اشاره: ابراهيم حيدري از سال ۵۵ در تخت سليمان است. ابتدا به عنوان بازرس همراه هيات باستان شناسي آلماني كار در تخت سليمان را آغاز كرد و پس از انقلاب اسلامي نيز سرپرست هيات مستقر در مجموعه بود.
او پس از ۲۷ سال فعاليت در تخت سليمان توانست اين اثر را با فعاليت هاي گروهي از همكارانش در فهرست ميراث جهاني به ثبت برساند. با حيدري، درباره تاريخ تخت سليمان و فعاليت هايي كه درا ين مجموعه تاريخي انجام شده است، به گفت و گو نشستيم. حيدري و همكارانش يك هفته براي تهيه پرونده ثبتي تخت سليمان فرصت داشتند. او كه اين مجموعه را وجب به وجب كاويده بود، طي يك هفته اين پرونده را آماده كرد تا محوطه اي كه ۲۷ سال عمرش را در آن صرف كرده بود در ميراث جهانيان جاي گيرد.
او از اين كه در هيات اعزامي ايران به فرانسه نبود تا در مراسم اعطاي لوح تخت سليمان اشك شوق بريزد، گلايه اي ندارد، حتي از اين كه اسم او در هيچ يك از پرونده هاي ارائه شده به يونسكو نيامده است. اينها را ما از ديگران شنيديم.
گفت و گو: چنگيز محمودزاده
* بياييد تاريخچه مجموعه تخت سليمان را مرور كنيم و از شما بشنويم.
سه آتشكده بسيار مهم در دوران ساساني در ايران وجود داشت كه هم اكنون تنها آثاري از آتشكده آذرگشنسب كه به نام تخت سليمان شهرت پيدا كرده، بر جا مانده است. اين آتشكده از نظر مسايل اعتقادي، باورهاي ديني و نقشي كه در حيات سياسي و اجتماعي دوران ساسانيان داشت از اهميت بسياري برخوردار بود. آتشكده آذرگشنسب در واقع نماد اقتدار حكومت ساسانيان محسوب مي شد. خصوصا پس از خيزش مزدكيان و شكل گيري جنبش آن، «خسرو انوشيروان» به عمران و آبادي اين آتشكده با عنوان عامل وحدت ملي و يكسان سازي دين كشوري توجه ويژه اي كرد. آتشكده آذرگشنسب در زمان حمله روميان به ايران و غلبه آنان بر سپاه خسرو پرويز، غارت و ويران شد، در حالي كه روميان هيچ كاري به پايتخت كشور نداشتند.
حمله رومي ها، اعراب و پذيرش دين اسلام از سوي ايرانيان تغييراتي در وضعيت آباداني آتشكده پديد آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانيان نيز موجب شد هيچ تجديد بنايي در اين محل انجام نشود. تا اين كه در دوران ايلخانان، اين مجموعه به عنوان پايتخت ييلاقي حكام مغول مورد استفاده قرار گرفت.
اما پس از سقوط ايلخانان، تخت سليمان تقريبا متروك شد و به عنوان يك شهرك خدماتي كوچك با امكاناتي نظير آهنگري، سفال گري و نانوايي مورد استفاده قرار گرفت.
در دوران صفويه ديگر اين مجموعه به طور كامل متروك شد و هيچ استفاده اي از آن نشد.
اسم تخت سليمان نيز در واقع از قرون هفت و هشت هجري قمري و از سوي اهالي منطقه كه اطلاعات تاريخي درستي از اين بنا نداشتند، انتخاب شد. در حالي كه اين نام صحيح نيست و همان آتشكده آذرگشنسب، نام صحيح مجموعه است. اين نام در متون اوستايي، كتاب هاي تاريخ ايران قديم، نوشته هاي مورخان يوناني، ارمني و رومي بارها آمده است. در شاهنامه فردوسي نيز حدود ۷۰ بار اسم آتشكده آذرگشنسب ذكر شده است. پس از دوران صفويه اين مجموعه كاملا متروك ماند تا اين كه در قرن هاي ۱۷ و ۱۸ ميلادي، مستشرقان غربي به ايران آمدند و به بررسي مناطق تاريخي ايران پرداختند.
* آيا چيزي از تحقيقات مستشرقان غربي بر جا مانده است؟
بله، براساس توصيف ها و مدارك بر جا مانده از آنان، دريافته ايم كه وضعيت عمومي تخت سليمان در آن دوره بسيار بهتر از وضعيت كنوني بود. آن زمان چهار طاقي آتشكده شرايط بهتري داشت و ديوارهاي دو طرف ايوان بنا هنوز پابرجا بود. در عكس هايي كه از ۹۰ سال پيش برجا مانده، اين ديوارها قابل مشاهده است كه بعدها در اثر وقوع زلزله تخريب شدند.
* كل مجموعه تخت سليمان داراي چه آثاري است و اين آثار در چه دوراني ساخته شده اند؟
محوطه تخت سليمان منطقه اي به وسعت ۱۲ هكتار است كه آثار مختلفي در آن وجود دارد.
يكي از آثار برجسته مجموعه، برج و بارويي بيضي شكل است كه به دوران اشكاني مربوط مي شود.
در داخل اين بخش، ۳۸ برج و بارو با نمايي خارجي از سنگ هاي نقش دار به چشم مي خورد كه به ارتفاع ۱۸ متر و عرض ۴ متر در ميان دو دروازه شمالي و شرقي محدود شده اند. در بخش ديگري از مجموعه، هسته اصلي كل تخت سليمان قرار دارد كه يك معبد به نام چهار طاقي آتشكده آذر گشنسب است. در كنار معبد، عبادتگاه شاهان و جنگاوران قرار دارد چرا كه اين آتشكده به سلاطين و سرداران سپاه اختصاص داشت. در كنار معبد آتش، معبد ستايش آب ساخته شده است. اين معبد به معبد بيشابور فارس شباهت بسياري دارد اما آثار كمي از آن بر جا مانده است.
مجاور اين بخش ها، تالار سلاطين ساخته شده كه از آن براي مراسم نيايش آتش در روزهاي خاص و به حضور پذيرفتن سفيران ديگر كشورها استفاده مي شد.
طرح و مقياس تالار شباهت بسياري به ايوان مداين دارد اما از آن كوچك تر است. در واقع تخت سليمان براي سلسله ساسانيان همان نقشي را بر عهده داشت كه تخت جمشيد در زمان هخامنشيان.
تمام اين اجزاي معماري در مجموعه اصلي عبادتگاهي ساخته شدند. اما در خارج از اين مجموعه و دور تا دور آن، يك شهرستان دوره ساساني وجود داشت. اين شهرستان براي خدمات رساني به ساكنان آتشكده و كساني كه تعليم و تربيت موبدان را بر عهده داشتند، پديد آمده بود. شهرستان ساساني در واقع وظيفه تامين نيازهاي زوار و ساكنان مجموعه را انجام مي داد. اين شهرك پس از متروك شدن آتشكده، تخريب شد و هم اكنون در عمق چهار متري سطح زمين در زير خاك مدفون است.
* نخستين بررسي هاي باستانشناسي در تخت سليمان از سوي يك هيات آلماني انجام شد. اين هيات چه فعاليت هايي در تخت سليمان انجام داد؟
بررسي هاي هيات آلماني در تخت سليمان براساس توافق ميان دولت ايران و آلمان از سال ۱۳۳۷ آغاز شد.
سرپرست اين هيات «دراوستن» بود كه پس از او، پروفسور «نومن» و دكتر «هوف» كار او را به مدت ۱۹ سال ادامه دادند. من نيز به عنوان نماينده سازمان ملي حفاظت آثار باستاني وقت، در سال هاي ۵۵ ، ۵۶ و ۵۷ با هيات آلماني همراه بودم.
عمده فعاليت هاي آنان روي كار باستان شناسي متمركز بود و دو جلد كتاب، چندين مقاله و تعداد زيادي نقشه و مدارك حاصل كار آنان است.
* پس از انقلاب اسلامي و متوقف شدن كار هيات آلماني، چه گروهي در تخت سليمان به ادامه فعاليت هاي پژوهشي پرداخت؟
بعد از انقلاب اسلامي تا سال ۷۲، محوطه در اختيار ما بود، اما به دليل وضعيت كشور در آن دوران و اولويت هاي ديگري كه وجود داشت، اقدامات چنداني در تخت سليمان انجام نشد. بيشتر فعاليت هاي اين دوره به حفاظت هاي اضطراري و نگهداري هاي اوليه اختصاص داشت. تا اين كه در سال ۷۲ براساس دستور رئيس جمهور وقت، ۱۰ پروژه بزرگ ملي فرهنگي _ تاريخي تعريف شد كه يكي از آنها تخت سليمان بود.
اين دوره از فعاليت هاي ما در تخت سليمان با گسترش شهرها، توسعه شهرك سازي، جاده سازي و ازدياد جمعيت مصادف بود. اين عوامل خطر از ميان رفتن آثار معماري بر جا مانده را افزايش مي داد. به همين دليل، نخستين كاري كه در اين زمان انجام داديم، عبارت بود از تعيين حريم مجموعه و وضع يك سري ضوابط حفاظتي به منظور جلوگيري از دخل و تصرف در مجموعه تخت سليمان.
بعد از تعيين حريم، عمليات نجات بخشي آثار شروع شد كه شامل حفاظت اضطراري، تثبيت آثار باقي مانده و نظافت كل مجموعه بود. در كل محوطه تخت سليمان حجم عظيمي از خاك و مصالح فرو ريخته وجود داشت كه بخشي از آن مصالح را براي مرمت هاي بعدي نگهداري كرديم و حدود ۱۵۰ هزار متر مكعب زوايد كارگاهي را به منطقه اي ديگر منتقل كرديم.
علاوه بر اين اقدامات فني، اطلاعات مكتوب موجود درباره تخت سليمان، نقشه ها، عكس ها و مدارك فني را جمع آوري كرديم و يك مركز اسناد و كتابخانه تخصصي راه اندازي كرديم.
* گويا در تخت سليمان يك آزمايشگاه مرمت اشياي تاريخي نيز فعال است؟
بله، آزمايشگاه مرمتي كوچكي از سال ۷۹ در تخت سليمان فعال شد. اين آزمايشگاه در واقع براي مرمت آثاري كه هيات آلماني به دست آورده بود، فعال شد. هيات آلماني در زمان فعاليت خود برخي آثار را به موزه ملي ايران تحويل داد و آثاري كه داراي ارزش كمتري بودند را در خود محوطه انبار كردند. اين آثار در حد ممكن بازسازي، مرمت و تثبيت شدند و هم اكنون در نمايشگاهي در تخت سليمان به نمايش گذاشته شده اند. علاوه بر اين آثار، حدود هزار قطعه سفال نيز در همين آزمايشگاه مرمت و بازسازي شد.
* چه طور شد پس از ۲۴ سال از ثبت آخرين اثر تاريخي ايران در فهرست آثار ميراث جهاني، به فكر ثبت تخت سليمان افتاديد؟
در حقيقت اين امكان، خيلي اتفاقي پيش آمد. پنجم يا ششم بهمن ماه سال ۸۰، آقاي گلشن در محوطه سازمان مرا ديد و گفت: «اگر بتوانيم ظرف چهار يا پنج روز مدارك مورد نياز براي پرونده ثبتي تخت سليمان را آماده كنيم، امكان ثبت اين اثر در فهرست ميراث جهاني وجود دارد.» پس از آن، به همراه دو نفر از همكاران با انجام حدود ۱۴ ساعت كار روزانه موفق شديم اين پرونده را تنظيم كنيم.
براي ترجمه پرونده نيز به طور اتفاقي توانستيم مترجم خوبي پيدا كنيم كه با نظارت دكتر چگيني اين پرونده را ترجمه كرد. در همين زمان خانم «تانيكوچي» سرپرست هيأت كارشناسان ادواري يونسكو كه پيش از آن به تخت سليمان آمده بود، براي ما از سازمان يونسكو يك هفته فرصت اضافي گرفت و موفق شديم پرونده را به پاريس ارسال كنيم.
پس از مطرح شدن پرونده تخت سليمان در يونسكو درسال ۸۱، هيأتي ايتاليايي به سرپرستي آقاي «يوكا» و هيأتي از تركيه به سرپرستي «عمر مدران» به ايران آمدند. خوشبختانه با همكاري گروهي از همكاران و همياري مسئولان ميراث فرهنگي، اين اثر در فهرست ميراث جهاني ثبت شد.