سه شنبه ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۰۷۹- June, 17, 2003
گفت وگو با احمد خورشيد قصوري وزير امور خارجه پاكستان
گفتم حمله نكنيد
من در مرحله اول گفتم كه آمريكا سياست اشتباهي دارد اگر قصد داريد كه وضعيت خود را در ميان مردم عراق بهبود ببخشيد نبايد ايران را مورد حمله قرار دهيد زيرا ايران تاثير بسيار زيادي در ميان شيعيان عراق دارد
015775.jpg
عكس : عباس كوثري
رابطه ايران با پاكستان از ويژگي هاي خاصي برخوردار است. از جهاتي پاكستان بهترين همسايه ايران محسوب مي شود و طي دهه هاي گذشته پس از استقلال اين كشور، كمترين تنش ميان ايران و پاكستان در تاريخ روابط دوجانبه ثبت شده است. از اين رو پاكستان كشور برادر و دوست ناميده مي شود و سطح روابط تهران ـ اسلام آباد همواره رو به رشد و دوستانه بوده است. با اين حال عمده ترين مسئله در روابط دو كشور به بحران كشمير باز مي گردد. دو كشور هند و پاكستان سال هاست كه در خصوص منطقه مسلمان نشين كشمير با يكديگر اختلاف دارند و منازعه بر سر اين منطقه حتي جهان را تا آستانه جنگ هسته اي و جنگي وسيع تر و فجيع تر از جنگ جهاني دوم قرار داده است. اما دو كشور مسلح به سلاح هسته اي، خوب مي دانند كه وقوع چنين جنگي به نابودي دوطرف منجر خواهد شد. با اين حال تنظيم روابط تهران با اسلام آباد و دهلي نو تحت تاثير اين بحران قرار دارد. ايران از يك طرف به دلايل ايدئولوژيك و همسايگي با پاكستان ناچار است از مسلمانان كشمير دفاع كند و در عين حال مي داند كه دفاع بيش از حد از كشمير گرچه به نفع رابطه با اسلام آباد است اما مي تواند رابطه با دهلي نو را مخدوش كند. رابطه اي كه ايران به آن نياز دارد و نمي تواند از آن صرف نظر كند. بنابراين رعايت سياست اعتدال در خصوص بحران كشمير تنها مسئله ويژه در روابط دوجانبه ايران و پاكستان به شمار مي آيد. اكنون با سقوط طالبان در افغانستان و شكل گيري مرحله بازسازي اين كشور، روابط ايران و پاكستان تحت تاثير موضوع بازسازي افغانستان قرار دارد. دو كشور قصد دارند نقش بيشتري در اين فرايند ايفا كنند و به نوعي يك رقابت جديد ميان دو كشور مطرح است كه چشم انداز روابط ايران و پاكستان را مشخص مي كند. گفت وگو با خورشيد قصوري وزير امور خارجه پاكستان در حاشيه نشست وزراي كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي كه چندي پيش در تهران برگزار شد، تحقق يافت. زماني كه او از ملاقات با سيدمحمد خاتمي رئيس جمهوري باز مي گشت و چندي قبل نيز در سفر به واشنگتن، از مواضع آمريكا درخصوص ايران انتقاد كرده بود.گفت وگويي كه در پي مي آيد با فرا رسيدن زمان ملاقات وزير خارجه پاكستان با وزير خارجه عمان نيمه كاره پايان يافت.

• به عنوان اولين سوال بفرماييد چرا سفر آقاي نورجمالي در آخرين لحظات لغو شد؟ در ضمن تاريخ مجدد اين سفر چه زماني خواهد بود؟
سفر ايشان لغو نشد بلكه اين سفر به تعويق افتاده است و در آينده اين ديدار انجام مي شود.
• در تهران گفته شد كه لغو سفر نخست وزير پاكستان به دليل همزماني آن با انتخابات مجلس سنا بوده است؛ اما روزنامه نگاران ايران، اعتقاد دارند كه لغو سفر ايشان به علت فشار آمريكا بوده است.
آمريكا هيچ ربطي به اين موضوع نداشته است؛ اين مسئله هر دليلي داشته باشد آمريكا دليل آن نيست.
• پس ما مي توانيم اميدوار باشيم روابط تهران و اسلام آباد كه با سفر آقاي خاتمي، گرم شده بود همچنان گرم باقي بماند.
اگر چنانچه قرار بود فشاري از طرف آمريكا وجود داشته باشد، آن زماني كه ما با آقاي خاتمي، رئيس جمهوري و جناب آقاي خرازي، وزير امور خارجه ديدار داشتيم بايد از طرف آمريكا فشار وارد مي شد در حالي كه اين گونه نبود و آن ديدار هم موفقيت آميز بود.
• سوال بعدي من، در مورد روابط سه جانبه بين ايران، افغانستان و پاكستان است. در مرحله اول اين روابط را چگونه مي بينيد؟ به خصوص در زمينه بازسازي افغانستان كه هر دو كشور ايران و پاكستان مشاركت دارند.
در واقع روابط دوجانبه ايران و پاكستان بسيار عالي است. كشور پاكستان از بدو تاسيس روابط خوبي با ايران داشته است و اعلام موجوديت پاكستان به سال ۱۹۴۶ باز مي گردد. البته در مقطع محدودي كه طالبان در افغانستان روي كار آمد بر روي اين روابط تاثير گذاشت اما بعد از سرنگوني طالبان اين روابط به وضعيت سابق بازگشت و روابط في مابين اين دو كشور در حال حاضر بسيار عالي است.
•  شواهد اين گونه است كه روابط اسلام آباد و كابل بسيار گرم است. اين روابط گرم تا چه اندازه بر روي بازسازي افغانستان تاثير گذاشته است.
آقاي كرزاي ديداري از پاكستان داشتند كه اين ديدار بسيار موفقيت آميز بود. ايشان ملاقاتي با آقاي رئيس جمهور «مشرف» داشتند و اين ملاقات ۲ ساعت به طول انجاميد. در اين ديدار تفاهم بسيار خوبي به دست آمد. ما، وزير دفاع و وزير اطلاعات آنان (افغانستان) را هم براي ديدار دعوت كرده ايم.
• برخي معتقدند كه بازسازي افغانستان اكثراً در نواحي مرزي با پاكستان انجام مي شود. حضور پاكستان در روند بازسازي به چه ميزان است. آيا هنوز هم پاكستان نفوذ سنتي خود را در افغانستان حفظ كرده است؟
طبيعي است كه اگر جاده اي بخواهد كشيده شود بايد از پاكستان بگذرد. پاكستان در عين حال كه يك كشور ثروتمند نيست اما ۱۰۰ ميليون دلار به امر بازسازي افغانستان اختصاص داده است. اگر قرار باشد، بازسازي حتي در مناطق مرزي انجام شود بايد جاده اي از طرف پاكستان به طرف شهرهاي افغانستان كشيده شود.
• در سفري كه آقاي خاتمي به اسلام آباد داشتند؛ دو كشور بيانيه اي صادر كردند كه در جهت مبارزه با تروريسم بود، مي خواستم بدانم كه كشور پاكستان چه اقداماتي را در اين زمينه انجام داده است.
از لحاظ پيگيري اين موضوع ما بيش از هر كشور ديگري توانسته ايم تروريست ها را دستگير كنيم.
• برخي از روزنامه ها شبهه هايي را در مورد افزايش حضور القاعده در پاكستان و يا اين كه هنوز هم القاعده در پاكستان در حال بازسازي نيروهاي خود هستند و كارهايي را انجام مي دهند، مطرح كرده اند نظر [شما] در اين مورد چيست؟
اين گزارش ها در واقع تاثيري نخواهد داشت، قبل از حمله آمريكا به عراق، من با مقامات آمريكا گفته بودم كه اين توجهي كه آمريكا به عراق كرده است، مي تواند باعث شود كه افغانستان به فراموشي سپرده شود و اين مردم افغانستان هستند كه در اين جا حضور دارند و طالبان مي توانند از اين موضوع سوءاستفاده كنند.
• و اين سوءاستفاده به عقيده شما همچنان ادامه دارد؟
در اين مورد كه آنان بتوانند برنامه اي در درازمدت براي حمله انجام بدهند، به نظر من طالبان اين توانايي را ندارند و ساختار اصلي آنان از بين رفته است. آنان تنها مي توانند حملات كوچكي را شكل بدهند و در واقع اين حملات و اين رخدادها بعد از اينكه آمريكا به عراق حمله كرده به وجود آمده است.
• يعني در حقيقت هنوز هم يكسري دغدغه ها در پاكستان وجود دارد؟ و مسئله ديگر اينكه به نظر مي آيد القاعده و يا همان طالبان يك جايگاهي در بين مردم پاكستان دارد؛ زيرا در آن زمان هم بخشي از مردم پاكستان از آنان تا حدودي حمايت مي كردند.
اگر صحبت در مورد القاعده است، موضوع به اين شكل است كه القاعده در هر جايي طرفداران مخصوص به خود را دارند؛ در آلمان و فرانسه و نقاط مختلف آنان افراد خودشان را دارند. براي همين است كه همكاري هاي گسترده اي بين آژانس هاي اطلاعاتي وجود دارد. بين پاكستان و كشورهاي ديگر اين همكاري اطلاعاتي برقرار است. بنابراين اشتباه است كه القاعده را به تمام مردم تعميم دهيد. آقاي كرزاي بيانيه اي صادر كرد كه علاوه بر شش، هفت يا هشت نفر از مسئولان طالبان بقيه بايد آزاد بشوند وليكن بعد از ۲۴ ساعت اين بيانيه را تغيير داد. البته در بين مردم پشتو، طالبان هم مي توانند وجود داشته باشند. اما اين مربوط به آن رده هاي بالا نيست. اگر شما به وضعيت آلمان در زمان هيتلر نگاه كنيد، خواهيد ديد كه همه مردم جزو نازي ها بودند و همين طور ببينيد زماني كه به عراق حمله شد در آنجا هيچ پليسي وجود نداشت. در واقع اين وضعيت با حمله تغيير كرد. در زمان صدام حسين خيلي ها عضو و همراه حزب بعث بودند و اين اشتباه خواهد بود كه همه مردم را به اين گروه ها اطلاق كنيم كه همه جزء القاعده يا حزب بعث هستند.
• ما يك مرز نسبتاً طولاني با پاكستان داريم و آمريكا مرتباً ايران را متهم مي كنند كه از اين مرز طولاني اعضاي القاعده و يا اينكه رهبران ارشد آنان وارد ايران مي شوند. همين را مستمسكي براي تحت فشار قرار دادن تهران و اسلام آباد قرار داده اند، نظر شما در اين باره چيست؟
زماني كه من از ايالات متحده ديدار كردم، اين ديدار در دو زمان انجام شد، يكي در ماه فوريه و دومي روز گذشته بود، من در آنجا گفته ام كه سياست آنان در مورد ايران اشتباه است؛ من گفتم كه، جناب آقاي خاتمي و آقاي خرازي از پاكستان ديدار كرده اند و ديدار خوبي هم داشته اند و اين دو شخصيت در واقع شخصيت هاي خوب و بارزي هستند. اينان هوادار ميانه روي، متعادل و حامي دموكراسي هستند و بنابراين بايد از آنان حمايت شود و نبايد با آنان مخالفت كرد. نمي خواهم نظراتم پوشيده بماند چرا كه روابط بسيار عالي با ايران داريم. اين روابط ما در روابط تاريخي و فرهنگ مشترك ما ريشه دوانيده است و در واقع ريشه اي عميق دارد. جز يك مقطع محدودي كه طالبان سركار بودند و در اين ميان روابط ما تحت تاثير قرار گرفت. گفته مي شود كه پاكستان تنها كشوري است كه از طالبان حمايت مي كند در واقع من در آمريكا هم گفتم كه، حتي آمريكا هم از طالبان حمايت مي كند. و بسياري ديگر هم همين گونه هستند و از طالبان حمايت مي كنند. ما بايد درك كنيم كه چرا در ابتدا پاكستان و بسياري از كشورها از طالبان حمايت مي كردند. پس از اين كه شوروي سابق فرو پاشيد و قواي شوروي از افغانستان بيرون رفتند، فاكتور وحدتي در افغانستان وجود نداشت و فرمانداران مناطق مختلف به جان يكديگر افتاده بودند و افغانستان شاهد درگيري هاي مختلف بود. شهر كابل به طور عمده تخريب شد و تمام ساختمان ها در كابل آسيب ديدند. همسايه اين كشور، يعني «پاكستان» با يك تضاد بزرگ روبه رو شده بود و با تعداد زيادي از مهاجران روبه رو بود. چهار ميليون مهاجر وجود داشت و طالبان در ابتدا صلح را همراه خود داشتند ولي بعد از اين مرحله زماني كه برنامه اصلي طالبان رو شد؛ معلوم گرديد كه در واقع آنان نوعي عقب گرايي را مدنظر داشتند كه هيچ مطابقتي با قرن بيستم نداشت. آن سياست طالبان بود كه باعث شد كشورهاي جهان با طالبان مخالفت كنند. همچنين برخورد آنان با سيستم آموزشي و عموماً برخوردشان نسبت به زنان، به ويژه برخوردي كه با جهان داشتند، خصوصاً زماني كه مجسمه بودا را در باميان تخريب كردند؛ كل جهان عليه آنان شوريد. ما به آنان گفتيم نبايد سعي كنيد كه در انزوا قرار بگيريد زيرا كل جهان عليه شما موضع مي گيرند.
پاكستان مشكلي دارد كه ساير كشورها اين مشكل را ندارند، ما همسايه افغانستان هستيم و پشتوهاي آنها در ايالت سرحد پاكستان در اكثريت هستند و اين يكي از چهار ايالت پاكستان است. در ايالت بلوچستان هم بيش از نيمي از جمعيت را باز پشتوها تشكيل مي دهند. من به مقامات آمريكايي گفتم كه ما نمي توانيم نسبت به اين مسئله بي تفاوت باشيم، در حالي كه ساير كشورها مي توانند، زيرا ما همسايه جغرافيايي آنان هستيم. هر اتفاقي كه در افغانستان رخ دهد، به طور مستقيم بر روي ما [پاكستان] تاثير خواهد گذاشت. دو ايالت از چهار ايالت ما را پشتوهاي آنها كه به صورت فاكتوري قوي مطرح هستند در دست دارند و آنها در اكثريت اند و بايد اين موضوع را در نظر گرفت. اما ما نسبت به سياست طالبان راضي نبوديم. آنها با هيچ توصيه اي گوش نمي كردند و خيلي سخت بودند. پس از يازدهم سپتامبر هنگامي كه رئيس جمهور «مشرف» اين سياست را تغيير داد، به اين دليل نبود كه از آمريكا تلفن شده بود كه شما با ما هستيد يا نيستيد. بلكه به اين دليل بود كه در پاكستان بر روي حمايت از طالبان اختلاف پيش آمده بود و اين خطر در پاكستان وجود داشت كه چنانچه جلوي آنان گرفته نشود، ممكن است كه پاكستان هم تحت تاثير روند افغانستان قرار بگيرد. احزاب مذهبي در پاكستان اعتقاد داشتند يك نوع الگو به وجود آمده است، در صورتي كه آنان حتي رابطه كوچكي نيز با يك كشور ايده آل اسلامي نداشتند. هنگامي كه اسلام در زمان شكوفايي خود بود در واقع مسلمانان در راس زمينه هاي علوم و تكنولوژي بودند.
• با توجه به ملاقات شما با مقامات كاخ سفيد و صحبت هايي كه در مورد وجود دموكراسي در ايران انجام شد واكنش مقامات كاخ سفيد چگونه بوده؟
من در مرحله اول گفتم كه آمريكا سياست اشتباهي دارد. اگر قصد داريد كه وضعيت خود را در ميان مردم عراق بهبود ببخشيد، نبايد ايران را مورد حمله قرار دهيد، زيرا ايران تاثير بسيار زيادي در ميان شيعيان عراق دارد و من توضيح دادم كه حتي در بين شيعيان پاكستان نيز ايران از اهميتي ويژه برخوردار است. آمريكا اگر مي خواهد روابط خوبي با عراق داشته باشد بايد روابط خود را با ايران بهبود ببخشد.
• واكنش آنان چگونه بود؟ مثبت يا منفي بود؟
آنان به حرف هاي من گوش كردند اما حرفي نزدند كه برخلاف اين استدلال باشد. ولي من باز هم با آنان صحبت كردم چرا كه من معتقدم در مرحله مذاكرات قرار داريم و در آمريكا آراي مختلف مطرح است. . .
• وقتي آمريكا از تغيير حكومت ها مي گويد، پاكستان تا چه اندازه اين مسئله را جدي مي گيرد؟
اول اينكه هيچ رژيمي را نمي توان تغيير داد، آن هم رژيمي كه توسط مردم انتخاب شده است. مردم ايران اين دولت را انتخاب كرده اند، آنان چطور مي توانند اين تغيير را ايجاد كنند؟
• آمريكا كل منطقه از جمله ايران و حتي پاكستان و ساير كشورهاي حاشيه خليج فارس را تهديد كرده اند.
در سياست خيلي چيزها گفته مي شود وليكن در عمل چنين نيست.
• شما گفتيد كه ايران بر روي شيعيان پاكستان تاثيرگذار است، گاهي اوقات احساس مي شود كه دولت پاكستان چندان رضايت خاطري از حمايت ايران نسبت به شيعيان پاكستان ندارد.
اين نكته در واقع نبايد به سوءتفاهم منجر شود. مثلاً در پاكستان تعداد زيادي به عربستان سعودي تمايل دارند و اين به دليل وجود مقامات و اماكن مقدس در آن كشور مثل مكه و مدينه است. در بين شيعيان پاكستان هم اين احترام به وجود آمده است زيرا در ايران هم مقامات اسلامي و مدرسه مذهبي در قم وجود دارد و پاكستان در واقع يك جامعه دموكراتيك است. ما يكديگر را تحمل مي كنيم و نسبت به هم شكيبايي داريم و يك نكته ديگر هم نسبت به ايران وجود دارد؛ دو نسل قبل تمام كساني كه باسواد بودند، مي توانستند فارسي را بخوانند و بنويسند. سلسله مغول كه از آسياي ميانه آمده بود و در آنجا حكومت مي كرد در واقع ريشه ترك داشتند وليكن فارسي صحبت مي كردند و اين فقط مسئله شيعه و سني نيست. در واقع بعد ديگري هم دارد كه همان بعد فرهنگي است كه ملت ها و كشورها را به هم نزديك مي كنند. اكثر رهبران مذهبي ولو اينكه اهل سنت باشند فارسي تكلم مي كنند.
• در مورد حل مناقشه كشمير، با توجه به ديدارهاي مقامات ايران و پاكستان و مقامات ايراني و هندي لطفاً توضيح دهيد.
اول در خصوص پرسش قبلي اضافه كنم كه شيعه و سني در پاكستان روابط بسيار نزديكي با هم دارند و دوستي بين اين دو قشر وجود دارد. درگيري در ماه محرم نيز نمي تواند نشانه نبود روحيه دوستي و رفاقت باشد. شيعيان در پاكستان اساسي ترين و مهم ترين پست ها را در ارتش و همچنين در دولت و اركان سياسي در دست دارند. ما در مورد گفت وگو با هند نيز خيلي جدي هستيم، ما تا به حال سه جنگ داشتيم كه نتوانست مسئله كشمير را حل كند. در سال گذشته استقرار نيروهاي نظامي حتي بيشتر از جنگ جهاني دوم بود. يك ميليون سرباز روبه روي يكديگر قرار گرفتند و براي ده ماه سربازان هندي در مرز پاكستان حضور داشتند. هر دو كشور داراي سلاح هاي هسته اي هستند و هر دو كشور موشك دارند. هند مي تواند هر كجا را كه بخواهد در پاكستان مورد هدف قرار بدهد؛ همين طور پاكستان مي تواند هر نقطه اي را كه بخواهد در هند مورد هدف قرار دهد، در اين صورت است كه مذاكرات مفهوم پيدا مي كند و در غير اين صورت همه چيز نابود مي شود. رئيس جمهور «مشرف» از يك سال و نيم پيش مي گويند كه ما بايد مذاكره كنيم يعني بنشينيم و مذاكره و صحبت كنيم. اميدواريم كه هند يك تصميم استراتژيك بگيرد نه اين كه يك تصميم تاكتيكي. يك نكته خيلي مشخصي وجود دارد آن هم اين است كه ما خواهان يك صلح بادوام هستيم، صلحي كه در آن خواسته ها و آرمان هاي مردم كشمير بايد در نظر گرفته بشود.
 •در مورد خط لوله نفت هند و پاكستان چه نظري دارند؟
امكانات بهبود پيدا كرده و بيشتر شده است و در فضاي جديد ما اميدواريم كه اين هدف تحقق پيدا كند.

رايزني با كشورهاي منطقه
رضا خوش لهجه
سفر شش روزه سيدمحمد خاتمي رئيس جمهوري به چهار كشور لبنان، سوريه، يمن و بحرين كه با هدف گسترش و تعميق روابط سياسي ـ اقتصادي تهران با اين كشورها انجام شد، فصل تازه اي در روابط دوجانبه ايران با اين كشور گشود.
از آنجايي كه خاتمي اولين رئيس جمهوري اسلامي ايران بود كه به كشورهاي لبنان، يمن و بحرين سفر مي كرد، بسياري از آگاهان سياسي ديدار خاتمي از اين كشورها را نشانه اراده سياسي دولت جمهوري اسلامي ايران براي اعتمادسازي، تقويت همبستگي ميان كشورهاي عربي ـ اسلامي منطقه و در راستاي سياست تنش زدايي تهران ارزيابي كردند.
ضرورت تحقق ثبات و آرامش در منطقه خاورميانه، بررسي زواياي مختلف بحران عراق و لزوم تشكيل حكومتي برخاسته از راي و نظر ملت اين كشور، لزوم خروج اشغالگران از عراق و منطقه، تاكيد بر عاري شدن منطقه از سلاح هسته اي و لزوم پايبندي رژيم صهيونيستي به قطعنامه هاي بين المللي و تفاوت و تمايز قائل شدن ميان تروريسم و مبارزه و دفاع يك ملت از سرزمين و حقوق خويش از جمله مهم ترين محورهايي بود كه تقريباً در تمامي ديدارهاي خاتمي با مردم و مسئولان بلندپايه اين كشورها مورد تاكيد قرار گرفت.
تحقق ثبات و آرامش در منطقه براي رسيدن به پيشرفت و توسعه همواره اولويت نخست سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران شمرده شده است و اين مهم در ديدگاه جمهوري اسلامي ايران حائز اهميت بوده است و به همين دليل خاتمي طي ۶ سال گذشته بارها و بارها آمادگي تهران را براي همكاري با كشورهاي منطقه براي از بين بردن تهديدها و تلاش براي رسيدن به امنيتي پايدار در منطقه و جهان اعلام كرده است.
از سوي ديگر سفر خاتمي به چهار كشور عربي و اسلامي منطقه در شرايطي انجام شد كه آمريكا به بهانه مبارزه با تروريسم و ايجاد دموكراسي در عراق حضور پررنگ تري در منطقه پيدا كرده است هر چند بسياري از صاحب نظران تامين امنيت اسرائيل و تضعيف حزب الله لبنان و گروه هاي مبارز فلسطيني را هدف ديگر آمريكا از حضور در منطقه مي دانند.
روزنامه لبناني المستقبل در همين راستا در مقاله اي با عنوان «ديدار خاتمي و فشارهاي آمريكا» نوشت: واشنگتن پس از سقوط صدام مي كوشد سوريه، حزب الله و سازمان هاي فلسطيني را كه هم پيمان ايران در منطقه هستند، تضعيف كند و از تهران مي خواهد پشتيباني از مقاومت ضدصهيونيستي را متوقف كند. رئيس جمهوري در سفر به لبنان، همچنين علاوه بر ديدار با رهبران احزاب مختلف لبناني در يك كنفرانس خبري كه با حضور رسانه هاي مختلف خارجي مقيم بيروت برگزار شد، شركت كرد و ديدگاه هاي جمهوري اسلامي ايران را درخصوص مهم ترين مسائل بين المللي، منطقه اي و دوجانبه تشريح كرد.
وي در اين كنفرانس خبري كه يك ساعت و نيم به طول انجاميد و به طور مستقيم از شبكه هاي مختلف خبري لبنان پخش مي شد، حمايت هاي آمريكا از رژيم صهيونيستي را مورد انتقاد قرار داد و گفت: رژيم صهيونيستي به علت دارا بودن ده ها سلاح اتمي و كشتارجمعي، تهديدي عليه منطقه و بشريت است. اهميت بعد اقتصادي سفر خاتمي به لبنان نيز بر هيچ كس پوشيده نيست. امضاي شش سند همكاري ميان مقامات تهران ـ بيروت نيز فصل نويني را از همكاري هاي اقتصادي دو كشور گشود. در سفر خاتمي به لبنان، دو موافقتنامه درباره پرداخت وام ۵۰ ميليون دلاري ايران به لبنان براي اجراي برخي طرح هاي عمراني و همكاري گمركي و چهار يادداشت تفاهم همكاري در زمينه مسائل زيست محيطي، امور جوانان، ورزش و امور زنان ميان دو كشور امضا و مبادله شد.
خيل جمعيت مشتاق در بيروت كه به اعتراف رسانه هاي خبري اين كشور، بيروت تاكنون چنين استقبالي را از يك رهبر اسلامي تجربه نكرده بود، به حدي بود كه بارها كاروان حامل خاتمي در مسير فرودگاه تا هتل فينيسا (محل اقامت هيأت ايراني) متوقف شد. اوج استقبال ملت مقاوم لبنان از رئيس جمهوري در ورزشگاه ۶۰ هزار نفري شهر بيروت تبلور يافت. استقبالي كه چشم جهانيان را خيره كرد.

ديپلماسي ايراني
در اولين كشوري كه ما را به رسميت شناخت
«امامعلي رحمانف» رئيس جمهور تاجيكستان ديروز وارد تهران شد. رابطه فرهنگي ايران و تاجيكستان به لحاظ قرابت جغرافيايي و زباني همواره رابطه اي گرم و دوستانه بوده است. اينك با قرار گرفتن افغانستان در مسير دموكراسي و آينده اي روشن نسبت به گذشته به نظر مي رسد روابط سياسي و فرهنگي تاجيكستان، ايران و افغانستان در راه تازه اي قرار دارد كه سفر رئيس جمهور تاجيكستان مي تواند سرفصل آن باشد.يادداشت زير را سفارت تاجيكستان ارسال كرده است كه با همان ادبيات تاجيكي منتشر مي شود.
•••
تاجيكستان و ايران (و افغانستان نيز) همزبان هستند، يعني زباني يگانه دارند. حريفان توانمند ما بسيار كوشيده اند و امروز هم مي كوشند، تا زبان ما را از ميان بردارند. شكرانه پروردگار كه سياه دلان موفق نشدند؛ و اگر خدا خواهد موفق نخواهند شد و اما بايد پذيرفت كه زبان ما شكسته است؛ خيلي هم شكستندش.
بيشتر از ده سال است كه زبان ما حق و حقوق كامل خود را به دست آورده است حقوقي كه حق حلال اوست. جايگاه زبان ما امروز بلند است و احترام آن براي همه تاجيكان واجب. ما و ايرانيان و افغان ها ادبياتي يگانه داريم. ادبياتي كه نامش را «دري» مي گويند، «فارسي» مي گويند، «فارسي تاجيكي» مي گويند.
015785.jpg

امروز فردوسي و خيام و عطار و سعدي و حافظ و جامي و. . . پيش تاجيكان آنچنان عزيز و محترم و خودي هستند كه رودكي و ناصرخسرو و ابن سينا و كمال و شوكت پيش ايرانيان. دامان موضوع همبستگي تاجيكان و ايرانيان آن چنان دراز و گسترده است كه با چندين كتاب نمي توان تمام كرد. بنا بر همين، بهتر است به ده سال اخير نگاهي كوتاه اندازيم به دوره اي كه تاجيكستان عزيز ما سعادت استقلال را دريافته است. بارها گفته اند: باز هم بايد گفت: نخستين دولتي كه استقلال كشور ما را شناخته است، ايران عزيز بود. همين طور، نخستين سفري هم كه رئيس جمهوري وقت تاجيكستان آقاي رحمان نبي اف به خارج انجام داد، ايران بود. خوشبختانه، اين رابطه سال اخير بيشتر و صميمانه تر صورت مي گيرد.
رئيس جمهور تاجيكستان در ايران در مجموع سه بار حضور داشته و رئيسان جمهوري اسلامي ايران هم در تاجيكستان تشريف برده اند.
در اين مدت سندهاي بسياري به امضا رسيده، مهم ترين آنان در مرحله اجرا نيز درآمده اند.
تاجيكستان كشوري كوهستاني است؛ ۹۳ درصد خاك كشور ما كوه دارد. اين واقعيت مشكل آفرين نيز بوده است، چنانچه، مركز با شمال و شرقش راه ندارد. رفت وآمد از طريق كشورهاي همسايه صورت مي گرفت.
در سياست زمان شوروي اين نكته مهم بود كه جمهوري هاي شوروي با يكديگر وابسته باشند. از همين سبب، در هفتاد سال زمان شوروي مسئله تونل مركز و شمال تاجيكستان مطرح نشد. امروز هم كشورهاي همسايه بنابر غرض هايي، اجازه نمي دهند كه رفت وآمد از راه هاي آنها صورت بگيرد.
حكومت تاجيكستان قاطعانه تصميم گرفته است كه ميان مركز و شمال كشور تونل «انزاب» ساخته شود و اما اين كار ساده اي نيست: تونل ۵ كيلومتر طول داشته و براي به اتمام رساندن آن نياز به هزينه ۳۶ ميليون دلاري وجود دارد. رئيس محترم جمهوري اسلامي ايران جناب آقاي سيدمحمد خاتمي هنگام سفر خود به تاجيكستان (بهار سال ۲۰۰۲) براي اين كار بزرگ ۵ ميليون دلار اهدا كرد. رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي جناب آقاي كروبي كه همين سال ۲۰۰۳ سفري به تاجيكستان داشت، ۵ ميليون ديگر را هديه كرد. در برابر اين كمك ها جمهوري اسلامي ايران به كشور تاجيكستان وام ۲۵ ميليون دلاري نيز واگذار كرده است كه براي پيشرفت اقتصاد كشور خيلي مفيد خواهد بود. گفتني است اين كار بزرگ با همكاري مهندسان ايراني كه در تونل سازي تجربه هاي بزرگي دارند، ساخته مي شود.
يكي ديگر از امكانات كم نظير تاجيكستان اين است كه شصت درصد آب منطقه را در اختيار دارد. با نظرداشت اين واقعيت، دولت ايران تصميم گرفته كه براي ساختمان نيروگاه «سنگتوده» دست ياري دراز كند، يعني مبلغي را در اختيار گذارد. گفتني است كه اين ساختمان نيز با همكاري متخصصان ايراني ساخته خواهد شد.
تاجيكستان ما كشوري تازه استقلال است. تجربه كم دارد و اما مشكلات بسيار. خطرهايي جامعه ما را تهديد مي كنند، چنانچه، مواد مخدر بيكاري، مهاجرت.
همكاري هاي بازرگاني ميان تاجيكستان و ايران رو به رشد است. حجم مبادلات در سال ۲۰۰۲ نزديك به شصت و سه ميليون دلار بوده است. در اين سال تاجيكستان، به مبلغ ۵/۱۹ ميليون دلار جنس (آلومينيوم، پنبه) به ايران صادر كرده است. اميد هست كه اين همكاري بيش از پيش رونق يابد. مناسبات ايران و تاجيكستان به ويژه در يك سال اخير خيلي گرم و خيلي صميمانه شده است. به ويژه از آغاز كار سفير كبير ايران جناب آقاي دكتر سرمد پارسا همكاري هاي بازرگاني و رفت وآمدهاي فرهنگي سرعت و كيفيت بي سابقه پيدا كرده است. يكي از مثال هايش همين است كه در ده ماه اخير در تاجيكستان سه كارخانه مرغ پروري بنا يافت. حكومت تاجيكستان تغييراتي به قانون اساسي وارد كرده و براي رأي مردم پيشنهاد كرده است. از جمله مهم ترين پيشنهادها، اين است كه خدمات پزشكي براي بيماران، تحصيل در مدارس و دانشگاه ها رايگان باشد. با نظرداشت امكانات محدود زندگي مردم كشور، اين تغييرات براي اهل جامعه خيلي هم سودمند خواهد بود. در شمار اصلاحات و علاوه ها موضوع تمديد دوره وكالت رياست محترم جمهوري نيز هست.
اميدواريم كه تاجيكستان ما مشكلات موجوده راپشت سر كرده، براي پيشرفت گام هاي استوار خواهد برداشت.

حاشيه ايران
• درخواست دستگيري «سعيد عسگر»
همزمان با بازداشت «سعيد عسگر» و همدستانش در جريان ناآرامي هاي اخير تهران، يك خبرگزاري نزديك به جناح راست خبر داد كه درخواست بازداشت وي از سوي سپاه از ماه ها پيش درخواست شده بود. خبرگزاري تازه تاسيس «مهر» در خبر خود آورده است: «قرارگاه ثارالله سپاه، سه ماه پيش در نامه اي به شوراي تامين استان تهران، اعلام كرده بود كه سعيد عسگر، فعال شده و شواهد و قراين، حكايت از فعاليت افراطي او خواهد داشت. » بنابراين خبر در نامه قرارگاه ثارالله، از اقدام نكردن شوراي تامين و مقامات امنيتي براي دستگيري عسگر انتقاد شده بود.

• پس از سخنراني، تغيير موضع مي داديم
«محمد نبي حبيبي» دبير اجرايي و عضو شوراي مركزي جمعيت موتلفه اوايل اين هفته در سخناني كه ايرنا به نقل از سخنراني وي در بندر ديلم استان بوشهر مخابره كرده، گفته: «گاهي تصميمات و نظرات جمعيت موتلفه با ديدگاه هاي رهبر معظم مغايرت پيدا مي كرد اما به لحاظ تبعيت، ما موظف و مقيد بوديم كه پس از سخنراني و فرامين رهبري ۱۸۰ درجه تغيير موضع دهيم. گرچه تبعيت از ولايت امروز جزء تغييرناپذير موتلفه اسلامي است اما اين به آن معنا نيست كه ما در هر كاري از رهبري نظرخواهي كنيم. مقام معظم رهبري نيز اين كار را قبول ندارند و معتقدند كه تبعيت دائم و بي چون و چرا در تمام موارد باعث سلب كارايي و استقلال تشكيلات مي شود. ملاك، سخنان مقام معظم رهبري است و ما حول نظر و ديدگاه ايشان حركت مي كنيم. »

• شايد لوايح به مجمع برود
015780.jpg

«مهدي كروبي» رئيس مجلس در نطق پيش از دستور روز يكشنبه خود، علاوه به موضع گيري عليه ادعاي ۵۰۰ ميليون دلاري مصباح يزدي و نيز ناآرامي هاي اخير تهران كه مورد توجه اغلب رسانه ها قرار گرفت، نكته اي را مطرح كرد كه مي تواند سرنوشت لوايح خاتمي را تغيير دهد. او كه خطاب به سران آمريكا و در واكنش به حمايت آنها از ناآرامي هاي تهران سخن مي گفت، در بخشي از سخنانش اظهار داشت: «ما خودمان دموكراسي داريم و عيب هاي خود را به ياري خدا برطرف مي كنيم و دشمنان خواهند ديد كه با تفاهم شوراي نگهبان و مجلس دو لايحه اخير يا به مجمع تشخيص مصلحت نمي رود و يا اگر ارسال شود، با تدبير به خوبي حل مي شود. » اظهارات كروبي در حالي مطرح مي شود كه دو هفته پيش خاتمي با ارسال نامه اي به وي، با ارجاع لوايح دوگانه به مجمع تشخيص مصلحت مخالفت كرده بود. كروبي همان زمان گفت كه موضوع مخالفت خاتمي تنها در مورد لايحه اختيارات است. اما با سخنان اخير رئيس مجلس، احتمال آنكه مختصر مقاومت اصلاح طلبان نيز كنار گذاشته شود و هر دو لايحه به مجمع برود، تقويت شده است.

• سرنوشت تقسيمات كشوري
نماينده داراب كه پيش از اين سمت مديركل اجتماعي وزارت كشور را عهده دار بوده، از بي توجهي دولت به طرح جامع تقسيمات كشوري انتقاد كرد. «جواد اطاعت» در نطق پيش از دستور مجلس، با بيان اينكه در برنامه دوم توسعه، دولت موظف شده بود كه طرح جامع تقسيمات كشوري را در دستور كار قرار دهد، گفت: «هر چند اين طرح در وزارت كشور مورد بررسي قرار گرفت اما دولت اهتمامي براي پيگيري و اجراي آن از خود نشان نداده است. » سال گذشته نيز خاتمي از طرحي تحت عنوان «۱۰ ايالتي شدن» كشور خبر داد كه خيلي زود به فراموشي سپرده شد.

• تا پايان سال ۲۰۰۴
شبكه دوم سيما ميزگرد خبري شنبه شب خود را به برنامه هاي ايالات متحده اختصاص داد. در اين برنامه دو استاد دانشگاه كه «كارشناس مسائل استراتژيك» معرفي شدند، حضور داشتند. يكي از اين كارشناسان در بخشي از سخنانش گفت: «اگر آمريكايي ها موفق شوند تا پايان سال ۲۰۰۴ «نقشه راه» را به پايان برسانند و تيم بوش در انتخابات آينده عراق راي بياورد، وارد مرحله جديدي بر ضد ايران مي شوند. » كارشناس دوم نيز با اشاره به ناآرامي هاي اخير در تهران و شهرهاي بزرگ كشور گفت: «آمريكايي ها معتقدند نظام ايران را بايد از طريق انفجار از درون تغيير داد و در اين باره دو نظريه وجود دارد. نخست، استفاده از «اپوزيسيون داخلي» و افرادي كه در لايه هاي حاكميتي مانند مجلس و دولت حضور دارند و به انديشه هاي غيرديني و سكولار نزديك هستند و عده اي ديگر مانند وزارت دفاع آمريكا با توجه به مشكلات خود در افغانستان و عراق به دنبال دشمن تراشي و سناريو جديدي براي ايجاد بحران در منطقه هستند و اين بحران را از طريق اپوزيسيون داخلي در ايران ميسر نمي دانند. در دانشگاه ها را دنبال مي كنند.»

توضيح
روابط عمومي دانشگاه علم و صنعت با ارسال توضيحي به «همشهري» اعلام كرد: «عطف به خبر صفحه ۱۹ مورخ ۲۲/۳/۸۲ آن روزنامه تحت عنوان «دفتر تحكيم دموكراسي» راه افتاد) به استحضار مي رساند دانشجوي نامبرده در خبر مذكور در حال حاضر دانشجوي اين دانشگاه نمي باشد. »

ايران
اقتصاد
انديشه
جهان
زندگي
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  ايران  |  جهان  |  زندگي  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |