هنگامه شهيدي
|
|
يك روز پس از آنكه نهاد نظارتي سازمان ملل درخصوص انرژي هسته اي اعلام كرد كه ايران به تعهدات خود در چارچوب توافقنامه تدابير ايمني هسته اي پايبند نبوده است سه بازرس سازمان بين المللي انرژي هسته اي با پروازي شبانه پايتخت اتريش را ترك كردند تا مركز توجه خود را به تهران معطوف ساخته و ماموريت چندروزه خود را در ايران به انجام رسانند. اما اين بار اين بازرسي ها با توجه به اتهامات اخير آمريكا درخصوص برنامه هاي تسليحاتي تهران از حساسيت بيشتري برخوردار بود چرا كه واشنگتن در نشست گروه هشت كشور صنعتي در «اويان» فرانسه مدعي شده بود: «ايران به طور مخفيانه و تحت پوشش فعاليت هاي صلح آميز اتمي در حال اجراي برنامه هاي تسليحاتي هسته اي است. » سخنگوي وزارت خارجه آمريكا ريچارد بوچر گفت كه اين گزارش و خود برنامه هاي هسته اي ايران عميقاً نگران كننده هستند و تمام كشورهاي عضو آژانس بين المللي انرژي هسته اي بايد اين گزارش را دقيقاً مورد مطالعه قرار داده و سپس بايد با يكديگر به طور جدي گزارش را بررسي كنند. او همچنين گفت كه برنامه هسته اي مخفي ايران چالش جدي براي ثبات منطقه اي و تمام جامعه بين الملل و چالشي براي نظام جهاني منع اشاعه تسليحات هسته اي است.
هرچند «واشنگتن» اين اظهارنظر را عميقاً نگران كننده و دليلي براي هوشياري جهان توصيف كرد اما «تهران» با قاطعيت اين ادعا و همچنين پيش نويس گزارش آژانس بين المللي انرژي هسته اي را رد و تاكيد كرد كه برنامه هاي اتمي اش شفاف و تحت نظارت سازمان بين المللي انرژي اتمي است و مي تواند به تمامي نگراني هاي اين آژانس پاسخ دهد. آنها اعلام كردند كه ايران از طريق نيروگاه هاي هسته اي در حال احداث خود تنها به دنبال تامين نيازهاي خود در زمينه انرژي است و تمايلي به مسلح كردن كشور به تسليحات كشتارجمعي ندارد و چنين استدلال كردند كه ديگر امضاكنندگان پيمان منع تكثير هسته اي از رعايت تعهدات خود در قبال اين پيمان از جمله كمك به انتقال فناوري هسته اي مسالمت آميز خودداري مي كنند. در عين حال «تهران» با دعوت از «واشنگتن» گفت كه اگر آمريكايي ها واقعاً نگران مقاصد ايران در برنامه هاي هسته اي هستند به ايران در ساخت اين نيروگاه كمك كنند.
سازمان بين المللي انرژي اتمي در گزارش اخير خود اعلام كرد كه ايران از توافقنامه هاي هسته اي بين المللي تخطي كرده است. اين گزارش كه در آستانه جلسه آژانس بين المللي انرژي هسته اي در اختيار اعضاي اين سازمان قرار گرفته بود در شرايطي مطرح مي شد كه «كاخ سفيد»، «تهران» را در روزهاي پيش تر هدف حملات تبليغاتي خود قرار داده بود تا از اين طريق فشارهايي را بر ايران وارد كند. درحالي كه آژانس بين المللي انرژي اتمي بارها از همكاري گسترده ايران با اين آژانس تقدير كرده بود و «محمد البرادعي» نيز تاكيد داشت كه با تهران همكاري هاي خوبي دارد. آمريكا سعي داشت تا در نشست گروه هشت در «اويان» كشورهاي شركت كننده را براي نشان دادن واكنش بين المللي وادار سازد كه عليه ايران مواضع خود را اعلام كنند. برخي رهبران حاضر در اين اجلاس از اينكه بيانيه مشترك اين اجلاس ممكن است شروع كوبيدن طبل جنگ بر ضد دو كشور ديگر عضو «محور شرارت» (ايران و كره شمالي) همانند الگويي كه به جنگ عليه عراق منجر شده باشد ابراز نگراني كردند. مسئله ايران يكي از موضوعات اساسي نشست اويان را تشكيل داد و رهبر فرانسه ناچار شد بررسي جنگ عليه ايران به وسيله سران گروه هشت را تكذيب كند. در اويان همچنين براي رويارويي مسكو با تهران تلاش شد. چيزي نمانده بود كه اين تلاش ها به بروز يك جنجال در پشت پرده اجلاس سران گروه هشت منجر شود. سخنان پاياني پوتين شديداللحن تر از معمول بود. هر چند پوتين گفت روسيه براي كنترل برنامه هاي هسته اي ايران به وسيله سازمان انرژي اتمي اصرار خواهد ورزيد اما خبرها از وعده پوتين به همتايانش براي قطع همكاري هسته اي با ايران تا زمان امضاي پروتكل الحاقي حكايت داشت. اين خبر با سياست پوتين براي برقراري پل هاي گذشته ميان مسكو و واشنگتن كاملاً هماهنگ مي نمود و ظاهراً پوتين عبارت «اصرار ورزيدن» با اين جمله كه «ايران همسايه ماست و با آن همكاري خواهيم كرد» را فقط براي دلگرمي دادن به ايران بيان داشت. سردرگمي ها در مورد موضع روسيه در قبال برنامه هاي هسته اي ايران و تغيير لحن مسكو در مورد ايران با ديدار پوتين و بوش در سن پترزبورگ آغاز شده بود. چند روز پيش از آمدن ميهمانان عالي رتبه به سن پترزبورگ «مامدوف» با احضار غلامرضا شافعي سفير ايران در مسكو در مورد روشن نبودن برخي از برنامه هاي هسته اي ايران ابراز نگراني كرده و بر اهميت پروتكل الحاقي تأكيد كرد. مذاكرات سن پترزبورگ بدون هيچ مكثي به نشست اويان منجر شد و جنجال در مورد برنامه هسته اي ايران پس از سخنان پوتين در اويان در مورد همكاري هاي ايران و روسيه آغاز و با سخنان «جان بولتون» معاون وزارت امور خارجه آمريكا در امور تسليحات هسته اي در كنگره به اوج خود رسيد. بولتون ايران را به ساخت كارخانجاتي براي غني سازي اورانيوم متهم و اعلام كرد خطر هسته اي ناشي از ايران با توليد موشك هاي قاره پيما و همچنين خودكفايي براي توليد سلاح شيميايي و ميكروبي بدتر مي شود و آمريكا بايد براي رفع اين خطرها نه تنها به اقدامات ديپلماتيك بلكه به ساير اقدامات موثر دست زند. معاون وزير خارجه آمريكا براي متقاعد كردن نمايندگان مجلس اين كشوربه غيرصلح آميز بودن هدف برنامه هاي هسته اي ايران گفت: «از ما خواسته مي شود باور كنيم ايران با در اختيار نداشتن اورانيوم در حال ايجاد توانايي غني سازي اورانيوم براي توليد سوخت رآكتورهاي هسته اي است كه وجود ندارد. ايران از ما مي خواهد باور كنيم سرگرم ايجاد تأسيسات گسترده غني سازي اورانيوم است در حالي كه دستگاه هاي گريز از مركز (سانتريفوژ) را مورد آزمايش قرار نداده است و مي خواهد باور كنيم كه مشغول احداث يك كارخانه توليد آب سنگين است كه هيچ استفاده مشهودي براي محصول آن ندارد. » وي با رد اين نظرات افزود: «توضيح معتبرتر اين است كه ايران در حال ساخت زيربناي توليد اورانيوم فوق العاده غني شده در ماشين هاي گريز از مركز و توليد پلوتونيوم در يك رآكتور با آب سنگين معتدل شده است. » بولتون در ادامه سعي كرد با اثبات «غيراقتصادي بودن ايجاد حلقه كامل سوخت هسته اي براي ايران» نظامي بودن ماهيت اين برنامه را اثبات كند: «ايران كشوري است كه بر دريايي از گاز و نفت شناور بوده و داراي مقدار اندكي اورانيوم است و ادعاهايش مبني بر توسعه حلقه كامل سوخت هسته اي به منظور ذخيره كردن نفت و گاز طبيعي خود كاملاً دروغ است. » بولتون با ارائه نموداري ديگر اظهار داشت برخلاف ايالات متحده و اكثر كشورهاي ديگر كه توليد نفت و گاز در آنها با دشواري و پيچيدگي همراه است ايران گاز طبيعي خود را به همراه حفاري چاه نفت به دست مي آورد كه آن را در هوا مي سوزاند و به هدر مي دهد. در حالي كه توليد نيروگاه در دست احداث بوشهر فقط هزار مگاوات در سال است. ايران در حال حاضر معادل ۴ برابر ظرفيت توليد انرژي توسط نيروگاه اتمي بوشهر گاز طبيعي در هوا مي سوزاند يا رها مي كند. او از اعمال مجازات هاي اقتصادي، علميات بازدارنده و كاربرد نيروي نظامي مانند عراق، به عنوان «اقدامي پيشگيرانه» حمايت كرد.
|
|
بولتون تأكيد كرد كه نه تنها با كشورهايي كه در تلاش براي توليد سلاح كشتارجمعي هستند بلكه با تأمين كنندگان فناوري و امكانات توليد اين گونه سلاح نيز بايد برخورد شود. مسلماً اظهارات او اتهامي آشكار به مسكو تلقي مي شد بنابراين وزارت خارجه روسيه ضمن غيرعادي خواندن آن اعلام كرد كه بولتون ممكن است تنها ديدگاه خود يا «كركس هايي» را بيان كرده باشد كه با مشاركت راهبردي آمريكا و روسيه هماهنگ نيستند. سخنگوي وزارت خارجه روسيه در پاسخ به اين اقدام خواستار امضاي پروتكل الحاقي پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي به وسيله ايران شد و در همين حال اعلام كرد كه حتي در صورت عدم تحقق اين امر سوخت نيروگاه بوشهر تحويل خواهد شد. در همين حال برخي، اظهارات «ياكوونكو» را مغاير با گفته هاي بلر كه از وعده پوتين براي تحويل ندادن سوخت هسته اي در صورت امضا نكردن پروتكل الحاقي به ايران خبر داده بود ذكر كردند. توني بلر در سخناني در مجلس انگليس گفت كه پوتين در اويان و هنگام شام مطلبي كه نمايندگان رسمي اين كشور مطرح مي سازند را به زبان نياورده است. جنجال در مورد ايران به اين خاطر درگرفت كه پوتين در ضيافت شام در حضور بلر به سند مربوطه به گونه اي دقيق اشاره نكرده بود و شايد ترجمه سخنان پوتين نيز چندان دقيق نبوده و همين امر بلر را گمراه كرده بود، در حالي كه منظور پوتين امضاي پروتكل الحاقي موافقتنامه دوجانبه ايران و روسيه در زمينه بازگرداندن سوخت بود، بلر موضوع را اشتباهاً امضاي پروتكل ايران و سازمان بين المللي انرژي اتمي براي انجام بازرسي ها برداشت كرده بود. البته توضيحات وزارت خارجه روسيه در روزي كه خبر داغ اويان مبني بر وعده پوتين براي قطع همكاري هسته اي با ايران جهان سياست را فرا گرفت، منتشر نشد. وزارت خارجه روسيه ۳ روز بعد به اظهارنظر در اين زمينه پرداخت و اين امر بهانه اي براي تفسيرهاي گوناگون و جديد شد. از جمله اينكه گفته مي شد اين تحول نتيجه مبارزه بسيار سخت اطرافيان پوتين بود كه در نتيجه آن حاميان ادامه همكاري هسته اي با ايران و محافل ضدآمريكايي به پيروزي رسيدند. اين در حالي بود كه وزير انرژي اتمي روسيه پيش از اظهارنظر وزارت خارجه گفت تحويل سوخت به نيروگاه در حال ساخت بوشهر تنها پس از امضاي الحاقيه موافقتنامه دوجانبه مبني بر استرداد سوخت مستعمل محقق خواهد شد. او اظهار داشت كه توافقات شفاهي در اين زمينه صورت گرفته و موافقتنامه هاي مذكور در دو ماه آينده امضا و تحويل سوخت به نيروگاه بوشهر نيز تا نيمه دوم سال آينده آغاز مي شود. «روميانتسف» بلافاصله به خبر داغ رسيده از اويان واكنش نشان داد. او با اطمينان هرگونه رابطه بين ساخت بوشهر و امضاي پروتكل الحاقي سازمان بين المللي انرژي اتمي به وسيله ايران را نيز رد كرد. هيچ كس نمي دانست كه پوتين به هنگام ضيافت شام به طرف هاي خود در اويان چه گفته است اما دو روز بعد در حالي كه در مصاحبه مطبوعاتي اش اظهارات ملايم تري داشت، با اشاره به همكاري ايران و روسيه بر ضرورت كنترل برنامه هاي هسته اي ايران به وسيله سازمان بين المللي انرژي اتمي تأكيد كرد. او به خبرنگاران گفت كه مسكو همكاري هاي خود را با ايران ادامه خواهد داد و شكايت خود را از آمريكا كه در سن پترزبورگ در ديدار با بوش مطرح كرده بود دوباره تكرار كرد و گفت واشنگتن از موضوع كمك هاي هسته اي روسيه به ايران به عنوان بهانه اي براي تحميل طرح هاي اقتصادي به شركت هاي روسي استفاده مي كند. او همچنين اين اظهارنظر كه شبهات در خصوص برنامه هسته اي ايران مي تواند به بروز جنگ منجر شود را تحمل نكرد و گفت به نظر ما نقش اصلي در اين خصوص را بايد آژانس بين المللي انرژي اتمي ايفا كند. زباني كه پوتين به كار برد به شدت شبيه زباني بود كه او در ارتباط با عراق به كار مي برد. هرچند مسكو ترجيح داد كه زخم هاي كهنه در ارتباط با بحران عراق را در اجلاس اويان نگشايد اما همچنان مانند پاريس و برلين بر اين اعتقاد بود كه بحران تسليحات كشتارجمعي صدام بايد از طريق سازمان ملل حل مي شد. آنچه به نظر مي رسد اين است كه سازمان بين المللي انرژي اتمي در نشست ۱۶ ژوئن در وين به زير پا گذاشتن بخشي از پيمان مربوط به بازرسي هاي اتمي از سوي ايران اشاره كند. هرچند كه «غلامرضا آقازاده» رئيس سازمان انرژي اتمي ايران براي نخستين بار در يك برنامه تلويزيوني و به طور رسمي تأييد كرد كه تهران واردات مقدار كمي اورانيوم از چين را در ۱۲ سال پيش (۱۹۹۱) به سازمان بين المللي انرژي اتمي گزارش نكرده است و در عين حال او اصرار ورزيد كه عدم چنين گزارشي نقض پيمان منع تكثير تسليحات هسته اي از سوي ايران نيست. او اين موضوع را نه به عنوان تخلف كه به عنوان «كافي نبودن گزارش» نام برد و گفت به دليل اينكه اندازه اورانيومي كه براي انجام امور آزمايشي وارد گرديده كم بوده لذا موضوع گزارش نشده است. آنچه استنباط مي شود نشان دهنده اين است كه ايران تخلفي نسبت به معاهده عدم اشاعه سلاح هاي هسته اي نداشته است اما به دليل جوسازي هاي سياسي اصل گزارش تحت الشعاع قرار گرفته است. پيش بيني مي شود كه جو عمومي جهان با توجه به سوءظن هاي ايجاد شده براي وادار كردن ايران به امضاي پروتكل الحاقي ـ چيزي كه سازمان بين المللي انرژي اتمي خواستار آن شده ـ تقويت شود. با توجه به اينكه ايران عضو پيمان منع گسترش سلاح هاي اتمي NPT بوده و با سازمان بين المللي انرژي اتمي نيز قرارداد تضمين اجرايي آن را به امضا رسانده است بنابراين بر اساس همين قرارداد موظف به پذيرش بازرسي براي هرگونه ماده اتمي است.
برخي رسانه ها معتقدند كه آژانس در شانزدهم ژوئن ايران را به نقض پيمان گسترش سلاح هسته اي از جمله در زمينه اقدامات امنيتي متهم خواهد كرد و آمريكا در حال وارد آوردن فشار شديد به آژانس است تا اين گزارش را كه هنوز محرمانه شمرده مي شود به نفع خود تعبير و تفسير كند. به عقيده برخي از كارشناسان البرادعي در گزارش خود نتيجه گيري خواهد كرد كه به خاطر دستيابي محدودش به پايگاه هاي ايران وي قادر نيست به روشني در اختيار نداشتن برنامه هاي هسته اي در اين كشور را اعلام كند و به اين ترتيب گمانه زني هاي واشنگتن تأييد خواهد شد.
گفته مي شود مفاد كلي پيش نويس محرمانه گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي درباره برنامه هاي هسته اي صلح آميز ايران بيانگر رويكرد جديد آژانس درباره تهران محسوب مي شود. منابع خبري بين المللي از جمله خبرگزاري رويتر اعلام كرده اند كه در پيش نويس محرمانه گزارش اعلام شده كه ايران مرتكب تخلف در برنامه هاي هسته اي خود شده است. البرادعي تاكنون در مصاحبه هاي مختلف در زمينه تخلف ايران از برنامه هاي هسته اي سخن نگفته، اما همواره بر اين نكته تأكيد داشته كه تهران بايد پروتكل الحاقي سيستم نظارتي آژانس را امضا كند. آژانس بين المللي انرژي اتمي در گزارشي به اعضاي هيأت مديره اين آژانس گفت كه ايران با پردازش ماده هسته اي بدون آنكه اطلاعاتي در اين باره ارائه دهد، در رعايت مقررات ايمني خود اهمال كرده است. گزارش محرمانه احتمالاً ترديد و گمانه زني پيرامون برنامه هسته اي ايران و مواضع آمريكا براي اعلام ايران به عنوان ناقض پيمان منع گسترش تسليحات هسته اي (NPT) را تقويت مي كند. بيشترين موارد نسبت داده شده به ايران مربوط به خريد مقدار ۲ تن اورانيوم از چين در سال ۱۹۹۱ است. تعدادي از كارشناسان آمريكايي ادعا مي كنند ايران مقاديري از اورانيوم غني شده از چين را در يك مركز آزمايشگاهي كه تاكنون محرمانه باقي مانده غني كرده است. به گفته آنها هرچند مقدار اين اورانيوم غني شده براي ساخت حتي يك بمب اتمي كافي نيست اما در اختيار داشتن مراكز محرمانه براي غني سازي اورانيوم تخلفي به مراتب سنگين تر از موارد ذكر شده در گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي است. حتي يك مقام دولتي آمريكا مدعي است فناوري به كار گرفته شده در تاسيسات نطنز متعلق به يك كنسرسيوم آلماني - انگليسي و هلندي به نام VRENCO است كه مستقيماً از سوي آن در اختيار ايران قرار داده نشده بلكه به سرقت رفته است. گزارش سازمان بين المللي انرژي اتمي نيز كه در پي سفر زمستان گذشته محمد البرادعي به ايران منتشر شده، مي افزايد تهران با عدم افشاي اطلاعات درباره تاسيساتي كه اين ماده در آن مكان پردازش شده در رعايت تعهدات خود اهمال كرده است كه اين امر نوعي تخلف از معاهده منع گسترش سلاح هاي هسته اي است و مي تواند به وضع تحريم هاي تجاري يا نوعي مداخله و اقدام براي از ميان برداشتن برنامه هاي هسته اي كشور متخلف منجر شود. اما نكته مهم اين است كه در هيچ يك از واحدهاي هسته اي ايران هنوز سوخت هسته اي وجود ندارد و آنها در حال توليد هستند. براساس پيمان منع گسترش سلاح هاي هسته اي كه ايران آن را در سال ۱۹۶۸ امضا كرده بازرسان بين المللي انرژي اتمي تنها به هنگام ورود سوخت هسته اي به تاسيسات مربوطه مي توانند آنجا را مورد بازرسي قرار دهند. قرار است ۱۶ و ۱۶ ژوئن البرادعي گزارش خود درباره فعاليت هاي هسته اي ايران را قرائت كند. گزارش آژانس بين المللي انرژي اتمي به شدت مورد توجه آن جناح از دولت بوش قرار گرفته كه ماه اخير اظهار اميدواري كردند ۳۵ كشور عضو شوراي حكام آژانس در نشست ۲۶ خرداد ماه اعلام كنند ايران از مفاد معاهده منع اشاعه سلاح هاي هسته اي تخلف كرده است. آمريكا سراپا گوش است و دولت بوش به شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي فشار مي آورد تا به طور رسمي اعلام كند ايران از مقررات مربوطه پيروي نكرده است و مسلماً چنين امري مي تواند به وضع تحريم هاي گوناگون از سوي شوراي امنيت سازمان ملل منجر شود. جان بولتون معاون وزير خارجه آمريكا در امور كنترل سلاح به كنگره اين كشور گفت آمريكا متقاعد شده كه برنامه هسته اي غيرنظامي ايران مقدمه اي براي توسعه توانايي توليد سلاح هاي هسته اي است. او گفت اگر آژانس بين المللي اتمي دريابد كه ايران از تعهدات ايمني خود پيروي نكرده جامعه بين الملل بايد تمامي همكاري هاي هسته اي را با اين كشور متوقف كند. تاييد و پذيرش موارد مندرج در گزارش آژانس از سوي ايران نشانه اي جديد از همكاري و صراحت ايران و به اين معني است كه ايران با اتخاذ يك تصميم راهبردي درصدد تغيير مسير و اعلام كليه برنامه هاي خود است.
اكنون ايران تحت فشار فزاينده اي قرار گرفته تا پروتكل ديگري علاوه بر پيمان منع تكثير پيمان هسته اي كه به كارشناسان سازمان بين المللي انرژي اتمي اجازه داد تا به بازرسي هاي غافلگيرانه حتي در مكان هاي اعلام نشده بپردازند را امضا كند. درمقابل تهران مي گويد مادام كه واشنگتن تحريم هايش عليه ايران را لغو نكند چنين پروتكلي را امضا نخواهد كرد. اگر گزارش جديد پس از بازگشت بازرسان بر تخطي ايران از پيمان منع اشاعه سلاح هاي هسته اي صحه گذارد، آن زمان روسيه براي ادامه همكاري با ايران از سوي آمريكا تحت فشار قرار خواهد گرفت و به رغم نتايج اقتصادي ناگوار مجبور به تجديدنظر در قرارداد خود با تهران خواهد شد. پس از نشست پوتين و بوش ظاهرا تهران مطمئن است كه روس ها به تعهداتشان براي پايان دادن به ساخت راكتور هسته اي در بوشهر كه اصلي ترين نگراني آمريكايي ها است پايبند نخواهند ماند و پيوستن ايران به پروتكل الحاقي پيمان منع تكثير تسليحات هسته اي شرط اجباري تكميل نيروگاه بوشهر است. اگر ايران با امضاي پروتكل موافقت نكند و اگر آمريكا آشكارا به سوي عملي كردن تهديداتش عليه ايران حركت كند و اگر نئومحافظه كاران درباره عمليات نظامي عليه ايران صحبت كنند، در آن صورت كشورهاي اروپايي نيز در بوته آزمايشي به نام ايران محك زده مي شوند. هر چند ديدگاه هاي آمريكا ناخرسندي اروپايي ها را به دنبال داشته و آنها در هر صورت به موضوع رابطه با تهران از منظر «گفت وگوي انتقادي» كه پس از آن با نام «گفت وگوي سازنده» ادامه يافت و اكنون «مذاكرات مشروط» نام گرفته است مي نگرند و امضاي پروتكل را «شفافيت و پيام اطمينان بخشي به جامعه بين المللي» مي دانند. آنها در انتظار گزارش البرادعي هستند كه نتايج آن مي تواند بر روابط اتحاديه اروپا با ايران و نيز موضع اين اتحاديه در قبال سياست آمريكا در مورد ايران تاثير بگذارد. اروپا اميدوار است كه ايران پروتكل را بپذيرد اما اگر ايران نپذيرد بدين ترتيب مسئله ايران مي تواند براساس «سناريوي عراقي» پيش رفته و دوباره دنياي متمدن را در محور آتلانتيك تجزيه كند.
اكنون برنامه هسته اي ايران يكي از وسايلي است كه آمريكا مي خواهد از اين طريق همواره بر ايران فشار وارد كند. چه ايران در مورد برنامه هاي خود با شفافيت عمل كند و يا نكند و چه پروتكل ديگري در مورد عمليات بازرسي امضا كند يا نكند، واشنگتن مي خواهد ايران براي اصلاح برخي از برنامه هاي خود نسبت به دخالت نكردن ايران در مسائل داخلي عراق و مسائل صلح خاورميانه و ديگر مسائل مورد اختلاف ايران و آمريكا همواره تحت فشار باشد و اين فشار با توجه به اينكه ايران به تازگي توانسته است به تكنولوژي غني سازي اورانيوم دست يابد ادامه خواهد يافت. ايران به عنوان يك اقدام احتياطي در برابر كناره گيري احتمالي روسيه از همكاري در نيروگاه بوشهر در زمان حاضر در نظر دارد در زمينه چرخش سوخت هسته اي به يك كشور خودكفا تبديل شود چرا كه آلمان پس از سال ۱۹۹۶ ميلادي همكاري براي ساخت نيروگاه بوشهر با ايران را متوقف كرد و چين در سال ۱۹۹۶ همكاري در طرح هاي هسته اي اصفهان را نيمه تمام گذاشت و اكنون تهران به دنبال خودكفايي در چرخه سوخت هسته اي است. همان گونه كه سيد محمد خاتمي در بهمن ماه گذشته گفت «ما نمي توانيم آينده خود را در دست خارجياني قرار دهيم كه تحت فشار هستند. » آنچه در گزارش مربوط به نقض تعهدات ايران آمده بود به ۱۲ سال پيش برمي گشت و در واقع بازي سياسي و تبليغاتي اي بود كه علت آن وجود بحران سياسي بين «واشنگتن» و «تهران» از زمان قطع مذاكرات «ژنو» ارزيابي مي شد. اتهامات آمريكا عليه ايران زمينه تلاش تهران براي دستيابي به سلاح هاي اتمي، نقض حقوق بشر و پناه دادن به القاعده در راستاي برنامه هاي سياسي آمريكا عليه ايران است و مطمئناً تا زماني كه مشكل سياسي ايران و آمريكا حل نشود، اين اتهامات ادامه خواهد يافت. آن گونه كه شواهد و قرائن نشان مي دهد آمريكا در سناريو خود عليه ايران برنامه مشابه عراق و كره شمالي را به اجرا گذاشته است و فشار براي امضاي پروتكل الحاقي از سوي ايران گام نخست محسوب مي شود. اگر چه ايران معتقد است كه تنها مرجع و داور در اين مسئله آژانس بين المللي انرژي اتمي است و نه ايالات متحده اما هيچ كس پيش بيني نمي كند تا زماني كه تهران به پيش شرط هاي آمريكا در زمينه فلسطين و عراق پاسخ مثبت ندهد فشار آمريكا بر ايران كاهش يابد.