اشاره: بيوتكنولوژي و مهندسي ژنتيك دانش جديدي است كه نخستين دستاوردهاي آن در هاله اي از بيم و اميد ارزيابي مي شود. در طول تاريخ بسياري از پديده هاي علمي در مرحله آغازين با ترديد و مقاومت شديد روبه رو بوده اند صدها نمونه از وقايع تلخ و شيريني كه بر اين اساس رقم خورده، قابل شمارش است، اما كمتر دانشي به اندازه مهندسي ژنتيك با ساختار اصلي و قانونمند سامانه هستي درگير شده است. در اين مرحله بشر بر آن است كه با بهره گيري از دانش خود همچنان بر كاستي ها غلبه كند اما بسياري از اين كاستي ها در قوانين پيچيده و شگفت انگيز جهان هستي طبق قانون انتخاب طبيعي پذيرفته شده اند. بنابراين ورود به حوزه حساس و قوانين بسيار ظريف و اثرگذار طبيعت، با واكنش هاي آميخته به بيم و اميد همراه است. مقاله حاضر در دفاع از دستاوردهاي بيوتكنولوژي و مهندسي ژنتيك نگاشته شده است.
صفحه محيط زيست همشهري آماده دريافت نقدهاي احتمالي بر اين مقاله مي باشد، زيرا بر اين باوريم كه علوم جديد در روند بررسي آزادانه و نقد صريح و زدودن زمينه هاي ابهام به سوي پيشرفت راه مي گشايند.
اختصاص قريب به ۶۰ ميليون هكتار از اراضي زراعي جهان به كشت گياهان تراريخته (حاصل از مهندسي ژنتيك) در سال ۲۰۰۲ كه توليد، مصرف و رهاسازي ميلياردها تن موجودات زنده دست ورزي شده را به دنبال داشته است براي آگاهان و تحليلگران ترديدي را بر جاي نمي گذارد كه اين فناوري همچنان راه خود را براي سيطره بر جهان كشاورزي ادامه خواهد داد. اگرچه پيشرفت هاي ناشي از مهندسي ژنتيك و بيوتكنولوژي تحسين برانگيز و غيرقابل انكار است، اما صداي منتقدين و احتياط پيشگان را نيز بايد شنيد. اين مقاله در تلاش است تا ضمن معرفي اجمالي دستاوردهاي مهندسي ژنتيك در كشاورزي و فوايد آن، ديدگاه هاي مخالفين اين فناوري را نيز بيان كرده و ضمن تجزيه و تحليل آنها به معرفي گروه هاي مخالف و انگيزه هاي مخالفت آنها، نگراني ها و ملاحظات اظهار شده توسط معتقدين و منتقدين مهندسي ژنتيك بپردازد. به طور كلي مهندسي ژنتيك داراي دو دسته مخالف است، «مخالفين مطلع و منطقي» و «مخالفين ناآگاه و...». نگراني هاي ابراز شده نيز از اين دو دسته خارج نيستند. نگراني هاي ابراز شده توسط گروه هاي مخالف منطقي را مي توان در ملاحظات زيست محيطي، ملاحظات مربوط به سلامتي انسان، دام و كشاورزي و ملاحظات اقتصادي و عمومي خلاصه نمود.
دهه اخير شاهد تحولاتي اعجاب آور و تحسين برانگيز در زمينه توليد فرآورده هاي حاصل از مهندسي ژنتيك و تكنولوژي زيستي بوده است. چنانكه پيش بيني مي شد، در آغاز هزاره سوم ميلادي نيز بر سرعت تحولات در اين زمينه افزوده شده است. تحولاتي كه به همراه فناوري ارتباطات سرنوشت اقتصادي و حتي اجتماعي و بعضاً سياسي برخي از مناطق جهان را تحت تأثير قرار خواهد داد. مهندسي ژنتيك و دست ورزي گياهان زراعي و توليد گياهان با مقاومت مطلق در مقابل آفات و امراض نباتي و بي نياز از كاربرد سموم خطرناك تحولي را در كشاورزي ايجاد كرده است كه تنها با «انقلاب سبز» قابل مقايسه است. در عرض كمتر از ۷ سال سطح زير كشت گياهان تراريخته(Transgenic) ۳۵ برابر افزايش يافته و سطحي بالغ بر ۷/۵۸ ميليون هكتار از اراضي جهان را به خود اختصاص داد.
اين مساحت برابر ۵/۲ برابر مساحت انگلستان يا ۵ درصد كل مساحت چين را تشكيل مي دهد. امروزه ۶ ميليون نفر از كشاورزان در ۱۶ كشور مختلف به كشت و كار گياهان تراريخته مشغول هستند و تبادل جهاني اين گياهان از مرز ۵ ميليارد دلار در سال ۱۹۹۹ گذشته است (حسيني و قره ياضي، ۱۳۷۸)... در پزشكي نيز توليد فرآورده هاي حاصل از بيوتكنولوژي مانند انسولين با منشاي انساني، كيتهاي تشخيصي و ژن درماني اميدهاي تازه اي را ايجاد كرده است. همسانه سازي (كلون كردن) گوسفند مشهور به دالي، تعيين ترتيب دي اي آي ژنوم كامل برنج، ايجاد دو واريته گندم مقاوم به شوري در آمريكا، توليد پلاستيك زيست تخريب پذير و استفاده از پالاينده هاي ميكروبي براي حفاظت از محيط زيست تعدادي از دستاوردهاي بيوتكنولوژي مدرن هستند.
مهندسي ژنتيك و بيوتكنولوژي از ابتدا مخالفت هايي را به ويژه در اروپا برانگيخت. اين مخالفت ها با توسعه روزافزون سطح زير كشت گياهان تراريخته و تبادل يكسويه آنها (از آمريكا و كانادا به ساير كشورها) ابعاد وسيع تري پيدا كرد. اما عليرغم اين كشورهاي در حال توسعه نيز از كشت و كار اين قبيل گياهان عقب نمانده اند و در حال حاضر بيش از ۲۷ درصد از اراضي زير كشت گياهان تراريخته در ۹ كشور در حال توسعه قرار دارد. هندوستان به عنوان بزرگترين توليد كننده پنبه دنيا براي اولين مرتبه در سال۲۰۰۲ پنبه مقاوم به آفت حاوي ژن بي تي را به صورت تجاري در اختيار كشاورزان قرار داد. در سال جاري هندوراس و كلمبيا براي اولين بار به جمع توليد كنندگان محصولات تراريخته (GMO) پيوستند. اگرچه گياهان تراريخته در ۱۶ كشور جهان كشت مي شود ولي هنوز هم بيش از ۹۹ درصد محصولات تراريخته در انحصار ۴ كشور آمريكا (۶۶ درصد)، آرژانتين، (۲۳ درصد)، كانادا (۶ درصد)، چين (۴ درصد) قرار دارد. بيش از نيمي از سوياي جهان و ۱۲ درصد از كلزاي جهان تراريخته است. بيش از نيمي از سطح زير كشت پنبه در چين به پنبه تراريخته مقاوم به كرم قوزه اختصاص دارد. با همه رشدي كه كشت و كار گياهان تراريخته داشته است، تنوع آنها بسيار محدود بوده و بيش از۹۹ درصد آن را سويا، ذرت، پنبه و كلزا تشكيل مي دهد. بيشتر اين قبيل گياهان تراريخته داراي ژن هاي كنترل كننده مقاومت به آفات و علف كش ها هستند. اما به راستي با اين اقبال زارعين و كشورهاي مختلف از اين فناوري انگيزه مخالفت چيست؟ انگيزه مخالفين از گروه هاي مختلف متفاوت است و مورد بحث قرار مي گيرد.
|
|
فوايد مهندسي ژنتيك گياهان زراعي
مهندسي ژنتيك امكان ايجاد واريته ها و گياهاني را فراهم مي كند كه داراي صفاتي هستند كه دسترسي به آنها از روش هاي معمول غيرممكن است. براي مثال با دست ورزي ژنتيك برنج طارم مولايي كه نه تنها به كرم ساقه خوار برنج بلكه به كليه آفات پروانه اي و برخي بيماري هاي قارچي مانند شيت بلايت مقاوم شده است.
صفت مقاومت مطلق به كرم ساقه خوار و بيماري شيت بلايت در هيچ يك از ۱۲۰۰۰۰ نمونه برنج نگهداري شده در مؤسسه بين المللي تحقيقات برنج مشاهده نشده است. با توجه به عدم دسترسي به ارقام مقاوم نمي توان از روشهاي سنتي اصلاح نباتات براي ايجاد چنين صفات مهمي استفاده كرد. منافع اقتصادي و زيست محيطي اين قبيل واريته هاي زراعي بي نياز از توضيح است. كاهش مصرف سموم، كاهش هزينه هاي توليد، افزايش عملكرد، محيط زيست سالمتر براي انسان، دام و آبزيان و به ويژه انطباق كامل اين فناوري با روشهاي مبارزه تلفيقي از معدود مزاياي كاربرد گياهان تراريخته مقاوم به آفات و بيماري است.
در يك جمعبندي كلي اين گونه نتيجه گيري شده است كه بهره گيري از روش هاي مهندسي ژنتيك منجر به توليد محصولات مقاوم در برابر آفات باارزش غذايي بالاتر مي شود، انعطاف بيشتري در عمليات زراعي به وجود مي آورد و به دليل كاهش مصرف سموم دفع آفات نباتي براي محيط زيست جهان مفيد خواهد بود.
سلامت انسان و دام
به طور كلي سؤالاتي كه در اين زمينه وجود دارند به شرح زير هستند: آيا گياهان تراريخته و يا محصولات توليد شده از طريق مهندسي ژنتيك از نظر خوراكي «سالم» محسوب مي شوند؟ و آيا به دليل دستكاري هاي ژنتيكي نوعي سميت با تغيير كيفيت در آنها ايجاد نمي شود كه موجب ناراحتي و مسموميت در انسان و يا دام بشود؟ آيا پروتئين يا مواد جديدي كه در اثر دستكاري هاي ژنتيك در گياهان تراريخته به وجود مي آيند موجب ايجاد حساسيت (آلرژي) در برخي افراد نمي شوند؟ آيا ژن هاي ايجاد كننده مقاومت نسبت به
آنتي بيوتيكها كه در مسير توليد گياهان تراريخته به كار گرفته شده اند و اكنون همراه با ژن(هاي) مطلوب در گياهان تراريخته باقي مانده اند موجب توسعه و گسترش اين گونه مقاومتها به عوامل بيماري زا مانند ميكروب هاي بيماري زاي انساني و غيره نمي گردند و آيا در آن صورت بشر امكان استفاده از داروهاي آنتي بيوتيك عليه اين عوامل بيماري زايي را از دست نخواهد داد؟
ادامه دارد