|
|
|
|
|
ارتباط بدون خشونت
|
|
وقتي تنها هستيد و مورد انتقاد قرار مي گيريد دفاع ها در سطح پايين تري قرار دارند و شما قادر خواهيد بود راحت تر از عهده جريانات بدون اينكه نيازي به نقش بازي كردن در مقابل سايرين داشته باشيد برآييد
اصغر پورصالحي*
مي خواهم او تغيير كند، اي كاش، او منظور مرا از اين حرف ها مي فهميد... آيا برداشت درستي از حرف هايم دارد... ؟ اين مشكلي است كه همه ما بيشتر اوقات با آن مواجه هستيم. اغلب اوقات ما ندانسته بر احساسات ديگران حكمفرمايي كرده و روش خودمان را به آنان تحميل مي كنيم. وقتي اشتباهي را در هدف مقابل پيدا مي كنيم متعاقب آن، سيل تهديد و انتقادها را شروع مي كنيم و او را در مقابل ديگران مورد سرزنش و انتقاد قرار مي دهيم و جالب اينكه در تمام اين موارد به اين مسئله كه به غرور او لطمه وارد مي شود، توجهي نداريم. در حالي كه تنها بعد از چند لحظه تفكر و تأمل و بيان يك يا دو كلمه مهم و كليدي، و درك درست نگرش طرف مقابل، با شيوه اي آسان، به دور از گوشه و كنايه مي توانيم با او ارتباط برقرار كنيم.
مي توان از كلماتي استفاده كرد كه به نحو موثري موجب ايجاد تغيير در افراد شود. در اين موارد چه كاري مي توان انجام داد؟ اگر قصد داريم، بدون آزرده كردن ديگران آنان را تغيير دهيم، بايد با نگرش سرشار از احترام و پذيرش فرد مقابل، شروع كنيم. پاسخ او كاملاً بستگي به نحوه نگرش ما دارد. طبيعتاً ما براي خودمان اين حق را قائليم كه اشتباهات ديگران را گوشزد كنيم در حالي كه وقتي ديگران شايستگي قدرداني و تشويق را دارند هرگز پيش قدم نيستيم. تنها زماني حق داريم از ديگران انتقاد كنيم كه وقتي كار نيكي هم انجام مي دهند از آنها قدرداني مي كنيم.
اگر موارد مثبتي در فرد مي بينيد كه شايسته قدرداني است صادقانه از او تعريف كنيد. اين موجب مي شود كه آن فرد در مقابل انتقادات شما هم راحت تر برخورد كرده و آنها را بپذيرد. كلماتي كه براي ايجاد تغيير در فرد به كار مي رود، در اغلب موارد تلخ و آزاردهنده بوده و موجب رنجش مي شود. اين رنجش به خاطر اشتباهي كه طرف مقابل مرتكب شده نيست بلكه نوع كلماتي است كه به كار مي بريم و نحوه بيان آن براي فرد مهم است. ما تقاضايمان اين است كه شخص بدون ناراحت شدن از اين اهانت ها و انتقادها، تغيير پيدا كند. چطور اين كار را انجام دهيم؟
در اينجا ده قاعده اصلي و كلي براي تغيير افراد وجود دارد بدون اينكه آنها را آزرده كرده و به آنها اهانت كنيم.
۱ ـ احساسات خود را توصيف كنيد، به روشي كه تأثيرگذار باشد: هنگامي كه قضاوت ها و ارزيابي هاي منفي از رفتاري صورت مي گيرد، فرد مقابل، حالت تدافعي به خود مي گيرد. دليل تراشي و مخالفت با اتهامات وارده نيز در پي آن مي آيد. اگر احساسات ديگران تفسير شود، ممكن است آنها را انكار كنند يا طفره بروند، اما وقتي كه احساسات خودتان را شرح مي دهيد، جايي براي بحث و گفت وگو يا ناراحتي و دلخوري نمي ماند. در ضمن به خاطر داشته باشيد كه از كلمات كنايه دار و تيز در گفت وگو با طرف مقابل بپرهيزيد. وقتي كه كلمات برچسب دار به كار برده مي شود يك نوع قضاوت صورت مي گيرد كه ديگران فقط آثار جانبي منفي آن را درك مي كنند. اگر تغييري بايد موثر واقع شود، پس بايد به فرد مقابل كمك كنيد تا با ديدن شما دريابد كه رفتارش چه تأثيري بر روي شما باقي گذاشته است.
۲ ـ نظرات خود را به طور خصوصي بيان كنيد: اظهارنظرهايي كه در حضور ديگران ابراز مي شود بيشترين آسيب را به فرد وارد مي سازند. آشفتگي و عصبانيت او از دست شما، به خاطر فاش كردن عيب وي در هنگام حضور ديگران باعث مي شود كه طرف مقابل حرف هاي شما را سرسري گرفته و آنها را انكار كند. از سوي ديگر هنگامي كه در حضور ديگران مورد انتقاد قرار مي گيريد، احساس مي كنيد به يك مبارزه طلبيده شده ايد و عزت نفستان ضعيف شده است. اما وقتي تنها هستيد، دفاع ها در سطح پايين تري قرار دارند و شما قادر خواهيد بود راحت تر از عهده جريانات بدون اينكه نيازي به نقش بازي كردن در مقابل سايرين داشته باشيد برآييد.
۳ - مواردي را كه ضرورت انجام دارد، به صورت كلامي بيان كنيد: اگر از كاري كه ديگري انجام داده ناراضي هستيد، بايد صريحاً احساستان را درباره آن بيان كنيد. اخم كردن، قهر كردن، در را محكم به هم كوبيدن، نگاه هاي سرد و خيره خيره، هيچ يك چاره كار نيستند. پيام هاي غيركلامي باعث سردرگمي طرف مقابل مي شود و او نمي تواند بفهمد كه كجاي كارش را اشتباه انجام داده است.
۴ ـ موقعيت ها را به طور خلاصه و مختصر و بدون سخنراني توصيف كنيد: تلاش هاي ما براي بروز و ايجاد يك تغيير اغلب اوقات مورد قبول واقع نمي شود زيرا كاملاً يك طرفه برخورد مي كنيم و درباره آنچه كه بايستي انجام دهند و يا چگونه انجام دهند شروع به سخنراني مي كنيم. قوانين و دستورالعمل هاي ما در سخنراني ها معمولاً تمايل به كوچك شمردن عقايد و احساسات ديگران دارد. فقط كارهايي را توضيح مي دهيم كه انتظارات خودمان را برآورده سازد. سخنراني درباره اينكه چرا نمي تواني فلان كار را انجام دهي و چرا درباره آن چه كه بايد فكر نمي كني، تنها پيامدش مسدود كردن خط فكري فرد و منحرف ساختن اوست و از آنجايي كه شما به جاي آن فرد فكر مي كنيد دليلي نمي يابد كه چرا اين پيامدها را ناخواسته تحمل كند و بپذيرد.
۵ ـ از كلماتي مانند «هميشه» و «هرگز» استفاده نكنيد: كلماتي مانند هميشه و هرگز از قوت و قدرت اظهارات شما كاسته و عقايد شما را بي ارزش جلوه مي دهد و در مواردي موجب بي احترامي به عقايدتان مي شود.
موقعيت: من ناگهان وقتي كه استكان را مي شستم، شكست.
انتقاد: تو هميشه وسايل رو مي شكني و هيچ وقت تغيير نمي كني، هرگز نمي تواني براي هيچ كاري مورد اعتماد قرار بگيري.
عكس العمل: وقتي شما اين روش را اعمال مي كنيد و من هم قصد تغيير كردن ندارم پس چرا بيهوده به خاطر من وقت خود را تلف مي كنيد. معمولاً در اين مواقع، اظهارات اشاره به رفتار خاصي ندارند، اما به شكل هدفمندي شخص را محكوم كرده يا مورد اعتراض شديد قرار مي دهند. كلمه هميشه گذشته را كاملاً بي ارزش جلوه مي دهد و كلمات هرگز و هيچ وقت به نظر مي رسد كه شخص را كاملاً محدود و تحت فشار قرار مي دهد. عكس العمل او بعدها چنين خواهد بود: درسته، ممكنه در حال حاضر اشتباه كنم، اما فرصت بسياري خواهم داشت كه مي تواند حق با من باشد.
۶ ـ از مقايسه كردن اجتناب كنيد: بسياري معتقدند كه در يك رقابت سالم، الزاماً نبايد افراد با يكديگر مقايسه شوند و اين كار پسنديده نيست. اما اين كار را نمي كنند و در عوض با مقايسه كردن، باعث ايجاد خشم و رنجش خاطر شما مي شوند.
۶ ـ در يك زمان واحد، تنها بر يك موضوع تكيه و تمركز كنيد. مثال: تو فقط يك نگاهي به نمرات خودت بكن، اين ترم هم مردود شده اي، اتاقت هميشه به هم ريخته و كثيف است، به حرف هاي ما هم گوش نمي دهي، بيدار شدن سر وقت و صبحانه خوردن هم در جاي خود سخت است و... وقتي در يك زمان واحد تنها روي يك مشكل و مسئله تكيه كنيم و آن را به صورت واضح و روشن بيان كنيم، مطمئن ترين روش را براي تأثير پيام خود برگزيده ايم. وقتي به طور همزمان مسائل متعددي گفته مي شوند، هيچ كدام به طور كامل ثبت و دريافت نمي شوند و علاوه بر اين، هنگامي كه به مسائل زيادي از نقاط ضعف يك فرد به طور همزمان اشاره مي شود، فرد احساس بي ارزشي و بي كفايتي مي كند. اگر در يك زمان، تنها يك گله و شكايت يا انتقاد از او بشود، شخص مي تواند آن را درك كند، در مورد آن فكر كند، آن را جذب كرده و با آن انطباق حاصل كند. شكايت بيش از اندازه موجب خاموشي و درماندگي مي شود.
۸ ـ به شكل پوزش آميز و عذرخواهانه برخورد نكنيد: از آنجايي كه به هنگام انتقاد كردن راحت و آرام نيستيم، بعضي اوقات سعي مي كنيم حاشيه پردازي كنيم تا حدي كه موضوع اصلي در بين اين حواشي گم مي شود.
اظهارات پوزش آميزي از قبيل «من به خاطر خودت دارم مي گم» و يا «از آنچه كه مي گويم، عصباني نشو» لازم نيستند. اين طور اظهارات از قدرت و تأثير كلمات شما مي كاهند.
۹ ـ با طعنه و كنايه حرف نزنيد: اظهارنظرهاي كنايه آميز، انتقال پيام را به راحتي ميسر نمي سازد، حال شما را گرفته و به احساسات شما لطمه وارد مي سازد.
مثال: مسعود ساعت يازده صبح وارد اداره شد، مديرش از او پرسيد: تو خيلي زود آمدي چطور آن را تحليل مي كني؟ اظهاراتي از اين قبيل مثل اسيدي است كه بر آتشي مي ريزند. اين كار كمكي نمي كند تا او بفهمد كجاي كارش را اشتباه انجام داده است. حتي زماني كه خودش مشغول همان كار خاص است اما انگيزه اي براي تغيير دادن خود ندارد.
۱۰ ـ روشن وصريح بيان كنيد. نظرتان درباره هر كسي را مستقيماً به خود او ابراز كنيد. كسي كه در جمع اظهارنظر مي كند طبيعتاً به صحبت هايش بار منفي هم اضافه مي كند، زيرا كلمات از شكل اصلي خود خارج شده و نامفهوم به نظر مي رسند. رعايت موارد فوق و تمرين آنها، زندگي را به سوي روشنايي سوق مي دهد و شيوه هاي تازه اي را براي انتقاد از ديگران بدون آزردگي و رنجش خاطر آنان ارائه مي دهد.
پي نوشت:
* كارشناس ارشد درمانگر مركز مشاوره و خدمات روانشناختي
|
|
|
اسطوره اعداد
|
|
مرتضي كريمي
اگر چه ما در دنياي كهن زندگي نمي كنيم تا اعتقاد به جريان وقايع به دست ارواح داشته باشيم (Animism) و به حيوان و يا گياه خاصي ويژگي هاي مقدس نسبت نمي دهيم (Totemism) و به نظر مي رسد كه اسطوره ها در فعاليت هاي روزمره ما نقشي ندارند، اما عناصري در دنياي مدرن وجود دارند كه تنها با نام و شكلي ديگر كاركرد (Function) اسطوره ها را ايفا مي كنند. اين عناصر كه از شخصيت هاي تلويزيوني گرفته تا «اعداد» و شماره هاي منتسب به ما ـ شماره شناسنامه، رتبه كنكور... ـ در مكان و زمان گسترش يافته اند حتي در مقايسه با دوران باستان كاربرد وسيع تري دارند. اگر چه در دوران گذشته از حوزه هاي اسطوره اي و نشانه شناسي اسطوره اي در نقاط مكاني و زماني خاصي مثلاً در معابد يا كاخ ها و يا در مناسك و... استفاده مي شد در جهان مدرن تمام اين نشانه ها و نمادها توزيع شده و به صورت عام ـ به دليل رشد رسانه هاي جمعي و ارتباطات ـ از آنها بهره برداري مي شود در نتيجه همه جا مي توانيم نشانه ها و نمادهاي بسيار متعددي را ببينيم كه براساس نظام هاي اسطوره اي ـ ايدئولوژيك يا نظام هاي اسطوره اي ـ اقتصادي تنظيم شده اند. بدين ترتيب اسطوره ها با مصارف كاربردي وارد برنامه ريزي اجتماعي و توليد مادي جامعه گشته و افراد جامعه دائم آنها را مصرف مي كنند. عناصر مدرن در جلوه هاي عيني (Objectifications) و ابعاد ذهني (Subject dimention) شخصيت انساني تاثير گذاشته و آنچه در ابعاد عيني و بيروني يا ابعاد ذهني و دروني، كارا يافته تقويت نموده و برخي را كه كژ كاركرد بوده تضعيف كرده است و حتي گاه با توسل به شرايط و ابزارهاي الزام آور اجتماع بر ساخته و آميزه هايي از قدرت ـ دانش يك عنصر بيروني (دين) را دروني و فردي و يك عنصر دروني (تمايلات جنسي، خواب و رويا... ) را در ميدان اجتماعي به منصه ظهور گذاشته است.
مدرنيته افراد سالم و كارآمد را در كارخانه ها و سازمان و...، افراد ناسالام و ناكارآمد را در تيمارستان ها، بيمارستان ها و... و تمام افرادي كه هنوز كارآيي لازم را ندارند در دانشگاه ها، سربازخانه ها و... قرار داده است و از نظر «زماني» نيز انضباط هاي پيچيده و دقيق براي محاسبه آن حاكم كرده تا افراد در «زمان» چقدر در اين «مكان»ها حضور يابند. تا آنجا كه حتي يك تاخير چند ثانيه اي به مثابه امري ناهنجار و جرمي نابخشودني تلقي شده كه سريعاً به مراجع بالاتر گزارش مي شود و در ارزيابي از فرد تاثير مي گذارد. بنابراين سازمان ها و مكانيسم هاي انضباطي از كودكي تا پايان عمر (مدرسه، كارخانه، خانه سالمندان... ) مسئول دروني سازي و پنهان كردن برخي تجليات جمعي، قومي و از طرف ديگر سطحي سازي، برون ريزي و شي سازي (Reification) برخي تجليات فردي شد. براي اين منظور شماره گذاري و جدول بندي زمان، مكان، افراد، هويت هاي فردي و شغلي لازم بود.
اگر چه در دوران باستان بود كه شماره گذاري بر زمان ساعت، روز، ماه، سال و غيره را به وجود آورد، اما اين تفكيك ها بيشتر به مرزبندي ساده و تقسيم بندي هاي چند جزء همسان و برابر در بين اجزاي زماني، مكاني و انساني مي انجاميد، مگر در جاهايي كه پاي اسطوره يا دين در ميان بود. مثلاً اعدادي همچون «هفت»، «چهل» و... سمبل هايي از حقايق و معاني اي ژرف تر بودند و اختلاف هفت با عدد هشت، تنها يك واحد نبود و چه بسا عدد هشت در شرايطي، ارزشي معادل يك واحد هم نداشت. جالب آنكه نه تنها عقل شمارشگر انسان در دنياي مدرن تمام اشيا، مكان ها، هويت ها و.... (ماشين درجه يك، استان بيست و نهم، كد ملي و... ) را با اعداد رتبه بندي نموده است بلكه، برخي اعداد جنبه اسطوره شناختي يافته و در جريانات اجتماعي و اقتصادي بيشتر از ارزش واقعي خود نقش بازي مي كند. يك مثال ملموس براي اين موضوع رتبه بندي در كنكور كارشناسي ارشد در رشته جامعه شناسي مي تواند باشد كه در آن، عدد «يك»، هويت اول است و نه تنها اختلاف اين نفر (عدد) با نفر دوم نزد خود فرد يك واحد نيست، بلكه نزد اساتيد، دانشجويان و فرد ديگري (Generalized other) نيز هويت برتر شناخته مي شود، كه هويت هاي ديگر را به نوعي مغلوب و مقهور خود كرده است. از نفر اول تا سوم نيز خود بسته هويتي جديدي را تشكيل مي دهد كه اگر چه مغلوب تكامل و مطلقيت هويت اول قرار گرفته است، اما اين تثليث معنايي نيز به نوبه خود هويت هاي ديگر را تحت سيطره نيروهايش قرار مي دهد. كليت ديگر را نفر اول تا هفتم تشكيل مي دهد كه مجموعه افرادي هستند كه مي توانند در دانشگاه تهران، دانشگاه اول ايران مشغول به تحصيل شده و از بخت هاي اجتماعي و منزلت هاي بالاي پراكنده حول اين دايره هويتي سود ببرند. بسته بعدي، افراد زير شماره ده هستند كه به اصطلاح «يك رقمي»اند. اما افرادي كه رتبه زير «چهل» را كسب كرده اند، در «استان تهران» يعني استان اول ايران مي مانند.
بنابراين مي بينيم كه شعاع هاي هويتي ديگري نيز از شهرستان هاي دور، بد آب وهوا داراي امكانات معدود و... تا شهرهاي بزرگي چون اصفهان، شيراز، تبريز (شهرستان هاي اول استان) حول «پايتخت» كشيده شده است. جالب آنكه حتي يك دانشجوي شهرستاني كه در شهر خود ممكن است امكانات مساعدي براي ادامه تحصيل داشته باشد، دوري راه، قربت، امكانات كمتر و ديگر محدوديت ها را به جان مي خرد تا به دانشگاه تهران راه يابد.
اين نشان ها (اعداد) قراردادي بودن خود را پنهان كرده و خود را جاي «حقيقت» جا مي زنند و با توليد جو عاطفي خاصي اهداف و انگيزشي پنهان را دنبال مي كنند و حتي گاهي كه نقش مخرب آنها در تقليل يك شخصيت انساني ـ كه داراي خوبي ها و بدي ها، احساسات، روياها و ابعاد متفاوت ديگر است ـ مشخص مي شود و نزديك است كه وحدت و اقتدار بي چون و چراي اين اسطوره ها زير سوال رود با عبارت «در دنياي پيچيده امروز براي تسهيل امور ناگزير از شماره گذاري هستيم» كه به محدوديت هاي «عقل» (اين امپراتور شكست خورده مدرنيته) اشاره دارد مواجه مي شويم كه به آگاهي زدايي دوباره از اعداد مي انجامد و آنها را به زاويه هاي مبهم و جادويي ناخودآگاه ما پرتاب مي كند تا فعاليت خرد را كند سازد و شخصيت و مسئوليت فردي را ـ بسان جوامع بدوي ـ در ميان اجزاي مرتب و يكنواخت آيين هاي مدرن مستحيل كند و باعث شود نشانه ها و شعائر تحت خدمت خدايان جديد مدرنيته به تاثيرگذاري خشن و مرموز خود ادامه دهند، تا ثابت شود كه انسان امروزي نيز مانند انسان ابتدايي، آنجا كه دانش اش براي انجام كارها كافي است، فقط به دانش تكيه مي كند و با جادو كاري ندارد و اما به محض احساس ناتواني، خطر و آينده نامعلوم به دامان اسطوره سقوط مي كند.
|
|
|
نماي دور
تجربه هاي ممنوعه
ترجمه: مسعود رجبي
آيا تاكنون مواد مخدر مصرف كرده ايد؟ آيا تاكنون نياز احساسي داشته ايد؟ اين سوالات برخي از سوالات پيشنهادي اي هستند كه قرار است در آينده نزديك در شكل يك پژوهش اجتماعي از هزاران دانش آموز منطقه فيرفاكس كانتي (ايالات متحده) پرسيده شود. علاوه بر اين سوالات بيش از صد سوال ديگر نيز در پرسشنامه مربوط به اين پژوهش وجود دارد كه مسائلي در خصوص استعمال مواد مخدر، خودكشي و روابط خانوادگي را از دانش آموزان مي پرسد. اما برخي از اعضاي هيأت نظارت بر آموزش منطقه كه بودجه آموزش مذكور را تامين مي كنند خواهان حذف سوالات مربوط به مسائل جنسي هستند. آنها معتقدند كه اين سوالات ممكن است در ذهن بچه ها افكار و ايده هاي نامناسب پديد آورد. برخي از اعضا نيز خواهان آن هستند كه سوالات از نو به گونه اي طرح شود كه به ذهن دانش آموزان اين نكته را متبادر نكند كه وجود رفتارهاي جنسي در سنين كم در كل يك امر طبيعي و بدون اشكال است. با اين وجود مخالفين اين آرا بر اين باورند كه اگر چه سوال در خصوص مسائل جنسي ممكن است خالي از لطافت باشد اما اين سوالات اطلاعات مفيدي در اين خصوص از سوي دانش آموزان گردآوري مي كند. پرسشنامه پژوهش مذكور قرار است در ماه آوريل به طور تصادفي بين ده هزار دانش آموز كلاس هاي ششم، هشتم، دهم و دوازدهم توزيع شود. اما پرسش در خصوص مسائل جنسي صرفاً در پرسشنامه دانش آموزان دبيرستان گنجانده خواهد شد.
هدف از اين سوالات دريافتن اين نكته است كه چگونه و چه وقت جوانان فيرفاكس كانتي وارد مرحله انجام رفتارهاي پرمخاطره اي مي شوند و متناسب با آن آموزش هاي لازم و برخوردهاي مناسب صورت گيرد. هيأت ناظر قرار است به زودي در اين خصوص تصميم گيري كند. در ۱۹۹۹ ميلادي پژوهشي در منطقه لودون انجام شد كه حاوي سوالاتي در اين زمينه بود. اما انجام دوباره همين پژوهش در سال ۲۰۰۱ با حذف سوالات مربوط به مسائل جنسي و تمركز بر سوالات مربوط به استعمال مواد مخدر و الكل همراه بود. در اين گزارش درصد استعمال مواد مخدر و الكل بيشتر از آن چيزي بود كه مقامات انتظار داشتند. در آرلينگتون كانتي كم و بيش پژوهش هايي انجام مي گيرد كه حاوي سوالاتي در اين خصوص است. در مونتگمري كانتي پژوهش ها فاقد اين سوالات هستند و در پرنس ويليام كانتي از دانش آموزان پژوهشي صورت نمي گيرد. پژوهش فيرفاكس كه ۶۰ تا ۶۵ هزار دلار هزينه در برخواهد داشت توسط گروهي متشكل از مقامات بهداشتي، مديران مدارس، پليس و والدين دانش آموزان انجام خواهد شد. در پژوهش انجام گرفته در سال ۲۰۰۱ در خصوص مسائل جنسي دانش آموزان سوالي طرح نشده بود. در آن پژوهش هيجده درصد اظهار كردند كه از دوازده سالگي كم و بيش ماري جوانا استعمال كرده اند. در پژوهش جديد نه سوال مربوط به مسائل جنسي وجود دارد كه در تحقيق قبلي وجود نداشت. از اين نه سوال هفت سوال برگرفته از پژوهش انجام شده توسط مركز كنترل و پيشگيري از امراض است و دو سوال توسط خود تيم پژوهش طرح شده اند.
شاگنس، مدير دفتر خدمات دانش آموزان در منطقه فيرفاكس مي گويد: «پرسش از دانش آموزان درباره مسائل جنسي كار آساني نيست اما كسي بايد باشد كه اين سوالات دشوار را بپرسد. هر قدر ما اطلاعات بيشتري در اين زمينه داشته باشيم پيشگيري و دخالت ما جهت مراقبت از دانش آموزان به نحو بهتري انجام خواهد گرفت.» ممكن است دانش آموزان از مشاركت در اين پژوهش خودداري كنند همان گونه كه در پژوهش سال ۲۰۰۱ صد و ده نفر از دانش آموزان چنين كردند. همچنين ممكن است برخي از والدين مخالف پرسش چنين سوال هايي از كودكانشان باشند. قبل از انجام پژوهش جديد والدين دانش آموزان يادداشتي دريافت خواهند كرد كه در آن موضوعات مندرج در پژوهش تشريح خواهد شد، در عين حال سوالات به طور مشخص بيان نخواهند شد. زيرا در صورتي كه دانش آموزان سوالات را از قبل ببينند ممكن است صحت و روايي نتايج پژوهش خدشه دار شود. والدين مي توانند براي مشاهده سوالات پژوهش به دفتر مشاوره مدارس مراجعه كنند. توبين سورنسن كه در كلاس دهم و دوازدهم درس مي دهد معتقد است كه سوالات پژوهش بايد مستقيماً براي والدين ارسال شود. او همچنين خواهان آن است كه معلماني كه در خصوص مسائل جنسي آموزش مي دهند پس از انجام پژوهش در خصوص موضوعات مطرح در آن با دانش آموزان صحبت كنند. او مي گويد: «در صورتي كه اين كار انجام گيرد خود نيز خواهان اطلاعات بيشتر در اين زمينه است، در اين پژوهش كسب اطلاعات مورد نظر است اما آنچه اولويت دارد محافظت از كودكان است.» نانسي كينز مدير دبيرستان مك لين با طرفداري از گنجانده شدن سوالات مربوط به مسائل جنسي در پژوهش مي گويد: «قابل فهم است كه در اين خصوص نگراني هايي وجود داشته باشد اما در صورتي كه هدف از اطلاعات كسب شده آن باشد كه كودكانمان را از انجام رفتارهاي مخاطره آميز بازداريم در اين صورت من مدافع اين طرح هستم.» يكي از سرپرستان مدارس در اين خصوص اظهار مي كند كه اگر در اين پژوهش سوالاتي در خصوص استعمال مواد مخدر وجود دارد چه دليلي وجود دارد كه در خصوص رفتارهاي جنسي از دانش آموزان سوال نشود، رفتارهايي كه ممكن است به بيماري هاي بدون درماني مانند ايدز منجر شوند. او اين پژوهش را پژوهش از نسلي مي داند كه در معرض خطر هستند.
منبع: واشنگتن پست
|
|
|
آيين ايرانيان
گورهاي باستاني
بناي بوشهر را به اردشير ساساني نسبت داده اند كه نام اصلي آن «رام اردشير» بود. گفته مي شود كه «رام اردشير» به مرور زمان به «ريشهر» تبديل شد. به نظر مي رسد كه بوشهر تحريف شده ريشهر ـ همان شهر قديمي ـ است. در سال ۱۱۵۰ هـ. ق «ابومهيري» پسر شيخ ناصر خان ناخداباشي كشتي هاي نادرشاه طرح اصلي بوشهر را پي ريزي كرد و اين شهر را مقر نيروي دريايي نادرشاه قرار داد. در زمان كريم خان زند بوشهر چنان اهميت يافت كه رقيب قدرتمندي براي بندر بصره در عراق شد. اين بندر در زمان اوج خود از مراكز عمده تجارت خليج فارس به حساب مي آمد و تجار بوشهر قسمت عمده بازرگاني خليج فارس و اقيانوس هند را به عهده داشتند. حتي «حاج محمد شفيع» اجازه چاپ و نشر اسكناس رايج بوشهر را به دست آورد و اين امتياز تا برقراري بانك شاهي در بوشهر به قوت خود باقي بود. بوشهر يكي از نخستين شهرهايي است كه در آن چاپخانه چاپ سنگي داير شد و پيش از بسياري از شهرهاي مهم ايراني صنايع جديدي چون يخ سازي برق ايجاد شد. مردم بوشهر از اولين ايرانياني بودند كه با مجله و روزنامه آشنا شدند. روزنامه هاي زيادي در اوايل ظهور اين پديده در بوشهر چاپ و نشر مي شد كه از جمله روزنامه هاي مظفري خليج ايران و نداي جنوب را مي توان نام برد. همچنين به علت موقعيت خاص اين بندر در تجارت و كسب ثروت فراوان نمايندگي شركت هاي خارجي و نيز كنسولگري دولت هاي بيگانه از جمله بريتانيا، آلمان و روسيه و امپراتوري عثماني در اين شهر وجود داشتند كه ساختمان بعضي از آنها هنوز پابرجاست. با ايجاد راه آهن سراسري امور تجاري اين بندر به خرمشهر انتقال يافت و به تدريج از رونق آن كاسته شد. بوشهر امروزه شهري توسعه يافته و نوسازي شده و يكي از شهرهاي مهم ساحلي با اقتصاد دريايي و صنايع تبديلي است.
گور دختر
بناي گور دختر بسيار شبيه به مقبره كوروش كبير در پاساگارد است و قدمت آن به سده ششم قبل از ميلاد برمي گردد. اين بنا از ۲۴ قطعه سنگ تشكيل شده است. در سنگ سوراخ هايي تعبيه شده كه با بست هاي آهني به هم وصل مي شوند. در گور دختر همچنين عناصر هنر اورارتويي مانند شيرواني دوشيبه و نيز عناصر معماري ايلامي معبد چغازنبيل را مي توان ديد. اين بناي ارزشمند در سال ۱۳۶۶ به شماره ۱۸۹۶ در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است و هرگونه دخل و تصرف در آن تا شعاع ۱۰۰ متري جرم محسوب مي شود.
قبر ژنرال انگليسي
قبر ژنرال در خيابان امام خميني بوشهر قرار گرفته است. اين قبر به شكل ابليسك در داخل فضاي گلخانه شهرداري ساخته شده است. منشاء اين تيپ قبرها مصري است. قاعده ابليسك كه در وسط باغچه قرار گرفته مربع است كه وسط چهار ضلع آن از ميانه به طرف داخل فرورفتگي دارد و ارتفاع آن از سطح زمين حدود ۱۲۶ سانتي متر است. در ضلع جنوبي ابليسك چسبيده به قاعده آن كتيبه اي با خط بابري و ستاره داود مشاهده مي شود. قبر ژنرال نيز يكي از آثار شكست و نابودي اجانب تجاوزگر است.
گورستان شغاب
اين قبرستان در جنوب شهر بوشهر قرار دارد و اخيراً توسط اداره ميراث فرهنگي بوشهر كشف شده است. در اين قبرستان اسكلت اموات در داخل خمره هاي بزرگ و كوچك نخودي رنگ مدفون شده اند كه روي برخي از خمره ها نوشته اي نيز نقش بسته است. اشياي كشف شده ديگر اين قبرستان كه در خمره هاي بزرگ و كوچك قيراندود قرار گرفته اند مشتمل بر تابوت هاي سنگي مكعب شكل و مهره هاي عقيق تزئيني است. اين قبرستان به عيلامي ها تعلق دارد.
گورستان باستاني خارك
در قسمتي از كوهستان جزيره خارك قبرهاي زيادي وجود دارد كه با توجه به عمق كم و سطح مدور برخي از آنها، اين قبرها را مي توان به زرتشتيان نسبت داد. بر روي بعضي از قبرها كه مدخل هاي كوتاهي دارند، نقش صليب وجود دارد كه نشان مي دهد مسيحيان نيز مرده ها خود را در آنها به خاك مي سپرده اند. باستان شناسان حدود ده قبر را در گورستاني در قسمت شرقي جزيره شكافته اند كه همگي به اواخر دوره ساساني مربوط است. در گور مردان شي اي به دست نيامده، ولي در قبر زنان شيشه هاي كوچكي كه احتمالاً عطر در آن مي ريختند و همچنين جواهرات كم ارزش، همانند حلقه انگشتري و آينه هاي مفرغي پيدا شده است.
گورستان باستاني سيراف
در شمال غربي بندر طاهري (محل ويرانه هاي شهر باستاني سيراف) و در دامنه جنوبي ارتفاعات مشرف بر آن، گورستان باستاني وسيعي وجود دارد. تعداد فراواني گورهاي مستطيل شكل، عموماً به طول ۱۰/۲ سانتي متر و عرض ۵۰ سانتي متر و عمق ۴۰ تا ۶۰ سانتي متر در سنگ كنده شده و از ملاط ساروج براي هندسي سازي و يا پوشش سطح خارجي قبرها استفاده شده است. شكل و اندازه و رديف بندي و حتي ارتفاع سطح پهنه قبرستان تا حدودي از بين رفته است. در اين قبرستان عموماً قبرها رو به غرب هستند. اين گورستان را به زرتشتيان نسبت مي دهند. زرتشتيان ابتدا مرده ها را در گورهاي روباز قرار مي دادند تا در هواي آزاد گوشت آنها تجزيه شود. سپس استخوان ها را جمع آوري كرده و در استودان ها مي گذاشتند. روبه روي گورستان غربي، گورستان ديگري وجود دارد كه هرچه ارتفاع تپه زيادتر مي شود، گورها بزرگ تر مي شوند و دهانه ها گشادتر و عمق بيشتري دارند. در جلوي تپه به تبعيت از عوارض طبيعي، گورهاي عمودي با ارتفاع ۳ متر و عرض ۲ متر وجود دارند كه مانند پهنه اي از كندوهاي زنبور عسل به طور مرتب در سراشيبي دامنه چيده شده اند.
|
|
|