چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۲۴- April, 16, 2003
گفت وگو با معاون امور اروپا و آمريكاي وزارت امور خارجه ـ ۱
ميهماني اروپايي
در مجموعه اتحاديه اروپا انگليس را داريم كه همسويي خاصي را با سياست هاي آمريكا در منطقه با بحران عراق دارد فرانسه و آلمان هم خط ديگري را دنبال مي كنند كه ما از هر دو طرف مورد مراجعه و رايزني هستيم و اين نشان دهنده جايگاه
و اهميت جمهوري اسلامي ايران است
007430.jpg
دور سوم مذاكرات جامع ايران و اتحاديه اروپا هفته گذشته در بروكسل انجام شد. از آذرماه ۸۱ كه مذاكرات رسمي آغاز شده هر دو ماه يكبار نمايندگان دو طرف براي رسيدن به تفاهم اقتصادي كه بر روابط سياسي هم اثر دارد گفت وگو مي كنند و چنان كه پيدا است اين مذاكرات ادامه هم پيدا خواهد كرد. شايد سال هشتاد و يك را بتوان سال موفق ديپلماسي ايران در اروپا خواند. سالي كه عليرغم بحران هاي كوچك وبزرگ داخلي و خارجي ايران سرانجام از ليست كشورهاي ناقض حقوق بشر در اروپا به درآمد و قطعنامه اي عليه اش صادر نشد و در ماه هاي پاياني هم مذاكرات جامع جاي گفت وگوهاي انتقادي را گرفت. بازگشت بازرسان موردي حقوق بشر پس از ۶ سال به ايران، رايزني اروپايي ها با مقامات ايراني در تهران، فرستادن پيام اروپا به حكومت ساقط شده صدام... همه از همكاري هاي رو به رشد ايران و اتحاديه اروپا حكايت مي كند. «علي آهني» معاون امور اروپا و آمريكاي وزارت خارجه يكي از اصلي ترين همكاران «كمال خرازي» در راه رشد اين روابط بوده است. او كه شاهد تحولات گام به گام در روابط ايران و اتحاديه اروپاست، تجربه دبيري بخش اقتصادي روزنامه «جمهوري اسلامي» در سال ۵۸ تا سفارت ايران در فرانسه، ايتاليا و مالت را نيز در كارنامه خود دارد. آهني در يكي از آخرين روزهاي سال ۸۱ با «همشهري» به گفت وگو نشست. او كم حرف و درون گرا است. تا به حال ۳ ـ ۲ مصاحبه مطبوعاتي بيشتر نداشته اما پاسخ همشهري را با اينكه «ديرش شده و بايد به ملاقاتي ديپلماتيك برود»، سر حوصله مي دهد. به اين شرط كه از محورهاي توافق شده بيرون نروم.
فرشاد محمودي
• سياستگذاري ما بعد از ايجاد شكاف بين آمريكا و اتحاديه اروپا تغيير كرده، ما از اين خلاء به وجود آمده تا به حال چگونه بهره برديم؟
ببينيد ما در تنظيم روابطمان با اتحاديه نبايستي به اين شكل نگاه كنيم كه اينها يك مجموعه اي هستند كه با آمريكا متحدند و همكاري دارند، در عين حال هركدامشان منافع خاص خودشان را هم دارند. گسترش اتحاديه و تقويت آن، منجر خواهد شد به اينكه وزن اتحاديه و قدرت چانه زني بين المللي سنگين تر شود. اين مسئله به بعد از رفع چالش هاي اخيري كه تا حدي ايجاد شده موكول خواهد شد، اما به عنوان يك مجموعه مي تواند وزن قوي تري را براي اتحاديه ايجاد كند و قدرت چانه زني اش را بالاتر ببرد. خب اين مسئله در راستاي سياست ما مبني بر چندقطبي بودن دنيا است كه از اين جهت براي ما قابل بهره برداري است. همين كه قطب هاي سنگين تري در برابر سياست هاي يكجانبه گرايانه آمريكا مطرح شود قطعاً قابل توجه است و به نفع صلح و امنيت جهاني خواهد بود و از اين جهت مقبوليت اين مجموعه براي ما حائز اهميت است. اينكه بتوانيم مورد توجه قرار بگيريم مهم است. اما سياست هاي ما و اتحاديه براساس اصولي اند كه هست و براساس احترام متقابل جهت گيري خاص خودش را دارد و بر مبناي تفاهماتي كه داشتيم، اينها دنبال مي شود و خواهد شد.
• در چند ماه اخير تغييري هم در اين رويه ايجاد شده. بحران عراق ما را به كشورهاي ضدجنگ نزديك كرده است؟
اگر به گذشته روابطمان با اتحاديه برگرديم شايد چند مقطع را بتوانيم تفكيك كنيم. از اوايل پيروزي انقلاب، اولين مقطعمان را به اين شكل مي شود تفكيك كرد كه يك دوران همسويي اتحاديه و آمريكا (اگر بتوانيم نامش را اين بگذاريم)، دقيقاً سياست ها با سياست هاي آمريكا همسو است تا سال ۱۳۶۱ كه با مقطع بعد از فروپاشي شوروي و صدور بيانيه «ادينبورو» توسط شوراي وزيران اتحاديه همزمان بود كه در آنجا ما شاهد نگرش جديد از سوي اتحاديه نسبت به ايران بوديم و اين برمي گردد به شرايطي كه جمهوري اسلامي ايران با آن مواجه بود. در واقع فضاي آن تبليغات منفي تا حدي فروكش كرده و آن اميدهاي واهي مبني بر اينكه، اين انقلاب عمر پايداري نخواهد داشت و دير يا زود شرايط متحول و انقلاب ساقط خواهد شد از بين رفته است. بعد از گذشت تقريباً يك دهه، اروپايي ها به اين نتيجه رسيدند كه واقعيت ها چيز ديگري است و ما متوجه شديم كه بعد از آن، با يك نگرش جديد از سوي اتحاديه مواجه مي شويم. در آنجا در بيانيه اي كه آنها دادند، ابراز علاقه كردند به اينكه با ايران وارد يك تعامل و گفت وگو بشوند كه تحت عنوان گفت وگوهاي انتقادي متمايل شد. ما هم با توجه به مجموعه شرايطي كه با آن مواجه بوديم، استقبال كرديم كه وارد چنين گفت وگويي براساس احترام متقابل بشويم و در واقع فاز اول را با موفقيت پشت سر گذاشتيم و وارد فاز دوم روابط شديم و آن مقطع گفت وگوهاي انتقادي بود. در اين مقطع ما از سال ۱۳۶۱ كه آغاز آن بود تا فروردين ،۶۶ ۶ دور گفت وگوهاي انتقادي داشتيم كه براي دو طرف در جهت شناخت بهتر طرفين از مواضع يكديگر و ديدگاه هايي كه داشتيم مفيد بود. ولي صرفاً مبتني بود بر گفت وگو، يعني تبادل نظر و طرح ديدگاه هاي طرفين. از اين جهت مفيد بود، كه اين مقطع مصادف شد با بحران ميكونوس و دادگاه برلين كه در آن جا شرايط تغيير كرد و گفت وگوها متوقف شد و در يك مقطعي هم سفراي دوطرف فراخوانده شدند و روابط حالت بحراني به خود گرفت كه بعد از گذشت چند ماهي خود اتحاديه هم علاقه مند بود فرصتي پيدا كند تا بتواند مجدداً وارد گفت وگو با ايران شود. يكي از ويژگي هايي كه در دوره گفت وگوهاي انتقادي بود و مي شود به آن توجه كرد، جدا شدن نگرش اتحاديه به ايران در مقايسه با آمريكا بود. چون آمريكا (به اصطلاح خودشان) خط انزواي ايران و بحث تحريم ها را دنبال مي كرد در صورتي كه اتحاديه بحث تعامل و گفت وگو با ايران را دنبال مي كرد. بعد از اين بحران و متوقف شدن مقطع دوم، شرايطي جديد بعد از انتخاب جناب آقاي خاتمي به عنوان رياست جمهوري مطرح شد كه اينها از اين فرصت استفاده كردند و علاقه مندي خودشان را براي ورود به فاز جديد در روابط ابراز كردند كه بعد از گفت وگوهاي مكرري كه بين دو طرف بود، در نهايت تفاهم شد كه مقطع گفت وگوهاي فراگير را شروع كنيم كه اين مقطع ويژگي هاي خاص خودش را داشت. اولاً گفت وگوها به لحاظ شكل و محتوا و چارچوبي كه داشت از گفت وگوهاي انتقادي كه در دوره قبل وجود داشت متفاوت بود، و مهم ترين ويژگي هايي كه در اين مقطع كه تا به حال ۹ دور مذاكرات راپشت سر گذاشتيم در گفت وگوهاي فراگير، اين بود كه ما اولاً يك فضاي همكاري را براي دو طرف ترسيم كرديم و از فاز صرفاً گفت وگو خارج شديم و وارد فاز مذاكره و به خصوص فراتر از بحث تبادل نظرهاي سياسي شديم و فاز همكاري هاي بين دو طرف شروع شد كه در طول اين مدت يكي از دستاوردهاي آن، تشكيل گروه هاي كاري در زمينه هاي مختلف بود؛ گروه كاري انرژي، گروه كاري تجارت و سرمايه گذاري، گروه مبارزه با مواد مخدر و گروه كاري پناهندگان و... اينها يكي از دستاوردهايي بود كه در طول اين دوره با آن مواجه شديم. دستاورد مهم ديگري كه با آن روبه رو شديم اين بود كه با مذاكرات و گفت وگوهايي كه انجام و فضايي كه ايجاد شد، اتحاديه متقاعد شد به اينكه بايستي با ايران وارد فاز گفت وگو و مذاكره بشود. آذر ۱۳۸۱ وارد فاز جديد ديگري شديم، مذاكرات مربوط به موافقتنامه تجارت و همكاري آغاز شد كه اين چشمه اي جديد از همكاري و روابط را به دنبال خواهد داشت. دستاوردهاي ديگري كه در اين مقطع مي توانيم به آن اشاره كنيم، بحث موافقت اتحاديه با گنجاندن نام منافقين در ليست گروه هاي تروريستي اتحاديه بود كه اين سال ها مورد بحث بود. در كنار آن، گشايش هايي در برخي زمينه ها در جهت تسهيل صادرات ايران به اروپا، ايجاد شده و خواهد شد. اينها مواردي بود كه مي شود گفت از دستاوردهاي اين مقطع بودند. دستاوردهاي ديگر آن، همكاري هاي پارلماني با مناسبات پارلمان اروپا بود كه قبلاً وجود نداشت. در اين مقطع براي اولين بار بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، هيأتي به سرپرستي رئيس كميسيون رياست خارجي پارلمان اروپايي به ايران آمد. دعوتي كه از دكتر خرازي براي شركت در كميسيون خارجه پارلمان اروپايي داشتند كه در واقع براي اولين بار بعد از انقلاب بود. نكته ديگر در رابطه با بحث هاي سياسي، اين است كه ما در طول ۲۰ سال گذشته، هر سال مواجه بوديم با قطعنامه كميسيون حقوق بشر كه اتحاديه اروپا هم يكي از بانيان آن بود كه بعد از عدم توفيقشان در دو سال قبل كه رأي لازم را بياورند و تحولاتي در ايران بود، به اين نتيجه رسيدند كه فاز جديدي را بايستي در اين رابطه با ايران آغاز كنند، ديالوگ دو طرف در زمينه حقوق بشر شروع شد و خود مسئله كه بعد از ۲۰ سال اينها به اين نتيجه رسيدند كه ديگر باني نشوند و قطعنامه ندهند يك توفيق محسوب مي شود و مذاكرات و گفت وگوها هنوز ادامه دارد. فضاي مثبتي در روابط بين دو طرف ايجاد شده است. علاقه مندي اي كه اتحاديه براي رايزني با جمهوري اسلامي ايران و تقويت رايزني هاي سياسي و استمرار آن دارد حائز اهميت است. شما ببينيد در مجموعه اتحاديه، انگليس را داريم كه همسويي خاصي را سياست هاي آمريكا در منطقه با بحران عراق دارد. فرانسه و آلمان هم خط ديگري هم دنبال مي كنند كه ما از هر دو طرف مورد مراجعه و رايزني هستيم و اين نشان دهنده جايگاه و اهميت جمهوري اسلامي ايران است كه وزن خاص خود را به عنوان كشوري كليدي در منطقه دارد كه به هر حال بايستي مورد مشورت و رايزني قرار بگيرد.
• يكسري افشاگري ها درباره كمك كشورهاي اروپايي به تجهيز صدام به سلاح هاي كشتارجمعي زمينه را براي طرح شكايت ايران در جامعه بين المللي آماده كرده است. آيا ايران قصد چنين كاري دارد؟
ما در طول دوران جنگ تحميلي عراق، در گفت وگوها و مذاكراتي كه با كشورهاي غربي داشتيم، همواره بحث متجاوز بودن رژيم عراق و آغاز شدن رژيم عراق، در رابطه با جنگ را با آنها مطرح مي كرديم و كاملاً هم براي ما مشهود بود كه آنها قبول دارند، در اين رابطه رژيم عراق بود كه آغازگر جنگ بود، اما با توجه به ملاحظات سياسي و روابط و همكاري هايي كه با رژيم عراق داشتند، هيچ گاه حاضر نمي شدند كه اين مسئله را اذعان كند و به زبان بياورند. با توجه به شرايط جديدي كه در منطقه بعد از جنگ دوم خليج فارس و به خصوص بحران اخير ايجاد شد، خوشبختانه موارد متعددي را كه در اظهارات مقامات كشورهاي اروپايي و غربي مي بينيم، حاكي از اذعان به اينكه ايران، مورد تجاوز رژيم عراق قرار گرفت و مهم تر از آن، اينكه رژيم عراق سلاح هاي كشتارجمعي، سلاح هاي شيميايي عليه ايران به كار گرفته، اينها نكات قابل توجهي است و در حافظه تاريخ ثبت خواهد شد كه مي تواند قطعاً مورد بهره برداري آتي قرار بگيرد. به خصوص براي كساني كه تاريخ سياسي دنيا را به قلم مي آورند.
• آيا امكان اين وجود دارد براي اينكه سياست تنش زدايي را ادامه بدهيم، شكايتي مطرح نكنيم؟
بحث اينكه چگونه برخورد شود مسلماً نياز به بررسي هاي جامع تري دارد كه بايستي جداگانه به آن پرداخته شود. ولي طرح ادعا براي احقاق حقوق يك ملت به معني دشمني با كشورها نيست. به هر حال كشورهاي مختلفي در دنيا هستند كه روابط دوستانه اي هم با يكديگر دارند، ولي در مسائل گذشته خود از راه حقوقي پيگير مي شوند و موارد مورد نظر خود را از طريق مراجع ذي صلاح دنبال مي كنند. اين بدان معني نيست كه حال چون روابط، فضاي دوستانه اي دارد، مي شود از حقوق ملت چشم پوشي كرد.
• براي اينكه اتباع ايراني بتوانند از حقوقشان دفاع كنند راهكاري از طرف وزارت خارجه ارائه شده است؟
اين يكي از مواردي است كه به آن توجه جدي شده و انتظار به حق را به خصوص خانواده جانبازان و افرادي كه مسموم شيميايي هستند دارند كه حقوقشان مورد پيگيري قرار بگيرد و وزارت خارجه هم احترام خاصي را در اين رابطه داشته و خواهد داشت. در قوه قضاييه، مرجعي در نظر گرفته شده كه موارد و شكايت آنها ثبت بشود و بتوانند حقوق خودشان را مورد بررسي قرار دهند.
• ولي اين اتفاق عليرغم قولي كه داده شد درباره ايراني هاي مقيم آمريكا كه توسط دولت ايالات متحده بازداشت شدند، نيفتاد.
بخش كنسولي ما پيگير موارد مربوط به افراد ايراني خارج از كشور است كه يكي از وظايف وزارت خارجه اين است كه موارد كنسولي را دنبال كند و از حقوق اتباع ايراني در هر نقطه از جهان دفاع كند .
• ايراني هاي مقيم آمريكا طيف گسترده اي از مهاجران ايراني هستند. بيشتر كشورهاي عربي از مهاجران خود به عنوان يك بازي فعال در سياست خارجي استفاده مي كنند، اين ديدگاه ها در مهاجران ايراني مقيم آمريكا هم وجود دارد؟
بله. ما به اتباع ايراني به عنوان سرمايه ملي نگاه مي كنيم و طبيعي است برنامه هايي را داشته باشيم براي اينكه از توانمندي ها و امكاناتي كه اينها دارند استفاده كرد، ارتباطات خوبي را هم نمايندگي هايي در خارج از كشور بر اساس خط مشي اي كه از تهران برايشان مشخص شده با اتباع ايراني دارند و در رده هاي مختلف با اين افراد ارتباطات و گردهمايي هايي را دارند كه از توانمندي ها و آمادگي هاي آنها استقبال مي كنيم.
• در چند سال اخير چقدر از اين ايراني ها متمايل به بازگشت به ايران يا برگرداندن سرمايه هايشان به كشور شدند؟
من آمار خاصي را نمي توانم ارائه بدهم ولي نكته اي كه كاملاً براي ما مشهود است افزايش تردد و رفت وآمدهاي اتباع ايراني است. با توجه به تسهيلاتي كه برايشان ايجاد شده خيلي از اينها به لحاظ اينكه مشكل پروازي داشتند امكان ورود به كشور را نداشتند و نگران بودند ولي با هماهنگي ها و اقداماتي كه به عمل آمد، مجوزهايي را براي اين گونه افراد اخذ كرديم كه بتوانند در مقاطع كوتاه تا سه ماه هر سال يكبار به ايران بيايند و اين مسئله باعث شد خيلي از اينها كه سال هاي سال در انتظار و شوق ديدار كشور و خانواده هايشان بودند بتوانند با استفاده از اين امكانات و تسهيلات به كشور بيايند كه اين خيلي فضاي خوبي را در ايراني هايي كه سال ها دور از وطن بودند ايجاد كرد. تعداد زيادي از كساني را كه صاحب سرمايه و امكانات بودند، اطلاع داريم كه وارد كشور شدند و در تلاش هستند براي اينكه بتوانند در پروژه هاي مختلف سرمايه گذاري كنند و در بخش هاي مختلف از توانمندي هاي خودشان در داخل كشور استفاده كنند اين چيزي است كه نياز به زمان دارد براي اينكه بتوانند با اطمينان خاطر بيشتري امكانات و سرمايه هايشان را متوجه كشور كنند.
• اين افراد شامل اتباع ناراضي ما كه به خارج از كشور مهاجرت كردند هم مي شود؟
فضا در حال حاضر خيلي متغير شده و نسبت به گذشته متفاوت است. ما در گذشته يك ديد بسيار منفي اي را در خيلي از افرادي كه در خارج از كشور بودند مشاهده مي كرديم كه مقدار زيادي از آن نشأت گرفته از تبليغات و جوسازي هاي مسمومي بود كه عليه شرايط داخل كشور، توسط رسانه هاي گروهي و گروه هاي ضدانقلاب شده بود كه واقعاً آنها را از شرايط موجود وحشت زده كرده بود. با اين امكانات و تسهيلاتي كه فراهم شد و برگشت آنها مجدداً صورت گرفت، فضا اصلاً شكسته شد، از اين جهت كاملاً مشهود است كه فضا تغيير كرده است. منتهي تعداد كساني كه ابراز مخالفت و دشمني مي كنند در رابطه با مجموعه افرادي كه خارج از كشور هستند بسيار معدود است. تعدادي هم هستند كه بي طرف محسوب مي شوند و به اصطلاح هنر ما در اين خواهد بود كه بتوانيم نظر مثبت طيف بي طرف را جلب كنيم، خب برنامه هايي هم از سوي ارگان هاي مختلف در دست اجرا است براي اينكه اينها بتوانند توجه خودشان را بيشتر به شرايط داخل جلب كنند و ذهنيت هاي منفي آنها اصلاح شود.
• در رابطه با گروه هاي اپوزيسيوني كه در آمريكا و اروپا هستند مي خواستم با شما صحبت كنم اصولاً از نظر وزارت خارجه و از نظر شما تفاوتي بين گروه هاي اپوزيسيوني كه در اروپا و آمريكا هستند و بعضاً خيلي هم قديمي محسوب مي شوند و شايد مربوط به سال ها قبل از انقلاب باشند با اپوزيسيون هاي تازه شكل گرفته وجود دارد؟
اولاً اينها طيف هاي مختلفي هستند. خيلي از كساني كه در خارج از كشور هستند و به عنوان اپوزيسيون هم مطرح مي شوند، واقعاً بحث اپوزيسيون به آن شكل در مورد اينها صدق نمي كند، به خاطر اينكه خيلي از اين افراد در جهت دسترسي به امكانات و تسهيلات اجتماعي و شغل بهتر حركت كرده اند و در واقع انگيزه اصلي هم همين بود كه رفته اند و خيلي از اينها به نمايندگي ها مراجعه داشتند براي اينكه بتوانند با ايران ارتباط برقرار كنند و پاسپورت بگيرند و بتوانند رفت وآمد كنند و هيچ گونه عناد و دشمني اي نسبت به كشور و نظام ندارند و كاملاً مورد استقبال و توجه نمايندگي هاي ما قرار گرفته اند و از همه گونه امكانات و سرويس هاي كنسولگري ما هم برخوردار بودند. تعداد خيلي قليلي حالا چه در اروپا يا در آمريكا هستند كه فعاليت هايي را دارند چندان هم زياد نيست. برخي از افرادي كه رفته اند و مهاجرت كرده اند و در برخي از اين كشورها ساكن شده اند، توانسته اند حتي به مدارج سياسي دست پيدا كنند. خيلي از آنها در برخي از كشورهاي شمال اروپا توانسته اند وارد پارلمان و احزاب آنجا شوند و بعضاً ارتباطات خوبي هم با نمايندگي هاي ما دارند كه اين مسئله يك نقطه اتكا براي ما محسوب مي شود. اگر شرايطي فراهم شود كه اينها بتوانند بيشتر با داده ها و واقعيت هاي كشور آشنا شوند، مي توان در جهت احقاق حقوق كشور و دفاع از مظلوميت نظام و انقلاب از امكانات و فرصت هايي كه در اختيار دارند استفاده كرد.
• ايراني هايي كه وارد بافت قدرت در كشورهاي مختلف مي شوند تحت حمايت ايران هستند؟
قطعاً اين وظيفه ما است كه از همه ايراني هايي كه در خارج از كشور هستند حمايت كنيم و ارتباطات خوبي هم با اكثريت اينها برقرار است و نوعاً از رفتار نمايندگي هاي ما و تسهيلاتي كه برايشان فراهم مي كنيم راضي هستند.
• واكنش ايران به پخش شدن گروه رجوي در نقاط مختلف دنيا چيست؟
منافقيني كه در عراق هستند شديداً از شرايط جديد نگران هستند و اين كاملاً مشهود است. تحركات و تلاش هايي كه براي طرح جابه جايي ها مي رسد و اطلاعاتش واصل مي شود حاكي از تشديد نگراني در آن است كه سرنوشت آنها چه خواهد شد. در تلاش هستند تا بتوانند مفري پيدا كنند براي جابه جايي برخي از سرانشان و از كانال هاي مختلف مي كوشند كه خودشان را به نقاط امن تري منتقل كنند كه سرويس هاي امنيتي كشورهاي اروپايي هم متوجه خطر اين جابه جايي هستند چون شناخت خوبي از ماهيت اين افراد دارند.
• آيا احتمال آن هست كه با كشورهايي كه با ميزبان آنها مي شوند دچار چالش شويم؟
البته اينها امتحان خودشان را پس داده اند و كشورها، شناخت خوبي از ماهيت اين افراد دارند و به هيچ وجه هم علاقه مند نيستند كه اينها را به كشور خودشان راه بدهند و براي خودشان معضل جديدي ايجاد كنند مگر اينكه از كانال هاي مختلف، با استفاده از اسنادها و پاسپورت هاي جعلي بتوانند خودشان را به نحوي به برخي از اين كشورها برسانند كه خب اين بحث جدايي است. خيلي بعيد است كه كشوري حاضر باشد اينها را به صورت جمعي به كشور خودش راه بدهد و كشورش را دچار مشكل و تشنج جديدي كند مگر اينكه مواردي باشند كه از قبل كارت هاي پناهندگي داشته اند و تاريخ مصرفشان در عراق تمام شده و بخواهند به محل هاي سابقشان برگردند كه بتوانند از شگردهاي خاصي استفاده كنند، براي اينكه برگردند ولي آن امكان و مجالي كه در گذشته برايشان فراهم بود كشورهاي غربي ديگر حاضر نخواهند بود اين امكانات را در اختيارشان بگذارند. به خصوص كه اينها نامشان در ليست گروه هاي تروريستي اتحاديه و برخي از كشورهاي غربي درج شده كه اين موضوع موانع و محدوديت هاي جدي برايشان ايجاد مي كند.
• سياست ما در مقابل كشورهاي اروپايي كه نام منافقين در ليست گروه هاي تروريستي آنها هست چيست؟ چه بهره برداري سياسي اي را مي توانيم از اين موضوع بكنيم؟
نفس اينكه گروهي در ليست گروه هاي تروريستي مجموعه اتحاديه قرار گرفته قدرت مانور اينها را كاملاً محدود كرده و به همين دليل هم شديداً از اينكه اتحاديه حاضر شده تن دهد كه نام آنها را درليست گروه هاي تروريستي قرار بدهد خشمگين هستند. از شگردهاي مختلف هم استفاده كردند و تلاش داشتند كه بتوانند نام خودشان را از اين ليست خارج كنند چون برايشان بسيار سنگين است. هم به لحاظ پرستيژي كه اينها را همان طور كه هستند به عنوان گروه هاي تروريستي شناسايي كنند و هم اينكه خود اين عمل پيامدهاي منفي اي برايشان دارد و فعاليت هايشان را شديداًً در فشار قرار مي دهد.
• ما بهره برداري سياسي از اين موضوع كرده ايم؟
همين كه نام اين گروه در ليست آمده، طبعاً از نظر ما حائز اهميت است و اقدامي كه اين كشورها انجام داده اند مورد توجه ما قرار دارد و انتظار ما اين است كه با توجه به اينكه چنين اقدامي انجام شده به صورت عملي و جدي، فعاليت هاي اينها مورد بازنگري قرار بگيرد و اجازه ندهند كه از شرايط و تسهيلات پناهندگي و غيره اي كه براي اينها فراهم كرده اند، سوءاستفاده بكنند.
اينها حتي ممكن است يك يا تعداد محدودي نماينده را بياورند و با سماجت هايي كه دارند امضايي از آنها بگيرند ولي اين به هيچ وجه به معني حمايت همه جانبه پارلمان ها از اين ها نيست و وقتي هم كه از آنها سوال مي شود، خودشان تعجب مي كنند كه اصلاً از كجا نام اينها را استفاده مي كنند؟ حتي مواردي را داشته ايم كه اينها از سربرگ هاي مجالس برخي از اين كشورها سوءاستفاده كرده اند كه تحت تعقيب قضايي هم قرار گرفته اند، به خاطر اينكه از اسناد رسمي آنها سوءاستفاده كرده اند براي اينكه بهره برداري سياسي كند.

ديپلماسي ايراني
بازيگر اصلي
حسين رضوي
ظاهراً جنگ نيروهاي ائتلافي به رهبري آمريكا عليه عراق، مي توانست به نزديكي بيشتر ايران و اروپا بينجامد. دلايلي كه در ظاهر براي تاييد اين ادعا مي توان ارائه كرد، كم نيست. نخستين دليل آن است كه روابط تهران و اتحاديه اروپا طي سال هاي پس از دوم خرداد به تدريج گسترش يافته و از سفارتخانه هاي تخليه شده ۶۶ به مراودات گسترده تجاري و اقتصادي در ابتداي سال ۸۲ تغيير كرده است.
دومين دليل موضع تقريباً يكسان ايران با كشورهايي چون فرانسه و آلمان در جريان جنگ اخير است. ايران نيز همانند آن كشورها مخالفت خود را با اقدامات رژيم صدام اعلام كرد اما در عين حال، مخالف جنگ بود. فرانسه و آلمان با قرار گرفتن در جايگاه رهبري ائتلاف ضد جنگ و نقشي مهم در سازمان دادن جنبشي داشتند كه تصاوير و اخبار آن مطبوع سيماي جمهوري اسلامي نيز بود. سومين دليل تداوم حمايت اتحاديه اروپا از اصلاحات سياسي در ايران است. اين اتحاديه با وجود تمام مخالفت ها و گزارش هايي كه از سوي گروه هاي اپوزيسيون ايراني يا نهادهاي حقوق بشري دريافت مي كند، همچنان به رايزني با ايران ادامه مي دهد. تا جايي كه مخالفان جمهوري اسلامي و لابي آن ها در پارلمان هاي اروپايي، بعضاً دولت هاي قاره سبز را به «مماشات» با ايران متهم كرده اند و گاه گفته اند اروپايي ها تامين منافع اقتصادي خود را بر پيشرفت روند دموكراتيزاسيون در ايران ترجيح مي دهند.
با اين حال، به نظر مي رسد آنچه پس از جنگ عراق در روابط ايران و اتحاديه اروپا رقم خواهد خورد، بيش از آنكه تحت تاثير رويكرد دوجانبه و منافع هر يك باشد، متاثر از تحولات كلاني است كه در شاكله نظام بين الملل رخ داده و آن قدرت نمايي ايالات متحده است. رويدادي كه نشان داد واشنگتن براي حفظ و گسترش منافع خود در سطح جهاني، با كشورهايي كه آن ها را مخالف و يا مزاحم برنامه هاي كلان خويش مي بيند، مماشات نمي كند. طبيعي است كه با اين تجربه، اروپايي ها از اين پس با اما و اگرهاي بيشتري با ايران طرف شوند. به نظر مي رسد سفر مقامات ديپلماتيك دو متحد اصلي آمريكا در جنگ با عراق طي هفته هاي اخير به تهران نيز نمادي از اين دوره جديد باشد. پيام هايي كه وزير خارجه اسپانيا و معاون خاورميانه اي وزارت خارجه انگلستان به مقامات تهران داده اند، آشكارتر از آن است كه قابل تكذيب باشد. پيام هايي كه شرايط آمريكا به عنوان بازيگر اصلي در تحولات روابط بين الملل براي ايران را نشان مي دهد. در دوره جديد، نقش آمريكا كمتر از هميشه قابل چشم پوشي است. حتي اگر در آن سوي ميز مذاكره ديپلمات هاي ايراني، مقام هاي درجه چندم اروپايي نشسته باشند.

نگاه بيگانه
مشكلات بازگشت آيت الله حكيم به عراق
007440.jpg
آيت الله محمدباقر حكيم، رهبر بزرگترين گروه شيعه مخالف دولت عراق، اعلام كرده است كه قصد دارد بعد از بيست و سه سال زندگي تبعيدي در ايران به زودي به كشورش بازگردد. يكي از سخنگويان او گفته است كه تاريخ بازگشت آيت الله حكيم هنوز مشخص نشده است. آيت الله حكيم رهبر مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق است كه گفته مي شود حدود پانزده هزار نفر عضو مسلح دارد. دولت آمريكا در هفته هاي اخير بارها از اين گروه خواسته كه از اعزام افراد مسلح خود به داخل عراق خودداري كند. آمريكا از يكسو از مجلس اعلاي اسلامي عراق مي خواهد كه نيروهاي خود را به داخل عراق نفرستد ولي از سوي ديگر گفته مي شود كه به عبدالمجيد خويي، يكي از روحانيون شيعه مقيم لندن، كمك كرد تا وارد شهر نجف در مركز عراق شود.(شهري كه او در آنجا ترور شد).
از شواهد چنين پيداست كه اصولا بازگشت آيت الله حكيم به عراق مسئله پيچيده اي است. رهبران مجلس اعلا در روزهاي اخير بارها تاكيد كرده اند كه عراق سرزمين مادري آيت الله محمد باقر حكيم است و او براي بازگشت به وطنش احتياج ندارد كه از كسي اجازه بگيرد. يك سخنگوي اين گروه در تهران به بي بي سي گفته است كه نه آمريكا و نه ايران هيچ فشاري به آيت الله حكيم وارد نكرده اند كه بازگشت خود به عراق را به تاخير بياندازد. با توجه به سياست هاي آمريكا، به نظر مي رسد در بين رهبران مجلس اعلا اين نگراني ايجاد شده است كه آمريكا ممكن است به دليل ارتباطات اين گروه با دولت ايران اصولا تمايل نداشته باشد براي آن نقشي در آينده عراق قائل شود. سوءظن اين گروه موقعي افزايش يافت كه يكي از روحانيون شيعه مقيم لندن، عبدالمجيد خويي، ظاهرا به كمك نيروهاي آمريكايي در نجف ظاهر شد. «حامدالبياتي»، سخنگوي مجلس اعلا در لندن، گفته است كه گزارش هاي منتشره درباره اينكه هدف آمريكا از اين كار تقويت يك جناح شيعه ميانه رو و طرفدار آمريكا در بين شيعيان عراق بود، واقعيت ندارد. او گفت آمريكا نمي تواند مجلس اعلا را از آينده عراق حذف كند، زيرا كه اين گروه به گفته او نماينده بخش مهمي از مردم عراق است. او افزود كه مجلس اعلا ضمن حفظ استقلال خود گفت وگوهايش با آمريكا درباره آينده عراق را ادامه مي دهد.
منبع: بي.بي.سي

حاشيه ايران
• آمريكا مسئول است
به دنبال كشته شدن نوجوان ۱۳ ساله در آبادان بر اثر موشك، وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي كتباً اعتراض خود را به سفارت سوئيس حافظ منافع آمريكا در ايران تسليم كرد. «تين گلدمن» رئيس سفارت سوئيس گفت كه اين پيام را تسليم دولت آمريكا خواهد كرد.
«مهدي دانش يزدي» رئيس بخش حقوقي وزارت امور خارجه ايران گفت: «تهران، واشنگتن را نسبت به اين گونه وقايع مسئول مي داند و مي گويد آمريكا بايد نتايج آن را بپذيرد. » وي خواهان آن شد كه تلاش جدي براي پيشگيري از اين گونه وقايع مبذول شود و تماميت ارزي ايران را محترم بشمارند. غير از مرگ نوجوان آباداني، دو حادثه ديگر نيز از آغاز جنگ رخ داده است. در اولين روز عيد نيز دو نفر ديگر در آبادان در اثر موشك هايي كه از عراق شليك شده بود مجروح شدند. در حادثه مشابهي يك موشك به شهر سردشت در غرب ايران اصابت كرد ولي خسارات جاني به بار نياورد. نيروهاي ائتلاف مي گويند ممكن است اين موشك ها عراقي بوده باشند.
مقامات ايران سفير بريتانيا و سفير سوئيس را از اين حادثه ها مطلع كرده اند. نيروهاي ائتلاف گفته اند كه حاكميت و تماميت ارضي ايران را محترم مي شمارند.

• انتشار متن كامل
به دنبال انتشار مصاحبه رئيس مجمع تشخيص مصلحت درباره رابطه با آمريكا، روزنامه «جمهوري اسلامي» با انتقاد از خبرگزاري ها و روزنامه هايي كه به زعم اين روزنامه، مصاحبه آقاي هاشمي رفسنجاني با فصلنامه «راهبرد» را به شكل «گزينشي» و «تحريف شده» منتشر كرده اند، به انتشار مشروح اين مصاحبه ۶۰ صفحه اي به شكل پاورقي در طول اين هفته اقدام كرده است. به نوشته «جمهوري اسلامي»، هاشمي رفسنجاني، «مطالب مهمي عليه آمريكا و حمايت اين كشور از تروريسم» را نيز در اين مصاحبه بيان كرده بود.

• حمايت از يك بيانيه
به دنبال انتشار بيانيه بيش از ۲۰۰ تن از نيروهاي سياسي اصلاح طلب داخل كشور، گروهي به نام «انجمن مدافع دموكراسي در ايران» كه طيفي از اپوزيسيون خارج از كشور را در برمي گيرد، با صدور اطلاعيه از اين بيانيه حمايت كردند. در بيانيه اين انجمن با اشاره به خواست هاي فعالان اصلاح طلب مبني بر ضرورت ايجاد زمينه وفاق ملي و اعمال خواسته ها و مطالبات ملت از طريق نمايندگانشان در مجلس و دولت منتخب تكيه شده است.

• تحريم طلاب
007435.jpg

جمعي از طلاب حوزه علميه قم اوايل اين هفته با انتشار اطلاعيه اي، خواستار تحريم كالاهاي آمريكايي و انگليسي از سوي ايران شده اند. در اين اطلاعيه آمده است: «با اين تحريم بايد اقتصاد اين كشورها كه امروز در بدترين شرايط قرار دارد، به چالش كشيده شود. پول خريد اين نوع كالاها صرف تهيه بمب ها و موشك هايي مي شود كه بر سر ملت مظلوم عراق مي افتد و تيرهايي است كه بر عليه امنيت و صلح جهاني شليك خواهد شد. اي مسلمانان واي آزاد مردان! به هوش باشيد كه تحريم آنها باعث شكست هر چه بيشتر و تسريع در زوال قدرت پوچ آمريكا خواهد بود ساده لوحانه است اگر امروز مخالفت با آمريكا و ايادي استكباري را پشتيباني و حمايت از صدام بدانيم و با اين توجيه غيرقابل قبول راه سكوت را اختيار كنيم و فقط به انتظار فضل و رحمت خدا دست روي دست بگذاريم. »

•پيام «متحد آمريكا»
به گفته منابع آگاه، معاون وزير خارجه انگليس در مذاكرات خود با مقامات ايراني پيامي از سوي آمريكا به آنان داده است. از قرار معلوم، در اين پيام بار ديگر به نگراني واشنگتن از فعاليت هاي هسته اي و نيز آنچه كه «تلاش هاي ايران براي دستيابي به سلاح  هسته اي» خوانده شده، اشاره شده است. مقام انگليسي تاكيد كرده كه اين پيام را به عنوان «متحد آمريكا» و به شكل رسمي منتقل كرده است. او همچنين گفته كه در صورت رفع نگراني هاي آمريكا به ويژه در مورد «تلاش ايران براي دستيابي به سلاح هسته اي» مسائل موجود قابل حل خواهد بود.

• نامه اعضاي سابق سازمان منافقين
از اوايل اين هفته اطلاعيه ها و بيانيه هايي توسط نيروهاي سياسي و فرهنگي خارج از كشور در سايت هاي اينترنتي منتشر شده كه در آن نسبت به كشته شدن نيروهاي سازمان مجاهدين خلق (منافقين) در نقاط مختلف عراق به ويژه مناطق كردنشين ابراز نگراني شده است. در اين باره ۳۰ تن از اعضاء و مسئولين سابق سازمان نيز با ارسال نامه اي به احزاب و سازمان هاي سياسي حاضر در منطقه كردستان عراق، تاكيد كرده اند كه مسئوليت «كشتار نيروهاي رده پايين سازمان مجاهدين» با «مسعود رجوي» به عنوان رهبري سازمان است كه اين نيروها را در صحنه رها كرده است. اعضاي سابق سازمان از گروه هاي كرد خواسته است تا حملات خود عليه اعضاي سازمان را متوقف سازند.

ايران
ادبيات
اقتصاد
جهان
علم
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |