مدارس خاص - بخش چهارم و پاياني
آموزش تنها ،كافي نيست
زير ذره بين
عليرغم آن كه در كارهاي آموزشي غرق شده ايم، مسايل پرورشي و مسايل اجتماعي و سياسي را از ياد نبرده ايم.
ما سالي ۲ الي ۴ هم بحث و گفت وگوي سياسي داريم. سخنراني سياسي نداريم. آقاياني هم كه مي آيند در حد مشاور رئيس جمهور، نماينده مجلس و يا در حد كارشناسان ارشد وزارت خارجه هستند.
|
|
اشاره؛
گزارش مدارس خاص از روز يكشنبه، به طور پي درپي در همين صفحه به چاپ رسيده است. امروز در واپسين بخش اصلي گزارش، نكات ديگري از ويژگي هاي اين مدارس را مرور كرده ايم. همان طور كه پيش از اين نيز گفتيم به دليل اين كه در برخي موارد، پاسخ دهندگان به پرسش هاي ما بيش از يك نفر بوده است، در مقابل نام پاسخ دهندگان، اسم مدرسه را قيد كرده ايم.
محرم حيدري
* در دبستان و پايه هاي ابتدايي مشاور نداريد؟
- علوي: در دبستان، چون بچه ها كوچك ترند و نمي توانند خود را با تعداد زيادي معلم روبه رو ببينند، هر كلاس در پايه سوم و چهارم، يك معلم دارند به نام پدر كلاس كه ساعات درسي بيشتري را با دانش آموزان دارد. از كل دروس شان ۱۷ الي ۱۸ ساعت رياضي، ديكته و فارسي را خود اين معلم تدريس مي كند. بقيه درس ها چون تخصصي هستند مثل قرآن، علوم و ورزش توسط مربيان ديگري تدريس مي شود، ولي آن مربيان هم زير نظر پدر كلاس كار مي كنند.
همان طور كه گفته شد كليه امور دست پدر كلاس است. يعني كليه تشويق ها، ترغيب ها، تماس با خانواده، مسائل تربيتي و مسائل علمي، همه با پدر كلاس است و سعي بر اين است كه پدر كلاس، يك فرد جاافتاده، با سابقه و باسواد و از نظر علمي به روز باشد. كلاس پنجم تقريباً يك حالت بينابيني دارد(بين دبستان و راهنمايي كه گفته خواهد شد). كلاس پنجم سرپرست دارد. معلميني دارد كه دروس را به طور تخصصي مي دهند و سرپرست كار معلم راهنما و مشاور را انجام مي دهد. ولي كليه اموري كه مربوط به يك دانش آموز مي شود، حتي در نظافت، سرويس، غذاخوري و كليه اطلاعات از جهت اين كه كانال مشخصي داشته باشد، در ارتباط با يك دانش آموز و قضاوتهاي متضاد و گوناگوني نشود، همه در يك فرد جمع مي شود و آن وقت، اين پدر كلاس است كه با مشاوره با دوستان خود و پدر پدرهاي كلاسهاي ديگر در ارتباط با يك دانش آموز اقدام و تصميم گيري مي كند. در هر پايه، سه كلاس داريم و سه پدر. بين اين پدرها كسي كه با سابقه تر، بارزتر و جاافتاده تر است، هماهنگي پايه را هم دارد و دو پدر ديگر زير نظر او هستند. ضمن اين كه در هر دوره يك نفر معاون اجرايي است تا دنبال پلي كپي، كارهاي گردش، برنامه ريزي و تغيير برنامه برود و دنبال كارهاي اجرايي است، ولي نهايتاً كار بچه ها دست پدر كلاس است و هماهنگي آن هم در شورايي است كه هر هفته برگزار مي شود.
* در راهنمايي وضعيت مشاوران چگونه است؟
- علوي: سعي ما در آموزش راهنمايي بر اين بوده كه مفهوم راهنمايي به معني واقعي خودش نزديك بشود. از حدود سال ۱۳۵۰ كه نظام فعلي جايگزين نظام قبلي شد و دوره راهنمايي واسط بين دبستان و دبيرستان قرار گرفت، كه يك اقتباسي بود از نظام آموزشي فرانسه آن زمان، مفهوم و فلسفه اش اين است كه دانش آموز راهنمايي تحصيلي بشود تا در دبيرستان و در اولين انتخاب رشته ها، موفق باشد و در نهايت در دانشگاه، جهت صحيح انتخاب نهايي رشته اش را پيدا كند. در ايران، اين كار تقريباً محقق نشد. به دليل اين كه مدارس راهنمايي تحصيلي، نيازمند راهنمايان تحصيلي بودند. البته رشته راهنمايي تحصيلي در همان سالهاي ۴۹ و ۵۰ در بعضي از مراكز آموزش عالي و مراكز تربيت معلم ايجاد شد كه يك عده ليسانسيه و فوق ليسانس هاي راهنمايي تحصيلي، فارغ التحصيل شدند و كارشان هم به طور خاص همين بود كه در مدارس توزيع بشوند و كارشان راهنمايي تحصيلي باشد. منظور از راهنمايي تحصيلي هم راهنمايي آموزشي بود، نه راهنمايي پرورشي. يعني مشاوره به معناي اعم آن نبود. تعداد اين فارغ التحصيلان آن قدر كم بود كه پراكنده شدن اينها در مدارس در حكم «النادر و كالمعدوم» بود. يعني به چشم نمي آمدند. نتيجه اين شد كه عملاً اين نظام ماند، ولي باطن و محتوا و فلسفه اي كه اين نظام اقتضا مي كرد، محقق نشد. يعني فقط دو دوره تحصيلي تبديل شد به سه دوره تحصيلي. ما در مدرسه راهنمايي علوي، بنا را بر اين گذاشتيم كه با طرح هاي مختلف حاشيه اي و كنار كار، از اين شكل، يك محتواي واقعي را بهره ببريم از جمله با استفاده از مشاور و دبير راهنما.
* وظيفه معلم راهنما در راهنمايي چيست؟
- علوي: فردي كه تمام وقت در كنار هر پايه اي حضور دارد و حتي المقدور يك موضوع درسي را نيز با بچه ها كار مي كند تا هر هفته سر كلاس هم با بچه ها مراوده داشته باشد، اما محل رجوع و تماس بچه ها و والدين است و يك حلقه واسط و ارتباط بين مجموعه معلم ها و بچه هاست. در هر پايه كه حدود ۹۰ نفر هستند، يك معلم تمام وقت داريم و يك الي دو دستيار. معلم راهنما مديريت عمومي كار را بر عهده دارد و دستيارها عمدتاً اجرايي هستند. اگر بچه ها نسبت به امتحاني، نمره اي، طرح درسي و يا شيوه آموزشي اعتراض داشته باشند، تك تك معلمان به تنهايي صاحب تصميم نيستند، ولي تصميم سازي ها و تصميم گيري ها را معلم راهنما مي تواند بكند. در بعد پرورشي هم، مراقب و ناظر مسائل اخلاقي و تربيتي بچه هاست كه طبيعتاً يكي از مسئوليتهاي موظف هفتگي و پرحجم وي، ملاقات با والدين بچه هاست.
* به جز مشاور و معلم راهنما، طرح ديگري هم اجرا كرده ايد؟
- علوي: طرح پويش كه طرحي موفق و داراي نتايج چشمگيري براي دانش آموزان دوره راهنمايي تحصيلي بود را اجرا كرديم. در اين طرح علايق و استعدادهاي بچه ها براي خود و والدينشان تا حدودي بارز مي شود.
اين طرح داراي ۴۰ آيتم بود. در اين طرح، ما از صبح تا ظهر بچه ها را آماده كرده بوديم كه برنامه آموزش و پرورش را اجرا كنند و با برنامه ريزي و ادغام هايي كه كرده بوديم مثل تاريخ، جغرافي و اجتماعي، اينها مي توانست به شكل پوششي، ساعتهايشان را كم كنند و ما وقت اضافه تري براي فعاليتهاي ديگر به دست آوريم. وقت اضافه ما در شيفت بعدازظهر بود كه يك برنامه نسبتاً جامعي به بچه ها ارائه كرده بوديم و اين برنامه هيچ ربطي به برنامه آموزش و پرورش نداشت كه مجموعه اي بود از يك سري كارهاي تئوريك و عملي كه بچه ها پخش مي شدند بر اساس اظهار داوطلبي و علايق خودشان و نيز راهنمايي اي كه معلم راهنمايشان انجام مي داد به يك سري كارهاي عملي، مثل الكترونيك، نقاشي، خوشنويسي، نجاري، كليد سازي، فعاليتهاي آزمايشگاهي، فعاليتهاي زيست شناسي و حتي فعاليتهاي بيرون مدرسه، گردش در طبيعت، جمع آوري سنگ و نمونه هاي طبيعي و از اين قبيل. يك برنامه مفصل با حدود ۴۰ آيتم كه حدود ۶ سال در راهنمايي علوي انجام شد و به دليل يك سري تنگناها فعلاً مسكوت مانده و اميدواريم بتوانيم دوباره آن را احياء كنيم.
مفيد: علت موفقيت مفيد، نيروي انساني قوي است كه در سيستم ما هست و اين نيرو پرورش پيدا كرده و در طي ساليان سال ساخته شده است. افرادي كه آمدند، مدرسه مفيد را راه اندازي كردند امثال آقايان مظفري نژاد، دكتر ظفرقندي، سالم، آيت اللهي و دكتر دانش كه از فارغ التحصيلان مدرسه علوي بودند، آمدند اينجا ايستادند، سرمايه گذاري كردند و پايه خوبي را براي مدرسه ساختند. از دل اينها، آدمهاي قوي ديگري آمدند بيرون، كه اينها دوباره به مدرسه بازگشته اند.
* اين پايه حول چه محورهايي بود؟
- مفيد: بحث علمي و اعتقادي. يعني بچه هاي مفيد آن موقع قوي ترين بودند. هم به لحاظ علمي قوت داشتند و هم به لحاظ اخلاقي و اعتقادي توانستند رشد كنند.
* الان در زمينه هايي كه گفتيد چه برنامه هايي داريد؟
مفيد: دو تا برنامه جدي داريم. يكي از آنها برگزاري هفته شهداست. مدرسه ما حدود ۶۶ شهيد تقديم كرده و ما تمام اطلاعات شهدايمان را نگه داشته ايم. بايد بياييد و ببينيد. اصلاً قابل توصيف نيست. چيزي حدود ۲۰۰ دانش آموز روي برنامه هاي اين هفته كار مي كنند. بچه ها يك گروه كارگرداني تلويزيوني راه مي اندازند، براي اينكه بتوانند نور و صدا و اينها را روي سن و در ۶ مراسم طي يك هفته برگزار كنند. نمايشگاهي براي اين هفته داير مي شود كه نزديك به چند هزار نفر ساعت كار مي برد. يك برنامه ديگر داريم، مسافرت جهادي است كه در عيد هر سال ۱۴ روز بچه ها را مي بريم به مناطق محروم كشور. حدود ۱۲۰ نفر از دانش آموزان اول، دوم و سوم را با معيارهايي كه داريم گزينش مي كنيم. بچه ها براي انتخاب شدن سرو دست مي شكنند. چون آنجا بايد كار كنند، بايد نمره ورزش و نمره انضباطشان خوب باشد و آدمهاي منضبطي باشند.
* چرا مسابقات جهادي؟
مفيد: از قبل، چون با جهاد سازندگي كار مي كرديم، اسمش را گذاشتيم جهادي، ولي الان با كميته امداد كار مي كنيم. هنگام عيد ۱۰۰ تا دانش آموز را به همراه ۱۵ تا معلم جمع مي كنيم، يعني زماني كه هيچ كس حاضر نيست خانواده اش را ترك كند. اينها خاص مدرسه ماست و خيلي از مدارس هم از ما الگو گرفته اند. ما امسال رفتيم به جنوبي ترين منطقه كرمان كه منطقه اي است به نام اسلام آباد. ۵۰۰ كيلومتر از خود كرمان بايد برويم، تقريباً نزديك به خليج فارس و درياي عمان و بندرعباس.
علاوه بر اين دو برنامه گروه قرآن و گروه مراسم هم داريم. گروه ادبي داريم كه نشريه توليد مي كنند. گروه سياسي داريم كه كارهاي تحليل سياسي و اين جور برنامه ها را اجرا مي كنند. ما سرود، تئاتر و كلاسهاي تخصصي داريم. كلاس داستان نويسي داريم كه آقاي خسروباباخاني كه صاحب تأليف در داستان نويسي هستند، مي آيند. اينها همه در بعد پرورشي است. در بعد آموزش هم كلاسها و برنامه هاي كنكور و آزمونها و سنجش و برنامه هاي آموزشي است. علاوه بر اينها، بخش ديگري است كه خيلي هم مفصل است كه در بعد تربيتي است. معلمين راهنماي سيستم ما در اين بعد، كارهاي تربيتي را در مدرسه دنبال مي كنند كه بچه ها خداي ناكرده مشكلات اخلاقي پيدا نكنند، مباني ديني شان تقويت شود، رفتار خوبي داشته باشند و اجتماعي شوند. جلسات هفتگي دارند هر هفته در منزل يكي از دوستانشان. هم دوره اي ها جمع مي شوند، تقريباً ۵۰ درصد بچه ها به علاوه معلم راهنمايشان جمع مي شوند. معلمهاي ديگرشان هم مي روند صحبت مي كنند، نهج البلاغه مي گويند، دعا مي خوانند، شرح دعا گفته مي شود تا بچه ها روحيات مذهبي و معنويشان تقويت شود. البته خيلي خشك نيستيم ولي واقعاً دانش آموزاني كه مي آيند نشاط دارند، مي خنديم و گفت وگو مي كنيم. نمي گوييم صددرصد موفقيم، تعدادي هم مي روند و قبول ندارند. مباني برايشان شكل نمي گيرد. ظاهرسازي مي كنند، ولي سعي مي كنيم كاري نكنيم كه بچه ها به ريا و ظاهرسازي بيفتند.
* دانش آموزاني كه از اينجا فارغ التحصيل مي شوند با توجه به نوع انتظارات از چنين مدارسي كه بيشتر حول مسايل علمي است، كساني هستند كه يك مشت فرمول را حفظ كرده اند يا آدم هايي هستند كه در ابعاد اجتماعي و شخصيتي، توانايي هايي پيدا كرده اند؟
- مدرسه امام خميني(ره): به مطلب زيبايي اشاره كرديد كه مدنظر ما هم هست خودمان هم كه از خودمان انتقاد مي كنيم، همين مطلب را مي گوييم. معتقد هستيم كه تحصيلكرده اي به درد جامعه مي خورد كه جامعه را بشناسد،حميت داشته باشد و در كارهاي عمومي اشتراك داشته باشد.
* چطور به آن دست پيدا مي كنيد؟
- مدرسه امام خميني(ره): اتفاقاً اين طور هم نيست كه نگاه ما، صرفاً آموزشي باشد. عليرغم آن كه در كارهاي آموزشي غرق شده ايم، مسايل پرورشي و مسايل اجتماعي و سياسي را از ياد نبرده ايم. امروزه دبيرستان هاي ما به نوعي شايد جرأت تشكيل جلسات بحث و گفت وگوي سياسي را نداشته باشند. نگراني هايي كه مسئولين مدرسه ممكن است برايشان ايجاد شده باشد و يا دانش آموزان اصلاً پذيرشش را نداشته باشند. ما سالي ۲ الي ۴ جلسه مهم بحث و گفت وگوي سياسي داريم. سخنراني سياسي نداريم. آقاياني هم كه مي آيند در حد مشاور رئيس جمهور، نماينده مجلس و يا در حد كارشناسان ارشد وزارت خارجه هستند. اعتقادمان هم اين است كه بايد دانش آموز آگاه سياسي بار بياوريم نه پيرو خط و خطوط خاص. در ايام انتخابات هم تشويق مي كنيم كه فعال باشند. بچه ها جمع مي شوند كارهاي روزنامه اي و كارهاي تبليغاتي انجام مي دهند. در دو هفته يك بار، فيلم نمايش مي دهيم. توسط يكي از فارغ التحصيلان اينجا به نام آقاي عليزاده كه در يكي دو مجله نقد فيلم مي نويسد، جلسه نمايش و نقد فيلم برپا مي شود. كار قرآن را داريم و به طور جد حفظ آن را تشويق مي كنيم. مسابقات قرآني خيلي قوي برگزار مي كنيم، با هداياي خيلي خوب. اساتيد بزرگ مي آيند اينجا و بچه ها را تشويق مي كنند. چون رشته بچه هاي ما رياضي است، طبيعي است كه كامپيوتر حرف اول را مي زند. آموزش قوي مي دهيم و اينترنت هم برقرار است و هركس كارت داشته باشد، زير نظر مسئول كامپيوتر استفاده مي كند. مقابله با كامپيوتر و برنامه هاي كامپيوتري را با توجه به ارزشمند بودن آن صلاح نمي دانيم، ولي به تأثير آن در پايين آمدن سطح تحصيل در مدرسه اعتراف مي كنيم. به هرحال دنبال اين هستيم كه وجه مثبت كامپيوتر را بين بچه ها جا بيندازيم. سالي چند تا اردو در شمال، مشهد، همدان و تله كابين توچال داريم و مسابقه هاي فوتبال و پينگ پنگ هم برگزار مي كنيم. كتابخانه و نوارخانه خيلي فعالي داريم.
* خارج از مسايل آموزشي و كتاب هاي درسي، چه كارهايي را براي بچه ها انجام مي دهيد؟
- رفاه:كارهاي فوق برنامه داريم. ۴، ۵ ساعت در هرپايه را به كلاس هاي مطالعه و پژوهش، نقد فيلم، مهارت هاي فردي، تحليل تاريخ و كلاس هايي كه بچه ها را بيشتر با مسايل روز جامعه آشنا مي كند، اختصاص داده ايم. سال قبل فيلم هايي مثل بن هور، نوستور آداموس، دختري با كفش هاي كتاني و من ترانه ۱۵ سال دارم را نمايش داديم. قبل از نمايش فيلم، معلم نقد فيلم كه فوق ليسانس علوم اجتماعي و رسمي آموزش و پرورش هستند، توضيحاتي در مورد فيلم مي دهند. بعد فيلم به نمايش درمي آيد و در مقاطعي فيلم را قطع مي كند و توضيحات لازم را مي دهد تا در نهايت بچه ها نتيجه گيري كنند. معلم نظر بچه ها را مي گيرد و نتيجه گيري آخر را خود معلم ارائه مي دهد. براي بچه هاي كلاس اول، بحث مطالعه و پژوهش است و بچه ها كتاب هاي متعددي مي آورند و يا معلم به ايشان معرفي مي كند. در رابطه با همين كلاس، بچه ها موفق به كسب رتبه در جشنواره خوارزمي در سطح استان شدند با موضوعي تحت عنوان سيره امام حسين(ع). در هرپايه اي يك مشاور داريم كه از نظر آموزشي، تربيتي و اخلاقي به طور مرتب با بچه ها كار مي كنند. در برخورد با بچه ها، شخصيت دانش آموزان خيلي مورد توجه است تا بچه ها بتوانند با آزادي رفت و آمد كنند. اتاق مدير، محل رفت و آمد بچه هاست و بچه ها كاملاً به كساني كه در دفتر مدرسه كار مي كنند، اعم از مدير و معاون، نزديك هستند.
- نمونه دولتي رشد: در مدرسه ما كامپيوتر هست ،با توجه به بحث IT كه در جامعه ما مطرح شده، سه سال است كه سايت مدرسه را راه اندازي كرده ايم. نمي گويم كه صددرصد موفق بوده ايم، ولي مي توانيم بگوييم كه قدم هاي خيلي خوبي را در زمينه آموزش بچه ها، آشنا كردن همكاران و حتي خانواده ها برداشته ايم. مثلاً ارديبهشت ماه امسال، يك همايش براي اوليا برگزار كرديم. معرفي كارهاي كامپيوتري مدرسه، اينترنت، ارتباطات علمي كه مدرسه فراهم مي كند براي بچه ها و همكاران در سايت هاي علمي مختلف يك ارتباطي با دانشگاه صنعتي شريف داريم از طريق شبكه مدرسه كه چند سالي است، بنياد دانش و هنر متولي آن است و اين باعث شده بچه ها در اين زمينه، رشد خاصي بكنند و بچه هاي علاقه مند بيايند و فعاليت كنند. مشاوران مدرسه در زمينه مقابله با افت تحصيلي، خيلي خوب وارد مي شوند، ولي در مواقعي مثل اختلافات ريشه دار والدين و يا وجود فردي مريض در خانواده كه جو خانه را به هم مي زند و آرامش را سلب مي كند، كار زيادي از دستمان برنمي آيد، ولي در مسايل اقتصادي با استفاده از افراد خير، انجمن مدرسه و حتي خود همكاران تا جاي ممكن دانش آموزان را كمك مي كنيم.
* چقدر توانسته ايد روي ابعاد اجتماعي شخصيت بچه ها مؤثر باشيد؟
- نمونه دولتي رشد: در رابطه با اين كه بچه ها انتقاد كنند يا نظراتشان را بگويند و ياد بگيرند كه بعدها در جامعه به مسايل با ديد تحليلي و انتقادي نگاه كنند، آنچه كه برآن تأكيد داريم، اين است كه نحوه بيان اين انتقادات، نظريات و پيشنهادها به شكلي باشد كه در فرد مقابل ايجاد مقاومت نكند؛ يعني مخاطب فكر نكند انتقاد مغرضانه است و قصد ناديده گرفتن زحمات يك مجموعه را دارد.
* كار خاصي براي اين قضيه انجام مي دهيد؟
- نمونه دولتي رشد: سعي مي كنيم در همان سال اول كه بچه ها وارد مي شوند در ساعت هاي پرورش، در مورد يك سري از موارد با بچه ها صحبت شود. چون در سطوح پايين تر بچه ها از مسايل اصولي در مورد روابط با يكديگر و مجموعه اي كه در آن كار مي كنند، درس مي خوانند و زندگي مي كنند نياموخته اند، مجبوريم چنين مواردي را هرچند خيلي متناسب دبيرستان نباشد، به بچه ها تذكر دهيم. مثلاً صداقت در برخورد، راستگويي در ارتباطات، همكاري داشتن، و همكاري مشاركتي با همديگر را در قالب هاي مختلف به ايشان بگوييم. حتي نحوه برخورد با بزرگتر، يا كوچكتر كه بايد احترام را رعايت كنند و در قالب صحبت هاي غيرمستقيم، توسط مشاور به ايشان گوشزد شود.
|