حسينعلي مكوندي
خشك چوب و خشك سيم و خشك پوست
از كجا مي آيد اين آواي دوست
مولوي
موسيقي محلي
ترانه هاي عاميانه با احتياج هنري ملت تطبيق مي كند حس هنر و زيبايي انحصار طبقات عالي تربيت شده نيست، نابغه اي ساده نيز وجود دارد كه در محيط هاي ابتدايي تولد يافته احساسات خود را بي تكلف و با تشبيهات ساده به شكل آهنگ ها و ترانه هاي عاميانه بيان مي كند. گاهي به قدري ماهرانه از عهده اين كار برمي آيند كه اثر آنها جاوداني مي شود. اين نابغه هاي گمنام مؤلفين ترانه هاي عاميانه مي باشند.
|
|
به هر حال ترانه هاي محلي اولين پايه تجربي موسيقي هر كشور به شمار مي روند. غم ها، شادي ها، شكست ها، پيروزي ها، قهرمانان و شخصيت هاي برجسته مردم به اين موسيقي راه مي يابد. از اين رو از ارزش هاي ويژه اي برخوردارند. به عبارت ديگر سرمايه اصلي موسيقي يك كشور نغمه هاي بومي و محلي آن كشور است. البته اين بدان معني نيست كه موسيقي يك ملت تنها نغمه هاي محلي آنست ولي هيچگاه از آن بدور نيست ،زيرا زبان و روحيه يك ملت به شمار مي رود و خلاصه آن كه ترانه و آواز مهمترين گونه موسيقي است كه معرف و بيانگر فرهنگ و خلق و خوي و روحيه ويژه هر قوم و ملتي مي باشد. بايد دانست نوازندگان روستايي آثار خود را با سازهايي كه از انواع ني و زه و موي اسب و پوست جانوران ساخته شده اجرا مي كنند و بيشتر آثارشان از مايه شور سرچشمه مي گيرد و نكته ديگر آن كه ترانه هاي بومي در ايران از نظر فرم موسيقي به اشكال زير است:
* ترانه هاي بومي آوازي كه به صورت دسته جمعي يا انفرادي خوانده مي شوند.
* رقص هاي محلي سازي، كه با سازهاي محلي اجرا مي شوند
اما ترانه ها از منظر موضوع نيز اقسامي دارند:
۱- ترانه هاي مخصوص تشريفات مختلف مانند (نوروز- جشن ها و تولدها)، ۲- ترانه هاي حرفه اي كار، ۳-ترانه هاي قهرماني و حماسي، ۴- ترانه هاي عاشقانه، ۵- ترانه هاي توصيفي، ۶- ترانه هاي مذهبي، ۷- ترانه هاي سوگواري، ۸- ترانه هاي كودكان و لالايي ها. و بايد اشاره كرد هر گوشه ايران برحسب شرايط فرهنگي، قومي، محلي و جغرافيايي موسيقي و ترانه هاي مخصوص بخود دارد مانند موسيقي آذري، كردي، خراساني، گيلاني، مازندراني، تركمني، سيستاني، بندري، لري و غيره و از ميان انواع فوق به طور مثال به بيان موسيقي لري مي پردازيم.
قوم لر كه در چند استان به اشكال مختلف حضور دارند به دوسته تقسيم مي شوند. لر بزرگ و لر كوچك. لر بزرگ به بختياري ها مي گويند و لر كوچك به اهالي استان لرستان اطلاق مي شود. اينك به طور مشخص به موسيقي و ترانه هاي محلي آنان اشاره خواهيم كرد.
موسيقي و ترانه در لرستان
موسيقي در لرستان مانند ديگر جوامع ايلي از اهميت و نقش بسزايي برخوردار است. در سوگواريها، عروسي و پايكوبي ها، در ناف بري* فرزندان، مراسم مذهبي، دوشيدن شير گوسفندان و گاوان تا كار طاقت فرسا و دشوار دروگري و جنگ آوري هاي دلاوران تماماً بر موسيقي استوار است. مردم لرستان ا صولاً بر اين باورند كه سرود خواندن در كارهاي دسته جمعي باعث تقويتشان دركار مي شود از اين رو هنگام كار گروهي به خواندن مي پردازند. در برداشت محصول آهنگها و ريتم هاي ويژه اي دارند مانند دوره دوره. اين آهنگ ها ساز ويژه اي ندارد. در عروسي ها و شادماني ها ساز مي زنند و رقص گروهي خواهند داشت. در مراسم سوگواري، حركت ايل، شكار، رجزخواني در جنگ ها شب نشيني ها زير سياه چادرها از موسيقي خاص خود بهره مي گيرند و اما سازهاي متداول در لرستان به سه دسته تقسيم مي شوند: زهي، بادي وضربي. سازهاي زهي مانند كمانچه و تنبور، سازهاي بادي مانند دوزله و سرنا و سازهاي ضربي مانند تنبك يا تمك و دهل.
اصولاً ترانه هاي لري به دو دسته تقسيم مي شوند: نخست ترانه هاي بسيار قديمي كه ساخته و پرداخته ذوق و تفكر سالم صحرانشينان گمنامي است كه خالق اين الحان و آهنگ ها معلوم نيست و از نسل ها سينه به سينه به يادگار مانده است. دسته دوم ترانه هايي است كه به وسيله اشخاص و مخصوصاً نوازندگان محلي خلق و ابداع گرديده است. بعضي از اين آهنگ ها با اين كه فاقد تواني منظم از نظر پرده و نيم پرده و فراز مي باشند لكن از نظر آهنگ ها و فطرت آهنگين قابل توجه اند. از ترانه هاي قديمي و دلكشي كه آوازه آن مرزهاي لرستان را درنورديده و در اكثر شهرهاي ايران هم هوا خواهان بسيار دارد، آهنگ معروف «دايه دايه» است كه از ترانه هاي حماسي و پرشور مي باشد و يادآور جنگ ها و شجاعت هاي قوم لر است.
مايه اين آهنگ در ماهور گام RE ماژور و پايه و ريتم آن شش هشتم است. دومين ترانه مشهور و زيبا و حماسي لرستانيها ترانه ايست كه با آري قدم خير شروع مي شود. قدم خير نام زنيست شجاع و بي باك كه به شكل حمايل قطار تير مي بست و تفنگ برمي داشت و در كنار برادران و همرزمانش بگاه ضرورت مي جنگيد. از چهره او عكسي نيز در كتابي به نام لرستان وجود است.
و اما موسيقي و ترانه هاي بختياري
در سرزمين بختياري اهميت نغمه هاي محلي در اشعار آنست البته اين سخن بدان معنا نيست كه آهنگ هاي محلي آن قلمرو ديدني، اهميت چنداني ندارند بلكه اشعار محلي و بومي آنجا از اهميت فراوانتري برخوردارند. اساساً موسيقي بختياري به دو بخش عمده تقسيم مي شود.اول موسيقي شاديار و دوم موسيقي چپ يا موسيقي سوگواري. به نوازندگان و سرايندگان در هر دو قلمرو بختياري و لرستان توشمال مي گويند كه از لحاظ طبقات اجتماعي در ايل از جايگاه والايي برخوردارند. آنها نوازندگان محلي، پيامگذار و راويان تاريخ نگاشته نشده اين مرز و بوم هستند كه با ساز و آواز خويش تاريخ مردم و سرزمين خود را از نسلي به نسل ديگر انتقال مي دهند. سرود توشمال ها انگيزه اي ژرف دارد و تنها از روي تفنن سرچشمه نمي گيرد. از باب اطلاع بايد اشاره كرد سازهاي بختياري محدود مي شود به كرنا و سرنا و دهل بزرگ و دهل كوچك. كرنا و سرنا و دهل كوچك و بزرگ در عروسي ها مورد استفاده گروه موسيقي يا همان توشمال ها قرار مي گيرد. اما در مراسم عزاداري كه بختياري ها به آن توشمال چپي مي گويند از سرنا و دهل كوچك استفاده مي كنند. دركتب مورد تحقيق آمده است آهنگ عزاداري زنان بختياري بيشتر به آهنگي شبيه است كه در كليساها اجرا مي شود. چگونه اين قرابت شگفت بين آهنگ هاي محلي بختياري و كر موسيقي ارامنه و آسوري وجود دارد معلوم نيست در حالي كه مناطق بختياري به علت كوهستاني بودن ارتباط چنداني با مناطق ديگر نداشتند حتي اقوام مهاجم نمي توانستند به كوهستانهاي آنجا راه يابند. به هر حال درعروسي بختياري ها البته ترانه هاي مختلفي خوانده مي شود از ميان آن ترانه ها ترانه آهاي گل مشهورتر است نام برخي ديگر از ترانه هاي معروف ايل بختياري عبارتند از: دي بلال، شيرعلي مردان، دختر بويراحمدي، شاهبانو، شليل، دست به دستمالم نزن، گل صحرا، داغ گل، تيناي ناي و غيره.
|
|
جالب است بدانيد در مراسم عروسي، مردان و زنان در يك حركت و چرخش دسته جمعي كه به آن دستمال بازي مي گويند مشاركت دارند البته تركه بازي يا چوب بازي يك بازي مردانه است و نياز به دو طرف دارد. در بختياري واژه رقص كمتر به كار مي رود. حركت هاي شاد و شادمانه آنها به نام دستمال بازي و چوب بازي نام برده مي شود و بختياري ها كه مقيم شهرند گاه ديده شده چون در مراسم عزاداري هاي خود به توشمال چپي دسترسي ندارند، از كاست هايي كه روي آنها آهنگ هاي غمناك لري ضبط شده نيز استفاده مي كنند. اين ترانه ها بسيار حزن آور است و مراسم عزاداري را بسيار تأثرانگيزتر مي كنند. به هر حال تا زماني كه با گويش بختياري آشنا نباشي و مفاهيم ابيات اين ترانه ها را درك نكني تأثير اين آهنگ ها برايت چندان قابل حس نيست.
البته آهنگ اين ترانه ها هم حتي بي كلام نيز بسيار غمبار و اشك آور است و زنان لر بختياري گاه چندان در غم سنگين عزيزان خود دچار حالت تلخ و دردآوري مي شوند كه چنگ بر چهره مي كشند يا گيسوي خود را مي برند. همين قدر بدانيد تحمل ديدن اين صحنه ها بسيار مشكل است.
* وقتي دختري را از بدو تولد براي پسري خواستگاري مي كنند به اين مراسم شادي، مراسم ناف بري مي گويند. گويا بوشهري ها هم چنين مراسمي داشته اند.
منابع
۱- در باغ خاطره- ايرج كاظمي۲- تاريخ موسيقي ايران- روح انگيز راهگاني ۳- فرهنگ مردم لرستان- انتشارات افلاك۴- فرهنگ بختياري- عبدالعلي خسروي ۵- قوم لر- دكتر اسكندر امان الهي بهاروند ۶- تاريخ فرهنگ بختياري- عبدالعلي خسروي- نشر حجت اصفهان ۷- ترانه هاي محلي براي پيانو- تنظيم سياوش بيضايي ۸- تصوير مقاله: تهيه شده در شركت گلبانگ بختياري شهر كرد