گفت وگو: معصومه صفايي
اشاره: به دنبال چاپ دو گزارش در رابطه با پارك ملي لار و «بايد»ها و «نبايد»هاي اكولوژيكي و مسائل حاشيه اي ماهيگيري و گردشگري در اين منطقه، گزارشگر ما گفت وگويي با مهندس رحيم كارگر ، مسئول پارك ملي لار، انجام داده كه طي آن پيرامون مسائل روز موجود در اين پارك و را هكارهاي آتي صحبت شده است.
كارگر از محيط بانان قديمي سازمان است كه با سابقه ۲۸ سال خدمت، رياست پارك هاي ملي تندوره، گلستان، خجير و سرخه حصار را در پرونده كاري خود دارد. وي از سال ۱۳۸۰ مسئوليت پارك ملي لار را به عهده گرفته است. وي در مورد علاقه اش به محيط زيست مي گويد: «از كودكي عاشق طبيعت و محيط زيست بودم. ۱۲ سال داشتم كه يكي از چوپانان ما سرخداري را در گلستان آتش زد، و من گفتم يك روز رئيس پارك ملي گلستان مي شوم و حسابت را مي رسم! و مي دانيد كه به مدت ۱۲ سال در گلستان مسئوليت داشتم، ۶ سال به عنوان معاون و ۶ سال در سمت رياست.»
*در ابتدا شايد بهتر باشد، لار را به خوانندگان ما معرفي كنيد.
منطقه سرسبز لار در ۷۰ كيلومتري كلان شهر تهران با وسعتي حدود ۳۰۰۰۰ هكتار درسال ۱۳۸۰ به پارك ملي تبديل شد. اين منطقه باتوجه به استعدادهاي بالقوه و بالفعلي كه دارد از زيباترين پارك هاي ملي به شمار مي رود؛ تغيير دماي لار در طول سال بين (۳۲-) درجه تا (۳۷) درجه موجب رويش ۴۰۰ گونه گياه شده است. از طرفي وجود درياچه، ۸ رودخانه و ۱۰۰ چشمه دائمي، لار را به يكي از منابع عظيم آب شرب تهران تبديل كرده است. از طرفي وجود قله دماوند در مجاورت اين پارك علاوه بر زيبايي سمبوليك، در تلطيف هواي تهران كمك شاياني مي كند.
بيش از ۸۰ گونه پرنده اعم از، مهاجر، نيمه مهاجر و بومي در اين زيستگاه موجود است و از جمعيت خوبي برخوردار است. گونه هايي از عقاب ها، سارگپه ها و شاهين ها به صورت دائم در لار ديده مي شوند و حتي گونه كبك دري، كه متأسفانه در ديگر مناطق در خطر انقراض قرار گرفته، در پارك لار با جمعيت قابل قبولي زندگي مي كند. وجود درياچه باعث تشكيل اجتماع پرندگان آبزي و نيمه آبزي زيادي، مانند؛ اردك، خوتكا، چنگر، باكلان، انواع كاكايي ها، اگرت ها و قره غاز شده است.
از سويي ديگر ۵۰ تا ۶۰ درصد توپوگرافي پارك ملي لار را صخره ها تشكيل مي دهند و سبب زندگي گونه هاي كل، بز البرزي و ميش شده اند. حتي خرس هم در لار ديده شده كه در زمستان زادآوري نيز انجام مي دهد. جمعيت پلنگ اين پارك ۵ تا ۶ قلاده تخمين زده شده است.
* آمارگيري ها به چه شيوه اي انجام مي شود؟
آمارگيري در لار به شيوه مشاهداتي است و البته باعث تفاوت هايي مي شود. البته بنده شخصا ۴۲ قطعه فلامينگو در منطقه مشاهده كرده ام و نيز خزندگاني مانند؛ افعي قفقازي، مار جعفري، لاسرتاها، آگاماها و... در لار از جمعيت نسبتا خوبي برخوردارند. وجود حيواناتي نظير روباه، خرگوش، ماهي قزل آلاي خال قرمز بر اهميت اين منطقه مي افزايد.
* مهم ترين مشكل بر سر راه مديريت در لار چيست؟
دام و حضور دامدارها در منطقه است كه مانع از رسيدن ما به اهدافي كه در جهت حفظ لار به عنوان يك ذخيرگاه و يك نمونه برجسته از طبيعت كل كشور است، مي شود و اگر، بخواهيم پارك ملي را در معناي واقعي و با تكيه بر تعريف آن حفظ كنيم راه سختي در پيش داريم.
* آيا تاكنون اقدام جدي در جهت ساماندهي و خروج دام ها از منطقه صورت گرفته است. مثل خريد مستثنيات يا طرحي در جهت صنعتي كردن دامداري سنتي و...؟
در حدود ۱۳۸ دامدار به ما نامه نوشته و طي اين نامه، خود را به سه بخش تقسيم كرده اند. مالك، دامدار و مالك و دامدار يعني دامداري كه پروانه دارد و مالك نيست، دامداري كه هم پروانه دارد و هم مالك است و مالكي كه دام ندارد. و پيشنهاد كرده اند كه سازمان حفاظت محيط زيست در جهت پيشبرد اهداف پارك ملي اين مسئله را ساماندهي كند. يعني با خريد و يا دادن زمين به جاي مستثنيات و صنعتي كردن دامداري هاي سنتي موافقت خود را اعلام كرده اند و اين را به اداره كل محيط زيست استان تهران نيز ارسال كرده اند.
* ارگاني كه بايد در جهت صنعتي كردن دامداري ها اقدام كند كدام ارگان است و نظرش چيست؟
من اطلاع دقيقي ندارم ولي علي القاعده وزارت جهاد بايد در اين زمينه اقدام كند.
* آيا همكاري لازم از سوي ديگر ارگان هاي دولتي كه در مديريت منطقه تأثيرگذارند صورت مي گيرد؟
بله، جهاد دماوند همكاري نزديكي با ما داشت، منابع طبيعي هم در كنار ما حضور فعال داشتند. عشاير نيز با ما بودند و در جهت كنترل دام خارج از ظرفيت، كمك زيادي به ما كردند و تا اين لحظه كه ۷-۸ روز تا خروج دام ها از منطقه مانده، يعني ۱۵ شهريور، شايد ۳۰ درصد از دام ها از پارك بيرون رفته اند و خروج از ۱۰ روز پيش آغاز شده است.
* آيا ظرفيتي براي پذيرش دام در منطقه لار تعيين شده است، باتوجه به اين كه در سال گذشته حدود ۹۰ هزار دام وارد منطقه گرديد؟
ما نظارت كامل بر ورود دام در منطقه داشته ايم.
كل لار ۷۲ هزار هكتار است و پارك ملي حدود ۳۰ هزار هكتار و خوشبختانه ما بر تمام ۷۲ هزار هكتار اشراف داشته ايم چراكه اعتقادمان بر اين است كه عرصه هاي طبيعي حاشيه اي نيز بايد حفظ بشوند تا از اين جهت آسيبي به پارك وارد نشود. امسال در كل منطقه ما حدود ۸۰ هزار رأس دام وارد شد و دام مازاد طي بررسي هاي به دست آمده بيش از ۵-۶ هزار نبود. اما در پارك ملي، دام مازاد را بيرون رانده ايم. در پارك شايد كمتر از ۳۰ هزار دام داشته ايم. البته تخلفاتي هم صورت گرفته است، نه به اين معني كه خارج از ظرفيت منطقه بوده بلكه خيلي از دامدارها كمتر از ظرفيتشان دام آورده بودند و بعضي ها هم دام مازاد داشتند كه براي آنها تخلف نوشتيم و به مراجع قضائي معرفي شدند و نتيجه هم گرفتيم.
* چرا در سال ۸۱، صيد به صورت «بگير و رها كن» آزاد شد؟
خوب، جمعيت قزل آلا خيلي بالا رفته بود و به نظر من حركت خوبي بود، چون خشكسالي حجم آب را كم كرده بود. و تا آنجا كه من مي دانم مي خواستند «بگير و رها كن» به صورت يك فرهنگ دربيايد و ما ناگزيريم براي حفظ ذخيره گاه هاي محدودمان كه با افزايش روز به روز متقاضي، روبه روست اين ورزش را جابياندازيم چون مناطق ما پاسخگوي صيد با ديد بهره برداري نمي باشد.
* پس چرا امسال صيد را آزاد كرده ايد؟
خوب ببينيد ما با قرار دادن محدوديت هايي در تعداد ، روزها و مكان صيادي و... آن را آزاد كرده ايم .
*فكر مي كنيد اين كار يك كار كارشناسي شده بود؟
اين را ديگر بايد از بخش آبزيان سازمان حفاظت محيط زيست بپرسيد.
* با وجود تمام معضلاتي كه بر سر راه مديريت است، بعد از ۲ سال از پارك ملي شدن لار چه كارهايي در منطقه صورت گرفته؟
تمام قوانين به استثناي مسئله دام طبق روال خودش پياده مي شود يعني محدوديت هاي پاركداري و قوانين حفاظتي فعاليت هاي فيزيكي در جهت تجهيز علمي، اجتماعي، اقتصادي و... درگير اتمام طرح جامعي است كه در دست بررسي مي باشد و در تلاشيم آن رااز يك كار كتابخانه اي به كار ميداني تبديل كنيم و در اين طرح جامع، استعدادهاي بالقوه اراضي را شناسايي و كاربري هاي آنها را تعيين خواهيم كرد و علاوه بر زون هاي كاملا حفاظتي، زون تفرجي و توسعه هم در منطقه خواهيم داشت. خوشبختانه سازمان ما طرح جامع براي تمام مناطق را در دست تهيه دارد كه گام مؤثري در جهت حفظ ذخيره گاه ها مي باشد و سليقه اي كار كردن جايش را به بررسي هاي علمي و بهره وري معقول و برنامه ريزي شده مي دهد.
* يعني تا زماني كه طرح جامع به نتيجه برسد - حدود ۲ سال ديگر- اجراي قوانين پارك ملي را در لار نخواهيم داشت؟
خوب ببينيد، قطعا همين كه ما صيد را به سه روز در هفته محدود كرده ايم و تعداد را مشخص كرده ايم و آنچه را كه فعلا از دستمان برمي آيد بايد انجام بدهيم؛ همين كه در بعضي جاده ها و مسيرها اجازه تردد نمي دهيم و... ببينيد درواقع طرح جامع، برگرفته از يك سري تجربيات و تحقيقات است كه ساليان سال در منطقه انجام گرفته و ما سعي مي كنيم كه حتي بيش از ظرفيت، بازديدكننده وارده منطقه نشود.
* محدوده تفرج متمركزي كه در طرح جامع براي بازديدكنندگان در نظر گرفته شده تا چه محدوده اي است. آيا با حفظ حريم درياچه و رودخانه خواهد بود؟
تاكنون اين طرح را به ما ارائه نداده اند، ولي قطعا به اين مسئله توجه خواهد شد و ما تمام اصول را در جهت حفظ پاكي منابع آبي منطقه و همچنين جلوگيري از آسيب به گونه ها در نظر خواهيم گرفت.
* ما شاهد اعتراضاتي از سوي قشرهاي مختلف مردم در زمينه هاي متعدد هستيم كه از آن جمله مطالبي است كه در روزنامه همشهري مورخ ۱۹ و ۲۵مرداد ماه پيرامون دو سال ممنوعيت لار در سال هاي ۷۸ و ۷۹ و جلوگيري از بيتوته شبانه درج گرديد و اعتراض به كنترل تردد در منطقه است، چه توضيحي براي معترضين داريد؟
اولا عرض كردم تا زماني كه طرح جامع مطالعه نگردد و طرح تفصيلي آن آماده نشود و زون بندي ها صورت نپذيرد و جايگاه هر طبقه و هر فعاليت و هر بخش مشخص نگردد و نيز پتانسيل و ظرفيت منطقه برابر نظر كارشناسي و ارزيابي زيست محيطي تعيين نشود ما نمي توانيم در را باز كنيم و پذيراي هر قشري در منطقه باشيم چون قطعا منطقه آسيب خواهد ديد.
و اما در مورد ممنوعيت صيد در سال هاي ۷۸ و ۷۹، من آماري به شما ارائه مي دهم: از سال ۶۵ تا ۷۷ ميانگين صدور پروانه صيد ماهي در هر سال ۱۵۲۰۰ عدد بوده به طور متمادي و بدون هيچگونه آيشي. و در سال ۷۷ در فصل تخم ريزي ماهي قزل آلاي خال قرمز كه بهترين فصل براي ارزيابي رودخانه هاست و همچنين نياز مبرم به دادن فرصتي جهت ترميم جمعيت اين گونه (فرصت آيش)، براساس نظر كارشناسي و ارزيابي عملي در بخش آبزيان سازمان حفاظت محيط زيست با پيشنهاد اداره كل، به اين گونه دو سال فرصت داده شد و بلافاصله بعد از آن در سال هاي ۸۰-۸۱ با خشكسالي كه پيش آمد اگر اين كار صورت نمي گرفت قطعا نسل اين ماهي در لار از بين مي رفت و ۲ سال ممنوعيت پشتوانه دو سال خشكسالي گرديد و با وجود خشكسالي امروز جمعيت خوبي از اين گونه داريم.
مسئله ديگر، مسئله ممنوعيت بيتوته شبانه است. فرصت دادن به حيات گونه هاي گياهي و جانوري و گونه هاي شب فعال، يكي از اصولي است كه بايد به آن توجه شود. به خصوص اين كه ما براساس يك فرهنگ قديمي بيشتر تمايل داريم چادرمان را در كنار منابع آبي و رودخانه ها برپا كنيم و معمولا زباله هايمان را نيز به داخل آب پرت مي كنيم و... همچنين ما هيچگونه سرويس دهي و امكاناتي به لحاظ بهداشتي در منطقه نداريم و در طرح جامع تمام اينها پيش بيني شده است و نيز اتراق ها بايد در پارك ملي فقط به زون توسعه، محدود شده و نظارت كامل صورت گيرد.
ما در حال حاضر فقط ۹۰۰ صياد متقاضي داريم و به اين تعداد محدود نخواهد شد و تعداد بازديدكنندگان آزاد متقاضي اتراق شبانه خيلي بالاتر از صيادان است و با تجمع افراد عادي در كنار رودخانه ها علاوه بر ايجاد آلودگي و تخريب منطقه، ديگر جايي براي صيادان باقي نخواهد ماند.
* با مشكل زباله توليد شده توسط بازديدكنندگان و صيادان چه مي كنيد؟
امسال با همكاري كانون تخصصي حيات وحش به هر كسي كه وارد پارك مي شود كيسه زباله مي دهيم و در موقع خروج، افراد زباله هايشان را به خارج از پارك مي آورند و حتي مشاهده شده بعضي از صيادان و بازديدكنندگان زباله هاي ديگران را هم جمع مي كنند و هفته اي دو وانت زباله از منطقه خارج مي شود.
خود ما هم در طول اين مدت ۴ بار از سرچشمه «دوبرار» تا درياچه را پاكسازي كرده ايم . حتي به تمام زنبوردارهايي و در منطقه حضور داشته اند تأكيد كرده ايم كه كارگرهايشان را تشويق كرده ايم، حتي در مواردي به آنها مزد داده ايم تا زباله هاي حول و حوش خودشان را جمع كنند و تحويل ما بدهند. من به جرأت مي گويم كه در زمينه حفظ منطقه از آلودگي زباله، تميزترين منطقه را داريم و اگر داخل منطقه برويد با كمترين مواد زايد مواجه مي شويد.
* بعضي ها فكر مي كنند كه با پارك ملي شدن يك منطقه، ديگر ورود به آن ممنوع مي شود. چه توضيحي براي اين افراد داريد؟
همانگونه كه بارها گفته ام، هيچ وقت در پارك هاي ملي و كلا مناطق چهارگانه بسته نيست و هيچ وقت هم باز نيست. بسته نيست براي مراكز علمي -تحقيقاتي، دانشجويان، دانش آموزان و اقشاري كه به صورت سازماني مي خواهند از منطقه بازديد كنند- البته با مجوز- و بسته است براي كساني كه با طبيعت نامهرباني مي كنند. در حال حاضر افراد با كسب مجوز در ورودي با پرداخت مبلغي به عنوان وروديه وارد پارك مي شوند.