مسجد، مسجد است رسانه، رسانه...
اشاره: بخش نخست مقاله تحليلي مسجد و رسانه ملي، روز پنج شنبه و به انگيزه برگزاري هفته جهاني مسجد در تهران، در صفحه فرهنگي همشهري به چاپ رسيد. در اين مقاله، كه به چگونگي ارتباط ميان نهادهاي سنتي و نوين ارتباطي (مسجد و تلويزيون) اختصاص داشت، مؤلف با طرح نتايج در پژوهش، به تشريح اين ارتباط پرداخت كه نتايج پژوهش اول را خوانديم. اكنون در بخش پاياني اين مقاله، نتايج پژوهش دوم و ارتباط اين دو پژوهش را با يكديگر مي خوانيم.
نتايج نظرسنجي از مردم تهران درباره (برنامه هاي مذهبي تلويزيون) (مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامه اي، شماره ۱۶۹ سال ۱۳۸۱) نشان مي دهد:
۱- ۳۳ درصد از پاسخگويان در اين بررسي اظهارنظر كرده اند كه اصلاً برنامه هاي مذهبي را تماشا نمي كنند. ۱۶ درصد از پاسخگويان، هميشه و اكثر اوقات و ۵۱ درصد، گاهي اوقات و به ندرت بيننده برنامه هاي مذهبي هستند.
۲- عمده ترين دليلي كه پاسخگويان براي تماشا نكردن برنامه هاي مذهبي عنوان كرده اند، نداشتن وقت- ۱۴ درصد بوده است. علاقه نداشتن به برنامه هاي مذهبي، جذاب نبودن برنامه هاي مذهبي و تماشا نكردن تلويزيون، در رتبه هاي بعدي جاي دارند.
۳- ميزگردهاي مذهبي را ۲۹ درصد افراد گاهي اوقات، ۱۹ درصد به ندرت، ۱۱ درصد اكثر اوقات و ۳ درصد هميشه تماشا مي كنند. در ضمن ۳۸ درصد نيز اظهار نظر كرده اند كه اصلاً اين نوع برنامه ها را تماشا نمي كنند.
۴- همچنين، بين ميزان تماشاي ميزگردهاي مذهبي و سن، تحصيلات و وضعيت تأهل بينندگان برنامه هاي مذهبي رابطه معنا داري وجود دارد.
۵- ميزان تماشاي سخنرانيهاي مذهبي به شرح زير است: ۳۸ درصد (گاهي اوقات)، ۱۹ درصد( اكثر اوقات)، ۱۷ درصد (به ندرت) و ۵ درصد (هميشه) اين نوع برنامه ها را تماشا مي كنند. گفتني است كه ۲۱ درصد نيز اصلاً بيننده برنامه سخنراني مذهبي نيستند.
۶- دعا و نيايش پخش شده از تلويزيون را ۳۷ درصد افراد، گاهي اوقات، ۳۳ درصد اكثر اوقات، ۷ درصد به ندرت، ۱۶ درصد هميشه تماشا مي كنند و ۷ درصد نيز اصلاً بيننده چنين برنامه هايي نيستند.
۷- در اين بررسي، ۳۲ درصد هميشه، ۳۱ درصد اكثر اوقات، ۲۸ درصد گاهي اوقات و ۴ درصد به ندرت ويژه برنامه هاي اذان را تماشا مي كنند و ۵ درصد نيز گفته اند كه اصلاً اين ويژه برنامه ها را تماشا نمي كنند.
۸- ويژه برنامه هاي اعياد مذهبي را ۳۴ درصد گاهي اوقات، ۳۰ درصد اكثر اوقات، ۲۱ درصد هميشه و ۵ درصد به ندرت تماشا مي كنند. ده درصد نيز گفته اند اصلاً بيننده اين نوع برنامه ها نيستند.
۹- ميزان تماشاي ويژه برنامه هاي محرم و عزاداريها به اين صورت است كه ۳۵ درصد هميشه، ۳۴ درصد افراد اكثر اوقات و ۴ درصد به ندرت اين برنامه ها را تماشا مي كنند و ۴ درصد نيز گفته اند كه اصلاً ويژه برنامه هاي محرم و عزاداريها را تماشا نمي كنند.
۱۰- در مقايسه انواع برنامه هاي مذهبي، اكثر افراد يعني ۶۹ درصد، هميشه و اكثر اوقات ويژه برنامه هاي محرم و عزاداريها را مي بينند و در مقابل، تنها ۱۴ درصد، هميشه و اكثر اوقات بيننده ميزگردهاي مذهبي هستند.
آنچه از مطالعه و بررسي اين يافته هاي پژوهشي به دست مي آيد، نشان دهنده آن است كه:
* نزديك به ۷۲ درصد پاسخگويان معتقدند رفتارهاي ناپسند در مقايسه با رفتارهاي پسنديده به يك اندازه يا بيشتر در جامعه رواج دارد.
* خانواده، همچنان تأثيرگذارترين نهاد در گسترش خوبيها است و رتبه بعدي پس از آن به صدا و سيما اختصاص دارد.
* راستگويي، مهمترين خصلت نيكويي است كه در جامعه، كمتر به آن عمل مي شود.
* در گستره خصايل ناپسند و رذايل اخلاقي نكوهيده، به ترتيب، اختلاس، اعتياد و رشوه بيشترين رواج را در جامعه دارند.
* در ميان خصايل پسنديده و فضايل اخلاقي به ترتيب عبادت خداوند، احترام به والدين و كمك به هم نوع از رواج بيشتري در جامعه برخوردار است.
* تربيت خانوادگي، وضعيت اقتصادي و وضعيت اجتماعي به منزله مهمترين عوامل در ارتكاب منكرات در جامعه هستند.
* در ديدگاه اكثر پاسخگويان، اجراي فريضه (امر به معروف و نهي از منكر) در جامعه بسيار ضروري است.
* بيشتر پاسخگويان، مسئولان را بيش از مردم نيازمند امر به معروف و نهي از منكر دانسته اند.
* در نگاه بيشتر پرسش شوندگان، روشهاي موجود در اجراي اين فريضه الهي، امر به معروف و نهي از منكر، ناكارآمد است.
*بيشتر پاسخ دهندگان مجموعه هاي داستاني را به عنوان بهترين مشوق مردم به اعمال پسنديده مي دانند. اين در حالي است كه برخي ديگر با كمترين شمار، بحث و گفتگو را در اين مقام درنظر مي گيرند.
با نگاهي به يافته هاي اين دو پژوهش كه دربرگيرنده تصويري كلي از جامعه در نگاه مخاطب است، مي توانيم اكنون به پرسش اساسي آغاز سخن بازگرديم كه: به راستي چه بايد كرد؟
پاسخگويي به اين پرسش را در گزاره هاي زير، جستجو مي كنيم:
* توجه به مخاطب هدف: مسجد و رسانه ملي، هر كدام، بايد به مخاطب تعريف شده خويش توجه كافي كنند و تنها در راستاي توجه به نيازها و مطالبات او گام بردارند. اگر بيننده تلويزيون، مجموعه هاي تلويزيوني را بهترين شيوه در گسترش خوبيها مي داند و بحث و گفتگوي مذهبي را آنچنان مؤثر نمي داند و اگر در نگاه جامعه اختلاس، اعتياد و رشوه بزرگترين معضلات رايج در آن هستند و در كنار آن، عبادت خداوند، احترام به والدين و كمك به همنوع، بيشترين نيكويي هاي متداول در جامعه، اين بدان معناست كه نگاهي ديگر بار به اهداف و اولويتهاي رسانه ملي و واگذاري برخي از امور، كمتر مورد توجه در رسانه كه نيازمند ارتباط چهره به چهره رودررو هستند، بايد در دستور كار مسئولان و دست اندركاران هر دو رسانه مسجد و رسانه ملي قرار گيرد. همچنين، توجه محتوايي به معضلاتي كه برشمرديم، بايد دردستور كار سخنرانان مذهبي در مساجد و برنامه سازان رسانه، هر يك با ابزار مورد توجه عامه، باشد.
|
|
* نگاهي واقع بينانه به جامعه: دو رسانه سنتي و نوين، اگر به دنبال كاركرد مطلوب خويش هستند بايد از جامعه اي (درحال گذار) كه در جستجوي راهكاري براي آشتي بين (سنت) و (تجدد) است، تصويري مناسب، بهنگام و به روز داشته باشند تا براساس آن دست به برنامه ريزي بزنند. متأسفانه، فقدان درك مناسب از شرايط در پيش رو يا شرايط در حال حاضر، ازجمله مواردي است كه دستگاهها و نهادهاي فرهنگي و اجتماعي به آن مبتلا هستند و از اين رو آسيبهايي بسيار تاكنون ديده اند.
* فناوري رسانه اي: بي ترديد، ما در روزگاري به سرمي بريم كه در آن، فناوريهاي متفاوت با كاركردهاي مختلف در حال بروز، ظهور و پيدايي هستند. بيگانگي با اين گونه دستاوردهاي علمي و فرهنگي، در كنار مرعوب شدن در برابر اين گونه دستاوردها، از جمله مواردي است كه همواره، جامعه ونهادهاي آن را با سرگرداني و حيراني روبه رو كرده است.
مسجد به عنوان نهادي سنتي و رسانه ملي به عنوان سازماني نوين، هر دو در معرض آنچه برشمرديم قرار دارند از اين روست كه به نظر مي رسد برخورد خردمندانه، كاربرد آگاهانه و بهره گيري سودمندانه از جمله گامهاي اثرگذار در رويارويي با دستاوردهاي نوين و فناوري هاي برتر در جامعه و براساس نيازهاي نهادهاي جامعه باشد.
* سازمانهاي رقيب: امروزه، چندين شبكه راديويي و تلويزيوني به صورت شبانه روزي به توليد و پخش برنامه هاي مختلف با درونمايه مغاير و گاه معاند با فرهنگ ملي و ديني ما مي پردازند. در كنار آنها، سايت هاي اينترنتي به اندازه خود سهمي بزرگ در اين ميان برعهده دارند. اينها، تازه نگاهي به شبكه ها و سايت هاي رقيب خارجي است.
در داخل نيز نهادهاي فرهنگي به سبب فقدان راهبرد در توسعه فرهنگي به صورت نهادهايي رقيب و نه رفيق درآمده اند. از اين رو، اگر نهادي چون مسجد يا رسانه ملي مي خواهد به اثرگذاري و تكرار افتخارات پيشين دست يابد، لازم است كه در ابتدا به سازمانهاي رقيب و كاركردهاي آنان درجامعه، نگاهي جدي همراه با تفكر اندازد.
* تخصص گرايي: به حقيقت، تخصص گرايي، گمشده اساسي در نهادها و ساختارهاي جامعه ماست و جالب آنكه نبود آن تاكنون، بيشترين ضربه را در مسير دستيابي به مطلوب جامعه، به آن وارد كرده است.
از اين رو، ضروري است در دنيايي كه تخصص گرايي حرف نخست را در آن مي زند، دست اندركاران مسجد و رسانه ملي هر دو، با اصلاح و بازنگري درون تشكيلاتي و ساختاري، به اين اصل اساسي جامه عمل بپوشانند.
* و سخن پاياني آن كه: مسجد و رسانه ملي بايد با گذار از آنچه امروز مي بينيم، تنها آن چنان باشند كه بايد باشند، به بياني ديگر، مسجد بايد كاركرد اطلاعاتي- آموزشي خود را بسط و گسترش دهد و رسانه ملي بايد رويكرد- تفريحي سرگرمي خود را تقويت كند. همزمان هر دو بايد در درون خود به اصلاحات اساسي دست زنند تا از اين رهگذر، به افقهاي مطلوب خويش با توجه به شرايط زمان و مكان كه در گزينه اي چون جهان واقعي و محيط ايدئولوژيك تبلور مي يابد، دسترسي يابند. باور كنيم كه نه مسجد، رسانه ملي است و نه رسانه ملي، منبر الكترونيك! مسجد، مسجد است و رسانه، رسانه!
منابع و مآخذ:
۱- شكرخواه، يونس، خبر، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه ها، چاپ پنجم، تهران، ۱۳۷۸.
۲- كازنو، ژان، جامعه شناسي راديو و تلويزيون، ترجمه جمشيد ارجمند، انتشارات راديو و تلويزيون ملي ايران، تهران، ۱۳۵۲.
۳- نظرسنجي از مردم درخصوص امر به معروف و نهي ازمنكر در جامعه، اداره كل پژوهشهاي اجتماعي و سنجش برنامه اي، شماره ۹۸، سال ۱۳۸۱.
۴- نظرسنجي از مردم تهران درباره (برنامه هاي مذهبي تلويزيون)، مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامه اي، شماره ۱۶۹، سال ۱۳۸۱.