سخن گفتن درباره توليدات انيميشن و متحرك سازي در ايران كار سختي است از يكسو دست هر كسي را كه در دوران آسان گيري و به دنبال نتيجه راحت رفتن به سوي انيميشن و كار طاقت فرساي انيميشن مي رود بايد فشرد
گروه ادب و هنر ـ عليرضا محمودي: «... كشف ناشناخته فقط حق مسلم سندباد، اريك سرخ موي يا كپرنيك نيست. هر يك از ما و همه انسان ها كاشف اند. هر انساني كار خويش را با كشف تندي، شوري، پستي، صافي، زمختي، هفت رنگ رنگين كمان و بيست و اندي حروف الفبا آغاز مي كند. او چهره هاي بسياري را مي بيند. نقشه ها، حيوانات و ستارگان را. او با شك يا يقين و تقريبا با اطمينان كامل به جهل خويش، زندگي را به پايان مي برد...» خورخه لوئيس بورخس
سومين جشنواره بين المللي پويانمايي تهران، نمايش عطش بود. پنج روز از يك هفته سرد زمستاني در ميانه خياباني كه از حجاب تا وصال كشيده شده كاشفان جواني ازدحام كرده بودند كه عطش از سرورويشان مي باريد. آن ها بي آنكه هواي سرد و باران به اراده كاشفانه شان خللي وارد كند، صندلي هاي سالن را مي انباشتند و خيره مي شدند به روياهايي كه از دورترين خاورها و نزديك ترين خانه ها به روي پرده مي افتاد. اين همه نفس گرم هر آدمي را تشنه مي كرد. اگر ابزارهاي نوين و زندگي در دوران پساصنعتي معني بودن ما آدم ها را تغيير داده اند، هنوز نتوانسته اند اغتشاش روياهاي ما را به نظم در آورند. در سرزمين پريشان روياها جايي كه هنوز خلاقيت محض توان خود را به بهانه دموكراسي از دست نداده همچنان كشتي هاي بادباني و حشرات عظيم الجثه و شعبده بازان، بازيگر ميدان اند. هنوز خورشيد يك زن با عينك آفتابي است و صخره ها سخن مي گويند. در چنين وادي بي مرزي كه ديوارها و فلزها انعطاف خميري كاغذ آب خورده را دارند، حركت هنوز رفتن است و رسيدن مقصد را به ابتذال نكشاند، چنين آرمان بلندي هنوز تشنگي مي آفريند. باورنكردني است اما حقيقت دارد، باور كنيد.
من فقط عطش ديدم. چه روي پرده و چه روي صندلي ها. عطش كشف كار طاقت فرساي زنان و مرداني كه مي دانند چگونه مي توان با مرگ دست و پنجه نرم كرد. سومين جشنواره پويانمايي تهران به پايان رسيد و اين بهاي رويا است كه در برابر يك لذت كوتاه طعم گس از دست رفتگي را در ذائقه جاودان كند. وظيفه اين گزارش پرداختن به واقعيت است نه رويا و اين كار دشوار از همين جا آغاز مي شود، البته با عطش.
تجربه سوم
سومين تجربه برگزاري جشنواره پويانمايي تهران را مي توان يك رويداد فرهنگي مهم و تاثيرگذار توصيف كرد. تاكيد بر اهميت و موثربودن اين اتفاق را مي توان در ذات اين جشنواره جست وجو كرد. ذات جشنواره پويانمايي براساس يك تجربه موفق تاريخي شكل گرفته است. در سال ۱۳۴۳ كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان به اهتمام ليلي جهان آرا آغاز به كار كرد. هنوز كانون سر و شكل گسترده اي نگرفته بود كه در سال ۱۳۴۵ نخستين فستيوال بين المللي فيلم هاي كودكان و نوجوانان به مديريت هژير داريوش با آرم معروف فرشيد مثقالي (آرم جشنواره پويانمايي) در تاريخ ۹ آبان در محل تالار فارابي افتتاح شد. اين رويداد زماني آغاز شد كه هنوز كانون هيچ برنامه اي براي توليد آثار سينمايي نداشت. اين نگرش كه نمايش فيلم هاي كودكان و نوجوانان بستر فرهنگي مناسب را فراهم خواهد كرد، نتيجه داد. چهار سال بعد در سال ۱۳۴۹ ايران با ۶ فيلم زنده و نقاشي متحرك در پنجمين فستيوال فيلم هاي كودكان و نوجوانان حضوري پر شور داشت. فيلم هاي نقاشي متحرك فرشيد مثقالي و آرابيك باغداساريان در كنار فيلم هاي زنده عباس كيارستمي، محمدرضا اصلاني و بهرام بيضايي نظر هيات داوران را به سوي خود معطوف كرد. اين توليدات سينمايي كه هزينه ساخت آن ها از سود حاصل نمايش سيرك مسكو در تهران و آبادان تامين شده بود، كانون را به شوق آورد كه چرخ توليد را بچرخاند و با همين روش كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان پس از يك دهه از زمان تاسيس خود به يكي از مهم ترين مراكز آموزش فيلمسازي انيميشن در كشور تبديل شد و علي اكبر صادقي و نورالدين زرين كلك و بسياري از انيماتورهاي قدرتمند و خلاق كشور را كشف و زمينه ظهور يكي از جدي ترين جريان هاي سينماي كشور را فراهم كرد. به عبارت ديگر فستيوال كودكان و نوجوانان با برگزاري خود راه را باز كرد تا زمينه فرهنگي و بستر مناسب جذب استعدادها و رويكرد به آموزش انيميشن در كشور گسترش يابد. اولين دوره آموزش انيميشن در ايران توسط كانون با مربياني چون احمدرضا احمدي، مهرداد فخيمي و فيروز ملك زاده به راه افتاد و موفقيت و گسترش روز به روز حاصل كار كانون مي شد. اين تجربه موفق در حال حاضر سرمشق برگزاركنندگان جشنواره پويانمايي شده است. مسئولان كانون كه برخلاف ديگر نهادهاي فرهنگي به سرعت و بدون تدبير جابه جا نشده اند، دريافته اند كه براي هر حركت قوي و تاثيرگذاري بايد بستر فرهنگي آن را فراهم كنند. اين بستر در كشوري كه جوان است و شيفته سينما فراوان دارد به شكل خودجوش حاضر است. از سوي ديگر در دوران ما ابزارهاي توليد تا حدود چشمگيري از طاقت فرسايي كار كاسته و در خدمت فيلمسازان در آمده اند. پس در چنين زمين مساعدي فقط بايد كاشت و كار كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان نيز چيزي جز كاشت خلاقيت نيست.
محمدرضا كريمي صارمي دبير جشنواره در بخش پاياني پيام خود جشنواره سينماي انيميشن ايران را محتاج هدايت مي داند.
«بديهي است كه مفهوم چنين هدايتي به مراتب فراتر از ارائه مشاوره به فيلم ساز براي رفع نقايص اثر خواهد بود و بيش از همه هدايتگري در پيكره سينما و سمت و سوي جريان هاي حاكم بر آن را شامل مي شود. پيكره اي كه اگر چه با تك تك اجزا شكل مي گيرد اما به عنوان يك كل مطرح است و برگزاري جشنواره يكي از بهترين راه هايي است كه مي توان اين كليت را ديد و مورد ارزيابي قرار داد. »
كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با برگزاري اين جشنواره در طول ۶ سال گذشته راه ارزيابي را باز كرده است و اينك بايد از ظرفيت اين ارزيابي استفاده كند. به عبارت ديگر ما اكنون در يك مرحله تاريخ ساز قرار گرفته ايم. كانون از يكسو با برگزاري خوب و شايسته و هدفمند جشنواره پويانمايي تهران فاصله ها و تنوع انيميشن مستقل جهان را با وضعيت توليد انيميشن در كشور به نمايش گذاشته حال اين فاصله و تنوع بستري مي خواهد كه پاسخ دهد و پاسخ در سرمايه گذاري كانون به عنوان مجري اصلي هدايت و كشف استعدادها باز مي گردد كه از اين فرصت تاريخي چگونه استفاده كند. كانون كه در تجربه هاي چندساله خود به اين نتيجه رسيد، كه نبايد دلخوش تك ستاره ها بود بايد تداوم توليد را نيز چاشني تداوم بسترسازي كند. كافي است كه به همان تجربه موفق تاريخي برگرديم كه چگونه تعدادي جوان جوياي نام كه در ميانه دهه ۴۰ كسي آن ها را جدي نمي گرفت، اكنون به غول هاي غيرقابل انكاري تبديل شده اند. آن زمان كسي به ذهنش خطور نمي كرد كه از دفتر كوچك كانون چه موجي به راه خواهد افتاد. اما اينك ما مي توانيم اين شده را با درك درست تاريخي راحت تر به دست آوريم. كافي است به تجربه كشورهايي چون، چك، كانادا، لهستان، مجارستان، بلغارستان، فرانسه رجوع كنيم. فيلم هاي انيميشن اين كشورها فقط حاصل خلاقيت فيلمسازان نيستند بلكه برآمده از هدايتي هستند كه دبير جشنواره از آن سخن مي گويد. بخش خصوصي تا همين جاي كارخيلي همت به خرج داده است. كانون اگر بتواند از اين همه ظرفيت كه خود به وجود آورده استفاده كند آن وقت پروژه جشنواره پويانمايي به جرياني بدل خواهد شد كه نهايت آن را در دهه هاي آينده خواهيم ديد و اين براي كانون شدني است چرا كه مي تواند.
|
|
موهبت اول
برونو و زتو در پيامش به جشنواره تهران پويانمايي را يك موهبت در جهان امروز دانسته بود. موهبتي بي دريغ كه فرصت تامل در ماورأ را به ما مي دهد. انيميشن در دنيايي كه هر روز در برابر ابزارها و قدرت عميق آن ها زانو مي زند، هنوز تنها رسانه اي است كه در آن خلاقيت محض حرف اول را مي زند. بدون داشتن استعداد ذاتي و خلاقيت ژرف نمي توان وارد دنياي پويانمايي شد. اين ويژگي سخت و غيرقابل گسترش براي انيميشن در جهان دروازه اي ساخته است كه فقط به آدم هاي سخت كوش اجازه ورود مي دهد در حالي كه رسانه هاي تصويري جهان سرشار از تحرك سازي هستند اما به جرات مي توان گفت همه حاصل خلاقه جهان انيميشن سازي در جهان طي دو سال گذشته همين ۶۰۰ فيلمي است كه در جشنواره تهران به نمايش در آمد. اميرلطفيان مدير اجرايي جشنواره تهران اين جشنواره را جشنواره جشنواره هاي انيميشن در جهان مي داند. اين تعبير او را نبايد يك تعارف و تعريف صرف دانست. كافي است به مجموعه فيلم هاي خارجي به نمايش در آمده در جشنواره نگاه كنيم. مهم ترين فيلم هاي بهترين جشنواره هاي جهان در تهران به نمايش در آمدند. هيات انتخاب فيلم هاي بخش هاي گوناگون كار مشكلي نداشته اند. چرا كه آن ها با بهترين ها سرو كار داشته اند. همه فيلم هاي خارجي يا برندگان ممتازترين جشنواره هايي چون انسي و زاگرب بودند يا بهترين توليدات شركت هاي خارجي كه كارشان توليد و عرضه انيميشن هاي مستقل و خلاقانه در جهان است. اين وضعيت براي سينماي انيميشن نوپا و در حال راه افتادن ايران بسيار ايده آل است. هر علاقه مندي به راحتي مي توانست با مرور بر فيلم هاي خارجي جشنواره تهران مجموعه اي از آخرين روش ها، تكنيك ها و استفاده هاي خلاقانه از ابزار متحرك سازي را درك كند. اعتبار جشنواره تهران را از آن جا مي توان حس كرد كه حتي اسكار هم در آن حضور داشتند. اگر بخواهيم در يك نگاه كلي فارغ از پيشرفت ابزاري و پيشگامي تكنولوژيك به فيلم هاي انيميشن به نمايش در آمده در جشنواره سوم تهران نظري بيندازيم به راحتي مي توان آنارشيسم طنازانه را در كارها ديد كه بر عليه تسلط تفكر ماشيني شدن شوريده است.
بيشتر آثار چه آن هايي كه از آمريكاي لاتين، چه از اروپاي شرقي و اروپاي غربي و آسيا به نمايش درآمد، تصويرگر شورشي هنرمندانه بودند كه بربريت ناب را به انسان نزديك تر از بي هويتي مدرن توصيف مي كردند. تاكيد فيلمسازان بر اين كه انسان از انسانيت تهي و به ماشين تبديل مي شود و سپس عليه آن عصيان مي كند، چون يك نخ نامرئي فيلم ها را به هم مرتبط كرد. ديگر از كنايه هاي سياسي چندپهلو و حتي فلسفي پيچيده خبري نيست. همه چيز روشن و واضح است. در فيلم هاي انيميشن جديد انيماتورها با شدت به مقابله با وضعيتي بر مي خيزند كه در آن جهان با حضور رسانه ها ابعاد خود را در فرهنگ ملي گوناگون از دست داده است. موهبت انيميشن روزگار ما از آن جا است كه هنوز به خاطر ارتباط بي واسطه اش با تخيل مرزهاي از هم گسيختگي انسان ها را پشت سر گذاشته و ما را در هر كجاي جهان كه باشيم وادار مي كند كه كمي تامل كنيم. تاملي كه نتيجه اش شايد همان چيزي باشد كه اين روزها در جهان شاهد آن هستيم.
راهي در خلاء
سخن گفتن درباره توليدات انيميشن و متحرك سازي در ايران كار سختي است. از يكسو دست هر كسي را كه در دوران آسان گيري و به دنبال نتيجه راحت رفتن به سوي انيميشن و كار طاقت فرساي انيميشن مي رود، بايد فشرد. اين گروه انسان هاي فرهيخته اي هستند كه خلاف جريان آب شنا مي كنند و خودشان را در برابر يك انگيزه سخت قرار داده اند. از سوي ديگر تماشاي آثار ايراني جشنواره جز يك رهنمود در مقابل ما قرار نمي دهد و آن خلاء عظيم آموزش است. آموزش نه تنها در بعد فني كار بلكه در پرورش ايده ها و عميق تر شدن آن ها. فاصله ما با پويانمايي در جهان از بعد تكنيك آنقدر زياد هست كه جاي بحث نداشته باشد. اما مگر در طول دهه هاي پيشين اين فاصله چگونه پر مي شد. مگر نه اين كه انيميشن سازي در ايران در طول دهه ۵۰ با آثار نصرت كريمي، نورالدين زرين كلك و علي اكبر صادقي، گل سر سبد محافل انيميشن جهان شد. آن نسل با تكيه بر استعداد در راهي قدم گذاشت كه خلا در برابرش نبود. خلاء فعلي حاصل عدم برنامه ريزي كلان موسساتي است به مسئله انيميشن كلان نگاه نمي كنند. موسسات بخش خصوصي هنوز راه هاي درآمدزايي و توسعه كار را به خوبي درك نكرده اند. هنوز بازار تبليغات با ايده هاي خلاقانه انيماتورها انباشته نشده است.
در نمايشگاه تخصصي كه در كنار نمايشگاه برگزار شده بود، با انواع نرم افزارهاي پيشرفته در غرفه هاي شركت ها روبه رو مي شديم. اين ابزارها نيازمند نظام توليد پيوسته هستند تا از درون آن بتوان به يك جريان رسيد.
مراكز آموزش انيميشن كه در حال حاضر در دو دانشگاه كشور متمركز شده اند توانايي انگيزش را دارند اما شور و عطش حركت جوانان با استعداد بايد با بازار كار و فرصت هاي شغلي مناسب پاسخ داده شود كه اين اتفاق در كشور ما تازه مرحله جنيني خود را آغاز كرده است.
باز هم تاكيد مي كنم كه كانون بايد ظرفيت خود را در توليد و آموزش بالا ببرد. كانون رسالت خود را با برگزاري جشنواره در ايجاد انگيزه و بالابردن ظرفيت فرهنگي انجام داده است اما هدايت ثمره اين انگيزه و ظرفيت كه كار عميق تر و مهم تري است هنوز به جايي نرسيده است كه بتوان آن را اميدبخش توصيف كرد.
شما قبول شده ايد
بايد به اجراي جشنواره پويانمايي تهران در سومين دوره آن نمره قبولي داد. تيم برگزاركننده جشنواره با تجربه خوب دو دوره گذشته به سه اصل مهم توجه وافري داشت. اطلاع رساني، احترام به مخاطب و بالابردن ظرفيت فرهنگي. سايت جشنواره، كاتالوگ جشنواره پوستر جشنواره، برنامه جشنواره و اطلاع رساني، جشنواره همگي خوب، آبرومند و تا حد امكان بد و رنجور بودند.
فضاي اصلي جشنواره در مركز آفرينش هاي كودكان و نوجوانان با فضاسازي مناسب و برخورد خوب برگزاركنندگان گرم و دلچسب بود. جوانان و دانشجويان و علاقه مندان اغلب راضي از برنامه ها استقبال مي كردند. به خاطر ندارم هيچ كدام از سانس هاي جشنواره با سالن خالي برگزار شود. جلساتي تخصصي نيز با حضور چهره هاي مطرح انيميشن هميشه پرطرفدار بود. عطش دانستن و ديدن و شنيدن در مخاطبان به خوبي احساس مي شد و جشنواره و برگزاركنندگان آن برنامه ريزي خوبي براي استفاده علاقه مندان ترتيب داده بودند.
نكته اي كه بايد حتما به آن اشاره كرد بالا بردن توان تجاري جشنواره است. جشنواره تهران بايد به يك بازار منطقه اي براي پويانمايي تبديل شود. اين جشنواره مي تواند همه خاورميانه را با يك نگرش بالاتر از سطح فعلي تحت پوشش خود قرار دهد و اين نيازمند باز كردن دريچه هاي ارتباط است. كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان به عنوان مجري بالابردن و ظرفيت هاي فرهنگي در توليدات مربوط به كودكان در اين راه بايد از اعتبار جهاني خود نهايت استفاده را بكند. آرم كانون در جهان در طول چهار دهه گذشته به بهترين و پرافتخارترين آثار هنري كشور حك شده است. اين اعتبار كوچكي نيست كه مي توان از آن براي تبديل كردن جشنواره تهران به يك بازار ثابت تامين نيازهاي فرهنگي منطقه استفاده كرد، به شرط آنكه مانند بخش هاي ديگر جشنواره از تجربه گذشته و ديگر تجربه هاي موفق و ناموفق سود جست.
سومين جشنواره پويانمايي تهران يك امتياز مثبت براي كانون ثبت كرد. اين به خاطر پاسخگويي درست به عطشي است كه وجود دارد. براي تثبيت اين امتياز مثبت چون انيماتورهاي قدرتمند جهان تداوم، پشتكار و آينده نگري لازمه كار است و با اين عطش و اين همه جوان كانون مي تواند. فقط كافي است فراموش نكنيم كه اعتبار امروز كانون چگونه به دست آمده و چگونه مي توان آن را تداوم بخشيد. اين كار شدني و واقعي است. با روياها مي توان واقعيت را تغيير داد.