گرهارد والدهر
ترجمه: امير عليزاده
مايكل جردن روز چهارشنبه براي سومين بار از بسكتبال خداحافظي كرد. ظاهراً اين بار جدي تر از دفعات پيش است. دوره اول كه از ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۳ به طول انجاميد «دوره اوج» The Climp نام گرفت. دوره دوم از ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ بود كه به «بازگشت» The Return معروف شد. دوره سوم نيز در هزاره جديد بود كه از ۲۰۰۱ آغاز شد و چهارشنبه گذشته به پايان رسيد. اين دوره در نهايت دوره «بي قراري و بي تابي» The Itch لقب گرفت.
دو دوره اول به شش قهرماني در NBA به همراه گاوميش هاي شيكاگو منجر شد و نام مايكل جردن را بالاي بلندترين قله هاي افتخار و شهرت قرار داد. اما دوره سوم مبهم است و مورد تجزيه و تحليل كارشناسان قرار گرفته است.
• • •
فيلادلفيا، مركز First Union،خيابان South Board. مايكل جردن روز چهارشنبه در اينجا آخرين بازي خود را انجام داد و همان طور كه پيش بيني مي شد استاديوم پر شده بود. «عالي جناب پرنده» درآمدزاترين بازيكن تاريخ NBA بوده و مسلم است كه تلويزيون مسابقه خداحافظي اش را مستقيم پخش كند. جشن هاي خاصي نيز در نظر گرفته شده بودند كه در وداع هر بزرگي عادي هستند.
روي بوردهاي تبليغاتي۹۵ Interstate هم كه به ورزشگاه منتهي مي شود، بزرگ نوشته شده بود: «كس ديگري در اين كفش ها جا نخواهد داشت. از اين خاطرات متشكريم.»
مايكل جردن بسكتبال را كنار گذاشت. براي سومين بار، اما اين دفعه براي هميشه. چند ماه پيش در جواب شايعاتي مبني بر بازگشت مجدد او در آينده گفته بود: «خير، ديگر به هيچ وجه امكان ندارد كه من دوباره برگردم. » به هنگام دومين استعفاي خود در سال ۱۹۹۸ نيز چنين حرفي زده بود. اما از آن زمان پنج سال گذشته، ضمن اين كه آن موقع گفته بود كه ۹/۹۹ درصد ديگر باز نخواهد گشت. يعني احتمال ۱/۰ درصد به حقيقت پيوست و «عالي جناب پرنده» يك بار ديگر بند كفش هايش را بست. اين بار براي واشنگتن ويزاردز. هنگامي كه اين تصميم را گرفت ۳۸ سال داشت و به گفته خودش نسبت به تيم جوان خود احساس مسئوليت مي كرد. «روزي آنچه كه آن ها از من مي آموزند به كارشان خواهد آمد.»هم اينك مي توان از خود پرسيد كه آيا جردن دوبار زود خداحافظي كرد يا اين كه يك بار دير بازگشت؟
تنها چيزي كه مشخص است اين است كه بازي خداحافظي جردن و مراسم وداع با او يJordan,The Final دراماي تكان دهنده اي نبود. هنگامي كه دوشنبه پيش در مركز MCI آخرين بازي خانگي خود را براي جادوگرهاي واشنگتن انجام مي داد، دونالد رامسفلد وزير دفاع آمريكا نيز آمده بود. رئيس پنتاگون همان پرچمي كه روز يازده سپتامبر ۲۰۰۲ به ياد عمليات تروريستي يك سال قبل از آن بربام ساختمان پنج ضلعي واشنگتن برافراشته شده بود را به جردن اهدا كرد، تماشاچيان با تشويق هاي ممتد و پرشور خود با ستاره خود خداحافظي كردند. اما همه اين صحنه ها همانند فيلم خوبي بود كه يك بار آن را ديده اي و تمام قسمت هاي آن را به خوبي مي شناسي، جردن در آن مسابقه ۲۱ امتياز كسب كرد، اما ويزاردها با نتيجه ۹۳ بر ۶۹ مغلوب نيويورك نيكس شدند. تيمي كه مثل خودشان جزو تيم هاي متوسط NBA است. كل بازي و مراسم برنامه ريزي شده حتي ذره اي هم بيننده را احساساتي نمي كرد.
نشريه Sports Illustrated پس از دومين خداحافظي جردن در سال ۱۹۹۸ نوشت: «او همانند خورشيد زمستاني است. آن قدر تابناك است كه چشم آدمي را به درد مي آورد.»
روزنامه نيويورك تايمز نيز پاييز گذشته هنگامي كه جردن اعلام كرد سرانجام از بسكتبال كناره گيري خواهد كرد، يك يادداشت را به او اختصاص داد.
«اولين خداحافظي جردن در سال ۱۹۹۱ مثل يك شوك بود. او پس از سه عنوان قهرماني با شيكاگو بولز از فوق ستاره بودن خسته شده بود، علي الخصوص پس از قتل پدرش. تصميم او در آن زمان براي همه قابل فهم و در عين حال ناگوار بود. » خود او بعدها گفت كه هيچ گاه جاي خالي بسكتبال را در زندگي اش مثل آن دوران احساس نكرده بود. به همين خاطر سال ۱۹۹۳ بازگشت و سه بار ديگر با شيكاگو قهرمان شد. اما پايان دوره دوم ديگر كسي را متحير نكرد. جردن پس از دومين كناره گيري خود گفت: «خداحافظي در سال ۱۹۹۸ تصميم من نبود. بول ها برنامه جديدي براي نوسازي تيم داشتند كه من در آن، جايي نداشتم. » در آن زمان جردن ۳۵ ساله اختلافات اساسي با مديريت بولز داشت. چنين مسائلي پيش مي آيند، اما اين كه جردن چرا دوباره تصميم به بازگشت گرفت، بر مي گردد به اين كه سرمايه گذاري هاي او به عنوان يكي از صاحبان جديد و مدير باشگاه واشنگتن ويزاردز دچار ركود شده بود.سال ۲۰۰۱ بازگشت و ميانگين حضور تماشاچي را در MCI، استاديوم ويزاردز، به ميزان ۳۲ درصد افزايش داد. بهترين بسكتباليست تاريخ هميشه يك تاجر بزرگ نيز بوده است.
دوشنبه پيش آلن هوستن از تيم نيويورك نيكس كه به واشنگتن آمده بود گفت: «اي كاش مايكل همان تصويري كه ما در سال ۱۹۹۸ از او داشتيم را به حال خود وامي گذاشت.»
اين تصوير ششمين بازي ميان بولز و يوتاجز در فينال بود. يك تصوير كلاسيك: شيكاگو بولز عقب است و ثانيه ها مي روند. يوتا در آستانه پيروزي است. اگر اين اتفاق مي افتاد سرنوشت قهرماني آن فصل به بازي هفتم كشيده مي شد. اما جردن! پرش، شوت و ورود توپ به سبد. آخرين حركت مسابقه كه منجر به ششمين قهرماني بولز شد. هوستون مي گويد كه اين تصوير در كتاب ها و افسانه ها جا دارد، در صورتي كه در اين دو سال وجهه اسطوره اي اش كمي لطمه خورد حتي به ثمر رساندن ۴۰ امتياز در يك مسابقه در ۴۰ سالگي، به عنوان اولين بازيكن در NBA، هم نتوانست مانع اين آسيب شود. يك ركورد ديگر شركت در مسابقه All Star براي چهاردهمين بار بود. مكمل همه اين افتخارات اين بود كه او در هر مسابقه به طور ميانگين ۱/۲۰ امتياز كسب كرد و از هر دو شوت يكي را وارد سبد مي كرد و اين كه به گفته تري ليونز كارشناس NBA هنوز هم بهترين بازيكن ويزاردز است.
اما مگر ويزاردز كه هستند؟ اسطوره جردن با پيروزي و افتخار زينت شده، با توانايي هاي خارق العاده جسماني و اعصابي پولادي در مواقع حساس. تنها شش عنوان قهرماني، پنج بار بهترين بازيكن NBA، ده بار بهترين شوت زن ليگ و ميانگين ۲/۳۱ امتياز در يك فصل باقي مي مانند. يك شب ۶۹ امتياز در يك مسابقه كسب كرد. اما همه اين ها در ورزش كه زندگي سريعي دارد، گذشته هستند. ورزشي كه امروز قهرماناني متفاوت دارد. مثل اونيل، برايانت، مك گريدي، يائومينگ يا درك نويتسكي. دان چني مربي نيويورك نيكس كه در روزگاري مايكل جردن كابوسشان بود پيش از بازي دوشنبه با واشنگتن گفت: «ما شبي تاريك را براي او رقم خواهيم زد و به او اجازه نخواهيم داد تا در شب خداحافظي خود ۴۰ تا ۵۰ امتياز را به ثمر رساند. » بدون زحمت مقابل مردي ايستادند كه روزي لري برد در مورد او مي گفت: «روح است در لباس مايكل جردن. » اما او ديگر پرواز نمي كند، نيروي جاذبه از او پيشي گرفت.
زوددويچه سايتونگ