چهارشنبه ۲۵ تير ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۰۸- July, 16, 2003
حكومت ، دولت و كيفيت زندگي
000725.jpg
ماهيت حكومت و دولت هرچه باشد، امر واقع اين است كه پيوند بين جامعه و دولت يك قرارداد اجتماعي است كه وجود آن سبب از دست دادن پاره اي آزادي هاي فردي و به دست آوردن برخي مزاياي جمعي مي شود. ارزيابي آن  چه هر هويت فردي از دست مي دهد، در مقابل آن چه تحت لواي هويت جمعي به دست مي آورد، موضوعي است كه درنهايت، مطلوبيت وجود قرارداد اجتماعي را به اثبات مي رساند.
ژان ژاك روسو از ديدگاه فلسفي به اين نتيجه مي رسد كه تنها زماني وجود جامعه معني و مفهوم مي يابد كه بتوان جامعه را ابزاري براي توانمند كردن افراد در راه دستيابي به مراتبي محسوب كرد كه افراد در هويت فردي خود قادر به رسيدن به آن نباشند. در اين چارچوب، جامعه بايد ابزاري ضروري براي به كمال رسانيدن توانايي هاي نهفته در وجود اصلي بشر تلقي شود. به بيان ديگر، اراده آزاد افراد، يا هويت هاي فردي، با اين بينش به تشكيل هويت جمعي كشانيده مي شود كه وجود اين هويت درنهايت به بالا رفتن كيفيت زندگي هويت هاي فردي منجر مي گردد. در همين راستا، حفظ آزادي در يك ساخت متكي به قانون، چارچوبي است كه به هويت جمعي اعتبار و مشروعيت مي بخشد.
به طور خلاصه، وجود دولت بايد عامل بالا بردن رفاه و كيفيت زندگي مردم شود. نهادهايي كه توسط هويت جمعي به وجود مي آيند تا تحت حفاظت اين هويت قرار گيرند، همه بايد در جهت بالا بردن كيفيت زندگي هويت هاي فردي عمل كنند. براي مثال، تلاش هاي گسترده اي كه در زمان حاضر توسط بسياري از دولت ها براي نشان گذاري تورم (Inflation Targeting) صورت مي پذيرد، نشانه اي از تمايل عمومي دولت ها به حفظ رفاه عامه مردم از راه محدود كردن امكان مخدوش شدن خواسته آنها در امر قيمت گذاري است. در همين چارچوب مي توان از مكانيسم هاي بازار آزاد به عنوان يكي از نهادهاي جامعه نام برد كه از جمله ترتيباتي است كه مي تواند براي رسيدن به وضعيتي به كار گرفته شود كه در آن همه هويت هاي فردي در موقعيت بهتري قرار بگيرند.
وقتي دولت با مفهوم بالا پذيرفته مي شود، بسياري از ابهامات و نارسايي هايي كه در برخوردهاي متعارف وجود دارد، برطرف مي شود. به عنوان مثال مي توان به بحث هاي مفصلي اشاره كرد كه در مورد واگذاري فعاليت هاي اقتصادي به بخش خصوصي، يا در اصطلاح خصوصي سازي، مطرح مي شود. هواداران خصوصي سازي بر اين عقيده اند كه حضور دولت سبب كاهش كارآيي عملكرد بازار مي شود. اين گروه در هواداري از بازار آزاد و عملكرد آن، دولت را نفي مي كنند. مخالفان خصوصي سازي هم در دفاع از دولت و لزوم حضور آن در جامعه، مكانيسم هاي بازار آزاد را خلاف عدالت مي شمرند. بنابراين، وجود همه جانبه حاكميت بازار را مردود مي خوانند.
در ساخت جديد، زماني كه نهاد مكانيسم بازار به عنوان يكي از ابزارهاي جامعه در راه بيان خواسته هاي هويت هاي فردي با هدف رسيدن به ديدگاه هاي جمعي در نظر گرفته شود، تضادي كه در مورد ناسازگاري دولت با مكانيسم بازار بيان مي شد، در شكل ساختاري خود از بين مي رود و به تضادي برخاسته از عملكردها مبدل مي شود. درواقع، مشكلاتي كه در متون مختلف به آنها اشاره مي شود، هيچ يك از وجود دولت يا مكانيسم بازار، در نفس هريك از اين دو، برنمي خيزد. مشكلات، همه از عوامل ديگري ناشي مي شود كه شايد اشاره به مواردي از آنها بتواند روشنگر باشد.
در جانب دولت، مشكل از ناديده گرفتن ماهيت وظيفه دولت برمي خيزد. بررسي رفتار دولت ها نشان مي دهد كه در حالت كلي رفتار دولت ها را مي توان در قالب هاي مختلف به شرح زير مشخص كرد.
دو الگوي بخش خصوصي:
-الگوي رفتاري كسب و كار
-الگويي با هدف غيرانتفاعي
يك الگوي مشترك براي دولت و بخش خصوصي
-اشتراك ساخت الگو با الگوي رفتارهاي اشخاص حقوقي،
-وجود شباهت بين الگوي رفتاري دولت و الگوي بخش خصوصي در انتخاب معيارهاي ارزيابي عملكرد.
يك الگوي خاص دولت براي رفتارهاي بين نسلي
-اشتراك ساخت الگو با الگوي بين نسلي در خانوارها در مقام هويت هاي جمعي،
-وجود شباهت بين الگوي رفتاري دولت و الگوي بخش خصوصي در انتخاب
-برخوردي عادلانه با مفاهيم برگزيده از عدالت.
سه دليل براي متمايز كردن الگوهاي دولتي از الگوهاي خصوصي وجود دارد. اين دلايل در زير آورده شده است:
-الزام ويژه براي نمايش تطابق رفتارهاي مالي دولت با ضوابط و پيروي از قانون
-تمايل دولت به تمركز بر اصل تأمين نيازهاي مالي ميان مدت
-حضور دولت در مقام نماينده حاكميت.
به طور خلاصه، وجود دولت بايد عامل بالا بردن رفاه و كيفيت زندگي مردم شود. نهادهايي كه توسط هويت جمعي به وجود مي آيند تا تحت حفاظت اين هويت قرار گيرند، همه بايد در جهت بالا بردن كيفيت زندگي هويت هاي فردي عمل كنند. در همين چارچوب مي توان از مكانيسم هاي بازار آزاد به عنوان يكي از نهادهاي جامعه نام برد كه از جمله ترتيباتي است كه مي تواند براي رسيدن به وضعيتي به كار گرفته شود كه در آن، همه هويت هاي فردي در موقعيت بهتري قرار بگيرند. هر نوع ارتباط بين دولت و جامعه هم بر مبناي پذيرش اصل بهبود زندگي جامعه بايد صورت پذيرد.
وقتي دولت با مفهوم بالا پذيرفته مي شود، بسياري از ابهامات و نارسايي هايي كه در برخوردهاي متعارف وجود دارد، برطرف مي شود. در حالت كلي دولت ها در سه وظيفه ظاهر مي شوند:
الف: به صورت نماينده كليه نسل ها، از زمان گزينش تا آينده قابل پيش بيني، در اين وظيفه، دولت آينده نگر است و هويت جمعي خود را مدنظر قرار مي دهند.
ب: به شكل مقام حاكميتي و به قصد تسهيل خواسته هاي هويت هاي فردي جامعه. در اين وظيفه، دولت حافظ و مدافع حقوق ملت در چارچوب عملكرد يك جامعه مدني است و ماهيت هويت جمعي را پذيرفته است.
پ: به صورت يك هويت فردي در قالب شخص حقوقي. در اين وظيفه دولت بايد به قاعده عرف، مثل هر كارفرماي ديگر در جامعه باشد و در تصميم گيري هايي كه در مقام هويت جمعي خود اتخاذ مي كند، هويت فردي خود را بر ساير هويت هاي فردي ارجح نشمرد.
مطالعات مختلفي كه در مورد عملكرد دولت ها وجود دارد، نشان مي دهد كه هر زمان كه دولت ها هويت فردي اتخاذ كرده اند و اين هويت را با هويت جمعي خود درآميخته اند، حاصل كار ايجاد اختلال در مكانيسم بازار بوده است. در بيشتر موارد، گروه هايي كه نابساماني هاي موجود در چنين حالت هايي را مشاهده كرده اند، به اين نتيجه رسيده اند كه براي اصلاح وضع بايد يكي از دو مجموعه ناسازگار از حضور در اقتصاد كشور بازداشته شود.
از طرف ديگر، وقتي بازارها درست عمل نكرده اند و به جاي منطقي كردن توزيع سهم بري از منافع بازار، تنها براي حفظ منافع يك گروه خاص فعال شده اند، مخالفان بازار، به جاي انتقاد از عملكرد، اصل نهاد را مورد سرزنش قرار داده اند. به اين ترتيب، مخالفان بازار خواهان مداخله جدي دولت براي جلوگيري از عملكرد بازار شده اند. مشكل اصلي در اين قبيل موارد، از فقدان شفافيت، ناآگاهي يا محدوديت كارآيي ناشي شده است.
به سادگي مي توان ديد كه در بينش توسعه پايدار، دولت بايد در هويت جمعين خود بكوشد تا مكانيسم هاي كارآمدسازي بازار را فعال سازد. حضور دولت در اقتصاد بايد در خدمت تسهيل آزادي هويت هاي فردي باشد. به بيان ديگر، هيچ تضادي بين حضور قانوني دولت در اقتصاد كشور و كارايي عملكرد بازار وجود ندارد.
نتيجه اي كه از بررسي اين مثال حاصل مي شود اين است كه در قرارداد اجتماعي بين دولت و هويت هاي فردي، اصل بهبود كيفيت زندگي به عنوان يك پيش شرط مطرح مي شود. بنابراين نمي توان تصور كرد كه اكثريت يك جامعه به افت كيفيت زندگي خود رأي بدهند و خواهان پايين آمدن سطح زندگي خويش شوند. در اين بينش، كليه نهادهايي كه در نفس خود مي توانند براي بهبود ارتباطات بين هويت هاي فردي به كار گرفته شوند، بايد به قاعده عرف بتوانند توسط هويت جمعي با كارآيي بيشتر براي حفظ منافع هويت هاي فردي مورد بهره برداري قرار گيرند.
نگاهي دقيق تر به بحث ها و استدلالهاي كلاسيك هواداران اقتصاد آزاد نشان مي دهد كه خواسته اصلي اين گروه آن است كه حاكميت قانون به محدوده فعاليت هاي اقتصادي هم كشانيده شود. اگر اين زمينه فكري ناديده گرفته شود، ريشه يابي دلايل مخالفت افرادي مانند آدام اسميت و جان استوارت ميل با موضوع مداخله دولت در كارهاي اقتصادي ناممكن مي گردد. بنابراين، افرادي كه با اصول كلي حاكميت قانون آشنايي ندارند، به سهولت برداشت نادرستي از گفته هاي افرادي مانندس آدام اسميت خواهند داشت. بررسي هاي تاريخي از تحولات فكري در مكاتب اقتصادي نيز به وضوح نشان مي دهد كه بسياري از متفكران اقتصادي پس از آدام اسميت هم دچار چنين برداشت نادرستي شده اند.
نگاهي دقيق تر به موضوع نشان مي دهد كه مخالفت افرادي مثل آدام اسميت با مداخله دولت در كارهاي اقتصادي، در چارچوبي مطرح مي شد كه بيم آن مي رفت كه چنين مداخله اي به ايجاد اختلال در حوزه مشروع آزادي هويت هاي فردي منجر شود. از آنجا كه براساس اصل حاكميت قانون، ايجاد هرگونه اختلال در اين حوزه خلاف و غيرمجاز است، اسميت و ديگران هم با حضور دولت در فعاليت هاي اقتصادي مخالفت ورزيده اند. بنابراين ريشه مخالفت اينان از نگراني درباره امكان مختل شدن اصل حاكميت سرچشمه مي گرفت.
اسميت و هواداران نظريه وي هرگز مدعي نشدند كه اعمال قوانين حاكميتي توسط دولت نوعي مداخله در كارهاي اقتصادي است. بنابراين تصويب قوانين جديد هرگز به معني بروز اجبار و مداخله در زندگي مردم محسوب نمي شد. از ديدگاه اين گروه، مداخله دولت به معني اعمال زور بود و چنين عملي را نمي شد در قالب مفاهيم عادي اجراي قوانين مجاز شمرد.
در ارزيابي نهايي بايد بين سياست هاي اجبارآفرين دولت و سياست هاي متكي به ارائه خدمت توسط اين هويت جمعي تفاوت قائل شد. دولت ها مي توانند در مواردي كه هويت هاي فردي مايل به حضور و فعاليت نيستند، وارد صحنه اقتصادي بشوند. وجود الزام سبب مي شود كه دولت بتواند توجيهي داشته باشد كه خود را به عنوان هويت جمعي، براي انجام فعاليتي مجاز بشمارد كه هويت هاي فردي هم مي توانستند آن را به سادگي انجام دهند. در موارد اخير، هزينه حضور دولت در فعاليت اقتصادي بيش از سود انجام فعاليت است.
به طور خلاصه، اگر پذيرفته شود كه شرط لازم برازندگي حضور هويت جمعي اين باشد كه بودن اين هويت عامل كاهش كيفيت زندگي هويت هاي فردي نشود، چنين مي توان نتيجه گيري كرد كه هر اقدام دولت كه به افت كيفيت زندگي منجر شود، براساس اصل ارتباط بين هويت جمعي و هويت هاي فردي، ناقض مشروعيت هويت جمعي خواهد شد. تنها مورد استثناء بر اين قاعده كلي، زماني است كه يك هويت فردي با فرارفتن از حوزه عملياتي خويش، به حوزه عملياتي برخي ديگر از هويت هاي فردي تجاوز كرده باشد.
در اين مرحله، ذكر چند مورد از عمليات اختلال آفرين دولت مي تواند حوزه هاي غيرمجاز عملياتي را مشخص كند. به عنوان مثال، دولتي كه با صدور انواع مجوزهاي عده اي را از انجام پاره اي از فعاليت هاي اقصتادي بازمي دارد، درواقع مي تواند با ايجاد سود بادآورده (Windfall Gain) و افزونه (Rent) در كارهاي اقتصادي اختلال ايجاد نمايد. البته اين گفته بدان معني نيست كه دولت ها نمي توانند، يا حق ندارند، ضابطه هاي عمومي و كلي را بپذيرند. وجود قوانين و ضابطه ها براي حصول اطمينان از شفافيت و سلامت عملكرد هويت هاي فردي جزو وظايفي است كه تعلق آن به هويت جمعي انكارناپذير است.
موارد ديگري هم وجود دارد كه در گروه عمليات غيرمجاز هويت جمعي دسته بندي مي شود. به عنوان مثال، قيمت گذاري توسط دولت، ايجاد انحصار و محدود كردن آزادي عقد قرارداد توسط هويت هاي فردي، همه به كاهش كيفيت زندگي مي انجامد و اجراي آنها توسط هويت جمعي سبب مي شود كه مشروعيت عملكرد هويت جمعي مورد ترديد قرار بگيرد.

هشتمين دوره رقابت هاي واليبال نوجوانان جهان (تايلند)
برزيل دست نيافتني
ايران و هند بهترين تيم هاي آسيايي
علي شاكري: فكر برگزاري رقابت هاي واليبال پسر و دختر زير ۱۹ سال در رده نوجوانان از ابتداي دهه هشتاد در جلسات هيأت رئيسه فدراسيون بين المللي واليبال (FIVB) در لوزان سوئيس مطرح شد. پس از چند سال كار كارشناسي از سوي كميته اي كه به اين امر مشغول بود، مقدمات برگزاري نخستين دوره آن در سال ۱۹۸۷ فراهم شد. «دوبي» و كشور امارات متحده عربي اولين ميزبان اين بازي ها در سال ۱۹۸۹ بود. بعد از آن هر دو سال يك بار اين مسابقات به طور مرتب و منظم انجام شد كه آخرين دوره آن اوايل همين هفته به ميزباني تايلند به پايان رسيد.
000730.jpg

ايران هم جدا از يك دوره برگزاري اين بازي ها در دوره پنجم در سال (۱۹۹۷) در چهار دوره اين مسابقات حاضر بود كه حاصل آن كسب يك مقام دومي در دوره هفتم (۲۰۰۱ قاهره) و مقام سومي دوره هشتم (۲۰۰۳ سوفان بوري) بوده است.
به بهانه پايان هشتمين دوره مسابقات واليبال نوجوانان پسر جهان در شهر سوفان بوري تايلند نگاهي داريم به اين دوره از مسابقات كه توجه شما خوانندگان عزيز را به آن جلب مي كنيم.
نخستين جرقه آسيايي ها را ايران زد
در سال ۱۹۸۹ در دوبي، تيم هاي ايران، ژاپن و كره جنوبي و امارات چهار تيمي بودند كه به نمايندگي از قاره پهناور آسيا در نخستين دوره اين بازي ها بدون شركت در مسابقات انتخابي حضور پيدا كردند. از اين جمع اماراتي ها زنگ تفريح حريفان شدند، كره و ژاپن هم با وجود درخشش قادر به راهيابي به جمع چهار تيم برتر نشدند و تنها ايران بود كه با جهشي مثال زدني و با بازي هاي درخور توجه به نيمه نهايي رسيد.
ايران اگرچه در اين مرحله با دو شكست مقابل حريفان از دستيابي به مدال و رفتن بر روي سكو بازماند، اما نخستين جرقه از سوي تيم هاي آسيايي را اين تيم زد كه در مراحل بعد ژاپن تا مرز قهرماني و كسب نايب قهرماني هم پيش رفت.
كره اي ها هم در يكي دو نوبت خود را به جمع تيم هاي برتر رساندند، اما جدا از مدال نقره هندي ها در دوره هشتم، ايران به لحاظ كسب يك مقام چهارمي، يك مقام نايب قهرماني و يك مقام سومي به همراه ژاپن سرآمد تيم هاي آسيايي است.
از سن سبيلي تا سليماني
از همان اولين دوره اين مسابقات واليباليست هاي نوجوان ايراني به جز يك دوره مسابقات جهاني تهران، در سه دوره ديگر همواره در زمره باتكنيك ترين بازيكنان جام قرار داشتند. هرچند تاكنون محمد سليماني ملي پوش لرستاني تيم ملي با دو بار كسب عنوان برترين بازيكن جهان از موقعيت ممتازي برخوردار است. ولي در مسابقات سال ۱۹۸۹ دوبي، اين عنوان در حضور ستارگان بزرگ پنج قاره به «ابراهيم سن سبيلي» تعلق گرفت.
به جز اين دو بازيكن «فرهاد ظريف»  و «مسلم محمدي زاده» هم هركدام يكبار صاحب عنوان بهترين دريافت كننده جهان شدند.
در سوفان بوري چه گذشت؟
در هشتمين دوره مسابقات نوجوانان جهان در «سوفان بوري» تايلند ۱۶ تيم برگزيده پنج قاره در چهار گروه بازي هاي مقدماتي را آغاز كردند كه در پايان با خارج شدن چهار تيم از گردونه رقابت ها، ۱۲ تيم روانه مرحله دوم شدند. در اين مرحله تيم هاي ونزوئلا، اسلواكي، لهستان و مراكش با به جا گذاردن نتايج ضعيف از گروه هاي چهارگانه مجبور به ترك زودهنگام شهر سوفان بوري شدند.
نتايج بازي هاي دور دوم
دور دوم بازي ها به اين شكل برگزار شد كه چهار تيم سرگروه گروه هاي چهارگانه در بازي هاي تشريفاتي به مصاف هم رفتند، ديدارهايي كه بيشتر جنبه ارزيابي هم براي روزهاي سرنوشت ساز داشت . ايران، روسيه، هند و استراليا در اين جمع قرار گرفتند و هشت تيم ديگر حاضر در اين مرحله كه به مقام هاي دوم و سوم گروه هاي خود رسيدند مجبور به حضور در مرحله (پلي اف) و حذفي شدند.
000740.jpg

بازي هاي حذفي
تايلند ۳ - چين يك
پورتوريكو ۳ - مصر صفر
برزيل ۳ - ايتاليا صفر
چك ۳ - هلند يك
بازي هاي تشريفاتي
روسيه ۳ - ايران صفر
هند ۳ - استراليا صفر
با انجام بازي هاي اين مرحله كه حذف تيم هاي چين، مصر، ايتاليا و هلند را به همراه داشت، جدال مدعيان براي رسيدن به مرحله نيمه پاياني در يكدوره رقابت حذفي به اوج خود رسيد. در مرحله دوم مهم ترين اتفاق حذف چين مقابل ميزبان كوتاه قامت اين دوره از بازي ها بود.
اقبال ايران
انتخاب حريفان چهار تيم ايران، روسيه، هند و استراليا در مرحله سوم به حكم قرعه، اقبال تيم كشورمان را در اين مرحله به همراه داشت. رويارويي با تايلند ميزبان بدون اميد بازي ها اوج خوش اقبالي نايب قهرمان دوره پيش بود. چراكه هريك از سه حريف ديگر پورتوريكو، برزيل و چك مي توانستند براي ما حريفي خطرناك محسوب شوند. به عنوان مثال برخورد روسيه (يكي از بخت هاي اصلي قهرماني كه تا پايان دور دوم تنها تيم بدون «ست» باخته بازي ها بود) با برزيل اوج بدبياري مردان سرزمين سيبري بود.
پيكاري كه حاصل آن خروج روسيه را از جمع چهار تيم برتر نيمه پاياني به همراه داشت و باعث شد تا بهترين تيم بازي ها حتي از دستيابي به مقام دور شود. اتفاقي كه هرگز در ذهن هيچكس خطور نمي كرد.
نتايج دور سوم
چك ۳ - استراليا يك
ايران ۳ - تايلند صفر
برزيل ۳ - روسيه ۲
هند ۳ - پورتوريكو صفر
بازي هاي نيمه پاياني
هند ۳ - ايران يك
برزيل ۳ - چك صفر
بازي نهايي
برزيل ۳ - هند صفر
بازي رده بندي
ايران ۳ - چك يك
رده بندي نهايي:
۱- برزيل ۲- هند ۳- ايران ۴- چك ۵- روسيه ۶- تايلند ۷- پورتوريكو ۸- استراليا
قهرمانان ۸ دوره نوجوانان
۱۹۸۹ دوبي: برزيل
۱۹۹۱ پورتو: برزيل
۱۹۹۳ استانبول: برزيل
۱۹۹۵ پورتوريكو: برزيل
۱۹۹۷ تهران: ايتاليا
۱۹۹۹ رياض: روسيه
۲۰۰۱ قاهره: برزيل
۲۰۰۳ سوفابوري: برزيل
برترين هاي پست هاي مختلف جام هشتم
* بهترين و امتيازآورترين بازيكن: ۱- محمد سليماني (ايران) با ۱۶۲ امتياز ۲- وان چاي تاباوليس (تايلند) با ۱۳۶ امتياز ۳- كومارسانجي (هند) با ۱۳۳ امتياز
* بهترين زننده سرويس: ۱- الكسي اوستاپتكو (روسيه) ۲- كراوايلو (برزيل) ۳- كومارسانجي (هند) و... ۹- روح الله صالحي نژاد (ايران)
۰)
....0000000* بهترين توپگير: ۱- ادگاردو هرناندز (پورتوريكو) ۲- با اوهيونگ (تايلند) ۳- مسلم محمدي زاده (ايران)
* بهترين دريافت كننده: ۱- مسلم محمدي زاده (ايران) ۲- جيري بينسي (چك) ۳- فابيوپيس (برزيل)
* بهترين پاسور: ۱- كاماراج (هند) ۲- جوليو اكويدو (پورتوريكو) ۳- لوبوس نواك (چك) و... ۹- بهزاد به نژاد (ايران)
جدول بازي ها در پايان دورمقدماتي
گروه يك
امتياز
گيم باخته
گيم برده
باخت
برد
بازي
نام تيم
۶
۴
۹
-
۳
۳
۱- استراليا
۵
۴
۸
۱
۲
۳
۲- پورتوريكو
۴
۷
۳
۲
۱
۳
۳- تايلند
۳
۹
۴
۳
-
۳
۴- ونزوئلا

گروه دوم
امتياز
گيم باخته
گيم برده
باخت
برد
بازي
نام تيم
۶
-
۹
-
۳
۳
۱- روسيه
۵
۶
۶
۱
۲
۳
۲- چين
۶
۵
۴
۲
۱
۳
۳- مصر
۳
۹
۱
۳
-
۳
۴- اسلواكي
گروه سوم
امتياز
گيم باخته
گيم برده
باخت
برد
بازي
نام تيم
۶
۱
۹
-
۳
۳
۱- هند
۵
۴
۷
۱
۲
۳
۲- برزيل
۴
۶
۳
۲
۱
۳
۳- چك
۳
۹
۱
۳
-
۳
۴- لهستان

گروه چهارم
امتياز
گيم باخته
گيم برده
باخت
برد
بازي
نام تيم
۶
۱
۹
-
۳
۳
۱- ايران
۵
۴
۶
۱
۲
۳
۲- هلند
۴
۶
۵
۲
۱
۳
۳- ايتاليا
۳
۹
-
۳
-
۳
۴- مراكش


شنا يك حرفه يا يك هنر
000755.jpg
امروز ورزش شنا در جهان دستخوش تحولات وسيعي شده است. اين تحولات پي آمد نگرش به شنا به صورت يك حرفه تغيير پيدا كرده است. بدين صورت كه اساساً در كشورهاي صاحب نام در ورزش (كليه ورزش ها) تشكيلات ورزش صرفاً به عنوان يك ارگان ستادي عمل مي نمايد و سرمايه گذاري در رشته هاي ورزشي و حتي اماكن ورزشي توسط باشگاهها صورت مي گيرد. يعني با قرار دادن بودجه اي به صورت پايه اي به باشگاهها امكانات فعاليت بيشتر براي آنها فراهم مي شود و سپس باشگاهها با ورود به مقوله تبليغات و با بهره گيري از امكانات تبليغاتي نسبت به جذب ورزشكاران در كليه رشته هاي ورزشي اقدام مي كنند و در حقيقت با استخدام اين ورزشكاران و در كنار آنها به كارگيري مربيان سرشناس و آگاه زمينه رشد و شكوفايي استعدادها فراهم مي شود. به همراه جذب و به كارگيري ورزشكاران مطرح نسبت به داير نمودن كلاسهاي آموزشي در سنين پايه و بالاتر اقدام مي شود و بدين ترتيب ورزشكاران با اطمينان از آينده ورزشي روشن به امكاناتي چون استخدام- برقراري امكانات رفاهي- دريافت جوايز ارزنده و سپس در زمان لازم با شركت در كلاسهاي مربيگري در جرگه مربيان قرار گرفته و تا زماني كه امكان فعاليت وجود داشته باشد در كنار ورزش خود و در باشگاه خود حضور خواهد داشت تا در آخر به بازنشستگي برسد. در كشور ما نيز مي بايست سازمان تربيت بدني و يا فدراسيون شنا با ايجاد بستر مناسب خصوصاً با مهيا كردن زمينه هاي تبليغاتي وسيع شرايط حضور باشگاهها را در مقوله شنا، شيرجه و واترپلو فراهم نمايند تا بدين ترتيب ورزشكاران با حذف و يا استخدام در باشگاهها به ورزش خود به عنوان يك حرفه نگاه كنند و تحت نظر مربيان آگاه به علم روز كه متأسفانه در حال حاضر در كشور ما كيميا مي باشد، نسبت به كسب نتايج خوب اقدام نمايند. اما تا مهيا شدن چنين بستري، فدراسيون شنا مي بايست مربيان مستعد شهرستاني را به كلاسهاي بين المللي مربيگري اعزام دارد تا با آگاهي به دانش روز شنا و آشنايي با سيستم هاي جديد تمريني و خصوصاً با بهره گيري از استعداد شخصي مربيان به هر حال مي بايست از آن بي بهره نباشند در ورزش پايه شنا تحولات لازم را ايجاد كنند.
پس در انتخاب مربيان- بايد فاكتورهاي زير را مورد نظر قرار داد. ۱- داشتن استعداد شخصي و مديريت لازم، ۲- شركت در كلاسهاي مربيگري معتبر بين المللي و همكاري حتي به صورت كوتاه مدت در كنار يكي از مربيان مطرح در يكي از كشورهاي صاحب نام در شنا در مورد شيرجه بهتر است به نوعي امكانات لازم را براي آگاهي مردم مهيا نمود. با برگزاري مسابقات متعدد در سطح استانهاي صاحب نام در شيرجه علاقه مندان را به اين رشته خوب جذب نمود با وارد كردن تجهيزات لازم كه مختص اين رشته مي باشد نوجوانان علاقه مند را با زيبايي هاي اين رشته آشنا كرد.
اما در مورد واترپلو- واترپلو مي بايست به موازات شنا با تشكيلات منسجم عمل نمايد. از نظر ستادي وجود يك كميته فني قوي و كارآمد و اهل فن بسيار مهم است. پس از كميته فني- گروه مربيان قرار مي گيرند كه وظيفه هدايت و آشنايي نوجوانان را به عهده دارند و در آخر گروه داوران كه همه روزه مي بايست در جريان كامل قوانين داوري قرار داشته باشند. البته مجموعه موارد فوق مي تواند هر يك به صورت يك مقوله جداگانه مورد نقد و بررسي قرار گيرد.

سير تاريخي ورزش
دانشسراي عالي از سال ۱۳۴۵در رشته تربيت بدني، علاوه بر دانشجويان دوره روزانه، اقدام به پذيرش دانشجو در دوره شبانه نمود، ولي پس از پايان تحصيل دوره چهارم، پذيرش دانشجو در دوره شبانه را متوقف كرد.
گذشته از دانشسراي عالي، دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران و مدرسه عالي ورزش وابسته به سازمان تربيت بدني (كه بعدها به دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي منتقل گرديد)، دانشگاه جندي شاپور اهواز و دانشگاه گيلان نيز هر يك در راه تربيت مربيان تربيت بدني به مقتضاي نياز كشور و امكانات خويش گام هايي برداشتند.
از كوشش هايي كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي به منظور تربيت معلم ورزش به عمل آمده است، مي توان از تأسيس دوره تربيت معلم تربيت بدني جهاد دانشگاهي و مراكز تربيت معلم پسرانه شهيد چمران و دخترانه نسيبه نام برد. همچنين ادغام دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي (وابسته به سازمان تربيت بدني) دانشگاه تربيت معلم تهران از اقدامات پس از پيروزي انقلاب اسلامي است.
شاخه تربيت بدني جهاد دانشگاهي كه اكنون شاخه تربيت بدني شوراي انقلاب فرهنگي خوانده مي شود، در سال ۶۰-۱۳۵۹ دوره هاي نه ماهه با همكاري اداره كل تربيت بدني وزارت آموزش و پرورش براي تربيت ۳۷۰ مربي (۲۰۰ نفر پسر و ۱۷۰ نفر دختر) ترتيب داد. در آن دوره، دانشجويان مذكور با مقدمات تربيت بدني و نحوه آموزش آن آشنا شدند. دانشسراهاي دوره راهنمايي تهران و مشهد نيز از سال تحصيلي ۵۷-۵۶ فعاليت خود را در زمينه تربيت معلم تربيت بدني آغاز نمودند. دانشگاههاي كرمان، مشهد و اروميه نيز پس از پيروزي انقلاب اسلامي به تأسيس دوره كارشناسي تربيت بدني اقدام نمودند. همچنين دانشگاه اصفهان كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي اقدام به پذيرش دانشجو(دوره كارشناسي) كرده بود، اخيراً مجوز تأسيس دانشكده تربيت بدني و علوم ورزشي را اخذ و گروه آموزشي تربيت بدني را به دانشكده تبديل نموده است. دانشگاههاي تهران و تربيت مدرس نيز پس از پيروزي انقلاب اسلامي، دوره تخصصي كارشناسي ارشد و دكتراي تربيت بدني تأسيس نمودند.
۳-۱-۲- پيشينه واحدهاي يك و دو تربيت بدني دانشجويان
از سال ۱۳۴۲ به بعد واحد تربيت بدني تنها به ارزش يك واحد در دانشگاه تهران ارائه شده است. تا قبل از سالهاي ۵۲-۱۳۵۱ درس تربيت بدني به صورت واحد درسي در اكثر دانشگاههاي ايران براي دانشجويان غيرتربيت بدني ارائه نمي شده است و فعاليت هاي ورزشي دانشجويان در ارتباط با فعاليت هاي فوق برنامه بوده است. ارائه درس تربيت بدني به ميزان دو واحد در سال ۱۳۵۱ مورد موافقت وزارت علوم و آموزش عالي قرار گرفت. محتواي برنامه دو واحد تربيت بدني در همان نيم سال اول، تمرينات ويژه آمادگي عمومي جسماني بود كه در هر هفته دانشجويان در دو جلسه يك ساعته شركت مي كردند. از نيم سال دوم سال تحصيلي ۱۳۵۲ شيوه ارائه درس تربيت بدني در دانشگاه صنعتي شريف تغيير كرد.

امامعلي حبيبي: بهتر از طالقاني نداريم
000745.jpg

حبيبي بي هيچ ترديد يكي از نوابغ بزرگ كشتي جهان محسوب مي شود. كشتي جهان با وجود گذشت اين همه سال هنوز قهرماني به قدرت، چابكي و دلاوري اين قهرمان به خود نديده است. او مدتها با بيماري قلبي دست به گريبان بود و براي معالجه عازم آمريكا شد.
امامعلي حبيبي، قهرمان اسطوره اي كشتي ايران و جهان مي باشد كه چهار طلاي جهان و المپيك را مي توان در كارنامه افتخاراتش ديد. وي كه از كشتي گيران صاحب و خالق فن در كشتي جهان مي باشد مدت كوتاهي است كه از سفر بازگشته و عمل جراحي قلب خود را با موفقيت پشت سر گذاشته است.
حبيبي در بازگشت از آمريكا در خصوص آخرين وضعيت خود اظهار داشت: اگر در ايران باشم و از من دعوت به همكاري شود به طور قطع به كشتي ايران كمك خواهم كرد. آموزش فنون كشتي به جوانان و كمك كردن از لحاظ فكري از جمله كارهايي هستند كه در توانايي من وجود دارد. اينجا وطن من است و كشتي گيران ايراني فرزندان من هستند. من عرق وطن دارم و شعارم هميشه اين بوده كه يك وجب از خاك ايران را با تمام دنيا عوض نخواهم كرد و افتخارآفريني اين جوانان باعث خوشنودي من خواهد شد. بنابراين بايد براي موفقيت كشتي، كمك كرد. آينده كشتي ايران را بسيار خوب مي بينم و جوانان در مازندران و سراسر ايران مشغول فعاليت هستند اما زماني كه نهالي را مي كاريم بايد مراقب بود تا علف هرز در اطرافش سبز نشود و بايد كشتي گيران را حمايت و هدايت كرد تا بتوانند افتخارآفرين باشند. قهرمان جهان در سال هاي ۵۹ ، ۶۱ و ۶۲ در ادامه گفت وگو با ايسنا تصريح كرد: پس از بازگشت به ايران روزي به فدراسيون رفتم و همه را مصمم و جدي ديدم. بطوريكه بهتر از طالقاني و همكارانش در سطح كشتي نداريم؛ اگر ازايشان حمايت شود كشتي پيشرفت قابل توجهي خواهد داشت.

سايه روشن ورزش
حكم هاي صادراتي پرسپوليس و دردسرهاي امروزي
000735.jpg

حيف است پرسپوليس را با اين اوضاع و احوال رها كنيم. حيف است نيمي از خوبان كشور را با اين همه هواخواه و عاشق ول كنيم. پرسپوليس به كجا مي رود؟ غمخوار و بقيه اعضاي هيأت مديره چه اهدافي را در درازمدت براي پرسپوليس دنبال مي كنند. در اين گونه موارد چه كسي در بالاترين رأس هرم ورزش تصميم مي گيرد. تا پرسپوليس از هم نگسسته است جمعش كنيد وگرنه عوارض و ضايعات آن از دايره فوتبال فراتر خواهد رفت. آن روزها كه همه چيز را قائم به يك شخص كردند و حكم مديريت و مربيگري را يكجا به پروين دادند، اين روزهايش را در نظر گرفته بودند؟
در حال اسباب كشي از ورزش بودند كه اين حكم پردردسر را در شهر پخش كردند و باعث اين همه دردسر شدند. چرا؟  انصاف نبود با نيمي از فوتبال كشور اينگونه بازي كنند. قصد داشتند فراهاني را در فشار قرار دهند و قصد ديگرشان آويزان كردن يك وزنه سنگين قديمي به نام پروين در تيم بود كه به نظر مي رسد موفق هم شدند. آن جنابان ورزش كه ادعاي تحصيلات داشتند، به دنبال مدرنيزه كردن ورزش بودند واقعاً به اين حكم اعتقاد داشتند. حالا چه كسي مي تواند آن را جمع كند غمخوار در يك طرف و فوتبال پرسپوليس در طرف ديگر و باقي قضايا...

مدير، مدير، مدير...فني
واژه مديرفني چند سالي است كه در ورزش ما به خصوص فوتبال باب شده، اما عملا تاكنون در اين زمينه شاهد تعريف مشخصي از آن نبوديم. در ورزش ما اين لفظ بيشتر حكم يك پست تشريفاتي را دارد، تا كسي كه در كادر فني بر كار مربيان به طور مستقيم نظارت كند. سالها مي بينيم كه در بسياري از سطوح مديريتي، براي حذف مدير قديمي پست مشاورت را به او مي دهند، پستي تشريفاتي كه بيشتر جنبه تعارف را دارد تا واقعيت. آخرين نمونه آن در فوتبال به تيم پرسپوليس برمي گردد كه مسئولان اين باشگاه ماههاست مشغول متقاعدكردن پروين به كناره گيري از سرمربيگري اين تيم و قبو ل تصدي مديريت فني باشگاه هستند. مطلبي كه هنوز براي بسياري از مربيان ما و مردم هضم نشده است و در انظار عمومي براي شناخت وظايف مديرفني ابهام هايي وجود داردو حتي اغلب باشگاهها تلقي صحيحي از وظايف مدير فني ندارند، هوشنگ نصيرزاده براساس مستند و رسمي ترين تعريف جهاني از مديرفني، اين مقام را تعريف كرد.
000750.jpg

نصيرزاده مي گويد: فيفا در دوره هاي مديريت فوتورو كه در ۱۵۰ كشور جهان برگزار مي نمود در بخش سازماندهي باشگاه، مدير فني و ورزش را اينطور تعريف مي كند:
مدير فني در مقابل مدير عامل باشگاه و هيأت مديره در خصوص موارد زير مسئول است:
۱- وي بايد بين سرمربي و هيأت مديره و مديرعامل ارتباط ايجاد كند (بدون حق دخالت در كار سرمربي).
۲- تمرينات بازيكنان تيم را از نظر زمان و مكان سازماندهي كند (ولي در نوع تمرينات دخالتي ندارد)
۳- امر مسافرت تيم اعم از انتخاب وسيله سفر، ساعت ورود و خروج و روز مسافرت را هماهنگ مي كند.
۴- وسايل تمرينات (كمك آموزشي) و وسايل بازيكنان را براي مسابقه بايد تهيه كند.
۵- مدارس فوتبال باشگاه را هماهنگ نمايد.
مديرفني بندهاي فوق را ساماندهي مي كند و عواملي را براي اين كارها در اختيار دارد.
نصيرزاده مي گويد: صفحات ۳۳ و ۳۴ تدريس فيفا در مورد باشگاهها اين تعريف ها را درج كرده است، لذا اغلب تعاريف از مدير فني در رسانه هاي گروهي منطقي نيست مگر اينكه يك باشگاه بخواهد سمتي را ايجاد كند كه خارج از عرف باشگاه داري است كه ربطي به موضوع ندارد.
حالا پيدا كنيد نقش علي پروين را در تيم پرسپوليس. اگر حكم پروين براي مديريت فني پرسپوليس جدي باشد، پروين نبايد آن را ناديده بگيرد.

ورزش
ادبيات
اقتصاد
زندگي
سياست
فرهنگ
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  زندگي  |  سياست  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |