بي پرده بگويم آشنايي من با فوتبال چين خيلي خيلي اندك بود تنها تماشاي ديدار چين با برزيل و تركيه در جام جهاني سابقه ذهني من را در مورد چيني ها تشكيل مي داد
ترجمه: علي فولادي
در واپسين روزهاي سال گذشته آري هان هلندي به جاي بورا ميلوتينوويچ بر مسند هدايت تيم ملي چين تكيه زد. روزهايي بي دردسر و آرام در شرق دور كه از آن موقع شايد نگران كننده ترين اتفاقات آن مربوط به بيماري سارز مي شود تا فوتبال. به هر روي سايت رسمي فيفا گفت وگوي ويژه اي با او در ارتباط با تجربه جديدش، جام جهاني ۲۰۰۶ و دلشوره هاي چالش جديدش به گفت وگو نشسته است.
•••
• در تيم ملي چين، چه چيزي بيشتر از همه شما را مجذوب كرده؟
بيش از همه، خوشحالم در تيم ملي مشغول به كارم تا در باشگاه. البته پس از جام جهاني ،۲۰۰۲ چندين كشور براي هدايت تيم ملي خود با من تماس گرفتند. همه آنها را تحت مطالعه قرار دادم و تا اواسط اكتبر صبر كردم. در اين ميان ارتباطم با فدراسيون فوتبال چين پررنگ تر شد و پس از دو ماه مذاكره، قراردادم با اين فدراسيون، CFA، به امضا رسيد و از اين بابت خوشنودم. مربيگري محبوب ترين تيم ملي پرجمعيت ترين كشور دنيا بسيار جالب توجه و هيجان انگيز است.
• پيش از آن، هيچ گونه آشنايي با فوتبال چين نداشتيد؟
بي پرده بگويم؛ خيلي خيلي اندك. تنها تماشاي ديدار چين ـ برزيل و چين ـ تركيه، شناخت من از اين فوتبال را تشكيل مي داد.
• در آن دو مسابقه چيزي شما را تحت تاثير قرار نداد؟
خب شجاعت بازيكنان گمنام در مقابله با ستاره هاي نامدار فوتبال دنيا كه هيچ ترسي نداشتند. البته مي دانستم براي اولين بار در جام جهاني به ميدان مي رفتند و از اين سو انتظار چندان بالايي از آنها نداشتم و در قضاوتم انصاف را رعايت مي كردم.
• شما سابقه مربيگري در اشتوتگارت و فاينورد را داريد. آيا در انديشه پياده سازي شيوه بازي بوندس ليگا يا تيم هاي هلندي در چين نيستيد؟
البته من يك هلندي ام. يك هلندي وطن پرست كه شيفته همه چيز كشورم هستم، حتي فوتبالش. خوشبختانه در كشورم فوتبال بسيار پيشرفت كرده و نحوه بازي آن نيز در سطح بالايي است. بدم نمي آيد سبك و سياق چنين فوتبالي را در چين پياده كنم.
• در عرصه جديد آغاز خوبي داشتيد و در برابر برزيل در يك ديدار دوستانه به تساوي بدون گل دست يافتيد و در برابر استوني نيز به پيروزي يك بر صفر رسيديد. در اين دو ديدار نقاط ضعف و قوت تيم خودي را چگونه ارزيابي مي كنيد؟
شايد ندانيد ولي بازي بازيكنانم در برابر برزيل واقعاً موجب حيرتم شد. به هر حال تساوي برابر ستاره هاي يگانه دنيا كه قهرمان جام جهاني هم هستند، غرورانگيز است. سپس ديدار با استوني پيش آمد و ما بدون دو ستاره باتجربه خود يعني لي تاي از اورتون و سان جي هاي از منچستر توانستيم پيروزي ارزشمندي به چنگ آوريم. بله فكر نمي كنم بد باشد!
• پس راه پيشرفت باز است...
بازيكنان چيني مهارت هاي درخور تحسيني دارند. همچنين از قدرت و سرعت مناسبي برخوردارند. ضمناً ديد منطقي به فوتبال دارند و از اين سو جاي اميدواري بسياري است. تنها نياز به يكي دو مهره مرگبار در خط حمله داريم تا همه چيز رو به راه شود.
• هموطن شما، گاس هيدينك كمي آن طرف تر از چين، در كره تبديل به قهرمان ملي شد. براي تكرار موفقيت هاي او در چين، با او مشورت نمي كنيد؟
نه، در اين باره هيچ صحبتي با هم نداريم.
• در تاكتيك هاي هيدينك «پرسينگ» خيلي نمود داشت و بسياري از موفقيت ها در پي اين استراتژي حاصل شد. در برنامه هاي شما نيز ردپايي از اين «فشار بازي» ديده مي شود. خود را وامدار هيدينك نمي دانيد؟
مسلماً او كارنامه درخشاني در جام جهاني برجاي گذاشت. اما فراموش نكنيد تفاوت هاي بسياري بين كل فوتبال اين دو كشور و حتي ذهنيت و فيزيك بازيكنان دو طرف وجود دارد. مانند خودم و هيدينك كه شباهت چنداني به هم نداريم و هر كسي طرز تفكر و شيوه كاري منحصر به فردي دارد.
• بوراميلو تينوويچ محبوبيت عجيبي نزد مردم چين داشت. به هر روي به لطف او آنها براي نخستين بار به جام جهاني راه يافتند. محبوبيت او موجب فشار روحي بر شما و همكارانتان نمي شود؟
نه به هيچ وجه. يك مربي فوتبال هميشه و در هر حالتي زير فشار است و بايد به آن عادت كند. در باشگاه با سقوط به دسته پايين يا جنگ براي قهرماني دست و پنجه نرم مي كنيد و در تيم ملي نيز بايد جوابگوي بسياري از مردم باشيد. طبيعت اين كار همين است.
• تصور نمي كنيد راهيابي به جام ۲۰۰۶ آلمان براي شما دشوار باشد؟
اين شرايط به خيلي چيزها مثلاً وضعيت رقبايمان مثل كره، ژاپن، عربستان و ايران كه همگي قدرتمند هستند، برمي گردد. در اين ميان آمادگي بي چون و چرا خيلي اهميت دارد. مهم تر از شرايطي كه رقباي ما برخوردارند. البته هيچ ترسي از آنها ندارم.
• البته شور هميشگي چيني ها هميشه نكته اميدواركننده اي براي شما است.
در اينجا بيشتر بحث و جدل هاي مردم درباره فوتبال است، خيلي از اشك ها براي فوتبال است. لذت ها نيز همين طور. تصورش هم هيجان انگيز است؛ قلب يك ملت ميلياردي از فوتبال مي تپد.
• ليگ امسال چين پوياتر شده، آيا شما باز هم بازيكنان تان را ترغيب به پيوستن به باشگاه هاي خارج از چين مي كنيد؟
چرا كه نه؟ بازيكن هرگز نبايد جاه طلبي اش را از دست بدهد وگرنه مرگ زودرس اش فرا مي رسد. بايد رفت با سيستم جديد، تاكتيك هاي جديد و بازيكناني از نوع ديگر آشنا شد و البته براي موفقيت در ميان آنها انگيزه لازم را داشت.
اين يكي از راه هاي پيشرفت بازيكن ها و فوتبال يك كشور است. همان دست و پا زدن يك بازيكن براي قرار گرفتن در تركيب ثابت يك تيم معتبر، او را مي سازد. بيش از هر چيز ديگري.
• ظاهراً در تيم ملي چين، همه چيز بر وفق مراد شما نيست. چه كاستي هايي شما را آزار مي دهد؟
اصلي ترين دغدغه ام، كم بودن ديدارهاي تداركاتي است. از شروع كارم، فقط دو مسابقه را تجربه كرده ام. ما به خوبي تمرين مي كنيم، جلسات تمريني ما نيز بسيار مفيد است ولي خب نياز به بازي جدي داريم تا حس جنگجويي ما از بين نرود و در شرايط مسابقه نيز قرار بگيريم. آموزه هاي مسابقات فراتر از هر چيز ديگري است. درسي را كه انسان از اشتباهات مي گيرد با هيچ چيز قابل قياس نيست. حتي اگر روزها و ساعت ها پاي فيلم هاي آموزشي بنشينيد و يا تمرين كنيد، هيچ كدام چنين چيزي به شما نمي دهد.
• برنامه اي براي ديدار دوستانه در آينده نزديك پيش بيني نشده؟
بايد ابتداي ژوئن در تورنمنت چهارجانبه ژاپن شركت مي كرديم، ولي فعلاً به تعويق افتاده. از اين سو اولين ديدار ما در سپتامبر برابر المپيك چين است.
• آقاي آري هان، زبان دشوار چيني براي شما دردسرساز نشده؟
خوشبختانه مترجم بسيار توانايي دارم، بنابراين از لحاظ ارتباط با بازيكنانم دردسر چنداني ندارم. نكته خوشحال كننده ديگر شناخت مناسب او از كل مجموعه تيمي است و مي داند با هر كدامشان چگونه رفتار كند. بسياري از گره ها به دست او باز مي شوند و از اين جهت به او مديونم. البته چند بازيكن مانند شائو جياي، عضو مونيخ ۱۸۶۰ تا حدودي آلماني مي داند و بخش كمي از وظايف مترجم را بر دوش مي گيرد. ضمناً چند نفري چيزهايي از انگليسي مي دانند. چندان نگرانم نباشيد. اوضاع چندان بد نيست!
• در نحوه آماده سازي تيم بين دو بازي از جمله غذا و وضعيت اردويي مشكل چنداني وجود ندارد، به هر روي شما تربيت شده اروپا هستيد.
خب تفاوت ها بسيار زياد است. مثلاً غذايي كه اشاره كرديد نمونه بارز آن است با آنچه در اروپا تهيه مي شود كاملاً فرق مي كند. البته فراموش نكنيد مهم كالري موجود در غذا است و نوع آن چندان اهميتي ندارد. دارد؟
• شخصاً مشكلي با اين غذا نداريد؟
نه. كاملاً با اين غذا آشنا هستم. شايد تعجب كنيد بگويم در هلند، به رستوران هاي چيني زيادي مي رفتم!
• در حال حاضر مشغله ذهني بسياري در اروپا، ارزش بيشتر رقابت هاي باشگاهي نسبت به رقابت هاي ملي براي بازيكنان است. خيلي ها تصور مي كنند شكست تيم هاي مدعي در جام جهاني ۲۰۰۲ ناشي از همين است. فرضيه شما چيست؟
مسئله اصلي فوتبال امروز زمان است. رقابت هاي باشگاهي چنان متمركز و نفس گير است كه فرصتي براي آماده سازي تيم هاي ملي و حضور موفق در تورنمنت هاي معظم مانند جام جهاني باقي نمي ماند. آن اردوهاي بلندمدت ملي نيز جاي خود.
• يكي از زيباترين گل هاي تاريخ جام جهاني به نام شما ثبت شده، در جام جهاني ۶۸ برابر ايتاليا، دينوزوف آن را يكي از زيباترين گل هاي تاريخ حرفه اي مي داند كه از دروازه اش بيرون آورده. توصيف آن از زبان خودتان بايد جالب توجه باشد...
واقعاً گل زيبايي بود. البته پيش از آن برابر آلمان نيز از اين فاصله چنين گلي زده بودم. بله توپ را گرفتم، پنج متر پيش رفتم و ديدم بهترين فرصت براي شوت زدن است و همين كار را كردم. ناگهان تور به لرزه در آمد.
• اگر مي خواستيد بهترين گل تاريخ جام جهاني را انتخاب كنيد، حكم به گل خودتان مي داديد؟
(مي خندد) گل من؟ نه مگر مي توان گل مارادونا به انگليس و يا گل سعيد العويران به بلژيك در جام ۹۴ را فراموش كرد. تنها نكته مثبت گل من، آن فاصله بعيد و حضور دينوزوف افسانه اي درون چارچوب دروازه حريف بود.
منبع: فيفا