علي كدخدازاده
پرخاشگري، كاهش آستانه تحمل، ناشكيبايي و ميل به خشونت به مرور تبديل به رفتارهاي عادي مي شوند.
به گفته نماينده سازمان ملي جوانان امروز بيش از نيمي از جوانان ايراني روحيات پرخاشگرانه دارند.
پرخاشگري مدلي رفتاري است كه بيشتر درحوزه روانشناسي و روانشناسي اجتماعي بدان توجه مي شود. اما كساني كه پديده ها را با توجه به كالبد اجتماعي بررسي مي كنند نيز در اين خصوص حرفهايي اساسي براي بازگفتن دارند.
رفتارهاي پرخاشگرايانه از اين منظر، معلول يك يا چند عامل محدود نيست بلكه فاكتورهاي فراواني در كنار هم، در تركيب با هم و حتي در تقابل با هم مي توانند در بروز و نهادينه شدن چنين رفتاري مؤثر باشند.
در اين نوشتار براي تسهيل در بحث همه فاكتورها حذف شده (كه در حقيقت امر اينگونه نيست) و تنها به دو متغير خواسته ها و امكانات بسنده شده است. در كودكي بارها از سوي دوستان انتهاي كلاس مي شنيديم كه اينقدر درس نخوان ديوانه مي شوي. حتي بزرگترها هميشه در انبان خاطرات خود از كساني ياد داشتند كه خيلي اهل فكر بودند و بعد ديوانه شدند.
اگرچه در اين خاطرات رفتن قولها، اغراق و گزاره هاي خلاف واقع فراوان بود. اما به طريقي خيلي هم از واقعيت بي راه نيست.
در اين مثالها «درس خوان» به جاي «اهل فكر» و «آگاه» قرار گرفته است و از سوي شرايط از زندگي و حوزه اعمال توانايي و مديريت چنين ديوانگاني خبري نيست. اگر توضيحات مفصل تر در اين خصوص ارائه مي شد، آنگاه شايد مي توانستيم به صحت عقلي بعضي از اين وقايع اعتراف كنيم. چرا كه اگر بين دانايي و توانايي نسبت متعادلي وجود نداشته باشد و به عبارتي ديگر از زاويه بين خط افقي دانايي با خط عمودي توانايي به سمت «منفرجه» ميل كند، شخص منفجر خواهد شد.
اهل سياست نيز مي دانند كه در مباحث مربوط به «قدرت» آنچه بيش از هرچيزي اهميت دارد، «حدود قدرت» است. به عبارت ديگر قدرت فقط به زور بازو و تعداد تانك ها و مسلسل ها نيست بلكه شرايط سرزميني كه قرار است فتح شود، مرزهايي كه قرار است به روي اين قدرت گشوده شوند، رقيبان، هم پيمانان و... فاكتور مهمي در تحقق آن قدرت اند. در حوزه زندگي اجتماعي نيز اگر بين خواسته ها (دانايي) و امكانات (توانايي) تعادلي برقرار نباشد، مشاهده واكنش هاي پرخاشجويانه به جاي پاسخ هاي مدبرانه، موضوع غريبي نخواهد بود.
در بررسي رابطه بين خواسته ها و امكانات با چهار وضعيت روبرو هستيم. در وضعيت متعادل خواسته ها و امكانات با هم رشد مي كنند.
تفسير اين جمله كوتاه بدين معناست: با ورود آنها و ابزارهاي مدرن و جديد به زندگي اجتماعي، قدرت خريد نيز افزايش مي يابد و فرد مي تواند تا حدودي از اين ابزارها استفاده كند. با ورود اخبار و اطلاعات تازه درخصوص زندگي ديگران، فرد در افق پيش روي خود نهادها و ساز و كارهايي را كه احتمال تحقق چنين زندگي را برايش مهيا كند، مي بيند. با ورود انديشه و ايده هاي جديد به محيط زندگي اش، فرد قدرت تطبيق، پذيرش، سازگاري، نقد و نفي آن را در حريم زيست اش مهيا مي بيند.
در اين شرايط با فرض صفر بودن ساير متغيرها مي توان گفت چنين فردي در بستري از آرامش و تعادل زندگي كند.
وضعيت دوم، شرايطي است كه امكانات ثابت اما خواسته ها ارتقاء مي يابد. در چنين شرايطي فرد مظاهر تازه ها و نوين ها را در كنار خود مي بيند و يا از طريق امواج رسانه اي ازبود آنها مطلع مي شود. رسيدن به اين تازه و جديدها متضمن هزينه هاي تازه است اما امكانات او ثابت مانده است. در چنين شرايطي هرقدر كه بر دانايي او افزوده شود به همان ميزان بر تقويت روحيه پرخاشگري او كه ناشي از ميل به افكار واقعيت (خود) حسرت در كسب واقعيت (ديگران) است افزوده مي شود.
حالت سوم وضعيتي است به عكس وضعيت دوم. در اين شرايط فرد به علت عدم دسترسي به منابع اطلاعاتي و يا زندگي در محيطي كه هيچ يك از مظاهر مفهومي و ابزاري جديد بدان وارد نشده (هرچند در عمل چنين فضائي زيستي در جهان وجود ندارد) توقعاتش از زندگي و خود، ثابت مي ماند. اما واقعيت زندگي و سازوكارهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي به گونه اي است كه هر روز از امكاناتش كاسته مي شود.به عبارتي او به جايي رسيده كه هيچ چيز جديدي طلب نمي كند. اما در عمل مي بيند از آنچه نيز كه تاكنون داشته در همه ابعاد مفهومي، تاريخي، ابزاري، آرام آرام كاسته مي شود.
در اين شرايط نيز هر ميزان از داشته ها كم شود به همان تعداد بر ميزان گسترش و عمق خشم و پرخاشگري مي افزايد.
حالت چهارم، تركيبي از وضعيت هاي دوم و سوم است.
براي اين وضعيت نامهاي مختلفي گذاشته اند كه به عمد و به منظور آشنايي زدايي از كاربرد آنها خودداري مي شود چرا كه هركدام از آن نامها محمل ارزنهاي ايدئولوژيك و سياسي خاصي است كه بر اين نوشتار توصيفي خدشه وارد مي كند.
در اين شرايط از سويي سامان زندگي جمعي به گونه اي رقم خورده كه هر روز از امكانات و داشته هاي آن كم مي شود و از ديگر سوي جهان بي مرز، او را آماج انواع اطلاعات، ابزارها، مفاهيم، آرزوها و زندگي عملي ديگران قرار مي دهد. در چنين وضعيتي اختلاف فاز بين خواسته ها و امكانات به شدت زياد مي شود. به عبارتي هم زمان با كاهش سطح داشته ها (توانايي) با شيب تند افزايش خواسته ها (دانايي) مواجه هستيم.
سه وضعيت اخير به ويژه نوع چهارم آن ناگزير فرد را به واكنش هاي پرخاشگرايانه هدايت مي كند.
اينكه شرايط اجتماعي در كشور، چه سان است و اينكه از ميان چهار گزاره پيش گفته كداميك با وضعيت امروز ما تطابق دارد موضوعي است خارج از بحث اين نوشتار و ظرفيت نويسنده. اما در هر شرايطي نمي توان نشانه هاي خشونت و پرخاشگري را در جامعه منكر شد.
جنون سرعت، درگيري هاي خياباني بين افراد، افزايش طلاق، كودك آزاري، خشونت درورزش، سرقت هاي مسلحانه، زورگيري، خودكشي و... اگرچه معلول عوامل بسيار متعددي است اما پرخاشگري و خشونت يكي از همين عوامل است.پرخاشگري خود منبع اصلي انواع ديگري از عوارض اجتماعي است. اين پديده برخلاف ويروس ها و ميكروب ها براي هميشه با يك جوهره و كاركرد به جنگ پيكر فرد (اجتماع) نمي رود. بلكه همچون جامعه زندگي و رشد كرده و برحسب شرايط گاه تغيير كاركرد مي دهد. از اين روي مي توان به فرم هاي خاصي از افسردگي، شيوع انواع خرافه پرستي ها، در آرزوي منجيان عجيب و غريب براي رهايي از اين عارضه و ... بود.
پرخاشگري معلول عوامل متعددي است كه فقط در اين نوشتار به دو متغير آن به اشاره پرداخته شد.
اگر نتوان عوامل آن را درمان يا تعديل كرد و از سوي ديگر مانع از بروز آن شد به مانند ديگ زودپزي مي ماند كه ضامن بخار آن را مسدود كرده باشند.

مردان به همسران خود دروغ مي گويند و بالعكس. البته بسياري از مردم معتقدند براي صميمي تر كردن يك رابطه و يا خودداري از جر و بحث بايد در برخي مواقع دروغ گفت.
دروغ هاي زنان و مردان تفاوت هاي عمده اي با هم دارند. زنان اغلب براي اينكه مخاطب خود را راضي و شاد كنند به دروغ گفتن متوسل مي شوند در حالي كه مردان براي خودنمايي و بالا بردن خود دروغ مي گويند. آنچه در پي مي آيد، دروغ هاي رايجي است كه مردان در زندگي مشترك به همسران خود مي گويند.
من شاگرد اول بودم!
اغلب مردان در ابتداي آشنايي با همسر دلخواه خود اين دروغ را به زبان مي آورند اما پس از تشكيل زندگي مشترك، دست آنها رو مي شود.
همچنين مردان شكست در كار را نمي توانند بپذيرند و درباره آن به همسران خود دروغ مي گويند. البته اگر اعتماد ميان طرفين به وجود آيد، مردان از اين نوع دروغگويي دست خواهند برداشت.
تو بهترين هستي!
اغلب مردان پيش از ازدواج، دختر موردنظر خود را به عرش مي برند. مثلاً به وي مي گويند آشپزي تو بهتر از آشپزي مادر من است.» در حالي كه مرد مي داند، مادرش بهترين غذاها را طبخ مي كند. اين نوع دروغ ها در نهايت باعث ايجاد اختلاف هاي اساسي در زندگي مي شود.
تو زيباترين زن دنيا هستي!
مردان در هنگام مواجهه با همسر ايده آل خود مي گويند: تو زيباترين زن جهان هستي اما پس از ازدواج ممكن است نحوه آرايش موها و صورت همسرشان تغيير كند اما مرد به دليل تمجيد و تعريف هاي پيش از ازدواج جرأت نمي كند از ظاهر همسرش ايراد بگيرد. در اين گونه مواقع، زنان بايد همسران خود را تشويق به حقيقت گويي نمايند.
نمي توانم با تو تلفني تماس بگيرم چون شايد دسترسي به تلفن نداشته باشم!
مردان در هنگام دروغ گفتن با صداي بلند صحبت مي كنند و در كلام آنها لرزش مشاهده مي شود. به دليل همين اضطراب، آنها كلمات را پس و پيش ادا مي كنند.
لباسي كه پوشيده اي عالي است!
در برخي مواقع، زنان مي دانند كه يك لباس تنگ و نامناسب انتخاب كرده اند اما شوهرشان به آنها مي گويد كه اين لباس عالي و دقيقاً اندازه آنان مي باشد. البته زنان بلافاصله متوجه اين دروغ مي شوند و در صورت تداوم اين دروغگويي، هربار كه از همسرشان نظرخواهي مي كنند، آنها را وادار به قسم خوردن مي نمايند.
مطمئن باش كار خود را از دست نمي دهم!
بسياري از مردان كه كار و شغل خود را از دست مي دهند براي اينكه همسرشان ناراحت نشود، حقيقت را به وي نمي گويند كه اين موضوع باعث سلب اعتماد زن به شوهر مي شود.
اگر درد پشتم ساكت شود، بچه  را به پارك خواهم برد و خانه را مرتب خواهم كرد!
اغلب مردان براي اينكه غرغر همسران خود را نشنوند وعده هاي دروغ مي دهند كه هرگز به وعده هاي خود عمل نمي كنند.

در بيش  از نيمي  از جوانان ايراني  روحيات  پرخاشگري  وجود دارد. اين اعتقاد نماينده سازمان ملي جوانان در خراسان است.
دكتر محمدحسين  غياثي با با استناد به  نتايج  يك 
نظر سنجي  همچنين به اين نتيجه رسيده است كه مشكلات  مربوط به  سلامت  رواني  از مسائل  اساسي است  كه  امروز گريبانگير اين  نسل  است .
اين  نظرسنجي  سال  گذشته  توسط سازمان  ملي  جوانان  در ميان  جامعه  آماري  متشكل  از ۷۵ هزار نفر از جوانان  ۱۴ تا ۲۹ ساله  كشور انجام  شده است.
توضيح دكتر غياثي هم شنيدني است: فقدان  احساس  نشاط جواني  واميد به  دستيابي  به  هدفهاي  خود، امكان  دست  زدن  به  خودكشي ، نداشتن  چيزي  در زندگي  براي  لذت  بردن ، دشواري شروع  هر كار و آرزوي  به  دنيا نيامدن  كه  در نگرش  و اظهار نظرهاي  جوانان  به  وفور ديده  مي شود بيانگر گستردگي  افسردگي  در بين  آنان  است .
به  اعتقاد وي ، اين  ويژگيها در شمار زمينه هاي  اساسي  ناتواني  و كندي ، بي حالي ، بي عملي  و حتي  پرخاشگري  و بزهكاري  و اعتياد است .
وي  بابيان  اينكه  پرخاشگري  در ۵۳ درصد از جوانان  وجود دارد همچنين مي شنويد اين  ويژگي كه  حاصل  همانندسازي  با پرخاشگران  است  مي توان  به  طغيانگري  نيز بيانجامد. به گفته  وي ، ۶۳ درصد اين  جوانان  مي گويند: وقتي  عصباني  مي شوند دوست  دارندداد و فرياد كنند،
۲/ ۴۷ درصد آنان  نيز مواردي  داشته اند كه  با ديگران  دست به  يقه  شده اند. غياثي  بر اين  اساس  اضافه كرد ۵/۶۰ درصد از اين  جامعه  آماري  نيز عنوان كرده اند خيلي  زود از كوره  در مي روند و عصباني  مي شوند. اين  در حالي  است  كه  حدود ۴۲ درصد نيز در پاسخ  به  اين  گزينه  كه  ديگران جرات  ندارند مرا عصباني  كنند پاسخ  موافق  داده اند.
به اعتقاد وي ، ويژگيهاي  خشم  نهفته  كه  درسطح  بسيار بالايي  يعني  در ۵۵ درصدجوانان  ديده  مي شود مي تواند زمينه  ساز خصوصيت  پرخاشگري  منفعل  و پناه  آوردن به  موذي  گري  و انتظار كشيدن  براي  ضربه  زدن  به  مخالفين  و موتور محركه  طغيانگري  نيز باشد. وي  گفت  ۹/ ۵۴ درصد آنان  مي گويند، اغلب  اوقات  زودرنج  و بداخلاق  هستند اماعلت  آن  را نمي دانند و ۸/ ۵۵ درصد نيز معتقدند نمي توانند بدي  ديگران  را به فراموشي  بسپارند.
وي  با بيان  اينكه  ۴۴ درصد اين  جوانان  نيز بيشتر وقتها فكر مي كنند چگونه از كساني  كه  به  آنان  بدي  كرده اند انتقام  بگيرند نتيجه مي گيرد اين  يافته ها حاكي  از وجود درجات  مختلفي  از روحيات  ضد اجتماعي  است . وي  ازجمله  اين  روحيات  ضد اجتماعي  را اعم  از منفعت  طلبي  شخصي  در دوستيها تا تمايل  به  دزدي  و داشتن  سوابق  مجرمانه  در گروههاي  قابل  توجهي  از جوانان  با ميانگين ۴۰ درصد ذكر كرد. وي  با استناد به  اين  نتايج  مي افزايد: ۵/۳۰ درصد جوانان  معتقدند، پاسخ  بدي  را بايد با بدي  داد و ۷۳ درصدشان  نيز عنوان  كرده اند نتوانسته اند دوستان  دايمي  پيدا كنند و از رابطه  صميمانه  با ديگران  خسته  و سرخورده  مي شوند.
دكتر غياثي پرخاشگري را ملازم با اخلاق گريزي مي داند: در سطوح  ملايمتر اين  نگرش ، شاهد گستره  وسيعي  از مشكلات  اخلاقي  مربوط به  سوءاستفاده گري  مي باشيم . وي  توضيح  داد: اين  به گونه اي  است  كه  ۷۲ درصد جوانان  ما پول  پرستي  و مقام پرستي  را نوعي  زرنگي  مي دانند كه  مي تواند مقبول  تلقي  شود.
به  اعتقاد او چنين  نگرشها و روحياتي  است  كه  مي تواند همراه  با مشكلات  ديگر رواني  و اجتماعي  زمينه ساز خودخواهي  و دورويي  و كلاهبرداري  شود.
وي  افزود: اين  درحالي  است  كه  قدرت  خلاقيت  و حل  مساله  در اكثر جوانان  بسيار بالا و در حد ۷۱ درصدست .
به  اعتقاد عضو  سازمان  ملي  جوانان  بايد اين  تيزذهني  و نوآوري  و ايده داشتن  در مسير مناسبي  جهت  داده  شود تا هم  خود جوانان  و هم  افراد جامعه  بتوانند از اين  قدرت  خلاقه  به  خوبي  استفاده  نمايند در غير اينصورت  با اين  وضعيت  به  مشكلات  بزرگي  خواهيم  رسيد. به  گفته  وي ، بر اساس  نتايج  اين  نظرسنجي  ۶/ ۸۳ درصد اين  جوانان  مي گويند: در مواجهه  با يك  مساله  راههاي  زيادي  مي يابند و كشف  اين  راهها واقعاً خوشحالشان  مي كند.
همچنين  ۵/ ۵۹ درصد هم  مي گويند: نظرياتشان  براي  حل  مسائل ، متفاوت  با ديدگاههاي  عمومي  است  و براي  ديگران  تازگي  دارد اما كمتر به  اين  امر توجه مي شود. در اين  ميان  اكثر جوانان  تمايل  دارند دلايل  مشكلات  خودو ديگران  را به  عوامل  بيروني  نسبت  دهند كه  در اين  نظرسنجي  اين  رقم  به  بيش از ۵۵ درصد مي رسد. ۵۴ درصد جوانان  اين  جامعه آماري  با اين  گزينه  كه  «بسياري  از رويدادهاي  ناخوشايند در زندگي  مردم  به علت  بدشانسي  پيش  مي آيد» موافقند. به  گفته  غياثي، ۷۴ درصد نيز به اين  مطلب  كه  «بدبختانه  بيشتر اوقات  ارزش  هر فرد هر قدر هم  بكوشد نامعلوم  مي ماند» پاسخ  مثبت  داده اند.
او روحيه  درونگرايي  در ۶۰ درصد از جوانان  را بسيار قويتر از روحيه  برون گرايي  در آنان  دانست  كه  به  نظر وي  اين  وضعيت  مغاير با طبيعت  شادمانه  زندگي جواني  مي باشد. وي  دليل  اين  وضعيت  را، بي ارتباط با اضطراب  وسواس ، افسردگي ، پرخاشگري يعني  چهار بيماري  رواني  شايع  در بخش  بزرگي  از جوانان  ندانست .
به  اعتقاد وي ، وقتي  كسي  از سلامت  رواني  و قدرت  مهارت  كافي  براي  زندگي برخوردار نباشد زمينه هاي  بيشتري  براي  شانه  خالي كردن  از پذيرش  نتايج  اعمال خود و نسبت دادن  مشكلات  خويش  به  عوامل  خارج  از خود دارد.

نوزادان پولدار
دولت ايتاليا به منظور مقابله با كهنسالي جمعيت و جلوگيري از رشد منفي آن طرحي تصويب كرد كه بر اساس آن به خانواده هايي كه صاحب فرزند شوند ۸۰۰ يورو كمك مالي مي دهد.
اين رقم بر اساس تورم و نيز براي فرزندان دوم و سوم افزايش مي يابد. ايتاليا با نرخ رشد منفي ۰۲/۰ جمعيت مواجه است و با ۱۸ درصد سالمند بالاي ۶۵ سال به زودي به پيرترين كشور جهان تبديل خواهد شد.
ايدز سرسخت
بر اساس جديدترين تحقيقات انجام شده از هر ده بيمار جديد اروپايي كه مبتلا به ايدز مي شوند، يكي در معرض خطر آلودگي به گونه مقاوم اين ويروس در برابر درمانهاي متداول ضد ويروس قرار دارد.
خالكوبي
كميسيون اروپا هشدار داد كه خالكوبي (تاتو) مي تواند خطر ابتلا به ايدز، هپاتيت، عفونت هاي ميكروبي، سرطان پوست و سندرم شوك سمي را افزايش داده و حتي باعث بروز تغييرات رفتاري شود.
ام.اس در ايران
به گفته مسئول كميته اجرايي انجمن حمايت از بيماران «ام.اس» تاكنون ۳۰ هزار نفر مبتلا به اين بيماري در كشور شناسايي شده اند كه فقط ۵ هزار نفر آنها تحت پوشش اين كميته اند.
ميانگين سني اين بيماران در ايران ۱۷ تا ۴۰ سال است و اخيراً بيماراني جوان تر نيز مشاهده شده است. شيوع اين بيماري در زنان بيشتر از مردان است.
زنان سرمايه گذار
حجم سرمايه گذاري هايي كه توسط زنان اماراتي در بازار اين كشور صورت گرفته تا پايان سال ۲۰۰۲ ميلادي به ۴/۱۳ ميليارد درهم (حدود ۵/۳ ميليارد دلار) بالغ مي شود. اين رقم ۵۰ درصد نسبت به ده سال گذشته افزايش يافته است.
۵ درصد
واقعيت تلخ اين است كه به گفته دبير همايش تخصصي تأثير هنر و بهداشت رواني در پيشگيري از اعتياد ، تنها ۵ درصد از معتادان از دام اعتياد نجات مي يابند.
سيگار
به گفته رئيس سازمان بهزيستي كشور سالانه ۵ هزار نفر در كشور به دليل مصرف دخانيات مي ميرند و ۲۰۰ هزار نفر نيز به همين دليل بي پرست مي شوند.
زلزله
به گفته مسئول ستاد مديريت بحران شهرداري منطقه هفت تهران در صورتي كه زلزله تهران در روز به وقوع بپيوندد حداقل ۷/۱ ميليون نفر از شهروندان كشته مي شوند. ميزان تلفات در شب به دليل واكنش ضعيف تر مردم، بسيار بيشتر خواهد بود.
كمك رئيس جمهور از مردم
گلوريا آرويو، رئيس جمهوري فيليپين هفته گذشته از مردم اين كشور خواست تا دولت را در مبارزه با مواد مخدر ياري دهند. وي طي بيانيه اي اعلام كرد: مبارزه با مواد مخدر بايد با كمك مردم براي شناسايي و كشف شبكه هاي خريد و فروش اين مواد صورت گيرد.
كوتاه قدي
به گفته مدير «دفتر بهبود تغذيه جامعه» معاونت سلامت وزارت بهداشت، سوء تغذيه ۸۰۰ هزار كودك ايراني را به كوتاهي قد مبتلا كرده است. وي با بيان اينكه اين نوع كوتاه قدي مصرف سوءتغذيه مزمن است گفت: محروميت مستمر از غذاي كافي و مناسب، عفونت هاي حاصل از شرايط ناسالم محيطي و بهداشتي، عدم دسترسي به خدمات و مراقبت هاي مطلوب بهداشتي از مهمترين علت هاي چنين كوتاه قدي هاي ناشي از سوء تغذيه است.
ركوردداري انزلي
رئيس مركز بهداشت بندرانزلي اعلام كرد: انزلي در اجراي برنامه هاي تنظيم خانواده يكي از موفق ترين شهرستانهاي كشور محسوب مي شود. به گفته دكتر خصالي استاندارد اجراي برنامه هاي تنظيم خانواده در كشور ۷۵ درصد است كه اين ميزان در بندرانزلي ۶/۶۶ درصد است.
آمادگي براي زلزله
حميدرضا دهقان مديرعامل جمعيت هلال احمر استان تهران اعلام كرد: در صورت واگذاري زمين از سوي شهرداري و شوراي شهر تهران به اين سازمان براي ايجاد مناطق درون شهري امداد و نجات، هلال احمر تهران توانايي امدادرساني براي زلزله بيش از هفت ريشتر را دارد.
موادمخدر
سردار ابويي رئيس مركز مواد مخدر ناجا گفت: طي سه ماهه اول سالجاري بيش از ۴۵ تن انواع موادمخدر توسط مأموران مبارزه با مواد مخدر سراسر كشور كشف شده است. در همين مدت ۲۹ هزار و ۷۰۰ قاچاقچي و توزيع كننده موادمخدر و ۷۴ هزار و ۶۰۰ معتاد دستگير شده اند.
به گفته وي، ۸۵ درصد به تعداد معتادان دستگير شده، پنج درصد به تعداد قاچاقچيان و توزيع كنندگان مواد مخدر و ۲۰ درصد به تعداد شبكه هاي قاچاق منهدم شده، نسبت به مدت مشابه سال گذشته افزوده شده است.