ليلا سليقه دار
دانشجوي دوره دكتراي مديريت آموزشي
هر چه پيش تر مي رويم «مشاركت» و «استفاده از نظر همگان در اداره امور» بيشتر بحث هر محفلي مي گردد و اندك اندك، شاهد اجراي عملي اين انديشه در اغلب مراكز دولتي هستيم. در اين ميان، آموزش و پرورش و نيز مدارس با طرح انتخاب مديران مدارس به صورت نظرخواهي و با مشاركت عوامل آموزشگاه، در حال برداشتن يك گام اساسي هستند. اين كه آيا شرايط براي استفاده صحيح از مشاركت مهياست يا خير و آيا چنين امري نتايج مطلوبي خواهد داشت يا نه، موضوعي است كه مي توان در بحثي جداگانه به آن پرداخت. اما آنچه در اين زمينه مطرح است، اين است كه براي اجراي طرح «انتخاب مديران مدارس از طريق نظرخواهي از عوامل آزمايشگاهي» مهمترين عامل، داشتن آگاهي لازم جهت يك انتخاب شايسته است. اين اهميت تا آن اندازه است كه حتي اگر مقوله مشاركت نيز در نظر گرفته نشود، از اهميت آن كاسته نمي شود. يك مثال ساده، موضوع را روشن مي كند: يك فرد ، در شرايطي حاضر به پذيرفتن انتقاد، پيشنهاد يا ارزشيابي شخص ديگري است كه بداند او به شايستگي و در حد امكان، انجام وظيفه كرده است. بنابراين، اگر نخواهيم در انتخاب مدير آموزشگاه خود شركت كنيم، بايد از وظايف و نقش مدير، اطلاعات كافي داشته باشيم.
به نظر شما، مهم ترين نقش و وظيفه يك مدير مدرسه چيست؟با وجود تعدد و تنوع پاسخ ها، اغلب افراد، بر «نقش اجتماعي و روابط انساني» مدير تأكيد مي ورزند و چنين پاسخي دور از ذهن نيست. زيرا در حقيقت مدرسه يك سامانه اجتماعي به شمار مي آيد كه بنيان آن بر روابط و تأثير متقابل انسان ها گذاشته شده است. يكي از مديران با سابقه آموزش و پرورش، كه با اين طرح مخالف بود، مي گفت: «اغلب كاركنان يك آ موزشگاه، به دليل تعبير ناصحيحي كه از روابط انساني مطلوب دارند، فردي را انتخاب مي كنند كه براي آنان، شرايط آسان كاري فراهم آورده و به اين ترتيب، به زودي روابط جاي ضوابط و قانونمندي را مي گيرد.» اين گفته، تا حد زيادي صحت دارد. بنابراين، گام اول در اين طرح، دادن آگاهي در زمينه روابط صحيح انساني به كاركنان مدارس است. روابط انساني ، نظريه اي است كه صاحب نظران متعددي از زاويه هاي متفاوتي به آن نگريسته اند. اما همه آنان عقيده دارند در هر كار جمعي و مبتني بر اصول، ايجاد روابط انساني پويا و در عين حال هماهنگ، مسأله اصلي است. در اين زمينه، هماهنگي از راه هاي زير حاصل مي شود:
۱- هماهنگي از طريق تماس مستقيم: مدير بايد بدون توجه به مقام و موقعيت افراد، زمينه تماس مستقيم را براي آنان فراهم آورد. در اين جا ارتباط افقي به اندازه سلسله مراتب عمودي اهميت دارد. مي توان اين هماهنگي را از طريق برپايي جلسات و ايجاد زمينه گفتگو به وجود آورد.
۲- هماهنگي در مراحل اوليه: مدير بايد در هنگام تعيين سياست و اخذ تصميم هاي خاص، كليه همكاران را در اين امر دخالت دهد. اين نوع مشاركت سبب تشويق همكاران و بالارفتن روحيه تعهد سازماني مي گردد.
۳- هماهنگي به مثابه يك جريان (فراگرد) مداوم: يك تصميم اجرايي، مرحله كوتاهي از يك كنش و واكنش بلندمدت است. آنچه در تصميم گيري دخالت دارد، دانش و معلومات كليه افراد و مسئوليت مشترك آنان است. سرچشمه اين اختيار و مسئوليت نيز بايد وظيفه اي باشد كه به عهده افراد است، نه مقام آنان در سلسله مراتب اداري.
در مديريت، و به ويژه مديريت مدرسه، عوامل زير نيز تأثيرگذارند:
• انگيزش(۱).: عوامل روانشناختي، جامعه شناختي، فرهنگي و اقتصادي، در شكل گيري رفتار فردي و گروهي در محيط آموزش مؤثر است. مدير آموزشي مي تواند با شناخت و تكيه بر اين عوامل، انرژي لازم را براي تحرك در فرد ايجاد كند.
• ادراك(۲): تلقي و برداشت صحيح معلم و مدير از نقش خود و ديگران و روابط متقابل در محيط كار، موجب كاهش مشكلات كاري مي گردد. اطلاع رساني و شركت دادن همكاران در امور، به تقويت و صحت ادراك افراد مي انجامد.
' از آنجا كه كار آموزشي مستلزم برقراري ارتباط و مبادله اطلاعات است، آموزش مهارت هاي ارتباطي و استفاده كامل از اين مهارت ها، جزء اساسي ثمردهي سازماني به شمار مي آيد.
• ساختار قدرت(۴): همه سازمان هاي اجتماعي را نوعي قدرت، يكپارچه و فعال نگه مي دارد. در اين زمينه، دانش به مدير كمك مي كند سازوكارهاي تنظيم كننده رفتار سازماني را به درستي بشناسد و از آنها استفاده كند.
• روحيه(۵): در حقيقت روحيه، معيار موفقيت مدير در ايجاد روابط خوب انساني در محيط كار است. روحيه تنها به معني داشتن يك حالت روحي زنده و با نشاط نيست؛ بلكه حاكي از تعهد و وابستگي به يك هدف مشترك گروهي و جديت و تلاش براي تحقق آن است. بر اين اساس، بايد حرمت و شأن فرد در محيط كار رعايت شود، هدف هاي سازمان تا حد اختيار در جهت رفاه كاركنان مورد تجديد نظر قرار گيرد و با تغيير در ساختار، امكان آزادي عمل و ابتكار به افراد داده شود تا فعاليت آنان، تلاش برانگيز و رضايت بخش باشد.
• پويايي شناسي گروهي(۶): مدير آموزشي هميشه با افرادي كار مي كند كه بسياري از كارها را به صورت گروهي انجام مي دهند. شوراي معلمان نمونه اي از اين نوع مشاركت است.
• تصميم گيري: تمام فعاليت ها و اقدامات مدير به تصميم گيري معتبر و درست او بستگي دارد و بديهي است كه در اين زمينه مشاركت گروهي بسيار تأثير گذار است.
• رهبري: مدير آموزشي نقش رهبري آموزشگاه را به عهده دارد. به اين سبب، بايد از پي آمدهاي آن نيز آگاه باشد. رهبري آموزشي، يك فراگرد گروهي است كه بيشتر حال و آينده را در نظر مي گيرد و به جريان تغيير براي ايجاد خط مشي ها و رويه هاي جديد سازماني توجه دارد. در حالي كه مدير، بيشتر به حال و اكنون توجه دارد. رهبر به بررسي و بهبود هدف هاي موجود علاقه نشان مي دهد؛ در حالي كه مدير اساساً به اجراي خط مشي و تحقق هدف ها توجه دارد.
پانوشت ها:
1-Motivation
2- Perception
3-Communication
4- Power Structure
5-Morale
6-Ground
منابع:
۱- بهرنگي، محمدرضا، مديريت آموزشي و آموزشگاهي، تهران: تابان، ۱۳۷۶.
۲- علاقه بند، علي، مديريت آموزشي، تهران: روان، ۱۳۷۷.
۳- عسگريان مصطفي، سازمان و مديريت آموزش و پرورش، تهران، اميركبير، ۱۳۷۹.
۴- علاقه بند، علي، مقدمات مديريت آموزشي، تهران: بعثت، ۱۳۷۴.