مينا شهني
پايتخت رشد كرده، توسعه يافته و روز به روز بزرگ تر شده است. تهران امروز با «طهران قديم» انگار هيچ نسبتي ندارد. توسعه روز به روز شهر بر ازدحامش افزوده و نياز به امكانات شهري بيش از پيش خودنمايي مي كند. رشد امكانات شهرنشيني در كلان شهري مانند تهران همگام با نياز شهروندان پيش نيامده است.
در دنياي امروز با تبديل شهرهاي كوچك به بزرگ و تبديل برخي شهرها به كلان شهر كيفيت زندگي شهروندان بستگي كاملي به ارائه امكانات شهرنشيني از سوي دولت دارد. هر چه تلاش دولت ها براي ارائه امكانات بهتر و به واقع تسهيل زندگي شهروندان موفق تر باشد، زندگي در شهرهاي بزرگ با دردسرهاي كمتري ادامه خواهد يافت. از جمله مشكلات شهرهاي بزرگ بسترسازي مناسب براي دسترسي آسان به تسهيلات است. هر گاه اين بسترسازي با برنامه ريزي دقيق و واقعي صورت گيرد شهروندان با دغدغه كمتري زندگي خواهند كرد. مشكلاتي مانند طي مسافت هاي طولاني براي انجام كارهاي روزانه، ترافيك سنگين شهر، آلودگي زيست محيطي كه مهمترين آن آلودگي هواست و نيز آلودگي هاي صوتي، عدم توزيع امكانات در شهر و غيره است. اين مشكلات مانند كلاف سردرگمي است كه به زندگي همه تنيده مي شود و روز به روز زندگي را مشكل تر مي كند. مردم عموماً همه روزه براي انجام كارهاي روزانه خود نيازمند بيرون آمدن از خانه و آيند و روند در شهر هستند.

آيند و روند
آيند و روند مردمان تماشا دارد. يكي با شتاب مي آيد، ديگري با همان شتاب از مقابلش مي رود. يكي خسته است، ديگري مستاصل، همه اما يك حس مشترك دارند؛ شتاب. همه كارهايشان به تعويق افتاده و دير شده است. جمعيت متمركز شده در تهران هميشه از كمبود وقت گله مندند و گروهي نيز كه براي انجام برخي كارهاي خود ناچار از شهرهاي ديگر به تهران مي آيند براي تنظيم وقت خود به دردسر مي افتند. مشكل حمل و نقل شهري تهران، ديگر به يكي از بزرگترين مشكلات شهري تبديل شده كه آزار روزانه اش روح ساكنين شهر را كلافه مي كند. به كارگيري روش هاي هدفمند در حل مشكل حمل و نقل درون شهري از يك مشكل فراتر رفته و به يك ضرورت عمومي تبديل شده است. ترافيك سنگين هر روزه خيابان ها، ناگزير ما را به انتخاب ديگري براي حل مشكل مي كشاند. حمل و نقل همگاني شهري در دسته تاسيسات زيربنايي شهري است هر چند كه به نظر مي رسد در تهران، پديده حمل و نقل همگاني ناديده گرفته شده است. تهران كنوني ظرفيت گسترش خطوط حمل و نقل عمومي را در خود ندارد. همين امر نياز به يك برنامه ريزي دقيق را براي حل اين مشكل گوشزد مي كند. استفاده از حمل و نقل هاي ريلي زيرزميني سال هاست كه در سراسر دنيا مورد استفاده قرار گرفته است. در بسياري كشورهاي جهان مترو عمري طولاني و گاه نزديك به يك قرن دارد. اما در كشور ما اين پديده نوظهور است و آنقدر مختصر و جمع و جور در دسترس قرار گرفته كه هنوز گره چنداني را از مشكل شهروندان نگشوده است. يك محقق و استاد معماري دانشگاه مي گويد: «بافت و معماري شهر تهران چندان هماهنگ با گسترش خطوط مترو نيست در نتيجه نيازمند بسترسازي و تغييراتي هستيم كه در عين حال به بافت كلي شهر از لحاظ فرهنگي آسيب وارد نشود و از سويي امكان توسعه حمل و نقل عمومي و ريلي براي دسترسي سهل تر و استفاده بيشتر شهروندان فراهم شود. » استناد به شبكه حمل و نقل ريلي (مترو) كنوني در تهران براي كاهش آلودگي هوا و ترافيك شهري، به مثابه صحبت كردن از يك سد خاكي دست ساز در مقابل يك اقيانوس است. دكتر رشيدي با بيان اين مطلب مي گويد: «متروي تهران از لحاظ كاركرد و ميزان پاسخ گويي به معضل ترافيك مانند استفاده از يك نمونه كوچك براي آزمايش برخي مسيرها در راستاي كنترل ترافيك و ارائه سرويس مطلوب به شهروندان است. »

توسعه مترو
رئيس كميسيون عمران مجلس شوراي اسلامي چندي پيش خبر از گسترش جدي خطوط متروي تهران داد. حبيب الله اسماعيل زاده معتقد است: «در صورت تصويب نهايي طرح توسعه حمل و نقل ريلي در مجلس، دولت ۳ ميليارد دلار به صورت فاينانس براي گسترش قطار شهري اختصاص خواهد داد. » از اين مبلغ دو ميليارد دلار به توسعه و تكميل متروي تهران و يك ميليارد دلار نيز در شهرهاي اصفهان، شيراز، اهواز، مشهد و كرج سرمايه گذاري خواهد شد. اسماعيل زاده توسعه قطار درون شهري را يكي از راهكارهاي كاهش آلودگي محيط زيست و ترافيك سنگين موجود در تهران و ساير شهرهاي بزرگ كشور مي داند و به اين باور است: «اعتبارات عمومي از محل بودجه سنواتي كه قرار است به قطار درون شهري اختصاص يابد، توسط دولت و مجلس در بودجه سال جاري ۵۰ درصد افزايش يافته است.» از سوي ديگر معاون وزير راه و ترابري سياست كلي حمل و نقل در برنامه سوم را همواره بر مبناي گسترش و توسعه اين بخش مي داند. سعيدنژاد مي افزايد: «با توجه به امكانات مناسب مانند بافت جمعيتي و شرايط مناسب جغرافيايي متاسفانه شاهد بهره وري مناسب در اكثر بخش ها به ويژه حمل و نقل كشور نيستيم. ضمن اينكه توجه به گسترش حمل و نقل ريلي مي تواند آثار خود را در بهره وري ملي و كلان كشور نشان دهد. » از نظر زيست محيطي حمل و نقل ريلي آثار سوء كمتري را بر محيط پيرامون خويش بر جاي خواهد گذاشت. با توجه به مصرف پايين انرژي يكي از ويژگي هاي مهم حمل و نقل ريلي ايجاد آلودگي كمتر و سازگاري آن با محيط زيست است. آلودگي كمتر محيط زيست به خصوص آلودگي هوا يكي از مزيت هاي استفاده از مترو در كلان شهرهايي است كه مشكل آلودگي هوا دارند. از جمله سياست هايي كه براي توسعه مترو مورد توجه مسئولان قرار دارد اجازه فعاليت به شركت هاي خصوصي و ايجاد امكانات و تسهيلات لازم در اين زمينه و ايجاد يك فضاي رقابتي سازنده و مفيد است. حضور بخش خصوصي مي تواند به افزايش توليد و بهبود كيفيت ختم شود و نيز به سرعت بخشيدن به توسعه اين شبكه كمك خواهد كرد.
متروي كنوني
شبكه حمل و نقل ريلي كه هم اكنون در تهران فعاليت دارد با نياز شهروندان همخواني چنداني ندارد. ازدحام دائمي واگن هاي در حال عبور گوياي ناهمخواني خدمات ارائه شده با نياز مردم است. هر چند كه در ابتداي راه اندازي مترو با اقبال عمومي روبه رو نشد و هنوز هم به دلايل متعدد استفاده از مترو براي بخش عمده اي از شهروندان ممكن نيست. دكتر رشيدي محدود بودن ورودي ايستگاه هاي مترو را براي ورود به مركز شهر يكي از دلايل غيرقابل استفاده بودن مترو دانسته و مي گويد: «به عبارتي درصد بسياري از شهروندان تهراني ناچارند براي ورود به مركز شهر از معدود مبادي و ايستگاه هاي مترو استفاده كنند همين محدوديت، منجر به عدم رغبت در استفاده از مترو مي شود.» ورودي هاي ايستگاه مترو عموماً در خيابان ها و ميدان هاي مركزي شهر واقع نشده اند و همين امر باعث شده كه مردم انگيزه كمتري نسبت به استفاده از ساير وسايل حمل و نقل داشته باشند. متروي تهران تنها با دو خط در مسيرهاي شمال به جنوب و شرق به غرب فعاليت دارد و همين دو خط نيز كامل مسيرها را پوشش نداده اند. از شمال خط مترو فقط تا بزرگراه حقاني قابل بهره برداري است در حالي كه عمده مراكز اداري و كاري در خارج از اين مسير قرار دارند. با اين وصف و با توجه به اينكه مترو شهر را به طور كامل پوشش نمي دهد ازدحام در واگن هاي مترو آنچنان زياد است كه آدم را كلافه مي كند به دليل ازدحام بيش از حد هواي درون واگن ها تنفس را مشكل مي كند تا آنجا كه در ايستگاه هاي بين راه مردم سعي مي كنند از هواي درون ايستگاه تنفس كنند. زمان بين حركت هاي مترو عموماً ۸ يا ۱۰ دقيقه است و همين زمان طولاني نيز بر تعداد مسافران هر قطار مي افزايد. كاهش زمان بين حركت قطارهاي مترو مي تواند از ازدحام مسافران كاسته و سرويس دهي مطلوب تري را براي آنان به ارمغان آورد. دكتر رشيدي مي گويد: «محدوديت زمان براي ارائه سرويس و زمان حمل و نقل، جا نيفتادن فرهنگ استفاده از مترو، تنوع خودروها و واقعي نبودن قيمت بنزين، گرايش نسل جوان به استفاده از خودرو و تردد خودروهاي شخصي و تك سرنشين در محدوده مركزي شهر، كنترل ناقص بر تردد خودروهاي غيرمجاز همگي دست به دست هم مي دهند تا فرهنگ استفاده از مترو ريشه اي نشود. »
برنامه ريزي دقيق و موشكافانه براي ايجاد و گسترش مترو مي تواند راهگشاي مشكل حمل و نقل شهري باشد. وجود نقائص موجود در سيستم طراحي شده شهري مترو نياز روزافزون حضور متخصصان برنامه ريزي شهري را گوشزد مي كند، برنامه ريزي كه بتواند پاسخ مناسبي را به مردم بدهد و در كوتاهترين زمان ممكن به نحو مطلوبي گسترش خطوط مترو را به همراه داشته باشد. چرا كه با طولاني شدن زمان فاصله شهر ما با شهرهاي بزرگ جهان كه متروشان قريب به يك قرن عمر دارد بيشتر و بيشتر مي شود.

اداره آموزش مدارس دولتي در منطقه فيرفاكس كانتي اجازه پخش آگهي هاي مذهبي بين دانش آموزان را براي گروه هاي مذهبي صادر خواهد كرد. در گذشته صرفاً سازمان هاي غيرمذهبي و غيرانتفاعي اجازه داشتند آگهي هاي خود را در تابلوي اعلانات مدارس نصب كنند و يا آن را بين دانش آموزان توزيع كنند. اما هفته گذشته هيأت مديره به طور يكپارچه رأي به تغيير اين سياست داد.
مقامات مدرسه گفتند كه با خواندن برخي تصميمات اخير دادگاه فدرال مبني بر اينكه مدارس بايد با همه گروه هاي غيرانتفاعي مذهبي و سكولار يك نوع رفتار كنند راهي جز اتخاذ اين تصميم نداشتند. اين تصميم مقامات آموزشي در منطقه فيرفاكس كانتي تأثير سريعي را در ساير مناطق به همراه داشت. مقامات مدارس در پرنس ويليام كانتي، آرلينگتون كانتي و آلكساندريا اظهار كردند كه آنها نيز تمايل دارند سياست جديد فيرفاكس كانتي را امتحان كنند. در يك دعواي حقوقي كه سال گذشته در نتيجه پخش يك سري آگهي هاي مذهبي در يكي از مدارس فيرفاكس صورت گرفته بود در نهايت مقامات مدرسه متقاعد شدند كه گروه هاي مذهبي نيز همانند ساير گروه ها از جمله گروه بويزاسكات حق پخش آگهي هاي خود را در مدارس داشته باشند.
اين موضوع نشان دهنده تلاشي است كه مدارس براي حفظ يك فضاي تكثرگرا به خرج مي دهند و دانش آموزان را به حفظ باورها و عقايدشان تشويق مي كنند. در حال حاضر به عنوان مثال گروه هاي مذهبي اجازه پخش آگهي هاي خود را در مدارس منطقه پرنس ويليام كانتي ندارند. يكي از مسئولين آموزش اين منطقه مي گويد: «من مستمراً با تقاضاهايي مواجه مي شوم كه در آن براي پخش آگهي هاي تجاري اجازه خواسته شده است، جواب به اين تقاضاها منفي است. اين جواب بسيار ساده است زيرا قرار نيست در مدارس كار تجاري صورت گيرد. اما در خصوص آگهي هاي مذهبي مسئله به اين سادگي نيست. در هر حال اصول كلي دين صحيح است. . . ». او مي گويد «مسئله اصلي در اين خصوص مسئله جدايي دين از سياست نيست بلكه برخورداري همه گروه ها از حقوق برابر مسئله اصلي است. تصميم مقامات فيرفاكس كانتي يك پيروزي براي كليه والدين دانش آموزان بود. در گذشته مدارس اجازه پخش آگهي هاي مذهبي را نمي دادند در حالي كه اين حق والدين بود كه تصميم بگيرند بچه هايشان با چه چيز سروكار داشته باشند. » اگرچه خانواده هاي دانش آموزان هيچ گاه به طور متفق در اين خصوص اقامه دعوا نكردند اما اين نگرش وجود داشت كه مدارس بايد سياست خود را در اين زمينه تغيير دهند.
سال گذشته وقتي اريك دوازده ساله يك سري آگهي مذهبي را كه بچه ها را به يك نشست مذهبي دعوت مي كرد در سرويس مدرسه پخش كرد مسئله شكل حقوقي به خود گرفت. اگرچه والدين اريك خواهان حل و فصل مسئله و توافق با مسئولين مدرسه بودند اما مسئولين اريك را از ادامه تحصيل در مدرسه منع كردند. اكنون والدين اريك از تصميم هيأت مديره آموزشي منطقه مبني بر مجاز دانستن پخش آگهي هاي مذهبي در مدارس خشنودند. اين تصميم گام بزرگي در راستاي برخورداري همگان از حقوق برابر است و نه تنها براي گروه هاي مذهبي بلكه براي كليه گروه هاي غيرانتفاعي اين فايده را به همراه داشت.
اتخاذ اين تصميم در مدارس را به طور يكسان به روي همه گروه هاي غيرانتفاعي باز كرد و اكنون همه مي توانند آزادانه به مدارس دسترسي صحيح داشته باشند. اين واقعاً همان چيزي است كه آمريكا را شكل داده است.
استوارت گيبسون عضو هيأت مديره يكي از مدارس مي گويد اگرچه او به تصميم مقامات آموزشي فيرفاكس كانتي رأي مثبت داده است اما نگران آن است كه تقاضاهاي پخش آگهي هاي مذهبي به شدت وقت مديران را بگيرد و حجم كار آنان را زياد كند. او مي گويد: «قرار نيست ما در مدارس دين، بويز و اسكات و يا هر چيز ديگر دادوستد كنيم. ما حداكثر تلاش خود را خواهيم كرد تا نوجوانان و جوانان را به نحو صحيح تربيت كنيم و در اين زمينه با گروه هايي كه رسالت مشابهي را انجام مي دهند همكاري خواهيم كرد.

• نامه سنديكاهاي كارگري به وزير كار
هيأت هاي موسس انجمن ها و سنديكاهاي كارگري نامه سرگشاده اي را خطاب به وزير كار و امور اجتماعي ارسال كرده اند. در قسمت هايي از اين نامه آمده است:
امروز شاهديم كه وزارت كار خوشبختانه و هر چند با تأخير حدود ۲۴ ساله در اعلام حقانيت تشكيلات اتحاديه اي ـ سنديكايي اين مهم را پذيرفته است. اما خود اين تأخير ۲۴ ساله و عواقبي كه در پي داشت و متأسفانه بديل سازي بيهوده اي كه مدت ها، گرايشات موجود در جامعه كارگري ايران بر آن پاي فشردند موجب شد سنديكاها از فعاليت بازداشته شوند. اما امروز ما كارگران اعضاي سنديكاهاي سابق، فعالين سنديكايي كارگري و شما وظايف بس سنگيني را در پيشبرد، تصويب و اجراي قانون به نفع ايجاد سنديكاها برعهده داريم. جسارتاً بايد اذعان داشت كه وظايف شما به عنوان وزير كار، در اين مرحله بنا به تعهدي كه از سويي نسبت به كارگران كشور، از طرفي به سازمان هاي جهاني سنديكايي و سازمان جهاني كار داريد، بسيارسنگين تر است. ما بر آنيم كه با نقد مسئولانه اقدامات آن وزارتخانه محترم در پيشبرد وظايفي كه به عهده داريد اين سنگيني را كاهش دهيم. در قسمتي ديگر از اين نامه آمده است: تصور عمومي جامعه كارگري بر اين است كه وزارت كار در پيشبرد وظايفش بايد نقش بي طرفانه اي داشته باشد و از هيچ گروه سياسي و بلوك قدرتي پيروي نكند. اين بي طرفي قطعاً زماني به اثبات خواهد رسيد كه لوايح پيشنهادي كه در اصلاح قانون كار به تصويب مي رسد با منافع كارگران مغاير نباشد. متأسفانه مواردي چون اقدام به حذف كارگاه هاي دارنده تا ۱۰ كارگر از شمول قانون كار از مصاديق بي طرفي نيست و اصولاً وجود ماده ۱۹۱ قانون كار در اساس مغاير روح حاكم بر اين قانون است. ما در همين جا اعلام مي داريم كه حذف كارگران كارگاه هاي دارنده تا ۱۰ كارگر از شمول قانون كار پذيرفتني نيست و كارگران خواهان لغو فوري مصوبه هيأت دولت در اين زمينه هستند. آقاي وزير: خواست عمومي جامعه كارگري ايران از برقراري سنديكاها نيز توجه به اين امور است.

• دزدي دريايي
يك لنج ايراني كه از كويت به سمت ايران در حال حركت بوده، به وسيله يك قايق عراقي مورد حمله قرار گرفت. به گزارش خبرنگار «بازتاب» از آبادان، در اين حادثه كه حوالي نيمه شب روي داد، سرنشينان مسلح قايق عراقي، با شليك تير هوايي، مسافران لنج را ترسانده و سپس به ضرب و شتم ناخدا و ملوانان پرداختند. آنها در پايان همه اموال مسافران از جمله بي سيم و دوربين آنها را به سرقت برده و گريختند. پيش از اين نيز اخباري از حمله به ماهيگيران ايراني به وسيله عراقي ها داده شده بود كه كارشناسان، علت بروز چنين حوادثي را فقر و بيكاري شديد در عراق پس از جنگ، عنوان مي كنند.

ترجمه: مسعود رجبي
يك آدمك اسباب بازي نقش اديسه جنگجو را براي كودك بازي مي كند. كودك يك كشتي پلاستيكي اسباب بازي نيز دارد. يك گلدان نيز به عنوان جزيره اي است كه پري دريايي از آن آواز سر داده و اديسه را به سوي صخره ها فرا مي خواند.
پسر پنج ساله من پس از مطالعه شبانه يك كتاب كودكان درباره اساطير يونان آماده بود كه بخش هاي هيجان انگيز اديسه را بازي كند. من مي دانستم كه داستان با غول هاي خيالي و پيكارهاي خونين آن به او چسبيده است اما برايم غيرمنتظره بود كه كودكم تا اين اندازه جذب اين كتاب شده باشد. پاتريك كيندل يكي از نويسندگان داستان هاي اساطير يونان براي كودكان است. او از اينكه اين اساطير تا اين اندازه براي كودكان جذاب هستند متعجب نمي شود. آخرين كتاب او كه براي نوجوانان نگاشته شده است، گم شده در ماز the labyrinth) (lost in نام دارد. كيندل مي گويد اسطوره هاي يونان استمرار مي يابند زيرا آنها خوب بيان شده اند و تخيل بسيار قوي اي در آنها موجود است و مهم تر اينكه آنها در حد بالايي سرشار از حادثه، ماجراجويي و فانتزي هستند.
اين موارد براي من آشكار بود در عين حال من كنجكاو بودم بدانم كه اين داستان هاي متعلق به دو هزار و هشتصد سال گذشته حاوي چه ارزش هايي براي پسرم بودند. همچنين براي من اين سوال مطرح بود كه چرا ساير داستان هاي كودكان همانند افسانه هاي ايزوپ - در دل خود آشكارا پيام اخلاقي دارند و همين پيام اخلاقي آنها را مقبول بزرگسالان قرار داده است - در جذب چنين علاقه اي شكست خورده اند.
برونوبتلم كه يك روانشناس كودكان است در خصوص تاثير قصه هاي پريان بر رشد اخلاقي و اجتماعي كودكان مطالبي نگاشته است. اگر چه اثر بتلم به خاطر وفاداري به ايده هاي فرويد مورد انتقاد واقع شده است اما برخي از مطالبي كه در اثر او با عنوان «فوايد سحر و جادو» آمده است در خصوص همه اساطير و افسانه هاي مردمي كاربرد دارد. او اظهار مي كند كه جنبه تخيلي اين حكايت ها و حوادث هراس انگيز آن يك آزمايشگاه سرشار از تخيل و ماجراجويي براي كودكان فراهم مي كند كه به كمك آن كودكان مشكلات سنين رشد را حل مي كنند.
در خانواده من مسئله اي كه مكرراً مورد توجه قرار مي گيرد، مسئله قدرت است. پسرم فكر مي كند كه كاملاً فاقد قدرت است. چون او تنها كودك خانه است حس مي كند مانند يك بچه غريبه است كه مدام به او گفته مي شود كه چه كار بكند و چه كار نكند، اين وضعيت اصلاً براي او جالب نيست. «بن» در دنياي تخيلي خود به جاي اينكه يك كوچولو باشد، يك پسر بچه قوي است كه به تنهايي تصميم مي گيرد. به عنوان مثال هركول را در نظر بگيريد؛ كاراكتر هركول اين قدرت را دارد كه سرنوشت خود را تغيير دهد و يا اديسه آنقدر زيرك بود كه خود را از خطر نجات داد. من پي بردم كه پسرم با تقليد از اين شخصيت هاي افسانه اي به دنبال آن است كه اختيار زندگي خود را خود به دست گيرد. در نگاه اول اساطير يونان سرشار از درگيري هاي خانوادگي به نظر مي آيند. زئوس هم به عنوان يك پدر و هم يك پهلوان متزلزل نشان داده شده است. «هرا» همسر بدخلق و كينه جوي او است كه دسيسه او توسط الهه مهرباني بي اثر مي شود. در اينجا اين سوال پيش مي آيد كه آيا كودكان نيز گاه والدين خود را به همين صورت مي بينند؟ مي توان همه اين مسائل را در ارتباط با كودكان بازتحليل كرد. گاه به نظر مي رسد كه يك اسطوره صرفاً يك اسطوره است اما مي توان گفت كه اغلب مسائل عميق تري در ميان است.
كيندل نويسنده كتاب هاي برگرفته از اساطير براي كودكان مي گويد نكته ديگري كه مي توان از اساطير يونان استخراج كرد اين است كه هر يك از شخصيت هاي اساطيري نقشي حياتي دارند كه بايد آن را به طور كامل انجام دهند. او مي گويد كودكان امروزي خود را مهم نمي بينند زيرا بسياري از والدين كاملاً مرفه اند و كودكان ضرورتي نمي بينند كه همانند كودكان نسل هاي گذشته به سختي تلاش كنند. امروزه از كودكان انتظار زيادي نمي رود در نتيجه آنها از درك ارزش خود براي جامعه دور مانده اند. در هر حال كودكان در فضاي اسطوره ها خود را مفيد مي بينند و از يك سفر تخيلي - به خصوص در اسطوره هايي كه خمير مايه كاراكتر اسطوره در اثر مشقات و ماجراها آزموده مي شود - لذت مي برند. البته اين ايده در ادبيات داستاني مدرن و همچنين فيلم هاي جديد همانند هري پاتر و جنگ ستارگان تكرار شده است، سبك تخيل - ماجراجويي هنوز كهنه نشده است.
يكي از همكارانم كه او نيز قصه هاي اساطيري را به شاگردان كلاس ششمي خود آموزش مي دهد پي برد كه آنچه بچه ها را به شدت جذب اساطير يونان مي كند سادگي و روشني آنها است. در اين اساطير همه عناصر يا سياهند يا سفيد و به لحاظ اخلاقي هيچ حيطه ابهامي وجود ندارد. شخصيت هاي اين اساطير مجبور نيستند مصلحت سنجي هايي را كه اغلب افراد بالغ در زندگي واقعي مجبور به انجام آن هستند در نظر گيرند. كودكان با اين دنياي روشن و بدون ابهام اخلاقي به طور كامل خو مي گيرند.
به هنگام اجراي نمايشنامه اديسه من از پسرم پرسيدم با «آدم بدا» بايد چه كار كنيم، پاسخ او اين بود: «بايد آنها را بكشيم. » من و مادر او به عنوان والديني كه صلح دوست هستيم دوست نداشتيم پسرمان اين جواب را بدهد اما در چارچوب بازي او و اساطيري كه خوانده بود اين پاسخ تنها انتخاب ممكن بود. يكي از ارزش هاي مهم اساطير يونان آن است كه اين اساطير به كودكان اجازه مي دهند كه به شيوه اي بدون خطر به جست وجو و اكتشاف مكان هاي وحشتناك و شرايط رعب آور بپردازند. اساطير كودكان را در نزاع بين خوبي و بدي وارد مي كنند.
كيندل مي گويد كودكان عاشق ترس و هيجان هستند در عين حال مي خواهند از اين نعمت برخوردار باشند كه هر وقت بخواهند بتوانند كتاب را ببندند.