چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۸۲
شماره ۳۰۲۴- April, 16, 2003
علم
Front Page

جنگ هاي آينده ـ بخش پاياني
سربازان قرن بيست و يكم
هر چند كه ممكن است در نگاه اول همانند داستان هاي علمي تخيلي
به نظر برسد اما واقعيت اين است كه تا دستيابي به گلوله هاي هوشمند
راه چنداني باقي نمانده است
007240.jpg
فرانك ويزارد
ترجمه: سليمان فرهاديان
خوانندگان محترم قسمت اول اين مطلب كه مربوط است به تلاش هاي آمريكا براي دستيابي به سلاح هاي موثرتر و قوي تر را دوشنبه گذشته از نظر گذرانده اند. هم اينك بخش دوم و پاياني اين مطلب پيش روي شماست.
•••
فناوري هاي نوين مي تواند قدرت آتشباري توپ هاي FCS را نيز افزايش دهد. از زمان ناپلئون تاكنون براي توليد نيروي پيشرانه توپ ها از پودرهاي سياهي استفاده مي شود كه توسط چاشني يك فشنگ منفجر مي شود. اما مشكل اين چاشني ها اين است كه پس از هر بار شليك بايد آنها را تعويض كرد. در عين حال بايد تعداد قابل توجهي از چاشني ها را به خطوط مقدم جبهه انتقال داد تا توپ ها را تغذيه كنند. اما هم اكنون يك روش جايگزين كه از اشعه ليزر براي انفجار ماده پيشرانه استفاده مي كند توسط مركز مهندسي و توسعه تحقيقات جنگ افزارهاي ارتش آمريكا مراحل آزمايش خود را پشت سر مي گذارد. در اين روش اشعه ليزر توسط تجهيزات نوري روي خزانه فشنگ توپ متمركز شده و موجب انفجار مي شود. اين روش تاكنون روي توپ هاي ۱۵۵ ميلي متري مورد آزمايش قرار گرفته و مشخص شده است كه در اين روش سرعت شليك در دقيقه نسبت به روش هاي قبلي بيشتر مي شود، چرا كه لازم نيست پس از هر شليك چاشني را تعويض كرد. در عين حال اين مطلب به اين معني است كه از اين پس تجهيزات FCS سبك تر مي شوند. چرا كه ديگر به چاشني نيازي نيست. آزمايشات ديگري در حال انجام است تا بتوان با استفاده از ليزر ميزان عقب نشيني لوله توپ را كه از شليك ناشي مي شود كاهش داد.
با استفاده از نسل جديدي از موشك هاي هوشمند كه مي توان آنها را توسط كاميون ها منتقل و شليك كرد مي توان انفجارهاي شديدي ايجاد كرد. به عنوان مثال مي توان به يك نوع خمپاره انداز جديد كه همانند يك موشك كروز كوچك عمل مي كند، اشاره كرد. براي آنكه اين خمپاره انداز ۱۲۰ ميلي متري داراي برد بيشتري شود به بال هايي مجهز شده اند و سيستم هاي ميكرومكانيكي و ليزرها نيز براي يافتن و نابودي اهداف به كار مي رود. به همين دليل اين تجهيزات، سيستم هاي دقيقاً هدايت شونده ناميده مي شوند. بعد از اينكه اين موشك ها تكميل شدند، جايگزين توپ هاي قديمي مي شوند كه از سرعت و دقت كمتري برخوردارند. در طرح سيستم هاي جنگ افزار آينده قرار است، هنگامي كه طراحي و ساخت تجهيزات ليزري به اتمام رسيد تمام خودروها به سلاح هاي ليزري مجهز شوند تا قدرت مقابله آنان در برابر تجهيزات نظامي افزايش يابد.
بررسي جديد انجام گرفته در مراكز تحقيقاتي نظامي نشان داده است كه استفاده از سلاح هاي ليزري براي مقابله با آتشباري توپ هاي جديد مي تواند بسيار كارساز باشد.
در عين حال قرار است انستيتو تكنولوژي ماساچوست يك مركز تحقيقات نانوتكنولوژي و كاربردهاي آن در ارتش افتتاح كند. انتظار مي رود گشايش اين مركز دستاوردهاي جديدي براي ابداع سلاح هاي پيشرفته به همراه داشته باشد. علاوه بر اين قرارداد ساخت يك مركز مشابه براي تحقيقات بيوتكنولوژي و كاربردهاي آن در ارتش منعقد شده است. كارشناسان نظامي تصميم دارند با استفاده از نتايج حاصل از اين مركز تحقيقاتي بازدهي و عملكرد تك تك سربازان را افزايش دهند. از جمله تجهيزاتي كه تلاش هاي زيادي براي دستيابي به آن صورت مي گيرد، مي توان به هواپيماهاي كوچك بدون سرنشين اشاره كرد كه در گشت هاي شناسايي و تخريب مورد استفاده قرار خواهد گرفت و مي تواند توان دفاعي نيروهاي نظامي را به شدت افزايش دهد. فرانك وسلينگ از دپارتمان تحقيق و توسعه فناوري هاي پيشرفته شركت شيفر (Schafer) مي گويد: «هر چند كه ممكن است در نگاه اول همانند داستان هاي علمي تخيلي به نظر برسد، اما واقعيت اين است كه تا دستيابي به گلوله هاي هوشمند راه چنداني باقي نمانده است. » طي برنامه ملي دفاع موشكي با استفاده از دستاوردهاي فناوري هاي جديد، از حسگرها و سيستم هاي رهگيري براي شناسايي خودكار اهداف و نابودي آنان استفاده خواهد شد. وسلينگ مي گويد هر كدام از اين گلوله ها بعد از آنكه به توليد انبوه رسيده است حدود ۵۰۰ دلار هزينه در بردارد. به نظر مي رسد با دستيابي كامل به اهداف سيستم هاي جنگ افزاري آينده و فناوري هاي نظامي مرتبط با آن كه احتمالاً تا سال ۲۰۰۴ به طول خواهد انجاميد، بدون شك وظايف و كاركردهاي سربازان قرن بيست و يكم دچار تحول اساسي شود.
به موازات طراحي خودروهاي جديد براي سيستم جنگ افزاري آينده، به گونه اي كه ناوگان ارتش قادر باشد به آساني و در اسرع وقت خود را به نقاط ناآرام جهان برساند، شك و ترديدهايي در مورد ناوگان هواپيمايي حمل و نقل نظامي موجود، از جمله هواپيماهاي قديمي C-130 به وجود آمده و بعضي از كارشناسان در مورد اينكه آيا اين هواپيماها قادرند وظايف محوله را به نحو احسن انجام دهند يا خير ابراز شك و ترديد كرده اند. علي رغم آنكه هنوز هم بودجه اي خاص براي طراحي و ساخت يك هواپيماي حمل و نقل نظامي جديد در نظر گرفته نشده است. شركت بوئينگ سه نوع هواپيماي جديد طراحي كرده است كه مي تواند به عنوان جايگزين هواپيماهاي حمل و نقل موجود مورد استفاده قرار گرفته و اهداف برنامه سيستم جنگ افزاري آينده را برآورده سازد. دستاوردهاي شركت بوئينگ در طراحي هواپيماهاي جديد طي كنفرانس دوسالانه علمي ارتش كه اخيراً در اورلاندو برگزار شد، تشريح شده است.
پليكان عظيم الجثه
هنگامي كه ساخت هواپيماي پليكان اولترا به پايان برسد، به عنوان بزرگ ترين هواپيماي حمل و نقل شناخته خواهد شد. قسمت اصلي بار هواپيماي پليكان اولترا با ابعاد تقريبي ۱۵ متر در ۶۰ متر طراحي شده است. ارتفاع آن نيز به قدر كافي زياد است (حدود ۶ متر) كه بتوان انبار آن را در دو طبقه طراحي كرد. به جز اين دو قسمت دو انبار فرعي ديگر نيز در بال هاي هواپيما تعبيه خواهد شد.
با در نظر گرفتن اين چهار انبار مختلف، مساحت كل انبارها حدود ۳۰ هزار متر مربع خواهد بود.
اين هواپيما كه درازاي بال آن به حدود ۱۵۰ متر مي رسد از اين توانايي برخوردار است كه حدود ۱۵۰۰ تن محموله ـ تقريباً برابر وزن ۱۶ تانك M-1 را تا حدود ۵۵۰۰ كيلومتر منتقل كند. در عين حال اين هواپيما مي تواند ۳ هزار كيلوگرم محموله را در مأموريت هاي طولاني تر و تا حدود ۱۸ هزار كيلومتر جابه جا كند. با توجه به اين موارد پليكان اولترا مي تواند تسليحات و جنگ افزارهاي مورد نياز ارتش را بدون توقف به مقاصد دوردست منتقل كند و بدين لحاظ نياز ارتش به پايگاه هاي هوايي ساير كشورها كاهش مي يابد و در صورت بروز اختلاف و كشمكش هاي سياسي و اجتناب از در اختيار گذاردن اين پايگاه ها به ارتش آمريكا، قابليت حمل و نقل آنان چندان كاهش نمي يابد. اين هواپيما براي آنكه قادر باشد مسيرهاي طولاني (تا حدود ۱۸ هزار كيلومتر) را طي كند، مي تواند در ارتفاعات كم بر فراز اقيانوس ها به پرواز درآمده و با سرعت ۲۴۰ گره به حركت درآيد و بدين ترتيب برد پرواز آن تا حد قابل ملاحظه اي افزايش مي يابد. براي پرواز در خشكي، پليكان اولترا مي تواند در ارتفاع هفت كيلومتري سطح زمين و با سرعت ۳۹۰ گره به پرواز درآيد اما برد آن به ميزان زيادي كاهش يافته و به حدود ۱۰ هزار كيلومتر مي رسد. اما پرسش ديگري كه اكنون مطرح مي شود اين است كه آيا هواپيمايي كه بوئينگ ۶۴۶ در كنار آن به بازيچه اي مي ماند مي تواند در فرودگاه هاي معمولي به زمين بنشيند؟ لورين اي. بليس مدير تحقيقات راهبردي حمل و نقل پيشرفته مي گويد خوشبختانه پليكان اولترا مي تواند بال هاي خود را در هنگام فرود و برخاستن تا حدي جمع كرده و بدين ترتيب از فاصله دو سر بال خود تا حد زيادي بكاهد و بدين ترتيب تا هنگامي كه روي زمين است فاصله بال هاي آن كمتر از وقتي است كه پرواز مي كند.
هواپيماي بدون خلبان
ايده ديگري كه با عنوان هواپيماي سبك بدون سرنشين (LAMV) معروف شده است، نيز از بعضي جهات توجه كارشناسان نظامي را به خود جلب كرده است. اين هواپيما مي تواند با استفاده از تجهيزات سيستم موقعيت ياب جهاني، GPS، ماهواره هاي مدارگرد به عنوان ابزار ناوبري استفاده كند و بدين ترتيب پروازهاي آنان بدون خلبان صورت گرفته و در نتيجه وابستگي ارتش به نيروي هوايي براي حمل و نقل تجهيزات كاهش مي يابد. براي رهايي از مشكلات ناشي از محدوديت هاي استفاده از باند فرود، اين هواپيماها به موتورهايي مجهز خواهند شد كه آنها را قادر مي سازد به طور عمودي به پرواز درآمده يا فرود آيند. موتورهاي توربوفن كوچكي كه در اين هواپيما نصب شده است اين هواپيما را قادر مي سازد تا با سرعت ۵۵۰ كيلومتر بر ساعت به پرواز درآيد. برد اين هواپيما حدود دو هزار كيلومتر بوده و مي تواند محموله اي به وزن دو هزار كيلوگرم را جابه جا كند. نكته ديگر آنكه بال هاي اين هواپيما قابل جداسازي هستند و به اين ترتيب مي توان اين هواپيما را توسط كانتينرهاي معمولي سوار بر كشتي به مناطق جنگي اعزام كرد. هنگامي كه اين هواپيما ساخته شد مي توان از آن براي جابه جايي گروه هاي كوچك نفرات، تخليه مجروحان و انتقال مايحتاج روزمره سربازان استفاده كرد.
باند كوتاه پرواز
شركت بوئينگ تحقيقات پردامنه و وسيعي را در مورد ساخت هواپيمايي كه قابليت برخاستن و نشستن در باندهاي پرواز كوچك را داشته باشد در دست انجام دارد. اين گونه هواپيماها كه قابليت جابه جايي محموله ۴۰ تني را دارد بايد بتواند در باند كوتاهي (حدود ۲۵۰ متر) به پرواز درآيد. اين هواپيما كه داراي چهار موتور توربوفن است بايد بتواند دو خودروي با وزن كمتر از ۲۰ تن را جابه جا كند، كه اين نيز يكي از اهداف برنامه سيستم هاي جنگ افزاري آينده است. اين هواپيما كه به سيستم هاي بارگيري خودكار مجهز است نياز به تجهيزات تخليه را در پايگاه هاي مقصد كاهش مي دهد و بنابراين گزينه بسيار مناسبي براي استفاده در پايگاه هاي نظامي دوردست است، چرا كه نياز به سربازان براي انجام وظيفه در مناطق ناشناخته كمتر مي شود.
Scientific American,Jan.2003

موج شرقي وحشت
007270.jpg

قريب به ۲ ماه است كه از شيوع بيماري عفونت شديد دستگاه تنفسي موسوم به سارس مي گذرد. طي اين مدت بيش از ۲۳۰۰ نفر در ۲۳ كشور مختلف به اين بيماري مبتلا شده اند كه تعداد تلفات حاصل از اين بيماري بيش از ۱۰۰ نفر در سراسر جهان گزارش شده است. اقدامات بسياري در جهت كنترل و پيشگيري از اين بيماري در كشورهاي مختلف صورت گرفته است با اين وجود روزانه به تعداد مبتلايان و قربانيان اين بيماري افزوده مي شود. يك تيم بين المللي متشكل از ۱۱ بيمارستان مجهز در ۱۰ كشور مختلف، فعاليت هاي خود را براي تشخيص عامل اين بيماري و چگونگي مهار آن آغاز كرده اند. مطلبي كه پيش روي شماست به بررسي تاريخچه، علت علائم بيماري و همچنين شيوه هاي مبارزه با آن مي پردازد.
كتي گودي
ترجمه: زينب همتي
اولين مورد از ابتلا به بيماري عفونت حاد دستگاه تنفسي موسوم به «سارس» كه مخفف Severe Acute Respiratory Syndrome-SARS است در تاريخ ۲۶ فوريه گزارش شد. يك تاجر آمريكايي ۴۸ ساله كه به شانگهاي و هنگ كنگ مسافرت كرده بود به اين بيماري مبتلا شد. پس از بازگشت اين تاجر به كشورش، پزشكان متوجه بيماري او شده و براي معالجه او را به هنگ كنگ بازگرداندند وليكن به علت شدت بيماري در آنجا درگذشت. شواهد به دست آمده حاكي از اين مسئله است كه تشخيص اولين مورد ابتلا به بيماري سارس به ماه نوامبر و در شهرستان فوشان استان گوآنگ دانگ واقع در جنوب چين بازمي گردد. از آن زمان تاكنون اين بيماري باعث مرگ بيش از ۴۰ نفر و آلودگي بيش از ۱۱۹۰ نفر در سرزمين چين شده است. هنگ كنگ با بيش از ۱۶ مورد مرگ و آلودگي بيش از ۶۰۸ نفر، پس از چين بيشترين شمار مبتلايان به اين بيماري را به خود اختصاص داده است. طبق اطلاعيه منتشر شده از سوي سازمان بهداشت جهاني، بيماري سارس بدترين بيماري مسري منتقل شونده از راه هوا در طول تاريخ است. از اوايل ماه آوريل تاكنون اين بيماري باعث مرگ بيش از ۱۰۰ نفر در سراسر جهان و آلودگي حداقل ۲۳۰۰ نفر در ۲۳ كشور مختلف شده است.
عامل بيماري
در حال حاضر تشخيص قطعي عامل بيماري مشخص نيست. وليكن اولين عاملي كه پژوهشگران به آن مشكوك شده اند يك عضو ناشناخته از خانواده كوروناويروس هاست. اين خانواده شامل ويروس هايي است كه موجب يك سوم از سرماخوردگي هاي معمولي مي شوند. كلاوس استار ( K.Stohr) كه هماهنگ كننده يك شبكه آزمايشگاهي براي انجام تحقيقات بر روي بيماري سارس است مي گويد: «اطلاعات به دست آمده از تعداد زيادي از شبكه هاي آزمايشگاهي حاكي از اين مسئله است كه كوروناويروس عامل اصلي بيماري سارس است. » در تحقيقات قبلي عده اي از پژوهشگران موفق شده بودند در نمونه هاي گرفته شده از افراد بيمار، ويروس ديگري را كشف كنند. اين ويروس كه متاپونومونوويروس نام دارد متعلق به خانواده پاراميكسوويروس ها است. اين خانواده شامل ويروس هايي است كه بيماري هايي مانند سرخك و اوريون را سبب مي شوند. يان كوسارت ( Y.Cossart) متخصص ويروس شناسي از دانشگاه سيدني مي گويد: «علائم بيماري نشان دهنده اين مسئله هستند كه احتمال اينكه پاراميكسوويروس ها، ويروس ناقل بيماري سارس باشند بسيار بيشتر است. » از طرفي عده اي از كارشناسان اهل فن گمان مي كنند كه ممكن است همكاري ميان پاراميكسوويروس ها و كوروناويروس ها موجب آسيب پذيرتر شدن سيستم ايمني بيماران به عفونت بوده باشد. جنوب چين، جايي كه اولين مورد از ابتلاي به بيماري سارس در آنجا كشف شد، يك نقطه داغ براي بيماري هاي عفوني نظير آنفولانزا است. ويروس ناقل بيماري آنفولانزا ابتدا در حيوانات دچار تغيير و دگرگوني شده و سپس به انسان منتقل مي شود.
علائم بيماري
علائم اصلي بيماري تقريباً مشابه علائم سرماخوردگي است: تب بالا (بيش از ۳۸ درجه سانتي گراد يا ۴/۱۰۰ درجه فارنهايت)، درد مداوم عضلاني، احساس سرما، سردرد و گلودرد. از علائم ديگر مي توان به داشتن سرفه هاي خشك و مشكلات تنفسي اشاره كرد. اين علائم به تدريج باعث به وجود آمدن ذات الريه شده و در ۱۰ تا ۲۰ درصد موارد منتهي به مشكلات حاد تنفسي مي شود به گونه اي كه افراد بيمار نيازمند تنفس مصنوعي بوده و مي بايست حتماً از ماسك اكسيژن استفاده كنند. نرخ مرگ ومير در حدود ۳ تا ۴ درصد است. دوره كمون بيماري از ۲ تا ۶ روز متغير است.
در ابتدا به نظر مي رسيد كه داشتن تماس نزديك با افراد بيمار، به ويژه تماس با ترشحات بدني و ترشحات خارج شده از دهان و بيني بيمار، باعث انتقال بيماري از فردي به فرد ديگر مي شود وليكن ميزان بالاي شيوع بيماري در يك محله مسكوني در هنگ كنگ، اين احتمال كه بيماري ممكن است بسيار ساده تر از آنچه كه تصور مي شود انتشار يابد را قوت بخشيده است. سازمان بهداشت جهاني اخيراً براي فرودگاه ها و مسافران خطوط هوايي دستورالعمل شرايط فوق العاده صادر كرده است. طبق اين دستورالعمل افراد داراي تب بالا و علائم حاد تنفسي همانند سرفه يا مشكلات تنفسي، افرادي كه داراي تماس نزديك با افراد بيمار بوده اند يا افرادي كه اخيراً از يك منطقه با شيوع بالاي بيماري سارس بازگشته اند مي بايست از ساير مسافران جدا و شرايط قرنطينه براي آنها اعمال شود. در حال حاضر تعطيلي اضطراري مدارس و همچنين ايجاد شرايط قرنطينه در سه كشور سنگاپور، هنگ كنگ و كانادا به اجرا در آمده است. علاوه بر مسائل فوق، پژوهشگران توصيه كرده اند كه رعايت بهداشت فردي همانند شست وشوي مرتب دست ها مي تواند در جلوگيري از ابتلا به بيماري سارس موثر واقع شود. پژوهشگران در توضيح اين مسئله، اين گونه استدلال كرده اند كه در صورت تماس دست فرد بيمار با چيزي يا محلي كوروناويروس ها به راحتي از دست او به آن محل منتقل شده و قادرند براي ۲ تا ۳ ساعت در آن محل زنده باقي بمانند، هنگامي كه فرد ديگري با اين محل تماس برقرار مي كند كوروناويروس ها به دست او انتقال يافته و او از طريق ماليدن دست خود به دهان يا بيني اش سبب آلودگي خود مي شود. پژوهشگران توصيه كرده اند حتي المقدور سعي كنيد پنجره هاي خانه خود را باز بگذاريد و براي جلوگيري از انتقال بيماري به خود حتماً از ماسك استفاده كنيد.
در حال حاضر هيچ معالجه و درمان قطعي براي بيماري سارس وجود ندارد. وليكن تعدادي از بيماران به تركيبي از داروهاي ضدويروسي و استروئيدها پاسخ مثبت داده اند. يك گروه بين المللي متشكل از ۱۱ آزمايشگاه مجهز در ۱۰ كشور مختلف در تاريخ ۱۶ مارس كار خود بر روي شناسايي عامل بيماري سارس را آغاز و توانسته اند يك كوروناويروس جديد را به عنوان عامل احتمالي بيماري سارس تشخيص دهند. علاوه بر اين در حال حاضر پژوهشگران مستقر در ۴ آزمايشگاه مشغول بررسي توالي ژنتيكي ويروس بوده و در تلاشند كه از اين طريق به منشا بيماري پي ببرند.
New Scientist,10 March.2003

حاشيه علم

• زمينه بروز زلزله
007245.jpg

يك متخصص زمين شناسي ژاپني با بررسي اطلاعات مربوط به زلزله هايي كه در چند صد سال گذشته در اين كشور رخ داده به اين نتيجه رسيده است كه بارش برف سنگين مي تواند زمينه ساز بروز زلزله باشد. كازوكي هكي از رصدخانه ملي ژاپن پس از بررسي اطلاعات و داده هاي مربوط به زلزله هايي كه از سال ۱۵۰۰ ميلادي به بعد در آن كشور رخ داده دريافته است در مناطقي كه به طور منظم شاهد زمستان هاي پربرفي هستند احتمال وقوع زلزله هاي سنگين (بالاتر از ۶ درجه ريشتر) تا ۳ مرتبه بيشتر از ديگر مناطق است. به اعتقاد اين زمين شناس، وزن برف باريده شده بر روي زمين موجب تغيير شكل پوسته بيروني زمين و تغيير در نحوه آرايش نيروهاي انقباضي در اطراف خط گسل زلزله مي شود.زماني كه برف ها آب مي شود اين حالت انقباضي بر طرف شده و درست نظير فنري كه از حالت فشردگي رها مي شود امكان تغيير ناگهاني براي خط گسل پيدا مي شود. به اعتقاد محقق ژاپني به نظر مي رسد كه ذوب شدن برف ها عمدتاً بر زمان ظهور زلزله هاي بزرگ تاثير مي گذارد و علت اين اين امر آن است كه آهنگ تغييرات آن قدر سريع نيست كه تاثيري بر زلزله هاي كوچك تر داشته باشد. در عين حال تاثير بارش برف تنها بر گسل هاي سطحي محسوس است زيرا در مورد گسل هاي عمقي وزن برف باريده شده در قياس با سنگيني پوسته بيروني زمين بسيار ناچيز است.

• اجاق هوشمند
007255.jpg

يك شركت آمريكايي از ساخت اجاق هاي هوشمند مجهز به امواج سردكننده با طول موج بالا كه از طريق اينترنت يا تلفن همراه قابل كنترل است خبر داد. استفاده از اين وسيله جديد به كاربر امكان مي دهد كه يك وعده غذايي را براي مدت دلخواه سرد نگه دارد و در زمان مورد لزوم از طريق اينترنت يا تلفن همراه پيش از رسيدن به منزل خود فرمان گرم شدن يا پختن آن را ارسال كند. سازندگان اين مايكروويو جديد، آن را گامي به سوي ايجاد آشپزخانه هاي هوشمند اينترنتي معرفي مي كنند. كار بر روي ساخت اين اجاق ۶ سال طول كشيده است و توليد آن تا اواخر سال جاري با بهاي ۲ هزار دلار براي هر اجاق مايكروويو انجام خواهد گرفت.

• تناسب اندام و تيزهوشي
007265.jpg

تحقيقات جديد نشان مي دهد كه تناسب اندام در انسان نه تنها از لحاظ جسماني آثار مطلوبي دارد بلكه مغز و ذهن را نيز در شرايط مناسبي نگاه مي داد. محققان علوم پزشكي با مطالعه ۶ ساله به اين نكته رسيدند افرادي كه اندام بسيار متناسبي داشتند در طول زمان نه تنها توانايي مغزي خود را حفظ كرده اند بلكه آزمايش هاي هوش نشان داد كه وضع فكري آنها نيز بهتر شده است. براساس اين گزارش دكتر بارنز از مركز درماني سانفرانسيسكو گفت فعاليت جسماني همان طور كه براي بدن انسان مفيد است روي مغز نيز تاثير مثبت دارد. اين بررسي بر روي ۳۴۹ فرد با سن ۵۵ سال و بالاتر انجام شد. اين گروه در مطالعه ۶ ساله نشان دادند در صورتي كه با ورزش مناسب اندام خود را در شرايط بهينه نگاه دارند دچار مشكلاتي نظير آلزايمر نيز نمي شوند.

• رايانه هوشمند
007275.jpg

پژوهشگران كانادايي رايانه اي اختراع كردند كه به درخواست كاربر توجه مي كند. پژوهشگران دانشگاه كوئينز كانادا رايانه اي ساختند كه مي تواند از آزاد بودن وقت كاربر مطلع شود و زماني كه كاربر به رايانه توجه مي كند پيغام هاي خود را ارائه دهد. اساس كار رايانه جديد واكنش چشم هاي كاربر است كه گيرنده هاي حركت چشم با توجه به نگاه كاربر به هر يك از برنامه هاي مورد نياز، فعاليت آن برنامه را در اولويت قرار مي دهد. تعدادي از ابزارهايي كه با اين هدف ساخته شده اند عبارتند از حسگر حركات چشم براي تشخيص نگاه، يك جفت چشم رباتيك براي دنبال كردن حركات كاربر، تلفن همراهي كه با گيرنده هاي خود در صورتي كه كاربر در حال صحبت با ديگري است به طور خودكار تلفن را به لرزش درآورده و تلويزيون هايي كه وقتي كسي به آنها نگاه نمي كند به طور موقت خاموش مي شوند.

نگاه دانشمند
حل معماي سيفليس با كليد ژن ها

كارل زيمر
ترجمه: كاوه فيض اللهي
007250.jpg

اينكه آيا كلمب سيفليس* را به دنياي جديد - يا به دنياي قديم - آورده بود. دست كم ۵۰۰ سال موضوع حدس وگمان هاي گوناگون بوده است. ديرين آسيب شناسان در طول پنج دهه گذشته براي پيدا كردن سرنخ به دنبال اسكلت همه جا را زير پا گذاشتند. اما استخوان ها داستان دو پهلويي را روايت مي كنند. بعضي از آنها ظاهراً به وضوح پاي كلمب يا دست كم خدمه كشتي اش را به ميان مي كشند. استخوان هاي بوميان آمريكا پيش از ورود اروپاييان، آثاري بر خود دارند كه متعلق به سيفليس است و نخستين موارد ابتلا به اين بيماري در اروپا به اندكي پس از بازگشت كلمب از دنياي جديد مربوط مي شود. اما در ژوئن ،۲۰۰۰ گزارش جديدي اين ايده را به چالش طلبيد. پژوهشگران دانشگاه برادفورد در انگلستان كه اسكلت هايي را در يك صومعه در شهر هال از زير خاك بيرون آورده اند، ادعا كردند كه اين اسكلت ها علائم سيفليس را نشان مي دهند. تهيه كنندگان برنامه هاي تلويزيون انگلستان در مورد يكي از اسكلت هاي مورد نظر ترتيب انجام يك آزمايش تعيين قدمت را داده و عنوان كردند كه به زماني بين ۱۳۰۰ و ۱۴۵۰ باز مي گردد. اگر آن راهبان به واقع سيفليس داشتند، نمي توانستند آن را از نهر دريايي كلمب گرفته باشند چرا كه كلمب سال ها پس از مرگ آنها به اين سفر رفته بود. اين الزاماً به آن معنا نيست كه امكان ندارد بيماري آنها از دنياي جديد منشأ گرفته باشد - شايد وايكينگ ها سيفليس را به خانه آورده باشند.
اما پس از انتشار اين گزارش ماجرا گل آلوده تر شده است. به اعتقاد آنتي بويلستون (A.Boylston) كه اين حفاري را رهبري كرده، ممكن است تاريخ گذاري مقدماتي نياز به تنظيم دوباره داشته باشد زيرا ساكنان شهر هال عمدتاً از ماهي تغذيه مي كردند كه مي تواند نتايج راديو كربن را خدشه دار كند و بعضي از منتقدان مي گويند شايد ساكنان شهر هال اصلاً هرگز سيفليس نداشته اند.
007260.jpg

بروس راث شايلد ( B.Rothschild) يكي از طرفداران نظريه منشأ گرفتن سيفليس از دنياي جديد كه در كالج پزشكي دانشگاه هاي شمال شرق اوهايو در روتستاون مشغول است، تشخيص سيفليس در اسكلت هاي صومعه مذكور را زير سؤال مي برد. معمولاً تنها در كسر كوچكي از قربانيان اين بيماري، ضايعات و از شكل افتادگي هاي استخواني مختص به سيفليس پديد مي آيد. در اين صورت چنانچه ۳۰ درصد استخوان هاي موجود در صومعه طبق گزارش علائم سيفليس را نشان دهند، اين بدان معناست كه كل جمعيت راهبان و روستاييان به اين بيماري مبتلا بوده اند. راث شايلد گمان مي كند افرادي كه در گورستان هال مدفون هستند به ياز يا پيان مبتلا بوده اند كه يك بيماري پوستي بسيار شبيه به سيفليس است و معمولاً آثار خود را روي كسر بزرگتري از ميزبانانش برجاي مي گذارد. علاوه بر اين او شواهدي را مطرح ساخته كه نشان مي دهند سيفليس نه تنها پيش از رسيدن كلمب در دنياي جديد وجود داشته، بلكه منطقه شيوع آن درست همان جايي بوده كه او لنگر انداخته بود. راث شايلد در شماره اكتبر ۲۰۰۰ مجله «بيماري هاي واگيردار باليني» علائم سيفليس روي استخوان هاي مربوط به ۱۲۰۰ تا ۵۰۰ سال پيش را كه در جمهوري دومينيكن يافته شده تشريح مي كند. او مي گويد «اين هم تير خلاص». پژوهش هاي جورج وينستاك (G.Weinstock) از كالج پزشكي بيلور در هوستون و همكارانش ممكن است پاياني بر اين مشاجره ها باشد. در سال ۱۹۹۸ آنها ژنوم باكتري مولد سيفليس يعني Treponemo Pallidum Pallidum را تعيين توالي كردند. از آن زمان تاكنون آنها بخش هايي از ژنوم اين باكتري را با ژنوم T.P.Pertenue، باكتري مولد ياز، مقايسه كرده اند. وينستاك مي گويد «اين دو باكتري به طرز چشمگيري شبيه يكديگرند و ما تنها چهار ناحيه از ژنوم را يافته ايم كه تفاوت قابل توجهي را نشان مي دهند. » وينستاك اميدوار است كه اين چهار ناحيه را در سويه هاي مختلف سيفليس و ياز بررسي كرده و سير تحول اجدادي آنها را بازسازي كند. راه ديگر آن است كه DNA باكتريايي را از استخوان هايي كه راث شايلد و ديگران بررسي كرده اند جدا كرده و تعيين كنند كه به چه نوعي تعلق دارند. وينستاك مي گويد «براي حل اين مسئله بايد بتوانيم تعداد زيادي از نمونه هاي سيفليس را از مناطق مختلف جهان به دست آوريم. اين يكي از مواردي است كه مطمئناً در برنامه كاري آينده ما قرار خواهد گرفت».
Science, 11 May.2001
پي نوشت:
* Syphillis مقاربتي نوعي بيماري است كه توسط يك باكتري اسپيروكت شبيه در بطري بازكن با دنباله مارپيچي فشرده و منظم است كه به طور متوسط بين ۸ تا ۱۰ ميكرون طول دارد. اين باكتري براي زنده ماندن نياز به رطوبت دارد، بنابراين پيوستگي رطوبت براي انتقال اين ميكرو ارگانيسم از شخصي به شخص ديگر ضروري است. رايج ترين شكل چنين انتقالي آميزش جنسي است. وابستگي اين باكتري به رطوبت تنها دليل آن است كه سيفليس جزو بيماري هاي جنسي طبقه بندي مي شود. باكتري اسپيروكت تا پايان عمر بيمار در بدن وي باقي مانده و توليدمثل مي كند. درمان موثر سيفليس پني سيلين است كه اسپيروكت را مي كشد (در موارد غيرپيشرفته).
پس از ورود كلمب به اروپا اطلاعات بيشتري درباره سيفليس به دست آمد. درمان با جيوه رواج يافته بود و در سال ۱۸۳۶ يديد پتاسيم معرفي شد. اما نخستين داروي موثر به نام سالوارسان در سال ۱۹۰۹ توسط باكتري شناس آلماني پل ارليش ساخته شد.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   ايران  |   جهان  |   علم  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |