يكشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۲۸- April, 20, 2003
نگاهي به ابعاد انساني جنگ خاورميانه
اينك آخرالزمان
گروهي كه موسوم به فداييان صدام بودند در ميان غارتگران اموال عمومي ديده شدند اينك با سقوط دولت صدام اسلحه در دست بسياري است
007860.jpg

گروه اجتماعي ـ مريم خورسند: همه آنها يك شعار را فرياد مي زدند. از هند و نپال گرفته تا يونان و ژاپن و كانادا، روي پلاكاردهاي همه آنها نوشته شده بود «No war». اين نخستين بار بود كه ميليون ها نفر از ساكنان كره زمين در مخالفت با وقوع جنگ و حمايت از صلح، يك شعار را فرياد مي زدند. احساس، زبان و خواسته همه معترضان به جنگ مشترك بود. براي نخستين بار، زنان جزيره كرت هماني را خواستار بودند كه دانشجويان مالزيايي روي پرچم هاي سپيدشان نوشته بودند.
اين بار واكنش اهالي كره زمين پيچيده تر و باورنكردني تر از آن چيزي بود كه روساي كشورهاي ايالات متحده آمريكا و انگليس و گروهي از هم پيمانانشان در حمايت از جنگ بر عليه عراق انتظار داشتند. حتي مردم اسپانيا با وجود حمايت دولتشان از جنگ عليه عراق، سياست هاي خوزه ماريا آزمار نخست وزير اسپانيا را زير سوال بردند و خواستار استعفاي وي شدند. سربازان انگليسي نيز حاضر مي شدند تا خود را براي جنگ ـ جنگي كه وعده سه روز را داشت ـ آماده كنند. سربازان از خانواده هاي خود خداحافظي مي كردند و كمي آن سوتر از خانه هايشان، پليس لندن دانش آموزاني را كه در مخالفت با جنگ به خيابان ها ريخته بودند، پراكنده مي كردند. روي ديوارهاي سفارت خانه هاي آمريكا در بسياري از كشورهاي جهان يك شعار مشترك نوشته شده بود. No war.
دانش آموزان انگليسي هنوز ساكت ننشسته اند. رئيس پليس لستر اعلام مي كند دانش آموزان انگليسي در صورت شركت در راهپيمايي ضدجنگ تنبيه خواهند شد. شش نفر از اين دانش آموزان تحت تعقيب قضايي قرار دارند. هيچ كس باور نمي كند با وجود مخالفت بيش از ۶۰ كشور جهان و ميليون ها نفري كه در خيابان ها خواستار صلح اند، حمله به عراق آغاز شود. خيابان هاي شهر بغداد نيز به گونه اي ديگر از جنگ گريزانند. «سعود صالح» زن خانه دار بغدادي از خبرنگار فرانسوي مي خواهد كه به او با اطمينان بگويد با وجود مخالفت جهاني، به عراق حمله نخواهد شد. ترس در چهره كودكان «سعود صالح» آشكار است. كودكان وي متعجبانه به رفتارهاي پرالتهاب اهالي شهر مي نگرند كه نان، آب، نفت، كپسول هاي گاز و حتي شمع را از فروشگاه ها خريداري مي كنند تا در وقوع جنگ به حيات خود ادامه دهند. طلافروشي هاي بغداد در آخرين اولتيماتوم بوش ويترين مغازه هاي خود را خالي مي كنند. انگار مي دانند با نفوذ سربازان آمريكايي و انگليسي و به هم ريختن نظم شهر چه اتفاقي رخ خواهد داد.
هنوز اهالي كره زمين فرياد مي زنند. مردم عراق همه اميد خود را از حمايت مردم كشورهاي مختلف از دست داده اند. كاردارهاي مستقر در بغداد يكي پس از ديگري كشور را ترك مي كنند. نظام اقتصادي و صنعت گردشگري جهان و كشورهاي منطقه پيش از پرتاب نخستين موشك به بغداد درهم ريخته است. مردم عراق حتي به ساعت هايشان نگاه نمي كنند. چرخش عقربه ها براي آنها حكم نزديك تر شدن ويران شدن خانه هايشان را دارد. انگار آرامش براي آنها روياي طلسم شده است. شهروندان بغداد بيم كمبود برق و آب را دارند. كشور ۲۴ ميليون نفر عراق كه زماني ثروت آن به ۲۰ بيليون دلار حاصل از فروش نفت خام در سال مي رسيد بر اثر بمباران هاي جنگ خليج فارس در سال ۱۹۹۱ تاكنون در وضع نامطلوبي به سر مي برند. خبرنگاران حاضر در عراق از خريد و فروش اسلحه سبك توسط مردم خبر مي دهند. مقامات مسئول در اين كشور چند روز قبل از آغاز جنگ اسلحه هاي بيشتري را در اختيار عراقي ها قرار داده اند تا از آنها در مواجهه با مهاجمان استفاده كنند. مردم عراق مي گويند: ما خود را مسلح مي كنيم تا در مقابل هرج ومرج و بحران پس از بركناري صدام حسين از خود دفاع كنيم. زمان براي اهالي عراق خارج از نرم واقعي خود مي گذرد. مركز صدور ويزاي خروج با ازدحام جمعيت مواجه است. شهروندان عراقي در هراس از وقوع جنگ درصدد گرفتن ويزا براي خروج از كشور هستند. قيمت ها ناباورانه در حال افزايش است. هزينه سفر به اردن تا چند روز قبل از آخرين اولتيماتوم بوش ۳۵۰ دلار بود اما حالا كه چند روزي به آخرين لحظه مانده هزينه سفر به اردن از مرز ۶۰۰ دلار نيز گذشته است. قيمت مواد غذايي نيز از نرخ گذشته است.
اهالي عراق با وجود همه ناباوري ها، چشم هاي خود را بسته اند، نفس را در سينه هايشان حبس كرده اند و انگار آماده اند. هر صداي تيز و بلندي براي آنها حكم ريزش بمب هاي خوشه اي را دارد. گروهي ديگر حداقل وسايل زندگي را جمع كرده اند و راهي مرزهاي اطراف شده اند. كودكانشان ترس را از نگاه و خطوط پرعمق چهره پدرانشان درك مي كنند. كودكان عراقي مدت هاست كه نمي دانند آرامش هنگام بازي در كوچه ها چه مفهومي دارد.
پايان آرامش
آنها باور نمي كردند. هيچ كدام از آنهايي كه بارها و بارها جورج بوش و توني بلر را به يك جنگ غيراخلاقي متهم كرده بودند باور نمي كردند. اما اتفاق افتاد. بامداد پنجشنبه آخرين روز سال به وقت تهران، جنگ بر عليه عراق شروع شد.
بسياري از روساي كشورها، جنگ را محكوم كردند. اما هيچ اتفاق نيفتاد. ريچارد گالپين خبرنگار انگليسي اخبار سازمان بين المللي صليب سرخ را مخابره مي كند كه بيش از بيست هزار نفر از مردم در شمال شرقي عراق خانه هاي خود را ترك كرده و راهي مرز ايران شده اند. هنوز قسمت هايي از مرز ايران و عراق از مين گذاري ۸ سال جنگ بين دو كشور پاكسازي نشده اند. خانواده هاي عراقي زمين را مي دوند. پاهاي آنها هراسان از فرود آمدن است. ممكن است هر لحظه پاهاي هر كدام از آنها روي يك گلوله آهنين فرود آيد تا نقطه پايانشان فرا رسد.
008040.jpg

جنگ آغاز شد. صليب سرخ به نقل قول از مقامات مسئول در شمال عراق اطلاع داده اند مردم از منطقه كردنشين سليمانيه حركت كرده اند و اكنون در شهري در مجاورت مرز ايران اطراق كرده اند. مساجد شهرهاي مرزي و مدارس لبريز از جمعيتي است كه تاريخ و زمان را فراموش كرده اند. آنها فقط مي دانند چند روزي است كه جنگ آغاز شده است. تاريخ جديد اهالي از آغاز جنگ و آغاز زد و خوردهاي داخلي بين نيروهاي طرفدار صدام و نيروهاي آمريكايي و انگليسي شروع شده است. آنها مي گويند جنگ تا چند روز ديگر ادامه خواهد يافت. اردوگاه هاي مرزي ايران آماده شده است. اما دولت عراق مردم را مرعوب كرده و به آنها اخطار داده است كه در صورت ترك كشور، املاك و اموال خود را از دست خواهند داد. جنگ فقط در محدوده عراق آغاز نشد. اهالي آبادان از نخستين روزهاي آغاز جنگ، به اندازه اهالي آن سوي مرز لرزيدند و واهمه هاي ساليان گذشته را دوباره تكرار كردند. آسمان آبادان با مه دودي غليظ و خاكستري و لرزش هاي ناتمام چندان متفاوت از آسمان بصره نيست. اهالي آبادان هر شب سوت راكت هايي كه اشتباهي به اين سوي مرز پرتاب شده، را دنبال مي كنند و نگران از اصابت هاي اشتباهي بعدي هستند.
گروهي از آنان به ناچار شهر را ترك كرده اند. آنها مي گويند اعصاب و روان ما تحمل و پذيرش صداي برخورد و اصابت راكت ها و موشك هاي جديد را در نزديك خانه هايي كه دوباره به تازگي ساخته ايم، ندارد.
نگراني ها در اين سوي مرز هنوز ادامه دارد. مردم ايران حرف اول شان صحبت از جنگ و اخبار آن است. تلويزيون چهره كودكاني را نشان مي دهد كه ترس ميان ني ني چشمانشان سكته كرده و در جازده است. اكنون تصاوير جديدي ميان چشمان اهالي كره زمين جا خوش كرده است. زنان و كودكان عراقي در ميان هول و اضطراب از سربازان عراقي، آمريكايي و انگليسي و موشك هايي كه بي مقصد فرود مي آيند، مرگ را لحظه به لحظه تجربه مي كنند.
جنگ آمريكا و انگليس براي زنان و كودكان عراق شكل ديگري داشت. خبرنگاران حاضر گزارش داده بودند كه از زنان و كودكان عراقي در مقابل نفوذ سربازان به عنوان سپر استفاده شده است. محققان بعد از انتشار چنين خبري به واكنش پرداخته و اعلام كردند مشاهدات عيني نشانگر آن است كه قربانيان واقعي جنگ غيرنظامياني هستند كه نزديك به ۸۰ درصد آنان را زنان و كودكان تشكيل مي دهند.
نگاهي به جرايد فعلي دنيا درخصوص ۳۰ منطقه اي كه درگير مناقشات مسلحانه هستند و يا بحران هاي ناشي از جنگ را طي مي كنند، بيانگر وضع رقت آميز اين كشورها است. بر اساس گزارشات سازمان ملل در پانزده كشور (از سي كشور درگير) نيروهاي حافظ صلح حضور دارند. در ۱۲ كشور نيروهاي بازسازي سياسي و حافظ صلح شركت دارند و تنها در سه منطقه سيرالئون، تيمور شرقي و جمهوري دموكراتيك كنگو، علاوه بر نيروهاي حافظ صلح، مشاوراني در زمينه حمايت از زنان وجود دارد و اين امر درواقع به معني اين است كه در بقيه كشورهاي درگير عملا زنان و حقوق شان ناديده گرفته شده اند.
همچنين تحقيقات انجام شده از سوي هلن كال ديكالت برنده جايزه نوبل نشان مي دهد: طبق تحقيقات انجام شده در جنوب عراق كه طي جنگ آمريكا در سال ۱۹۹۱ به بعد صورت گرفته، به علت استفاده از بمب ها و موشك هاي آمريكايي عليه عراق، ابتلا به سرطان خون كودكان اين منطقه ۶ تا ۱۲ برابر شده است. يك بررسي روي زنان و كودكاني كه طي جنگ آواره كوه ها و بيابان ها شده اند نشان مي دهد كه اين افراد با انواع خشونت ها چه از طرف نيروهاي مهاجم و همچنين هم وطنان خود مواجه شده اند.
با اشاره به آمار منتشر شده از سوي سازمان ملل درخصوص تهاجمات وحشيانه اي كه نسبت به زنان و كودكان در جنگ ها و شورش هاي داخلي صورت مي گيرد مي توان گفت بر اساس اين آمار در بوسني و هرزگوين هزاران زن مسلمان كه مورد تجاوز واقع شده بودند، از سوي نيروهاي مهاجم مجبور شدند تا كودكان خود را به دنيا آورند. در جنگ سال ۱۹۹۴ روآندا به ۵۰۰ هزار زن تجاوز شد. در سيرالئون در سال ۱۹۹۹ بيش از ۵۰ درصد زنان منطقه مورد تجاوز قرار گرفتند و ۴۵۰۰ كودك دزديده شدند كه از اين ميان ۶۰ درصد دختربچه بودند. در اوگاندا نيز تا كنون نيروهاي شورشي داخلي ۱۱۳۰۰ كودك را دزديده و مورد سوء استفاده و كارهاي شاق قرار داده اند. در روآندا سرپرست حداقل ۶۵۰۰ خانواده به ثبت رسيده را كودكاني تشكيل مي دهند كه خود سرپرست شان را در جنگ از دست داده اند.
برنده جايزه صلح نوبل در ادامه تحقيقات خود اعلام كرده است نيروهاي حافظ صلحي كه براي تامين صلح به كشورهاي درگير جنگ اعزام مي شوند چهره جنگ را زشت تر مي كنند.
سال ها بود كه به تخلفات حقوق بشري نيروهاي حافظ صلح اهميتي داده نمي شد تا اينكه بر اساس پيگيري هاي نيروهاي غيردولتي حافظ حقوق بشر هيأتي از سوي كوفي عنان دبيركل سازمان ملل براي بررسي اين وقايع تشكيل شد. هيأت Brahimy و فردي به نام ميشل گارسيا مشاور و كارشناس سازمان ملل مامور رسيدگي به اين امر شدند. بر اساس مطالعه دقيق اين هيأت روي ۱۲ كشوري كه گزارشات متعددي از آنها دريافت شده بود، عنوان شد كه حداقل در شش كشور با حضور نيروهاي حافظ صلح، فحشاي كودكان افزايش يافته است. به عنوان نمونه در سال ۱۹۹۲ در موزامبيك نيروهاي حافظ صلح، دختران ۱۲ تا ۱۸ ساله را به دليل فقر و سوء تغذيه به عنوان افرادي فاحشه به خدمت در آوردند و اين غير از كودكاني است كه مورد حمله واقع شده و پس از سوءاستفاده جنسي كشته شده اند. به همين دليل در سال ۲۰۰۱ قطعنامه ۱۳۲۵ شوراي امنيت با اجماع اعضا به تصويب رسيد و اين اولين قطعنامه اي است كه شوراي امنيت در خصوص تاثيرات جنگ روي زنان تصويب كرده است. همچنين براساس كنوانسيون چهارم ژنو و پروتكل شماره ۴ از كنوانسيون هاي چهارگانه ژنو مصوب ۱۹۴۹ نيز به حمايت از افراد غيرنظامي در زمان جنگ اختصاص يافت كه طبق اصول بنيادين حاكم بر آن، افراد تحت حمايت به هيچ وجه نمي توانند تمام يا بخشي از حقوقي را كه كنوانسيون براي آنها در نظر گرفته سلب كنند. براساس كنوانسيون چهارم ژنو و پروتكل شماره يك، احترام به شرف، حقوق خانوادگي، اعمال مذهبي، دارايي هاي خصوصي، عرف و عادات غيرنظاميان لازم و گروگان گيري، تنبيه دسته جمعي، اعمال تبعيض آميز از لحاظ نژادي، مذهبي و سياسي، انتقال و ضبط مواد غذايي و. . . ممنوع است. طبق ماده ۲۶ كنوانسيون چهارم ژنو نيز علاوه بر حمايت عام از غيرنظاميان، برخي افراد با حمايت خاص و فزاينده روبه رو هستند از جمله زنان و كودكان و خبرنگاران. در ماده ۲۶ كنوانسيون چهارم ژنو زنان خصوصاً در مقابل هر گونه لطمه به شرافتشان و به ويژه در برابر تجاوز، اجبار به فحشا و هر گونه هتك حرمت مورد حمايت قرار گرفته اند.
نكته ديگر اين كه ضمانت اجراي حقوق اشخاص مزبور در جنگ، ضمانت اجراي كيفري بين المللي و ضمانت اجراي مدني بين المللي، جبران خسارت ناشي از نقض حقوق جنگ است. تا مدت ها حقوق جنگ داراي يك نظام ضمانت اجرايي كه هدف از آن حمايت از قرباني و نه به كيفر رساندن مجرم بود، در صحنه بين المللي مطرح بود اما با تحولات پيش آمده به تدريج اين موضوع رنگ باخته و مسئوليت بين المللي كشور و افراد مجرم و مرتكبين نقض حقوق جنگ روز به روز و بيش از پيش مطرح مي شد. در اين ميان زنان و دختران جنگ را به شيوه اي ديگر تجربه مي كنند. استفاده از حربه تجاوز به عنوان يك ابزار و سلاح جنگي در طول تاريخ، امري بديهي و اثبات شده است كه فقط به زمان جنگ محدود نمي شود، متاسفانه در زمان صلح و ورود نيروهاي پاسدار صلح نيز در بسياري از موارد زنان و كودكان قرباني تجاوز و فحشا مي شوند.
همچنين كاهش امكانات مادي، مشكلات اقتصادي، به خطر افتادن بهداشت و سلامت فردي، همه گيري بيماري ها به دليل آلودگي محيط زيست و عدم قدرت تامين مواد غذايي، رفاه و مسكن، شرايط زنان را با دشواري هاي بسياري در جنگ مواجه مي كند. اكنون نگراني در مورد وضعيت زنان و كودكان مربوط به حال حاضر نبوده، بلكه اين گروه در عراق در سال هاي اخير به دليل جنگ دولتمردان، در معرض محاصره غذايي، دارويي و بهداشتي بوده اند و در حال حاضر تعداد قابل توجهي از آنها دچار مشكلات سوءتغذيه و بيماري هاي روحي و جسمي غيرقابل جبران هستند.
شمارش معكوس مرگ
راكت ها، بمب هاي خوشه اي و موشك ها در نقاط حساس عراق و شهر بغداد خالي مي شود. سقف ها براي پناه گرفتن امن نيستند. هيچ كجا امن نيست. اين تصوري است كه از ذهن تك تك عراقي ها مي گذرد. نايب رئيس كميسيون بهداشت و درمان مجلس شوراي اسلامي به صراحت اعلام مي كند علايم عصبي ناشي از جنگ ممكن است افراد را براي هميشه از حالت تعادلي خارج كند. به اعتقاد وي همه جنگ ها، از جمله جنگ آمريكا عليه عراق از نظر روحي تاثيرات زيادي بر افراد خواهد داشت و از نظر بهداشتي نيز قطعاً مشكلات زيادي از جمله شيوع بيماري هاي عفوني و رواني را به وجود خواهد آورد. با توجه به اين كه از نظر آب آشاميدني در كشور عراق مشكلاتي به وجود آمده و تغذيه افراد زيادي مورد خطر قرار گرفته است و با عنايت به اين كه در گذشته نيز تعداد زيادي از جمعيت عراق از نظر اقتصادي و سوءتغذيه با مشكلاتي روبه رو بوده اند، قطعاً اين جنگ باعث تشديد پيامدهاي قبلي مي شود و احتمال ايجاد عوارض ناشي از جنگ، باعث شيوع بيماري در منطقه مي شود. همچنين زماني كه در يك خانواده مشكلي به وجود مي آيد اين مسئله بر همه افراد خانواده تاثير خواهد گذاشت و زماني كه اين بحث در جامعه و در كشوري كه هر لحظه با بمباران شهرها و خانه ها و مردم مواجه است گسترش يابد، اين عوامل از نظر روحي مي تواند مشكلات زيادي را به وجود آورد و قطعاً احتمال افسردگي و اضطراب ناشي از بيماران افزايش مي يابد و افرادي كه از نظر شنوايي آسيب مي بينند ممكن است اين امر بر سيستم مغزي آنها تاثيرگذار باشد و دچار موج انفجار شوند. همچنين اگر در اين جنگ به تخريب مسايل مادي و زندگي مردم، بحران هاي اجتماعي اي كه به دليل فشار رواني جنگ به وجود مي آيد، مشكلاتي كه در خصوص امدادرساني زخمي ها و آسيب ديدگان وجود دارد و همچنين مسايلي مانند تغذيه، سوءتغذيه و نارسايي غذايي كه به دليل صدمات ناشي از جنگ ايجاد مي شود نگاهي بيندازيم به اين نتيجه مي رسيم كه اين عوامل مي توانند زندگي مردم و به ويژه كودكان را تحت فشار قرار دهند.
008045.jpg

واهمه هاي تمام نشدني
آسمان منطقه ناامن است. بسياري از ايرانيان خارج از كشور كه قصد گذراندن تعطيلات نوروزي را در ايران داشتند، در خانه هاي خود ماندند و اخبار جنگ را دنبال كردند. اين نگراني فقط مختص ايران و ايرانيان نبود. حتي مردمان تركيه، اردن، كويت و عربستان نيز با نگراني به آسمان ناامن خود مي نگريستند. ديگر كشورهاي منطقه نيز چندان از اين ناامني آسمان بي نصيب نماندند و درصد كثيري از گردشگران خود را از دست دادند. خدشه دار شدن صنعت گردشگري و نامتعادل بودن اقتصاد اين كشورها فقط اتفاق هاي ظاهري و نخستين بود. اين هراس و دل نگراني پس از پخش تصاوير سربازان آمريكايي از تلويزيون عراق كه به اسارت گرفته شده بودند، به آن سوي نيمه كره زمين نيز رسيد. مردم آمريكا كه در روزهاي آغازين جنگ، وعده پيروزي را قبل از شروع آن باور كرده بودند، اينك فرزندان خود را در اسارت مي ديدند. اسارت در جنگي كه براي آنها هيچ نداشت. نه افتخار دفاع از ميهن و نه دفاع از صلح. وقوع طوفان شن در عراق و انتشار اخبار ضد و نقيض عواقب اين طوفان در ميان سربازان آمريكايي و انگليسي موج تازه اي از نگراني را در ميان خانواده هاي سربازان به وجود آورد.
هراس هنوز ادامه دارد. پاپ ژان پل دوم رهبر كاتوليك هاي جهان، هراس را در ميان چشمان تك تك افرادي كه براي سخنراني هفتگي اش در ميدان سن پترز واتيكان آمده اند، مي بيند و اعلام مي كند: كاركردن براي صلح ضرورتي دائمي است. او اعلام كرد كه افكارش در حال حاضر متوجه عراق و كساني است كه در اين جنگ درگير شده اند. به اعتقاد رهبر كاتوليك هاي جهان غيرنظاميان بي دفاعي كه در اين شهرها زندگي مي كنند آزمايش سختي را پشت سر مي گذارند. او از تاثير اين جنگ بر روابط مسيحيان و مسلمانان ابراز نگراني كرده و اميدوار است تا هر چه زودتر عشق و صلح به وجود آيد. صدام در ميان ويرانه شدن شهر و نابودي خانه هاي دل هزاران عراقي سقوط كرد. سقوط صدام و حضور نظاميان در شهر و پيدايش درگيري هاي نظامي بغداد، عراق و مردمش را وارد دور تازه اي از استرس، هيجان، وحشت و ترس كرد. خبرگزاري ها به پخش تصاويري از شهرهاي عراق پرداختند كه هر مخاطب و بيننده اي در انتظار وقوع اين فاجعه بود. عراق غارت مي شد، هم از داخل و هم از خارج. فروشگاه ها، مغازه ها، بانك ها مورد دستبرد قرار گرفت. گروهي كه موسوم به فداييان صدام بودند در اين ميان بسيار ديده شدند. اينك با سقوط دولت صدام، اسلحه در دست بسياري است. مردم اينك در وحشت حمله از سوي هموطنان خود در خانه هايشان سنگر گرفته اند. هر لحظه ممكن است گروهي به آنها حمله كرده و خانه هايشان را غارت كنند. حالا در كنار واهمه هاي يافتن آب آشاميدني سالم و غذا و سوخت وحشت حمله غارتگران نيز اضافه شده است. در اين ميان دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا گزارش هاي منتشر شده در رسانه هاي همگاني در مورد ادامه هرج ومرج در عراق را يكجانبه و مبالغه آميز مي خواند. با اين وجود غارت در شهرهايي كه در تصرف نيروهايي به رهبري آمريكا در آمده اند ادامه يافت. با سقوط دولت صدام و افزايش هرج ومرج و غارتگري بسياري از بيمارستان هاي عراق از كار افتادند. كميته بين المللي صليب سرخ اعلام كرد شبكه درماني شهر بغداد به دليل غارت اموال بيمارستان ها از هم فرو پاشيده است.
همه چيز دست به دست هم مي دهند تا آن مادر عراقي باور كند اينك آخرالزمان رسيده است. كودكش بدون سرپناه، گرسنه، خسته و مجروح است و جوابي كه مي شنود اين است: در اين مركز درماني دارويي براي مداواي كودك زخمي ات وجود ندارد. خبرگزاري ها از غارت بانك ها خبر مي دهند. مادر عراقي كودكش را روي دست گرفته و فراموش كرده بايد لحظه هايي را هم براي مردش مويه كند. غارت همچنان ادامه دارد. توماس كلستيل رئيس جمهور اتريش از مجامع بين المللي تقاضا مي كند تا براي حفاظت از ميراث فرهنگي عراق اقدامات لازم انجام شود. بسياري از اهالي بغداد درست همان زمان كه درگير يافتن آب آشاميدني سالم براي اهالي خانواده خود بودند، مي ديدند كه غارتگران در حال خارج كردن آثار ارزشمند عتيقه از بزرگ ترين موزه باستان شناسي هستند. اين در حالي است كه موزه هاي عراقي و حفاري هاي باستان شناسي به جا مانده از تمدن بين النهرين در پي جنگ خليج فارس در سال ۱۹۹۱ به تاراج رفته اند.
كوفي عنان دبير كل سازمان ملل متحد نيز هر روز و هر لحظه اخبار جنگ را در آغازين ماه هاي سال ۲۰۰۳ پيگيري مي كند و بعد از سقوط دولت صدام و افزايش هرج ومرج در عراق در يك جمله احساس خود را بيان مي كند: مردم عراق بهاي سنگيني را براي سقوط صدام حسين پرداخته اند. يك بار ديگر خيابان هاي بلند بزرگ ترين شهرهاي جهان، هزاران انسان معترض به جنگ را در پهنه خود جاي دادند. پرتغالي ها، اسپانيايي ها، آلماني ها و فرانسوي ها به خيابان ها ريخته اند و با صداي بلند فرياد مي زنند با هر گونه عمليات نظامي آمريكا عليه سوريه و يا هر كشور ديگري مخالف هستند. پير ويلارد رئيس جنبش صلح فرانسه اعلام كرده است مردم هفت ماه است كه در خيابان ها هستند و صلح را خواستارند اما به خواسته آنها اهميتي داده نمي شود.
انگليسي ها نيز سخنان جرمي كوربين يكي از نمايندگان حزب كارگر را فرياد مي زنند كه در اين جنگ تاكنون ۵ هزار نفر از شهروندان غيرنظامي عراقي كشته شده اند. نگراني ها ادامه دارد. آمريكا به سوريه هشدار داده است. اهالي كره زمين هنوز تصاوير شيون هاي تمام نشدني كودكان عراق را از خاطر نبرده اند. اين بار به سوريه هشدار داده شده است. اين بار خانواده هاي آمريكايي نيز كه پسران و دختران خود را براي جنگي كه نمي دانند علت آن چيست و به عراق فرستاده اند، خواستار بازگشت فرزندان خود هستند. دو سوم مردم آمريكا تمايلي به گسترش جنگ عراق به ديگر كشورهاي مورد اشاره واشنگتن ندارند. يك بار ديگر شمع هاي روشن در خيابان ها به حركت در مي آيند. مردم و اهالي كره زمين از جنگ خسته شده اند. آن ها به دو كشوري معترض هستند كه هر دو بنيانگذار سازمان ملل بوده و اينك بدون مجوز سازمان ملل و يا ساير سازمان هاي بين المللي، اصول بنيادين سازمان ملل را زير پا نهاده و خودسرانه در خارج از كادر قانون و آشكارا به عنوان مهاجم عمل كرده اند. مردم هنوز در خيابان هاي بلند شهرهاي جهان در اعتراض به جنگ در حركت هستند. مدافعان صلح راه خود را به سوي عراق كج كرده اند. بيمارستان هاي بزرگ صحرايي توسط اسپانيايي ها برپا شده و كمك هاي ژاپن در راه است. پناهندگان عراقي به اردوگاه هاي ايراني هنوز در واهمه بازگشت به خانه هايشان به سر مي برند. آن ها مي پرسند آيا جنگ تمام شده است! كسي از ميان آن ها مي گويد اين آغاز يك جنگ است. نيروهاي پليس عراق داوطلبانه سر خدمت خود بازگشته اند. اما اين شهرها، همان شهرهاي بيست روز گذشته نيست. اين آسمان همان آسمان عاري از ذرات معلق اورانيوم ضعيف شده در بمب هاي مورد استفاده قرار گرفته در جنگ عليه عراق نيست. اينك مردم عراق مانده اند و بقاياي يك جنگ ۲۵ روزه. خانواده هاي سربازان آمريكايي و انگليسي در آرزوي بازگشت فرزندان خود از عراق و توقف جنگ و اتمام آن شمع روشن كرده اند. اين شب ها، گويي هيچ كس چشم راحت فرو نمي بندد. واهمه، ترس، نگراني درون ني ني چشمان بسياري رخنه كرده، انگار اين قصه را پاياني نيست. آن ها از خود مي پرسند آيا اين طبل ها كه نواخته مي شود آغاز سومين جنگ بزرگ دنياست؟ صداي طبل ها هنوز به گوش مي رسد. آن ها، چشم ها را فرو مي بندند، كسي نمي خواهد باور كند. انگار كسي آرامش را از آن ها دزديده است.

نگاه اول
همبرگر با طعم مغولي
007865.jpg
احمد غلامي
جنگ و عشق عمري ديرينه دارند. همسن هم اند. از روز ازل با يكديگرند. عشق و جنگ آميزه اي از وجود آدمي اند. نفرت و عشق: «هابيل و قابيل». وقتي قابيل، هابيل را كشت داستان جنگ و قدرت آغاز شد. داستان درهم آميزي جنگ و عشق دشوار شد. جنگ يعني به دست آوردن قدرت، عشق يعني احساس قدرت. هر دو شكل قدرتند، اين احساس است و ديگر ابزاري عيني اما هر دو توهم بشرند كه سال ها او را فريفته اند. اما عشق، تجلّي فريباي حق است و جنگ، فريب ابليس. اين كجا و آن كجا... بازي ابليس و نرد عشق با ما. و ما بازيچه ميان خير و شر و اين «ماي» كوچك كه اين بازي را جدي گرفته است؛ در توهم كسب قدرت، ثروت، و باز هم ثروت براي قدرت. آدم مي كشد، ويران مي كند، مي سوزاند و توجيه مي كند اعمال قابيلي خود را. چقدر شيطاني است توجيه. اگر توجيه نبود، بشر نمي توانست سنگيني هبوط را بر دوش خود تحمل كند. قابيل نمي توانست برادرش را بكشد، چنگيز دستش آلوده به خون نمي شد و هيتلر تاريخ را به گند نمي كشيد و ما اعمال پليد خود را توجيه نمي كرديم. ما فلسفه توجيه داريم، برخي فلاسفه كوشيده اند جنگ و قدرت پرستي ما را توجيه كنند. اما با اين هم احساسي غريب سرشت ما را كه تنيده به قدرت طلبي است از جنگ بيزار مي كند. شايد آنچه ما را از جنگ متنفر مي كند، قطع حيات است؛ حياتي زيبا و دل انگيز كه حق هر كسي است. شايد آنچه ما را از جنگ بيزار مي كند، ويراني است؛ ويراني آنچه ساخته ايم؛ خانه، امنيت و آرامش. شايد زخم هاي به جا مانده از مرگ انسان هايي كه به آنان عشق مي ورزيم و... همه اينها مي تواند، معناي بيزاري از جنگ باشد. جنگي كه همواره يك طرفش متجاوز است و طرف ديگر آن كشته اين تجاوز: «هابيل و قابيل». اما اين زشتي ها صورت ظاهر جنگ است. آنچه ما را از جنگ بيزار مي كند باطنش است. مرگ، ويراني، تنهايي، بي خانماني، زشتي هاي التيام پذير جنگ هستند كه در بستر زندگي بالاخره التيام مي يابند. اگرچه سخت و دير. آنچه التيام نمي يابد و اگر يابد، حداقل، نسلي طول خواهد كشيد، باطن و لايه هاي پنهان جنگ است. چيزي كه ديده نمي شود اما اثرش مي ماند و ويران مي كند. جنگ خوي متجاوز را تحريك مي كند تا باز خون بريزد. آلوده بوي خون مي شود. او هر چقدر دستش را در تشت آب مي شويد، رنگ خون مي گيرد. خون بي گناه پاك نمي شود و وجدان خون ريز آرام نمي گيرد، مگر با توجيه. توجيه ابليس گونه كه سرآغاز عادت است. عادت به ددمنشي و خون ريزي. اين باطن جنگ است كه نفرت انگيز است: عادت به كشتن، لذت از كشتن و بعد «مرگ كسب و كار من است. »
از سوي ديگر جنگ تجاوزپذير را تحقير مي كند. اين همان باطن جنگ است. تحقير تاريخي. هنوز هم ما هند را مديون انگليس مي دانيم. مدنيت و فرهنگش را و در حرف هايمان يادمان مي رود، اين هند مادر تمدن دنياست. مادر دين دنياست. آن تحقير در حضور اين همه پيشرفت گم مي شود. جنگ سلطه گر و سلطه بر يك كشور آدم هاي يك كشور را پيش خودشان و در درون خودشان مي شكند. اين شكستن ملت، نسل ها ادامه خواهد يافت و هيچ سويه از پيشرفت مدرنيت، آن را التيام نمي بخشد.
مدرنيت راه خودش را مي رود و آن احساس فروريخته در درون آدم سلطه پذير راه تاريخي خودش را. جنگ و پيروزي و ترس از سلطه گر در ابتدا چهره زشت ما را برملا مي كند، دزدي ها و حقارت ها، ترس ها و خيانت هاي ما را متجلي مي سازد. پليدي هايي را رو مي آورد و هركس براي گريز از مصيبتي كه به او روي آورده براي ادامه بقا مي كوشد. او مي خواهد زنده بماند تا درون فرو ريخته اش را التيام بخشد. به خودش يادآوري كند زندگي و زيبايي هاي آن را دوباره مي سازد. او كوچك شده است، از گرسنگي برادرش را فروخته، او از ترس دشمن همسايه اش را لو داده. او براي به دست آوردن لقمه ناني، يا سرمايه اندكي عزت نفسش را زير پا گذاشته و فرش هموطنش را دزديده و به كول كشيده است. اين حقارت ها، در درون يك ملت رسوب مي كند و حقارت هاي تاريخي مي شود. اين زخم ها و حقارت ها هيچ ارتباطي به توسعه مدرنيت ندارد. مدرنيت راه عمودي خود را مي رود و حقارت در سرزميني كه سلطه را پذيرفته توسعه افقي دارد؛ افقي و ريشه دار: هيچ يك از ما مغول ها را نديده است. اما طعم حقارت از مغول ها را چشيده ايم. ما با مغول ها جنگيديم، با فرهنگمان. چون ابزار كاري ما آن زمان فرهنگمان بود، در برابر مغول هاي بيابانگرد. هيچ ملتي نمي تواند، سلطه گر را بپذيرد، حتي اگر از آن شكست بخورد. يا حتي از او استقبال كند. چون هيچ انساني نمي تواند با زخم به جا مانده از حقارت زندگي كند. همواره مي كوشد تا آن را التيام بخشد. و اينگونه است كه هيچ سلطه گري نمي تواند تا ابد سلطه گر بماند.
چون آدمي از جنگ و حقارت جنگ بيزار است.

حاشيه زندگي
• ويروس ساده مرگبار
دانشمندان به تازگي دريافته اند ويروس اسرارآميزي كه در هفته هاي گذشته جان بيش از ۱۵۰ نفر را گرفته نوع تازه اي از ويروس سرماخوردگي معمولي است. مقامات سازمان بهداشت جهاني با ابراز خرسندي از اين كشف اظهار داشتند كه به دانشمندان امكان خواهند داد تا تلاش خود را بر يافتن شيوه درمان و مداواي اين بيماري متمركز كنند. تاكنون حدود سه هزار نفر در بيش از ۲۰ كشور دنيا به اين بيماري مبتلا شده اند. نشانه هاي بيماري سارس، تب و اختلالات تنفسي، سرفه، تنگي نفس، درد عضلاني و كسالت است. در همين حال تيمي از ماموران سازمان بهداشت جهاني كه در مورد بيماري سارس در چين تحقيق مي كنند اجازه ورود به دو بيمارستان نظامي در پكن را يافته است. گمان مي رود قربانياني كه نام آن ها ثبت نشده در اين دو بيمارستان بوده باشند.

• اينترنت پر طرفدار
سايت هاي خبري در اينترنت در روزهاي جنگ عراق پرطرفدار شده بودند. در سرتاسر جهان مردم براي اطلاع يافتن از تازه ترين خبرهاي جنگ در عراق به طور بي سابقه اي به سايت هاي خبري در اينترنت مراجعه كرده اند. از جمله اين كه در بريتانيا تعداد كاربران اينترنتي در طول جنگ عراق به ميزان يك چهارم افزايش نشان داد. اين افراد براي آگاهي از تازه ترين خبرها به شماري از سايت هاي خبري مراجعه كرده اند. در روز پايين كشيدن مجسمه صدام حسين در بغداد سايت بي بي سي ۲۹ ميليون مراجعه داشته است. در اولين هفته جنگ ترافيك سايت خبري بي بي سي به ۱۴۰ ميليون رسيد كه دو برابر ركورد قبلي اين سايت پس از حوادث يازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ بود. از ميان سايت هاي ديگري كه كاربران به آن توجه نشان دادند شبكه خبري سي ان ان و همچنين جست وجوگر گوگل بوده كه شاهد ترافيك سنگين كاربراني بود كه به دنبال جنبه هاي مختلف اخبار جنگ بوده اند. با توجه به ميزان مراجعه به سايت فارسي از ابتداي ماه آوريل تاكنون انتظار مي رود كه تعداد كل مراجعه به سايت به حدود ۱۰ ميليون يعني دو برابر پيش از جنگ برسد. ميزان مراجعه به سايت تايمز ۴۴ درصد افزايش يافت و در مورد تلگراف اين رقم ۴۹ درصد بود.

• پيگيري پارازيت ها
وزارت پست و تلگراف و تلفن موظف به پيگيري و توقف فعاليت دستگاه هاي ارسال پارازيت بر روي امواج ماهواره شد. علي اكبر موسوي خوئيني نماينده مجلس گفته به دنبال اخباري كه از پخش پارازيت هاي ماهواره اي قوي در داخل و حومه شهر تهران به سمت ما رسيد، ما از وزارت پست و تلگراف و تلفن به عنوان متولي حراست از فضاي فركانسي كشور خواستار پيگيري شديم كه اين وزارتخانه وجود اين تجهيزات را در چند نقطه تهران به صورت ثابت و سيار و با توان هاي متفاوت محرز دانست... در صورتي كه اين اقدامات نتيجه مطلوبي ندهد ناگزيريم سازمان و دستگاهي را كه خودسرانه اقدام به اين كار كرده است به مردم معرفي كنيم.

قضاوت آمريكايي ـ ۶۶
مالكيت و مديريت زندان
در ايران هيچ زندان خصوصي اي وجود ندارد، با اين تفاوت كه پيش از انقلاب سال ،۵۶ زندان ها در اختيار نيروي انتظامي و شهرباني بود (به جز زندان اوين كه زنداني امنيتي و در اختيار ساواك بود). پس از انقلاب زندان ها در اختيار وزارت كشور بود و چون نيروي انتظامي نيز تحت نظر وزير كشور قرار داشت، نگهداري از زندان ها نيز در اختيار آن بود. در دهه دوم جمهوري اسلامي، زندان ها به قوه قضاييه واگذار شد. ايده هايي همچون واگذاري زندان ها به شهرداري ها و شوراي شهر نيز در مجلس ششم مطرح شد كه بار بودجه زندان ها را نيز از دوش دولت برمي دارد. در ايران مسئله تبعيض نژادي در زندان ها مانند آمريكا وجود ندارد.
عامل رشد جمعيت زندان
در ايران نيز مانند آمريكا مهم ترين عامل رشد جمعيت زندان ها جرايم مربوط به مواد مخدر است به گونه اي كه ۶۰ درصد از زندانيان را محكومين مربوط به مواد مخدر تشكيل مي دهند.
برنامه هاي زندان
طبق مواد فصل چهارم آيين نامه، سوادآموزي به بي سوادان، ادامه تحصيلات در مقاطع مختلف تحصيلي در زندان، و آموزش هاي فني، حرفه اي و مذهبي انجام مي گيرد. طبق ماده ۱۳۹ استفاده از كتابخانه مجهز زندان براي زنداني مجاز است و طبق ماده ۱۴۱ استفاده از مجلات و روزنامه هاي مجاز در داخل زندان بلامانع است. اين ماده با وجود اهميتش هيچ گاه اجرا نمي شد و فقط دو، سه روزنامه حكومتي در زندان ها مجاز بود اما از سال ۱۳۸۰ به بعد ورود انواع روزنامه ها و مجلات داراي پروانه انتشار به زندان به تدريج آزاد شده است. امكانات ورزشي، استخر و شركت در مسابقات ورزشي نيز در زندان وجود دارد. تمام بندهاي زندان به جز سلول هاي انفرادي نيز داراي تلويزيون و راديو هستند.
آزادي مذهبي
طبق ماده ۱۴۴ و ۱۴۵ زندانياني كه پيرو اديان ديگر باشند مي توانند به كتاب آسماني خود عمل كنند و آن را داشته باشند و نماينده مذهبي او مي تواند در زندان حضور يافته و در اجراي آداب و مسائل مذهبي او را هدايت و ارشاد نمايد.
عفو و كاهش مجازات
در زندان هاي آمريكا زنداني از حق آزادي مشروط برخوردار است. تعليق مجازات هم براي آنان كه حكم زندانشان اجرا نشده وجود دارد. در ايران فرصت هاي بيشتري براي رهايي از زندان وجود دارد. عفوهاي مناسبتي كه در طول سال معمولاً به يازده مورد مي رسد و توسط هيأت عفو پس از گذراندن مدتي از محكوميت، زندانيان واجد شرايط به قوه قضاييه معرفي مي شوند و رئيس قوه قضاييه طبق اصل ۱۱۰ قانون اساسي كه عفو را جزو اختيارات رهبري قرار داده طي نامه اي به حضور رهبري و اعلام موافقت ايشان زندانيان را عفو مي نمايد. اين نوع از عفو را كه فهرستي از زندانيان مشخص شده و مورد عفو قرار مي گيرند عفو موردي مي نامند كه در مناسبت هاي مختلف سال مانند ولادت پيشوايان ديني صورت مي گيرد. يك عفو بخشنامه اي ساليانه نيز وجود دارد كه معمولاً هر ساله به مناسبت سالگرد پيروزي انقلاب در ۲۲ بهمن انجام مي گيرد. در اين نوع عفو، اعلام مي شود كليه زندانياني كه محكوميت تا يك سال دارند در صورت سپري كردن يك چهارم و آنان كه از يك تا ۵ سال محكوميت دارند در صورت سپري كردن يك سوم و آنان كه از ۵ تا ۱۵ سال محكوميت دارند يا بالاي ۱۵ سال تا ابد با گذراندن مقدار معين شده در بخشنامه عفو از زندان آزاد مي شوند. برخي جرائم مانند آدم ربايي، قاچاق موادمخدر و جرائم امنيتي استثنا مي شوند. در كليه موارد عفو، مجازات زنداني پاك مي شود.
نوع ديگري از آن، آزادي مشروط است كه در آمريكا Parole ناميده مي شود. شوراي طبقه بندي زندان براساس حسن رفتار زنداني و گزارشاتي كه مراقبان و ماموران از زنداني مي دهند پس از سپري شدن نيمي از محكوميت، آزادي مشروط را اعطا مي كنند. اگر زنداني مرتكب جرم جديدي شود، دوباره به زندان بازگردانده شده و بقيه محكوميت را مي گذراند. احكام تعليق مجازات نيز توسط قضات مورد استفاده قرار مي گيرد.
مرخصي و ملاقات
فرصت هاي ديگري كه براي زندانيان در ايران وجود دارد اعطاي مرخصي است. زندانياني كه در زندان باز نگهداري مي شوند مي توانند مشمول «راي باز» شوند يعني راي زنداني به صورت باز است و او هفته اي يك بار يا دو هفته يك بار روزهاي پنج شنبه و جمعه نزد خانواده خويش مي رود. علاوه بر اين از مرخصي هاي ساليانه نيز استفاده مي كند. مرخصي هاي ساليانه براي آنان كه راي باز نيستند از اين قرار است كه زنداني در هر ۶ ماه از ۵ تا ۶ روز مرخصي مي رود و در آغاز سال نو نيز يك هفته به او مرخصي داده مي شود كه ساليانه ۳ نوبت مي شود. ماده ۲۰۶ آيين نامه زندان با توجه به اصلاحيه مورخ
۱۱/۴/۸۱ مندرج در روزنامه رسمي ۱۶۶۱۳ اين امتياز را گسترده تر ساخته و آمده است:
«ماده ۲۰۶ - در مواردي كه زنداني پس از تحمل حداقل دو ماه از محكوميت حبس به تشخيص مسئول زندان مربوطه از شخصيت و اخلاق و رفتار مناسبي برخوردار باشد رئيس حوزه قضايي و يا قاضي ناظر زندان مي تواند هر ماه در قبال اخذ تامين لازم حداكثر ۵ روز به طور پيوسته و يا ناپيوسته به او مرخصي اعطا نمايد.
تبصره ۱ - در صورت احساس نياز بيشتر اين مرخصي تا حداكثر ۵ روز ديگر در هر ماه قابل تمديد است.
ماده ۲۱۵۰ - محكومين به سرقت مسلحانه، جاسوسي، اقدام عليه كشور، داير كردن مراكز فساد و فحشا هرگونه شرارت و آدم ربابي جرايم سياسي و كليه مجرميني كه به جهت اجراي حكم قصاص و يا حد و اعدام در زندان نگهداري مي شوند از شمول اعطاي مرخصي مستثني هستند مگر با تشخيص رئيس دادگستري استان. »

زندگي
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |