اشاره: رويكرد آزمندانه به بهره برداري از منابع طبيعي با هدف دستيابي به توليد بيشتر، كه در سالهاي مياني قرن بيستم ميلادي در كشورهاي صنعتي دنبال مي شد، بزودي آثار زيانبار خود را آشكار كرد و آلودگي همه جانبه و نگران كننده آب، خاك و هوا را موجب گرديد. جهش جوامع صنعتي از دوره كشاورزي سنتي به كشاورزي مدرن با انبوهي از روش هاي آميخته به آزمون و خطا همراه بود، اما در نهايت استفاده بي رويه از مواد شيميايي چون كود و سم، براي توليد بيشتر نتايج معكوس به همراه آورد، زيرا آلودگي دامنه دار آب و خاك، باعث سير نزولي حاصلخيزي زمين شد. اگرچه انتخاب روش هاي مناسب جديد در چهارچوب كشاورزي پايدار، به ميزان اميدواركننده اي از ادامه خسارات پيشين جلوگيري كرده است، اما دستكاري ژن گياهان بخصوص در بخش كشاورزي براي توليد بيشتر جهان را در بيم و اميد قرار داده است. اين رويكرد نتايج خود را در آينده بروز مي دهد . مقاله اين شماره با مروري بر تاريخچه كشاورزي، سير تحولات اين بخش و كشاورزي پايدار را بررسي مي كند.
كشاورزي در مفهوم گسترده خود شامل همه امور زراعي، دامپروري، باغداري، ماهيگيري ، جنگلداري، پرورش طيور و زنبور عسل و... است اما به جهت اينكه دو عنصر اساسي در كشاورزي خاك و آب است شناخت بيشتر مي تواند ما را در بهره برداري پايدار صحيح از اين دو عنصر حياتي ياري دهد از لحاظ زيستي امروزه ثابت شده است كه زندگي گياهان و جانوران بيش از همه چيز به خاك و آب وابسته است. خاك سطحي ترين پوسته جامد زمين است. خاك ها در پيدايش و تداوم حيات نقش دارند و قرن ها طول كشيده است تا گياهان خود را با ويژگي هاي فيزيكي و شيميايي خاك وفق بدهند.
براي تشكيل خاك به ضخامت ۱cm حدود ۵۰۰ تا ۸۰۰ سال زمان لازم است و اگر يك زمين زراعتي احتياج به cm25 ضخامت خاك داشته باشد به حدود ۲۰ هزار سال كار مداوم طبيعت نياز است. در مورد اهميت آب بايد بدانيم كه ۹۷% كل منابع آب جهان را درياها تشكيل مي دهد كه به طور مستقيم و مطلوب قابل استفاده در كشاورزي نيستند. ۷۰% آب مصرفي يك شهر بعد از مصرف دوباره به منابع آب بازگردانده مي شود. در صنعت هم حجم زيادي از آب بازيافت مي شود در حالي كه در كشاورزي بين ۹۵-۷۰% آب آبياري گياهان مصرف مي شود.
از جمله تأثيرات مثبت كشاورزي بر روي خاك اين است كه اجازه نمي دهد خاك حاصلخيز يك منطقه توسط فرسايش تدريجي به نقطه اي ديگر انتقال يابد. به علت اينكه گياهان مستقيم در توليد اكسيژن دخالت دارند و كربن موجود در طبيعت را جذب مي نمايد باعث شرايط مطلوب آب و هوايي يك منطقه مي گردند. در بيابانهاي فوق العاده خشك يا در قطبين زمين به علت گرما و سرماي زياد اساساً گياهي وجود ندارد بنابراين شرايط زندگي هم در آنجا امكان پذير نيست. در كشور ما ايران سالانه حدود يك ميليارد تن خاك فرسايش مي يابد. در هر كيلومتر مربع از مسير رودخانه كرج ۶۰۰تن خاك جابجا مي شود و در پشت سد جمع مي گردد، اين مقدار براي رودخانه سفيد رود ۳۳ ميليون تن در سال است. در علم فرسايش عوامل طبيعي كمتر دخالت دارند و عوامل انساني مؤثرتر است. سيل ويرانگر نكا در استان مازندران اهميت حفظ جنگلها و مسأله مهم آبخيزداري را آشكارتر نمود. شواهد زيادي در دست است كه نقاط مسكوني و آباديهاي زيادي در كشور ما بر اثر سيلابهاي عظيم و شديد در مناطق خشك و كويري از بين رفته است، يك نمونه آن شهر خبيص در حاشيه غربي بيابان لوت مجاور شهداد است.
آلودگي در محيط كشاورزي
آلودگي عبارت است از هرگونه تغيير در ويژگيهاي اجزاء متشكل محيط به طوري كه استفاده پيشين از آنها ناممكن گردد و به طور مستقيم و غيرمستقيم منافع و حيات موجودات زنده را به خطر اندازد.
در كشاورزي امروزه مسئله آلودگي خاك، آب و هوا مشكل بزرگ همه جوامع شده است و گفتيم كه نياز به تغذيه جوامع بزرگ و صنعتي و نياز به توليد بيشتر محصولات سبب شده است كه مسئله رفع آلودگي و حفظ سلامت محيط زيست در اولويت قرار گيرد.
آلوده شدن خاك به دو صورت مي باشد: ۱- از طريق صنعت(دود كارخانجات و وسائل نقليه، فاضلابها و زباله ها و...)
۲- از طريق مواد مورد استعمال در كشاورزي كه شامل انواع كودهاي شيميايي و سموم دفع آفات و علف كشها است. مطالعه روي گياهان نشان داده است كه بعضي از آفت كشها به دليل پايداريشان در خاك نه تنها ممكن است محيط را براي نباتاتي كه در تناوب زراعي وارد مي شوند نامطلوب سازند بلكه ممكن است از طريق نقل و انتقال و بالاخره ورود به زنجيره غذايي موجبات آلودگي بخشهاي مختلف بيوسفر را فراهم سازند و حيات انسان و ديگر جانداران را به مخاطره افكنند.
آلودگي خاك ناشي از به كارگيري كودهاي شيميايي از طريق تغيير در خصوصيات فيزيكي، شيميايي و بالاخره بيولوژيكي است. كودهاي معدني از تغيير غلظت املاح، تغيير PH و بالاخره ايجاد مسموميت و كاهش در عناصر جزيي خاك دخالت مي كند.
در مورد آلودگي ناشي از فضولات آلي اعم از اينكه خانگي، صنعتي و روستايي باشد هر چند داراي مزايايي در توليدات زراعي هستند، اما اين فضولات بدون توجه به استفاده صحيح باعث ورود فلزات سنگين به آبهاي سطحي و زيرزميني مي شوند.
مبارزه با آلودگي كشاورزي بر خلاف مبارزه با آلودگي شهر، يك كارخانه و يا در مجاورت يك دامپروري بسيار دشوار تر بوده و استفاده از روشهاي توليد مناسب تنها چاره مشكل است.
براي مبارزه با آلودگي خاك در كشاورزي بايد شرايط و عوامل چندي مثل تطبيق كود با نياز گياه براي جلوگيري از ورود عناصر بويژه نيتراتها و جذب آن توسط خاك، اصلاح روش كودپاشي و جلوگيري از اتلاف ازت در زمينهاي زراعي براي حاصلخيزي بهتر خاك فرام گردد.
همچنين وجين كردن مرتب اراضي زراعي به جاي استفاده از علف كشها هم راه ديگري براي جلوگيري از آسيب رساندن به محيط زيست مي باشد.
با توجه به اهميت حفظ خاك به عنوان مهمترين ماده در توليد محصولات كشاورزي و ضرورت توجه بيشتر به آب به علت فراهم نمودن رشد و تغذيه گياهان مسئله آلودگي خاك و آب كه مي تواند سبب خطرات جدي در فرايند توليد محصولات كشاورزي باشد بايد به صورت جدي پيگيري شود.
در جوامع امروزي ۳ شيوه توليد براي كشاورزي مشاهده مي شود:
۱- كشاورزي سنتي
۲- كشاورزي متداول يا فشرده
۳- كشاورزي پايدار
كشاورزي سنتي
در جوامعي كه از كشاورزي سنتي استفاده مي كنند. توليد نه براي صادرات بلكه در جهت رفع نيازهاي خانواده و حداكثر رفع نيازهاي محلي و منطقه اي مي باشد. استفاده از ابزارآلات ساده و چندگانگي كاشت محصولات در اين جوامع مشاهده مي شود. به علت استفاده از روشهاي سنتي توليد منابع خاك و آب در معرض تهديد جدي واقع نمي شوند زيرا استفاده بيشتر از كودها و فضولات حيواني و از بين بردن علف هاي هرز با وجين و... در طول زمان سبب مي شود كه گياهان خود را با شيوه هاي توليد وفق دهند. از كودهاي معدني و شيميايي و سموم دفع آفات نباتي و علف كشها يا اصلاً استفاده نمي شود و يا به صورت خيلي محدود صورت مي گيرد. اين شيوه توليد در جوامع امروزي بيشتر در كشورهاي در حال رشد و بعضي از كشورهاي قاره آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين مشاهده شود. در حوزه درياي مديترانه هم تا حدي اين شيوه توليد به صورت محدود به چشم مي خورد.
به علت مشكلات بسيار و عدم رفع نيازهاي اساسي غذايي مصرف كنندگان، اين شيوه روزبه روز اهميت خود را از دست داده است و به هيچ وجه نمي تواند مورد توجه دنياي پيشرفته و متمدن امروزي باشد.
شيوه هاي متداول يا فشرده
در كشاورزي
با شروع پيشرفت جوامع و افزايش جمعيت نياز به افزايش توليد در محصولات كشاورزي احساس گرديد. بنابراين ضرورت دست يابي به تكنيكهايي در مراحل كاشت، داشت و برداشت سبب شد كه امروزه اكثر جوامع در اين مسير گامهاي مهمي بردارند.
در اين شيوه از تك كاشتي به صورت مجتمع هاي بزرگ كشت و صنعت حمايت مي شود و توليد محصول به مقدار زياد از هدفهاي اساسي اين شيوه كشت است. اما مجتمع هاي بزرگ كشاورزي در اواخر قرن بيستم منابع آب را به شدت آلوده كردند. اين آلودگي بيشتر ناشي از كودها (نيتراتها) و سموم دفع آفات نباتي است. افراط در مصرف اين مواد محيط زيست را به خطر مي اندازد و غالباً مخارج اضافي و بي ثمري به كشاورزان تحميل مي كند.
يك بررسي تحقيقاتي نشان مي دهد كه درآمد حاصل از برداشت ۵/۶ تن گندم در هر هكتار بدون استفاده از كود و سموم مختلف از درآمد حاصل از برداشت ۸ تن گندم در هر هكتار با استفاده از اين مواد كمتر نمي باشد.
كشاورزي پايدار
امروزه كشاورزي پايدار براي كمك به حفظ محيط زيست مورد توجه قرار گرفته است و گروهي از دانشمندان توجه خود را به حفظ محيط زيست و خطرات بيش از حد مصرف كودهاي شيميايي و آفت كشها معطوف كرده اند.
براي پايداري كشاورزي ۳ موضوع اهميت دارد: درآمد كافي بويژه در بين افراد كم درآمد، افزايش قابليت دسترسي به غذا و مصرف آن و همچنين حفاظت و بهبود منابع طبيعي. در سالهاي اخير كه اثر افزايش توليد غذا بر منابع طبيعي مورد توجه قرار گرفته است حفاظت منابع طبيعي نيز بايد مورد توجه قرار گيرد.
در كشاورزي سنتي و متداول امروزه كه در بسياري از نقاط جهان رايج است، توجه جدي و اساسي به حفظ خاك و آب نشده است. تفاوت كشاورزي پايدار با كشاورزي فشرده و متداول امروزي در اين است كه در كشاورزي پايدار بر ثبات عملكرد در طولاني مدت با حداقل تأثير برمحيط تأكيد مي گردد، در حالي كه در كشاورزي فشرده بر اهداف كوتاه مدت و حداكثر عملكرد متكي است.
در كشاورزي پايدار دو اصل كليدي وجود دارد كه در آن استفاده از مواد شيميايي و بخصوص آفت كشها بايد به حداقل برسد، پيچيدگي و تنوع بايد برقرار شود و اين امر نياز به حفظ انواع مختلف گياهان و زيستگاهها در مزرعه دارد.
از نظر اكولوژيكي و اقتصاد هر سيستمي كه قرار است در طولاني مدت پايدار شود دو معيار اساسي بايد در نظر گرفته شود: ۱- حداقل بهره برداري از منابع غيرقابل تجديد بخصوص انرژي فسيلي ۲- حداقل تخريب در محيط زيست.
روشهاي زراعي ناپايدار كه متضمن عرياني زمين در بخشي از فضول زراعي است موجب فرسايش خاك وسيل هاي ويرانگر مي شود.
شيوه هاي مختلف توليدي كه اشاره شد داراي آثار زيست محيطي مختلف بر منابع خاك و آب مي باشد. اما اين انسانها هستند كه جهت رفع نيازهاي غذايي و استفاده بيشتر از امكانات طبيعي خواسته و ناخواسته پيامدهاي ناگواري را در چرخه توليد محصولات كشاورزي و در نهايت بر طبيعت وارد مي سازند.
علي عباس داكاني
منابع:
۱- حفاظت منابع طبيعي (خاك)، مولف: دكتر پرويز كردواني، چاپ دوم
۲- كشاورزي پايدار، ترجمه و تدوين: عوض كوچكي و همكاران
۳- آلودگي محيط زيست، مولف: دكتر مينو دبيري
۴- محيط زيست؟چه مي دانيم، مولف: ژاك ورنيه، ترجمه: پريسا صمدي