يكشنبه ۵ مرداد ۱۳۸۲ - شماره ۳۱۱۹- July, 27, 2003
صنعت سياسي
زير ذره بين
وضعيت نامتناسب صنعت ايران، به غير از نقش موانع كاركردي و فني درون بخش، همچنان معلول عوامل ساختاري خارجي متعددي است كه در آن بين، عدم توجه نيروهاي سياسي كشور به توسعه صنعتي، مهمترين نقش را در عقب ماندگي صنعتي كشور بر عهده داشته است. با اين مقدمه، در ادامه كوشش مي شود تا با ايجاد ارتباط بين سه عامل فوق، فرآيند كلي شكل گيري اراده و باور سياسي جامعه به  صورت دقيق تري تبيين شود.
002630.jpg
دكتر مسعود نيلي
تعارف را كنار بگذاريم و خوب به صنعت ايران نگاه كنيم. آنچه ديده مي شود غم انگيز است. اجازه بدهيد از صنعت خودرو به عنوان پولسازترين صنعت كه در يك دهه رشدهاي فوق العاده اي را تجربه كرده شروع كنيم. آيا توليدات اين صنعت توانايي نفوذ در بازارهاي همسايه را دارند؟ آيا اگر نرخهاي تعرفه اي را كه ۲ برابر قيمت خودروي وارداتي است را برداريم، صنعت ما را باد نمي برد؟
به صنعت لوازم خانگي دقت كنيد: سالهاست مديران و صاحبان اين صنعت به دليل ناتواني در رقابت بهانه قاچاق كالا را دارند. صنعت فولاد كه ميلياردها دلار براي آن سرمايه گذاري شده تا چه ميزان در برابر واردات از فولاد اوكراين و قزاقستان مقاومت مي كند؟ چرا به اين روزگار غم انگيز رسيده ايم. نگاه بدبينانه به جهان و ميل به درونگرايي در هر شرايط از عوامل فلاكت صنعت ايران است. آيا اين وضعيت قابل دوام است؟ با توجه به شرايط سياسي و اقتصادي دنياي امروز، تداوم اين شرايط ناممكن است. چه بايد كرد؟ بايد نگاه خود را به جهان تغيير دهيم. مقاله حاضر كه توسط دكتر مسعود نيلي،  كارشناس ارشد اقتصاد ايران در كتاب استراتژي توسعه صنعتي نوشته شده، اين معنا را تشريح مي كند.

بررسي روند صنعتي شدن و توسعه اقتصادي در اكثر كشورهاي در حال توسعه و پيشرفته، مؤيد اين نكته اساسي است كه وجود اراده سياسي براي نيل به توسعه صنعتي يك شرط لازم، پايه و اوليه براي شروع رشد صنعتي به شمار مي آيد. به عبارت ديگر، در غياب عزم جدي براي توسعه صنعتي در بالاترين سطوح مديريت سياسي، كامل ترين برنامه ها و جامع ترين تلاش هاي توسعه اي نيز به نتايج مطلوب دست نخواهد يافت و چه بسا كه پس از مدتي به حيطه فراموشي سپرده شود.
از اين رو در اين فصل و با توجه به آنچه كه پيش از اين در مورد نقش اراده سياسي در توسعه صنعتي در فصل ششم مطرح شد، تلاش مي شود تا با بررسي وضعيت كشور از سه منظر سياست خارجي، سياست داخلي و جهت گيري هاي عمده اجتماعي، مؤلفه هاي اصلي اراده سياسي براي تحقق توسعه صنعتي توضيح داده شود.
وضعيت نامتناسب صنعت ايران، به غير از نقش موانع كاركردي و فني درون بخش، همچنان معلول عوامل ساختاري خارجي متعددي است كه در آن بين، عدم توجه نيروهاي سياسي كشور به توسعه صنعتي، مهمترين نقش را در عقب ماندگي صنعتي كشور بر عهده داشته است. با اين مقدمه، در ادامه كوشش مي شود تا با ايجاد ارتباط بين سه عامل فوق، فرآيند كلي شكل گيري اراده و باور سياسي جامعه به  صورت دقيق تري تبيين شود.
سياست خارجي
ارتباط كاركرد سياست خارجي با راهبرد توسعه صنعتي به حدي است كه مي توان تناظري يك به يك بين نوع نگرش حاكم بر سياست خارجي و الگوي حاكم بر توسعه صنعتي در نظر گرفت. زيرا در واقع راهبرد توسعه صنعتي در اصلي ترين مسئوليت خود، چگونگي تعامل بين صنايع داخلي و بازارهاي جهاني را مشخص مي سازد. لذا با توجه به تعريف نظري و پذيرفته شده فوق، در اين قسمت ارتباط سياست خارجي كشور و صنعت ملي مورد تحليل قرار گرفته است.
۱- رشد بسيار كند درآمد سرانه طي سال هاي گذشته،  در كنار رشد بسيار سريع اقتصادي در كشورهاي متعدد در حال توسعه، به تضعيف موقعيت بين المللي كشور در عرصه اقتصاد منجر شده است. امور كشور ما در عرصه جهاني،  از نظر اقتصادي، تنها با ظرفيت هاي بكر خدادادي و طبيعي شناخته مي شود و نه با قابليت ها و دستاوردهاي فني و تكنولوژيك.
۲- تصويرنامه روند گذشته اقتصاد، براساس آنچه كه در فصل دوم ارائه گرديد، نشان دهنده تضعيف بيشتر موقعيت بين المللي كشور طي ده سال آينده است. درآمد سرانه كشور ما، در سالهاي نه چندان دور در گذشته، دو برابر درآمد سرانه كره جنوبي بوده است. با گذر زمان، به تدريج درآمد سرانه ما به نصف درآمد سرانه اين كشور رسيد و اين نسبت، هم اينك در حدود ۳۵ درصد است كه در صورت تداوم روند موجود، طي ده سال آينده به يك چهارم كاهش پيدا خواهد كرد. بديهي است، تداوم تضعيف موقعيت اقتصادي كشور، آسيب پذيري هاي سياسي را نيز در عرصه بين المللي افزايش مي دهد.
۳- محاسبات ارائه شده در فصل هفتم،  نشان مي دهد كه امكانات مختلف موجود در كشور، به شرط اتخاذ خط مشي هاي صحيح، اين فرصت را ايجاد خواهد كرد كه طي دو دهه آينده، درآمد سرانه به سه برابر ميزان كنوني افزايش يابد. تحقق چنين هدفي، دشوار اما شدني است. با حصول به هدف ذكر شده در سال ۱۴۰۰، درآمد سرانه ما معادل درآمد سرانه امروز كره جنوبي خواهد بود.
۴- تحقق هدف در بعد تراز پرداخت ها، ضمن آن كه انجام سرمايه گذاري هاي گسترده براي به حداكثر رساندن درآمدهاي ارزي حاصل از صادرات نفت خام را الزامي مي سازد، نيازمند افزايش صادرات صنعتي به بيش از ده برابر رقم كنوني و جذب حجم قابل توجهي از سرمايه هاي خارجي است.
۵- مطالعه روندهاي بازار بين المللي نشان مي دهد لازمه گسترش صادرات صنعتي از يك سو قرار گرفتن در زنجيره توليد جهاني و از سوي ديگر توسعه فعاليت صنعتي با اتكا به فناوري هاي پيشرفته است.
۶- علاوه بر ضرورت هاي ذكر شده در بندهاي ۴ و ۵ ضرورت هاي بازار كار نيز، روندهاي مشابهي را ترسيم مي كند. طي سالهاي آينده مشخصه هاي اصلي عرضه نيروي كار را مي توان در افزايش چشمگير عرضه نيروي كار زنان و افراد تحصيلكرده با متوسط سني بالاتر نسبت به وضع موجود خلاصه كرد. اين مطلب بيانگر آن است كه در ايجاد اشتغال، «نوع» شغل مورد نياز مهمتر از «تعداد» شغل هاي مورد نياز است. لذا خصوصيات طرف عرضه نيروي كار نيز علاوه بر ضرورت هاي تراز پرداخت ها، گرايش نسبت به فناوري هاي پيشرفته را الزامي مي سازد.
۷- ايران علاوه بر منابع معدني و طبيعي فراوان و بسياري امكانات ديگر، از موقعيت جغرافيايي بسيار ارزشمندي برخوردار است. اين موقعيت جغرافيايي در كنار قابليت هاي موجود نيروي انساني، توسعه ارتباطات تجاري - صنعتي و خدماتي كشورهاي پيرامون را به عنوان پلي ارتباطي در عرصه هاي مختلف اجتناب ناپذير كرده است.
۸- فائق آمدن بر مشكل بيكاري و حفظ موقعيتي قابل قبول در عرصه بين المللي ايجاب مي كند درآمد سرانه كشور طي بيست سال آينده به سه برابر ميزان كنوني افزايش پيدا كند. تحقق اين هدف از يك سو، نيازمند ارتباط و تعامل قوي كشور از نظر بازار صادراتي، نيازهاي سرمايه اي و بويژه فناوري با جهان پيشرفته صنعتي است و از سوي ديگر، تحكيم ارتباط بسيار گسترده تجاري، صنعتي و خدماتي با كشورهاي اطراف را ايجاب مي كند. تأمين منافع اقتصادي مردم به لحاظ استانداردهاي زندگي، به طور كاملاً  اجتناب ناپذيري، الگوي سياست خارجي باز و معطوف به واقعيت هاي جهاني را مطرح مي سازد.
۹- تغيير جهت در الگوي سياست خارجي همانگونه كه از نظر محاسبات اقتصادي نسبتاً ساده است، اما در عمل تحولي بزرگ محسوب مي شود كه در صورت تحقق نيافتن، ما را همچنان به عنوان كشوري وابسته به صادرات مواد خام و درگير با مشكلات متعدد داخلي در موقعيت نازل بين المللي نگاه خواهد داشت. دشواري اين تحول خطير، ناشي از درگير شدن با چالش بزرگي است كه تا به حال عامل اصلي كم رنگ شدن ارتباط بين هدف هاي سياست خارجي و توسعه اقتصادي بوده است. اين مطلب كه مهمترين و بزرگترين چالش كشور در توسعه اقتصادي محسوب مي شود، ريشه در نوع نگاه داخل به كشورهاي پيشرفته صنعتي و جهان غرب دارد.
الف- حافظه تاريخي مردم ايران، شاهد دخالت هاي گسترده دولت هاي بيگانه در امور خود بوده است و به همين دليل نيز به مرور، تفكر بيگانه ستيزي به نحو بارزي در افكار عمومي نهادينه شده است: نخبگان و روشنفكران ايراني، بويژه پس از وقوع انقلاب ۱۹۱۷ ميلادي در روسيه، مبارزه با غرب را به عنوان هدفي مقدس و مستقل از شرايط داخلي و جهاني تلقي كردند و استمرار اين ديدگاه تعارض جدي بين آرمان ها و ارزش ها از يك سو و واقعيات و ضرورت ها از سوي ديگر ايجاد كرده است.
ب- در كشور ما نوع نگاه به حوزه هاي اقتصادي و سياسي عميقاً از تحليل هاي برآمده از شرايط جهاني دهه هاي ۱۹۵۰ ، ۱۹۶۰ ميلادي تأثير پذيرفته است. براساس اين ديدگاه، در حوزه  داخلي، بخش خصوصي از طريق اجحاف به محرومان و تضييع حقوق عمومي و نيز برقراري ارتباط با بيگانگان و دادن امتياز به آنان رشد مي كند. توسعه روابط اقتصادي با جهان خارج نيز منجر به تسلط بيگانگان بر منابع طبيعي و معدني كشورهاي تحت سلطه مي شود. نتيجه اين تحليل، شكل گيري روابط داخلي اقتصاد با محوريت دولت و تنظيم روابط در عرصه بين الملل براساس خودكفايي و درون گرايي است. دو ويژگي فوق، مهمترين مشخصه هاي صنعت كشور را تشكيل مي دهند. طبيعتاً  براساس چنين تحليلي، رسالت سياست خارجي «مقابله» خواهد بود و نه «تعامل».
ج- توجه به نكته اي كه مي  توان آن را تغيير «پارادايم» در روابط بين الملل ناميد براي آينده اقتصادي- سياسي كشور بسيار تعيين كننده است. در دوره هاي تاريخي، منتهي به دهه هاي ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ ميلادي، روابط اقتصاد بين المللي در بين كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه در طي دوره هاي طولاني مبني بر تأمين مواد اوليه و خام ارزان از كشورهاي در حال توسعه براي توليد محصولات مورد نياز جامعه غرب با كمترين قيمت بوده است. در اين پارادايم، افزايش سطح رفاه در جامعه پيشرفته، ملازم با گسترش فقر در كشورهاي در حال توسعه بود به همين دليل، وجود حكومت هاي دست نشانده به منظور تضمين نياز كشورهاي پيشرفته، جزء جداناپذيرترين اين پارادايم محسوب مي شد. بروز كودتاهاي متعدد، سركوب جنبش هاي دانشجويي و اجتماعي و روي كار آمدن حكومت هاي خودكامه و گسترش فقر و نابرابري از جمله پيامدهاي شرايط ذكر شده بين المللي در كشورهاي در حال توسعه بود.
با گذشت زمان، رشد سريع فناوري منجر به كاهش در خور توجه سهم مواد اوليه و افزايش چشمگير سهم فناوري در قيمت تمام شده گرديد و از اين رو ارزش و اهميت مواد اوليه برخلاف گذشته بسيار كاهش پيدا كرد. بر اين اساس، جهان پيشرفته امروز، به جاي مواد اوليه ارزان، به «بازار» نياز دارد و توسعه بازار نيز نيازمند افزايش «قدرت خريد» است. تحول ايجاد شده نقش غالب تجارت خارجي و تأثير قابل توجه آن در تأمين رشد اقتصادي بوده است. در نتيجه، وجه بارز پارادايم جديد در روابط بين الملل در مقايسه با دهه هاي گذشته، «اشتراك منافع» در مقابل «تضاد منافع» است. عصر استعمار، عصر تضاد منافع ميان كشورهاي پيشرفته و در حال توسعه بود و عصر جهاني شدن، دوره اشتراك منافع ميان اين دو گروه است. به عبارت ديگر ورود كشورهاي پيشرفته به دوره فراصنعتي، ارتقاء توانمندي صنعتي كشورهاي در حال توسعه را اجتناب ناپذير كرده و رشد محدود مصرف در بازارهاي داخلي كشورهاي صنعتي، توسعه صادرات را الزامي نموده است، كه همه اينها نيازمند افزايش درآمد در كشورهاي در حال توسعه است. طي بيست سال گذشته، كشورهايي كه موفق به اتخاذ سياست خارجي در چارچوب پارادايم جديد شده اند، توانسته اند رفاه جامعه خود را به ميزان چشمگيري بهبود ببخشند.
د- در پارادايم قبلي، حكومت هايي كه به دنبال توسعه روابط با جهان غرب بودند منافع ملي را قرباني مي كردند اما در پارادايم جديد، در واقع ايجاد مانع براي گسترش ارتباط جهاني، موجب تضعيف منافع ملي مي گردد. بايد توجه داشت كه تحليل روابط جديد بين الملل در چارچوب ديدگاه گذشته، منجر به بروز خطاهاي جبران ناپذير و از دست رفتن فرصت  هاي تاريخي خواهد شد.
۱۰- سه عامل فروپاشي بلوك شرقي همگرايي جهاني در پيروي از ساز و كار بازار و فاصله بسيار زياد بين كشورها در فناوري، باعث شده است ابتكار عمل در رهبري و هدايت اقتصاد جهاني، در اختيار كشورهاي پيشرفته صنعتي قرار گيرد.
۱۱- با پايان يافتن جنگ سرد و فروپاشي شوروي، به تدريج دو مفهوم قدرت سياسي و توانمندي اقتصادي بيش از پيش به يكديگر نزديك شده اند. وجود كشورهايي مانند شوروي و چين در دهه هاي گذشته، موجب شده بود كه بتوان تصور وجود كشورهايي با قدرت اقتصادي نه چندان زياد اما قدرت سياسي تعيين كننده را امكان پذير دانست. لكن در جهان امروز، عامل تعيين كننده قدرت سياسي، سهم و وزن در اقتصاد جهاني است. امروز كشورهايي كه اقتصادشان سهمي كمتر از سه درصد توليد ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است. عملاً تأثيري ناچيز بر تنظيم روابط بين الملل دارند. در اين ميان توجه به رويه در پيش گرفته شده از سوي چين بسيار آموزنده است. كشوري كه در دهه هاي ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ ميلادي، ابرقدرت محسوب مي شد، امروز با درك صحيح از شرايط جديد حاكم بر اقتصاد جهاني، در موقعيت يك كشور در حال توسعه به جايگيري در مكاني بسيار پايين تر از موقعيت آرماني و غيرواقعي گذشته تن در داده است، اما مي رود تا در آينده در نتيجه بالندگي اقتصادي و تكنولوژيك به بازسازي جايگاه خود در مناسبات سياسي بين الملل بپردازد.
ادامه دارد

ديدگاه
رونق مناقصه طرحهاي نفتي در خليج فارس
002640.jpg
بازار عرضه مناقصه هاي نفت و گاز در منطقه خليج فارس اين روزها داغ و پررونق است.
اين رونق كه با فروپاشي دولت صدام حسين در عراق و گشوده شدن بازار اين كشور به روي شركتهاي غربي آغاز شده موجب گرديده تا كشورهاي دارنده منابع نفت و گاز در عرضه طرحها و تاسيسات خود براي مشاركت شركتهاي خارجي در يك رقابت تنگاتنگ حركت كنند.
در اين ميان اعطاي آزاديهاي بيشتر براي سودآورشدن طرحها و فراهم كردن شرايطي براي پرجاذبه تركردن مشاركت شركتهاي خارجي، تنوع توليد و افزايش ظرفيت توليد مسئله اي است كه در كشورهاي نفت خيز مورد توجه قرار گرفته است.
عربستان سعودي كه سالها منابع گاز خود را فراموش كرده بود و يا آن را مي سوزاند اخيرا پس از ناكامي در طرح اعطاي حق بهره برداري از آن به يك كنسرسيوم مشترك خارجي و داخلي به رهبري رويال داچ شل اخيرا سه مناقصه جداگانه براي بهره برداري از اين منابع برگزار كرده است. طي سه ماه آينده نتيجه اين مناقصه ها اعلام مي شود و به طور قطع عربستان سعودي با محدودكردن طرح توسعه منابع گاز خود در قالب سه طرح كه پيش از اين يكجا واگذار شده بود تلاش كرده تا با كاهش هزينه شركتهاي خارجي سود تضمين شده بيشتري براي آنان در نظر گيرد.
طرح قبلي به دليل پائين بودن ميزان سود در مقابل هزينه از سوي كنسرسيوم تحت رهبري رويال داچ شل پس از امضاي توافقنامه رد شده بود. عربستان سعودي علاوه بر اين قصد دارد كه با واگذاري منابع گازي خود و بهره  برداري از آنها به توليد انرژي و نحوه برداشت از اين منابع تنوع بخشد تا در بازار رو به توسعه انرژي جهان در آينده موقعيت مناسب تري داشته باشد.
صنايع پتروشيمي نيز از بخش هايي است كه عربستان سعودي از سالها پيش در آن سرمايه گذاري كرده و به توسعه آن همت گماشته است. اخيرا شركت پتروشيمي عربستان (سابيك) اعلام كرده است كه ۲۲۴درصد سود خالص در شش ماهه نخست سال جاري ميلادي كسب كرده است.
مقامات اين شركت علت سود سرشار خود را افزايش فروش و افزايش نرخ ها اعلام كرده اند.
اين غول پتروشيمي درآمد خالص خود را ۸۵۱ ميليون دلار در مدت يادشده اعلام كرد كه اين ميزان در مدت مشابه سال گذشته ميلادي ۷/۲۶۲ ميليون دلار بوده است.
توليد اين شركت در شش ماهه آغاز سال جاري ميلادي ده درصد افزايش يافت و به ۶/۱۹ ميليون تن رسيد و فروش نيز۲ ۱۵‎/ ميليون تن بوده است. سهام پتروشيمي عربستان در بورس اين كشور نيز در مدت يادشده ۳۷۰۰ واحد افزايش يافت و رشد چشمگيري را شاهد بود. اما در سوي ديگر ايران نيز اين روزها در بازار جهاني پيمانكاران نفتي فعالانه حضور داشته است.
اخيرا يك شركت اسپانيايي اعلام كرده است كه طرح يك ميليارد دلاري در پارس جنوبي را امضا خواهد كرد.
گروه «رپسول» اعلام كرد كه در اين طرح با رويال داچ شل و شركت ملي نفت ايران مشاركت دارد. اين شركت افزوده است كه مذاكرات به مراحل نهايي خود نزديك مي شود و بزودي نتايج آن اعلام خواهد شد.
علاوه بر اين اخيرا ايران توافقنامه وسيعي نيز با آفريقاي جنوبي به امضا رسانده است.
در صورت نهايي شدن ،اين توافقنامه مي تواند يكي از بزرگترين قرارداد هاي نفتي ايران را در پي داشته باشد.
اين توافقنامه كه بين شركت ملي پتروشيمي ايران و شركت نفتي پتروساي آفريقاي جنوبي امضا شده است شامل هشت توافقنامه جداگانه است كه ارزش آن معادل ۴ ميليارد دلار اعلام شده است.
براساس اين توافق كه شامل احداث يك واحد پالايشگاهي براي تبديل گاز به گاز مايع است در صورت تحقق مي تواند تحول مهمي در بازار نفت خليج فارس ايجاد كند.
در روزهاي گذشته اما بازار عراق از همه كشورهاي منطقه پررونق تر بوده است.
بازسازي تاسيسات نفتي عراق پس از جنگ در اولويت كشورهاي غربي بوده است فروش نفت هاي ذخيره شده در عراق بخشي از اقدامات اخير بوده كه علاوه بر قراردادهاي آماده سازي صنايع نفت عراق براي صادرات نفت در حال انجام است.
شركت بريتيش پتروليوم و رويال داچ شل در اين زمينه اعلام كردند كه اخيرا در مناقصه خريد ۱۰ ميليون بشكه نفت عراق برنده شده اند.
در حال حاضر شركت نفتي هاليبرتون آمريكا به همراه ديگر شركتهاي آمريكايي در طرح هاي بازسازي تاسيسات نفتي عراق به همراه شركتهاي اروپايي فعال هستند.

اقتصاد و خودكشي
ميزان خودكشي در ژاپن در سال ۲۰۰۲ براي نخستين بار پس از چهار سال به بالاترين ميزان خود رسيد.
پليس ژاپن علت اين رويداد را بحران اقتصادي اعلام كرده است كه موجب مي شود افراد سالمند به خودكشي روي آورند. براساس اين گزارش دوسوم افرادي كه اقدام به خودكشي مي كنند را مردان تشكيل مي دهند و از هر سه نفر يك نفر بالاي ۶۰ سال سن دارند.
در سال دو هزار در مجموع ۳۲ هزار و ۱۴۳ ژاپني خودكشي كرده اند كه ۵/۳ درصد نسبت به سال قبل افزايش يافته است. در سال گذشته تعداد افرادي كه خودكشي كردند ۳۰ هزار نفر بوده است. بدهكاري، ورشكستگي، مشكلات خانوادگي و بيكاري عامل مرگ ۷ هزار و ۹۴۰ نفر در سال ۲۰۰۲ بود كه اين عوامل در سال قبل موجب خودكشي هزار و ۹۵ نفر بوده است. ميزان خودكشي به دليل مشكلات اقتصادي رشد بالايي داشته و پليس اعلام كرده است كه از سال ۱۹۷۸ كه ثبت علت خودكشي را از طريق يادداشت هاي افرادي كه خودكشي مي كنند آغاز كرده است ميزان اقدام به خودكشي به دليل مشكلات مالي افزايش يافته است. براساس همين گزارش بيشترين عامل اقدام به خودكشي افراد بيماري بوده است كه عامل مرگ ۱۴ هزار و ۸۱۵ نفر در سال ۲۰۰۲ بوده است. آمار پليس نشان مي دهد كه در ميان افرادي كه خودكشي كرده اند يازده هزار و ۱۱۹ نفر بيش از ۶۰ سال و بالاتر سن داشته اند. ۸ هزار و ۴۶۲ نفر در سن ۵۰ سال و بالاتر و ۴ هزار و ۸۱۳ نفر در سن چهل سالگي و بالاتر در سال ۲۰۰۲ اقدام به خودكشي كرده اند. علاوه بر اين آمارهاي ياد شده نشان مي دهد كه ميزان اقدام به خودكشي افراد جوان نيز افزايش يافته است.
در گزارش خبرگزاري كيودو تأكيد شده است كه علت اصلي اقدام به خودكشي و رشد آن بحران اقتصادي، بيكاري و بدهكاري افراد است.

سايه روشن اقتصاد
هند و پاكستان و گاز ايران
محسن امين زاده معاون وزارت خارجه در دهلي نو اعلام كرد اميد است كه، طرح ۵/۳ ميليارد دلاري خط لوله گاز ايران به هند از طريق پاكستان بتواند به اختلاف هاي ديرينه هند و پاكستان خاتمه دهد.
گفت وگو براي احداث اين خط لوله  از سال ۱۹۹۴ آغاز شده و به دليل اختلاف هاي مرزي هند و پاكستان هنوز در اين زمينه پيشرفت چشمگيري رخ نداده است.

روسيه در WTO
روسيه مراحل پاياني مذاكرات براي پيوستن به سازمان تجارت جهاني را طي مي كند.
روسيه ده سال است كه در انتظار پيوستن به سازمان تجارت جهاني است. ميخاييل كاسيانف نخست وزير روسيه اعلام كرد كه كشورش همه شرايط آمريكا را تأمين كرده است و تصور نمي كند كه مسئله اي باقي مانده باشد.
يك بحث كليدي در زمينه پيوستن روسيه به سازمان تجارت جهاني آزادسازي صنعت برق و گاز در اين كشور است.
سال ۲۰۰۶ سالي است كه مقامات روسيه اميدوارند پيوستن به سازمان تجارت جهاني ممكن شود.
002635.jpg


كاهش شاخص توليد در انگليس
۹۰۰ شركت توليدي انگليس اعلام كردند كه ۳۸ درصد از ميزان سفارش هاي داخلي آنان نسبت به سال گذشته كاهش يافته است.
تنها ۱۴ درصد از رشد سفارش براي توليد خبر داده  اند. دو سوم كارخانه هاي انگليس نيز اعلام كرده اند كه كمتر از ميزان ظرفيت خود توليد مي كنند.
توليدكنندگان انگليسي اميدوارند كه با بهبود اوضاع اقتصادي آمريكا در سال جاري اوضاع بهبود يابد.
002645.jpg


۵ ميليون بيكار
تعداد بيكاران آلمان در زمستان آينده به ۵ ميليون نفر خواهد رسيد. اداره فدرال كار آلمان با اعلام اين مطلب تأكيد كرد كه در نيمه دوم سال جاري در صورت بروز برخي مشكلات اين تعداد بيكار قطعي است. در ماه گذشته ميلادي تعداد بيكاران آلمان ۴ ميليون و ۲۵۷ هزار نفر معادل ۲/۱۰ درصد نيروي كار اين كشور بود.

اقتصاد
ادبيات
سياست
علم
فرهنگ
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |