شنبه ۱۲ مهر ۱۳۸۲
سال يازدهم - شماره ۳۱۸۵
دانشجو-۷
Front Page

نظام اداري دانشگاه ها، نيازمند تحول
* در نظام آموزشي ما، متأسفانه سيستم به سوي شيوه آمرانه گرايش دارد، ...، هنوز بسياري نمي دانند كه ماهيت سازمان آموزشي، نحوه مديريت آن را از ديگر سازمان ها متفاوت كرده است.
* از زمان تأسيس نخستين دانشگاه به شيوه غربي در سال ۱۳۱۳ تاكنون، مديران و رؤساي دانشگاه ها توانسته اند در بسياري از موارد از كرسي رياست دانشگاه براي پرش به عالم سياست استفاده كنند.
* سازمان هاي اعتباري كشور همان نگاه را به دانشگاه ها دارند كه به ساير سازمان ها توجه مي كنند، اين نگاه مبتني بر اصل «سود» است.
000052.jpg
كتايون مصري
تلنبار كاغذ ها بر روي يك ميز كوچك، رايانه اي كه هرازچندگاهي «هنگ» مي كند و از ادامه كار بازمي ماند، مسئول كلافه ثبت نام، اتاق نه چندان بزرگي كه لبالب پر از جمعيت است، زمزمه ها، فرياد ها، خنده هاي كوتاه دانشجويان و انتظار چند ساعته، همه نشان مي دهد كه امروز، زمان ثبت نام است و باز مسئول كلافه و عصبي ثبت نام كه در برابر اعتراض هاي ناپيداي جمع، از كوره درمي رود، اين همان صحنه اي است كه بارها تكرار شده، حتي براي دانشجويي كه سال ها پيش در دانشگاه «زمان ثبت نام» را تجربه كرده است، از زمان ورودم به دانشكده سه ساعتي مي گذرد، بارها كاغذ انتخاب واحد را مرور كرده ام، همه امضاها جور است. مگر اين كه مسئول ثبت نام ايراد تازه اي از آن بگيرد و مرا روانه اتاق يا اتاق هاي ديگري كند.
كمي آن سوتر چند نفر از كارمندان اداره آموزش نشسته اند، يكي جدول حل مي كند و ديگري با تلفن حرف مي زند. آنها مسئول ثبت نام نيستند، پس مي توانند به كار خود ادامه دهند. يك دانشجوي جديد الورود از آنها كمك مي خواهد، او را به مسئول ثبت نام حواله مي دهند، آنها فقط زمان اجراي آزمون، مسئول هستند، پس مي توانند به ثبت نام بي اعتنا باشند، حتي وقتي كه همكارشان از شدت كلافگي سرخ شده باشد.
دانشجويي از راه مي رسد، در حالي كه نتوانسته استاد راهنما را پيدا كند و از او امضا بگيرد، سراسيمه به داخل اتاق آموزش وارد مي شود. «ببخشيد آقاي دكتر... تشريف نداشتند» يكي از كارمندان زيرچشمي نگاهي به او مي اندازد كه: «تا فرم را امضا نكرده اي براي ثبت واحدهايت به اينجا نيا...»
نفس راحتي مي كشم، حاضرم سه ساعت ديگر در صف انتخاب واحد منتظر بمانم ولي در به در دنبال استاد راهنما نباشم!
واحد اداري در دانشكده ها، دانشگاه ها و مراكز تحقيقاتي و آموزش عالي از بخش هايي هستند كه معمولاً عملكردشان نه تنها در پس بخش آموزش پنهان مي ماند، بلكه بازتاب مستقيم شيوه مديريتي رياست دانشگاه و ساختار تشكيلاتي سازمان آموزشي است. اين واحدها كه غالباً از امور اداري مالي، اداري آموزشي، دبيرخانه، حسابداري، تحصيلات تكميلي، برنامه ريزي درسي و... تشكيل شده اند، چنانچه به خوبي عمل نكنند، حتي اگر آن مركز از وجود بهترين استادان و مدرسان بهره مند باشد، باز هم منجر به ناهماهنگي و كاهش كيفيت آموزشي مي شوند.
اين نظام اداري و مديريتي يك دانشگاه است كه مي تواند با برنامه ريزي آموزشي، مالي و اداري، حضور استاد و دانشجو را در دانشگاه نظم ببخشد و هر عنصر آموزشي و غيرآموزشي را در جاي خود بنشاند، ضعف نظام اداري دانشگاه ها، متأثر از تدابير مستقيم رياست آن است كه مي تواند نارضايتي استاد و دانشجو، بي انگيزگي كاركنان و نبود انسجام امور آموزشي و اداري را تشديد كند.
جناب رئيس چه شكلي است؟!...
«ترم آخر هستم، پس بايد برگه پايان نامه را هم تكميل كنم، بخشي از فرم به امضاي رئيس دانشكده اختصاص دارد. تنم مي لرزد، امضا گرفتن آن هم از رئيس دانشكده، كه يا جلسه دارد يا ميهمان دارد يا در دفتر كارش حاضر نيست و يا... بايد با خانم منشي روبه رو شوم، با احترام وارد اتاق مي شوم، از شدت بي حوصلگي نمي خواهد به صورتم نگاه كند. انگار چرت مي زند. «ببخشيد، آقاي رئيس تشريف دارند؟» تكاني به خود مي دهد و در حالي كه قيافه اش زار مي زند كه بي موقع مزاحم شده ام كاغذ را از دستم مي گيرد و براي امضا به داخل اتاق رئيس مي برد، به ياد لحظه اي افتادم كه براي امضاي نامه اي به اتاق رئيس دانشگاه رفتم، آقاي رئيس، آن روز چند ميهمان سياسي داشت، سرك كشيدم تا شايد رئيس دانشگاه را از نزديك ببينم، اما خانم منشي يا همان رئيس دفتر، سريع در اتاق را بست و چشم غره اي نثارم كرد.
علي اكبر فرهنگي، فوق دكتراي مديريت و استاد دانشگاه تهران در مورد شيوه هاي مديريت سازمان ها و به ويژه مراكز آموزش عالي در كشورهاي مختلف به دو شيوه آمرانه يا اتوكراتيك و مشاركتي اشاره مي كند و مي گويد: «در شيوه آمرانه يك نفر و در شيوه مشاركتي همه افراد سازمان در اداره آن تصميم مي گيرند، در حالي كه شايد هيچ سازماني به طور مطلق آمرانه يا مشاركتي نباشد، بلكه به صورت بينابين عمل مي كند، در نظام آموزشي ما، متأسفانه سيستم به سمت شيوه آمرانه گرايش دارد، يعني فرايند مديريتي نظام آموزش عالي ما به سوي دستوري بودن متمايل است و اين امور ريشه در تاريخ مديريت سازماني كشور دارد، هرچند كه امروز نظام مشاركتي مورد توجه قرار گرفته است، اما هنوز بسياري نمي دانند كه ماهيت سازمان آموزشي، نحوه مديريت آن را از ساير سازمان ها متفاوت كرده است.»
به عقيده وي، اجزاي سازمان آموزشي، منابع و نيروي انساني يا همان استاد و دانشجو است، پس برخلاف كارخانه ها و سازمان هاي توليدي، اجزاي سازمان آموزشي يعني انسان ها، هويت مستقلي دارند. مدير يك سازمان توليدي به راحتي مي تواند جلوي ضايعات را بگيرد و با برنامه ريزي كيفيت توليد را افزايش دهد ولي در دانشگاه ها اين امر به راحتي ميسر نيست. متأسفانه تاكنون مديريت سازمان هاي آموزشي ما اعم از مقاطع ابتدايي تا دانشگاهي شيوه مديريت كارخانه اي يا كشاورزي بوده است.»
اين سخنان در حالي توسط دكتر فرهنگي بيان مي شود كه تاريخ مراكز آموزش عالي ايران گواهي مي دهد، كرسي مديريت دانشگاه ها همواره جايگاه مهره ها و صاحبنظران سياسي بوده. از زمان تأسيس نخستين دانشگاه به شيوه غربي در سال ۱۳۱۳- در زمان پهلوي اول- تاكنون، مديران و رؤساي دانشگاه ها توانسته اند در بسياري موارد از كرسي رياست دانشگاه براي پرش به عالم سياست استفاده كنند.
ورود رؤساي دانشگاه ها به عالم سياست و جناح بندي هاي سياسي يا اظهارنظر درباره رويدادها و جريان هاي مربوط به گروه هاي سياسي، در نظر اول وجهه دانشگاه تحت نظر او را ارتقا مي بخشد، اما دغدغه سياسي رئيس دانشگاه، قطعاً با كم رنگ شدن زمان حضور او در دانشگاه، كاهش ارتباط و تعامل دوسويه با دانشجويان، نظارت بر عملكرد كاركنان، ارتباط با مهره هاي سياسي و شايد هم به «رانت خوارهاي سياسي» منجر شود، كه در نهايت براي فضاي علمي و دانشگاهي مفيد نخواهد بود.
در حال حاضر، آن قدر كه رؤساي دانشگاه ها حاضرند از تريبون رسانه هاي تصويري يا نشريات پرتيراژ با جامعه ارتباط برقرار كنند، با دانشجويان مجموعه آموزشي تحت نظارت خود كمتر حاضر به تعامل دوسويه هستند و بسياري از دانشجويان طي تحصيل چند ساله خود حتي يك بار هم موفق به صحبت مستقيم با رئيس دانشگاه خود نمي شوند. چنين روش مديريتي به رغم مشاركت سياسي رؤساي دانشگاه و دانشكده، آمرانه و استبدادي است تا مشاركتي!
محمد سلطاني فر، استاد دانشگاه سرمنشأ هرگونه تحول در نظام اداري دانشگاه ها را وابسته به عملكرد مدير يا رئيس دانشگاه مي داند به ويژه در سازمان هاي جهان سوم كه هنوز رئيس است كه حرف اول را مي زند.
آموزش عالي بدون آموزش
«وارد بخش اداري دانشكده كه مي شوي، پر است از دختران و پسران جواني كه بيكار نشسته اند و زير گوش هم پچ پچ مي كنند، نهايت كار مفيد آنها تايپ يك نامه، شماره كردن يك بخشنامه، جوابگويي تلفن، نصب دستور العمل روي برد دانشكده، زدن يك مهر يا منگنه روي كاغذ ها و... است اين در حالي است كه در بخش پژوهشي و رايانه دانشكده پشه پر نمي زند. غير از چند استاد و دانشجوي باسابقه كه دائم سر در كتاب و كامپيوتر فرو برده اند. اينجا از پچ پچ و خنده هاي زيرگوشي خبري نيست، اما در كتابخانه كه هميشه پر از دانشجوست، خانم و آقاي كتابدار فقط شماره مي دهند و اگر نام كتابي را بپرسي، انگار كه اصلاً نشنيده اند، خيره نگاهت مي كنند. «در فلان بخش بگرد حتماً پيدا مي كني!» و تو بايد از آنها نهايت قدرداني را ابراز كني!»
در نظام اداري آموزش عالي كشور غير از چند دانشگاه معتبر، هنوز معيار و ملاك محكمي براي گزينش، به كارگيري و توزيع نيروي انساني وجود ندارد. بعضي از مراكز با انبوه نيروي كاري و برخي با خلأ آن روبه رو هستند، همان طور كه سيد محمد رضا خليلي، رئيس دانشكده مكانيك دانشگاه صنعتي خواجه نصير الدين طوسي مي گويد: «در بسياري از دانشگاه ها وقتي كه نيروهاي مجرب و با سابقه به سن بازنشستگي مي رسند، دانشگاه بايد به ازاي افرادي كه هر سال بازنشسته مي شوند، اجازه استخدام كارمندان جديد را كسب كند، در حالي كه اگر ۳۰ نفر بازنشسته شوند، طبق قانون محدوديت استخدام در دولت، ما تنها مجوز استخدام ۱۰ نفر را كسب مي كنيم و اين سازمان آموزشي را با خلأ نيروهاي باتجربه اداري روبه رو مي كند.»
اين در حالي است كه در بخشي از دانشگاه هاي كشور- به ويژه دانشگاه آزاد - غالباً از افرادي در بخش هاي اداري- مالي استفاده مي شود كه صاحب تخصص  هايي غير از نوع حرفه خود هستند، اين امر دانشگاه را با انبوهي از نيروهاي جوان و پرانرژي ولي بي انگيزه در سازمان آموزشي روبه رو مي كند كه غالباً دانشجويان از برخورد سرد و بي اعتناي آنها نسبت به امور دانشجويان ابراز نارضايتي مي كنند. در دانشكده ها بيشترين تنش، ميان اين كاركنان و دانشجويان ديده مي شود، چرا كه اين كارمندان هنوز براي كار در امور آموزش، اداري يا مالي و برخورد مناسب با ارباب رجوع آموزش لازم را نديده اند.
دكتر سلطاني فر نبود آموزش و تخصص در سازمان هاي علمي- دانشگاهي كشور را به كهنگي سرفصل هاي درسي كلاس هاي دانشگاه ها با ۳۰ سال قدمت نسبت مي دهد و مي گويد: «در تدوين سيلابس هاي درسي توسط نظام اداري و آموزشي هيچ نوآوري جديدي را نمي بينيم. هنوز استادان تحت اجبار قرار نگرفته اند تا اطلاعات درسي را به روز كنند، اينترنت در امر آموزش و پژوهش دانشگاه هاي ما امري ناآشناست.»
بي حرمتي: ديروز در مدرسه، امروز در دانشگاه
«فضاي داخل اتاق ثبت نام آن قدر دم كرده كه همه را خسته تر و بي حوصله تر مي كند، به خصوص مسئول ثبت نام را، زمان ناهار نزديك است، همه اميدوارند كه تا قبل از ناهار، از مخمصه انتخاب واحد درسي و اين صف طولاني نجات پيدا كنند، اما مسئول ثبت نام يكدفعه دست از كار مي كشد و اعلام مي كند: «وقت ناهار است، همه برويد بيرون» برخي اعتراض مي كنند، گروهي غرولند كنان بيرون مي آيند، بعضي ها هم كه ابتداي صف هستند اصرار دارند تا كارشان پيش از ناهار راه بيفتد، كه مسئول ثبت نام فرياد مي زند: «گفتم بيرون!... چرا ايستاديد من را نگاه مي كنيد،  مگر آدم نديد، به تركي بگم يا فارسي،  بيرون!» فريادهاي مسئول ثبت نام خاطره ناظم دبيرستان را زنده كرد، همان فريادها، همان بي احترامي ها ؛ آن موقع دانش آموز بوديم و امروز دانشجوي كارشناسي ارشد!!»
يكي از مواردي كه معمولاً  از ديد طراحان و برنامه ريزان نظام اداري دانشگاه ها پنهان مي ماند يا شايد هيچ وقت مورد توجه قرار نگرفته است، نظارت بر حسن رفتار كاركنان بخش آموزش و اداري دانشگاه ها با دانشجويان است. اين امر كه غالباً از سوي دانشجويان جديدالورود سخت تر پذيرفته مي شود و آنها را به واكنش متقابل وامي دارد، از نبود آگاهي مسئولان نظام اداري دانشگاه ها نشأت مي گيرد، چرا كه در بسياري موارد برخورد كاركنان دانشگاه ها با دانشجويان در حد رفتار يك فروشنده، صندوقدار، كارمند، اداره خدماتي و ... آن هم از نوع بي حوصله و عصباني با دانشجويان است. البته در بسياري موارد كاركنان دانشگاه ها، دانشجويان را به بي حرمتي خود متهم مي كنند، بويژه در دانشگاه آزاد كه مي گويند: «دانشجو چون براي ادامه تحصيل متقبل هزينه هاي هنگفت مي شود، صبر و طاقت  كمتري دارد و در برخورد با ما در موضع «طلبكار» ظاهر مي شود.» اما دانشجويان هم مدعي اند: منشي رئيس دانشكده، مسئول ثبت نام و كارمند بخش آموزش حوصله حرف زدن با آنها و پاسخ دادن به سؤالات آنان را ندارد، در حالي كه حقوق ماهانه اش از پول خانواده آنها تأمين مي شود.»
انتقاد تشريفاتي يا ژست دموكراسي !
«كي جرأت داره پيشنهاد و انتقادي را در صندوق رياست دانشگاه بيندازد. مي گويند خط بچه ها را شناسايي مي كنند و كساني كه انتقاد كنند به كميته انضباطي معرفي مي شوند. بعضي وقت ها هم حراست  نامه  بچه ها را مي خواند و پيگيري مي كند. مي گويند يك دفعه صندوق را باز كردند، فقط در برگه ها فحش نوشته بودند و ...»
تمام اين واگويه ها در يك نظام اداري سالم مي تواند مستقيماً  با رئيس دانشگاه يا مدير حراست و ... مطرح شود، حال آنكه نجواي زير گوشي، فقط به گسترش شايعه در يك نظام اداري بيمار ياري مي رساند.دكتر سلطاني فر را در دانشگاه آزاد بسياري از دانشجويان بهتر مي شناسند، او عقيده دارد كه دانشگاه دولتي مسئول نابساماني هاي اداري است كه خود نيز بايد پاسخگو باشد. اگر به دانشگاه خصوصي هم اجازه فعاليت آزادانه بدهند، رفع انحصار و فعاليت هاي مونوپوليزه در دانشگاه هاي دولتي مي تواند مشكلات آموزشي دانشگاه ها را نيز- كه جدا از نظام اداري نيست- حل كند.
وي از اينكه بسياري از نظام هاي اداري سازمان ها به طور ضمني يا علني جذب و استخدام فارغ التحصيلان دانشگاه آزاد را ممنوع مي كنند، انتقاد مي كند و مي گويد: متأسفانه نظام اداري دانشگاه هاي آزاد و دولتي همساز و همخون هم نيستند، در نظام اداري دانشگاه هاي دولتي نوعي انحصار وجود دارد كه نيازمند بوروكراتيزه شدن است و هنوز دانشجو مرعوب استاد تلقي مي شود ولي در دانشگاه آزاد دانشجو به لحاظ پولي كه پرداخت مي كند در بعضي موارد قوانيني را زير پا مي گذارد و خود را صاحب اختيار مي داند كه ادامه اين روند، ساختار دانشگاه آزاد را دچار بحران مي كند.»
جاي خالي مهر ه ها...
زماني كه صحبت از تغيير و اصلاح نظام آموزش عالي و وزارت علوم، تحقيقات و فناوري در برنامه سوم توسعه كشور شد، بدنه نظام اداري دانشگاه ها و مراكز آموزش عالي بيش از ساير نقاط وزارتخانه اميدوار به تغيير و تحول شد، در حالي كه اين تغيير و اصلاح ساختاري، تنها با تغيير نام وزارتخانه متوقف ماند و چارت تشكيلاتي و نظام ساختاري دانشگاه ها به حالت سنتي خود باقي ماندند.
دكتر خليلي درباره نبود تحول اداري در دانشكده ها مي گويد: «تا اين تحول ايجاد نشود ما در توسعه دانشگاه ها با موانع تشكيلاتي روبه رو هستيم، در بعضي دانشكده ها ما معاون دانشجويي نداريم، يا جايي براي معاونت اداري پيش بيني نشده است. از همه مهمتر با وجود تأكيد بر جايگاه پژوهش و تحقيقات، در چارت تشكيلاتي فضايي براي معاونت پژوهش دانشكده ها به طور عيني و ملموس موجود نيست، نبود اين معاونت منجر مي شود كه وظايف مربوط به آنها توسط افرادي انجام شود كه معمولاً  تخصص لازم را در اين زمينه ندارند و اين ضعف نظام اداري دانشكده هاست.»
آنچه تاكنون نظام اداري دانشگاه ها را با سكوت در برابر تحولات روبه رو كرده، به علاوه نبود فرهنگ پذيرش تغييرات و اصلاحات در بدنه اين نظام، كمبود بودجه و اعتبارات مالي است كه سد راه هر تحول و تغييري محسوب مي شود. بودجه و اعتبارات دانشگاه ها توسط وزارت علوم و بودجه دانشكده ها توسط دانشگاه ها تعيين مي شود كه معمولاً  معيارهايي مانند شمار دانشجويان و اعضاي هيأت علمي، ساختار تشكيلاتي، دوره هاي مختلف آموزشي، مساحت و امكانات موجود در دانشكده ها و... در تعيين ميزان اين اعتبار مؤثر است.
اما دكتر خليلي به نكته تازه اي اشاره مي كند: «بخشي از بودجه دانشكده ها و دانشگاه ها به امور غيرآموزشي مانند محيط زيست، تشكل هاي زنان و... اختصاص دارد كه في نفسه مفيد است اما بار مالي به دانشكده ها تحميل مي كند. متأسفانه در دانشكده هاي ما، تفكر مالي و اعتباري حاكم نيست و وزارت امور اقتصاد و دارايي و سازمانهاي اعتباري كشور به مجموعه دانشگاه هاي كشور همان نگاهي را دارند كه به ساير سازمان ها توجه مي كنند. اين نگاه مبتني بر اصل «سود» است، در حالي كه رؤساي دانشگاه ها در استفاده از اعتبارات و بودجه هاي دانشگاه بايد صاحب اختيار باشند و بودجه را بنا بر مصلحت دانشكده ها صرف كنند. ما هنوز به مرحله اي نرسيده ايم كه بتوانيم اين نگاه را نسبت به نظام اداري دانشگاه و دانشكده ها اصلاح كنيم و تا اين تفكر قديمي بهبود نيابد، مشكلات نظام اداري ادامه خواهد داشت.»
انتخاب رئيس با شما...
طي سال هاي اخير، مهمترين قدمي كه همزمان با تغيير نام وزارت علوم، تحقيقات و فناوري براي اصلاح ساختار اين وزارتخانه برداشته شد، گزينش و انتخاب رؤساي دانشگاه ها و دانشكده ها از سوي استادان و اعضاي هيأت علمي دانشگاه ها بود. اين تصميم ساختاري شايد تنها يك بند از كل مواد اصلاحات ساختار وزارت علوم را در بر بگيرد، اما هدف عمده آن دموكراتيزه كردن چهره هاي دانشگاهي و مشروعيت بخشيدن به اقتدار رؤساي دانشگاه هاست. اگر چه برنامه اصلاحات ساختار وزارت علوم تاكنون آنقدر با مانع روبه رو شده كه منجر به استعفاي مصطفي معين- وزير سابق- شده است و هم اينك با وجود آغاز سال تحصيلي، جاي خالي وزير و واگذاري اين سمت به سرپرست وزارتخانه، ساختار اداري نظام آموزش عالي كشور را بيش از گذشته با تزلزل روبه رو كرده است. اما به نظر مي رسد، اجراي «طرح انتخاب رئيس با اعضاي هيأت علمي» مي تواند قدمي براي مديريت مشاركتي در دانشگاه ها تلقي شود. به گونه اي كه اعضاي هيأت علمي و سلسله مراتب مدرسان و استادان دانشكده از حالت مهره هاي ابزاري خارج شده و شانس خود را براي تصدي كرسي رياست دانشگاه يا دانشكده امتحان كنند.
دكتر فرهنگي- استاد دانشكده مديريت مديريت دانشگاه تهران- در مورد اجراي اين طرح به تجربه دانشگاه هاي كشورهاي پيشرفته مي پردازد و مي گويد: «آكادميك فري دم Academic Freedom» مشخصه اي در دانشگاه هاي پيشرفته دنياست كه قابليت آن بارها به اثبات رسيده است. اين «آزادي  دانشگاهي» با چند ويژگي عمده همراه است: اول آزادي بيان يعني اينكه در محيط دانشگاه هر كسي مي تواند عقايد خود را مطرح كند و بنويسد هر چند كه با پارامترهاي سياسي منافات داشته باشد. دومين ويژگي اين است كه هيچ قدرتي خارج از آكادمي يا دانشگاه، اعضا را تحت پوشش قرار نمي دهد و تمامي عزل و نصب ها، كنترل و نظارت ها بر عهده مديريت دانشگاه است. و بالاخره سومين ويژگي استخدام مادام العمر دانشگاهيان در فضاي آكادميك است كه در كشوري مثل ايالات متحده آمريكا، استخدام مادالعمر در هيچ سازماني جز دانشگاه وجود ندارد.»
به گفته دكتر فرهنگي، چنانچه طرح انتخاب رؤسا توسط اعضاي هيأت علمي اجرا شود، نظام اداري دانشگاه هاي ما به سوي آكادميك فري دم پيش خواهد رفت، به شرط اينكه دو ويژگي ديگر اين اصل نيز رعايت شود. با اين وجود برخي كارشناسان آموزش عالي معتقدند كه انتخاب رؤسا توسط اعضاي هيأت علمي شايد در پاره اي موارد منجر به رقابت و زد و بندهاي درون گروهي ميان استادان، كاركنان و ساير اعضاي دانشگاه ها شود، كه بايد اجراي اين طرح ابتدا به صورت آزمايشي و سپس به طور فراگير و سراسري به مرحله اجرا در آيد. و بالاخره سكانس آخر برخورد هر دانشجو با نظام اداري فعلي نشان مي دهد كه «اگر تا ديروز دنبال منابع فارسي و لاتين پايان نامه ام بودم و براي دريافت مجوز ورود به كتابخانه ها و دانشگاه هاي مختلف روزها منتظر مي ماندم تا رئيس آموزش نامه اي را امضا كند تا مجوز ورود بگيرم، امروز ناچارم ماه ها براي تسويه حساب فارغ التحصيلي به هر دري بزنم و از اين اتاق به آن اتاق امضاء جمع كنم. يك نفر پشت ميز كارش نيست،  ديگري براي ناهار رفته بيرون، يك مسئول از اداره خارج شده و تا بعدازظهر برنمي گردد، آن يكي وارد اتاق رئيس شده و جلسه دارد، يك كارمند هم دائم با تلفن حرف مي زند، همين امر جريان تسويه حسابم را هفته ها به تعويق مي اندازد، دست آخر، امضاي رياست دانشگاه بر مدرك فارغ التحصيلي، كه باز هم خانم منشي بي حوصله اقدام مي كند، سرك مي كشم تا براي آخرين بار، شايد چهره رئيس دانشگاه را از نزديك ببينم، خانم منشي در را مي  بندد و با چشم غره اي، مدرك فارغ التحصيلي را به دستم مي سپارد. لبخند رضايت بخشي مي  زنم، چهره آقاي رئيس درست مانند تصويرش در روزنامه هاست!...

معرفي انجمن هاي علمي ايران - ۱
انجمن انفورماتيك ايران
اكرم قديمي
اگر نهاد علم را شامل مجموعه افراد (دانشمندان، پژوهشگران، نويسندگان و...)، سازمانها و تشكل ها (دانشگاهها، انجمن هاي علمي، مراكز تحقيقاتي) و تجمعات (كنفرانسها، سمينارها، كارگاهها و...)،  امكانات و منابع (مراكز اسناد و كتابخانه ها، كتب و...) و هنجارها و روابط و قواعد حاكم بدانيم، در مي يابيم كه يكي از عناصر اصلي و زيربنايي در اين نظام نهادي و سازماني، مفهوم «اجتماع علمي» و وجود روابط و تعامل هاي فكر و تخصصي ميان اعضاي اين اجتماع و بين اجتماعات علمي در سطح دنياست.
وجود اجتماع علمي و همكاري هاي رشته اي و ميان رشته اي، علاوه بر آشنايي با تحولات و دستاوردهاي جديد، و تدوين معيارهاي ارزيابي قوت و ضعف كار علمي، امكان نظارت بر اعمال و اجراي هنجارها و ضوابط و جلوگيري از انحرافات و انباشت و پيشرفت در محيط علم و پژوهش را فراهم مي كند.
تحقيقا يكي از ويژگي هاي مهم اجتماع علمي فراهم شدن امكان ايجاد ارتباط بين دست اندركاران علم و پژوهش است كه مي تواند روند توليد و ترويج علم را سرعت بخشد.
سابقه و پيشينه تشكيل انجمن هاي علمي در ايران با تشكيل «جمعيت فيزيك و شيمي ايران» در سال ۱۳۱۰ هجري شمسي و اجتماع تعداد كمي از فيزيكدانان كشور در آزمايشگاه فيزيك دانشكده علوم دانشسراي عالي رقم خورد و بدين ترتيب دوره اول فعاليت انجمن هاي علمي ايران آغاز گرديد. دومين دوره فعاليت انجمن هاي علمي با شكل گيري انجمن هاي جديد و بيشتري همراه بود. به گونه اي كه تا سال ۱۳۵۷، تعداد ۷۸ انجمن علمي در گروههاي علوم پزشكي، علوم پايه، كشاورزي، فني و مهندسي و علوم انساني فعاليت خود را آغاز كردند و از سال ۱۳۷۰ تاكنون، تعداد ۱۱۱ انجمن علمي (غيرپزشكي) در شاخه هاي علوم پايه، فني و مهندسي، علوم انساني و كشاورزي مجوز فعاليت دريافت كردند.
نظر به اهميت انجمن هاي علمي در آغاز هزاره سوم، به عنوان حلقه مفقوده «جامعه مدني» از اين پس در قالب فصلي جداگانه به معرفي انجمن هاي مزبور خواهيم پرداخت. اميد كه روزي شاهد پويايي هر چه بيشتر اين ركن مهم از نهاد علم در كشورمان باشيم.
انجمن انفورماتيك ايران
* هدف: ترويج كاربردهاي صحيح انفورماتيك از طريق تدوين و پيشنهاد استانداردهاي علمي، فني و حرفه اي، بررسي تأثير تكنولوژي كامپيوتر بر روي وضع اجتماعي و محيط زيست، آشنا كردن افراد جامعه با محاسن و خطرات استفاده از كامپيوتر و كمك در وضع قوانين حمايتي و حفاظتي مربوط به انفورماتيك و كاربردهاي آن، بالا بردن سطح دانش در انفورماتيك از طريق كمك به بهبود كيفيت آموزش، توسعه و تشويق فعاليتهاي پژوهشي، كوشش در جهت همكاري متقابل با مراكز علمي، صنعتي و اجرايي و ايجاد ارتباط بين متخصصان اين رشته به منظور همكاري و تبادل افكار.
* وظايف: تهيه و انتشار مجلات و كتب علمي مربوط به انفورماتيك
- همكاري در برگزاري و يا برگزاري سخنرانيها، همايشهاي علمي، آموزشي، تخصصي و پژوهشي.
- همكاري با مراكز آموزشي در طرح ريزي و ارزيابي برنامه هاي آموزشي انفورماتيك.
- همكاري با سازمانهاي مسئول در برگزاري، ارزيابي و طبقه بندي تخصصها و مشاغل انفورماتيك.
- همكاري با سازمانهاي مسئول حمايت، ارزيابي و تشويق فعاليتهاي پژوهشي.
- تشويق مبادلات علمي، فني و نيروي انساني، كمك به وضع استانداردهاي لازم براي توسعه همكاري بين مراكز علمي، صنعتي و اجرايي.
* تاريخ اخذ مجوز از وزارت علوم، تحقيقات و فناوري ۲۵/۸/۵۸
* تعداد اعضا: ۱۴۵ نفر عضو پيوسته، ۴۶ نفر عضو وابسته، ۸ نفر عضو افتخاري، ۲۴۱ نفر عضو دانشجويي و ۱۷ عضو حقوقي
برنامه هاي جاري:
- برگزاري كنفرانسهاي ماهانه در آخرين چهارشنبه هر ماه در محل آمفي تأتر سازمان خدمات كامپيوتري شهرداري.
- برگزاري سمينار تخصصي شيء گرايي در آخرين چهارشنبه هر ماه در محل آمفي تأتر سازمان خدمات كامپيوتري شهرداري.
- برگزاري سمينار شبكه هاي كامپيوتر در آخرين چهارشنبه هر ماه در محل آمفي تأتر سازمان خدمات كامپيوتري شهرداري.
- برگزاري سمينار تخصصي با شركت متخصصان خارج از كشور در تابستان ۸۲ در محل آمفي تأتر سازمان خدمات كامپيوتري شهرداري.
پست الكترونيكي معاونت دانشجويي دانشگاه شهيد بهشتي راه اندازي شد
پست الكترونيكي دانشگاه شهيد بهشتي براي ارتباط با معاونت دانشجويي اين دانشگاه به نشاني:  sca@sbu.ir  راه اندازي شد.
دكتر روشن ،معاون دانشجويي دانشگاه شهيد بهشتي در اين رابطه گفت:  براي دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي براي برقراري ارتباط سريع با معاونت دانشجويي و فرهنگي اين دانشگاه مي توانند پيام هاي خود را از طريق اين پست الكترونيكي ارسال كنند.
وي گفت: البته روزهاي يكشنبه هر هفته از ساعت ۱۴ تا ۱۷ نيز دانشجويان دانشگاه شهيد بهشتي مي توانند به دفتر معاونت دانشجويي فرهنگي اين دانشگاه واقع در ساختمان شماره ۲ دانشگاه شهيد بهشتي مراجعه كنند.

|  دانشجو-۲  |   دانشجو-۳  |   دانشجو-۴  |   دانشجو-۵  |   دانشجو-۶  |   دانشجو-۷  |
|  دانشجو-۸  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |