چرا در شغل خود پيشرفت نمي كنيد؟
بسياري از ترفيعات نصيب كارمنداني مي شود كه پا را از حريم روزمرگي ها و عادات هميشگي، فراتر مي گذارند دست به ابتكار و خلاقيت و جسارت مي زنند و محدوده هاي ثابت وتعريف شده را پشت سر مي گذارند
|
|
چرا اين همه زن و مرد سخت كوش در شغل شان درجا مي زنند و هيچگاه آن طوري كه اميد داشته اند، پيشرفت نمي كنند؟ چرا برخي از كارمندان از نظر رؤسايشان بسيار لايق و كارآمد مي آيند و برخي ديگر خير؟ كارمندان موفق، رفتار مشابه و نگرش مشترك دارند. شما نيز اگر مي خواهيد در كارهايتان پيشرفت كنيد و توانمند و كارآمد جلوه نماييد، بايد از چند اصل زير، مطلع باشيد:
سر را دستمال ببنديد قبل از آن كه درد بگيرد
من سياست درهاي باز را در شركت خودمان اجرا كردم به اين صورت كه به جز مواقعي كه جلسه داشتم، هركس مي توانست به دفتر من آمده و درددل كند. روزي كارمندي به دفتر من آمد كه چندين هفته بود به علت ارسال اشتباهي محموله ها، زير رگبار شكايات تلفني مشتريان قرار گرفته بود و ديگر از اين وضع خسته شده و به ستوه آمده بود و از من خواست كه براي اين مشكل فكري بكنم و اضافه كرد كه در غير اين صورت، استعفا خواهد داد و خدمت را ترك خواهد كرد.
من مثل هميشه به آرامي به او گفتم بررسي مي كنم تا ببينم اشكال كار كجا بوده است به هرحال نگران نباش، همه چيز به زودي درست مي شود. او تشكر كرد و دفتر را ترك نمود. او هميشه چيزي را كه به دنبالش مي آمد، به دست مي آورد و آن چيزي نبود جز كمي اطمينان خاطر اما با اين كارش به طور ضمني اين پيام را نيز به مخاطب مي داد كه «من كودكي هستم كه نمي خواهم و نمي توانم مسئوليت كارهايم را برعهده بگيرم.»
كارمنداني كه نقش كودك را ايفا مي كنند، آشكارا به رئيس يا مافوق خود مي فهمانند كه براي قبول مسئوليت بيشتر آمادگي ندارند. فكرش را بكنيد اگر او به من مي گفت كه مشتريان زيادي تلفن مي زنند و از اين كه مرسوله ها را اشتباه دريافت كرده اند، گله و شكايت مي كنند، فكر مي كنم كه اين مشكل هرچه سريع تر بايد به پايان برسد و راه حل هايي كه من پيشنهاد مي كنم اينها هستند...
راستي چه تفاوتي! حالا او به جاي يك مشكل با يك راه حل به دفتر من آمده بود و نشان داده بود كه لياقت ترفيع مقام را دارد.
آنچه اهميت دارد، كاري است كه شما در مورد حل مشكل انجام مي دهيد و مافوقتان را در رسيدن به روشي بهينه در حل مشكلاتي كه با آنها روبروست، ياري مي دهيد. توصيه من اين است كه به استقبال مشكلات برويد نگوييد سري را كه درد نمي كند، دستمال نمي بندند، بلكه سرتان را دستمال ببنديد قبل از آنكه درد بگيرد.
مشكلات، فرصت هايي براي بروز استعدادها و كمكي مؤثر براي رشد و پيشرفت شما هستند
بسياري از ترفيعات نصيب كارمنداني مي شود كه پا را از حريم روزمرگي ها و عادات هميشگي، فراتر مي گذارند، دست به ابتكار و خلاقيت و جسارت مي زنند و محدوده هاي ثابت و تعريف شده را پشت سر مي گذارند. در واقع هيچ كس به اندازه كارمندي كه به استقبال مشكلات مي رود، رئيس را تحت تأثير قرار نمي دهد.
به خاطر داشته باشيد كه هيچ كس كامل نيست
مدير عامل يك شركت بزرگ ملي به من گفت: يك بار، تقاضاي يك متقاضي كار را با آنكه از هر جهت ايده آل و حائز شرايط بود، رد كردم چرا كه با دقت هرچه تمام تر و با وسواس خاصي به سر و وضعش رسيده بود! البته به نظر من ظاهر خيلي اهميت دارد اما او بيش از حد افراط كرده بود، لباس ها، موها، ناخن ها و حتي دندان هايش برق مي زد. او بيش از حد مصنوعي و بيش از حد پلاستيكي بود در حاليكه من مطمئن بودم كه هيچ كس كامل نيست.
بسياري از افراد تصور مي كنند اگر مافوقشان نقصي در آنها مشاهده كند، شانس ترفيع را حالا حالاها از دست داده اند. آنها هميشه مراقب حرف زدنشان هستند و با احتياط و محافظه كاري صحبت مي كنند. در جلسات هميشه در رديف هاي عقب مي نشينند و سعي مي كنند تا حد امكان كمرنگ و نامحسوس باشند و حضورشان احساس نشود چرا كه هميشه در هراسند كه مبادا اشتباهي از آنان سر بزند و اين حقيقت وحشتناك كه آنها كامل نيستند، برملا شود.
آنها تصور مي كنند كه تنها راه جلوگيري از هرگونه اشتباه، انجام ندادن هرگونه كار تازه و جديد است. از نظر من، كارمندي كه هرگز اشتباه نمي كند، اصولاً كار نمي كند چرا كه هركس بيشتر كار مي كند، بيشتر هم ممكن است، اشتباه بكند، افرادي كه در محيط كار هميشه كامل و ايده آل به نظر مي رسند، حس خلافيت خود را از دست داده اند، هراس از خطا، آنها را از ريسك كردن، طرح دادن و بحث كردن، دور نگه داشته است. اينها دچار روزمرگي شده، در امور جاري و روتين و تكراري، آنقدر غرق شده اند كه ديگر به آينده نمي انديشند و تمام آنچه كه برايشان اهميت دارد، حفظ وضع موجود است.
يادتان باشد هركس خوب انجام وظيفه مي كند لزوماً، مستحق ترفيع نيست
آنچه سال هاي سال، موجب شگفتي من مي شد اين بود كه خيلي از كارمندان فكر مي كردند كه فقط درست انجام دادن كار و در جريان بودن امور، آنها را مستحق ترفيع و تشويق و اضافه حقوق مي كند. خوب كار كردن در يك شغل يا پست، كسي را ارتقاء نمي دهد. مديران از كارمندان انتظار دارند كه حسابي كار كنند و كارشان را خوب ارائه دهند و اين مسأله را وظيفه آنان مي دانند اما مسأله مهم براي آنها اين است كه افراد از حد انتظار فراتر روند. مديران به هيچ كس به اين خاطر كه ديروز، شايسته و كارآمد بوده اند، ترفيع نمي دهند.
بلكه اين پاداش به كساني تعلق مي گيرد كه انتظار مي رود، فردا نيز لياقت و شايستگي خود را نشان دهند در واقع، از نظر مديران، ترفيع، جايزه اي براي دستاوردهاي ديروز نيست بلكه راهي براي رسيدن به اهداف فرداست. اگر مدير يا مافوق شما، به اين نتيجه رسيده باشد كه شما از عهده شغل جديد برنمي آييد و اصولاً توانايي شما را باور نداشته باشد، مطمئن باشيد كه انجام تمام كارهاي سخت دنيا هم نمي تواند باعث ترفيع شما شود. پس يادتان باشد داشتن اين نوع نگرش يعني معتقد بودن به اين كه خوب كار كردن شما را كانديداي دريافت مقام و ترفيع مي كند، دامي بيش نيست و تله ايست فولادي كه هرچه سريعتر بايد خود از آن برهانيد.
كارهايي را كه مي كنيد
به هر ترتيب ممكن، نشان دهيد
در يك روز اداري، مدير شما گرفتاري هاي زيادي دارد، از يك سو نگران افزايش كارايي و بهره وري سازمان است و از سوي ديگر بايد در چندين جلسه مهم شركت كند و در عين حال منتظر ملاقات با حسابرسان و سايرين باشد. با اين همه موضوعاتي كه فكر او را اشغال كرده است، طبيعي است كه حتي به بهترين كارمندانش نيز توجهي نشان ندهد. پس براي يك كارمند خوب، فقط اين مسأله كافي نيست كه كارش را خوب انجام دهد و چيزي براي گفتن داشته باشد و در صورت احضار شدن توسط مدير، بداند كه چه مطالبي را بايد عنوان كند بلكه مهم ترين چيز اين است كه آنچه را انجام مي دهد به نحوي به اطلاع مافوقش برساند و او را از كاري كه مي كند به بهترين وجه ممكن، آگاه نمايد و اين مسئوليت شماست كه مديرتان را به هر ترتيب ممكن از استعدادها، مهارت ها و توانايي هايتان، آگاه كنيد. اين شما هستيد كه بايد بتوانيد مثل يك شركت تبليغاتي، همه را متوجه زحمات طاقت فرسا و خدمات ارزنده خود بكنيد.
به خودتان فرصت بدهيد
شايد شنيده باشيد كه مي گويند شانس فقط يك بار در خانه آدم را مي زند، باور نكنيد، شانس هميشه در خانه آدم را مي زند اما بدبختانه غالباً زودتر از موقع به سراغ ما مي آيد. به جز مواردي كه مي دانيد انجام كاري، مناسب يا در شأن شما نيست، هميشه آماده باشيد كه كار و مسئوليت بيشتري را به عهده بگيريد و مطمئن باشيد كه از عهده آن برمي آييد هيچ وقت منتظر نباشيد كه همه چيز، هميشه كامل و روبه راه باشد. وقتي مديرتان مي پرسد كه آيا مي توانيد از عهده كار جديدي بربياييد، بلافاصله بگوييد كه بله مي توانم و حتي مي توانيد روي آن شرط ببنديد آن هم در حالي كه ممكن است تا سر حد مرگ ترسيده باشيد.
ممكن است به خودتان بگوييد من واقعاً نمي توانم از عهده چنين كار بزرگي بربيايم، چطور مي شود همه مهارت ها و اطلاعاتي را كه براي انجام اين كار لازم است در اين فرصت كوتاه فرا گرفت؟ اصلاً تا همين حالا هم بيش از حد لازم مسئوليت قبول كرده ام. اين افكار تلخ و ناگوار، هنگامي كه به افراد كار تازه و پرمسئوليتي محول مي شود، طبيعي هستند اما يادتان باشد تا وقتي كه امكان شنا كردن داريد، به درون استخر بپريد و نترسيد كه چه پيش خواهد آمد.
با افراد مناسبي، دوست و صميمي شويد
ارتباطاتي كه شما در محيط كارتان برقرار مي كنيد از ارزش و اهميت فوق العاده اي برخوردارند. بهترين استراتژي ممكن داشتن معجوني از دوستان و آشنايان است. يادتان باشد كه روابط دوستانه تان را به كاركنان هم سطح خود محدود و منحصر نكنيد زيرا اين خطر وجود دارد كه اندك اندك، بين كاركنان و مديران فاصله ايجاد شود، فاصله اي كه به اين راحتي ها از ميان برداشته نخواهد شد پس به دنبال دوستي با افراد سطح بالا كه مي توانند به شما در درك مسايل مديريتي كمك مؤثري نمايند، باشيد. نكته بعد آن كه با افراد خوشبين و داراي نگرش مثبت دوست شويد و مشكلات روزمره خود را در محيط كار براي اين و آن تعريف نكنيد چرا كه بعدها، يادآوري آنها برايتان سخت و دشوار خواهد بود.
براي رشد و پيشرفت، لازم نيست كه مثل يك آدم آهني صبح تا شب كار كنيد و اما يادتان هم باشد كه خودتان را در چارچوب ساعات كار رسمي سازمانتان محدود نكنيد و زماني كه واقعاً نياز است خارج از ساعات كار رسمي در اداره بمانيد تا كار مهمي را به انجام برسانيد. از اين امر دريغ نكنيد.
هنگامي كه مديران مي خواهند كار مهمي را انجام دهند، به دنبال كساني مي گردند كه حاضر باشند از نوك پا تا فرق سر در كار غرق شوند. آنها كساني را مي خواهند كه هر صبح با علاقه و اشتياق سركار بيايند چرا كه كارهاي مهمي براي انجام دادن دارند و هدف هاي معيني براي رسيدن.
اينها همان كساني هستند كه شغل خود را حفظ كرده و نردبان رشد و ترقي را پله به پله مي پيمايند.
فاطمه بنا درويش
كارشناس ارشد مديريت خدمات بهداشت و درمان وزارت بهداشت
بخشي از مطلب از نوشته هاي باري ايجين ، ترجمه شده است .
|