بحث داوري و قضاوت در فوتبال امروزه تبديل به يك مسئله اساسي در اين رشته شده است. سرمايه گذاري هاي كلان در پديده بزرگ فوتبال و حضور شخصيت ها و شركت هاي بزرگ فوتبال و كمپاني هاي صاحب نام و دولت مردان امروز تماماً تابع يك قاضي در ميدان خواهند بود. درواقع تمام اين ابزار، امكانات، انسانها بايد منتظر سوت يك مرد متمايز در ميانه ميدان باشند. به همين دليل اين شخص بايد داراي شاخص هاي اجتماعي قوي و ارزشمندي باشد. ويژگي هاي داوري در فوتبال را در اين مطلب از زبان يك داور قديمي فوتبال خواهيد خواند و اينكه داوران ما چرا در سطح آسيايي و جهاني كمتر به خدمت گرفته مي شوند نيز مورد ارزيابي قرار مي گيرد.
* يك داور فوتبال بايد داراي چه ويژگي ها و خصوصيات فردي و اجتماعي باشد؟
- جواب اين سؤال در يك جمله ممكن نيست و اجباراً نياز به توضيحات بيشتري دارد. آنچه بيش از هر چيزي از يك داور انتظار مي رود، شخصيت بزرگ اوست. براي درك كامل واژه شخصيت مجبوريم آن را با توضيح و تفسير معني كنيم.
مجموعه ويژگي ها و خصوصيات والاي يك انسان كه سجاياي اخلاقي و رفتار و كردار او را نشان مي دهد، شخصيت او را به وجود مي آورد و آنقدر اين ويژگي ها و خصوصيات عالي زيادند كه به ندرت همه آنها را در يك انسان مشاهده مي كنيم. به همين دليل هرچه اين ويژگي ها و خصوصيات والا در يك انسان بيشتر باشد، شخصيت او بزرگتر است.
اين ويژگي ها و خصوصيات عالي عبارتنداز: ۱- شجاعت ۲- عدالت ۳- قاطعيت ۴- احساس مسئوليت ۵- دانش و آگاهي در امور فني داوري ۶- نظم و ديسيپلين ۷- ورزيدگي جسماني و برخورداري از يك جسم و روح سالم ۸- اتوريته (قابل احترام) در جامعه خصوصاً در بين ورزشكاران- تماشاچيان و مربيان ۹- برخورداري از هوش و ذكاوت بالا ۱۰- سرعت انتقال.
علاوه بر ويژگيهاي فوق داور بايد حتي المقدور: ۱۱- اعتماد به نفس داشته باشد. ۱۲- منطقي باشد. ۱۳- آرام باشد (حفظ آرامش در زمان ضروري). ۱۴- انتقاد پذير باشد. ۱۵- واقع بين باشد. ۱۶- قابل نفوذ در اطرافيان مخصوصاً در بازيكنان باشد. ۱۷- داراي تمركز افكار باشد و بتواند در هر وضعيت و جو و محيط ناآرامي افكار خود را به يك كار مثلاً به داوري متمركز نمايد. ۱۸- بي طرف و تأثير ناپذير باشد به طوري كه حتي خطرناك ترين جو استاديوم نتواند بر تصميمات او اثر گذارد. ۱۹- غيرقابل نفوذ باشد به طوري كه هيچ عاملي از قبيل افراد متنفذ حكومتي- مسئولين و رشوه و تهديد نتوانند در او تأثير بگذارند. ۲۰- تميز و مرتب و شيك پوش باشد. (داراي ظاهري آراسته و برازنده باشد). ۲۱- روان شناس باشد و خصوصيات افراد را از رفتار و كردار و گفتار ايشان بشناسد. ۲۲- متعادل باشد (حد وسط بر كاري را تشخيص دهد). ۲۳- با مسئولين فقط در چهارچوب مقررات همكاري نمايد. ۲۴- از خود گذشتگي داشته باشد. ۲۵- از اشتباهات خود و ديگران پند بگيرد. ۲۶- علاوه بر جمع آوري تجربه شخصي بايد از تجارب ديگران استفاده كند. ۲۷- داراي يك محيط زندگي و خانوادگي سالم باشد. ۲۸- بي نياز باشد. ۲۹- داراي شغلي محترم و با مسئوليت باشد. ۳۰- و بالاخره تحصيل كرده باشد.
*الگوي شما براي بهبود بخشيدن به وضع داوري چيست، آيا طرح مشخصي داريد؟
۱- به طور كلي براي بهبود بخشيدن به وضع داوري بايد طرز اداره كميته داوران يكي از باتجربه ترين كشورهاي اروپايي را در امور فوتبال و داوري مثل انگليس و ايتاليا را الگو قرار داد. البته با تغييرات مختصري در روش هاي اجرايي و تربيتي كه منطبق بر امكانات فني و پرسنلي ما باشد.
۲- كنار گذاردن كليه افراد بي تجربه و ناآگاه كه در تصميم گيري استقلالي ندارند.
۳- تشكيل يك كادر بسيار قوي جهت نظارت بر كار داوران.
اينان بايد افرادي با شخصيت، بي طرف، آگاه به امور فني داوري ومحبوب جامعه ورزش باشند و بتوانند مستقلاً عمل نمايند.
۴- ايجاد يك كادر آموزشي از افراد مطلع و آگاه به قوانين داوري و كليه امور فني داوري كه بتوانند بدون مربيان داوري خارجي پاسخگوي مشكلات داوري باشند. ايشان بايد حداقل به يكي از زبانهاي فدراسيون جهاني فوتبال (فيفا) يعني به زبانهاي انگليسي، فرانسه، آلماني و اسپانيايي آشنايي كامل داشته و بتوانند از تغيير و تحولات جديد و نوشته هاي آموزشي فيفا و ساير كشورهاي پيشرفته در امر فوتبال مطلع شده در اختيار داوران، بگذارند.
۵- تشكيل كلاسهاي اجباري هفتگي در تمام شهرها و كلاس هاي آموزشي توجيهي و هماهنگ كننده حداقل ۲ يا ۳ بار در استانها و در كل كشور...
۶- تهيه و نشر يك بولتن آموزشي جهت پيشرفت و هماهنگ كردن كليه داوران در سرتاسر كشور.
۷- اعزام داوران شايسته و ممتاز به كلاسهاي بين المللي با شرايط سخت. يكي از اين شرايط دانستن يك زبان خارجه باشد و ساير داوران جهت فراگيري زبان خارجه تشويق شوند.
۸- تشكيل يك كادر رهبري بسيار قوي براي كميته داوران ايران با خصوصيات ويژه (با شخصيت مطلع و آگاه به امور فني و اداري...)
۹- جذب افراد با شخصيت- با تجربه با شهامت و تحصيل كرده به كادر داوران حتي اگر به دليل دوري از داوري از آگاهي هاي فني به اندازه كافي برخوردار نباشند. اين نقص مطمئناً در اثر مطالعه و حضور در كلاسهاي آموزشي و توجيهي جبران مي شود.
*داوران ما با همين مشخصات فعلي چه چيزي از داوران آسيا و جهان كم دارند؟
- آنچه داوران ما از نظر مقايسه با داوران آسيا و جهان كم دارند و فعلاً از نظر كيفي جزء داوران برجسته جهان و آسيا محسوب نمي شوند دلايل متعددي دارد كه در بخش هاي قبلي به قسمتي از آنها اشاره شده است.
ولي نگاهي به تاريخچه داوري ايران و بررسي صفحات تاريك و درخشان داوري نشان مي دهد كه داوران ما چه در گذشته و چه امروز به استثناء عده اي كه واقعاً از شخصيت بسيار ضعيفي برخوردار بوده اند اكثراً گناهي ندارند و علت ضعف و عدم موفقيت ايشان تربيت غلط در امر داوري بوده است. خوشبختانه مردم ايران انسانهايي باهوش و ذكاوت مي باشند و اگر تربيت درست و آموزشي صحيح داشته باشند مي توانند از بهترين داوران جهان و آسيا شوند. آنچه به طور كلي داوران ما كم دارند:
۱- مسئولين مطلع و آگاه در امر داوري و امور اداري.
۲- كمبود آموزش در تهران و سطح كشور.
۳- كمبود افراد مطلع و آگاه در امور فني داوري در كادر رهبري كميته داوران جهت آماده سازي و پرورش داوران ممتاز و با شخصيت.
۴- كمبود تعداد مسابقات بين المللي براي داوران ممتاز چه در داخل و چه در خارج از كشور.
۵- عدم شركت داوران ممتاز در كلاسهاي آموزشي و هماهنگ كننده بين المللي كه همه ساله در نقاط مختلف جهان بخصوص در اروپا تشكيل مي شود.
۶- عدم يك كادر بسيار قوي نظارت بر كار داوران كه مهمترين و باارزش ترين بخش فدراسيون فوتبال و كميته داوران است.
* آنچه در جامعه ما نسبت به داور برداشت شده است با برداشت هاي كشورهاي اروپايي و آمريكاي جنوبي متفاوت است اين تفاوت ناشي از چيست؟
- تاريخچه داوري در طول ۴۰ سال گذشته جز چند داور كه تعداد آنها از تعداد انگشتان يك دست تجاوز نمي كند داوران برجسته نداشته ايم و متأسفانه امروزه در محفل هاي ورزشي اعمال و رفتار ايشان چه در گذشته و چه امروز مورد تمسخر و خنده است. علت اصلي اين نابساماني، نداشتن افراد شايسته و فهيم در رأس كادرهاي اجرايي و تصميم گيري است، كه در نهايت كمبود افراد كاردان جهت تربيت داوران بزرگ است كه داوران برجسته و قابل احترام تربيت نكرده و اگر چند نفري هم به دلائل خصوصيات ويژه تربيتي و تحصيلي خود به طور فصلي در دوران مختلف تاريخ داوري ايران ظاهر شده اند به دليل كثرت افراد بي لياقت و جو ناسالم صحنه را ترك كرده و بدون آلوده شدن در مسئوليت هاي ديگر در محيط هاي پاك تري رشد كرده اند و به هيچ وجه حاضر نيستند مجدداً در جو موجود مسئوليتي بپذيرند كه در آن واژه شايستگي، لياقت، شعور، دانش، شجاعت معني خود را از دست داده است. خوشبختانه جامعه ما مخصوصاً جامعه ورزشي ما به اين نارسايي ها كاملاً واقف است و نظرات و برداشتهاي خود را نسبت به داور و جامعه داوري گاهي هم توهين آميز منعكس مي كند و متأسفانه مسئولين تصميم گيرنده در امور داوري و مسئولين اجرايي فدراسيون فوتبال نظاره گر اين نابساماني بوده گهگاهي درصدد برطرف كردن معلول برمي آيند و با هشدارهاي فراوان هرگز علت را جستجو نكرده اند.
وقتي به كادر رهبري و شوراي عالي كميته داوران و هيئت علمي كادر آموزشي فدراسيون فوتبال آلمان غربي، سوئيس، اتريش، انگليس و ساير كشورهاي اروپايي نگاه مي كنيم و وقتي به شخصيت فردي و اجتماعي ايشان و مسئوليت هاي بزرگ ايشان در امور اداره كشور مي نگريم كه چندين استاد دانشگاه اعم از پزشك، روانشناس، معلم، جامعه شناس، وزير و وكيل و قاضي و استاندار تا كشيش عالي مقام كه سالها داور بين المللي بوده و صدها مسابقه بزرگ و حساس داخلي و بين المللي را قضاوت كرده اند و با كوله باري از تجربه و دانش دور هم جمع شده و داوران جوان و آينده را تربيت مي كنند ،مشخص مي شود كه اين تفاوت برداشت نسبت به داور در كشور ما ناشي از چيست.