نهميآورد بوجود محيط در را عمدهاي تغيير انسان كه ميافتد اتفاق زماني و است
بطوري.هستند وابسته يكديگر به قوي بهطور زمين كره هواي و آب خشكي ، بلكه زنده ، موجودات
همه به دوباره دادن ترتيب و نظم لازمهاش ،"حساس وضعيت" يك در آنها از يكي در تغيير كه
.است آنها
كه ميشود آشكار صورت بدين كشاورزان براي "درختان قطع و سوزاندن" طرح دوم نظريه
است ساده خيلي.است جهاني همكاري به نياز آن حل براي و است شده عالمگير مشكل يك آلودگي
اما سازند ، متوقف را جنگلها درختان سوزاندن و قطع اعمال كه شود درخواست كشاورزان از كه
كه نيست زيادي مدت.است خانوادههايشان براي غذا تهيه عدم درخواست معني به آن انجام
.كردهاند پاك جنگل از خوبي به را خشكي از وسيعي نواحي غربي ، كشورهاي و متحده ايالات
و انبوه ساحلي نواحي شرقي جنگلهاي گزيدند ، سكني "پليموث" صخره در مهاجران كه زماني
نابود و شده انسان پيشرفت قرباني آنها همه بعد ، سال چهارصد.بود نفوذ غيرقابل تقريبا
به دست درست باراني ، جنگلهاي سوزاندن با آسيايي و جنوبي آمريكاي كشورهاي اكنون و گشتند
.ميداديم انجام پيش سال صد چند حدود را آن كه زدهاند كاري
جنگل زدن آتش
كشاورزان توسط جنگل "سوزاندن و كردن قطع" نتيجه در كه متان و C2O مورد هر در
و صنعتي كارخانجات وسيله به هرسال كه هستند چيزي آن از بخشي تنها ميآيند ، بهوجود
كشورهاي عهده بر هوا كيفيت بهبود براي مسئوليت بزرگترين.مييابد انتشار اتومبيلها
از بتوانيم ما اگر.است طبيعي منابع حفظ آن كليد و است اروپايي و شمالي آمريكاي صنعتي ،
طولي بدهد ، بهتري بازده ميكنيم مصرف كه را آنچه و كنيم استفاده كمتري سنگوارهاي سوخت
نصب و كم سولفور با زغال از استفاده با.بود نخواهد مشكل ديگر هوا آلودگي كه نميكشد
سوخت ميتوانيم قدرتمند ، نيروگاههاي دودكشهاي در سولفور كننده نابود دستگاههاي
.ميشود اسيدي بارانهاي رفتن بين از باعث امر همين و باشيم داشته پاكيزهتري
اميدها آخرين
.است مردم عادات تغيير از آسانتر هوا ، آلودگي مساله براي راهحلهايي شمردن بر
.هستند ضروري ما بيشتر براي اكنون بودند بشر راحتي براي و تزئيني جنبه روز يك كه چيزهايي
كار محل و منزل خنكسازي براي تابستان هر كه سنگوارهاي سوختهاي هوا ، تهويه مثال براي
علاوه ، به.ميكنيم مصرف سالانه كه هستند ، انرژيي از عظيمي بخش دهنده تشكيل ميسوزند ، ما
كه شيميايي مواد.دارند (كولر) هوا تهويه كه ميشويم اتومبيلهايي سوار ما همه تقريبا
هواي كيفيت براي خطرها بزرگترين از يكي است ممكن رفته ، بكار اتومبيلها هواي تهويه در
.باشد جهان
مكانيكي جديد وسيله هر با.دارد مردم زندگي روي عظيمي تاثير زمين روي در هوا آلودگي
به بايد ما ميسازيم ، وارد جو به فراواني ضايعات دارد ، انرژي بيشتر مصرف به احتياج كه
انسان ما اگر.كردهايم آلوده سم به نيز را خودمان هوا ، كردن سمي با كه شويم متوجه زودي
.ميشديم دچار داشتند ، پيش سال بيليون دو در باكتريها كه سرنوشتي همان به نبوديم ،
لوپز گري:نوشته
آقاجاني زري:مترجم
|