گفت وگو با ايرج نوذري، بازيگر سينما و تلويزيون
شنا در اقيانوس هنر كار دشواري است
|
|
از سابقه فعاليت هنري تان بگوييد و اين كه اولين تجربه شما كجا و در چه سالي بود؟
فعاليت هنري ام را از سال ۱۳۵۵ آغاز كردم با كار در دوبله كودكان، كه مدير دوبلاژ پدرم بود و تجربه خيلي خوبي هم بود. كار خيلي سخت ولي آموزنده و در عين حال لذت بخشي بود. به هرحال بيشترين فعاليتم روي دوبله متمركز بود.
با اشاره اي كه به فعاليت هاي خود در زمينه دوبله داشتيد، از اين فن چه تعريفي ارائه مي كنيد؟
معتقدم دوبله اصلاً هنر نيست. بلكه يك فن و فناوري است. از اين لحاظ كه شما چيزي از بازيگر مي گيريد و بعد به خودش پس مي دهيد. بنابراين دوبله يك فن است اما چگونگي اجراي آن در مراحلي مي تواند هنر باشد و واقعاً هنرمنداني داشتيم كه اين كار را كرده اند يعني با يك دوبله خوب حتي كار را زيباتر كرده اند. همان طور كه عكس آن هم هست و يك دوبله بد مي تواند كار خوب را ضعيف كند.
شما در يك قسمت از سريال «سرنخ» به كارگرداني كيومرث پوراحمد حضور داشتيد از تجربه كار با ايشان بگوييد؟
در يكي از قسمت ها به اسم «قيموميت» در نقش اصلي بازي كردم. كار با آقاي پوراحمد از تجربه هاي بسيار خوب من است. او سبك مخصوص به خودش را دارد. ايشان از بازيگر مي خواهد كه خودش باشد و شما را رها مي كند تا آن را اجرا كني. ايشان حتي به گريم هم خيلي اعتقاد ندارند. اما همان طور كه گفتم آقاي پوراحمد داراي سبك خاص خودش است و تجربه كار با او بسيار ارزشمند است.
از ساير كارهاي تلويزيوني شما مي توان به «كلانتر» و «مسافري از هند» اشاره كرد كه در آخري به عنوان مشاور هم حضور داشته ايد و البته مسابقه «ستاره ها»، راز كار در تلويزيون را بگوييد؟
اولين كار تلويزيوني ام مجموعه «پدر خاك» بود كه برايم بسيار قابل احترام است و حال و هواي خاصي داشت كه در قالب اين مصاحبه نمي گنجد. بعد از آن كار كه دو سال پيش از سيما پخش شد، پيشنهادهاي متعددي داشتم چه سينمايي و چه مجموعه و سريال. ولي به دليل علاقه شخصي خودم كه دوست داشتم نقش يك مامور پليس را بازي كنم، مجموعه «كلانتر» را قبول كردم. تقريباً همان زمان بحث مسابقه ستاره ها پيش آمد. بنده به علت علاقه اي كه به آميتا بچن هندي دارم بعد از اين كه ديدم در يك چنين مسابقه اي مجري است، اين فكر در سرم آمد كه اين مسابقه در ايران هم ساخته شود. آن موقع پشتيبان قوي براي اين كار وجود نداشت. تا اين كه چندي پيش امكانات اين كار فراهم شد و اين مسابقه امكان اجرا پيدا كرد.
سريال «مسافري از هند» چطور؟
سريال «مسافري از هند» بعد از برنامه «ستاره ها» پيش آمد كه آن هم برايم از چند منظر جالب بود. اول به خاطر علاقه اي است كه به فرهنگ و زبان مردم هند دارم و ديگر اين كه هميشه آرزو داشتم نقش يك هندي را ايفا كنم. البته در مسافري از هند نقش مشاور، مترجم، زبان شناس، نوازنده، بازيگردان بازيگران هندي و... را هم بر عهده داشتم. بعد از آن هم فعاليت هاي سينمايي پيش آمد. در مورد كار با تلويزيون هم عقيده ام بر اين است كه هر كاري ارزش خودش را دارد.
در انتخاب يك نقش خيلي چيزها را مي سنجم. اين كه بتوانم با نقش ارتباط برقرار كنم و اين كه نقش جاي كار داشته باشد. يعني معتقدم براي ايفاي هر نقش خصوصيات آن نقش خيلي مهم است كه چه پيچيدگي ها و گره هايي دارد. در كل دوست دارم نقش هايي را بازي كنم كه پس از ديدن آنها احساس لذت كنم و شرمنده نشوم.
آقاي نوذري در حال حاضر طيف وسيعي از جوانان علاقه مند به بازيگري و حضور در سيما هستند. آيا معتقديد بازيگري كار راحتي است؟
معتقدم بازي خوب بازي اي است كه طبيعي جلوه كند، نه اين كه طبيعي باشد. اگر قرار باشد حالت طبيعي خودت را جلوي دوربين ببري كار حالت يكنواخت پيدا خواهد كرد و نقش ها خالي از تفاوت و تنوع مي شوند. پس فقط اگر فكر كنيم كه جلوي دوربين راحت باشيم و خودمان را بيرون بريزيم همين براي بازيگري كافي است، درست نيست. مهم اين است كه شما بازي كنيد و اين بازي طبيعي جلوه كند. يعني اگر در نمايي بسته،دوربين قرار است چهره خشمگين شما را ضبط كند، اين قدر قدرت داشته باشيد كه در همان حال با دستانتان بشگن بزنيد. بنابراين، فقط احساس اين كه جلوي دوربين انسان راحتي هستيد براي بازيگري كافي نيست و يا اين كه مقلد خوبي باشيد، زيرا بهترين تقليد هم نهايت اين است كه مثل همان بازيگر اول فيلم شويم. درست است كه اين رشته جاذبه ها و شيريني هاي فراواني دارد اما در كنار آن پيچيدگي ها و سختي هاي خاص خودش را هم دارد كه يك تحمل دوسويه را مي طلبد و به صرف داشتن چهره اي مناسب هم نمي توان به موفقيت در كار دل بست. زماني بود كه مردم به سمت ستاره و بازيگران خوش سيما گرايش پيدا مي كردند اما اين حالت مقطعي بود و با بالا رفتن توقعات و سطح اطلاعات هنري مردم، حالا ديگر چهره خوب كافي نيست. براي ماندن و موفق شدن بايد با مخاطب ارتباط درستي برقرار كرد. ما در اين اقيانوس قطره اي هستيم كه اگر حواسمان جمع نباشد هرگز موفق نخواهيم شد.شنا در اقيانوس هنر،كار دشواري است.
|