مدير كل دانشجويان داخل كشور: تنها وظيفه دانشگاه فراهم ساختن امكانات پژوهشي و علمي براي دانشجويان است!
گزارش: داوود پنهاني
|
|
۲۵۰ هزار دانشجوي شهرستاني براي زندگي در غربتي به آن دچار شده اند، سرپناه ندارند. اين در حالي است كه همان تعداد سرپناه موجود نيز از امكانات مناسب براي يك زندگي معمولي دانشجويي بي بهره اند. ارمغان نزديك چنين كمبودي افزايش فشارها و تنش هاي هرروزه بيشتر براي جوانان است كه به حكم تقدير راهي غربت شهرهايي شده اند كه بخت محتوم براي آنها رقم زده است. آنها در يك ساختار عقب افتاده زندگي مي كنند. تاوان زندگي در چنين ساختاري براي اين جوانان شهرستاني كه به گفته دكتر معين وزير سابق علوم ، تحقيقات و فناوري ۶۰ درصد كل دانشجويان را شامل مي شوند زندگي بدون داشتن سرپناه دانشجويي است. فرض اوليه براي چنين كمبودي اين است كه تعداد دانشجويان زياد شده، بنا بر اين دولت از ارائه امكانات مناسب و به موقع براي آنها ناتوان است. آنها با ارائه اين فرضيه خود را ناگزير از افزايش تعداد جوانان دانشجو در اتاق هاي دانشجويي موجود ديده اند. شايد از اين روست كه از اتاق هاي ۲ نفري يا ۳ نفري انتظار معجزه داشته، ظرفيت آنها را به گفته دكتر معين گاه تا ۱۰ نفر افزايش داده اند. در پي چنين افزايشي نيز با گفتن اين كه: دانشگاه تنها وظيفه دارد امكانات پژوهشي و علمي براي دانشجويان فراهم كند موقعيت دانشگاهي ما را به اشتباه با موقعيت كالج هاي بزرگ علمي دنيا فرض كرده شانه از بار مسئوليت خالي مي كنند. نتيجه به دست آمده از لابه لاي چنين افزايشي چيست؟ براي رسيدن به سطح يك تحليل درست از ادامه وضعيتي اينگونه خود را به درون خوابگاه مي كشانيم تا تصويري تمام قد از آنچه وجود دارد به شما ارائه دهيم. مقصد ما بزرگترين شهر خوابگاهي ايران است: «كوي دانشگاه تهران». ساختمان هاي زواردررفته موجود در يك فضاي به نسبت بزرگ حكايتي غريب را برايمان به نجوا نشسته است. ساختمان «يك» به گفته دانشجويان مربوط به جنگ جهاني دوم است. سالها از آن تاريخ گذشته و آجرهاي ساختمان توان نگهداري ديوارها را ندارند. كمپ سربازان آمريكايي اكنون به محل زندگي مشقت بار جواناني تبديل شده كه زندگاني ساده و يكنواخت شهرستان را به اميد آشكار شدن جرقه اي اندك از تحول رها ساخته، راهي شهر بزرگ شده اند. ساختمان هاي مذكور جملگي از رده خارج شده اند. در هر اتاقي ۶-۷ نفر و گاه حتي بيشتر زندگي مي كنند. در كنار هم، دور از هم. آنها از وضعيت بهداشتي گلايه مي كنند. از شلوغي اتاق ها كه كمبودهاي بسياري برايشان به وجود آورده است وبسياري چيزهاي ديگر...
«سهراب دانش» دانشجوي مازندراني يكي از دانشكده هاي اين دانشگاه كه سومين سال زندگي در چنين محيطي را تجربه مي كند با گلايه از كمبود امكاناتي كه آزارش مي دهد مي گويد: «شما تصور كن كه مي خواهي درس بخواني، مطالعه كني. در اتاقي كه به لطف حضور ۶ نفر اين امكان برايت فراهم نيست، پس بايد به اتاق مطالعه مراجعه كرد. آنجا هم جا براي نشستن وجود ندارد. مي خواهي بيرون بروي و بر روي چمن ها درس بخواني اما در آنجا هم اين امكان به راحتي دراختيارتان قرار نمي گيرد. برخي آمده اند و قصد دارند در همان جا فوتبال بازي كنند. پس بايد قيد مطالعه را زد. اين يك گوشه كوچك از همه آن اتفاقاتي است كه در چنين محيطي باعث آزار ذهني دانشجويان جوان مي شود. براي نزديك شدن به اصل ماجرا به سراغ «نادعلي» معاون دانشجويي كوي دانشگاه و صحبت هاي او مي رويم تا به آمار دقيقي در زمينه اين مجموعه مسكوني دانشجويي دست پيدا كنيم. نادعلي مي گويد: در حال حاضر ۴۰۰ دانشجو در پرديس مركزي كوي، ۲۸۰۰ نفر در چهار ساختمان خوابگاهي شهيد چمران، ۲۵۰۰ دانشجو در خوابگاه هاي فاطميه، ۱۲۰۰ دانشجوي دختر در ۴ ساختمان پراكنده در اطراف دانشگاه تهران و ۱۳۰ دانشجو در يك ساختمان ديگر در اطراف دانشگاه ساكن هستند. وي در ادامه به وضعيت دانشجويان متأهل اشاره كرده مي افزايد: «دانشگاه تهران در بخش متأهلين داراي سه خوابگاه جلال آل احمد با ۱۹۰ واحد مسكوني، ۱۶ آذر با ۲۰ واحد مسكوني و خوابگاه متأهلين فرهنگ با ۴۸ واحد مسكوني است.» در مجموع به گفته نادعلي دانشگاه تهران داراي ۱۴۰۰ اتاق براي دانشجويان مجرد دختر و پسر و ۲۷۰ واحد مسكوني براي دانشجويان متأهل است. در اين مجموعه عظيم چه امكاناتي دراختيار دانشجويان گذاشته شده است. «حميد زارعي» يكي از ۴ هزار دانشجوي ساكن كوي دانشگاه تهران يا به گفته «نادعلي» پرديس مركزي كوي در مورد اين امكانات مي گويد: «در تمام ساختمان هاي اين مجموعه تنها دو مجموعه ۴۰ يا ۵۰تايي دوش آب گرم وجود دارد. آنچه به صورت واحدهايي جدا از ساختمان هاي مسكوني براي رفتن به حمام بايد در زير باران و برف پاييز و زمستان به اين واحدها مراجعه كرد، تازه اگر آب سرد نباشد.»
مهندس مطيعي مديركل كوي دانشجويان دانشگاه تهران خود با اظهار گلايه پرداخته در اين مورد چنين مي گويد: «كوي دانشگاه تهران خود به تنهايي شهري است كه بسياري از ساختارهاي تشكيلاتي يك شهر را ندارد. حضور عده اي از جوانان و استعدادهاي كشور در اين مجموعه گسترده، اين فرصت را براي مسئولان فراهم مي كند كه تا اندازه اي كه مي توانند بر روي اين نيروها سرمايه گذاري كنند و تبعات مثبت آن را نيز در آينده مشاهده كنند.» وي با بيان اين كه پاسخگويي به نيازهاي دانشجويان در مجموعه هاي خوابگاهي نيازمند ابزار خاصي است، مي افزايد: «در خوابگاه هاي ما ميان نيازهاي دانشجويان ساكن در خوابگاه ها و امكانات موردنياز تناسبي وجود ندارد كه اين امر باعث بروز كاستي هايي در خدمت رساني به دانشجويان مي شود.»
مديركل كوي دانشگاه تهران در ادامه به مشكلات بنايي كوي اشاره كرده مي گويد: «ميانگين عمر ساختمان هاي كوي دانشگاه تهران بيش از ۳۰ سال است و در اصل، ساختمان هاي كوي دانشگاه ساختمان هاي مستعملي هستند كه هزينه هاي تعمير و نگهداري آنها بالاست و اين امر سبب مي شود خدماتي كه به دانشجويان ارائه مي شود در حد مطلوب نباشد.» و به مورد خوابگاه شماره يك اشاره كرده مي افزايد: خوابگاه شماره (۱) كوي دانشگاه به علت فرسودگي هاي بسيار زياد، از ترم دوم تخليه خواهد شد و تعميرات اساسي آن پس از تخليه به كمك يكي از خيرين انجام مي گيرد. مهندس «مطيعي» ميزان اعتبار لازم براي متعادل كردن وضعيت كوي دانشگاه تهران را ۲ ميليارد و ۵۰۰ ميليون تومان اعلام كرده، مي گويد: سيستم برق كوي دانشگاه تهران از سوي متخصصان فني ۷۵ درصد مستهلك اعلام شده است كه تعمير آن ۴۰۰ ميليون تومان هزينه دربرخواهد داشت. همچنين تأسيسات و سيستم هاي سرمايشي و گرمايشي، ايزوگام ساختمان، مخابرات كوي و سيستم اتوماسيون ورود و خروج دانشجويان از مواردي هستند كه ساخت، تعمير و تجهيزات آنها نيازمند صرف هزينه هاي بالايي است و اين در حالي است كه ميزان اعتباري كه براي تعميرات به كوي داده شده است، صد و چهل ميليون تومان است.
|
|
وي اجراي پروژه هاي تعميراتي وسيع، تهيه طرح جامع توسعه و ساماندهي كوي كه فاز اول مطالعاتي آن نيز در حال انجام است و رايزني براي دريافت اعتبارات بيشتر را از جمله اقدامات اساسي براي رفع كاستي ها و مشكلات كوي دانشگاه تهران عنوان مي كند. مشكلاتي كه سطح نازل آن افزايش تعداد سوسك و جانداران ديگر در محيط اتاق هاي خوابگاهي و سطح بالاي آن افزايش فشارها و تنش هاي روحي براي دانشجويان جوان است. از رهگذر اين فشارهاي هرروزه، توانايي دانشجويان به حداقل ترين حد ممكن خود مي رسد. اين در حالي است كه دكتر «علي محدث» خراساني مديركل امور دانشجويان داخل كشور وزارت علوم، تحقيقات و فناوري معتقد است كه تنها وظيفه دانشگاه فراهم ساختمان امكانات پژوهش و علمي براي دانشجويان است! با اين حال اين مدير دولتي در مواجهه با خبرنگاران خود را ناچار از بيان يك سري واقعيات دانسته مي گويد:از ۷۰ درصد دانشجويان متقاضي، تنها توانايي پوشش ۴۰ درصد از متقاضيان وجود داشته است. پس اگر بخواهيم در خوابگاه ها، استانداردها را رعايت كنيم به جاي ۴۰ درصد، تنها مي توانيم ۲۵ درصد از متقاضيان خوابگاهي را پوشش دهيم. به گفته وي سرانه و فضاي فيزيكي براي سكونت دانشجويان ساكن خوابگاه بين ۱۴تا ۱۶ متر مربع است و اين در حالي است كه دانشگاه ها اين فضا را به كمتر از ۱۰ متر رسانده اند.
«محدث» با ذكر اين جزئيات مي گويد: «هيچ آيين نامه اي دانشگاه ها را ملزم نمي كند كه خوابگاه هاي رايگان دراختيار دانشجو قرار دهند، ولي اين موضوع نبايد دغدغه حل مشكلات دانشجوياني كه امكان تهيه مكان لازم براي خود ندارند را از بين ببرد.» دغدغه مورداشاره توجه مديران دانشگاهي را براي از بين بردن كمبودهاي همين تعداد خوابگاه كنوني نيز از ميان برده به نحوي كه هر از گاه خبري درمورد سر باز كردن بخشي از مشكلات اين اماكن مسكوني به روزنامه ها مي رسد. به عنوان مثال چندي پيش «ايسنا» از مشكلات خوابگاه دختران مدرس دانشگاه علامه طباطبايي خبر داده به نقل از «زهره جعفري» مسئول شب اين خوابگاه چنين آورده بود: «اين خوابگاه ۳۰۰ نفري يك ساختمان پنج طبقه اي است كه در هر طبقه سه سوئيت وجود دارد كه هر سوئيت داراي يك اتاق و آشپزخانه است و در هر اتاقي حداقل ۸ و حداكثر ۱۲ دانشجو زندگي مي كنند.» «تهمينه جوان شيخي» كارشناس ارشد مديريت آموزشي در تحقيقي كه سال ۸۰ در اين مورد به عمل آورده به بررسي رابطه وضعيت فرهنگي - اجتماعي خانواده با ميزان سازگاري اجتماعي دانشجويان خوابگاهي پرداخته است. وي به اين منظور ۲۰۰ نفراز دانشجويان دو مجتمع خوابگاهي فرزانگان و ۱۶ آذر دانشگاه الزهرا را انتخاب كرده، در مورد نتايج تحقيق خود چنين مي گويد: «دانشجويي كه در خوابگاه دانشجويي با هم اتاقي هايش به جدال و نزاع پرداخته وقتي در كلاس درس حضور مي يابد، اين تأثيرات ذهني روي عملكرد تحصيلي وي تأثير خواهد گذاشت. وي مي افزايد: «از آنجايي كه در حال حاضر در تهران دانشجويان شهرستاني بيش از ۶۰ درصد از كل دانشجويان را تشكيل داده اند و در برخي از شهرستانها و استانها اين مقدار به ۹۰ درصد در مورد دانشجويان بومي مي رسد، از اين جهت رسيدگي به وضع اين قشر از دانشجويان حائز اهميت است.» اين كارشناس ادامه مي دهد: «عدم سازگاري بيشتر در دانشجوياني مشاهده مي شود كه تازه وارد محيط خوابگاهي شده اند و با محيط اطراف خود آشنايي كافي ندارند آنها به خاطر اين مسئله و نيز به لحاظ دوري از خانواده با مشكل مواجه اند.» اين كارشناس در جمع بندي گفته هاي خود مي گويد: «در مجموع مي توان گفت كه زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي دانشجويان از سويي و تراكم جمعيت اتاق ها و مشكلات رفاهي دانشجويان از سوي ديگر، موجب تماس تنگاتنگ و اصطكاك بين افراد مي شود كه اين تصادم بين افراد خود منجر به بروز تنش و درگيري بين دانشجويان مي شود كه اين امر رفتارهاي ضداجتماعي، پرخاشگري و... را در ميان دانشجويان ساكن خوابگاه افزايش مي دهد.»
براي رفع اين مشكلات چه تدابيري بايد اتخاذ كرد؟ آيا فاصله گذاري فرهنگي به حل تنش كمك خواهد كرد؟ آيا افزايش امكانات در بستر ساختارهاي معيوب كنوني امري امكان پذير است؟ به راستي مديران ذي ربط از چه زاويه اي به مشكلات دانشجويان مي نگرند. شايد به تعبير برخي عده اي دانشجو كه يك سال زندگي موقت را در كنار هم مي گذرانند نبايستي اين قدر سخت گير باشند. دكتر «پزشك» روانشناس در اين مورد مي گويد: «در يك خوابگاه دانشجويي با هم بودن چند دانشجو يعني چند سال زندگي با يكديگر نه يك همجواري ساده.» وي با تأكيد بر لزوم توجه به مباحث فرهنگي در اسكان دانشجويان خاطرنشان مي كند: «دانشجوياني مي توانند در يك اتاق با ساير فرهنگ ها زندگي كنند كه خود به بلوغ فرهنگي رسيده باشند و بخواهند ساير فرهنگ ها را نيز بشناسند.» اين روانشناس با بيان اين كه: «دانشجويان به اندازه كافي به خاطر دوري از خانواده و مشكلات غربت استرس هاي مختلف را تحمل مي كنند و نبايد استرس ديگري بر آنها وارد شود» مي گويد: «مديريت خوابگاه ها و نبود مراجعي كه دانشجويان در مواقع بحراني به آن مراجعه كنند، از ساير عوامل مشكلات دانشجويان در خوابگاه هاست.» «علي طايفي» پژوهشگر و كارشناس ارشد مسائل اجتماعي نيز در اين خصوص خطاب به خبرنگاري كه رودر رويش نشسته به نكاتي چند اشاره كرده چنين مي گويد: «همجواري دانشجويان در خوابگاه ها و آگاهي از افكار و انديشه ها و آشنايي دانشجويان با مجموعه هاي مادي و معنوي زمينه ساز رفع يا تعديل تعصبات قومي شده و نوگرايي، شكستن مرزهاي قوم پرستي، رفتن به مرزهاي جهاني بزرگتر و اصلاح الگوها براي توسعه را گسترش مي دهد.» وي با ذكر اين نكات به ذكر توضيح بيشتر پرداخته چنين مي گويد: «عدم توسعه موزون منطقه اي در كشور به تمركز امكانات در مراكز استان هاي بزرگ و محروميت بخش بزرگي از استانها و شهرستانها بويژه شهرهاي نواحي مرزي كشور شده بنا بر اين ورود دانشجويان از شهرها و بخش هاي مختلف به يك شهر و دانشگاه، مي تواند دستاوردهاي مثبت ومنفي داشته باشد.»
زندگي شهرستاني در خوابگاه هاي غربت با همان امكانات محدود بزرگان بسياري را روانه محيط اجتماعي جامعه كرده است، اما اين فقط يك روي داستان است. روي ديگر سكه بي شمار جواناني است كه تحصيل خود را در همين محيط هاي تنگ و كوچك خوابگاهي رها كرده مشمول قواعد فراموش شده از يادها مي روند. مجيد، ابراهيم، رضا، رحيم و غيره و غيره از همين دست بوده اند. مجيد راهي بيمارستان روزبه شده، ابراهيم عاشق شد و سوخت، رحيم كه درس ناتمام را براي هميشه ناتمام گذاشت و اكبر كه با غم اعتياد به ديار بيگانه خود برگشت. داستان ملال آوري است.