رومي ها آسياب آبي و حتي ماشين بخار را هم مي شناختند اما نمي دانستند چگونه بايد با استفاده از آنها حركت خويش را آغاز كنند در مقابل شركت هاي بزرگ امروزي نوآوري را جنگي بر سر مرگ و زندگي تلقي مي كنند
ترجمه: عباس فتاح زاده
اواخر دهه ۸۰ پل كندي تاريخدان سرشناس (گوشه پايين تصوير) افول قدرت آمريكا را پيش بيني كرده بود. ويليام باومول نيز ضمن تأييد نظر پل كندي تأكيد مي كند كه تنها زمان چنين اتفاقي مشخص نيست
ويليام باومول (Baumol)، استاد دانشگاه نيويورك و يكي از آخرين اقتصادداناني است كه در گروه «كارشناسان عمومي اقتصاد» جاي مي گيرد. او ۸۱ سال سن دارد و تحقيقاتي كه در زمينه سياست هاي رقابتي صورت داده موجب شده اند تا بسياري نام وي را در ليست كانديداهاي دريافت جايزه نوبل اقتصاد قرار دهند. در حال حاضر با كاهش ارزش دلار و ايجاد فاصله هايي ميان اروپا و آمريكا نظر منتقداني كه اقتصاد آمريكا را در خطر مي دانستند پررنگ تر از گذشته مي شود . افرادي نظير پل كندي بيش از گذشته مورد توجه قرار مي گيرند اين موضوع نه تنها در اروپا بلكه در آمريكا هم شدت پيدا مي كند.مجله ها و روزنامه هاي معتبر دنيا در اغلب شماره هاي خويش ديدگاه هاي روشنفكراني را در اين زمينه مطرح مي كنند. ويليام باومول نيز در مصاحبه اي با شماره جديد هفته نامه آلماني «ويرتشافتس وخه» (اقتصاد هفته) به بيان ديدگاه هاي خويش پيرامون تاثير سياست هاي جنگ طلبانه واشنگتن بر اقتصاد آمريكا پرداخته است. متن اين مصاحبه كه در شماره ۱۵ سال جاري هفته نامه مذكور منتشر شده از نظرتان مي گذرد.
• پروفسور باومول؛ ايالات متحده در جنگ به سر مي برد. جنگ عراق به پايان رسيده و شايد جنگ بعدي هم در راه باشد. اين جنگ ها چه قدر بر اقتصاد تاثير مي گذارند؟
من به عنوان يك صلح طلب از اينكه مجبورم در مورد جنگ صحبت كنم متاسفم. البته بايد گفت كه اقتصاد آمريكا از جنگ سود مي برد.
• علت آن چيست؟ آيا علت آن است كه پروژه هاي تسليحاتي موجب تحريك رشد اقتصادي مي شوند؟
موضوع فوق مي تواند يكي از دلايل باشد اما علت اصلي آن است كه جنگ موجب برخي نوآوري ها مي شود. در گذشته تحقيقات نظامي موجب پيشرفت فراواني در زمينه فناوري هاي رايانه اي شد. اين پيشرفت سبب رشد تكنولوژي هاي ارتباطي و بخش حمل و نقل شد.
جنگ كوتاه مدت در عراق در اين زمينه چندان اثرگذار نيست. البته جنگ طولاني آمريكا كه از آن تحت عنوان به اصطلاح «جنگ عليه تروريسم» ياد مي شود نيز ممكن است سبب ايجاد نوآوري نشود. در آن صورت شاهد نوعي شكست و توقف تاريخي خواهيم بود.
• بدين ترتيب به نظر مي رسد مجهز كردن ارتش در واقع نوعي حمايت از اقتصاد است. آيا چنين نيست؟
بله، اما بايد گفت پول خرج كردن در امور دفاعي راه درستي براي تحريك رشد اقتصادي نيست. راه هاي بهتري براي رونق بخشيدن به اقتصاد وجود دارد كه از ميان آنها مي توان به افزايش بودجه تحقيقات زيربنايي اشاره كرد.
• دولت بوش روي آوردن به نظامي گري و هزينه هاي تسليحاتي را با اين استدلال توجيه مي كند كه چنين كاري در چارچوب منافع آمريكاست. واشنگتن تاكيد دارد كه تقويت قدرت نظامي آمريكا موجب تحقق منافع ايالات متحده مي شود. . .
در برخورد با اين موضوع دچار نوعي پارادوكس هستيم. بالا بردن هزينه هاي دفاعي بهترين راه براي دستيابي به قدرت نظامي در درازمدت نيست. طرف هاي پيروز در جنگ معمولاً آنهايي هستند كه مردمشان رفاه بيشتري دارند. دولتي كه در درازمدت بر قدرت نظامي خويش تكيه مي كند بايد از رشد اقتصادي هم نهايت حمايت را به عمل آورد. بالا بردن بودجه هاي نظامي به تنهايي براي قدرت گرفتن يك كشور كافي نيست.
• اواخر دهه هشتاد پل كندي، تاريخدان سرشناس، افول قدرت آمريكا را پيش بيني كرده بود. آيا فكر مي كنيد تاريخ، نظر كندي را تاييد خواهد كرد؟
من معتقدم پيرامون سوال درباره احتمال سقوط اقتصاد آمريكا پاسخ ها ديگر از بله يا خير گذشته اند. بحث ها پيرامون زمان اين اتفاق است. البته من هنوز نمي توانم نشانه روشني در اين زمينه پيدا كنم. هنگامي كه كندي كتاب خود را نوشت من نيز به همراه دو نفر از همكارانم در حال انجام تحقيقي مشابه بودم.
تز ما هم شبيه نظرات كندي بود. ما در تحقيقات خويش به اين نتيجه رسيديم كه آمريكا به لحاظ اقتصادي دچار عقب نشيني خواهد شد. البته در آن زمان هر مدركي كه ارائه مي داديم كاملاً غلط از آب در مي آمد. روند رشد طولاني مدت ايالات متحده به هيچ وجه قطع نمي شد.
• آيا هنوز هم اين روند ادامه دارد؟
در ميان آمار و ارقام موجود هنوز هم نمي توانم مدارك محكمي پيدا كنم. لذا نمي توانم به صورتي مستدل ثابت كنم كه در درازمدت فاكتورهاي مهمي نظير قدرت نوآوري و كارايي شركت ها كاهش پيدا مي كنند. نبود مدارك روشن باعث مي شود كه شرايط ما از شرايط امپراتوري روم باستان متمايز باشد.
• چه قدر؟
روم همانند جوامع غيركاپيتاليستي امروز، نمي خواست ابداعات و نوآوري هاي تقويت كننده رشد را اجرا كند. رومي ها آسياب آبي و حتي ماشين بخار را هم مي شناختند اما نمي دانستند چگونه بايد با استفاده از آنها حركت خويش را آغاز كنند. در مقابل شركت هاي بزرگ امروزي نوآوري را جنگي بر سر مرگ و زندگي تلقي مي كنند. مكانيسم هاي بازار مانع از آن مي شود كه آنها از نوآوري چشم بپوشند. شركتي كه توليداتش از رقبا عقب بماند، زير گيوتين قرار مي گيرد. در درجه نخست همين موضوع است كه در درازمدت رفاه ما را افزايش مي دهد.
منبع: ويرتشافتس وخه