چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۱۵- July, 23, 2003
خطابه جديد استيگليتز عليه اقتصاد آزاد
شمشيرهاي دو لبه
زير ذره بين
آيا استراتژي هاي رشد كه هدف اصلي آنها كاهش فقر طي فرايند رشد اقتصادي است، براي فقيران واقعاً سودمند است و باعث كاهش فقر طبقه فقير مي شود؟ استراتژي هايي كه ضمن رشد اقتصادي باعث افزايش فقر مي شود كدامند؟ آنها را شناسايي و از بقيه جدا كنيد.
001925.jpg

مترجم: مونا مشهدي رجبي / منبع: گزارش توسعه انساني ۲۰۰۳
چپگرايان جديد در ايران وساير كشورهاي در حال توسعه را مي توان در ميان روزنامه نگاران، روشنفكران، افراد مهم احزاب سياسي خواستار دموكراسي هدايت شده، نمايندگان مجلس و برخي از دانشكده هاي اقتصاد و علوم اجتماعي به خوبي رديابي كرد. چپگرايان جديد از يك سو به آرمانهاي قديمي وفادارند و علاقه مندند كه در جامعه اي عاري از فقر زندگي  كنند و از طرف ديگر دلشان مي خواهد دموكراسي را نيز تجربه كنند.
چپگرايان جديد ايراني نيز از اين قاعده مستثني نيستند. اين جريان فكري در چند سال اخير از مرافعه جان استيگليتز از اقتصاددانان ارشد بانك جهاني با مديريت اين نهاد بيشترين خرسندي نصيبشان شده است و با ترجمه مقاله ها و كتابهاي وي، خود را به يك نظريه پردازي چسبانند. اين اقتصاددان نيز كه كالاي خود را در بازاري پرمشتري عرضه مي كند، بيشترين نفع را برده و در هر مقاله و سخنراني تازه تلاش مي كند، بدون اينكه راه حلي نشان دهد، راه حل هاي ارايه شده نهادهاي بين المللي را مخدوش كند. مقاله تازه وي كه در گزارش توسعه انساني ۲۰۰۳، صندوق برنامه  توسعه سازمان ملل متحد درج شده نيز بر همان روال است. با هم مي خوانيم:
بسياري از تحقيقات و اقتصاد سنجي هاي اخيري كه صورت گرفته تلاش دارد ارتباط سيستماتيكي و سازمان يافته اي بين رشد و جهاني سازي و بين رشد و كاهش فقر برقرار سازد. پيام اين پژوهشهاو تحقيقات كاملاً روشن است: اقتصاد خود را به اقتصاد باز و  آزاد تبديل كنيد تا بتوانيد رشد كنيد و وقتي پيشرفت كرديد خواهيد توانست كه فقر را در جامعه خود كاهش دهيد. هدف اين تحقيقات اين است كه حملاتي كه به مقوله جهاني سازي مي شود را كاهش دهد و با لفاظي نظريه از اعتبار افتاده اقتصاد رخنه به پايين را جان تازه بخشد. نظريه اي كه معتقد است رشد اقتصادي بالا منجر به رخنه در گروههاي اجتماعي شده و وضعيت آنها را بهبود مي بخشد.
گاهي رشدهاي بالا به مردم فقير كمك مي كند اما گاهي هم اين مسئله روي ارتقاي سطح زندگي فقرا هيچ تأثيري ندارد. پژوهش ها نشان مي دهد   فقر در جامعه  آمريكاي لاتين در دهه ۱۹۹۰ افزايش داشته است، حتي در كشورهايي كه رشد در آنها وجود داشته است، اين اتفاق به اين دليل رخ نداده كه ثروتمندان از رشد اقتصادي در جامعه حداكثر استفاده را مي برند و خيلي بيشتر از آنچه سهم شان است سود مي برند، بلكه علاوه بر اين، بسياري از درآمدهاي آنها به هزينه هاي فقرا افزوده مي شود. در اثر رشد اقتصادي بدون قوانين جانبي، تنها ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقيرتر خواهند شد. البته در اين تحقيق، يك سري مشكلات تكنيكي نيز وجود دارد. مهمترين و تأثيرگذارترين مشكل اين است كه اصولاً سوال اشتباهي مطرح مي شود. جهاني سازي و رشد، متغيرهاي برون زا هستند و نتيجه سياستهاي اقتصادي خاصي در جامعه اند.
اصلاً بحث در مورد اين نيست كه رشد خوب است يا بد. بلكه پرسش اين است كه آيا سياستهاي اقتصادي خاص از جمله سياستهايي كه باعث همبستگي جهاني مي شود منجر به رشد مي شود يا خير؟ و مهمتر اينكه آيا اين سياستها باعث ارتقاي سطح زندگي و وضعيت اقتصادي طبقه فقير مي شود يا خير؟ با نگاهي به موفق ترين كشورها در زمينه رشد و كاهش فقر متوجه مي شويم كه اين تحقيقات چقدر گمراه كننده هستند.
چين وديگر كشورهاي آسياي شرقي از واشنگتن پيروي نمي كنند. آنها به كندي محدوده تعرفه ها را كاهش مي دهند. چين هنوز بازار سرمايه را به طور كامل آزاد نكرده و آزادي اقتصادي در آن كشور رواج پيدا نكرده است، چون كشورهاي آسياي شرقي هم در محدوده اين طرح جهاني سازي قرار گرفته اند. آنها سياستهاي تجاري و صنعتي را براي ارتقاي سطح صادرات و انتقال تكنولوژي بر خلاف توصيه مؤسسه هاي اقتصادي بين المللي مورد استفاده قرار دادند.
001960.jpg

احتمالاً مهمترين عاملي كه در استراتژي توسعه مؤثر است سياستهايي  است كه حقوق سرمايه گذاران كوچك را بر خلاف نظر آمريكا محترم بشمارند. در موفق ترين كشور آمريكاي لاتين يعني شيلي كه در دهه ۱۹۹۰ بالاترين دوران نظر رشد اقتصادي را تجربه كرده اين سياست را پياده كرده است كه بر جريان سرمايه هاي كوتاه مدت ماليات اجباري تعيين كرد. در واقع سياستگذاري براي جهاني شدن يا جهاني نشدن و يا رشد كردن يا رشد نكردن نيست، حتي در برخي موارد آزادسازي اقتصادي و يا آزاد نشدن اقتصاد هم هدف نيست، بلكه هدف اصلي آزادسازي حساب سرمايه  كوتاه مدت است. اگر اين اتفاق بيفتد، براي كل اقتصاد جامعه چه پيش مي آيد؟ در چه صورت باعث آ زاد شدن تجارت مي شود؟ و براي اينكه به هدف آزادي تجارتي برسيم چه سياستهاي ديگري بايد با آن همراه شوند.
آيا استراتژي هاي رشد كه هدف اصلي آنها كاهش فقر طي فرايند رشد اقتصادي است، براي فقيران واقعاً سودمند است و باعث كاهش فقر طبقه فقير مي شود؟ استراتژي هايي كه ضمن رشد اقتصادي باعث افزايش فقر مي شود كدامند؟ آنها را شناسايي و از بقيه جدا كنيد.
هيچ نظريه  و مدركي وجود ندارد كه از اين عقيده حمايت كند كه باز گذاشتن بازارها براي ورود جريان سرمايه هاي كوتاه مدت و سفته بازي باعث افزايش رشد اقتصادي مي شود. اما تئوري ها و مدارك قابل استناد بسياري وجود دارد كه آزادسازي سرمايه ها باعث افزايش بي ثباتي اقتصادي مي شود كه خود اين مسئله فقر و عدم امنيت اقتصادي را به همراه دارد. بنابراين اينگونه آزادسازي بازار سرمايه  باعث افزايش سطح جهاني سازي مي شود، اما باعث افزايش رشد نخواهند شد و اگر هم رشد اقتصادي تدريجاً ايجاد شود اين نوع رشد اقتصادي موجب افزايش فقر، خصوصاً در كشورهايي كه امنيت اجتماعي آنها در سطح پاييني قرار دارد خواهد شد. همچنين آزادسازي تجارت با اين هدف ايجاد مي شود كه منابع را از بخشهاي توليدي كم بازده به بخشهاي صادراتي پر بازده منتقل كند. آيا بازار صادرات در فضاي منافعي رقابتي از قبيل كشاورزي به طور مؤثر بسته مي شود و يا اعتبارات براي ايجاد كارهاي صادراتي جديد كافي است؟
در اين صورت كارگراني كه در مشاغل توليدي كه بازده شاغل هستند بيكار خواهند شد. در اين صورت نه تنها رشد باعث ارتقاي سطح زندگي فقرا نمي شود بلكه سطح فقر را هم در جامعه افزايش مي دهد.
اين تعرفه هاي به كار گرفته شده در سياستها مانند شمشيرهاي دو لبه است، چون كشورهاي در حال توسعه را در معرض خطرات و ريسكهاي مضاعفي قرار مي دهند كه مدتهاي طولاني براي فرار از آنها تلاش كرده اند. همچنين اگر اين تعرفه گذاري ها باعث سرعت بخشيدن به روند رشد شود معلوم نيست كه اين رشد باعث كاهش سطح فقر شود يا آن را افزايش دهد.
سياستهايي وجود دارند كه در درازمدت باعث ارتقاي سطح رشد و كاهش فقر مي شوند. از جمله اين سياستها افزايش فرصتهاي آموزشي براي گروههاي محروم است كه باعث مي شود كشور بتواند از استعداد افرادش حداكثر استفاده را ببرد. اما در مقابل سياستگذاري در آموزشهاي پيش دبستاني كه در دو دهه اخير آزاد شده است در تحقيقات اقتصاد سنجي اثر بارز و روشني نداشته است. در زير صورت به ظاهر ساده اين تحقيقات اقتصاد سنجي در مورد جهاني سازي مسائل ديگري وجود دارد. چون اين مسأله كاملاً روشن است كه جهاني سازي باعث رشد اقتصادي و كاهش فقر مي شود. اگر اين اتفاق نيفتاده بايد در اجراي اين سياست اشتباهي رخ داده باشد. اما اين تحقيقات چند وجهي نمي تواند بحرانهاي زيربنايي در مورد جهاني سازي را همانطور كه قبلاً انتظار مي رفت هدايت كند. اين غيرمنصفانه است كه همه منافع اين سياستها بدون حد و مرز به جيب مردم ثروتمند برود. بعد از آخرين مرحله مذاكراتي كه در مورد تجارت صورت گرفته بود، تحقيقات بانك جهاني نشان داد كه آفريقايي ها بدترين وضع اقتصادي را دارند. اين آ زادسازي نامتقارن تجارت جهاني تأثيرات متفاوتي دارد. محققاني كه در زمينه جهاني سازي تحقيق مي كنند بيان كردند كه سياست جهاني سازي آفريقا را در برنگرفته است به همين دليل است كه اين قاره همچنان در فقر به سر مي برد.
شايد اين نظريه تا حدودي درست باشد. اما اين هم درست است كه دليل پابرجا ماندن فقر در آفريقا مديريت غير صحيح سياست جهاني سازي است.
بنابراين تحقيقات اقتصادسنجي درمورد جهاني سازي، رشد و فقر باعث انحراف از هدف اصلي شده ،هدف اصلي ما متناسب كردن اين سياستها با شرايط خاص كشورهاي فقير بود و اينكه چگونه اين سياست  جهاني سازي را مي توان تغيير داد (قوانين به آن اضافه كرد) و مؤسسات تحقيقاتي بين المللي در مورد جهاني سازي را گسترش داد كه باعث رشد اقتصادي بهتر جوامع شود به نحوي كه فقر را در كشورهاي در حال توسعه كاهش دهد. حركتهاي ضد جهاني سازي گه گاه متهم مي شوند كه در مورد سوالي ساده مثل اينكه آيا جهاني سازي خوب است يا بد فكر نمي كنند.
اما تحقيقات اقتصاد سنجي به اين دليل كه ظاهري فريبنده به تحقيقات خود مي دهند به طور يكسان، مقصر هستند.

شكار سرمايه داران
منبع: اكونوميست فايننشال تايمز
001975.jpg

ترجمه: محمدعلي توحيد
چهره زخم خورده تجارت در روسيه بخشي از ناآرامي هاي جاري در جامعه روسيه را به نمايش عمومي گذاشته است. جامعه اي كه امنيت و ثبات مهمترين نياز آن براي توسعه اقتصادي است. امنيتي كه هرازگاه با عمليات انتحاري نيروهاي چچن متزلزل مي شود.
يكي از خبرهاي مهم جهان در هفته هاي اخير دستگيري يكي از سهامداران مهم شركت نفتي «ياكوش» دومين شركت بزرگ نفتي روسيه بود. «پلاتون لبدف» يك سهام دار عمده اين شركت نفتي و يكي از همكاران نزديك ميخائيل خودوروفسكي سهامدار اصلي ياكوش با حمله مأموران نقابدار روسي دستگير و روانه زندان شد. وي متهم شده كه در سال ۱۹۹۴ در خريد سهام يك شركت دولتي توليد كود شيميايي غيرقانوني عمل كرده است.مديران اين شركت همچنين به فرار مالياتي نيز متهم بودند. همه در روسيه بر اين عقيده اند كه دستگيري مسئولان شركت نفتي ياكوش يك اقدام سياسي است و شكي در اين زمينه وجود ندارد.
اواخر هفته گذشته با اعتراض اتحاديه اروپا و دولت آمريكا به اين حوادث انتظار مي رفت كه اين ماجرا كه به مخدوش شدن چهره اقتصادي روسيه در سطح جهان منجر شده بود به آرامي و راه هاي قانوني حل و فصل شود ،اما هنوز اعتراض هاي ديپلماتيك اروپا و آمريكا به كرملين نرسيده بود اتهام هاي مالي سهامداران و مديران ياكوش به سطح اتهام قتل افزايش يافت.
شنبه گذشته اعلام شد كه مدير حراست اين شركت به اتهام دخالت در قتل سه نفر بازداشت شده است. انتشار خبر اتهام قتل به يكي از مديران اين شركت اين بيم را بوجود آورد كه اتهام قتل مي تواند به مديران ارتش ياكوش تعميم داده شود.
خودوروفسكي كه تا چند هفته پيش و پيش از رويدادهاي جاري مرد قدرتمند روسيه بود امروز در محاق قرار گرفته است. طي چند سال مردي كه از سابقه درخشاني در بازار روسيه برخوردار نبود در مدت كوتاهي هم خود و هم شركت نفتي اش را به سطح شركت هاي بزرگ جهاني رساند. او به سرمايه و سرمايه داري روي آورد و الگويي شد براي همتايان روسي خود.
او به ثروتمندترين فرد در روسيه تبديل شد و براساس آمار مجله فوربز بيست و ششمين فرد ثروتمند در دنيا است. سه ماه پيش زماني كه اعلام شد شركت نفتي ياكوش باشركت نفتي «سيب نفت» ادغام مي شود، خودوروفسكي مي رفت تا سهام دار شركتي شود كه در ميان ده شركت بزرگ نفتي در جهان قرار دارد. ميزان توليد و ذخاير مالي دو شركت در صورت ادغام امكان رقابت آنان را با شركت هاي بزرگ نفت جهان فراهم مي كرد.اما رؤياي خودوروفسكي براي در نور ديدن مرزهاي روسيه هنوز محقق نشده و علاوه بر اين شركت وي در معرض اتهام هاي سنگين است.در روسيه مثلي بر سر زبان هاست كه: دستور كوبيدن سرماهي بزرگ از بالا صادر مي شود. دستگيري پلاتون لبدف به اتهام فساد مالي ثبات اقتصاد روسيه را متزلزل كرد.
اين حادثه كار كميته ضد انحصار روسيه را نيز كه در مورد ادغام ياكوش و «سيب نفت» تحقيق مي كرد نيز متوقف كرد اكنون اتهام قتل همه را بهت زده كرده است.
همراه باد
001940.jpg

در دوران آزادسازي و خصوصي سازي اقتصادي روسيه، خودوروفسكي مانند بسياري ديگر از روس ها خود را به جريان باد مي سپرد.او در نخستين موفقيت خويش در اين دوره ضمانت نامه هاي شركت هاي روسي براي معاملات تهاتري را خريداري كرد.
اين اسناد را پس از مدتي به «روبل» روسي تبديل كرد و روبل را به ارزهاي با ثبات در سال ۱۹۸۹ در سن ۲۶ سالگي بانكداري را تجربه كرد كه بانك «متاتپ» تأمين مالي خريد سهام شركت نفتي ياكوش در سال ۱۹۹۵ را ممكن كرد. در آن تاريخ ۵/۱ ميليارد دلار براي شركت نفتي ياكوش هزينه كرد. سرمايه اي كه پس از هفت سال و تا پيش از دستگيري لبدف ۳۱ ميليارد دلار ارزش بازار آن بود.
شركتي كه بزرگترين توليدكننده نفت روسيه است.شركتي كه آينده اي روشن داشت پس از روي كارآمدن ولاديمير پوتين در سال دو هزار با شرايط ناپايداري روبرو شد. رئيس جمهور جديد روسيه در روزهاي آغاز كار خود با مردان ثروتمند روسيه ديدار كرد كه با صراحت با آنان سخن گفت.
در جلسه اي كه صاحبان منابع قدرت مالي روسيه حضور داشتند پوتين تأكيد كرد كه اگر زيادي كنجكاوي نكنند و از سياست دور بمانند گذشته آنان فراموش خواهد شد. ولاديمير گازينسكي و بوريس برزوفسكي دو نفر از حاضران در جلسه كه بيش از اندازه در سياست دخالت كرده بودند اكنون در تبعيد خود خواسته زندگي مي كنند. او اما حدود خود را حفظ كرد و طي دوران اخير به انباشت سرمايه پرداخت و اكنون به رشد و گسترش نياز دارد، رشد نياز به سرمايه گذاري دارد و سرمايه گذاري نياز به ثبات دارد و شفافيت ، مقررات صريح و ساده و دخالت اندك دولت.
در اين سال ها خودوروفسكي در اين مسير گام برداشت و با معيارهاي جهاني تجارت شركت خود را تطبيق داد و ماليات پرداخت مي كرد و سخنگو ومبلغ بازار آزاد بود.در حلقه دوستان او هنري كيسينجر، لرد روچيلد و لرداوون قرار دارند و خود را به عنوان جورج سوروس (سرمايه دار معروف آمريكايي) روسيه مي  داند.
او علاوه بر اين همچون همتايان غربي خود به رويكرد هاي انساني براي انجام امور خيريه نيز علاقمند است.
ايجاد مركز آموزش رايانه براي آموزگاران، بنيادي براي بحث و گفتگوي خبرنگاران براي اصلاحات ودمكراسي، صندوقي كه براي حفار ي هاي باستان شناسي مركز تبادل فرهنگي و اردوگاهي براي فعاليت هاي تابستاني كودكان.
اموري كه خودوروفسكي در دوران جواني و هنگامي كه عضو جوانان حزب كمونيست بود نيز به اين ايده ها پايبند بود.
اما اوايل سال جاري نخستين عبور از خط قرمز رخ داد، هنگامي كه دولت بر حفظ انحصار خط لوله انتقال نفت در روسيه پافشاري كرد او با اين رويكرد دولت مخالفت كرد. برخي اختلاف ها در زمينه سياست دولت روسيه در عراق نيز اين اختلاف ها را تشديد كرد. يك حادثه ديگر كمك مالي آشكار خودوروفسكي به دو حزب مخالف دولت بود و شايعاتي كه وي به يك عضو كمونيست مجلس روسيه نيز پول پرداخت كرده است.
شايعات ديگري اين امر را دامن مي زد كه خودوروفسكي درپي خريد راي در مجلس روسيه است.
در سال جاري «شوراي استراتژي ملي» يك مؤسسه پژوهشي گزارشي منتشر كرد كه از كودتاي ثروتمندان خبر مي داد، گزارشي كه همزمان با انتشار يك مجله جنجالي كه گزارش ويژه آن درباره خودوروفسكي بود منتشر شد. اين حوادث با دستگيري لبدف سهامدار ياكوش تير خلاصي بود بر رشد بنگاه مالي خودوروفسكي.قيمت سهام ياكوش در مدت كوتاهي ۱۴ درصد كاهش يافت.
شكار سرمايه داران
خودوروفسكي چه كرده است؟ نظريه اي در مورد ساختار قدرت در روسيه از وجود يك گروه از ثروتمندان و گروهي كه از طرفداران دولت پوتين حكايت دارد كه همه با هدف موفقيت در انتخابات سال ۲۰۰۸ تلاش مي كنند. اگر چه از نقش پوتين رئيس جمهوري روسيه در نبود قدرت سخن گفته نمي شود اما نبرد از ديرزماني آغاز شده است. چند مرد قدرتمند اقتصاد روسيه تاكنون قرباني شده اند و با آغاز ماجراي شركت نفتي ياكوش مراحل جدي تري آغاز شده است.
برخي در روسيه از آغاز شكار سرمايه داران سخن مي گويند ،چيزي كه احساسات بسياري از مردم روسيه را كه پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي از وضع اقتصادي بدتري برخوردار شده اند به نفع دولت برمي انگيزد.
اما بازتاب آن جمع كردن بساط سرمايه گذاران خارجي را درپي دارد. نخستين واكنش ها به كاهش سرمايه گذاري و توقف فعاليت شركت هاي خارجي در روسيه با اعتراض اتحاديه اروپا و دولت آمريكا آغاز شد.اما اتهام ها ارتقا يافت، اكنون مدير حراست شركت به قتل شهردار شهر ياكوش محل اصلي فعاليت شركت نفتي ياكوش در روسيه و قتل شهردار شهر نفتي يوگانسك كه با فعاليت هاي شركت مخالفت مي كرد و مدير يك شركت نفتي متهم شده است.
اكنون همه در انتظارند تا بدانند آيا اتهام ها به سطح بالاتر و به خودوروفسكي صاحب اصلي شركت نيز تعميم داده مي شود يا خير.

ديدگاه
پيمان تجارت دوجانبه يك حقه است
001950.jpg
پاسكال لامي، نماينده كميسيون اروپايي مربوط به تجارت، گفت: نيمي از اقتصاددانان با توافق نامه تجارت آزاد دوجانبه مخالف هستند. حقيقت اين است كه امروزه تقريباً همه حاميان اقتصاد بين المللي نسبت به اين توافق نامه بدبين هستند و آينده خوبي را براي دنيايي كه اين معاهده در آن اجرا شود پيش بيني نمي كنند. اما در مقابل سياستمداران دنيا با اين طرحي كه در اروپا مطرح شده موافق هستند. اما اكنون نماينده تجارت آمريكا با آسيا و ديگر كشورها، رابرت زوليك مشتاقانه از آن حمايت كرده و به جمع موافقان و مجريان آن پيوست. به همين دليل ما شاهد ايجاد يك فاصله بزرگ و عميق بين اقتصاددانان و سياستمداران هستيم كه اين مسئله از عوارض دنياي پس از جنگ مي باشد. اما كداميك درست مي گويند؟ متاسفانه نظر اقتصاددانان كاملاً صحيح است. سياستمداران با حمايت از طرح تجارت دوجانبه قصد از بين بردن سيستم تجارت چندجانبه را دارند. براي اثبات نظريه ارائه شده سه دليل قاطع و محكم وجود دارد.
اول: معاهدات مربوط به تجارت دوجانبه اصول زيربنايي سازمان تجارت جهاني را از بين مي برد. زيرا پائين ترين تعرفه اي كه براي يك عضو قابل اجرا مي باشد حال بايد بين همه اعضا اجرا شود.
پيشنهاددهندگان و موافقان اين طرح در سازمان تجارت جهاني ، هرگز تصور نمي كردند كه گسترش اين توافق در جهان و همه گيرشدن آن باعث محدودترشدن نظام تجارت دنيا شود. تا پايان سال گذشته، ۲۵۰ توافق نامه تجارت آزاد در سازمان تجارت جهاني مطرح و تاييد شد. اگر طرحهايي كه به تازگي پيشنهاد شده و سازمان مشغول بررسي آن ها است هم تاييد شود تعداد كل طرحهاي تاييد شده به ۳۰۰ عدد مي رسد كه نتيجتاً مجموعه اي از قوانين تودرتو و پيچيده بوجود خواهد آمد. بايد مشخص شود كه كدام كالا از كجا آمده است و مجموعه مختلف تعرفه ها كداميك از منابع وابسته هستند.
دوم: اگر چه اين طرح توسط اروپايي ها مطرح شد و آنها آغازگر آن بودند اما آمريكاييها با تعصب و پشتكار بسيار آن را دنبال كردند و با به كارگيري قدرت برتر خود و امكان دستيابي به بازارهاي چندين ميليارد دلاري دنيا به حمايت از آن پرداختند. واشنگتن از معاهده تجارت آزاد براي ارتقاء سطح برنامه ها و دستورالعمل هاي لابي هاي داخلي استفاده كرد كه البته اين مسئله هيچ ارتباطي با مقوله اقتصاد ندارد. آمريكا تك تك معاهدات تاييد شده توسط سازمان تجارت جهاني را در كشورهاي كوچك اجرا مي كند و از آنها به عنوان الگويي براي عملكرد خوب و مناسب توافق نامه هاي تجارت چندجانبه استفاده مي نمايد. آمريكا با عرضه كردن اين تجربه ها به دنيا آنها را به عنوان نمونه كشورهايي كه آزادي تجارت در آنها وجود دارد معرفي مي نمايد وسوم: تاكتيك آمريكا ضعيف كردن كشورهاي فقير در مذاكرات تجارتهاي چندجانبه مي باشد. تجارتهاي دوجانبه ائتلاف كشورهاي پيشرفته  را به چندين بخش تقسيم مي كند كه در هر بخش از ورود عوامل خارجي و بندهاي ديگر به داخل معاهده تجارت جلوگيري مي شود. بدون وجود اين بندها در تجارت دوجانبه در آمريكا كشورهاي مختلف چگونه مي توانند روند مذاكرات و اجراي برنامه هاي سازمان تجارت جهاني را پيگيري كنند؟
با اين اوصاف پروسه آزادسازي تجارت يك روند دروغين و قلابي است كه هدف نهايي آن تغييرشكل دادن برنامه ها و تحريف تصوير سازمان تجارت جهاني بر اساس منافع آمريكا مي باشد به نحوي كه به راحتي توسط آنها قابل تاييد و تصويب باشد. حمايت از سرمايه هاي فرهنگي مثال بسيار خوبي ازتاكتيكهاي مورد استفاده توسط دولت آمريكا است. واشنگتن براي رسيدن به اهداف خود از روش هاي تشويق و تنبيه همزمان با هم استفاده كرد. طي مذاكراتي كه در مورد توافق نامه تجارت آزاد در كشورهاي شمال آمريكا (نفتا) صورت گرفت،به مكزيك گفته شد كه قيمت ها در معاملات بايد مطابق مقررات حمايتي سرمايه هاي فرهنگي  باشد.
اين بهايي است كه مكزيك حاضر به پرداخت آن مي باشد. اما آمريكا تقاضا داشت كه كشورهاي ديگر هم اين قانون را قبول كنند يا اينكه تعرفه هاي مشابهي در حمايت از آن وضع كنند. در نتيجه طي برنامه هاي آزادسازي تجارت، آمريكا مي توانست رژيم سرمايه هاي فرهنگي خود را وارد سازمان تجارت جهاني كند. اگر چه هيچ مورد عقلاني ديگري به اين طرح اضافه نشد كه آن را به جنبه تجارت مربوط كند و همه به مجموعه ها ي امتيازهاي فرهنگي مربوط بود و نه تجارت، اما باز هم اين طرح به طرحهاي سازمان تجارت جهاني اضافه شد.
علاوه بر اين مكزيك مقرراتي كه مربوط به استانداردهاي محيط زيست و نيروهاي كار بود پذيرفت و به صورت ضميمه به معاهده نفتا اضافه شد. در آخرين روز حكومت كلينتون اين استانداردها در راس توافقنامه تجارت آزاد بين آمريكا و اردن قرار گرفت. با روي كارآمدن بوش در مورد اين توافق نامه با كشورهاي آمريكاي مركزي ادامه يافت. دموكراتها از طرف لابي هايي كه در زمينه نيروي كار و ارتقاي شرايط محيط زيست فعاليت مي كردند تحت فشار قرار داشتند تا تقاضاي اجراي استانداردهاي محلي و حتي استانداردهايي بالاتر از آنچه در طرحها مطرح شده بود را داشته باشند.
در توافق نامه تجارت آزاد كه با شيلي و سنگاپور امضا شد، خزانه داري آمريكا خواهان محدوديت در كنترل نحوه مصرف سرمايه ها بود . و اين مسئله با دخالت صندوق بين المللي پول حل و فصل شد و در نهايت شيلي و سنگاپور تسليم مفاد اين توافق نامه شدند و موافقت كردند در موارد كنترل شده از مكانيزمهاي جبراني استقاده نمايند. به هر حال مشخص شد كه معاهدات تجارت آزاد دوجانبه به تخريب سيستم تجارت آزاد جهاني منجر شده است. بندهاي اين توافق نامه باعث فروپاشي زيربناي قوانين مطلوب مليتهاي مختلف شد و اين كار با شعار ايجاد عدالت در سازمان تجارت جهاني صورت گرفت.تجارت دوجانبه وسيله اي شد براي معرفي عوامل خارجي و ورود آنها به سازمان تجارت جهاني تا در اين بين آمريكا حداكثر سود ممكنه را ببرد. با اين كار در واقع نقش سازمان تجارت جهاني به كلي ناديده گرفته شد و كم كم ديگر اين سازمان و تصميماتش اهميت خود را از دست دادند. چارلز كيندل برگر، اقتصاددان بزرگ بين المللي عقيده داشت نگاهي به قرن هاي نوزدهم و بيستم ميلادي مي تواند باعث افزايش انگيزه نوعدوستي در بشر شود و همين عامل باعث ترغيب سيستم تجارت چندجانبه در جهان خواهد گرديد. اما امروزه با وجود روحيه خودخواهي در بين مردم جهان دقيقاً عكس اين حالت اتفاق مي افتد.
منبع: فايننشال تايمز

سايه روشن اقتصاد
خودسرهاي اقتصادي
001945.jpg

سيد ابوالفضل رضوي، عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس در گفت وگو با خبرگزاري فارس دليل ناكامي اجراي موفق برنامه هاي توسعه را به ساختار غلط اقتصادي و خودسر بودن يكسري از دستگاهها ذكر كرد.
وي گفته است: تعدادي از دستگاهها كه كار اقتصادي مي كنند خود را تابع سياستهاي دولت نمي دانند. علاوه بر اين دستگاههاي مختلف داراي كاركردهايي هستند كه به تداخل وظايف منجر شده است.

رانت شكر
001955.jpg

به گزارش سايت خبري بازتاب، دو واحد توليد قند به دليل گرانفروشي ۹ ميليارد تومان جريمه شده اند. اين دو كارخانه شكر وارداتي را به جاي فراوري در كارخانه ها در بازار آزاد عرضه مي كرده اند. تفاوت قيمت شكر وارداتي و شكر توليد داخل نزديك به ۲ برابر است، كه اين تفاوت قيمت، رانتي را ايجاد كرده كه سالهاست گريبان شكر را گرفته است. واقعي كردن قيمت ها اين رانتها را از بين مي برد.

يكپارچه سازي
001965.jpg

مقاومت هايي كه به مدت دو دهه مانع از يكپارچه سازي اراضي زراعي مي شد به تدريج كم و كمتر شده است و مسئولان به اين نتيجه رسيده اند كه يكپارچه سازي اراضي زراعي ضرورتي اجتناب ناپذير است.
روز يكشنبه اعضاي كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي بحث يكپارچه سازي زمين هاي كشاورزي و تقويت تشكيل تعاوني هاي توليد كشاورزي را در دستور كار قرار دادند. تعاوني هاي توليد كشاورزي آخرين سازمان تأسيس شده در دهه اول ۱۳۵۰ براي جلوگيري از خردتر شدن اراضي زراعي بود.

بدهي ۳۴ ميليارد توماني
001970.jpg

شركت هاي هواپيمايي دولتي سالهاست به دلايل گوناگون زيان مي دهند. مسئولان شركت هواپيمايي مي گويند: قيمت  بليت پروازهاي داخلي بسيار كمتر از اندازه واقعي است و به همين دليل آنها زيان مي بينند. شركت هاي هواپيمايي بخشي از زيانهاي خود را از طريق دريافت سوخت ارزان جبران مي كنند.
رييس كميسيون انرژي مجلس گفته است ايران اير ۳۴ ميليارد و شركت آسمان ۵/۷ ميليارد تومان به وزارت نفت بدهكارند و بايد پرداخت كنند.

القا
001980.jpg

يك خبرگزاري داخلي با مشاهده افزايش قيمت دلار در بازار آزاد كه در ۴ ماه گذشته كمتر از ۵ صدم درصد است، تلاش مي كند دولت را متهم كند كه تلاش مي كند قيمت ارز را افزايش دهد.
قيمت ارز اكنون بر اساس عرضه و تقاضا تعيين مي شود. ايجاد التهاب در اين بازار به نفع كيست؟

مثل دوبي
001930.jpg

غلامرضا احمدي كارشناس اقتصادي در يادداشتي كه براي نشريه وزارت اقتصاد نوشته تأكيد كرده است اگر ايران مي خواهد سرمايه خارجي جذب كند بايد مثل دوبي و عربستان عمل كند. عربستان و دوبي با سياست اعطاي مالكيت زمين و كارخانه براي سرمايه گذاري به خارجي ها در جذب سرمايه هاي خارجي موفق بوده اند.
وي نوشته است:اتكا به درآمدهاي نفتي موجب شده همه سياست هاي اقتصادي مثل سياست هاي افزايش توليد جنبه تشريفاتي پيدا كند.

اسفبار
001935.jpg

محمد شريعتمداري وزير بازرگاني با بيان اين نكته كه سرمايه گذاري در بخش كشاورزي ضامن افزايش عملكرد در هكتار است، تصريح كرده، سهم بخش كشاورزي از كل سرمايه گذاري هاي انجام شده فقط ۱۰ درصد است كه رقم ياد شده اسفبار است رقم ناچيز سرمايه گذاري در بخش كشاورزي به دليل اين است كه قيمت محصولات استراتژيك كنترل مي شود.
علاوه بر اين تقبيح زمينداري بزرگ تحت عنوان كلان زمينداران در دهه هاي گذشته به موج فرار سرمايه ها از كشاورزي كمك كرده است.

۲۰ درصد به آمريكا
ماهاتير محمد نخست وزير مالزي كه به مدت ۲۰ سال است در اين كشور زمام امور را در دست دارد را بايد يك نخست وزير زرنگ ناميد.
وي در حالي كه در هر سخنراني خود ژست ضد آمريكايي گرفته و سخن از اتحاد اسلامي به ميان مي آورد نيك مي داند كه اقدام عليه آمريكا به معناي نزول صادرات اين كشور است.
بر اساس گزارش ارائه شده از سوي رفيده عزيز، وزير صنعت و بازرگاني اين كشور از ۹۳ ميليارد دلار صادرات اين كشور در سال ۲۰۰۲ حدود ۱۹ ميليارد- ۲۰ درصد- به آمريكا بوده است.

اقتصاد
ادبيات
زندگي
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  زندگي  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |