سه شنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۱
شماره ۲۹۹۶- March, 4, 2003
اقتصاد
Front Page

گزارشي از مهم ترين پروژه صنعت نفت
اكسير نفت
رضا زندي
افق نگاه سياستمداران و مديران حوزه نفت به دنبال جايگزيني فرآورده هايي است كه بتواند نقش طلاي سياه را در بازي هاي سياسي و بازارهاي اقتصادي كم رنگ كرده و حوزه نفوذ گاز و فرآورده هاي گازي را در صنايع و مصارف گوناگون افزايش دهد.
003040.jpg

دوازدهمين همايش نفت، گاز و پتروشيمي به مدت ۳ روز با حضور مديران و متخصصان نفتي ده كشور، نروژ، دانمارك، انگليس، هلند، آلمان، ژاپن، قطر، عمان، اسپانيا، فرانسه و آفريقاي جنوبي در تهران برگزار شد گامي بود كه پژوهشگاه صنعت نفت در جهت انتقال فناوري و تبادل اطلاعات در زمينه تبديل گاز طبيعي به فرآورده هاي گازي برداشت.
مهم ترين فرآيندي كه با شكستن مولكول هاي گاز طبيعي، آن را به فرآورده هايي نظير نفتا (كه قابليت تبديل به بنزين را دارد) و گازوئيل مبدل مي كند L.T.G نام گرفته كه تمركز همايش تهران نيز بر آن بود.
وزير نفت فعاليت هاي سال هاي اخير وزارتخانه تحت امرش را در زمينه صادرات گاز چنين بيان كرد: «وزارت نفت با پيش بيني اين موضوع كه ايران به عنوان دومين دارنده ذخاير گازي جهان مي بايست در چاره انديشي براي اين امر مشاركت كند، سرمايه گذاري گسترده اي را جهت پژوهش براي توسعه فناوري هاي جديد گاز به مايع شروع كرده است وL.T.G به لحاظ وجود زيرساخت هاي مصرف و توزيع هيدروكربورهاي مايع، متعارف و از نظرزيست محيطي و تنوع محصولات به دست آمده مورد توجه قرار گرفته است. » سخنراني آقاي وزير در همايش نفت، گاز و پتروشيمي به تمايل وزارت نفت در سرمايه گذاري در پروژهL.T.G محدود نشد و زنگنه پس از اشاره به شركت هايي كه در اين پروژه با ايران همكاري هايي را آغاز نموده اند به سراغ يك پروژه جديد رفت: «دومين فرآيندي كه در تبديل گاز طبيعي به محصولات پتروشيميايي مطرح است طرح زوج شدن اكسيداسيوني متان (OCM) است كه وزارت نفت با توجه به ايجاد فرصت براي توليد بيشتر محصولات پتروشيميايي و كاستن از هزينه هاي توليد اتيلن در پژوهش هاي مربوط به اين فرآيند سرمايه گذاري كرده و مي كند. »
زنگنه در سخنراني افتتاحيه خود از يك شركت خارجي نام برد كه در پروژه OCM با پژوهشگاه صنعت نفت همكاري خواهد كرد.
تجربه سال هاي پيش ثابت كرده بود كه آنچه وزير در سخنراني افتتاحيه همايش به آن تاكيد مي كند قراردادش آماده امضا است بنابراين همه در انتظار ادامه سخنراني زنگنه بودند كه وي طرح جديدي را معرفي كرد: «موضوع ديگر مورد علاقه وزارت نفت طرح توليد دي متيل اتر (DEM) از گاز طبيعي است. اين ماده به عنوان جايگزين ديزل و گاز مايع (LPG) از چشم اندازي خوب برخوردار است. »
گمانه زني هايمان درست از آب درآمد و ظهر سومين روز همايش پيش از آنكه مراسم اختتاميه آغاز شود خبر امضاي موافقتنامه هاي مختلف پژوهشگاه صنعت نفت و شركت ملي پالايش و پخش فرآورده هاي نفتي منتشر شد. . .
نخستين قرارداد با شركت نفتي نيپون ژاپن در خصوص كاهش گوگرد در فرآورده هاي نفتي و رساندن حد آن به حد مجاز جهان بود و دومين موافقت نامه مربوط به شركت نفتي شواشل ژاپن بود كه در زمينه بهينه سازي انرژي در تاسيسات نفتي ايران امضا شد. آلماني ها نيز از اين خوان بي نصيب نماندند و شركت لورگي موافقت نامه اي را در مورد امكان سنجي اوليه طرح DME كه از گاز، سوختي را براي موتورهاي ديزلي تهيه مي كند امضا كردند و قرار شد شركت كاسمواويل نيز در بهينه سازي و افزايش عمر كاتاليست هاي مصرفي در پالايشگاه هاي كشور عمل كند. شركت نفتي JNCC ژاپن نيز وارد بازي شد و پروژه هاي تبديلات گازي (Cem) كه از متان بنزين و خوراك كارخانجات پتروشيمي تهيه مي كند امضا كرد تا چشم بادامي هاي شرق آسيا بيشترين اوراق موافقنامه را به توكيو ببرند. آنچه مي توان اشاره كرد احتمال حضور JNCC در ميدان آزادگان است كه هر لحظه قوت مي گيرد گرچه تا آن هنگام كه مسئولانش تا زماني كه در كنار چاه هاي آزادگان عكس يادگاري نگيرند اصل مذاكره را در اين باره نيز تكذيب خواهند كرد. وزير در انتهاي حرف هايش گفت: «وجود مزيت هايي نظير منابع گازي به همراه زيرساخت هاي فني تاسيس شده و در حال تاسيس در منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس و عزم ملي بر توسعه ميدان هاي گازي به همراه بازار مصرف بزرگ داخلي و خارجي براي فرآورده هاي پاك حاصل از تبديلات گازي عرصه اي بزرگ را براي فعاليت در اين خصوص فراهم آورده است. »
چند سال پيش كه كار روي پروژهL.T.Gدر پژوهشگاه صنعت نفت آغاز شد، كنسرسيومي متشكل از شركت استات اويل نروژ، پترو اس. اي آفريقاي جنوبي و پژوهشگاه صنعت نفت به نمايندگي از شركت ملي نفت ايران تشكيل شد تا طرح امكان سنجي ساخت پالايشگاهي را در پارس جنوبي آغاز كنند. اين پالايشگاه بزرگ ترين پالايشگاه L.T.Gدر دنيا خواهد بود كه با استفاده از گاز طبيعي سرشار پارس جنوبي گازوئيل و نفتا توليد مي كند كه قابليت تبديل به بنزين را دارد.
شركت ساوث ول آفريقاي جنوبي نخستين شركتي بود كه اين تكنولوژي را توليد كرد و در حال حاضر نيز پترو اس. اي بزرگ ترين پالايشگاه L.T.G دنيا را با ظرفيتي حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار بشكه فرآورده هاي گازي در اختيار دارد.
خانم سيسوانا، مدير ارتباطات شركت پترو. اس. اي در اين باره مي گويد: ما مي خواهيم تكنولوژي خود را به ايران منتقل كنيم و در نهايت بعد از مشاركت نزديك با ايران و استات اويل تكنولوژي برترمان را به كشورهاي ديگر ارائه دهيم.
سيسوانا ارزش تقريبي محصولات L.T.G را ۱۸۰ دلار در تن ارزيابي كرده و براي اين كه ثابت كند پترو. اس. اي مشاركت اصولي را با ايران آغاز كرده است مي گويد: قرار است به زودي با همين كنسرسيوم ها يك پالايشگاه L.T.G در آفريقاي جنوبي احداث كنيم كه روزانه هزار بشكه فرآورده هاي گازي توليد خواهد كرد.
علي وكيلي، رئيس پژوهشگاه صنعت نفت نيز درباره پروژه L.T.G در پارس جنوبي مي گويد: اين يك تكنولوژي برتر است و ما از ۸-۶ سال پيش تحقيقات در اين مورد را در پژوهشگاه آغاز كرده ايم. اما مشكلاتي كه صدور گاز به روش LNG دارد ما را بر آن داشت كه ۴ سال پيش كار جدي را براي اين پروژه آغاز كنيم كه يك سال پس از آن كنسرسيومي را با حضور شركت هاي صاحب اين فناوري تشكيل داديم تا آن را بومي كرده و ارتقا بخشيم. »
وكيلي افزود: «مطالعات امكان سنجي پالايشگاه L.T.G پارس جنوبي در ارديبهشت ماه سال آينده به اتمام خواهد رسيد و پيش بيني مي كنيم اين پروژه نيمه اول سال آينده به مرحله اجرا برسد. »
وي تاكيد كرد: «بعد از بهره برداري از اين پالايشگاه كه بزرگ ترين پالايشگاه L.T.Gجهان است روزانه حدود ۶۰ هزار بشكه فرآورده هاي گازي توليد خواهيم كرد. » وي خبر ديگري نيز داد: «شركت هاي شل و ساوث ول نيز يك طرح امكان سنجي مجزا در زمينه L.T.G براي پتروشيمي انجام مي دهند. »
علي وكيلي ميزان مشاركت هر يك از طرف هاي درگير در كنسرسيوم را ۵۰ درصد استات اويل، ۴۰ درصد پژوهشگاه و ۱۰ درصد پترواس. اي عنوان كرد. نحوه مشاركت نيز جالب است. اين بار نه بحث بيع متقابل و نه بحث فاينانس مطرح است بلكه قرار است اين پروژه با مشاركت مستقيم مالي طرفين به ميزان سهام خود انجام پذيرد.
003045.jpg

جرالد فريز، معاون شركت نفتي IFP فرانسه را بلافاصله پس از مراسم افتتاحيه به مصاحبه فرا خواندم. وي آمادگي IFP را براي حضور فعال در پروژه هاي گازي ايران اعلام و به نكته جالبي اشاره كرد: «ايران ۱۵ درصد ذخاير شناخته شده گازي دنيا را در اختيار دارد، اما تنها ۳ درصد توليد مي كند و اين موضوع مويد اين است كه شما بايد سرمايه گذاري بيشتري براي گاز انجام دهيد. فريز كه صورت سفيد و باريكي دارد ادامه مي دهد: «ايران بايد طوري حركت كند كه به خاطر ذخايرش هدايت گر بازار جهاني گاز در آينده باشد. »
وي از همكاري IFP با شركت نفت ايران در پروژه هاي گچساران و سلمان نام مي برد و تاكيد مي كند كه اين پروژه ها سه چاهي نخواهد بود. فريز همچنين به امضاي دو قرارداد همكاري براي ارتقاي پالايشگاه هاي دلاوران و اصفهان اشاره مي كند. پدرسون، معاون مديرعامل استات اويل نيز در حالي كه از سالن اجلاس خارج مي شود درباره صنعت نفت ايران مي گويد: «صنعت نفت ايران در حال حركت به جلو است اما ترمزهاي سياسي باعث شده اين صنعت نتواند آن طور كه بايد مسير خود را در كشور شما طي كند. »
پدرسون تاكيد مي كند كه استات اويل در همكاري با ايران به فاكتور انتقال تكنولوژي بسيار اهميت مي دهد و خواستار ارتقاي متخصصان ايراني است. وي قول مي دهد كه استات اويل با بهترين تكنولوژي وارد پروژه L.T.G ايران شود و بتواند با مشاركت مهندسان ايراني و آفريقاي جنوبي اين پروژه را در كشورهاي ديگر اجرا كند.
معاون مديرعامل استات اويل معتقد است ايران در آينده بازيگر بسيار مهمي در مسائل انرژي دنيا و به ويژه گاز خواهد بود.
ترجيح مي دهيم به جهت اهميت پروژه L.T.Gبا كريستين هولست نفر دوم استات اويل در پروژه L.T.G پارس جنوبي به گفت وگو بنشينيم. وي كه بي ميل نيست گهگاهي در اثناي مصاحبه شوخي كند و از خشكي زاينده رود در سال هاي گذشته و هواي باراني تهران سخن به ميان آورد سعي مي كند به سوالاتم به طور دقيق پاسخ دهد به شرط آنكه سوالي نباشد تا باعث سوءاستفاده رقبا شود.
هولست در خصوص هزينه ساخت پالايشگاه L.T.G پارس مي گويد: «البته نمي شود الان قيمت دقيق گفت و به پايان مطالعات امكان سنجي بستگي دارد اما ۵۰/۱ تا ۶/۱ ميليارد دلار پيش بيني ما است كه با مشاركت پژوهشگاه صنعت نفت و پترو. اس. اي هزينه خواهيم كرد. » وي درباره تكنولوژي ساخت پالايشگاه و نحوه حضور استات اويل در اين پروژه اظهار داشت: «۵/۲ سال پيش از طريق شركت نفت دعوت شديم تا پروژه L.T.Gرا كه پژوهشگاه دنبال مي كرد ارتقا دهيم. در آن زمان پژوهشگاه تكنولوژي خاصي داشت و من مطمئنم كه پروژه L.T.Gپارس يك پروژه ناب در خواهد آمد. » هولست نيز چون همكارش معتقد است متخصصان ايراني بسيار باهوشند و دانشگاه هاي ايران را به خاطر تربيت چنين متخصصاني مي ستايد.
كريستين هولست تصريح مي كند كه پس از پايان امكان سنجي پروژه احتمالا شركت هاي ديگري نيز براي اجراي آن فراخوانده مي شوند.
درباره مدت حضور استات اويل در ايران كه مي پرسم پاسخ مي دهد: پروژه L.T.G مانند ساير پروژه ها كه به صورت بيع متقابل يا فاينانس اجرا مي شوند نيست. ما در اين پروژه شريك هستيم و حداقل ۲۰ سال در ايران حضور خواهيم داشت. وي خبر خوبي مي دهد: همين كنسرسيوم در دسامبر ۲۰۰۳ يك پروژه L.T.G هزار بشكه اي را در آفريقاي جنوبي اجرا خواهد كرد كه متخصصان و شركت هاي ايراني نيز در آن حضور دارند.
معاون پروژه L.T.G استات اويل در ايران با ذكر خاطره خوب مشاركت اين شركت در فازهاي ،۸ ،۶ ۶ پارس جنوبي مي گويد: «ساخت پالايشگاه را كه شروع كنيم هزاران نفر از نيروهاي ايراني مشغول به كار خواهند شد. » درباره ميزان سودآوري اين پروژه كه مي پرسم كمي مكث مي كند و با چهره هاي درهم كشيده مي گويد: «سوال بسيار سختي است. چون قيمت فرآورده هاي L.T.Gبه خيلي چيزها بستگي دارد. اولينش قيمت نفت است. اما بايد بگويم كه ملت ايران سود خوبي از اين پروژه خواهد برد. در مورد مشاركت استات اويل با كشور قطر نيز كه در پارس جنوبي با ايران مشترك است مي گويد كه هيچ برنامه اي در اين زمينه وجود ندارد.
هولست درباره نخستين كشوري كه از فرآيند L.T.G استفاده كرد گفت: آلمان اولين كشوري بود كه پس از جنگ جهاني دوم از زغال سنگ با استفاده از اين روش فرآورده ها استحصال كرد.
اين مقام ارشد استات اويل در مورد آغاز به كار پالايشگاه L.T.Gپارس اظهار داشت: به شرط آنكه سال آينده عمليات اجرايي آن آغاز گردد سال ۲۰۰۶ يا ۲۰۰۶ بزرگ ترين پالايشگاه L.T.Gجهان افتتاح خواهد شد.

نوبليست هاي اقتصاد
رابرت ويليام فاگل

ابوالفضل محمدي
003050.jpg

رابرت ويليام فاگل در سال ۱۹۲۶ ميلادي و چهار سال بعد از مهاجرت والدين و برادر بزرگترش از روسيه به آمريكا، در شهر نيويورك متولد شد. پدر و مادر رابرت با وجود «ركود بزرگ» آمريكا از وضعيت اقتصادي مناسبي برخوردار بودند و زندگي نسبتا خوبي داشتند. رابرت و برادر با تشويق پدر و مادر تحصيلات را با جديت و علاقه دنبال مي كردند. اما كسي كه بيشترين تاثير را بر زندگي رابرت گذاشت برادرش بود كه با راهنمايي ها و ارشادهاي خود رابرت را از سال ۱۹۳۲ تا ۱۹۴۴ و پايان دوره ابتدايي چنان از نظر ذهني و فكري مستعد ساخت كه او همواره يكي از بهترين هاي مدرسه بود. رابرت در دبيرستان به ادبيات و تاريخ علاقه مند شد و در ادامه در سال ۱۹۴۸ به دانشگاه كورنل راه يافت. در ابتدا فيزيك و شيمي را براي ادامه تحصيل برگزيد ولي اندكي بعد به اقتصاد و تاريخ روي آورد. در سال ۱۹۵۲ از اين دانشگاه فارغ التحصيل و سپس وارد دانشگاه كلمبيا شد و در ۱۹۶۰ در مقطع كارشناسي ارشد و سه سال بعد از دانشگاه جان هاپكينز در مقطع دكترا تحصيلات را به پايان برد. طي سال هاي بعد تحقيقات و مطالعات گسترده و عميقي را همسوي با رشته خود آغاز كرد و ۱۰ مقاله دنباله دار و جامع تحت عنوان «تحولات اقتصادي و تغييرات فرهنگي» منتشر كرد و در سال ۱۹۶۶ ميلادي رساله اي تحت عنوان «رشد اقتصادي مدرن؛ ميزان، سرعت و ساختار» ارائه كرد كه مورد توجه فراوان قرار گرفت. طي دهه ۱۹۶۰ با انتخاب مارتين فلدشتين به رياست اداره ملي تحقيقات اقتصادي آمريكا، وظيفه سنگيني به دكتر فاگل محول شد. در سال ۱۹۶۶ ميلادي وي ماموريت يافت تحولات درازمدت اقتصاد آمريكا را مورد بررسي و مداقه قرار دهد و در اين راستا مديريت گروهي تحقيقاتي متشكل از كارشناساني مشهور را به او دادند.
كار اين گروه تحقيقاتي سال ها ادامه داشت و ۴۰ محقق و كارشناس تاريخچه تحولات اقتصادي آمريكا را از سال ۱۶۰۰ تا زمان حال در ۵۰ مجموعه كامل گرد آورده اند. در سال ۱۹۸۱ ميلادي ريچارد روست رئيس گروه بازرگاني دانشگاه شيكاگو از دكتر فاگل دعوت به همكاري كرد تا مركز تحقيقات «اقتصاد جمعيتي» را تاسيس كند. رابطه «روندهاي اقتصادي، بيولوژيكي و آماري چرخه هاي زندگي و نسل ها» محور تحقيقاتي بود كه براي اين مركز در نظر گرفته شده بود. دكتر فاگل در طول ۵ سال فعاليت در اين مركز مطالعه اي را در مورد ۴۰ هزار نيروي ارتش آمريكا از بدو تولد تا مرگ و با در نظر گرفتن ۱۵ هزار متغير براي توصيف چرخه زندگي هر يك از اين افراد به عمل آورد. در سال ۱۹۸۶ ميلادي موسسه ملي بهداشت براي مطالعه اي مشابه درخصوص روند كهولت سن از دكتر فاگل دعوت به همكاري كرد و بدين ترتيب زندگي تحقيقاتي دكتر فاگل چهار سال ديگر در زمينه اي ديگر ادامه يافت. سرانجام دكتر فاگل در سال ۱۹۹۳ ميلادي به همراه دكتر داگلاس نورث به خاطر تحقيق در زمينه تاريخ اقتصادي با به كارگيري تئوري اقتصاد و شيوه هاي كمي به منظور توضيح تغييرات اقتصادي و سازماني از سوي بنياد نوبل برنده جايزه اقتصاد اين بنياد شدند.
003055.jpg

ويليام ويكري
ويليام ويكري در سال ۱۹۱۴ ميلادي در شهر ويكتوريا واقع در بريتيش كلمبياي كانادا متولد شد. مقطع ابتدايي و مقطع راهنمايي را در آمريكا سپري كرد.
در سال ۱۹۳۱ دوره دبيرستان را پشت سر گذاشت و ۴ سال بعد از دانشگاه ييل Yale آمريكا در رشته رياضيات ليسانس خود را دريافت كرد. بلافاصله تحصيلات در مقطع كارشناسي ارشد را در دانشگاه كلمبيا آغاز كرد و در سال ۱۹۳۶ به اخذ مدرك كارشناسي ارشد اقتصاد نائل آمد و در مركز برنامه ريزي منابع طبيعي آمريكا در واشنگتن و سپس در اداره تحقيقات مالياتي وزارت خزانه داري آمريكا مشغول كار شد. در سال ۱۹۴۸ ميلادي دانشگاه كلمبيا او را براي دريافت مدرك دكتراي اقتصاد شايسته ديد. دانشنامه او در واقع مقاله اي بود تحت عنوان «ماليات بندي مترقي» كه در سال ۱۹۶۲ در قالب كتابي به نام «ادبيات اقتصاد» منتشر شد.
در سال ۱۹۴۶ ميلادي دانشگاه كلمبيا او را براي تدريس اقتصاد دعوت به همكاري كرد و سال ها در خدمت اين دانشگاه بود. در سال ۱۹۵۸ ميلادي او به درجه استادي گروه اقتصاد رسيد و در سال ۱۹۶۱ پروفسور اقتصاد سياسي به القاب علمي او اضافه شد.
پروفسور ويكري در سال ۱۹۸۲ بازنشسته شد ولي تحقيقات و مطالعات خود را كنار نگذاشت. آكادمي ملي علوم آمريكا او را در سال ۱۹۹۲ به عنوان محقق نمونه برگزيد و انجمن اقتصاد آمريكا نيز رياست خود را به او پيشنهاد كرد. دانشگاه شيكاگو مدرك دكتراي افتخاري خود را در رشته اقتصادسنجي به وي اعطا كرد. هشت عنوان كتاب، ۱۳۹ مقاله علمي، ۶۱ مقاله و يادداشت منتشر نشده از جمله آثاري هستند كه پروفسور ويكري تاكنون به رشته تحرير در آورده است. بنياد نوبل در سال ۱۹۹۶ دكتر ويكري را به همراه دكتر ميرس و به خاطر تحقيقات ژرف آنها در زمينه تئوري محرك هاي اقتصادي شايسته دريافت جايزه اقتصاد برگزيد.

حاشيه اقتصاد

•مخالفت با خصوصي سازي بانك ها
با آنكه سازمان خصوصي سازي ايران اعلام كرده است سهام ۸ بانك و بيمه دولتي به بخش خصوصي واگذار خواهد شد اما محسن نوربخش، رئيس كل بانك مركزي، گفته است تا از ايمني سپرده هاي سپرده گذاران مطمئن نشود، اجازه خصوصي سازي بانك هاي دولتي را نخواهد داد. به گزارش بي بي سي مهدي علي اكبر، مديرعامل سازمان خصوصي سازي، به خبرنگاران گفته بود سهام چهار بانك تجارت، ملت، سپه و صادرات به بخش خصوصي واگذار خواهد شد و بانك هاي مسكن، كشاورزي، صنعت و معدن و ملي هم چنان در اختيار دولت باقي خواهد ماند. علي اكبر، با اشاره به پيشنهاد هيأت عالي واگذاري در مورد واگذاري بيمه هاي دولتي، گفته است ۸۰ درصد سهام بيمه آسيا، البرز و دانا و ۵۱ درصد بيمه ايران به بخش خصوصي واگذار خواهد شد.
در پي اين خبر، محسن نوربخش در گفت وگو با روزنامه حيات نو اقتصادي گفته است تا زماني كه بانك مركزي مطمئن نشود كه سهامدار در نحوه اداره موسسه جديد، حافظ دارايي سپرده گذاران خواهد بود، اجازه خصوصي سازي بانك ها را نمي دهد. نوربخش خصوصي سازي بانك ها را با انتقال واحدهاي صنعتي مقايسه كرده و گفته است: «وضع بانك با كارخانه فرق دارد زيرا در كارخانه، يك دارايي فيزيكي مشخص وجود دارد كه در صورت بروز مشكل، كارخانه تعطيل و كارگرانش بازخريد مي شوند اما در بانك چنين اتفاقي نمي تواند رخ دهد و بانك بر اساس قانون پولي و بانكي اداره مي شود و تعهدات سهامداران در مقابل سپرده گذاران بسيار محكمتر از اينهاست. »

• توسعه ناوگان هوايي منتفي شد
منتفي اعلام كردن توسعه ناوگان هوايي ايران از سوي دولت باعث شده كه شركت هاي هواپيمايي به صورت خودمختار و تنها با لحاظ كردن ديدگاه ها و منافع خود به سمت توسعه ناوگان پيش بروند. مهندس محمد اسلامي، مديرعامل شركت صنايع هواپيماسازي ايران (هسا) در گفت وگو با (ايسنا) با بيان اين مطلب، نكته مهم در شرايط كنوني را سياست گذاري قاطع از سوي مسئولان دانست و گفت: در اين سياست گذاري كه تمامي شركت هاي هواپيمايي بايد موظف به رعايت آن باشند، منابع ملي نيز بايد لحاظ شود.
وي، اختصاص سرمايه گذاري خارجي به اين بخش را مبتني بر عرضه و تقاضا دانست و توضيح داد: تنوع ناوگان هوايي به نوع تصميمات و زمان آنها وابسته است كه اين امر نيز عرضه و تقاضا را شفاف تر خواهد كرد. اسلامي، به عمر ناوگان موجود، ضريب افزايش تقاضا براي مسافرت هوايي، احداث فرودگاه ها و خدمات حمل و نقل هوايي اشاره كرد و افزود: در مطالعات جامع حمل و نقل كشور به هواپيماهايي اشاره شده كه عمرشان در حال اتمام است و بايد از رده خارج شوند.

|  اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   زندگي  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |