سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۱ - شماره ۲۹۹۶- March, 4, 2003
پنتاگون عليه سيا
يك مقام وزارت خارجه آمريكا: «از ۵/۴ ميليون دلاري كه به كنگره ملي عراق اختصاص يافته است فقط ۲‎/۵ ميليون دلار را مي توان رديابي كرد ممكن است
۲ ميليون دلار اختلاس صورت گرفته باشد كه معلوم نيست كجا رفته است»
002940.jpg

رابرت دريفوس
ترجمه: وحيدرضا نعيمي
پنتاگون حتي در حالي كه آماده جنگ با عراق مي شود، در جبهه دومي درگير است: جنگ با سازمان اطلاعات مركزي آمريكا. پنتاگون فشار بي امان بر سيا وارد مي كند تا به گفته مقامات سابق سيا، آن را وادار به توليد گزارش هايي كند كه طرفداري بيشتر از جنگ عراق نشان مي دهد. مقامات اصلي وزارت دفاع گزارش هاي اطلاعاتي غيرموثقي تهيه مي كنند كه جنگ را توجيه مي كند. بيشتر اين اطلاعات مشكوك از تبعيدي هاي عراقي گرفته مي شود كه كارشناسان سيا مدت هاست با ديده ترديد به آنان مي نگرند. در چارچوب عمليات موازي جمع آوري اطلاعات كه از دفتر جي فيت معاون وزير دفاع در مورد سياستگذاري هدايت مي شود، اطلاعات از اين تبعيد جمع آوري و از ساير اطلاعات خام موجود جهت يافتن جزئيات سودمند به منظور توجيه جنگ پيشگيرانه استفاده مي شود.
جنگ بر سر اطلاعات بخشي حساس از تهاجم گسترده تر حزب جنگ در دولت بوش عملا كل نظام كارشناسي خاورميانه در آمريكا شامل وزارت خارجه، پنتاگون، كارشناسان منطقه اي سيا و فرماندهان نظامي برجسته است. در داخل سازمان هاي سياست خارجي، دفاع و اطلاعات، تقريبا تمام نيروهاي صف و ستاد به همراه بسياري از مقامات ارشد با حمله به عراق مخالف هستند. اما از آنجايي كه نئومحافظه كاراني كه رهبري حزب جنگ را برعهده دارند و تعدادشان كمتر از ۱۲ نفر است، از حمايت ديك چني معاون رئيس جمهور و دونالد رامسفلد وزير دفاع برخوردار هستند، آنان مي توانند اين مخالفت را به حاشيه برانند. گفته مي شود در دستگاه امنيت ملي آمريكا، روحيه پايين است و كاركنان باسابقه آن احساس مي كنند براي توجيه انگيزه جنگ زير فشار و ارعاب هستند. در وزارت خارجه كه تلاش هاي ديپلماتيك كالين پاول وزير خارجه از فشار بي امان جنگ كاسته است، يك اداره مهم سايه سنگين حضور اليزابت ال چني دختر ديك چني را در مقام معاون دستيار وزير خارجه در امور خاور نزديك حس مي كند. وي مسئول خط مشي اقتصادي از جمله نفت است. پاركر بورگ كه ۳۰ سال در مقام سفير و معاون اداره ضدتروريسم خدمت كرد، گفت: وقتي جلسه [اداره امور خاور نزديك] تشكيل مي شود، هيچ بحثي صورت نمي گيرد. مگر هنگام بحث با دفتر معاون رئيس جمهور درباره خط مشي خاورميانه چقدر مي توانيد صريح باشيد؟ جامو بولتون وزير خارجه نيز بخشي از گروه كوچك طرفدار جنگ است.
و در پنتاگون تعدادي از ادارات اصلي را بازهاي نئومحافظه كاري پر كرده اند كه سابقه پايبندي آنان به جنگ با عراق به يك دهه قبل بازمي گردد. در اينجا نظريات فرماندهان نظامي و كارشناسان خاورميانه به مانند هم ناديده گرفته مي شود. بورگ با اشاره به كارمندان زيردست پيتر رادمن معاون نئومحافظه كار وزير دفاع در امور امنيت بين المللي گفت: «از كاركنان اداره خاورميانه در پنتاگون شنيده ام ارتباط كارشناسان خاورميانه با جنبه سياستگذاري به همان اندازه قطع شده است كه همتايان آنان در وزارت خارجه از جنبه سياستگذاري بي اطلاع هستند.» اما سخت ترين نبرد بر سر سيا در جريان است. وينست كانيستوارو از مقامات ارشد سابق سيا و كارشناس ضدتروريسم گفت: «فشار شديدي بر سيا اعمال مي شود تا اطلاعاتي با هدف حمايت از سياست هايي كه از پيش اتخاذ شده است، عرضه كند. » آنچه در حال رخ دادن است، فعاليت سازمان يافته بازها در منصب هاي كليدي براي تضعيف توان سيا براي عرضه اطلاعات بي طرفانه و بدون پيش داوري به كاخ سفيد است.
002925.jpg
رامسفلد
002945.jpg
ديك چني

جيمز وولسي مدير سابق سيا يكي از رهبران جناح دستگيري صدام است كه سال هاست از حمله يك جانبه آمريكا به عراق طرفداري مي كند. وولسي اكنون مشاور سيا و عضوي از هيأت سياستگذاري دفاعي است كه سركرده نئومحافظه كاران طرفداران جنگ و معاون سابق وزارت دفاع ريچارد پرل در راس آن قرار دارد. وولسي دست كم يك بار رابط غيررسمي با كنگره ملي عراق و ساير گروه هاي مخالف عراقي بوده است.
آنچه باعث خرسندي وي شد، نامه ۶ اكتبر جورج تنت مدير سيا است كه از طبقه بندي خارج شد. در اين نامه، سيا براي اولين بار به طور رسمي اعلام كرد كه «تماس هايي در سطح بالا بين عراق و القاعده وجود داشته است كه سابقه آن به يك دهه قبل برمي گردد. اين نامه همچنين تصريح كرده بود كه عراق و گروه هاي اسامه بن لادن در مورد پناهگاه مذاكره كرده اند، اينكه اعضاي القاعده در عراق حضور داشته است و اينكه عراق اعضاي القاعده را در زمينه گاز و سموم آموزش داده است. وولسي گفت: «سيا شروع به گفتن چيزهايي كرده است كه وزارت دفاع تكرار مي كرد اما تا آن نامه، هيچ سندي را نديده بودم كه براساس آن سيا تمام تماس هاي بين القاعده و عراق را تأكيد كند. به نظر من نامه تنت آغاز اين كار است. سيا هم وارد عرصه شده است و برخي از چيزهايي را كه پنتاگون از آن صحبت مي كند، خاطرنشان مي كند. »
بيانيه تنت در مورد عراق و القاعده تغيير موضع مهمي نسبت به ديدگاه غالب كارشناسان اطلاعاتي بود. از ۱۱ سپتامبر به بعد، بسياري از كارشناسان اطلاعاتي چه در دولت و چه در بيرون آن فكر حمايت عراق را از القاعده كم اهميت مي دانند و همچنان چنين نظري دارند. دانيل بنجامين كه همراه با استيون سيمون كتاب «عصر وحشت مقدس» را نوشت، در اواخر دهه ۱۹۹۰ مدير شوراي امنيت ملي و مسئول گروه تحقيقاتي بود كه امكان رابطه بين عراق و القاعده را بررسي كرد كه نهايتا چيزي از آن حاصل نداشت. وي گفت: «در سال ۱۹۹۸ ما تمام اطلاعاتي را كه توانستيم بيابيم، زيرورو كرديم تا ببينيم آيا ارتباطي بين القاعده و عراق وجود دارد. به اين نتيجه رسيديم كه سازمان هاي اطلاعاتي ما درست فهميده بودند: هيچ ارتباط قابل ذكري بين القاعده و عراق وجود نداشت. از اين مطمئن هستم. هيچ موضوعي به اين اندازه مورد تفحص قرار نگرفته است. گزارش ساليانه وزارت خارجه در مورد تروريسم دولتي هم ارتباطي را بين اين دو ذكر نكرد.»
يك نشانه درباره اينكه چگونه اين موضوع بر سيا فشار وارد مي كند، از نحوه توصيف تجزيه و تحليل ياد شده توسط تنت برمي آيد. در نامه وي خطاب به سناتور باب گراهام (دموكرات از ايالت فلوريدا) رئيس كميته منتخب اطلاعات، آمده است: «فهم ما از رابطه بين عراق و القاعده در حال تكامل و مبتني بر منابع داراي اعتبار متفاوت است. بنجامين همراه با گروهي از تحليلگران خاطرنشان مي كند كه به نظر مي رسد نامه با دشواري اين ارتباط را تأييد مي كند. وي به عبارت منابع داراي اعتبار متفاوت اشاره مي كند و مي گويد اين عبارت راهي براي گرفتن اين است كه شواهد زيادي وجود ندارد.
اما اينكه پس از سال ها تلاش براي يافتن ارتباط بين عراق و القاعده، سيا ناگهان ارتباطي را بين اين دو كشف مي كند، برخي از تحليلگران را به اين نتيجه گيري سوق مي دهد كه اين امر ناشي از سياست بازي تنت مدير سيا است كه مي خواهد به پنتاگون چيزي را بگويد كه دوست دارد بشنود. ملوين گودمن عضو مركز سياستگذاري بين المللي كه خود كارشناس سابق شوروي در سيا و از مخالفان پروپاقرص به كارگيري اطلاعات براي مقاصد سياسي است گفت: «سيا به بوش آنچه را مي دهد كه وي در مورد القاعده و عراق مي خواست. تنت تا حدي در حال بازي كردن است. گودمن كه همچنان روابط خود با سازمان سيا را حفظ كرده است، مي گويد تحليلگران اطلاعات برجسته سيا از تنت دلخور و از آن نگران هستند كه وي نتيجه گيري هايشان را به نوعي صورت بندي كند كه در برابر ديدگاه از پيش تعيين شده پنتاگون تسليم باشد. عصبانيت و پرسش هاي زيادي در اين باره وجود دارد كه آيا تنت دست از اين فشار برخواهد داشت يا خير. آنان نگران هستند و اعتماد زيادي به او ندارند. اما هسته تحليلگران به شواهد پايبند هستند و اين شواهد مويد چنين ارتباطي نيست.
جاسوسان در برابر جاسوسان
يكي از منابع عمده فشار وزارت دفاع بر سيا در خلال يك سال گذشته يك گروه گمنام و جداافتاده در دفتر سياستگذاري فيت معاون وزير دفاع است. اين گروه در ابتدا كار خود را با دو نفر آغاز كرد اما از آن زمان به چهار و حالا پنج نفر گسترش يافته است. هدف از ايجاد اين دفتر دادن اطلاعاتي به دونالد رامسفلد و معاونان وي پل ولفوويتز و فيت بوده است كه بتوان از آن براي بي اهميت جلوه دادن، تضعيف كردن و مخالفت با تحليل هاي سيا استفاده كرد. هدف اصلي اين دفتر ـ ولي نه تنها هدف آن ـ كه پس از ۱۱ سپتامبر تأسيس شد، عراق بوده است، به خصوص روابط بين القاعده و عراق و قصد اين كشور براي استفاده از سلاح هاي بيولوژيك، شيميايي و هسته اي.
در جريان يك جلسه توجيهي جنجالي در روز ۲۴ اكتبر در پنتاگون، رامسفلد گفت يكي از اهداف اصلي اين واحد دادن مهماتي به وي است كه بتواند با آن يك كارمند سيا را كه هر روز صبح به او مشاوره مي دهد، خلع سلاح كند. رامسفلد گفت: كارشناس مي آيد و مشاوره روزانه اش را مي دهد و من سوال مي كنم. آنچه مي توانم بكنم آن است كه بپرسم «پس اين چه شد؟» يا «پس آن چه شد؟» گروه تحت نظر فيت با استفاده از كامپيوترهاي قدرتمند و با دسترسي به اطلاعات مي توانند جرياني مستمر از اطلاعات پديد آورند. اين اطلاعات را فيت، رامسفلد و ولفوويتز به كار مي گيرند تا نتيجه گيري هاي سيا را از هم بپاشند و تحليلگران آن را به نگارش مجدد گزارش هايشان وادارند.
002920.jpg
ولفوويتز
002915.jpg
جورج تنت

اين حقيقت كه واحد ياد شده زير نظر فيت، از طرفداران جنگ با عراق، اداره مي شود، سوالاتي را در مورد بي طرفي و تمايل آن به دستيابي به نتيجه گيري هايي مطرح مي كند كه ممكن است با نيات سياستگذاري تفريحي رهبري پنتاگون مغايرت داشته باشد. منابع آگاه مي گويند مسئول اين واحد بي اسم آبرام شولسكي يكي ديگر از اعضاي اصلي حزب جنگ پرل ـ ولفوويتز است. براساس روايتي كه در سال ۱۹۸۶ در واشنگتن نوشته شد، هنگامي كه در سال ۱۹۶۶ دانيل پاتريك موي ينهان (دموكرات از ايالت نيويورك) به عضويت سنا انتخاب شد، وي با خود گروهي از مبارزه جوترين دستياران نئومحافظه كار سناتور جكسون را به همراه آورد، از جمله اليزابت ابرامز، چستر فين، آبرام شولسكي و گري اشميت. پرل نيز خود از دستياران سابق جكسون بود. شولسكي، پرل و بسياري از انديشمندان همفكر آنان در زمان رونالد ريگان در سال هاي دهه ۱۹۸۰ سمت هايي را در وزارت دفاع عهده دار شدند. شولسكي چند سالي را در كنسرسيوم مطالعه اطلاعات فعاليت كرد كه از طرح هاي مركز اطلاع رساني راهبرد ملي (NSCI) بود و سپس به موسسه رند (RAND) رفت. در رند وي به همراه چند همكار نئومحافظه كار، شولسكي در نگرش پژوهش با عنوان «از مهار تا رهبري جهاني: آمريكا و جهان پس از جنگ سرد» مشاركت كرد. اين پژوهش در واقع پيشتاز سند راهبرد نظامي اخير است كه پنتاگون منتشر كرد. براساس اين سند، آمريكا بايد براي حفظ سلطه جهاني خود اقدام كند، حتي اگر اين امر به معناي جنگ پيشگيرانه يا جنگ افروزي پيشگيرانه باشد. روي گادسن رئيس كنسرسيوم مطالعه اطلاعات و همكار چندين و چند ساله شولسكي اميدواري زيادي نسبت به موفقيت واحد اطلاعات عراق در پنتاگون دارد، هرچند كه اندازه آن در قياس با توان سيا ناچيز است. گادسن مي گويد: «شايد داستان طالوت و جالوت تكرار شود. »
اطلاعات مشكوك
جنگ پنتاگون با سيا تا حد زيادي مبتني بر اطلاعات كسب شده از كنگره ملي عراق است. اما بيشتر كارشناسان دست اندركار امور عراق كه تجربه طولاني در بررسي سياست پرتلاطم اين كشور دارند، توانايي هاي جمع آوري اطلاعات كنگره را تقريبا صفر مي دانند. با اين حال، پرل، وولسي و سياستگذاران پنتاگون به طور فزاينده اي از اين كنگره به عنوان منبع اوليه اطلاعات خود در مورد تسليحات عراق، رابطه آن با تروريسم و تحركات سياست داخلي آن استفاده مي كنند. وولسي گفت: «بسياري از اطلاعات سودمند در مورد آنچه در عراق مي گذرد، از افراد فراري كسب مي شود، به خصوص فرارياني كه از طريق يك سازمان يعني كنگره ملي عراق فرار مي كنند. نه وزارت خارجه و نه سيا به اين سازمان علاقه زيادي ندارند.» اوايل سال جاري ميلادي، وزارت خارجه تأمين مالي يك طرح كنگره ملي عراق را جهت جمع آوري اطلاعات در داخل عراق به طور ناگهاني متوقف كرد. يك مقام وزارت خارجه گفت: «از ۵/۴ ميليون دلاري كه كنگره براي اجراي طرح دريافت كرده است، فقط مي تواند مصارف ۵/۲ ميليون دلار را تعيين كند. نمي توانم بگويم فساد يا اختلاس صورت گرفته است، اما معلوم نشد دو ميليون دلار كجا رفته است. » هرچقدر كه كنگره ملي عراق بيشتر وارد كار جمع آوري اطلاعات مي شد، وزارت خارجه بيشتر از تأمين مالي طرح احساس نارضايتي مي كرد. مدت كوتاهي بعد پنتاگون دنباله كار را گرفت. به گفته ديويد لاپان سخنگوي پنتاگون اكنون هرگونه اطلاعاتي كه كنگره ملي عراق جمع آوري مي كند، يكراست به وزارت دفاع مي رود. اما منتقدان پنتاگون از آن بيم دارند كه اطلاعات ارائه شده توسط كنگره ملي عراق به تصميمات آمريكا براي وارد شدن به جنگ با عراق شكل دهد. در سيا و وزارت خارجه احمد چلبي رهبر كنگره ملي عراق به عنوان رئيس ناكارآمد سازمان فاسد و گزافه گويي شناخته مي شود كه تخصص وي در لابي كردن و روابط عمومي است و چيز زياد ديگري از او برنمي آيد. كانيستوارو گفت: «اطلاعات كنگره ملي عراق به هيچ وجه قابل اعتماد نيست. بيشتر آن تبليغات است. بيشتر آن مشتمل بر گفتن چيزهايي به پنتاگون است كه دوست دارد بشنود و بيشتر آن هم براي حمايت از آرزوهاي چلبي براي دستيابي به منصب رياست جمهوري است. آنان بين اطلاعات و تبليغات تمايزي قائل نمي شوند و از خبرچين ها و فرارياني استفاده مي كنند كه مطالب مورد نظر چلبي را مي گويند. اين اطلاعات آماده بعدا در سخنراني هاي رئيس جمهور و معاون رئيس جمهور استفاده مي شود.» كانيستوارو افزود: «آنان مايل هستند اطلاعات را به منظور تأمين اين منفعت تغيير دهند. آنان مجرايي در پنتاگون براي جمع آوري اطلاعات از تبعيديان عراقي ايجاد كرده اند.» البته به بازي گرفتن سيا چيز تازه اي نيست. چندين دهه است سياستمداراني كه از امكان تأثير منفي اطلاعات اين سازمان بر اهداف سياستگذاري خود نگران هستند، بر سيا فشار مي آورند كه عقايد خود را تغيير دهد يا در صورت عدم توفيق دست كم جايگاه آن را تضعيف كند. در جنگ ويتنام، پنتاگون تحليل هاي سيا را كه در مورد امكان موفقيت آمريكا ابراز ترديد مي كرد، كوچك مي شمردند. در سال هاي دهه ۱۹۶۰ جورج اچ دبليو بوش مدير وقت سيا گروهي از بازهاي نئومحافظه كار را براي تدوين گزارشي به كار دعوت كرد كه سيا را متهم به آن كند كه دائما تهديد اتحاد شوروي را دست كم مي گيرد. (گفتني است گروه اول به خواسته آلبرت وول ستتر پدر فكري سياسي پرل، ولفوويتز و سايرين تشكيل شد) در دوران رياست جمهوري ريگان در دهه ۱۹۸۰ اين فشار به ساير اشكال ادامه يافت. در سال ۱۹۸۰ نيز بيل كيسي مدير سيا مي كوشيد بر چگونگي گزارش دهي سازمان در مورد آمريكاي لاتين، افغانستان و اتحاد شوروي تأثير بگذارد.
002930.jpg

استفاده جنگ ناتمام
دشمني تندروها با آنچه به عقيده آنان كوتاه بيني سيا در مورد عراق است، دست كم با هركدام از منازعات پيشين مطابقت دارد. پرل كه اخيرا گفت تحليل سيا در مورد عراق ارزش كاغذي را كه روي آن نوشته شده است، ندارد، مي افزايد كانون توجه سيا بر وضعيت حال است. او گفت: «آنان نمي خواهند مخاطره كنند. از كنگره ملي عراق خوششان نمي آيد چون دوست دارند فقط با كساني كار كنند كه بر آنان تسلط دارند.» به گفته منابع مطلع، پرل كه در حال حاضر در موسسه (AE1) مستقر است، در خلال چند سال گذشته حامي فعاليت هاي يك مأمور مخفي سابق سيا به نام روئل مارك گرشت بوده است. به گفته شخصي كه با نحوه كار وي آشناست، گرشت در پنهان با كار اطلاعاتي كنگره ملي عراق همكاري مي كند تا اطلاعات را به دفتر فيت در پنتاگون بفرستد.
هنگامي كه از گرشت درباره كار غيررسمي اطلاعاتي وي در ارتباط با كنگره ملي عراق پرسيدم، وي سكوت كرد اما منكر آن نشد. وي گفت: «در اين باره زياد اغراق شده است.» گرشت پارسال در روزنامه وال استريت ژورنال نوشت: «اگر واقعا مي خواهيم اميدي را كه باعث رشد القاعده و رفتارهاي خشونت آميز ضدآمريكايي در خاورميانه شده است، اطفا كنيم، چاره اي نداريم جز آنكه در دل دوستان و دشمنان خود بيم و احترامي را كه به هر قدرت بزرگي ابراز مي كنند، بيندازيم. فقط جنگ با صدام حسين هيبتي را كه منافع آمريكا را در خارج و شهروندان را در داخل حفظ مي كند، اعاده خواهد كرد. ۱۰ سال است از اين جنگ گريخته ايم. »
كارزار پنتاگون عليه سيا گسترده تر از پهنه عراق است. از زمان پايان جنگ سرد، سيا بارها و بارها از سوي ارتش زير فشار قرار گرفته است. پنتاگون با توجه به كنترلي كه بر سازمان هايي همچون سازمان امنيت ملي، سازمان نقشه برداري، تصويربرداري ملي، دفتر شناسايي ملي، سازمان اطلاعات دفاعي و برخي نهادهاي ديگر دارد، قسمت اعظم بودجه جاسوسي آمريكا را به خود اختصاص مي دهد. رامسفلد در حال حاضر مي كوشد يك منصب اطلاعاتي در پنتاگون ايجاد كند كه اختيار و نفوذ آن به اختيارات رئيس سيا شانه مي زنند. اكنون شواهد فزاينده اي وجود دارد كه نشان مي دهد تصميم به ورود به جنگ براساس اطلاعات ترديدآميزي اتخاذ شده است كه دست پخت بازهاي پنتاگون است.

حاشيه جهان
• كانادا اعتراض كرد
جين چرتين نخست وزير كانادا اين روزها به شدت وارد عمل شده و به سياست هاي بوش اعتراض مي كند. چرتين چندي پس از مصاحبه مطبوعاتي اش در سفر مكزيك از بوش پرسيده است كه كار تغيير حكومت ها را كه آغاز كردي تا كجا ادامه خواهي داد؟ اين مسئله مهمي است. كشور بعدي كجاست؟ ليست شان را اعلام كن!
چرتين در اين سفر با انتقاد از سياست هاي آمريكا براي بركناري صدام از وي خواست كه سرانجام اين سياست ها را اعلام كند. او افزود هنوز هيچ مجوزي طبق قطعنامه ۱۴۴۱ عليه صدام وجود ندارد. چرتين همچنين تاكيد كرد كه اين قطعنامه موضوعي درباره تغيير رژيم را مطرح نمي كند.
002950.jpg

• قذافي سعودي ها را متهم كرد
قذافي بازهم غوغا به پا كرد. چندي پيش در اجلاس سران عرب كه در شرم الشيخ مصر برگزار شد، معمر قذافي رهبر ليبي در سخنراني اش با بيان اينكه عربستان در جنگ خليج فارس سال ۱۹۹۱ براي حفاظت از خود از آمريكا كمك خواست گفت: «عربستان با اين كار همدست شيطان شد». بلافاصله پس از بيان اين جمله پرنس عبدالله وليعهد عربستان در حالي كه بر صندلي اش نشسته بود لب به اعتراض گشود و خطاب به قذافي اظهار داشت: «در مورد كارهايي كه مربوط به تو نيست نه حرف بزن و نه دخالت كن!» عبدالله حتي در ادامه افزود كه از قذافي بپرسيد چه كسي او را به اقتدار رسانده است؟ بعد از پايان بگومگوها هيأت سعودي در مقابل دوربين هاي تلويزيوني كه به طور مستقيم تصاوير را به شبكه هاي مختلف دنيا ارسال مي كردند جلسه را با عصبانيت ترك كردند!

• شكايتي عليه بن لادن و صدام
طي بيش از يكسالي كه از حوادث يازدهم سپتامبر مي گذرد مقامات آمريكايي به دفعات ادعاي همكاري القاعده و عراق را مطرح كرده اند. شنبه اين هفته يكي از دادگاه هاي فدرال منطقه مانهاتان نيويورك شاهد طرح دادخواستي جديد در رابطه با نحوه آموزش افراد وابسته به گروه هاي تروريستي در اردوگاه هاي سري عراق بود، جايي كه تروريست ها فنون پروازي را فرا مي گرفتند.
خانواده هاي دو تن از قربانيان حوادث يازدهم سپتامبر خواستار پرداخت غرامت يك ميليون دلاري از سوي صدام حسين و رهبر القاعده به دليل عامليت حوادث يازدهم سپتامبر شده اند. به ادعاي وكيل اين دو خانواده ديدار محمد عطا، رهبر يكي از تيم هاي هواپيماربا با مقامات عراقي در پراگ، پايتخت جمهوري چك مويد همكاري القاعده و عراق است.
002955.jpg

• لباس هاي زمستاني سربازان آمريكا
جنگ كي رخ خواهد داد؟ اين سوالي است كه اكنون بيش از هر چيزي ذهن مردم دنيا و سياستمداران را به خود مشغول كرده است. چندي پيش برخي از رسانه هاي تركيه و حتي رسانه هاي خارجي، تحليل جالبي با توجه به پوشش و البسه سربازاني كه در نزديكي قبرس مستقر شده اند ارائه دادند. طبق اين تحليل ها سربازان آمريكايي كه اكنون منتظر صدور مجوز از سوي تركيه براي ورود به خاك اين كشور و استقرار در پايگاه هاي آن هستند تنها لباس هاي زمستاني با خود به همراه دارند. تحليلگران به اين باورند كه اين مي تواند سرنخي براي تخمين زمان حمله و حتي پايان آن باشد چرا كه با توجه به نوع البسه به نظر مي رسد حمله بايد قبل از پايان زمستان و آغاز گرما انجام شود اما با وجود آن ماه مارس آغاز شده ولي جنگ آغاز نشده است و اگر جنگ به زمان گرما موكول شود مطمئنا سربازان آمريكايي با مشكل بزرگي مواجه خواهند شد چرا كه به گفته برخي منابع تدابير لازم براي سربازان در زمان گرما در صحراي عراق اتخاذ نشده است.
002935.jpg

• پس لرزه هاي بعد از مصاحبه
هنوز هم پس لرزه هاي پس از مصاحبه دان رادر خبرنگار شبكه سي بي اس با صدام حسين ادامه دارد. بعد از دوازده سال اين اولين مصاحبه تلويزيوني صدام با شبكه هاي خارجي بود كه شايد بسياري از خبرنگاران معروف دنيا آرزوي آن را در سر مي پروراندند. به هر حال اين اقبال نصيب دان و شبكه سي بي اس شد اما تاثير آن براي اين شبكه و حتي تهديداتي كه مي توانست متوجه آن باشد بيش از چيزي بود كه تصورش را مي كردند. كاخ سفيد بعد از مصاحبه شديدا در مقابل سخناني كه صدام در مقابل دوربين و خبرنگار سي بي اس در مورد آمريكاييان كرد عكس العمل نشان داد. آري فلچر سخنگوي كاخ سفيد با بيان اينكه گزارش باعث شد صدام بتواند عليه آمريكا و به نفع خود تبليغ كند گفت «اين نشانه بي مسئوليتي خبرنگار و شبكه است.»
يكي ديگر از دلايلي كه كاخ سفيد براي اين ادعا عنوان كرده اين جمله صدام است: «اگر بوش بخواهد مي تواند با من مناظره كرده و هر چه مي خواهد بپرسد، من هم جواب مي دهم. » واشنگتن اين سخنان را به معناي دعوت كردن بوش به دوئل دانسته كه شبكه سي بي اس اجازه چنين جسارتي را به صدام داده است.

نگاه پژوهشگر
تبارشناسي راست نوين آمريكا ـ ۲
فريد مرجايي*
ترجمه: رضا سادات
در آن سوي طيف، كالين پاول وزير امور خارجه و دستياران او ريچارد آرميتاژ معاون وزير و ريچارد هاس رئيس دايره برنامه ريزي و كميته خاور نزديك وزارت امور خارجه قرار دارند كه به نظر مي رسد به لحاظ استراتژيك ديدگاهي جهاني تر و منطقه اي تر نسبت به مسائل داشته باشند. آنها توانستند در جنگ با طالبان و در قالب گروه ۲+،۶ ايران را به مشاركت و همكاري وا دارند كه خود مي تواند به احتمال باز شدن يخ روابط ايران و آمريكا و از سرگيري روابط دو طرف منجر شود.
برخي از كارشناسان مثل گري سيك مدير اجرايي موسسه خاورميانه كه در دوران فورد، ريگان و كارتر در شوراي امنيت ملي به خدمت مشغول بوده است به كار بردن عمدي عبارت محور شيطاني در نطق وحدت ملي ژانويه ۲۰۰۲ جورج بوش را به مثابه پيروزي وزارت دفاع بر وزارت امور خارجه مي نگرند كه از اين رهگذر برنامه كاري مورد نظر وزارت دفاع به سطح آمده و مطرح خواهد شد. به همين لحاظ چندان عجيب نيست كه ديويد فروم نويسنده خطابه وحدت ملي بوش از افرادي است كه ارتباطات نزديكي با جنبش نئوكون و هفته نامه ويكلي استاندارد دارد. آنچه تحولات اخير تداعي مي كند وجود برنامه اي است كه از امحاي القاعده و به عقوبت رساندن كساني كه مسئوليت حوادث يازدهم سپتامبر را بر عهده دارند فراتر مي رود. هدف از اين برنامه رفع الگوي موجود و خلق نوعي ارتباط بين القاعده و ساير مسائل بين المللي موجود است كه بخش اعظم آن به اسرائيل مربوط مي شود. يكي از اين موضوعات تكثير سلاح هاي كشتار جمعي در سه كشور است كه پيش از اين دولت هاي ياغي خوانده مي شدند . اين رشته ارتباطي به وجود آمده بين تراژدي برج هاي تجارت جهاني در روز يازدهم سپتامبر و موضوعات تسليحاتي كشتار جمعي به عنوان اهداف جديد جنگ با تروريسم به مثابه انتقالي منطقي و پذيرفتني به نظر نمي رسد. در مورد ايران اين موضوع هميشه مشهود بود كه دولت اين كشور اعلام داشته هميشه آمادگي پذيرش بازرسان نهادهاي منع تكثير تسليحاتي بين المللي را دارد. به علاوه آنكه گري سيك با زلماي خليل زاد مدير كنوني منطقه جنوب شرق آسيا و خاورميانه شوراي امنيت ملي كه اعتقاد دارد ايران در حال تلاش براي باثبات كردن حكومت فعلي افغانستان است كاملا اختلاف نظر دارد. عبارت محور شرارت به ويژه ناظراني را كه مي توانستند به وضوح شاهد تاثيرات اين نوع گويش بر شرايط سياسي داخلي ايران باشند دچار سردرگمي كرده است. تاثير اين نوع گويش بر شرايط سياسي پيچيده ايران تضعيف جناح خاتمي و در مقياس وسيع تر جنبش اصلاحات ايران بوده است اما ادامه حيات جنبش دموكراتيك خاتمي ممكن است براي بعضي ها يك اولويت باشد. پاتريك كلاسون مدير تحقيقاتي موسسه خط مشي خاورميانه اي واشنگتن بر اين باور است كه منظور بوش بيش از اينكه تلاش براي تاثيرگذاري بر سياست داخلي ايران بوده باشد جلب توجه جهانيان به اين نكته بوده كه ايران خط مشي و عملكرد خود را تغيير دهد. در تحليل نهايي جنگ افزارهاي كشتار جمعي به نظر نمي رسد به اندازه وضعيت سياسي منطقه از اهميت برخوردار باشد.
عناصر نئوكون كه ارتباط تنگاتنگي با نهادهاي تحقيقي، برنامه ريزي راستگرا دارند احتمالات حياتي و سرنوشت سازي را در ساختارشناسي واژه محور شرارت ديدند و به همين جهت در ابراز خشنودي از محتواي نطق وحدت ملي در نوشته هاي خود و سرزنش پاول تعجيل كردند. ويليام كريستون در هفته نامه راستگراي ويكلي استاندارد با نگارش سرمقاله هاي متعدد به دفعات از مواضع پاول قبل و بعد از نطق وحدت ملي انتقاد كرد و خصوصا ديدگاه هاي او نسبت به جنگ را به باد استهزا گرفت ( بوش در برابر پاول، ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۱ و افشاي دكترين بوش سوم آوريل ۲۰۰۲). اين بار هم مايكل لدين در يكي از سرمقاله هاي اخير خود كه در شماره چهارم مارس ۲۰۰۲ نشنال ريويو آن لاين منتشر شد از پاول به دليل آنكه موضع اش در برابر ايران خصمانه نيست انتقاد كرد! رئول مارك گرچت كه او هم از قضا عضو موسسه آمريكن انترپرايز است در مقاله اي كه در ويكلي استاندارد منتشر شده رويكرد عملگراي پاول را تخطئه مي كند و عنوان مي دارد... . «اين ديدگاه ارتجاعي از تجارت و سياست هنوز هم در محافل دولتي طرفداران و حامياني دارد. » گرچت پا را از اين فراتر مي نهد و لوموند ديپلماتيك و همچنين اداره خاور نزديك وزارت امور خارجه را به دليل آنكه « به نطق وحدت ملي بوش همان واكنشي را نشان مي دهند كه سخنگوي مجلس ايران نشان داده بود» به باد استهزا مي گيرد. اين تحليل كوته بينانه اين ديدگاه را القا مي كند. گزارش اكونوميست در مورد پل ولفوويتز مرد شماره دو پنتاگون از اشتياق به تغيير دولت ها خبر مي دهد. اين گزارش به بررسي وجود اثر انگشتان و تاثيرگذاري او بر كلمه كلمه آنچه در نطق وحدت ملي عنوان شد مي پردازد. پس از ايراد نطق وحدت ملي و تهديدي كه ادعا مي شود از جانب دول ياغي متوجه غرب است، به كارگيري عبارت محور شرارت نوعي شرايط رواني خصمانه و فضايي مملو از هوچي گري به وجود آورد و افزايش شديد بودجه دفاعي آمريكا را ممكن ساخت و به همين سياق بود كه بودجه سال جاري پنتاگون افزايش قابل توجه داشت. به علاوه آنكه برنامه موشكي كه به نظر مي رسيد مي رود به فراموشي سپرده شود باري ديگر به جريان افتاد.
* برنامه ريز شهري و پژوهشگر سياست خارجي آمريكا
منبع: Counterpunch

جهان
اقتصاد
ايران
زندگي
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |