آتلتيكو دومين باشگاه بزرگ پايتخت و يكي از رقباي جدي و تاريخي رئال و بارسا در اسپانيا است كه چندي ديگر در ۲۶ آوريل ۲۰۰۳ رسما صد ساله مي شود
گيل هرگز با واژه هايي مثل اتهام زندان، محكوميت و جريمه بيگانه نبوده همانطور كه با «ريسك» «زد و بند»، «پول» و «جاه طلبي» به خوبي آشناست
آران
باشگاه آتلتيكو مادريد در آستانه جشن صد سالگي، يكي از پرمشقت ترين دوران خود را سپري مي كند. پس از رأي ديوان عالي قضايي اسپانيا مبني بر محكوميت مجدد «خسوس گيل و گيل»، رئيس و مالك ۹۵ درصد سهام باشگاه، آينده روخي بلانكوها و قرمز و سفيدها، با خطري جدي روبه رو شده است.
آتلتيكو به عنوان دومين باشگاه بزرگ پايتخت و يكي از رقباي جدي و تاريخي رئال و بارسا در اسپانيا، كه يك ماه ديگر در ۲۶ آوريل ۲۰۰۳ رسما صد ساله مي شود، اين فصل عليرغم مشكلات مالي و بحران مديريتي توانسته در بازگشت به لاليگا جايگاه درخوري بيابد.
اما سه سال پيش در انتهاي فصل ۲۰۰۰ ـ ۹۹ بود كه آنها در كمال ناباوري و در دوران اوج خود ناگهان دچار سقوطي شديد شدند تا حتي پول هاي بادآورده گيل و افكار منسجم رادي آنتيچ ـ دو فردي كه نامشان معادل تنها افتخار بزرگ روخي بلانكو طي ربع قرن اخير يعني قهرماني سال ۱۹۹۶ در لاليگاست ـ چاره ساز نباشند. اما پس از دو سال انتظار در سگوندا سرخ پوست هاي مادريد با هدايت آراگونس اين فصل بار ديگر به سطح اول فوتبال اسپانيا بازگشتند و با جمع آوري امتيازات حياتي و به لطف افول بارسلونا و آتلتيك بيلبائو در مكان هفتم جدول لاليگا ماندگار شده اند. جايگاهي كه اگر حفظش نمايند جواز ورود به رقابت هاي اروپايي اينترتوتو را آن هم بلافاصله پس از بازگشت برايشان به ارمغان مي آورد.
گيل يكي از دردسرسازترين مديران ورزشي اسپانيا و حتي اروپاست. او ۱۶ سال پيش با توسل به اهرم هاي سياسي و تزريق پول هاي بادآورده و كلاني كه از اختلاس هاي گوناگون به دست آورده بود، عمده سهام آتلتيكو مادريد را خريد و هواداران متعصب كه اقليت پايين نشين شهر مادريد را تشكيل مي دهند از اين تحول استقبال نمودند. گيل در فاصله اين سال ها با ريخت و پاش هاي چندصد ميليوني كاري كرد تا آتلتيكو از نظر جذب بازيكنان گران قيمت خارجي چندان از بارسا و رئال عقب نماند. او تيمي را كه چندين سال بدون عنوان و مقام مانده بود احيا نمود و يك قهرماني لاليگا همراه با دو جام حذفي را براي مردم سنتي و وفادار جنوب مادريد به ارمغان آورد تا آنها بتوانند سرشان را در مقابل اكثريت مغرور و رئال دوست بالا بگيرند. اوج ريخت و پاش هاي گيل دو فصل پيش از سقوط يعني در اواخر دهه نود بود، زماني كه او تنها براي جذب سه بازيكن مطرح، كريستين ويري ايتاليايي، جونينيوي برزيلي و جيمي فلويد هسل بنك هلندي، ۶۰ ميليون دلار هزينه كرد در حالي كه در همان دوران گران ترين نقل و انتقالات به زحمت از مرز ۳۰ ميليون يورو بالاتر مي رفتند. چنين پروژه اي در آغاز فصل جاري نيز تكرار شد و گيل ديوانه كه فكر مي كرد مي تواند جام قهرماني لاليگا را به جشن صد سالگي آتلتيكو ببرد، نزديك به ۵۰ ميليون يورو صرف خريد ۱۲ بازيكن تازه از جمله: سرگي بارخوان، ديميتريو آلبرتيني، كازمين كونترا، خاوري مورنو، خوسه ماري، امرسون و كولوچيني نمود تا سرخ و سپيدها در فصل جديد نونوار شوند.
البته لوئيس آراگونس مربي سرد و گرم چشيده و همراه هميشگي آتلتيكو از همان ابتدا يادآور شد كه تنها به تحكيم موقعيت تيمش در لاليگا فكر مي كند.
گيل هرگز با واژه هايي مثل اتهام، زندان، محكوميت و جريمه بيگانه نبوده همانطور كه با «ريسك»، «زد و بند»، «پول» و «جاه طلبي» به خوبي آشناست.
او در سال هاي جواني به دنبال فرو ريختن ساختماني كه در حال ساختش بود مسئول مرگ كارگران و مهندسان نگون بختي كه زير آوار مانده بودند شناخته شد اما خيلي زود دايي سياستمدارش او را از بند نجات داد. اگرچه تا به امروز او عمرش را ميان صندلي رياست، سياست و محكمه و زندان تقسيم كرده هر از چند گاهي سفري تفريحي به آن سوي ميله هاي آهنين را تجربه كرده است.
بزرگ ترين اتهام وارده به گيل سه سال پيش و در دسامبر ۱۹۹۹ مطرح شد يعني در اوان فصلي كه منجر به سقوط آتلتيكو به سكوندا پس از ۶۶ سال شد. او كه در آن هنگام شهردار «مارابلا» از توابع جزيره توريستي مايوركا بود به همراه شش تن ديگر از همدستانش متهم به بالا كشيدن ۲۶ ميليون يورو از بودجه عمومي در جريان پروژه هاي عمراني و سپس اقدام به نابودي اسناد اختلاس شدند. دادگاه گيل را به سه سال و نيم حبس محكوم كرد ولي او اتهامات فوق را توطئه دشمنان سياسي اش خواند. او به خوبي مي داند كه رئال مادريد از سقوط آتلتيكو رقيب و مزاحم هميشگي اش چقدر شادمان است ولي با هوشياري جناح سياسي مخالف را توطئه چين معرفي مي كند زيرا همه مي دانند از ديرباز رئال و آتلتيكو وابسته به جناح سياسي حاكم بوده اند تا آن جا كه ويسنته كالدرون رئيس اسطوره اي روخي بلانكو در دهه هاي مياني قرن بيستم توأمان عضو هيأت مديره هر دو باشگاه بزرگ پايتخت بوده است. همچنين هم صنف بودن گيل با فلورنتينوپرس رئيس باند فعلي حاكم بر رئال كه يك ساختمان ساز بااعتبار محسوب مي شود، مانع از برخورد لفظي اين دو مي شود.
به هر حال گيل راهي زندان شد و پسرش «ميگل آنخل» بر مسند رياست باشگاه تكيه زد. اما گيل جوان نه در مديريت و نه در كلاهبرداري مهارت پدر را نداشت. بدين ترتيب تنها پس از يك سال رياست بر آتلتيكو و درست پس از اينكه سفيد و قرمزها با مديريت متزلزل او راهي دسته دوم شدند «ميگل آنخل»به خاطر همدستي با گيل پدر و شريكش به ۱۸ ماه زندان محكوم و به پدر ملحق شد.
خسوس گيل هرطور بود دوره دوم محكوميتش را به تعويق انداخت تا پس از دو سال آزاد شود اما به محض اينكه او پايش را از زندان بيرون گذاشت. زمزمه هايي به گوش رسيدند مبني بر اينكه پرونده بزرگي به نام «اتهامات آتلتيكو» توسط قاضي «گارسيا كاستيون»، قاضي بلندپايه ديوان عالي قضايي اسپانيا، در حال تشكيل است كه اين بار گيل و شريكش «انريكه كرسو» را درست در دفتر مديريت باشگاه هدف قرار مي دهد.
ضمن اينكه جناح رقيب نيز هر از چند گاهي خرده اتهاماتي از گذشته گيل را افشا مي نمود تا او و آتلتيكو را به طور مداوم درگير پرونده هاي قضايي نمايد.
در اينكه خسوس گيل استاد اختلاس و فعاليت هاي اقتصادي زيرزميني است شكي نيست، همين طور در اينكه او به كمك همين اختلاس ها و اتهامات متعاقب آنها تبديل به يكي از مطرح ترين چهره هاي سياسي، اجتماعي اسپانيا شده است. اين دوگانگي زماني به اوج مي رسد كه بدانيم سكوي پرتاب گيل به عالم سياست زندان بوده است. در واقع ماجراي فرو ريختن ساختمان متعلق به او بهانه اي شد براي شهرت كاذب مردي كه شايد هرگز نمي توانست از راه درست وارد عرصه هاي اجتماعي و سياسي شود.
•••
وقتي گيل در سال ۱۹۸۶ به عنوان مدير باشگاه آتلتيكو انتخاب شد تحولات مردسالارانه در اسپانيا به اوج رسيده بودند. او جانشين مديراني محسوب مي شد كه مطابق رسم دوران خودكامگي فرانكو از ميان نظاميان يا سياستمداران درجه دو برگزيده مي شدند و آتلتيكو گرچه تيم دوم شهر مادريد بود، اما وابستگي بسيار بيشتري به پايگاه هاي اجتماعي و سنتي داشت چرا كه مثل رئال با اقبال جناح حاكم مواجه نشده بود.
اما شرايط به سرعت در حال تغيير بود و رئال مانند ساير باشگاه هاي پرطرفدار اسپانيا روزبه روز به طبقات مردمي حامي اش نزديك تر مي شد و ادامه اين روند مي توانست به منزله انزواي آتلتيكو باشد. اكثريت طبقات تأثيرگذار مادريد و خيل عظيمي از مردم اسپانيا سوار بر موج دموكراسي و مطابق الگوي نوين فرهنگ هواداري جذب رئالي مي شدند كه فوتبال زيبا و شكوه و افتخاراتش بسيار جذاب تر از حال و هواي سنتي آتلتيكو مي نمود.
گيل در اين ميان مي خواست نقش يك قهرمان و يك منجي را بازي كند. او با استفاده از ثروت بادآورده و قدرت مديريتش رفته رفته عمده سهام عمومي باشگاه را بلعيد و با داشتن سهام برنده رقيبان را يكي يكي از در باشگاه بيرون انداخت تا سيستم چند سهمي آتلتيكو تبديل به سيستمي تحت مالكيت گيل شود. گيل در طول دهه نود به اين سهام خواري ادامه داد و جالب اينجا بود كه همزمان شعارها و اقداماتش به محبوبيت او در ميان طبقات فرودست پايتخت مي افزودند چنان كه او به ژان والژان جنوب مادريد تغيير ماهيت داد. كسي اهميت نمي داد كه گيل اين همه پول را از كجا آورده و خرج باشگاه مي كند مهم اين بود كه قهرماني پيدا شده كه مي خواهد آتلتيكو را برابر رئال سربلند سازد.
ظهور بارسلوناي قدرتمند ابتداي دهه نود و گم شدن رئال زير سايه آبي و اناري كاتالان ها به گيل و آتلتيكو شهامت بيشتري بخشيد. بدين ترتيب نيمه نخست دهه نود شاهد پيروزي هاي متعدد آتلتيكو برابر رئال تضعيف شده بود، به خصوص دو فينال جام حذفي كه تنها عناوين سرخپوست ها از دهه هفتاد به آن سو قلمداد مي شدند. سرانجام در سال ۱۹۹۶ زماني كه رادي آنتيچ به دنبال چهار سال اقتدار بارساي كرويف، آتلتيكو را قهرمان لاليگا ساخت نه تنها طبقات حامي سرخپوست هاي مادريدي كه بسياري از مردم سراسر اسپانيا گمان بردند به موازات اوج گيري بارسلونا، آتلتيكو جايگزين قدرت سنتي مادريد، رئال، خواهد شد.
تصور كنيد مرد پر مدعي و جاه طلبي مثل گيل در چنين مقطعي چه شعارهايي مي داد. از نظر او و هواداران متعصب آتلتيكو رئال يك بار و براي هميشه مرده بود.
در خلال اين سال ها گيل مجموعا ۹۵ درصد سهام باشگاه را به ثمن بخس به نام خود و شريكش «انريكه كرسو» ساخت و شركت هايي مجازي جنب باشگاه تاسيس كرد كه با استفاده از اعتبار او و آتلتيكو به فعاليت هاي پنهان اقتصادي مي پرداختند.
گيل كه با استفاده از شهرتش شهرداري «مارابلا» را به دست آورده بود، بودجه تحت اختيارش را از راه هاي غيرقانوني به صندوق آتلتيكو و در حقيقت خزانه شخصي اش واريز كرد.
يكي از شركت هاي جنبي آتلتيكو كه به نام گيل تاسيس شده است «پروميسونس فوتباليستاس اس. اي» است.
همان شركتي كه قاضي كاستيون روي آن دست گذاشته و مدعي است رئيس سرخپوست ها از طريق آن ۶/۸ ميليارد پسوتا از خزانه باشگاه به سرقت برده.
گويا اين شركت با بازيكنان جوان قراردادهايي چرب و نرم امضا مي كرده كه پول آن ها از صندوق آتلتيكو تامين مي شده و به موجب اين قراردادها حقوق انحصاري نقل و انتقال اين بازيكنان را در اختيار مي گرفته. آخرين بار دو بازيكن جوان به نام هاي آنگولان و ماكسيميليان اوليويرا دو نمونه از اين قراردادها را به ترتيب به ارزش (۲) و (۱/۱) ميليون دلار امضا كرده اند و گرچه شركت مزبور در حال حاضر تنها ۶/۲ ميليارد پسوتا به باشگاه مقروض است اما قاضي كاستيون عقيده دارد كه كل مبلغ ۶/۸ ميليارد پسوتايي كه گيل در ابتدا از صندوق باشگاه برداشته دزدي محسوب مي شود زيرا اگر چه گيل سهامدار اصلي است اما آتلتيكو همچنان به شكل يك شركت سهامي عام اداره مي شود و برداشت از خزانه آن براي امور شخصي غيرقانوني است.
اگر اتهام قبلي گيل اختلاس به نفع آتلتيكو بود، اتهام جديد درست بر عكس آن است. اثبات اتهام فوق مي تواند اعتبار و محبوبيت گيل را در خانه اش مخدوش سازد. گيل حتي مطمئن نيست كه روز ۲۶ آوريل در جشن صدسالگي روخي بلانكو حاضر باشد و نمي داند كه در آن جشن۵۰ هزار هوادار ثابت و هميشه حاضر سرخ و سپيدپوش راجع به او چه فكر مي كنند. مثل هميشه او فرافكني كرده و مي گويد: «اين يك توطئه ديگر است. آن ها مي خواهند مرا نابود كنند، به زندان بياندازند و اعتبارم را مخدوش سازند ما بايد اين سرو صداها را بخوابانيم. »