گروه اجتماعي: مدير كل  پزشكي  قانوني  استان  تهران ، علت  مرگ  يك  سوم  از شهروندان  استان تهران  را كه توسط واحدهاي  پزشكي  قانوني  مورد معاينه  قرار مي گيرند، مرگ  براثر تصادفات  رانندگي  اعلام  كرد.
دكتر «اردشير شيخ  آزادي» ديروز در گفت  وگو با ايرنا، افزود: تعداد مردان  مصدوم  ناشي  از تصادفات  رانندگي  در سطح استان  تهران ، سه  برابر زنان  است .
وي گفت : براساس  آمارهاي  موجود تعداد متوفيات  مردان  ناشي  از تصادفات رانندگي  در سطح  استان  تهران  پنج  برابر زنان  است .
مديركل  پزشكي  قانوني  استان  تهران  تعداد متوفيات  ناشي  ازحوادث  رانندگي در سطح اين استان  در سال  ۸۰ را سه هزار و ۵۲۸ نفر ذكر كرد و گفت : از ابتداي سال جاري  تاكنون  سه هزارو ۱۶۹ نفر براثرتصادف  دراستان  كشته  شده اند كه اين  رقم تا پايان  سال  افزايش  خواهد داشت .
وي  گفت : تعداد مصدومين  ناشي  از تصادفات  رانندگي  كه درسطح  استان  تهران مورد معاينه  قرار گرفته اند در سال  گذشته  ۲۱ هزار و ۸۹۷ نفر بوده  كه  پيش بيني  مي شود تا پايان  سال  ۸۱ اين  تعداد به  ۲۶ هزار و ۸۰۰ نفر برسد.
دكتر« شيخ  آزادي» بااشاره  به معاينات  باليني  توسط پزشكي  قانوني  استان تهران  گفت : اين  نوع  معاينه  در سال  گذشته  ۲۱۴ هزار مورد بود و پيش  بيني مي شود تا پايان  سال  جاري  ميزان  آن به  ۲۲۰ هزار مورد برسد. به  گفته  وي ، تعداد اجسادي  كه  توسط پزشكي  قانوني  در سال  ۸۰ معاينه شده ۱۳۰ هزار و ۳۵ مورد بوده است . وي  گفت : پزشكي  قانوني  استان  تهران  با فعاليت  ۱۴ واحد در سطح  استان ،خدمات  مختلفي  را به  شهروندان  ارائه  مي كند.
مدير كل  پزشكي  قانوني  استان  تهران  افزود: در شهر تهران  علاوه  بر ستاد مركزي اين  سازمان  چهار مركز نيز در شمال ، جنوب ، غرب  و شرق  معاينات  مورد نياز مراجعين  را انجام  مي دهند.

ايرنا: حسينعلي  قاضيان  مدير عامل  موسسه  نظرسنجي  آينده  ، با تنظيم  وتقديم  لايحه اي  ، از حكم  شعبه  ۱۴۱۰ دادگاه  عمومي  تجديدنظرخواهي  كرد.
قاضيان  مدير موسسه  نظرسنجي  آينده  پيشتر درخصوص  انجام  يك  پروژه  نظرسنجي به  همراه  عباس  عبدي  عضو اين  موسسه  محاكمه  و به  ۸ سال  حبس  محكوم  شد.
بنابراين گزارش، متهم  رديف  اول  پرونده  نظرسنجي  در اين  لايحه آورده  است : چنانكه  در اوراق  بازجويي  ، اظهارات  درجلسات  علني  دادگاه و مصاحبه هاي  رسانه اي  و نيز در سراسر دفاعيه  نهايي  اينجانب آمده ، از اقداماتي  كه  در جريان  رسيدگي  خلاف  قانون  بودنشان  آشكار شده  ابراز پشيماني  مي كنم .
قاضيان  درادامه  با تاكيد به  فقدان  قصد و نيت  مجرمانه  در ارتكاب  بزه انتسابي  به  اظهارات  خود در جريان  تحقيقات  ودادگاه  اشاره  و يادآور شده  است : درتمام  موارد، اعم  از مواردي  كه  در حكم  بدوي  نسبت  به  آن  تبرئه  يا محكوم  شده ام ، ضمن  ابراز پشيماني ، خود را متعهد دانسته ام  تا در آينده  به  اين  قبيل  اقدامات مبادرت  نكرده  و ديگران  را نيز از اين  بابت  هشداردهم .
وي  در ادامه  با اشاره  به  نظرسنجي هاي  صورت  گرفته  و همكاري  بابرخي  موسسات نظرسنجي  خارجي  و احتمال  سوءاستفاده  دشمنان  از نتايج  آن  تصريح  مي كند : بادر نظر داشتن  پيشينه اي  از تجاوز و خصومت  از جانب  آمريكا،نمي توانم  كمترين  نظر مثبتي  به اين  كشور كه  ماهيتي  امپرياليستي  و استكباري  دارد، داشته  باشم .
مدير موسسه  نظرسنج  آينده  در خصوص  همكاري  با موسسات  نظرسنجي  گالوپ  و زاگبي  واتهامات  وارده  دراين  خصوص  ، با اشاره  به  لزوم  اجتماع  عناصر قانوني ، مادي  و معنوي  در ارتكاب  جرم  ، تصريح  كرده  است  : عنصر معنوي  كه  همان  سوءنيت  و قصد و انگيزه  قبلي  براي  ارتكاب  بزه  انتسابي  مي باشد درباره  اعمال انتسابي  به  من  مفقود است .
قاضيان  مي افزايد : در انجام  نظر سنجي هاي  موصوف  در دادنامه  نيز نمي توانسته  سوءنيت  و قصد همكاري  با آمريكا در ميان  باشد، چرا كه  خصومت  آمريكا با ايران  و انقلاب  و مردمش  بر همه  آشكار بوده است .
مدير موسسه  نظرسنجي  آينده  ، همچنين  در اين  لايحه  خاطرنشان  كرده  است : متاسفانه  توجه  به  جنبه  علمي  و حرفه اي  نظر سنجي ها كه  انگيزه  اصلي  من  بوده باعث  پيدايش  اشتباه  در قبول  انجام  اين  نظر سنجي  هاست .
وي  در لايحه  اعتراضيه  خود از دادگاه  تجديد نظر خواسته  با توجه  به اذعان  به  اشتباه  و آگاهي  از رفتار نادرست  گذشته  و نيز تعهد به  عدم  انجام آن  در آينده  به  برائتش  راي  داده ، يا دست  كم  حداكثر تخفيف  ممكن  را درنظر بگيرد.
در بخشي  ديگر از لايحه  قاضيان  آمده  است : در خصوص  جنبه  ديگر از دادنامه  كه  محكوميت  درباب  تبليغ  عليه  نظام  است  نيز در دفاعيه هاي  مختلف  و دربازجويي هااذعان  داشته ام  كه  الفاظ و عبارات  متن  مورد استفاده، موهن  و نادرست  بوده و الفاظ مشابهي  نسبت  به  مقامات  نظام  به  كار رفته است .
وي  درهمين  باره  اضافه  مي كند :گذشته  از اينكه  در اين  مورد اينجانب بنا به  خصلت  ديرين  هيچگاه  قصد سويي  براي  توهين  نداشته ام  و اگر از آن  عبارات ، تفسيرهاي  وهن  آلود شده  باشد، از بابت  آن  متاسف  و عذرخواهي  مي كنم  و اميد به  گذشت  دادگاه  نسبت  به  اين  مورد و برخورداري  از برائت  و حداكثر تخفيف  رادارم .
قاضيان از رئيس  دادگاه  تجديدنظر استان  تهران  درخواست  كرده  كه ، رسيدگي  به  درخواست  تجديدنظر او نسبت  به  حكم  بدوي  با نهايت  سرعت  صورت  گيرد.
وي  همچنين  از دادگاه  تجديدنظر تقاضا كرده  كه  با توجه  به  ابراز ندامت و احراز تنبه  و فقدان  سوءنيت  و قصد قبلي  و نيز فقدان  انگيزه  براي  تكرار اقدامات  ياد شده ، از حداكثر رافت  و عطوفت  و بخشش  نظام  اسلامي  برخوردار شده  ومشمول  حكم  برائت  شود. ذيل  اين  لايحه  به  امضاي  رمضان  حاجي  مشهدي  وكيل  حسينعلي  قاضيان  رسيده است .

گروه اجتماعي: ۴۵۶ هزار و ۶۵ سند بابت كمكهاي نقدي كوتاه مدت سازمان تأمين اجتماعي طي پنج ماهه نخست سالجاري از سوي اين سازمان صادر شده است كه در مقايسه با مدت مشابه سال گذشته حدود ۳۲ درصد رشد داشته است.
به گزارش اداره كل روابط عمومي سازمان تأمين اجتماعي، بيمه بيكاري، هزينه سفر، هزينه كفن و دفن، پروتز و اورتز، كمك ازدواج، غرامت مقطوع نقص عضو، ايام بارداري، غرامت دستمزد ناشي از كار و غرامت دستمزد غير ناشي از كار، كمكهاي كوتاه مدت اين سازمان به بيمه شدگان زير پوشش است.
براساس اين گزارش، اسناد صادره بابت بيمه بيكاري با ۸۶/۱۰۳ درصد رشد و اسناد مربوط به غرامت مقطوع نقص با ۴/۳۶ درصد كاهش در پنج ماهه نخست سالجاري نسبت به مدت مشابه در سال گذشته، به ترتيب بيشترين و كمترين تغييرات را به خود اختصاص داده اند.
همچنين بيشترين و كمترين تغييرات مربوط به صدور اسناد بابت كمكهاي كوتاه مدت سازمان تأمين اجتماعي تا مردادماه سال جاري نسبت به مدت مشابه در سال گذشته با ۸/۱۵۰ درصد رشد و ۲۱/۸ درصد كاهش به ترتيب به استانهاي سمنان و كردستان تعلق دارد.
براساس قانون تأمين اجتماعي، غرامت مقطوع نقص به مبلغي گفته مي شود كه بطور يكجا براي جبران نقص عضو يا جبران تعطيل درآمد به شخص بيمه شده داده مي شود.
همچنين غرامت دستمزد ايام بيماري به وجوهي اطلاق مي شود كه در ايام بيماري و ناتواني موقت اشتغال به كار و دريافت نكردن مزد يا حقوق، به جاي مزد يا حقوق به بيمه شده پرداخت مي شود.
پروتز و اورتز وسايلي هستند كه به منظور اعاده سلامت يا براي جبران نقص جسماني يا تقويت يكي از حواس به كار مي رود.

ايسنا: شيرزاد حيدري شهباز گفت كه فعلا براي پذيرش وكالت عليرضا اشراقي با ممانعت دادگاه ويژه روحانيت روبه رو شده است.
حيدري شهباز وكيل دادگستري كه از سوي انجمن صنفي روزنامه نگاران با موافقت خانواده اشراقي عضو تحريريه حيات نو براي دفاع از او معرفي شده بود در گفت وگو با خبرنگار حقوقي ايسنا، در مورد عدم پذيرش وكالتش اظهار داشت: پيرو تقاضاي مادر اشراقي براي گرفتن وكالت وي و ديدار موكلم به زندان اوين رفتم، ولي مسئولان زندان اعلام كردند كه ملاقات شما با زنداني و تكميل وكالت نامه، موكول به اجازه دادگاه رسيدگي كننده به پرونده است كه در حال حاضر نيز اين پرونده در دادگاه ويژه روحانيت است. وي افزود: بعد از مراجعت به دادگاه ويژه روحانيت به من گفته شد كه چون پرونده در مرحله تحقيقات مقدماتي است، وكالت شما پذيرفته نمي شود و اجازه اين ملاقات به من داده نشد.
اين وكيل دادگستري با تأكيد بر اين كه تكميل وكالت نامه و ملاقات با متهم مغايرتي با اعلام وكالت در پرونده ندارد، خاطرنشان كرد: به هر حال وي بازداشت موقت است و اگر ما بپذيريم آيين دادرسي حاكم بر رسيدگي به پرونده عليرضا اشراقي، همان آيين دادرسي دادگاه هاي ويژه روحانيت است، قطعا آن مواردي كه درخصوص بازداشت موقت در ماده ۳۵ آمده، رعايت شده است. وي افزود: اگر قبول كنيم كه آيين دادرسي حاكم بر پرونده اشراقي آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب است، بازداشت وي بيش از يك ماه قانوني نيست و او مي تواند به اين مسئله اعتراض كند. حيدري شهباز در پايان متذكر شد: من هنوز وكالتي از سوي اشراقي ندارم و پيرو تقاضاي مادر وي براي گرفتن وكالت و ديدار با او مراجعه كردم.

اشاره: در طول تاريخ اقتضائات زندگي بشر، خسته و ملال آور بودن تكرار يك روش، حس تنوع طلبي انسان، افراد و روان شناسان را بر اين اعتقاد داشته است كه تكرار در هر زمينه اي جز تكرار سخن عشق ملال آور است.
تغييراتي كه هر روزه در نوع پوشش و دكوراسيون منزل و محل كار و غيره ايجاد مي كنيم به اين دليل است كه يك سبك و روش خستگي و افسردگي در افراد به وجود مي آورد.
از اين رو تا مادامي كه مد نه تقليدي از روشهاي ديگران بلكه براساس اقتضائات زندگي و حس تنوع طلبي باشد نه تنها آسيب زا نيست بلكه سبب نشاط و شور و حتي تكامل بخشي زندگي فردي و اجتماعي افراد مي شود.
در همين زمينه مصاحبه اي با دكتر فاطمه قاسم زاده، روانشناس ترتيب داده ايم كه ماحصل آن از نظرتان مي گذرد.
* بحث را با تعريف مد بهتر است شروع كنيم، خانم دكتر قاسم زاده تعريف شما از مد چيست و مد را چگونه مي توان از ساير رفتارها متمايز كرد؟
- مد از نظر لغوي به معني صورت و شكل است و از نظر اصطلاحي مد به چيزي گفته مي شود كه به دلايل مختلف در يك زمان معيني رواج پيدا مي كند. به عبارتي به الگوي رايجي گفته مي شود كه در زمان معيني مورد پذيرش قرار مي گيرد. مد بر دو قسم است ۱- مادي، مانند لباس، لوازم منزل ۲- غيرمادي مانند رفتارها، نحوه زندگي يا نگرشها و نظرات كه در يك زمان به صورت مد نمودار مي شود.
* مهمترين عامل مؤثر در به وجود آمدن مد چيست؟
- از نظر كساني كه مد را رواج مي دهند عامل اقتصادي مهمترين عاملي است كه مي توانند از اين طريق سود ببرند از اين جهت هر زمان كه چيزي مد مي شود و مورد پذيرش عمومي قرار مي گيرد در حقيقت افرادي كه آن را رواج مي دهند از آن سود مي برند و به اين ترتيب از نظر رواج دهندگان عامل اقتصادي در ارتباط با به وجود آمدن مد مي تواند عامل مهمي باشد. از نظر كساني كه مد را طراحي مي كنند نيز عامل ابتكار و خلاقيت مهمترين عاملي است كه آنها مي توانند از اين طريق سود ببرند با اين تفاوت كه سودي كه از اين طريق نصيب طراحان مي شود به مراتب كمتر از سودي است كه رواج دهندگان دريافت مي كنند و مهمترين علت آن اين است كه آنها بيشتر انگيزه شان ابتكار و خلاقيت است.
* از نظر مصرف كنندگان اين عوامل مؤثر در چه مي تواند باشد؟
برخي از افراد براي جلب نظر و ابراز وجود به سراغ وسايلي كه مد مي شوند مي روند از اين رو كه مي توانند از اين طريق جلب نظر كنند. به خصوص جوانان براي اينكه توجه ديگران را به خود جلب كنند سعي مي كنند از اين روش استفاده كنند.
گاهي مد با علاقه مندي و انتخاب فرد هماهنگ است به عنوان مثال، يك لباسي مد مي شود فرد آن لباس را دوست دارد و آن را مي خرد به عبارتي در برخي موارد نظر افراد با مد تطابق و هماهنگي دارد.
در برخي موارد پيروي از مد نشان دهنده تعلق و وابستگي به گروه است به عنوان نمونه، مادامي كه يك لباس براي نوجوانان و جوانان مد مي شود افراد از طريق پيروي از اين مد خودشان را با گروه خود همسان مي كنند. به اين معني كه همسان سازي با گروه از طريق مد صورت مي پذيرد.
از آنجايي كه مد هميشه در حال تغيير است عده اي از افراد به عنوان تفنن، سرگرمي و تفريح و تنوع از مد پيروي مي كنند.
* مد گرايي و پيروي از مد چه عواقب منفي و آسيب هايي را به دنبال دارد؟
- اولا: پيروي از مد منجر به كاهش خلاقيت مي شود درست است كه فردي كه مد را ابداع مي كند آدم خلاقي است اما كسي كه مصرف كننده است و از مد پيروي مي كند خلاقيتش كاهش مي يابد از اين جهت كه يك نوع اجبار در پذيرش آن مد وجود دارد.
ثانيا: سبب رقابت و چشم و هم چشمي و مقايسه كردن در او مي شود. كه اين عوامل نيز به نوبه خود آرامش را در فرد از بين مي برد و نهايتا سبب مي شود كه سلامت رواني فرد آسيب ببيند.
ثالثا: تصميم گيري و انتخاب را كاهش مي دهد وقتي چيزي مد مي شود فرد اجبار به پيروي از آن را دارد و اجبار سبب مي شود كه تصميم گيري و انتخاب آزاد و آگاهانه فرد از بين برود.
رابعا: باعث زيان مالي و اقتصادي مي شود از اين جهت كه چيزي كه مورد استفاده است فرد به علت مد نبودن آن را كنار مي گذارد.
* آثار مثبت مد چيست؟
- مد به تنوع طلبي و سرگرمي نوجوانان و جوانان پاسخ مي دهد و همچنين راهي است كه نوجوانان و جوانان از آن طريق مي توانند جلب نظر كنند و به نظر مي رسد كه اگر جوانان از اين طريق جلب نظر نكنند ممكن است از راههاي زيان آور ديگري براي اين امر استفاده كنند.
* راهكار شما براي اين امر چيست؟
آموزش مهارتهاي زندگي از جمله اعتماد به نفس، تصميم گيري، انتخاب نوجوانان و جوانان را از پيروي از مد بي نياز مي كند.
يكي ديگر اينكه پرورش خلاقيت را در مراكز آموزشي از سنين كودكي براي افراد بياموزيم از اين جهت كه خلاقيت مهمترين عاملي است كه سبب مي شود تا جوانان ديرتر به دنبال مد بروند.
فراهم نمودن فعاليت هاي مثبت و برنامه ريزي كردن براي جوانان سبب مي شود تا آنها كمتر به دنبال مد بروند.
آموزش رعايت اعتدال به جوانان سبب مي شود كه در ارتباط با پيروي از مد با عوارض منفي كمتري مواجه شوند.
مرجان دباغ زاده

چرا نوجوانان مواد مخدر مصرف مي كنند؟
دلايل مصرف مواد مخدر به وسيله نوجوانان بسيار متنوع است و نوجوانان در مصرف اين مواد به يك ميزان جدي نيستند. ميان نوجوان كنجكاوي كه گهگاه در جمع دوستان حشيش مي كشد و نوجوان تنها و نوميدي كه در محله هاي پايين شهر به هروئين روي مي آورد، از زمين تا آسمان تفاوت وجود دارد. يكي از دلايل روي آوردن نوجوانان به مواد مخدر صرفا در دسترس بودن آنهاست. در آمريكا ۷۵ تا ۹۸ درصد نوجوانان مصرف كننده اكثر مواد مخدر (جز ال اس دي، هروئين و ديگر مواد افيوني) اظهار داشته اند كه مي توانند به سهولت آن مواد را به دست بياورند. نوجوانان طبعا نسبت به دنياي رو به گسترشي كه در آن زندگي مي كنند كنجكاوترند و بيش از بزرگسالان خطر مي كنند. احتمالا دليل آنها براي انجام چنين كاري بعضا به اثبات رساندن شجاعت و حس ماجراجويي آنهاست. تا اندازه اي هم دليل تهور آنها اين است كه دست كم در آغاز كار اعتقاد ندارند كه ممكن است آنها از اين طريق به مصيبتي گرفتار آيند.
فشار دوستان و همسالان
دوستان نيز نقش مهمي در گرايش نوجوانان به مصرف مواد مخدر ايفا مي كنند. در واقع مي توان به يقين پيش بيني كرد در صورتي كه دوستان فرد نوجواني و به ويژه نزديك ترين دوست آن فرد مواد مخدر مصرف كنند خود آن فرد نيز به مصرف چنين موادي روي خواهد آورد. به گفته يك نوجوان پانزده ساله «همسن و سالهاي من گاه براي آنكه از گروهي طرد نشوند از اعضاي آن گروه تقليد مي كنند. هدف آنها خوش گذراني است اما بعدا وضع غيرقابل كنترل مي شود.»
طغيان عليه والدين
به نظر مي رسد كه مصرف مواد مخدر به صورت جدي به وسيله نوجوانان تا اندازه زيادي بستگي به روابط آنها با والدينشان دارد. در مورد فرزندان والديني كه داراي روحيه دموكراتيك، احترام آميز و پذيرا باشند (به ويژه آنهايي كه ارزشهاي سنتي را پاس مي دارند) و امكان رشد تدريجي استقلال در فرزندان خود را فراهم مي آورند، خطر اعتياد عموما كم است. در مورد فرزندان والديني كه رابطه محبت آميز نداشته اند و نسبت به فرزندان خود بي توجه بوده اند (يعني به صورتي مفرط متساهل بوده اند) و يا از سوي ديگر، رفتاري اقتدارآميز و خصمانه داشته اند، خطر مصرف مواد مخدر بسيار بيشتر است. به گفته يك دختر هفده ساله «من درگير مصرف مواد مخدر شدم، زيرا مي خواستم عليه پدرم شورش كنم چون كه او هيچ وقت نمي گذاشت آنچه را كه من مي خواستم انجام دهم. من تا همين امسال اجازه معاشرت با هيچكس را نداشتم و اين بسيار ناراحت كننده بود و براي گريز از اين وضع به مواد مخدر روي آوردم.
گريز از ناملايمات زندگي
يكي ديگر از دلايلي كه نوجوانان در مورد روي آوردن به مصرف مواد مخدر ذكر مي كنند كوشش براي گريز از تنشها و فشارهاي زندگي و از كسالت و بي حوصلگي است. اگر مصرف مواد مخدر براي گريز از وظايف و تعهدات دوران نوجواني، يعني فراگيري شيوه برخورد با فشارها و كسب مهارتهاي ادراكي، اجتماعي و حرفه اي، صورت بگيرد، همين نيز خود مانع پيدايش تواناييهاي لازم در نوجوانان معتاد براي مواجهه با مسايل دوران بزرگسالي مي شود.
آشفتگي عاطفي
در مورد نوجوانان ديگر، به ويژه كساني كه انواع گوناگوني از مواد مخدر را استعمال مي كنند، وابستگي به مواد مخدر احتمالا نشانگر آشفتگي هاي عاطفي است. در چنين مواردي، براي يافتن علل مشكلات نوجوان معتاد بايد به آشفتگي هاي موجود در روابط خانوادگي آن نوجوان در طي دوران رشد مراجعه كرد.
در مراكز درماني و مراكز تربيتي مصرف كنندگان الكل و مواد مخدر، هم كارمندن آن مراكز و هم خود معتادان در حال بهبود بر احساس نوجوانان معتاد نسبت به بي اعتنايي و بي توجهي والدين آنها، عدم پذيرش از جانب دوستان، انزواي عاطفي، احساس حقارت و نياز نوجوان براي استتار اين احساس از طريق «خونسردي» ظاهري، به عنوان عوامل عمده در گرايش به مواد مخدر انگشت گذاشتند.برخي از نوجواناني كه پيش از دوران بلوغ به مصرف مواد مخدر و الكل روي آورده اند، اظهار مي دارند كه براي مواجهه با احساس اضطراب، بي حوصلگي، افسردگي، ترس از شكست و بي هدف بودن در زندگي هيچ راه ديگري جز مصرف مواد مخدر نمي شناسند و قابل توجه است كه هدف عمده يكي از برنامه هاي درماني، گذشته از آموزش دادن به نوجوانان براي مواجهه با دشواري ها و ايجاد روابط صميمانه با دوستان، اين بود كه به آنها بياموزند چگونه مي توان بدون مصرف مواد مخدر شاد و خوشحال بود.
بيگانگي يا طردشدگي
در برخي موارد مصرف مواد مخدر به وسيله نوجوانان حاكي از احساس بيگانگي و در نتيجه گرايش دروني به دنياي شخصي است كه بواسطه مصرف مواد حاصل مي شود. بسياري از نوجوانان با نوميدي به آينده مي نگرند. اين گونه جوانان در واكنش به تبعيض اقتصادي، اجتماعي يا نژادي و شرايط زندگي دشوار و گاه در واكنش به بيماريهاي جسماني و درهم ريختگي محيط اجتماعي و خانوادگي خودشان، هرگونه كوشش براي يافتن معنا و احساس هويت را به طور كلي كنار مي گذارند و به دنياي فراموشي و بي خبري مواد مخدر و يا به گفته نوجواني معتاد به «مرگ موقتي و زندگي بي درد» پناه مي برند. خلاصه آنكه نوجوانان به دلايل گوناگون به مواد مخدر روي مي آورند و عوامل گوناگون هم، نتايج گوناگون به بار مي آورد. مصرف مواد مخدر ممكن است موجب غفلت و بي خبري يا گريزي موقت از مشكلات و يا حتي (در موارد مثبت) احساس درك بهتر زيبايي هايي جهان شود. اما براساس شواهدي كه در دست است نمي توان گفت كه مصرف مواد مخدر موجب پيدايش احساس پايدار نيكبختي، خلاقيت واقعي و يا توانايي مواجهه با مشكلات زندگي مي شود. برعكس، برپايه شواهد موجود مصرف مواد مخدر مانع دسترسي به توانايي هاي مزبور مي شود.
در آخر بايد ذكر كنم كه مصرف مواد مخدر مثل الكل، ماري جوانا، آرام بخش، آمفتامين، و ساير مواد غيرقانوني در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰در غرب افزايش يافت. هرچند كه غالب نوجواناني كه اين مواد را امتحان كرده اند گاه گاهي از آن استفاده مي كنند، ولي گروهي هم هستند كه به شدت به اين مواد معتاد شده اند. حدود ۱۰ درصد نوجوانان ۱۴ ساله به شدت معتاد به الكل هستند. در غرب دلايل استفاده نوجوانان از مواد مخدر عبارت است از فشار گروه همسالان، خصومت نسبت به والدين، فرار از خانه ها، اختلالات عاطفي، بيگانگي اجتماعي و ميل به آزمودن چيزهاي تازه.
حميده لمسه چي
كارشناس روانشناسي

من امروز صبح زود از خواب برمي خيزم و خوشحالم تا زماني كه زنگ ساعت ۱۲ نواخته شود مي توانم كارهايم را انجام دهم.
امروز بايد مسئوليت هايي را كه برعهده ام است انجام دهم، من فرد مهمي هستم. وظيفه من آن است كه برگزينم امروز چگونه باشد.
امروز مي توانم از هواي ابري شكايت كنم يا شاكر باشم كه سبزه ها به رايگان سيراب مي شوند.
امروز مي توانم از نداشتن پول بيشتر ناراحت باشم يا خوشحال باشم كه شرايط مادي مرا تشويق مي كند كه با درايت خريد كنم و ولخرجي و اسراف نكنم.
امروز مي توانم نسبت به سلامتي ام نگران باشم يا از زنده بودن خوشحال شوم.
امروز مي توانم از نداشتن دوست، نالان باشم يا بكوشم دوستان جديدي پيدا كنم.
امروز مي توانم نالان باشم كه والدينم به من توجه نكردند، يا خدا را شكر كنم كه امكان «زندگي» را برايم فراهم كرده اند.
امروز مي توانم از كارم شاكي باشم يا از داشتن كار راضي و خوشحال باشم. امروز مي توانم از مدرسه رفتن شكايت كنم يا با خوشحالي ذهنم را براي آموختن علم و دانش جديد آماده كنم.
امروز مي توانم از انجام كارهاي خانه غر بزنم يا شكرگزار باشم كه خداوند پناهگاهي را براي ذهن، جسم و روحم، به من عطا كرده است.
امروز، در پيش روي من است تا آن را شكل دهم، من اينجا هستم تا همچون مجسمه سازي آن را بسازم، امروز هرگونه كه باشد به من بستگي دارد. پس من انتخاب مي كنم امروز چگونه باشد.
مترجم: الهام مؤدب
برگرفته از: اينترنت