«اشرف بروجردي» معاون اجتماعي و شوراهاي وزارت كشور روز گذشته در پنجمين اجلاس شوراي عالي استان ها در وزارت كشور گفت: آغاز خوب و فعاليت ارزنده اولين دوره شوراي عالي استان ها، سنت حسنه اي براي دولت و دستگاه هاي اجرايي بود تا ضمن اجراي اصول معطل مانده قانون اساسي، به عنوان مدعاي دموكراسي كشور نيز در جهان مطرح شود. وي با اشاره به اينكه موفقيت شوراهاي اسلامي در گروه همكاري و توجه تمام سطوح حاكميت است، گفت: بعد از تلاش هاي زياد و مقاومت هايي كه در ابتداي شكل گيري شوراها وجود داشت، اكنون بايد نظام شورايي بين همه نهادها و دستگاه ها به طور موثري ايفاي نقش نمايد. وي گفت: شوراها و دولت نهادهاي مكمل يكديگرند و اينكه شوراها در خدمت دولت و يا دولت در خدمت شوراها بايد باشند، مي تواند در مجموعه قوانين و رفتار جمعي اعضاي شوراها تعيين گردد. وي افزود: با اين حال اراده رئيس جمهور و دولت بر آن است كه نظام شورايي بتواند مستقل از دولت به حركت خود ادامه دهد. اشرف بروجردي با انتقاد از استنباط ها و ديدگاه هايي كه وظيفه شوراها را صرفاً نظارت بر عملكرد اجرايي مي داند، گفت اصل هفتم قانون اساسي به صراحت اصل تصميم گيري و جايگاه آن را براي شوراها مورد تأكيد قرار داده است.

معاون وزارت آموزش و پرورش و رئيس سازمان آموزش و پژوهش گفت: ۶۰ هزار نفر از دبيران مدارس متوسطه، آموزش هاي لازم «تحول در زيرساخت هاي مناسب نظام آموزشي كشور» را فرا گرفتند. جعفر علاقه مندان روز گذشته گفت: براي اجراي اين طرح ۴۰ هزار دستگاه رايانه براي ۶ هزار و ۵۰۰ دبيرستان در سراسر كشور ارسال شد. وي اين طرح را شبكه سالم آموزشي در مدارس كشور معرفي كرد و گفت: تا دو سال آينده براساس پژوهش هاي انجام شده در مواد آموزشي مقطع راهنمايي تحول بزرگي ايجاد مي شود كه براي آن برنامه ريزي هاي لازم انجام شده است. اين مقام مسئول، پژوهش هاي سازمان برنامه ريزي و پژوهشي را اصلي مهم دانست و گفت: يك دسته از پژوهش هاي بنيادي در وزارت آموزش و پرورش نظير پژوهش واژگان پايه هاي اول و دوم كودكان ايراني كه در حوزه زبان آموزي انجام شده با استخراج نتايج اين پژوهش ها گام موثري در آموزش زبان فارسي برداشته خواهد شد. وي افزود: طي نيم قرن اخير تاكنون چندزبانگي در امور تعليم و تربيت مدارس، نظام آموزشي كشور را متحمل خسارت سنگيني كرده كه تلاش خواهد شد با گنجاندن نتايج اين پژوهش در برنامه درسي، از خسارات وارده كاسته شود.

بارندگي هاي بهاري همراه با رعد و برق و باد بار ديگر از فردا به تدريج كشور را فرا مي گيرد. كارشناس سازمان هواشناسي با اعلام اين مطلب و با اشاره به اينكه ميزان بارندگي هاي بهاري در پي فعال شدن سامانه كم فشار فقط در استان تهران نسبت به دوره بارندگي سال گذشته ۵۰ درصد و نيز ۳۰ سال اخير افزايش چشمگيري داشته است، افزود: با ايجاد سامانه اي جديد بارندگي هاي بهاري از فردا در نيمه غربي و از يكشنبه به تدريج در نواحي شمالي، مركزي و شرقي كشور بار ديگر آغاز مي شود.
وي پيش بيني كرد بارندگي هاي هفته آينده در برخي نقاط كشور موجب طغيان رودخانه ها مي شود.
ميرزايي خاطرنشان كرد: سامانه اي كه روز گذشته كشور را فرا گرفت تا ۴۸ ساعت آينده از مرزهاي شرقي كشور عبور مي كند. وي ميزان بارندگي ها در استان تهران را در ۲۴ ساعت گذشته ۶/۲۳ ميليمتر باران اعلام كرد و افزود، از آغاز فصل بهار تاكنون بيش از ۵۰ ميليمتر باران در اين استان باريده است.
اين در حالي است كه باران در دو روز گذشته تمام معابر را دچار آبگرفتگي كرد و افزايش تصادفات، كندي حركت، آلودگي هوا و سختي مضاعف حركت در ترافيك را براي پايتخت نشينان به دنبال داشت. به گزارش مركز مديريت اطلاعات ترافيكي تهران، از شبانه روز گذشته تاكنون آبگرفتگي و آب افتادگي در تمام نقاط شهر ديده مي شود. كندي تردد ناشي از لغزندگي راه، ايست و حركت هاي پياپي را براي خودروها لازم مي كند، بنابراين ميزان مصرف سوخت و نيز سوخت ناقص را افزايش داده و باعث بالا رفتن آلودگي هوا مي شود. اين در حالي است كه همه انتظار دارند بارش مداوم باران هوا را كاملاً تلطيف كند. از سوي ديگر كاهش ديد رانندگان بر آمار تصادفات مي افزايد. اداره كل امور آب استان تهران پيش بيني كرد بارش برف و نيز بارندگي هاي اخير بهاره و افزايش دماي هوا و ذوب شدن در حوزه آبريز رودخانه هاي استان تهران احتمال طغيان رودخانه كرج، جاجرود، كن، كردان، طالقان و حلبه رود را بسيار زياد مي كند. در اين گزارش از احتمال شدت يافتن وقوع سيلاب در چند روز آينده خبر داده شده است.
يك كارشناس واحد پيش بيني اداره كل هواشناسي استان تهران در خصوص وضعيت هواي تهران و ريزش باران، گفت: اين تغييرات جوي به دليل عبور سامانه مديترانه اي و مرطوب جنوبي از نيمه شمالي كشور صورت گرفته است و سامانه ديگري به نام سوداني از بعداز ظهر شنبه تهران را تحت تاثير قرار مي دهد و ما شاهد بارش باران با شدت بيشتري خواهيم بود.
رئيس ستاد فرماندهي سازمان آتش نشاني و خدمات ايمني تهران نيز در خصوص وضعيت تهران به دنبال بارندگي هاي اخير، گفت: در شبانه روز گذشته رودخانه در ميدان صادقيه پايين تر از بلوار فردوس طغيان كرد كه شدت اين طغيان موجب تخريب ديواره هاي اين رودخانه شد. «سيروس زاچگاني» افزود: ما با ده ها مورد آوار و ريزش منزل مسكوني قديمي، وارد شدن آب در منازل شهروندان روبه رو بوده ايم و عوامل آتش نشاني اقدام به تخليه آب اين منازل كردند. وي اظهار داشت: در مدت ياد شده بيش از ۴۰۰ آتش نشان در مناطق مختلف تهران انجام ماموريت كردند كه باز هم پاسخگوي نياز نبودند. مركز پيام مركز مديريت اطلاعات ترافيكي نيز اعلام كرد: اين بارش باعث آبگرفتگي شديد قسمتي از بزرگراه هاي همت، صدر، مدرس، جلال آل احمد و همچنين پل شهرك آزمايش شد.
همچنين در شبانه روز گذشته در زيرگذرهاي سطح شهر آب تا ارتفاع دو متر جمع شده بود و دو دستگاه اتوبوس در زيرگذر مفتح، انقلاب در آب ماند. زيرگذر مفتح تا ساعت سه بامداد روز پنج شنبه بسته بود. در مقاطعي آب وارد خانه ها شده كه عوامل فرماندهي آتش نشاني و شهرداري از ورود آب جلوگيري كردند. اين آبگرفتگي ها تا صبح ادامه داشت و با كم شدن بارندگي آبگرفتگي فروكش كرد. در مسير شمال به جنوب بزرگراه حقاني، ورودي به همت و مسير غرب به شرق بزرگراه همت ورودي به بزرگراه حقاني نيز به دليل شسته شدن خاك تپه كنار راه، تردد خودروها مختل شد. همين حادثه در كنار رمپ ورودي بزرگراه رسالت به خيابان نيلوفر اتفاق افتاد و خاك شسته شده مسير رمپ را مسدود كرد. راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ اين دو مسير را مسدود كرد. در مدت مذكور تهران با ۴۳۶ فقره تصادف روبه رو بود كه از اين تعداد ۲۵ فقره جرحي گزارش شد و يك نفر بر اثر اين تصادفات جان خود را از دست داد.

مدير كل منطقه اي آموزشي انتقال خون استان تهران، احداث ۳۰ پايگاه انتقال خون در سطح شهر تهران را امري ضروري خواند. دكتر زهره عطارچي روز گذشته با اشاره به اينكه هم اكنون ۱۱ واحد دريافت خون در سطح شهر تهران وجود دارد، افزود: اين تعداد در سطح استان تهران، ۱۵ پايگاه است. وي از گستردگي شهر تهران، فاصله زياد پايگاه هاي دريافت خون نسبت به محل سكونت افراد و ترافيك سنگين شهري به عنوان علت اصلي كمبود اهداي خون در سطح شهر تهران ياد كرد. وي احداث مراكز جديد دريافت خون در تهران را منوط به خريد اماكن از شهرداري دانست و تصريح كرد: اين امر مستلزم صرف هزينه هنگفت و حمايت شهرداري تهران است در حالي كه اين مقدار هزينه از حيطه بودجه اي سازمان انتقال خون خارج است. عطارچي گفت: بودجه اي كه سازمان مديريت و برنامه ريزي استان تهران در اختيار انتقال خون تهران قرار مي دهد تنها براي خريد زمين ۲ پايگاه كفايت مي كند.

با گسترش تهران در سال ۱۲۸۴ هـ.ق، ارامنه تهران از كليساي كوچك دروازه قزوين كه در سال ۱۸۶۶. م توسط يك مبلغ مذهبي تاسيس شده بود، تغيير مكان دادند و در منطقه حسن آباد، كليساي انجيلي كنوني توسط ميسيون مذهبي آمريكايي بناشد. در سال ۱۸۶۴. م اين كليسا با وسعت بيشتر كاربري فرهنگي نيز يافت و مدرسه آمريكايي ها در آن شروع به كار كرد. مدرسه در سال ۱۳۱۹ شمسي به امر پهلوي اول بسته و تاسيسات فرهنگي آن به وزارت فرهنگ ايران واگذار شد. براي تامين آب مورد نياز باغ كليسا براي نخستين بار در ايران چاه آرتزين حفر شد. اين باغ و اين كليسا امروزه به صورت متروكه باقي است.

فيلم سينمايي خانه اي روي آب ساخته بهمن فرمان آرا و بازي رضا كيانيان و هديه تهراني در سينماهاي: بهمن دو (۶۴۱۸۸۰۱)، جي سه (۶۶۹۶۲۰۶)، سروش (۶۵۰۲۹۲۹)، شاهد (۶۸۱۵۵۶۶)، شهر تماشا يك (۶۴۲۶۱۵۹)، شهرقشنگ (۶۴۰۶۶۶۶)، عصرجديد يك (۸۹۵۱۵۵۰)، فردوسي (۸۸۲۹۶۸۵)، فرهنگ (۲۶۰۱۲۰۵) و كريستال يك (۳۱۱۶۶۶۵).
فيلم سينمايي دنيا با بازي محمدرضا شريفي نيا، هديه تهراني و گوهر خيرانديش در سينماهاي: آسيا (۶۴۰۲۹۰۹)، آفريقا (۸۹۰۶۱۶۱)، اروپا (۳۹۱۳۱۶۹)، المپيا (۶۹۲۶۶۹۶)، ايران يك
(۳-۶۵۳۸۶۱۱)، بلوار (۸۹۶۵۲۹۲)، بهاران (۶۲۳۹۵۵۱)، بهمن يك (۶۴۱۸۸۰۱)، پيام انقلاب (۸۸۲۹۶۴۱)، پيوند (۳۶۰۴۰۴۰)، توسكا (۵۶۴۳۸۳۶)، تهران يك (۶۵۰۴۳۲۹)، شاهد ـ سالن شيدا (۶۸۱۵۵۶۶)، مركزي يك (۶۹۲۸۶۸۶)، ملت (۳۱۲۴۶۱۸).
فيلم سينمايي واكنش پنجم ساخته تهمينه ميلاني و بازي نيكي كريمي و جمشيد هاشم پور در سينماهاي: آستارا (۲۶۱۴۰۲۲)، استقلال (۸۹۰۳۹۴۲)، پارس يك (۶۹۲۶۹۵۳)، پيروزي (۶۴۳۴۵۶۰)، جي يك (۶۶۹۶۲۰۶)، حافظ (۳۹۰۱۰۶۴)، دهكده المپيك (۹۱۵۶۱۸)، سارا (۳۱۱۴۹۱۵)، سپيده (۶۴۱۶۹۸۱)، سعدي (۶۴۶۸۴۶۱)، صحرا (۶۵۰۶۶۶۶)، عصرجديد سه (۸۹۵۱۵۵۰)، كارون (۶۸۸۵۰۴۶)، گلريز يك (۸۶۱۸۶۱۳)، مراد (۶۵۰۳۳۸۲)، و ميلاد (۳۶۹۸۸۶۳).
فيلم سينمايي رنگ شب ساخته محمدعلي سجادي و بازي فريبرز عرب نيا و لعيا زنگنه در سينماهاي: پارس دو (۶۹۲۶۹۵۳)، جام جم (۵۶۵۱۲۸۲)، جمهوري (۶۴۶۵۳۰۶)، جوان (۲۲۰۳۰۳۱)، فلسطين دو (۶۴۶۳۲۶۹) و قدس (۸۹۰۴۵۸۵).
فيلم سينمايي زنداني ۶۰۶ در سينماهاي: ايران سه
(۳-۶۵۳۸۶۱۱)، تهران دو (۶۵۰۴۳۲۹)، رودكي (۳۹۱۳۶۶۸)، شاهد ـ سالن شقايق (۶۸۱۵۵۶۶)، شيرين (۵۶۴۳۶۳۸)، فرخ (۵۳۸۵۲۳۵)، فلسطين سه (۶۴۶۳۲۶۹)، مركزي دو (۶۹۲۸۶۸۶)، ناهيد (۳۳۵۶۸۰۹).
فيلم سينمايي اينك آخرالزمان ساخته فرانسيس فورد كاپولا در سينماهاي: فلسطين يك ،۶۴۶۳۲۶۹ كريستال دو ۳۱۱۶۶۶۵.
در دو فرهنگسراي تهران اين دو فيلم به نمايش گذاشته شده است: فرهنگسراي گلستان (رنگ شب ـ ۶۸۱۴۴۴۶)، فرهنگسراي فدك (واكنش پنجم ـ ۶۸۱۰۰۳۶)
اين فهرست تا سوم ارديبهشت ۱۳۸۲ اعتبار دارد.

پرو
با همكاري نيروي پليس پرو در حدود ۱۵ كيلوگرم كوكائين جاسازي شده در آمبولانس يكي از بيمارستان هاي اين منطقه كشف شد. به گزارش نيروي راهنمايي و رانندگي آمبولانس مزبور به دليل نقص فني به كنار اتوبان هدايت شده بود و راننده با دستپاچگي تمام به دنبال شاسي در جلوي اتومبيل مي گشت. اضطراب راننده باعث شد تا مأمورين به وي مشكوك شده اتومبيلش را بررسي كنند كه در نهايت با كوكائين هاي جاسازي شده در بسته هاي دارو روبه رو شدند.

نروژ
مدارس نروژ طي پروژه جديدي به دانش آموزان خود اجازه مي دهند ماه آينده صبح ها دو ساعت ديرتر سر كلاس هاي درس حاضر شوند. از آنجا كه پس از اتمام فصل امتحانات بچه ها بيشتر اوقات خود را تا پاسي از شب به ميهماني هاي دوره اي سپري مي كنند و صبح روز بعد سر كلاس به جاي گوش دادن به درس در عوالم ديگري سير مي كنند مدير آموزش و پرورش اين كشور به اجراي پروژه ياد شده متوسل شده است. از ماه آينده آنها مي توانند به جاي ساعت ،۸ رأس ساعت ۹ و نيم در مدرسه حضور يابند.

اروگوئه
خانمي ۲۵ ساله اهل اروگوئه كه مشغول چت با يكي از دوستانش در برزيل بود توسط سيستم دوربين اينترنتي خود متوجه شد كه دو سارق به منزل دوستش حمله كرده اند. او بلافاصله با عموي خود در برزيل تماس گرفت و از او خواست تا مراتب را به پليس برزيل اطلاع دهد. پليس منطقه پس از پيگيري و دستگيري سارقين متذكر شد اين نخستين باري است كه سيستم دوربين اينترنتي از وقوع جرم و جنايت در برزيل پيشگيري مي كند!

انگلستان
يكي از شركت هاي معروف و بزرگ توليدكننده شكلات در انگلستان به دليل رويت تعدادي مورچه در نوعي كرم ـ شكلات مرغوبيت چندين ساله خود را زير سوال برد. يكي از مصرف كنندگان پروپا قرص اين شكلات ها مي گويد: «با اولين گازي كه به كرم ـ شكلات زدم طعم خاصي در دهانم حس كردم. تكه شكلات گاز زده را كه از دهانم بيرون آوردم ديدن مورچه هاي زنده سياه رنگ حالم را به هم زد. » او كه معتقد است ديگر شكلاتي با اين نام نخواهد خريد تكه هاي شكلات را همراه با ميهمان هاي ناخوانده در يخچال نگه داشته به شركت مزبور تحويل داد!

ايرلند جنوبي
كليساهاي كاتوليك در ايرلند جنوبي از اين پس استفاده از هرگونه آهنگ هاي عاشقانه را در مراسم ازدواج خود منع كرده اند. اسقف اعظم كليساهاي ايرلند معتقد است آهنگ ها و ترانه هاي قديمي بيشتر جنبه مذهبي داشته و وجود خداوند در ابيات آنها به خوبي نمايان است. به گفته وي دليل چنين تصميمي زنده نگه داشتن ترانه هاي قديمي ايرلندي و جلوگيري از زوال و نابودي آنهاست.

ترجمه: نازنين زاغري
همه چيز از يك بعدازظهر گرم تابستاني شروع شد. من و «باك» مشغول تمرين سواركاري بوديم كه حادثه اي مسير زندگي مرا به كلي تغيير داد. باك پيش از سومين پرش از روي موانع به طور غافلگيركننده اي ترمز كرد و مرا با شتاب بسيار زياد به هوا پرتاب كرد. بازوانم به افسار باك گره خورده بودند و تمام هيكل ۹۵ كيلو و ۱۸۵ سانتي من با سر به زمين آمد. شدت ضربه آنقدر زياد بود كه همان لحظه از گردن به پايين فلج شدم و قدرت تنفس را از دست دادم. پنج روز بعد در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان ويرجينيا به هوش آمدم. آقاي «جان جين»، جراح و متخصص اعصاب و روان بيمارستان، پس از انجام معاينات لازم اعلام كرد در پي ضربه سختي كه به ستون فقراتم وارد آمده دو مهره اصلي از قسمت گردن به كلي از بين رفته اند و زنده ماندن من شبيه به يك معجزه است.
وي به من و همسرم، «دانا» هشدار داد كه ممكن است ديگر تا آخر عمر نتوانم بدون دستگاه نفس بكشم. او اظهار خوشحالي كرد كه اگرچه محل آسيب ديدگي به مغز بسيار نزديك است اما خوشبختانه به آن هيچ آسيبي نرسيده و همچنان صحيح و سالم سر جايش باقي است. وي معتقد بود كاسه سر بايد دوباره به ستون فقرات پيوند زده شود و اصلاً مشخص نيست كه آيا من مي توانم از اين جراحي سنگين جان سالم به در برم يا نه.
فكري كه بيش از هر چيز ذهنم را به خود مشغول مي ساخت مشكلاتي بود كه با زنده ماندنم براي دانا و بچه ها به وجود مي آوردم، من همچون موجود بي جاني بودم كه مي خواهد زندگي كند اما نمي تواند و از اين پس بار نفس كشيدنش را هم ديگران بايد به دوش بكشند. با خود مي گفتم اي كاش مي مردم و اين همه سختي و مصيبت را به جان همسر و خانواده ام نمي خريدم. ساعت ملاقات كه فرا مي رسيد با ديدن دوستان و افراد خانواده ام از خوشحالي در پوست خود نمي گنجيدم، گويي همه دنيا را به من داده بودند. اما لحظه ها به سرعت مي گذشتند، دوباره من مي ماندم و اتاق بيمارستان با سقف سفيد رنگي كه تمام روز چشمانم را به آن مي دوختم، به زندگي خيره مي شدم و به سرنوشتي كه پيش رو داشتم.
اما در كنار همه اينها خوشبختانه شرايط وخيم جسماني ام نه تنها فاصله اي ميان من و دانا ايجاد نكرد بلكه ما را بيش از پيش به يكديگر نزديك ساخت. روزي دانا به ملاقاتم آمد، من كه با وجود دستگاه تنفس در دهانم نمي توانستم حرفي بزنم با حركت لب هايم به او فهماندم كه اگر من بميرم زندگي براي او آسان تر خواهد شد. دانا در جواب به من گفت تا انتهاي اين مسير سخت، هرجا كه باشد، همراه هميشگي ام خواهد ماند. او با اين حرفش براي دومين بار مرا از شكستن و در خود فرو رفتن نجات داد، بار اول زماني كه پيشنهاد ازدواجم را پذيرفت و بار دوم هنگامي كه با بدني نيمه جان بر روي تخت بيمارستان افتاده بودم.
ژوئن سال ۱۹۸۶ بود و چهار سال از جدايي من و همسر سابقم، «جسي» مي گذشت. پس از ترك جسي به خودم قول داده بودم تا آخر عمر تنها بمانم و خود را وقف بچه ها و كارم سازم. استادي داشتم كه هميشه مي گفت براي به دست آوردن آرامش در زندگي بايد لحظاتي را در خلوت و تنهايي سپري سازي و من بيشتر از هر چيزي به آرامش روح احتياج داشتم. شبي از همان روزهايي كه هنوز شهرتم را به عنوان يك هنرپيشه محبوب از دست نداده بودم با دوستانم به رستوراني رفتيم كه من به طور اتفاقي دانا را آنجا ملاقات كردم. من با تمام اعتماد به نفسي كه داشتم نتوانستم از پس يك مكالمه معمولي با دانا برآيم. دانا دختر جدي و مغروري بود كه با كمتر مردي هم كلام مي شد و همين امر باعث شده بود تا در خيالاتم قولي را كه به خود داده بودم بشكنم، مي دانستم دانا تنها كسي است كه مي تواند بعد از جسي تنهايي مرا پر كند. پس از رفت وآمدهاي مكرر و طولاني بالاخره دانا هم به من علاقه مند شد و ما پنج سال بعد در آوريل سال ۱۹۹۲ طي مراسم كاملاً ساده اي با هم ازدواج كرديم. خوشبختانه او با پسرم «ماتيو» و دخترم «الكساندرا» خيلي خوب كنار آمد و آنها نيز با دانا رفتار بسيار خوبي داشتند. يكسال بعد ما صاحب فرزند پسري شديم و نام او را «ويل» نهاديم.
پس از مدت ها انتظار بالاخره روز جراحي فرا رسيد و عمل با موفقيت انجام شد. سه هفته بعد من به يك مركز درماني ديگر منتقل شدم و مي توانم بدون اغراق بگويم كه بدترين روزهاي عمرم را در اين موسسه سپري كردم. درست زماني كه وضعيت جسماني ام رو به بهبودي مي رفت از طرف سازمان هنري نيويورك سيتي به همايش هنرپيشگان آمريكا دعوت شدم. بسيار برايم سخت بود كه با صندلي چرخ دار و پس از مدت ها بر روي صحنه حضور يابم اما نيرويي در درونم مي گفت كه مي توانم. وارد سالن آمفي تئاتر كه شدم رگ گردنم گرفت و عضلاتم سفت شدند، اما چاره اي جز اين نبود، بايد مي رفتم. در مراسم تجليل از هنرپيشگان از هركدام تقاضا مي شد روي صحنه حضور يافته جوايز خود را دريافت كنند. نوبت من كه رسيد دلم مي خواست براي يك لحظه محو مي شدم. چشمانم را كه گشودم خودم را بر روي صحنه ديدم با جمعيت ۶۰۰ نفري كه مقابل ديدگانم برايم دست مي زدند.
به ويرجينيا بازگشته، اراده كردم تا اين بار بدون دستگاه نفس بكشم. با همه سختي هايي كه داشت نهايتاً توانستم بدون دستگاه روزي نيم ساعت به تنهايي نفس بكشم. روز عيد شكرگزاري، پزشكم اجازه داد براي اولين بار به محفل گرم خانواده برگردم تا شب عيد را با آنها سپري سازم. به هنگام صرف شام، هركدام از ما خدا را به خاطر همه نعمت هايي كه به ما داده بود شكر كرديم و ويل كوچك من، با همان زبان كودكانه اش تنها چيزي كه به زبان آورد واژه «پدر» بود.