دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۳۵- April, 28, 2003
وحشت شرقي
نگاهي به منشا و پيامدهاي بيماري سارز
009390.jpg

گروه علم ـ ترجمه، زينب همتي: به نظر مي رسد تلاش ها براي مهار ويروس آنفولانزاي سارز بيهوده باشد. در صورتي كه اقدامات اساسي براي مهار بيماري سارز زودتر از اين انجام مي گرفت اين امكان وجود داشت كه بتوان بيماري را در نطفه خفه كرد. وليكن تاخير كشورها در اعلام اخبار مربوط به بيماري جديد به علت ترس از پيامدهاي اقتصادي آن و عدم قاطعيت مقامات بهداشت جهاني همه و همه باعث شدند كه بيماري به صورت اپيدمي درآمده و در سراسر دنيا گسترش يابد. سندرم عفونت حاد دستگاه تنفسي يا سارز در اواخر نوامبر سال ۲۰۰۲ در استان گوآنگ دانگ واقع در جنوب چين شيوع يافت. در ماه مارس، ليوجيانلون (L.Jianlun) ۶۴ ساله و پروفسور پزشكي كه خدمات بسياري را در جهت مهار بيماري هاي واگير انجام داده بود براي گذراندن ماه عسل به هنگ كنگ مسافرت كرد. او اندكي پس از رسيدن به هنگ كنگ دچار تب شده و مستقيماً به بيمارستان مارگارت پرينسس مراجعه و تقاضاي ايجاد وضعيت قرنطينه براي خود كرد. كاركنان بيمارستان كه تنها شايعاتي را در مورد بيماري مرموز جديد شنيده بودند با مشاهده وضعيت ليوجيانلون اطمينان يافتند كه بيماري ذات الريه مرموز در استان گوآنگ دانگ شيوع يافته است. كاركنان بيمارستان با دقت كافي شرايط قرنطينه را رعايت نكرده و خودشان نيز به اين بيماري مبتلا شدند. نه نفر از ميهمانان ساكن در هتل متروپل، جايي كه ليو جيانلون در آنجا ساكن بوده و به بيماري مبتلا شده بود، نيز به اين بيماري مرموز مبتلا و سارز را به كشورهاي سنگاپور، كانادا، ويتنام و بيمارستاني ديگر در هنگ كنگ منتقل ساختند. در صورتي كه كاركنان بيمارستان به وخامت مشكل پي برده بودند ممكن بود اقدامات شديدتري را در جهت كنترل و مهار بيماري صورت دهند و اگر دولت چين زودتر از اين وارد عمل شده بود، اين امكان وجود داشت كه سارز تنها به استان گوآنگ دانگ محدود شود. حالا نيز شايد كمي دير باشد كه بتوان از انتشار آن جلوگيري به عمل آورد.
سازمان بهداشت جهاني در جنوا داراي شبكه جهاني همه گيري و بازتاب (GOARN) است. اين شبكه اطلاعات مربوط به اپيدمي هاي مختلف را از سراسر نقاط جهان جمع آوري و براساس اين اطلاعات، ليست شايعات مربوط به اپيدمي مختلف را تهيه و اين ليست را براي تاييد به مقامات بهداشت محلي تحويل مي دهد. چنين ليستي پس از ايجاد شايعاتي مبني بر شيوع نوع جديدي از آنفولانزا در چين تهيه شد. اما پس از آن سيستم دچار نقض وحشتناكي شد. جك وودال، رئيس ProMed كه يك سايت خبري اينترنتي براي بيماري هاي جديد است، مي گويد: «شبكه جهاني همه گيري و بازتاب تنها در صورت درخواست كشورها به آنها وارد مي شود. » GOARN تحت هيچ شرايطي بدون موافقت و اجازه كشور درگير بيماري مجاز به افشاي اطلاعات مربوط به آن نيست.
009545.jpg

وليكن دولت چين تا اواخر ژانويه هيچ گونه اطلاعاتي به پزشكان اين كشور در مورد بيماري جديد ندارد. حتي پس از اطلاع پزشكان از قضيه فوق از آنها خواسته شد كه از افشاي اخبار مربوط به اين بيماري جلوگيري كرده و حتي مجاز به در ميان گذاشتن اين موضوع با پزشكان هنگ كنگي نبودند. علاوه بر اين مقامات بهداشتي گوآنگ دانگ از علني شدن بيماري قبل از سال نوي چيني هراس داشتند چرا كه معتقد بودند اين مسئله مي تواند پيامدهاي ناگواري بر اقتصاد اين منطقه داشته باشد. در تاريخ دهم فوريه، اخبار مربوط به شيوع ذات الريه در چين به ProMed پست شد. روز بعد، شايد تصادفاً و به احتمال زياد غيرتصادفي، بالاخره دولت چين سازمان بهداشت جهاني را از شيوع بيماري جديدي در چين مطلع و از آنها خواست يك تيم كارشناسي را به چين اعزام كنند. اين اولين بار نيست كه كشوري به شيوع بيماري تنها پس از پست اطلاعات مربوط به آن ProMed اعتراف مي كند.
سازمان بهداشت جهاني يك تيم كارشناسي را روانه چين كرد. اما دولت چين تنها مجوز ورود به پكن را براي آنان صادر كرد. بنابراين اطلاعات كاملي از اين بيماري به دست نيامد. به هر حال، بيماري به هنگ كنگ و اطراف آن گسترش يافت. در تاريخ پانزدهم مارس، سازمان بهداشت جهاني، آماده باش جهاني اعلام كرده و خواستار اعزام نيرو به استان گوآنگ دانگ چين شد. دولت چين تا هفته گذشته از ورود اين تيم كارشناسي به چين ممانعت به عمل آورد. در همين حال، تعداد مبتلايان به بيماري جديد از چند صد نفر به بيش از هزاران نفر افزايش يافته و حتي ويروس به استان هاي دور از مركز مثل سي چوآن، كه از نظر بهداشتي عقب مانده تر از گوآنگ دانگ است انتشار يافت. اگر دولت چين به كارشناسان سازمان بهداشت جهاني بسيار پيشتر از اين اجازه ورود به چين را مي داد آيا مي توانستند مثمر ثمر واقع شوند؟ جواب كارشناسان اهل فن مثبت است. علي رغم اينكه گروهارلم براندت لند رئيس سازمان بهداشت جهاني كه اكنون استعفا داده است، به طور علني از دولت چين انتقاد كرد اما سران ساير كشورها به علت ترس از برهم خوردن همكاري ميان آنها و چين به طور علني هيچ اعتراضي به دولت چين نكرده اند. مقامات چيني تلويحاً اعلام كرده اند كه بيماري سارز در ابتدا در ميان كاركنان بيمارستان شيوع يافته است. در صورتي كه همان موقع با اين بيماري مقابله مي شد اين بيماري، كنترل و حتي از ميان برداشته مي شد. شيوع ابولا، كه از نظر الگوي انتشار مشابه بيماري سارز است، به همين شيوه تحت كنترل درآمد. وليكن ظاهراً مقامات چيني به هيچ وجه به اين نكات توجه نداشته اند. سازمان بهداشت جهاني قريب به ۱۰ سال است كه سعي مي كند دولت هاي عضو را متقاعد كند تا با اعطاي قدرت هايي به اين سازمان، آن را براي مقابله با چنين اپيدمي هايي ياري كنند. در واقع مي توان گفت سازمان بهداشت جهاني، همانند بازرسين بين المللي كه حق تحت نظر گرفتن معاهدات بين المللي اسلحه را دارند اين حق را دارد كه از كشورهاي جهان در خصوص شيوع انواع اپيدمي ها و دادن اطلاعات در اين زمينه توضيحاتي را بخواهد. وليكن مقامات اين سازمان معتقدند كه بسياري از كشورها من جمله ايالات متحده آمريكا هيچ وقت به آنها چنين حقي را نخواهند داد. سازمان بهداشت جهاني از كشورهاي مختلف خواسته است كه به هنگام شيوع انواع اپيدمي ها سلسله مراتب تصميم گيري را رعايت كنند. اين سلسله مراتب در انستيتوي كارولينسكا در استكهلم براي تحقيق در اين مورد كه آيا شيوع يك بيماري جديد در يك كشور مي تواند اهميت بين المللي داشته باشد يا خير ابداع شد. همچنين سازمان بهداشت جهاني خواستار اعطاي قدرتي از سوي كشورهاي جهان به منظور صحه گذاشتن بر روي اقدامات صورت گرفته از سوي كشور دچار بيماري در جهت مهار و كنترل اپيدمي است. اين اميد نيز وجود دارد كه كشورهاي مختلف در صورت عدم تصديق فعاليت هاي خود توسط اين سازمان، تمامي صلاحديدهاي سازمان مربوطه را مدنظر بگيرند. وليكن هميشه كشورهاي عضو از اعطاي اين قدرت معقول به سازمان بهداشت جهاني رويگردان بوده و انتظار مي رود كه تا سال ۲۰۰۵ نيز كشورهاي عضو از اعطاي اين مجوز به سازمان بهداشت جهاني خودداري كنند. علي رغم تمامي مسائل فوق، اگر به سازمان بهداشت جهاني چنين اختياراتي داده شود و در مقابل كشورهاي مختلف از افشاي اطلاعات مربوط به شيوع بيماري جديد در داخل آنها به علت ترس از پيامدهاي اقتصادي آن خودداري كنند قطعاً اين سازمان نخواهد توانست كاري از پيش ببرد. اخيراً سازمان بهداشت جهاني با سازمان تجارت جهاني، گفت وگوهايي را در خصوص اعطاي غرامت به كشورهايي كه به دنبال آگاه كردن مقامات بهداشت جهاني از شيوع يك بيماري مرموز دچار خساراتي مي شوند انجام داده است. اپيدمي سارز نشان مي دهد كه هزينه كنترل و مهار يك اپيدمي در ابتداي راه بسيار كمتر از هزينه اي است كه وقتي از كنترل خارج شده و به صورت همه گير درمي آيد. اقتصاددانان پيش بيني كرده اند كه به دنبال شيوع بيماري سارز در شرق دور پيامدهاي اقتصادي فراواني به اين كشورها وارد آمده و خواهد آمد و در صورتي كه اين بيماري گسترش يابد پيامدهاي جهاني آن نيز بسيار شديد خواهد بود. در حال حاضر مقامات چيني، واقعيت را انكار مي كنند درست مثل مورد ايدز. هفته گذشته، وزير بهداشت چين، ژانگ ونكانگ (Zh.Wenkang) اعلام كرد كه بيماري سارز تحت كنترل درآمده و توريست ها مي توانند به پكن مسافرت كنند وليكن طبق جديدترين گزارشات منتشره دامنه بيماري به پايتخت نيز كشيده شده و يك مرد فنلاندي كه براي گذراندن تعطيلات به آنجا سفر كرده بود به اين بيماري مبتلا و در يك بيمارستان محلي جان سپرده است.
009560.jpg
كوروناويروس عامل بيماري سارز

سارز چيست
سندرم عفونت حاد دستگاه تنفسي موسوم به سارز يك بيماري تنفسي است كه اخيراً در آسيا، آمريكاي شمالي و اروپا به صورت اپيدمي در آمده است.
علائم بيماري
بيماري معمولاً با تب بالاي ۳۸ درجه سانتي گراد شروع مي شود. گاهي اوقات تب بالا با احساس سرما يا علائم ديگري همچون سردرد، احساس ناراحتي و كوفتگي بدن همراه مي شود. علاوه بر اين، عده اي از افراد در ابتداي بيماري مشكلات خفيفي را در دستگاه تنفسي خود نشان مي دهند. پس از ۲ تا ۶ روز، بيماران مبتلا به سارز دچار سرفه هاي خشك و بي وقفه اي مي شوند. اين سرفه تا آن جا ادامه پيدا مي كند كه به هنگام دم ديگر اكسيژن كافي وارد خون شخص نشده و در ۱۰ تا ۲۰ درصد موارد، بيماران مبتلا به سارز معمولاً به اكسيژن مصنوعي نياز پيدا مي كنند. دوره كمون اين بيماري معمولاً ۲ تا ۶ روز است. علاوه بر اين اطلاعات ديگر حاكي از آنند كه اين دوره مي تواند به ۱۰ روز هم برسد.
درمان بيماري
معمولاً براي معالجه بيماران مبتلا به سارز از روش هاي درماني به كار گرفته شده براي مداواي ذات الريه استفاده مي شود. وليكن هيچ معالجه قطعي براي اين بيماري وجود ندارد. در تعدادي از كشورها از ضدويروس هايي همچون اوسلتاميوير يا ريباويرين استفاده مي شود. علاوه بر اين، در مواردي همراه با ريباويرين يا داروهاي ضدميكروبي از استروئيدها يا به صورت خوراكي يا تزريق درون رگي استفاده مي شود. مسلماً بدون وجود آزمايش هاي كلينيكي كنترل شده، تاثير اين درمان ها نامشخص باقي خواهد ماند.
انتشار بيماري
اولين راه انتشار بيماري از طريق تماس نزديك فرد سالم با فرد مبتلا به بيماري است. در اكثر موارد، افراد مبتلا به سارز كساني بوده اند كه يا از فرد مبتلا به سارز مراقبت مي كرده يا با فرد بيماري زندگي مي كرده و يا اينكه مستقيماً با ذرات آلوده به عنوان مثال ترشحات دستگاه تنفس متعلق به فرد بيمار در تماس بوده اند. راه هاي بالقوه انتشار بيماري تماس شخص با پوست و اشيايي است كه با ذرات خارج شده از دهان فرد بيمار آلوده شده و سپس ماليدن اين دست ها به چشم ها، بيني و دهان خود. اين مسئله زماني اتفاق مي افتد كه فرد مبتلا به سارز از طريق سرفه يا عطسه ذرات آلوده را به اطرافيان يا محيط نزديك خود منتقل كند. علاوه بر اين عده اي معتقدند كه ويروس سارز به راحتي از طريق هوا يا از طريق راه هايي كه هنوز كاملاً شناخته شده نيستند انتشار مي يابد.
عامل بيماري
پژوهشگران در بيماران مبتلا به سارز با نوع جديد و ناشناخته اي از كوروناويروس ها برخورد كرده اند و معتقدند اين ويروس جديد مي تواند عامل اصلي بيماري مرموز اخير باشد. كوروناويروس ها به گروهي از ويروس ها گفته مي شود كه در زير ميكروسكوپ به شكل تاج مانند ديده مي شوند. اين ويروس ها دليل عمده ابتلا به بيماري هاي خفيف تا حاد دستگاه تنفسي در انسان و بيماري هايي در سيستم تنفسي، دستگاه گوارش، كبد و در سيستم عصبي حيوانات هستند.
اقدامات صورت گرفته براي جلوگيري از ابتلا به سارز
• احتياطات مربوط به كنترل آلودگي در خصوص افراد مبتلا به سارز مي بايست تا ۱۰ روز پس از ناپديد شدن علائم تنفسي و تب ادامه پيدا كند. بيماران مبتلا به سارز مي بايست در طول دوره ۱۰ روزه با محيط خارج از خانه كمتر داراي ارتباط بوده و به سر كار، مدرسه، خارج از خانه و يا هر مكان عمومي ديگر آمد و شد نداشته باشند.
• در طول مدت اين ۱۰ روز، تمامي اعضاي خانواده فرد مبتلا به سارز مي بايست توصيه هاي مربوط به رعايت بهداشت دست ها همانند شست وشوي مرتب دست ها و يا استفاده از الكل براي ضدعفوني كردن دست ها را رعايت كنند.
• هر فرد مبتلا به سارز مي بايست قبل از سرفه و يا عطسه، دهان و بيني خود را با استفاده از پارچه اي بپوشاند. در صورت امكان، بيماراني كه توانسته اند از شر بيماري خلاص شوند مي بايست به هنگام تماس با افراد سالم از ماسك استفاده كنند. اگر براي فرد بيمار امكان استفاده از ماسك نيست افراد سالم درون خانه مي بايست به هنگام تماس با فرد نجات يافته از شر بيماري از ماسك استفاده كنند.
• به هنگام تماس با ترشحات بدني يك فرد مبتلا به بيماري حتماً از دستكش يك بار مصرف استفاده كنيد. علاوه بر اين، بلافاصله پس از برقراري تماس با ترشحات فرد بيمار مي بايست دستكش ها در آورده شده و دورانداخته شوند. دست ها نيز مي بايست كاملاً تميز شسته شوند. هيچ گاه سعي نكنيد دستكش ها را شسته و از آنها استفاده مجدد كنيد.
• بيماران مبتلا به سارز مي بايست حتماً از ظرف، حوله و روتختي خود استفاده كنند. بديهي است هر يك از اين وسايل را مي توان پس از شست وشو با صابون و آب داغ مجدداً استفاده كرد.
• استفاده از پاك كننده هاي معمولي براي ضدعفوني كردن توالت، سينك دستشويي و ديگر مكان هايي كه فرد مبتلا با آنها تماس مي يابد به قدر كافي كفايت مي كند وليكن استفاده از پاك كننده ها مي بايست به طور مرتب صورت گيرد.
• ديگر اعضاي خانواده كه به بيماري سارز مبتلا نيستند تا زماني كه علائم بيماري همچون تب و مشكلات تنفسي را از خود بروز نداده اند هيچ ممانعتي براي انجام فعاليت هاي بيرون خانه ندارند.
در حال حاضر نرخ مرگ ومير حاصل از اين بيماري
۴ درصد گزارش شده است ولي آنچه كه پزشكان را بيش از هر چيز ديگر نگران ساخته شيوع اين بيماري ميان افراد جوان است. تاكنون اكثر افرادي كه در اثر بيماري جان خود را از دست مي دادند افراد سالخورده اي بودند كه علاوه بر بيماري فوق به بيماري هاي ديگري نيز مبتلا بوده اند. وليكن طبق جديدترين گزارشات، يك مرد ۳۶ ساله هنگ كنگي و دو فرد ۵۰ ساله ديگر كه كاملاً سالم بوده اند به اين بيماري مبتلا و جان خود را از دست داده اند.
شناسايي توالي DNA كوروناويروس
توالي كامل DNA كوروناويروسي كه تصور مي شود عامل اصلي شيوع بيماري سارز است توسط دانشمندان كانادايي كشف شد. اين توالي ژنتيكي از نقطه نظر دسترسي به تست هايي براي آلودگي و همچنين داروها و واكسن هايي براي درمان و مقابله با آن بسيار حائز اهميت است. مركز علمي ژنوم تنها با صرف ۶ روز مطالعه و بررسي موفق به كشف كد ژنتيكي ۳۰ هزار حرفي ويروس مرموز شد. توالي به دست آمده نتايج حاصل از بررسي هاي قبلي مبني بر وجود لوپي در انتهاي ۳ص مولكول RNA ويروس را تاييد كرد. اين لوپ در انتهاي ۳ص مولكول RNA ويروس برونشيت مرغي كه موجب آلودگي مرغ ها و بوقلمون ها مي شود نيز وجود دارد. علاوه بر اين توالي ژنوم ويروس عامل سارز از بسياري جهات مشابه توالي ژنتيكي كوروناويروس گاوي و همچنين كوروناويروسي كه موجب بيماري هپاتيت در موش مي شود است. لازم به ذكر است كه توالي ژنوم كوروناويروس جديد مشابه هيچ يك از كوروناويرس هاي شناخته شده ديگر نبوده و اين مي تواند به اين معني باشد كه كشف منبع سارز ممكن است صحيح نبوده باشد.
NewScientist, Apr.2003

نگاه اول
ديدگاه هاي ميكروبي
كاوه فيض اللهي
وقتي ابتدايي ترين جاندار زمين پيشرفته ترين جاندار اين سياره را درمانده مي سازد، يك جاي كار ايراد دارد. مسابقه تسليحاتي (تكامل همراه) ويروس و انسان پايان ندارد. ويروس همواره به راه هايي كه فكرش را هم نمي كنيم جانداران عالي (و از جمله به اصطلاح اشرف مخلوقات) را در جهت تامين منافع خويش يعني تكثير خود به خدمت گرفته و هرازگاهي از جايي ظهور مي كند كه انتظارش را نداريم. ويروس مخوف سارز نيز همچون تمام ويروس هاي ديگر از يك ماده ژنتيكي و پوششي پروتئيني ساخته شده است. اما با تمام ابتدايي بودنشان، ويروس ها باز هم آن قدر پيچيده و پيش بيني ناپذير هستند كه كارل زيمز (C.Zimmer)در شماره ۱۲ سپتامبر سال ۲۰۰۱ هفته نامه «ساينس» اعلام مي كند انبوهي از شواهد، نشان مي دهد كه عوامل بيماري زا (به ويژه ويروس) ممكن است در بيماري هاي مزمن كه ناشي از اختلال فيزيولوژيك پنداشته مي شوند، نقش علي بازي كنند. اما از جمله اين بيماري ها كه مي توانند ويروسي باشند بايد به چند نام شگفت انگيز مانند سرطان، آلزايمر، ام اس و شيزوفرني اشاره كرد. به تازگي چند زيست شناس استدلال كرده اند كه به پيش بيني نظريه تكامل جز معدودي تمام بيماري هاي مزمن بايد منشاء عفوني داشته باشند. اگر چه سارز ويروسي جديد است اما ويروس مسئله جديدي نيست. سالنامه پزشكي پر از توصيف بيماري هايي است كه شبيه هيچ يك از بيماري هاي امروزي نيستند اما زماني اپيدمي هاي وحشتناكي را پديد آوردند و سپس همان طور اسرارآميز كه آمده بودند، رفتند. بسياري از بيماري هاي ويروسي امروز، ديروز نبوده و فردا نيز نخواهند بود. كافي است لحظه اي به ايدز، ابولا، هپاتيت و... بينديشيم. اين به دليل نرخ جهش پذيري بالا در ويروس ها است. چنانچه در بهترين حالت تجمعي انبوه و فشرده از جانوران (مانند انسان، دام و طيور) مبتلا به يك اپيدمي ويروسي شوند، ويروس به كرات همانندسازي كرده و بارها جهش مي دهد. ويروس ها بين انسان و ساير جانوران رفت و آمدي دوطرفه دارند. اما از ديدگاه انساني ويروس هاي مهلك منشاء جانوري دارند. البته بسياري از ويروس هايي كه در بدن جانوران جهش مي يابند قابل انتقال به انسان نيستند و بسياري جز آثاري خفيف بر جاي نمي گذارند. اما گاهي نيز مانند اسپانيايي هايي كه به جان آزتك ها افتاده باشند آن قدر مي كشند كه يا قربانيان همه بميرند و ويروس نيز با آنها نابود شود، يا عده اي از آن ميان مقاوم شوند يا درماني كارآمد پيدا شود. به هر حال تا وقتي كه نياز ما به دام و طيور هست و عشق افلاطوني انسان به حيوانات خانگي، بايد منتظر بمباران هاي ويروسي باشيم.
به طور طبيعي انسان مايل است كه فقط از ديدگاه خود به بيماري ها فكر كند: براي مراقبت از خودمان و كشتن ميكروب ها چكار مي توانيم بكنيم؟ بياييد اين اراذل را ريشه كن كنيم و هرگز نينديشيم كه انگيزه شان از اين كارها چيست! گر چه در زندگي، در تمام موارد، براي غلبه كردن بر دشمن بايد او را شناخت و اين به ويژه در مورد پزشكي صدق مي كند. از اين رو اجازه دهيد موقتاً تعصب هاي انساني مان را كنار گذاشته و به بيماري از ديدگاه ميكروب ها نگاه كنيم. به هر حال ميكروب ها نيز همچون ما محصول انتخاب طبيعي هستند. يك ميكروب از اينكه ما را به راه هاي عجيب و غريب، مثلاً ايجاد زخم در دستگاه تناسلي يا ابتلا به اسهال، بيمار كند چه سود تكاملي به دست مي آورد؟ و چرا بايد ميكروب ها طوري تكامل يابند كه ما را بكشند؟ به ويژه همين نكته بسيار معماگونه و بيهوده به نظر مي آيد، چرا كه در هر صورت ميكروبي كه ميزبانش را مي كشد، در واقع خودش را مي كشد. اساساً ميكروب ها نيز همچون گونه هاي ديگر تكامل مي يابند. تكامل افرادي را انتخاب مي كند كه در توليد فرزندان و انتشار آنها به مكان هاي مناسب براي زندگي از همه كارآمدتر باشند. در مورد يك ميكروب، انتشار را مي توان به لحاظ رياضي به عنوان تعداد قرباني هاي جديدي كه به ازاي هر قرباني اوليه آلوده مي شوند، تعريف كرد. اين تعداد بستگي به مدتي دارد كه هر قرباني توانايي آلوده سازي قربانيان جديد را حفظ مي كند و ميزان كارايي ميكروب در انتقال از يك قرباني به قرباني بعدي. راه هاي بسيار گوناگوني براي انتشار از يك شخص به ديگري و از جانوران به انسان در ميكروب ها تكامل يافته است. ميكروبي كه بهتر منتقل مي شود فرزندان بيشتري از خود بر جاي گذاشته و در نهايت توسط انتخاب طبيعي برگزيده مي شود. بسياري از «نشانه هاي» بيماري كه در ما ظاهر مي شود عملاً نشان دهنده راه هايي هستند كه ميكروب زيرك لعنتي از طريق آنها بدن يا رفتار ما را طوري تغيير مي دهد كه در جهت انتشار ميكروب ها به خدمت گرفته شويم. بي زحمت ترين راه براي انتشار يك ميكروب آن است كه منتظر بماند تا خود به خود به قرباني بعدي منتقل شود. اين همان استراتژي است كه بعضي ميكروب ها كه منتظر مي مانند تا يك ميزبان توسط ميزبان بعد خورده شود، به كار مي گيرند. براي مثال، باكتري سالمونلا، كه با خوردن تخم مرغ يا گوشت آلوده به آن مبتلا مي شويم؛ كرم مولد بيماري تريشينوز كه منتظر مي ماند تا انساني خوكي را كشته و گوشت آن را نيم پز بخورد تا از خوك به انسان منتقل شود؛ و كرمي كه موجب آنيساكياز مي شود و آمريكايي ها و ژاپني هاي سوشي دوست (سوشي نوعي غذاي ژاپني است كه با ماهي خام تهيه مي شود. م) گاهي با مصرف ماهي خام خود را به آن آلوده مي سازند. اين انگل ها از طريق جانوري كه خورده شده به انسان منتقل مي شوند، اما ويروسي كه بيماري خنده (كورو) را در ارتفاعات گينه نو ايجاد مي كند معمولاً از طريق انساني كه خورده شده به انسان منتقل مي شود. اين ويروس از طريق آدمخواري منتقل مي شود، هنگامي كه كودكان ارتفاعات گينه نو پس از بازي با مغزهاي خاصي كه مادرانشان اندكي پيش از پختن غذا از قربانيان مرده كورو جدا كرده اند، مرتكب اشتباه مهلك ليسيدن انگشتان خود مي شوند.
بعضي از ميكروب ها منتظر نمي مانند تا ميزبان قبلي بميرد و خورده شود، بلكه سوار بزاق حشره اي مي شوند كه ميزبان قبلي را نيش مي زند و همراه او به پرواز درمي آيند تا ميزبان جديدي پيدا كنند. اين سواري مجاني را ممكن است پشه، كنه، شپش يا مگس تسه تسه فراهم كنند كه به ترتيب مالاريا، طاعون، تيفوس يا بيماري خواب را انتشار مي دهند. كثيف ترين حقه براي انتقال خود به خود را ميكروب هايي مي زنند كه از مادر به جنين راه يافته و در نتيجه نوزاد را در بدو تولد آلوده مي سازند. ميكروب هاي مولد سيفليس، سرخجه و اكنون ايدز با سوار كردن اين حقه، براي كساني كه به جهاني اساساً مبتني بر عدل معتقدند، مشكلاتي اخلاقي پديد آورده كه شديداً با آنها دست به گريبان اند. ميكروب هاي ديگر اگر بخواهيم به طور استعاري صحبت كنيم، كنترل اوضاع را خودشان در دست مي گيرند. آنها آناتومي يا عادات ميزبانشان را به طريقي تغيير مي دهند كه به انتقال آنها شتاب بخشد. از منظر ما، زخم هاي تناسلي باز كه در اثر بيماري هاي مقاربتي نظير سيفليس ايجاد مي شود، توهيني شرم آور است. اما از ديدگاه ميكروب ها اين زخم ها صرفاً وسيله اي سودمند براي كمك گرفتن از ميزبان در تلقيح ميكروب به درون حفره بدني يك ميزبان جديد است. زخم هاي پوستي ناشي از آبله نيز به شيوه اي مشابه با تماس بدني مستقيم يا غيرمستقيم، ميكروب ها را انتشار مي دهد (گاهي اوقات خيلي غيرمستقيم، مانند هنگامي كه سفيدپوستان ايالات متحده بر آن شدند تا با ارسال هديه هايي شامل پتوهايي كه پيش از آن توسط بيماران مبتلا به آبله مورد استفاده قرار گرفته بود، نسل بوميان «جنگ طلب» را از روي زمين بردارند. ) با اين حال استراتژي ميكروب هاي آنفلوآنزا، سرماخوردگي و سياه سرفه قوي تر است كه قرباني را وادار به سرفه يا عطسه كرده و ابري از ميكروب ها را به سوي ميزبانان جديد احتمالي پرتاب مي كنند. باكتري وبا نيز به شيوه اي مشابه قرباني اش را دچار اسهال شديدي مي كند تا باكتري را وارد منابع آبي ميزبانان جديد بالقوه كند، در حالي كه ويروس مولد تب خونريزي كره اي از طريق ادرار موش انتشار مي يابد. در مورد تغيير رفتار ميزبان هيچ چيز با ويروس هاري برابري نمي كند كه نه تنها وارد بزاق سگ مبتلا مي شود بلكه او را دچار جنون گاز گرفتن مي كند تا قرباني هاي جديدي را آلوده سازد. اما در مسابقه تلاش فيزيكي كه انگل ها انجام مي دهند، جايزه را كرم هايي نظير كرم قلابدار و شيستوزوما خواهند برد كه از خاك يا آبي كه لاروهايشان آنجا از مدفوع قرباني قبلي خارج شده بود، پوست ميزبان جديد را سوراخ كرده و وارد بدنش مي شوند. بنابراين از ديدگاه ما زخم هاي تناسلي، اسهال و سرفه «نشانه هاي بيماري» هستند. از ديدگاه يك ميكروب، آنها استراتژي هاي تكاملي زيركانه اي براي انتشار هستند. به اين دليل است كه ميكروب از «بيمار كردن ما» سود مي برد. اما چرا استراتژي به ظاهر بيهوده كشتن ميزبان بايد در ميكروب تكامل يافته باشد؟ از ديد ميكروب اين فقط پيامد جانبه اي ناخواسته اي از نشانه هاي بيماري در ميزبان است كه انتقال كارآمد ميكروب ها را بر عهده دارند. بله، بيمار مبتلا به وبا اگر درمان نشود، سرانجام ممكن است در اثر توليد مايع اسهالي با نرخ چندين گالن در روز بميرد. اما دست كم تا مدتي، يعني تا وقتي كه بيمار هنوز زنده است، باكتري وبا مي تواند از منافع انتشار گسترده به درون منابع آبي قربانيان بعدي اش برخوردار شود. با فرض اينكه به اين ترتيب هر قرباني به طور متوسط بيش از يك قرباني جديد را آلوده مي كند، باكتري انتشار خواهد يافت، حتي اگر ميزبان نخست تصادفاً بميرد.
Diamonds,J.1998.Guns,Germs and Steel.Vintage

حاشيه علم
• امان از سردرد
009550.jpg

بررسي جديد محققان علوم پزشكي حاكي از وجود ارتباط ميان خروپف شبانه و سردردهاي مزمن روزانه بخصوص در خانم هاست. متخصصان اعصاب در آمريكا براي پي بردن به اين ارتباط، عادت خروپف كردن را در كساني كه به طور روزانه دچار سردرد مزمن هستند و نيز كساني كه به طور گذرا و گاهي مبتلا به سردرد مي شوند مورد بررسي قرار دادند. بنا به تعريف اين پژوهشگران سردرد مزمن روزانه وقتي وجود دارد كه فرد دست كم ۱۵ مورد سردرد را در يك ماه تجربه كند و هنگامي كه تعداد سردردهاي شخص بين ۴/۱ تا ۲ مورد سردرد در طول يك سال باشد عنوان سردرد گذرا به آن اطلاق مي شود. اين مطالعه نشان داد كساني كه به سردرد مزمن مبتلا هستند ۲ برابر كساني كه به سردرد گذرا مبتلا هستند عادت به خروپف شبانه دارند. عواملي مانند افزايش وزن و نوشيدن الكل نيز مي توانند داراي چنين تاثيراتي باشند. پژوهشگران معتقدند سردرد مزمن مي تواند تنفس را در هنگام خواب، مختل و از سويي خواب زياد نيز مي تواند در برخي افراد سبب شروع حملات ميگرن شود.

• تابوت برادر
009555.jpg

گفته مي شود يك تابوت دو هزار ساله كه مدت ها پيش در سرزمين مقدس كشف شده ممكن است حاوي استخوان هاي يعقوب برادر حضرت عيسي باشد. هم اكنون آزمايشات فراواني در شرف انجام است تا اصالت اين تابوت و استخوان هاي محتوي آن كه گمان بسيار مي رود به يعقوب تعلق داشته باشد، مشخص شود. آزمايشاتي كه تاكنون در اين زمينه صورت گرفته است دال بر اصالت تابوت است. اين تابوت در سال ۱۹۶۰ توسط جان ماركو الگرو باستانشناس بريتانيايي كشف و پس از آنكه توسط چند مجموعه دار دست به دست شد، در يك بازار اشياء عتيقه در اورشليم به فروش رفت، تا آنكه در اكتبر سال گذشته و به طور اتفاقي ارزش واقعي اين تابوت مشخص شد. آندري لومير از دانشگاه سوربن پاريس توانسته است نوشته هاي روي تابوت را ترجمه كند:
«Yaشakov bar yosef akhui di yeshua»
يعني: «يعقوب، فرزند يوسف، برادر عيسي»

علم
ادبيات
اقتصاد
ايران
جهان
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  ايران  |  جهان  |  علم  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |