كار من اين است كه براي بازيكنان رئال بهترين شرايط ابراز استعداد را فراهم كنم در ضمن تلاش مي كنم تا هميشه به قوانين تاريخي باشگاه احترام بگذارم يعني اين كه يك فوتبال تهاجمي را به نمايش بگذارم
سهيلا قاسمي
ويسنته دل بوسكه از سال ۱۹۹۹ در راس باشگاه اسپانيايي رئال قرار گرفته و به راحتي توانسته با رختكن ستاره ها و روحيه آنها كنار بيايد. تيم او روز چهارشنبه در زمين منچستر يونايتد يكي از زيباترين بازي هاي اروپايي را به معرض نمايش گذاشت.
• • •
باز هم يك بار ديگر دل بوسكه در خاك انگلستان و در زمين منچستر، براي رسيدن به يك مرحله نيمه نهايي ديگر در جام قهرمانان به مبارزه پرداخت. ويسنته دل بوسكه ۵۳ ساله، كه چهار سال است مربيگري رئالي ها را به عهده دارد براي رسيدن به هر افتخاري در اروپا آماده است. هر موفقيتي براي اين مربي سرشار از آرامش افسانه اي طبيعي است.
شكم گرد و برآمده، لبخندي آميخته با شرم، سبيل جو گندمي و روحيه اي سرشار از شور و حرارت. دل بوسكه در ميان فوتباليست هاي باشگاه رئال مادريد كه پس از جلسات تمريني به سراغ خودروهاي باشكوه و مدرن خود مي روند، بيشتر به يك پدربزرگ مهرباني كه در ميان ستاره ها سردرگم مانده شبيه است.
اين تصوير او واقعاً فريبنده است. هيچ كس به خوبي اين مرد پنجاه ـ شصت ساله با وضعيت جسماني اي كه او را قادر به هر كاري مي سازد، با كاركرد خانه سفيد مادريدها آشنا نيست.
داستاني عاشقانه
بين ويسنته دل بوسكه و رئال مادريد داستاني عاشقانه با قدمتي ابدي در جريان است. از وقتي كه اين مرد استثنايي در سال ۱۹۵۰ در سالامانكا به دنيا آمد و در سن نوجواني، موقعي كه در حدود ۱۶ سال سن داشت براي داخل شدن در تيم ذخيره باشگاهي كه پرافتخارترين باشگاه اروپا به حساب مي آمد راهي پايتخت اسپانيا شد، اين داستان هم آغاز شد.
دل بوسكه، بهترين بازيكن مياني كه در باشگاه رئال پرورش يافت تنها دو بار آن هم در حد بسيار كمي نسبت به باشگاهي كه در قلبش جاي داشت، بي وفايي كرد: در سال ۱۹۶۰ يك فصل به كاستيون امانت داده شد. سپس دو سال به كوردوئه رفت و در سال ۱۹۶۳ به رئال بازگشت تا براي هميشه در آنجا بماند. يازده سال در كنار كاماچو، خوانيتو، اشتليكه و سانتيانا پيراهن سفيد بر تن كرد. ماريانو گارسيامون دروازه بان سابق اين تيم به خاطر مي آورد: «در آن دوران، دل بوسكه شخصيتي بود كه براي حل مشكلاتمان مي توانستيم رويش حساب كنيم. »
ويسنته دل بوسكه به محض اين كه كارش به عنوان بازيكن به پايان رسيد، مسئوليت تيم هاي جوانان باشگاه را به عهده گرفت. «تكنسين هايي مثل ميلان ميلژانچ و ووژادين بوسكوف تاثير زيادي روي من داشتند و انگيزه مربي شدن را به من القا كردند. . . »
دل بوسكه به همراه كانترا (تيم ذخيره) طي سال ها تبديل به يك تكنسين شايسته و كامل براي به عهده گرفتن كارهاي داخلي باشگاه مادريد شد. او كسي بود كه در سايه و پشت پرده كار مي كرد و اصلاً در فكر ظاهر شدن در خط اول نبود. اما زماني كه رئال افت كرد، فوراً براي نظم بخشيدن به خانه سفيد رئالي ها از او دعوت كردند. سال ۱۹۹۴ جانشين بنيتو فلورو شد و سپس دوباره پيش جوانانش بازگشت.
دو سال بعد، به جاي خورخه والدانو هدايت تيم اول را در دست گرفت. اين دو تجربه كوتاه در خط اول، مهر تاييدي بر استعداد بي نظير او در سازماندهي و آرام كردن بازيكنان بود.
نوامبر سال ،۱۹۹۹ رئال در بحران فرو رفت. جان توشاك ولزي به طور ناگهاني باشگاه را ترك كرد و يك بار ديگر ويسنته دل بوسكه در راس قرار گرفت. اما اين بار، اين مرد سبيلو ديگر از بازي در نقش يك منجي خوشحال نبود. او سعي كرد سيستم خود را به تيم تحميل كند.
فرناندو ردوندو واستيومك منمن را در ميانه زمين قرار داد و به روبرتو كارلوس و رائول نيز مسئوليت هاي جديدي محول كرد. شش ماه بعد، رئال او در برابر والنسيا و روي چمن زمين سن دوني قهرمان ليگ قهرمانان شد. آخرين پيروزي مادريد در معتبرترين جام اروپايي در سال ۱۹۶۶ به دست آمده بود. دل بوسكه پس از اين همه سال يك قهرماني ديگر در جام قهرمانان به برگ افتخارات باشگاه اضافه كرده و بعد شاهد حضور بزرگ ترين فوتباليست هاي جهان از زين الدين زيدان گرفته تا رونالدو ولوئيز فيگو به رئال محبوبش بود. ميشل سالگادو مدافع اين تيم مي گويد: «ويسنته فرد ساده لوحي نيست.
او مي داند كه در انتخاب بازيكنان جديد تصميم گيرنده اصلي نيست. به عنوان مثال دو سالي مي شود كه مدام بيهوده درخواست ورود يك مدافع مركزي بزرگ را مي دهد و به جاي آن مدام مهاجم استخدام مي شود. اين مسئله موجب مي شود كه دل بوسكه تمام سعي خود را بكند تا تيم را با تعادل و هماهنگي بيشتري اداره كند.»
ويسنته دل بوسكه مي گويد: «من خودم هم مثل يك كارمند هستم و به همين دليل هدايت همه چيز به عهده ام نيست. رئيس باشگاه به نقل و انتقالات بازيكنان مي پردازد و كار من اين است كه براي بازيكنان رئال بهترين شرايط ابراز استعداد را فراهم كنم. در ضمن تلاش مي كنم تا هميشه به قوانين تاريخي باشگاه احترام بگذارم يعني اين كه يك فوتبال تهاجمي را به نمايش بگذارم. »
او با اطمينان ادامه مي دهد: «من هميشه مراقبم كه جو حاكم بهترين شكل ممكن باشد. اما برخلاف شايعاتي كه در همه جا پيچيده و هدايت رئال را كاري فرسوده جلوه مي دهد، بايد تاكيد كنم زماني كه با حرفه اي هاي بزرگ و باهوشي كار مي كنيم همه چيز به آساني پيش مي رود. حقيقت تلخ و تحمل ناپذير اين است كه طي چندين روز زماني كه تيم ملي مشغول برگزاري مسابقات مهمي است، از چهارده بازيكن خوب تيم محروم شويم. »
يكي از ويژگي هاي مهم ويسنته دل بوسكه اين است كه فضاي بسيار آرامي را در داخل يك تيم متشكل از شخصيت هاي بسيار قوي حاكم ساخته است. فرناندو هيرو، كاپيتان رمزآميز تيم مي گويد: «او بي آنكه صدايش را بالا ببرد مي تواند همه ما را متقاعد كند» كلود ماكلله در ادامه سخنان او مي افزايد: «دل بوسكه شخص بسيار سخت گيري است. او از آن نوع شخصيت هايي است كه مي تواند احترام سايرين را به خود جلب كند. »
چنين ويژگي منحصر به فردي براي باشگاهي مثل رئال كه برخورد و اختلاف در آن كم نيست، بسيار ضروري به نظر مي رسد. دل بوسكه طي سال ها انتخاب هايي انجام داده كه برخي بازيكنان از آن بسيار ناراضي بوده اند. پس از ورود رونالدو، فرناندو مورينتس نيمكت نشين شد و اين امر به اختلاف شديدي ميان او و دل بوسكه دامن زد.
اما ويسنته دل بوسكه شايستگي هاي بسياري دارد. او اصلاً فرد لجبازي نيست. در آغاز ماه آوريل، رئال با رايو وايكانو مشكل داشت. فرناندو مورينتس كه حدود دو ماهي مي شود در تيم اول بازي نكرده بود و روي نيمكت ذخيره ها قرار داشت، عصباني بود.
دل بوسكه در هفت دقيقه باقي مانده تا پايان بازي رونالدو را بيرون آورده و فرناندو مورينتس را جايگزينش كرد. گل او در آخرين لحظات رئال را پيروز كرد. در نظر مردم دل بوسكه با اين كار يك بار ديگر ثابت كرد كه سرمربي زيرك و آرامش بخشي است.
دو سال پيش مدير باشگاه يعني فلورنتينو پرز گفته بود: «اگر ويسنته بخواهد مي تواند تا ۱۵ سال ديگر مربي رئال باشد. » اين مربي در مقابل لبخندي تحويل داده بود. همه مي دانيم كه دل بوسكه فرد ساده لوحي نيست. او همه چيز را پيش بيني مي كند. به همين دليل اخيراً با يك وكيل در مورد قراردادهاي بعدي اش مشورت كرده است. او مي گويد: «زمانه عوض شده است دنياي فوتبال حرفه اي تبديل به دنياي تجارتي شده كه بايد نسبت به تك تك جزييات آن دقت داشت. » البته آنچه كه واضح و روشن است اين است كه رئال مادريد متمول مربي افتخارآفريني مثل دل بوسكو را راضي نگه خواهد داشت.
با توجه به پول هاي هنگفتي كه باشگاه رئال بابت خريد لوئيس فيگو، زيدان و رونالدو پرداخته قطعاً رقم قرارداد دل بوسكه آن قدرها به سيستم مالي مادريدي ها فشار نخواهد آورد.
در واقع نبوغ ذاتي دل بوسكه براي جمع و جور كردن اين همه ستاره آن قدر راضي كننده بوده كه بعيد نيست باشگاه رئال براي حفظ او پول زيادي هم خرج كند. البته شرايط فعلي دل بوسكه با زماني كه فصل اخير لاليگا آغاز شده بود تفاوت زيادي كرده است. در هفته هاي اول فصل ۳-۲۰۰۲ وقتي رئال مادريد نتوانست در جمع سه تيم اول لاليگا قرار بگيرد، آشكارا انتقاداتي عليه وي به گوش مي رسيد. بسياري از كارشناسان فوتبال اروپا او را به مثابه دلقكي كه براي خوشايند ستاره ها فيگورهاي مختلف مي گيرد مي پنداشتند. آنها اعتقاد داشتند كه دل بوسكه كار خاصي در رئال انجام نمي دهد و هر باشگاه ديگري مثل رئال هم با داشتن اين همه ستاره مي تواند قهرمان باشد. اما دل بوسكه با صبر و حوصله هميشگي اش اين اظهارنظرها را شامل مرور زمان كرد و رفته رفته به پله هاي بالايي جدول و در نهايت صدر آن چسبيد.
شايد دو ماه قبل خيلي ها فكر مي كردند حالا نوبت قهرماني به رئال سوسيه داد رسيده باشد اما دل بوسكه با نفوذپذيري در روح و روان ستاره ها همه چيز را تغيير داد، حالا ديگر اميد اول قهرماني در لاليگا و ليگ قهرمانان اروپا رئال مادريد است. اين پيش بيني وقتي تقويت شد كه رئال در دو بازي مافوق تصور توانست منچستر يونايتد را شكست داده و به نيمه نهايي صعود كند.
صرف نظر از بازي رويايي رئال در سانتياگو برنابئو، تركيب جالب و در عين حال متفاوت اين تيم در اولدترافورد بود كه گوتي و مك منمن را در كنار يكديگر آزمايش مي كرد. اگر چه بازي اين دو زير سايه گلزني هاي رونالدو كم رنگ شد اما خود رونالدو هم مي داند كه تمام فضاهاي ايجاد شده براي حركات فريبنده او حاصل بازي اين دو در كنار هم بود.
به هر حال وقتي رونالدو و پس از گلزني دست هايش را مثل هميشه به سوي تماشاگران نشانه مي رفت دل بوسكه در كمال آرامش و در حالي كه دست راستش را زير چانه اش گذاشته بود به ديدار نيمه نهايي فكر مي كرد. گويي خواب گلزني هاي رونالدو را ديده بود.
لوموند