جمعه 10 مرداد ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۱۲۴
رسانه
Friday.htm

شبتون بخير تهراني ها
000980.jpg
عليرضا سلامي
اشاره: ما به نوعي عادت داريم در كنار برنامه هاي جدي تلويزيوني نيم نگاهي هم به برنامه هاي طنز و يا حتي هزل داشته باشيم. بي گمان در برخي از مواقع با افراد جدي مواجه شده ايد كه در بخشي از اوقات زندگي خود گريزي هم به رفتارهاي طنزآميز مي زنند. البته اين رفتارهاي طنزآميز هيچ گاه از وقار و سنگيني آنها نمي كاهد.
برخي از برنامه هاي تلويزيوني هم اين گونه هستند، احمدزاده و حسيني به عنوان دو مجري جدي و شوخ توانسته اند در طول سال هاي اخير از هم يك زوج هنري توانمند خلق كنند. احمدزاده به همان نسبت كه سنگين و باوقار در طول اين برنامه ها رفتار مي كند، حسيني سعي دارد با كلام و موقعيت هاي كميك خنده را بر لبان مخاطبان جاري كند. اما هيچ گاه رفتار هاي سبك اين مجري توانمند نتوانسته از جايگاه مردمي او بكاهد. بايد گفت كه احمدزاده به تنهايي نمي تواند لحظات مفرح را در شبكه تهران ايجاد كند، همچنان كه حسيني هم نمي تواند به طور انفرادي اين برنامه را اداره كند. يكي از دست اندركاران برنامه هاي تلويزيوني، با توجه به پخش برنامه «شبتون بخير« در شبكه تهران مطلبي را تهيه كرده اند كه در پي مي آيد:
برنامه «شبتون بخير» شبكه تهران با ساختار و تركيب جديدي توليد مي شود كه «متفاوت با نوع» برنامه هاي ۴ سال گذشته است. ميهمان ويژه، مسابقه زنده، مسابقه محله، گزارش و برنامه هاي نمايشي از آيتم هاي اين برنامه است.
۱ - دكور برنامه شبتون بخير به عنوان اولين نشانه و نقطه ارتباطي با بيننده است.
زندگي  جاري، پويايي و زنده بودن، زيبايي و رنگ آميزي مناسب، در دكور در عين سمبليك بودن آن مي تواند برآيند زندگي  واقعي و ايجاد ارتباط با بيننده باشد. تزريق آرامش دروني به مخاطب، تناسب بين رنگ، نور، دكور، موسيقي و تيتراژ از ابعاد قابل توجه اين برنامه است.

گفت وگوها:
با توجه به مجري - بازيگري احمدزاده و حسيني مجريان برنامه، اجراي آنها در برنامه به دلايل ذيل متفاوت است:
الف) ايجاد بهانه براي صحبت با يكديگر: (صحبت ها و ديالوگ هاي احمدزاده و حسيني) مجريان «شبتون بخير» براساس يك بهانه به گفت وگو مي پردازند كه اين سبك در برنامه هاي مشابه گذشته اين چنين نبوده است.
ب) ارائه اطلاعات علمي و نو براساس سطح آگاهي امروزي مخاطبان سيما:
اين برنامه قصد دارد با طرح موضوعاتي كه به غلط در ذهن بيننده جاي گرفته است آنها را به حسي خوشايند و مثبت با رويكردي ديني و علمي و اجتماعي تبديل كند.
به عنوان مثال زلزله، ترس، مريضي، تاريكي، تحمل و... از موضوعاتي است كه در اين برنامه به آن گريزي زده اند. به عبارت ديگر مردم از اين موضوعات اغلب ديدي منفي دارند ولي در اين برنامه مجريان با طرح نگاه هاي جديد اين موضوعات را به صورت مثبت مطرح مي كنند. به طور مثال در يكي از برنامه هاي «شبتون بخير» موضوع زلزله مطرح شد. در اين بخش به نگرش علمي درخصوص بروز زلزله اشاره شد، به عبارتي اگر زلزله رخ ندهد جهان هستي در زمان كوتاهي به حد انفجار خواهد رسيد.

ساختار برنامه:
هدف اين مجموعه برنامه سرگرم كننده شبكه تهران، ارائه طرحي نو و از بين بردن كليشه هاي مرسوم در برنامه هاي تلويزيوني است. لذا مي توان به ايده هاي جديد در اين برنامه اشاره كرد.
الف) تعداد ترانه سرايان رسمي در كشور محدود است و هميشه مرسوم است كه از خوانندگان صاحب  نام در برنامه هاي تلويزيوني استفاده كنند. به همين منظور به خاطر تكرار آهنگ هاي اين خوانندگان در شبكه هاي مختلف تلويزيوني، آهنگ هاي آنان براي مردم زياد قابل قبول نيست ولي در برنامه شبتون بخير از خواننده هاي قديمي استفاده نشده بلكه از خوانندگان جوان و مستعد و ناآشنا استفاده مي شود. اين قسمت برنامه از طرف بينندگان شبكه تهران با استقبال بالايي مواجه شده است.

ميهمان ويژه:
در اين قسمت با نوآوري كلامي خاصي به اشيا، مفاهيم و حيوانات جلوه  ديگري داده مي شود و بيننده تعمق بيشتري راجع به آن پيدا مي كند. به عنوان مثال اشيا همچون كلاه، پول، گل، نمك و مفاهيمي همچون دروغ، ترس، زمان و حيواناتي همچون خروس، مورچه، اسب از مهمانان ويژه اين برنامه محسوب مي شوند.
ساليان گذشته مرسوم بوده كه هر شب شخصيت هاي فرهنگي، سياسي، هنري، اجتماعي ميهمانان ويژه برنامه هاي تلويزيوني باشند و با صحبت هاي تكراري خودشان بينندگان را سرگرم كنند ولي در اين برنامه از اشيا، حيوانات و مفاهيم به عنوان ميهمان برنامه استفاده شده و به شكل طنز به گفت وگو با آنان مي پردازند.
راز بقا موضوع جديدي است كه قصد دارد به نوعي با اطلاعات علمي روز افق نويني را به مخاطب ارائه نمايد.
به عنوان مثال در برنامه اي در رابطه با زندگي ميمون ها به نحوه انتقال بيماري ايدز از ميمون به انسان اشاره مي شود.

گزارش:
قالب گزارش در برنامه «شبتون بخير» به دو دسته كمدي و جدي تقسيم شده كه گزارش كمدي توسط آقاي سيد مصطفي حسيني تهيه شده كه با محتواي طنز ارائه مي شود. به طوري كه گزارشگر در مواجهه با افراد شاغل به كار شب به گفت وگو ميِ پردازد. در گزارش جدي برنامه توسط آقاي قرباني سعي شده بعضي از موضوعاتي چون خوشبختي در گفت وگو با مردم به چالش كلامي گذارده شود. اين آيتم از جانب شبكه تهران مورد توجه جدي مردم قرار گرفته است. موسيقي با كلام انتهاي آيتم مهمان ويژه توسط مجري برنامه آقاي حسيني با اشعار پرمحتوا و ريتم موسيقي ايشان اجرا مي شود.
فضايي كه هرشب در برنامه «شبتون بخير» ايجاد مي شود براي بيننده غيرقابل پيش بيني است به طوري كه بيننده نمي تواند در همان ابتداي برنامه بفهمد كه در آيتم هاي مختلف برنامه به خصوص ميهمان ويژه چه اتفاقي خواهد افتاد.
برنامه «شبتون بخير» در ساعت ۱۰ شب از شبكه تهران پخش مي شود كه همزمان با آن برنامه  طنز ديگري به نام «باغچه مينو» به طور همزمان از شبكه ۳ پخش مي شود با اين اوصاف برنامه «شبتون بخير» بايد به گونه اي جذاب باشد تا بتواند مخاطبان خود را جلب كند كه آمارهاي موثق صدا و سيما نشان مي دهد درصد بالايي از مخاطبان تهراني برنامه «شبتون بخير» را مشاهده مي كنند.

گفت وگو با ايرج نوذري، بازيگر سينما و تلويزيون
شنا در اقيانوس هنر كار دشواري است
000985.jpg
از سابقه فعاليت هنري تان بگوييد و اين كه اولين تجربه شما كجا و در چه سالي بود؟
فعاليت  هنري ام را از سال ۱۳۵۵ آغاز كردم با كار در دوبله كودكان، كه مدير دوبلاژ پدرم بود و تجربه خيلي خوبي هم بود. كار خيلي سخت ولي آموزنده و در عين حال لذت بخشي بود. به هرحال بيشترين فعاليتم روي دوبله متمركز بود.
با اشاره اي كه به فعاليت هاي خود در زمينه دوبله داشتيد، از اين فن چه تعريفي ارائه مي كنيد؟
معتقدم دوبله اصلاً هنر نيست. بلكه يك فن و فناوري است. از اين لحاظ كه شما چيزي از بازيگر مي گيريد و بعد به خودش پس مي دهيد. بنابراين دوبله يك فن است اما چگونگي اجراي آن در مراحلي مي تواند هنر باشد و واقعاً هنرمنداني داشتيم كه اين كار را كرده اند يعني با يك دوبله خوب حتي كار را زيباتر كرده اند. همان طور كه عكس آن هم هست و يك دوبله بد مي تواند كار خوب را ضعيف كند.
شما در يك قسمت از سريال «سرنخ» به كارگرداني كيومرث پوراحمد حضور داشتيد از تجربه كار با ايشان بگوييد؟
در يكي از قسمت ها به اسم «قيموميت» در نقش اصلي بازي كردم. كار با آقاي پوراحمد از تجربه هاي بسيار خوب من است. او سبك مخصوص به خودش را دارد. ايشان از بازيگر مي خواهد كه خودش باشد و شما را رها مي كند تا آن را اجرا كني. ايشان حتي به گريم هم خيلي اعتقاد ندارند. اما همان طور كه گفتم آقاي پوراحمد داراي سبك خاص خودش است و تجربه كار با او بسيار ارزشمند است.
از ساير كارهاي تلويزيوني شما مي توان به «كلانتر» و «مسافري از هند» اشاره كرد كه در آخري به عنوان مشاور هم حضور داشته ايد و البته مسابقه «ستاره ها»، راز كار در تلويزيون را بگوييد؟
اولين كار تلويزيوني ام مجموعه «پدر خاك» بود كه برايم بسيار قابل احترام است و حال و هواي خاصي داشت كه در قالب اين مصاحبه نمي گنجد. بعد از آن كار كه دو سال پيش از سيما پخش شد، پيشنهادهاي متعددي داشتم چه سينمايي و چه مجموعه و سريال. ولي به دليل علاقه شخصي خودم كه دوست داشتم نقش يك مامور پليس را بازي كنم، مجموعه «كلانتر» را قبول كردم. تقريباً همان زمان بحث مسابقه ستاره ها پيش آمد. بنده به علت علاقه اي كه به آميتا بچن هندي دارم بعد از اين كه ديدم در يك چنين مسابقه اي مجري است، اين فكر در سرم آمد كه اين مسابقه در ايران هم ساخته شود. آن موقع پشتيبان قوي براي اين كار وجود نداشت. تا اين كه چندي پيش امكانات اين كار فراهم شد و اين مسابقه امكان اجرا پيدا كرد.
سريال «مسافري از هند» چطور؟
سريال «مسافري از هند» بعد از برنامه «ستاره ها» پيش آمد كه آن هم برايم از چند منظر جالب بود. اول به خاطر علاقه اي است كه به فرهنگ و زبان مردم هند دارم و ديگر اين كه هميشه آرزو داشتم نقش يك هندي را ايفا كنم. البته در مسافري از هند نقش مشاور، مترجم، زبان شناس، نوازنده، بازيگردان بازيگران هندي و... را هم بر عهده داشتم. بعد از آن هم فعاليت هاي سينمايي پيش آمد. در مورد كار با تلويزيون هم عقيده ام بر اين است كه هر كاري ارزش خودش را دارد.
در انتخاب يك نقش خيلي چيزها را مي سنجم. اين كه بتوانم با نقش ارتباط برقرار كنم و اين كه نقش جاي كار داشته باشد. يعني معتقدم براي ايفاي هر نقش خصوصيات آن نقش خيلي مهم است كه چه پيچيدگي ها و گره هايي دارد. در كل دوست دارم نقش هايي را بازي كنم كه پس از ديدن آنها احساس لذت كنم و شرمنده نشوم.
آقاي نوذري در حال حاضر طيف وسيعي از جوانان علاقه مند به بازيگري و حضور در سيما هستند. آيا معتقديد بازيگري كار راحتي است؟
معتقدم بازي خوب بازي اي است كه طبيعي جلوه كند، نه اين كه طبيعي باشد. اگر قرار باشد حالت طبيعي خودت را جلوي دوربين ببري كار حالت يكنواخت پيدا خواهد كرد و نقش ها خالي از تفاوت و تنوع مي شوند. پس فقط اگر فكر كنيم كه جلوي دوربين راحت باشيم و خودمان را بيرون بريزيم همين براي بازيگري كافي است، درست نيست. مهم اين است كه شما بازي كنيد و اين بازي طبيعي جلوه كند. يعني اگر در نمايي بسته،دوربين قرار است چهره خشمگين شما را ضبط كند، اين قدر قدرت داشته باشيد كه در همان حال با دستانتان بشگن بزنيد. بنابراين، فقط احساس اين كه جلوي دوربين انسان راحتي هستيد براي بازيگري كافي نيست و يا اين كه مقلد خوبي باشيد، زيرا بهترين تقليد هم نهايت اين است كه مثل همان بازيگر اول فيلم شويم. درست است كه اين رشته جاذبه ها و شيريني هاي فراواني دارد اما در كنار آن پيچيدگي ها و سختي هاي خاص خودش را هم دارد كه يك تحمل دوسويه را مي طلبد و به صرف داشتن چهره اي مناسب هم نمي توان به موفقيت در كار دل بست. زماني بود كه مردم به سمت ستاره و بازيگران خوش سيما گرايش پيدا مي كردند اما اين حالت مقطعي بود و با بالا رفتن توقعات و سطح اطلاعات هنري مردم، حالا ديگر چهره خوب كافي نيست. براي ماندن و موفق شدن بايد با مخاطب ارتباط درستي برقرار كرد. ما در اين اقيانوس قطره اي هستيم كه اگر حواسمان جمع نباشد هرگز موفق نخواهيم شد.شنا در اقيانوس هنر،كار دشواري است.

اين سوي مرزها
توقف برنامه هاي پنج شبكه تلويزيون خصوصي تركيه
پخش برنامه هاي پنج شبكه تلويزيون خصوصي متعلق به گروه «اوزان» در تركيه به مدت يك ماه متوقف شد.
براساس حكم شوراي عالي، راديو و تلويزيون تركيه پخش برنامه از شبكه هاي تلويزيوني «استار»، كانال ۶، «استار ماكس»،«استار ۶» و «استار ۸» متوقف شد.
شوراي مذكور با عنوان پخش سخنراني «جم اوزان» رهبر حزب «جوان» تركيه، كه در آن به «رجب طيب اردوغان» نخست وزير اين كشور توهين شده بود، حكم تعطيلي كانال هاي ياد شده را صادر كرده است.
جم اوزان، در سخنراني خود «اردوغان» را بي دين و جاهل خوانده بود.
اعتراض هاي گروه اوزان به توقف برنامه هاي پنج كانال ياد شده پذيرفته نشد.
چندي قبل صدها تن از كاركنان شبكه هاي ياد شده با ده ها اتوبوس به «كرك قلعه» آمده و خواهان تجديد نظر در حكم شوراي عالي راديو تلويزيون از سوي دادگاه اداري اين شهرستان كه طرح دعوي در آن صورت گرفته است، شدند.
در تركيه هم اكنون علاوه بر پنج شبكه سراسري تلويزيون هاي دولتي، ۲۸۰ كانال تلويزيوني خصوصي به صورت پخش سراسري، ماهواره اي و محلي فعاليت مي كنند.

راه اندازي كانال ۲۴ ساعته خبري در چين
با آغاز اصلاحات جدي در بخش رسانه اي چين، تلويزيون مركزي چين سي سي تي وي از راه اندازي يك كانال جديد خبري ۲۴ ساعته در اين كشور خبر داد.
اين شبكه جديد موسوم به كانال سيزدهم از جمله مهمترين برنامه هاي تلويزيون مركزي به منظور تقويت توانايي رقابت رسانه هاي تصويري در عصر اطلاع رساني با شبكه هاي خبري مطرح جهان است.
با وجود اين، به علت آنكه سرمايه گذاري ايجاد كانال جديد از سوي دولت مركزي چين انجام شده است، انتظار مي رود اين مجراي خبري جديد نيز تحت كنترل دولت باشد. تلويزيون مركزي چين تاكنون ۱۲ كانال راه اندازي كرده است و به تدريج قابليت هاي خود را افزايش مي دهد.
تلويزيون مركزي چين يك شبكه گسترده خبري و اطلاع رساني در چين است و بينندگان انتظار دارند كه در صورت بروز بحران و رويدادهاي خاص و مهم خبري جهان نقش فعال تري ايفا كند و از چرخه رقابت اطلاع رساني جهان عقب تر نباشد.

صداي موسيقي آن چنان هم گوش نواز نيست
در طول روز بارها به آهنگ ها و موسيقي هايي گوش مي دهيم. اما اگر صداي اين آهنگ ها بلند باشند، مي  توانند موجب آسيب دائمي وغير قابل برگشت شنوايي ما شوند. فرقي نمي كند كه اين موسيقي در يك تالار نواخته شود يا مربوط به اركستر كلاسيك باشد، از بلندگوي مدرسه پخش شود و يا از گوشي يك ضبط، از ضبط صوت خانه يا داخل ماشين شنيده شود در هر صورت آسيب  شنوايي اجتناب ناپذير است.
قرارگيري مكرر در معرض اصوات بلند تر از ۸۵ دسي بل ( تقريباً به شدت صداي ترافيك سطح شهر) مي تواند در طي زمان موجب اختلال در سيستم شنوايي افراد شود. البته صداي موسيقي با اصوات صنعتي تفاوت دارد چون صداي موسيقي متناوب است به اين معنا كه دقايقي سكوت، دقايقي صداي بلند و ضرباني و دقايقي صداي آهسته دارد. از اين رو نوازندگان موسيقي تا حدي از آٍسيب آن در امان هستند. اما در استريو هاي خانگي با هدفن، گاه دامنه صدا به ۱۱۲ دسي بل مي رسد ، بلندي صداي ضبط صوت هاي داخل ماشين نيز گاهي تا شدت ۱۴۰ دسي بل مي رسد . بررسي هاي علمي حاكي از آن است كه ۳۷ درصد نوازندگان آهنگ هاي تند و ۵۲ درصد نوازندگان موسيقي سنتي دچار كم شنوايي قابل توجهي هستند .طبق يك تحقيق ميداني ۲۶ درصد دانش آموزان متوسط كه وسايل موسيقي مي نوازند دچار كم شنوايي قابل تو جهي هستند.
اگر متوجه يكي از علائم هشدار دهنده زير شديد، احتمالاً آهنگ هايي كه گوش مي دهيد بيش از حد شنوايي شما را تهديد مي كنند:
- صداي زنگ يا وزوز در گوش بلافاصله پس از گوش دادن به آهنگ
- مبهم شدن خفيف اصوات به اين معنا كه پس از شنيدن آهنگ هاي بلند، درك سخنان افراد براي شما مشكل مي شود.
- اشكال در درك گفتار، به اين معنا كه همه كلمات را مي شنويد اما  نمي توانيد همه آنها را بفهميد.
در صورتي كه درهنگام گوش دادن به آهنگ فردي كه در يك متري شماست براي حرف زدن مجبور شود داد بزند، صداي آهنگ بيش از حد بلند و خطر آفرين است.
كم شنوايي از گوش دادن به آهنگ هاي بلند نه تنها سبب مي شود ديگر نتوانيم از شنيدن موسيقي لذت ببريم بلكه گاهي تاثيرات سوئي بر حرفه نوازندگان موسيقي نيز به جا مي گذارد. آهنگ هاي بلند به غير از كم شنوايي آسيب هاي ديگري نيز ايجاد مي كنند كه عبارتند از: احساس وزوز در گوش و اشكال در درك طنين اصوات. آلات موسيقي مختلف خطرات متفاوتي ايجاد مي كنند: در نوازندگان ويولن و ويولا معمولاً گوش چپ ضعيف تر است ، در حالي كه در نوازندگان فلوت و پيكولو گوش راست ضعيف تر است در يك اركستر يا تالار، ميزان كم شنوايي ارتباط مستقيمي با محل قرارگيري آلت موسيقي نفر كناري شما نسبت به گوشتان دارد ( به اين معنا كه ممكن است مثلاً يكي از نوازندگان ترومپت يا ترومبون در كنار شما بنشيند و موجب آسيب به شنوايي شما شود.)

نگاه
داستان ميكائيل!
000990.jpg
محمد امين
۱. در تاريخ ۳۱/۴/۸۲ قسمتي از مجموعه طنز كوچه اقاقيا تحت عنوان داستان ميكائيل پخش شد. اصلاً كاري به نقد خود مجموعه و يا داستان مورد اشاره ندارم. هدفم از طرح موضوع و استفاده از عنوان يكي از قسمت هاي يك مجموعه تلويزيوني، نقد و بررسي مسئله اي انساني و جامعه شناختي است؛ موضوع آدم بدبخت و فقير و بيچاره اي كه به ناگهان پولدار مي شود و به دليل بي تفاوتي و بي لياقتي و عدم ظرفيت، از آنچه به دست آورده استفاده نامعقولي مي كنند و همچنين بالعكس، آدم پولدار يا اشراف زاده اي كه به دليل مشكلاتي، داشته هايش را از دست مي دهد ولي در كمال بزرگواري و متانت به زندگي ادامه مي دهد تا دوباره به وضع گذشته اش بازگردد! اين موضوع دستمايه بسياري از فيلم ها و سريال هاي داخلي و خارجي است كه به صورت جدي يا طنز بدان پرداخته مي شود. در همه اين گونه فيلم ها و داستان ها در نهايت يك چيز القا مي شود، اينكه هركسي جايگاهي دارد كه نبايد - توجه كنيد، نبايد - از آن جايگاه خارج شود. اشراف زاده هميشه و در همه حال اشراف زاده است حتي اگر فقير شود، و يك آدم فقير، فردي است كه فقط لياقت فقير بودن را دارد حتي اگر پولدار شود!
۲. حتم دارم در ايران نويسندگان و كارگرداناني كه به اين موضوع مي پردازند قصد سوئي در كار خود ندارند و به خصوص در مجموعه هاي طنز، از موضوع به عنوان سوژه خوبي براي خنداندن مردم استفاده مي كنند. در اكثر مجموعه هاي طنز تلويزيوني هميشه قسمت هايي به موضوع پولدار شدن آدم هاي فقير و يا كساني كه در جريان زندگي عادي خود به پول و پله اي باور نكردني مي رسند اختصاص داده مي شود. در همه موارد هم نتيجه يكسان است؛ بي تدبيري در استفاده از ثروت ناگهاني و بازگشت به جاي اول.
۳. شايد كسي توجه نكند كه اين موضوع سوژه اي استعماري و اشاعه تفكري تبعيض آميز و طبقاتي است. القاء اين تفكر كه هر كسي بايد در طبقه خودش باشد و اگر از طبقه خودش خارج شد اوضاع به هم مي خورد از يك سابقه استعماري ديرينه برخوردار است. تقسيم بندي طبقاتي انسان در سابقه تاريخي ايران هم ديده  مي شود، ولي به نظر مي رسد انگليسي ها سابقه و استمرار بيشتري در طرفداري از طرز فكر طبقاتي داشته باشند.
داستان هايي از قبيل شاهزاده و گدا و اوليور توئيست را خوانده ايد و يا آن را به شكل فيلم يا كارتون ديده ايد. به اهداف پنهاني اين داستان ها فكر كرده ايد؟ قبل از انقلاب، تلويزيون فيلمي را با نام پرنسس كوچك نشان داد كه بعد از انقلاب نيز يكي دو بار ولي با نام ديگري نمايش داده شد. در اين فيلم دختري اشراف زاده به دليل فوت و ورشكستگي پدرش مجبور مي شود در همان مدرسه اي كه مشغول به تحصيل بوده به عنوان مستخدم كار كند. اين دختر كوچك در همه شرايط بزرگواري و متانت اشراف زاده اي خود را حفظ كرده و همه را شرمنده رفتار خود مي كند. در نهايت مشخص مي شود كه خبر ورشكستگي پدرش درست نبوده و او صاحب ثروتي هنگفت است. پرنسس كوچك دوباره به روال اشراف زاده اي زندگي خود بازمي گردد. جالب آن كه دختري كه در دوران مستخدمي، دوست و همكار او بوده را به خانه خودش مي آورد اما نه به عنوان دوست بلكه به عنوان مستخدم ارشد! پيام اين فيلم به زبان ساده همين است كه دخترخانم اشراف زاده بايد پرنسس باقي بماند و دختري هم كه مستخدم است بايد مستخدم باقي بماند.
۴. شما كه اين مطلب را مي خوانيد شايد عده اي تازه به دوران رسيده كه نمي دانند با ثروت بادآورده خود چه كنند را به عنوان شاهدي بر مدعاي تفكر طبقاتي بياوريد و به صورت تلويحي بخواهيد بگوييد كه چنين تفكري بي دليل هم نيست. اما يادآوري دو نكته لازم است. اول - به طور معمول ثروت هاي بادآورده از روش هاي مشروعي حاصل نمي شوند و لذا صاحبان چنين ثروت هايي چندان قيد و بند عرفي و شرعي و اخلاقي ندارند. دوم - كساني كه بدين شيوه به مال و مكنتي مي رسند كلي نقشه و برنامه طراحي مي كنند تا به هدف خود دست يابند و به عبارتي رسيدن به چنين ثروتي براي آنان چندان هم ناگهاني و غيرمنتظره نيست.
۵. اگر در جامعه پول زياد مشكل ساز مي شود علت آن خود پول نيست بلكه فرهنگ استفاده از پول و ثروت است. در ذهن  ما پولداري مساوي با رفاه و خوشي بيشتر است، در صورتي كه اگر در جامعه فرهنگ هدايتگري موجود باشد به مردم مي آموزد: «هر اندازه كه ثروت در مسير رفاه صرف مي شود بايد به همان اندازه و بيشتر در مسير فكر و انديشه نيز صرف شود.»
۶. بنابراين با ساختن امثال داستان ميكائيل، در القاء تفكر طبقاتي و تبعيض آميز به اذهان مردم شريك نشويد هرچند اين عمل از روي ناآگاهي صورت گيرد، همه انسان ها محترمند و مهم تر از همه انسانند! آنچه رفتار انسان ها را تغيير مي دهد بيش از آنكه مسائل ذاتي باشد شرايط محيطي و اجتماعي است.

|  ادبيات  |   ايران  |   جامعه  |   رسانه  |   زمين  |   شهر  |
|  عكس  |   ورزش  |   هنر  |   صفحه آخر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |