شنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۲
شماره ۳۲۲۶- Nov. 15, 2003
سياست
Front Page

بررسي موقعيت ادوارد شواردنادزه در گرجستان
ديگر او را نمي خواهند
يك دهه پيش وزير خارجه مونقر اي شوروي و از طراحان پروستريكاي ميخائيل گورباچف با وعده دمكراسي و توسعه به گرجستان رفت. اكنون ۱۰ سال از آن زمان مي گذرد و در همان جايي كه مردم ورود شواردنادزه به قدرت را جشن گرفته بودند، هزاران نفر چند روزي است كه بست نشسته و نه تنها خواستار استعفاي او و همه اطرافيانش هستند بلكه به انتظار زندان رفتن آنها را نيز مي كشند.
001224.jpg

يك دهه از استقلال گرجستان مي گذرد و هيچيك از وعده ها عملي نشده، وضعيت زندگي روزمره مردم با گذشته و چه در مقايسه با همسايگان بسيار نامناسب است و مردم شواردنادزه را مسئول اين وضعيت مي دانند. اوست كه نتوانست كشور را از درگيري، بحران برق و فساد و فقر نجات دهد. دو هفته پيش شواردنادزه يك وعده ديگر داد و آن برگزاري انتخابات دمكراتيك و منصفانه پارلماني بود. اما به نظر مي رسد كه اين وعده هم عملي نشد؛ چراكه علي رغم نظرسنجي هاي پيش از انتخابات كه حاكي از پيروزي مخالفان بود، كميته انتخابات در نيمه كار شمارش آرا گفت كه احزاب طرفدار رئيس جمهور در صدر هستند. مخالفان كه پيش از انتخابات هم نسبت به برگزاري عادلانه آن خوش بيني نبودند خشمگين شدند و از آن زمان هزاران نفر در خيابان هاي تفليس در حمايت از مخالفان و در اعتراض به شيوه برگزاري انتخابات تظاهرات و تجمعات روزانه برگزار كردند.
آخرين نتايج اعلام شده انتخابات حاكي از پيشتازي حزب «احياء» به رهبري اصلان آبا شيدز رهبر منطقه خودمختار آجارياي گرجستان و از متحدان شواردنادزه و همچنين حزب سياسي رئيس جمهور با نام گرجستان جديد بود. ناظران بين المللي مخدوش بودن انتخابات و تخلف در آن را تاييد كرده اند و اين تخلفات را در منطقه آجاريا قابل توجه دانسته اند.
در اين منطقه حزب احياء كه چندان محبوبيتي ندارد، ۹۵ درصد آرا را به نام خود از صندوق بيرون آورده است.
شواردنادزه براي حفظ قدرت بعد از پايان دوران رياست جمهوري اش در سال ۲۰۰۵ به اكثريت پارلمان نياز دارد.
اين فقط گرجستاني ها نيستند كه درباره شواردنادزه تغيير عقيده داده اند.وي زماني براي غرب ارزشمندترين دارايي گرجستان به شمار مي آمد.
وعده هاي او براي اصلاحات با ميلياردها دلار كمك خارجي حمايت مي شد.
اما امروز گرجستان ديگر بزرگترين دريافت كننده سرانه كمك هاي واشنگتن نيست و شواردنادزه هم ديگر فرد موردعلاقه غرب نيست.در نيمه ۱۹۹۰ او در خارج از كشورش اصلاح طلبي به حساب مي آمد كه ثبات و دمكراسي را به كشور آورده بود. اما اكنون رهبري ضعيف به شمار مي آيد كه براي حل مشكل فساد در گرجستان كاري نمي تواند بكند و نمي خواهد قدرت را به جانشيني واگذار كند كه گرجستان را به سوي آينده اي بهتر رهبري كند.
شواردنادزه كه اكنون براي باقي ماندن در قدرت با درماندگي به هر دري مي زند در گذشته از مقامات كا.گ.ب و حزب كمونيست بود. او در سال ۱۹۴۶ به حزب كمونيست پيوست و با طي مدارج ترقي درون حزب در سال ۱۹۷۲ رهبر حزب كمونيست گرجستان شد. او به عنوان وزير خارجه شوروي در سال هاي ۱۹۸۵ و ۱۹۹۰، در متن تحول سياست خارجي شوروي قرارداشت.
در سال ۱۹۹۲ از مسكو به تفليس رفت و رهبري كشور را در اوج هرج و مرج و ناآرامي هاي بعد از استقلال بدست گرفت. در آن روزها از او همچون قهرمان در گرجستان استقبال شد و در سال ۱۹۹۵ به رياست جمهوري انتخاب و ۵ سال بعد در انتخاباتي در مقام خود ابقا شد.گرجستان نسبت به جمهوري هاي همسايه ديگر دمكراتيك تر است و حداقل پارلمان وشوراهايي غير تشريفاتي وموثر دارد گرجستان با بيش از ۵ ميليون نفر جمعيت، ۹ منطقه، ۹ شهر و دو جمهوري خودمختار، نظامي جمهوري دارد. رئيس جمهور براي يك دوره پنج  ساله انتخاب مي شود. پارلمان گرجستان ۲۳۵ كرسي دارد كه اعضاي آن هر چهارسال يك بار انتخاب مي شوند.گرجستان كه از پيامدهاي جنبش هاي جدايي طلب آبخازيا در امان نبوده است،در سال ۱۹۹۵ كم كم روي آرامش ديد. حكومت گرجستان به شدت متمركز است. به غيراز دو منطقه خودمختار آبخازيا و آجاريا بخش عمده قدرت و اختيارات در تفليس متمركز است.
شواردنادزه بعد از جان به دربردن از دو سوءقصد در دولت ۱۹۹۵ و فوريه ۱۹۹۸ كه توسط مخالفان اصلاحات انجام شد، برنامه اصلاحات را اعلام و به طور جدي پيگيري كرد. او در انتخاباتي كه در نوامبر سال ۱۹۹۵ برگزار شد و آزادترين و منصفانه ترين انتخابات قفقاز و آسياي مركزي لقب گرفت به رياست جمهوري رسيد.
از ۱۱ حزبي كه در اين كشور فعاليت دارند چهار حزب دولتي و هفت حزب مخالف هستند.
حزب دمكراتيك ملي از عمده ترين احزاب مخالف پارلمان است.اقتصاد گرجستان در ۱۰ سال دوران حكومت شواردنادزه دستاوردهاي بسياري داشته است. او با همكاري با نهادهاي بين المللي چون صندوق بين المللي پول و بانك جهاني همواره بر اصلاحات در نظام اقتصادي كشور تأكيد مي كرد. كاهش ميزان تورم، تحقق اهداف صندوق بين المللي پول، ثابت نگاه داشتن پول ملي و آماده شدن براي دور دوم مذاكرات براي ورود به سازمان تجارت جهاني ازجمله اين دستاوردهاست. اما اين كشور همچنان فقير است و فساد اقتصادي همچنان به عنوان بزرگترين مشكل در راه توسعه آن باقي مانده است.
شواردنادزه ۷۵ ساله كه برخي ادعا مي كنند جنگ سردرا خود او پايان داده و اروپاي مركزي را او آزاد كرده، آلمان را او متحد كرده و شوروي را هم او دمكراتيزه نموده است، در مبارزه با فساد و ريشه كني آن در كشورش ناتوان بوده است.
001226.jpg

قانون اساسي گرجستان شواردنادزه را از شركت در انتخابات رياست جمهوري سال ۲۰۰۵ منع مي كند؛ اما او اميدوار بود كه با حضور متحدانش در اكثريت كرسي هاي پارلمان همچنان مرد قدرتمند گرجستان باقي بماند.
در انتخابات اخير رقيب و شايد جانشيني قدرتمند براي او ظهور كرد.حزب مخالف جنبش ملي كه در گرجستان محبوبيت بالايي دارد حتي در نتايج رسمي كه بوي تقلب از آن به مشام مي رسيد سومين حزبي بود كه بيشترين راي را از آن خود كرد. رهبر آن «ميخائيل ساكاشويلي» وكيل تحصيل كرده آمريكا و رئيس شوراي شهر تفليس است. در سال ۲۰۰۱ او از سمت خود به عنوان وزير دادگستري استعفا كرد و گفت كه ديگر نمي خواهد بخشي از تيم فساد رئيس جمهور گرجستان باشد. از آن زمان او به صريح ترين و تندترين مخالف شواردنادزه تبديل شد.
او اخيرا درباره شواردنادزه گفت:  اين خيلي غم انگيز است. كسي با اين قدرت كاريزماتيك و چهره اي شناخته شده كه مي توانست پدر يك ملت جديد باشد، به يك نيمه ديكتاتور منفور تبديل شده كه مردم خودش هم از آن نااميد شده اند.
ساكاشويلي در يكي از تجمعات هفته گذشته در ميان هزاران نفر كه برايش هورا مي كشيدند به رئيس جمهور التيماتوم داد كه يا شكست ائتلاف دولتي در انتخابات را بپذيرد و يا استعفا كند.
در روزهاي اخير به دستور دولت گرجستان خيابان هاي پايتخت پر از نظاميان و نيروي پليس ضدشورش و حتي چند تانك شده است. اتوبوس هايي كه صدها تن از مخالفان را به پايتخت مي آورد در دروازه هاي شهر متوقف شده اند.
شواردنادزه در يك نطق تلويزيوني نسبت به جنگ داخلي هشدار داد و گفت كه آماده است با مخالفان گفت وگو كند اما از پيروزي آنها و شكست خود حرفي نزد.
مردم ۲۴ ساعته در خيابان ها هستند و به سخنراني گوش مي دهند و فريادزنان از شواردنادزه مي خواهند كه قدرت را ترك كند. ۱۲۰ نفر از تظاهرات كنندگان دست به اعتصاب غذا زده اند.
هر روز كه مي گذرد لحن دو طرف تندتر مي شود. وزير دفاع گرجستان اخيرا هشدار داد كه اوضاع واقعا از كنترل خارج شده است.
نشست روز يكشنبه شواردنادزه با مخالفان با شكست روبه رو شد زيرا گفته مي شود كه ساكا شويلي به شواردنادزه گفته است كه ممكن است به سرنوشت نيكلاي چائوشسكو ديكتاتور روماني دچار شود كه در سال ۱۹۸۹ بعد از شورش هاي خياباني اندكي بعد از كناره گيري از قدرت اعدام شد.
شواردنادزه از اين سخن به خشم آمده و تاكيد كرده كه ديگر با ساكاشويلي هم كلام نخواهد شد. ساكاشويلي بعد از ديدار با شواردنادزه به خبرنگاران گفت: به او گفتم كه با اين كار به ايجاد يك انقلاب دامن مي زند.
شواردنادزه هم در يك نطق تلويزيوني گفت: گرجستان هرگز يك رئيس جمهور بزدل نخواهد داشت. اما آنها هنوز مردم ما هستند چه مخالف باشند و چه نباشند گرجستان كه ميان درياي سياه و تركيه واقع شده همواره موقعيت ژئوپلتيك مهمي داشته است. اين كشور رفته رفته به دروازه اي از درياي سياه به سوي قفقاز تبديل مي شود و اكنون نيز نقش منطقه اي حائل ميان روسيه و تركيه دارد. گرجستان همواره رابطه اي نزديك با روسيه داشته و همزمان غرب را نيز از خود خشنود نگاه داشته است.
آمريكا در مقابل استفاده از خاك گرجستان به عنوان پايگاه نظامي و گذرگاهي مهم كمك هاي مالي و غيرمالي و نظامي دراختيار تفليس قرار مي دهد.
ولاديمير پوتين رئيس جمهور روسيه يكشنبه گذشته با شواردنادزه تماس گرفت و گفت:  مانند هميشه شما راه حلي پيدا مي كنيد و ثبات را به كشور بازمي گردانيد.
او وعده داد كه كرملين هركار لازم باشد براي كمك به حل اين بحران مي كند.
شواردنادزه دو روز بعد در يك نشست دوساعته با سفير آمريكا در تفليس نيز گفت وگو كرد.
شواردنادزه در يك نطق تلويزيوني گفت: اگر مردم مرا نخواهند مي روم.شايد اين يكي از وعده هايي باشد كه او بالاخره مجبور به عمل كردن به آن شود.
ترجمه و تنظيم: نيلوفر قديري

بوش در محاصره مشاوران اسرائيلي

از سه روز پيش كه بحث بازبيني در استراتژي آمريكا در عراق مطرح شد، بار ديگر اين نظر كه امريكايي ها به دام يك طرح اسرائيلي براي ورود به مناقشه خاور ميانه شامل مساله فلسطين وديگر مسايل منطقه افتاد ه اند، به موضوعي قابل تامل تبديل شده است. سايت اينترنتي «رنسه» موضوع تاثيرگذاري لابي اسرائيل را به تصميم هاي دولت بوش اينگونه تحليل كرده است:
بنا به گفته رسانه هاي امريكا، صهيونيست ها در جنگ عراق نقش عمده اي داشتند. زمانيكه حمله به عراق صورت گرفت، بعضي منتتقدان جنگ در واشنگتن چندين بار تاكيد كردند كه حمله امريكا محصول فكر محافظه كارا ن يهودي است كه اين انديشه را در سال ۱۹۹۰ رواج دادند و زمانيكه حكومت بوش در سال ۲۰۰۱ اداره دولت را در دست گرفت آنها نيز قدرت رادردست گرفتند. جيمزموران نماينده مجلس امريكا كه يك دمكرات اهل ويرجينيا است اتهاماتي را كه قبلا مطرح كرده بود تكرار كرد و گفت: اگر ايالات متحده از طرف جامعه يهودي حمايت نمي شد، حمله به عراق را طراحي نمي كرد .يك روزنامه سخنان او را اين گونه نقل قول كرد: رهبران جامعه يهود در جنگ عليه عراق به اندازه اي موثر بودند كه مي توانستند جهتي را كه اين كار مي خواست صورت بگيرد، تغيير دهند. من فكر مي كنم آنها حتما در اين راه موثر بودند. كاخ سفيد سخنان او را محكوم كرد، چرا كه اظهارات او به رهبران وابسته به كنگره در هر دو جناح شوك عميقي وارد ساخت و براي آنها تكان دهنده بود . موران بعدا از سخنان خود عذرخواهي كرد.
جيم كلب كه يك جمهوري خواه آريزونايي است از وزير خارجه ايالات متحده مستقيما سئوال كرد: آيا اين ادعا صحت دارد كه حاميان اسرائيل يا هر گروه ديگري همدستان سياست امريكا بودند؟
پاول در حاليكه با يكي از اعضاي وابسته به كميته اختصاصي كاخ سفيد صحبت مي كرد، پاسخ داد: همانطور كه رئيس جمهور بوش مي گويد: سياست امريكا در مورد عراق بوسيله ديگران طراحي نشده بود. آنچه هست همه سياست هاي خود ماست. واشنگتن پست كه اكثرا حامي دولت بوش در مسئله عراق بود، اظهارت موران را مورد انتقاد قرار داد و اظهارا موران را مورد انتقاد قرار داد و اظهار كرد: اين كاملا اشتباه است كه گفته شود سياست بوش در مورد عراق ابتدا بوسيله اسرائيل طراحي و حمايت شده است. او افزود: سخناني كه سياستمداران به يهودي ها يا جامعه يهود منتسب مي دانند، كاملا اشتباه و منحصرا زننده مي باشد. اين يك نظريه شخصي است.
لورنس كاپلان در روزنامه ايست كاست پست اينگونه نوشت: چگونه اداره بوش وارد ميدان جنگ با رئيس جمهور عراق صدام حسين گرديده است و با افزايش نفوذ اسرائيل آن را به آنجا كشانده است آن يك سئوال معقول در اين مورد است كه آيا آنجا يك مكان بزرگ براي اين عدم توافق است.
نيويورك تايمز نيز نوشت :اين تئوري سزاوار توجه بيشتري است اين عقيده كه جنگ از طرف اسرائيل طراحي شده بود عميق تر از آن چيزي است كه فكر مي شود.
چرا كه آن در يك منبع واقع بينانه ريشه دارد.
ريشه واقعي اين ادعاها اين است كه چندين مقام رسمي كليدي رديف دوم در اداره بوش، يهودي هاي طرفدار حزب محافظه كار هستند كه طرفدار انقراض صدام حسين براي بالا بردن امنيت اسرائيل بودند. گروهي كه اين موضوع را اظهار كردند، شامل پلو لفوويتز معاون وزير دفاع، ريچارد پرل مشاور پنتاگون، اليوت آبرامز مقام ارشد شوراي امنيت ملي خاورميانه و يوايز لايبي رئيس دفتر ديك چني بودند.
بعضي از متحدان آنها، اعضاي پيشين يا مشاوران موسسه يهودي امنيت ملي هستند يك موسسه واشنگتني استدلال مي كند امنيت ايالات متحده و اسرائيل به طور جدايي ناپذيري درهم پيچيده است، يا مركزي براي سياست تامين امنيت اسرائيل است .اين گروه شامل چني، فيث، پرل، دبيران ايالت جان بولتون و پائولا دوبريانسكي است.فيث ماه گذشته اين مورد را در انجمن مجلس سنا آشكارا اظهار كرد. دمكراسي در عراق مي توانست در بوجودآوردن حكومت از نوعي كه فلسطيني ها و اسرائيلي ها مي خواهند در مورد آن مذاكره كنند، موثر باشد.
اكثر سياستمداران مشهور امريكا آنها را متهم مي كنند كه تحت تاثير گروهي كه پاتريك بوكانان اسرائيلي، نيز عضوي از آن گروه است، جنگ را به بوش تحميل كردند.
بوكانان نويسنده محافظه كار امريكايي اظهار كرده  است كه ممكن است بوش وادار به اين جنگ شده باشد، اما بوش نيز بعضي چيزهايي را به دست آورده است كه براي آن معامله نكرده بود. ناگهان، ارتباط اسرائيلي ها در اولويت قرار گرفت. اكنون دوستان محافظه كار ما مانند يك گروه اقليت مورد ستم قرار گرفته، رفتار مي كنند.
كلر اظهار كرد، اصول واقعي اين بود كه منافع اسرائيل و ايالات متحده در مورد عراق با يكديگر همسوست. او اظهار كرد: اين به آن معني نيست كه يك صهيونيست رديف پنجم، مغز رئيس جمهور را دزديده است و دنيا را براي ما امن تر و تروريسم را بي خطر ساخته و بهسازي منطقه را آغاز كرده است. بلكه آن يك منبع خصومت آميز است كه براي ما معني بخصوصي دارد و باعث مي شود دنيا را براي اسرائيل امن تر كند.
اين بحث عمومي به صورت اصلي پايان يافته است كه آيا اين پيشنهاد كه محافظه كاران جديد ممكن است به اسرائيل و ايالات متحده وفادار باشند، ضد يهودي نيست، يا بيشتر از آن ، اين موضوع است كه آيا ممكن است اين ادعا واقعا صحت داشته باشد؟
كاپلان اظهار كرد، با وجود اينكه اين بحث قانوني بود، با اتهام وفاداري، اسرائيل بعنوان شريك امريكا تلقي مي شود.
او نوشت: ادعاي تخيل، صداقت و وفاداري دوجانبه و بسياري چيزهاي ديگر از بحث هاي روزمره عموم مردم است. اينكه چگونه كسي مي تواند اتهامات وابسته به نژادها را تكذيب كند، در مباحثات عمومي باطل است.
بوكانان قبل از جنگ خليج در سال ۱۹۶۱ گفته بود كه تنها گروه هايي كه طبل جنگ در خاورميانه را به صدا درآوردند، وزارت دفاع اسرائيل و گروه هاي نفوذي اسرائيل در ايالات متحده بودند.
او نوشت كساني اتهامات ضد يهودي را در سر مي پرورانند يك دلبستگي احساسي به ملتي دارند كه مال ما نيست و تاثير اين موضوع روي آنها تابع علايق كشور خودشان است وآنها گمان مي كنند هر چيزي كه براي اسرائيل خوب است براي امريكا نيز خوب است.
منبع :rense.com

سايه روشن سياست
پاداش ايران به پوتين
001228.jpg

روزنامه فايننشال تايمز چاپ لندن در شماره روز سه شنبه خود در گزارشي نوشته است كه ديدار روز دوشنبه يك هيأت بلندپايه ايراني با ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه نمايانگر پاداش اقتصادي و ديپلماتيك مهمي براي روسيه است.بنابه اين گزارش، انتخاب مسكو به عنوان محل اعلام پذيرش رسمي پروتكل الحاقي پيمان منع گسترش تسليحات اتمي از سوي ايران بر قدرداني اين كشور از نقش تعديل كننده روسيه در مناقشه پرتنش چند ماه گذشته دلالت دارد.اين روزنامه مي افزايد: «اما اين خبر كه دو كشور مذاكره درباره احداث يك نيروگاه تازه اتمي در بوشهر را آغاز كرده اند امتياز ملموس تري بود به روسيه بخاطر رد تقاضاهاي مقام هاي ارشد دولت آمريكا.»
به نوشته اين روزنامه آقاي پوتين همواره از نقش روسيه در احداث نيروگاه شماره يك اتمي بوشهر كه قرارداد ي يك ميليارد دلاري براي روسيه به ارمغان آورد دفاع كرده است. اين نيروگاه هزار مگاواتي يك منبع مهم درآمد خارجي به حساب مي آيد و مظهر ادامه نفوذ اين كشور در خاورميانه است.آمريكا همواره خواستار توقف همكاري روسيه در اين پروژه بود تا به گفته مقام هاي آمريكايي از خطر تكثير تسليحات اتمي كاسته شود يا دست كم از روسيه مي خواست به منظور اعمال فشار بيشتر بر ايران جهت امضاي پروتكل الحاقي، اين كشور را به توقف همكاري در بوشهر تهديد كند.
علي رغم فشارهاي آمريكا، روسيه ضمن اين كه از تهران خواست پروتكل را امضا كند اما علنا اعلام كرد كه مسئله ادامه همكاري در نيروگاه بوشهر را در ماجرا دخالت نخواهد داد.به نوشته فايننشال تايمز با اين حال روسيه در خفا ادامه پيشبرد برنامه توسعه نيروگاه بوشهر را به بازگرداندن تمامي سوخت مصرفي نيروگاه «مشروط» ساخت.به گزارش فايننشال تايمز مقام هاي دو كشور هفته گذشته به امضاي قريب الوقوع قرارداد بازگرداندن سوخت نيروگاه به روسيه اشاره كردند كه نشان مي داد در آژانس بين المللي نيز بر سر موضوع توافق شده است.به نوشته فايننشال تايمز هر چند مقام هاي دو كشور اخيرا هرگونه مذاكره درباره پروژه هاي تازه را انكار مي كردند اما روسيه در حال حاضر نامزد اصلي احداث نيروگاه دوم بوشهر تلقي مي شود. احداث اين راكتور هزار مگاواتي احتمال حدود يك ميليارد دلار ديگر هزينه خواهد داشت و به گفته وزارت انرژي اتمي روسيه مي تواند تا سال ۲۰۱۰ تكميل شود.طول عمر اين دو راكتور ۳۰ تا ۶۰ سال رقم زده مي شود و به اين ترتيب روسيه سالانه ۲۰ تا ۳۰ ميليون دلار نيز سوخت اتمي به ايران صادر خواهد كرد كه خود منبع درآمد مستمري براي اين كشور خواهد بود.

نشر سياست
ميراث استالين
پيكار بر سر آتش مقدس-۹

عباس لقماني
آنكارا كه در صدد افزايش نفوذ خود در منطقه است در كنار آمريكا به ايجاد اين خط لوله چشم دوخته است.
در هجده نوامبر ۱۹۹۹ با حضور بيل كلينتون رئيس جمهوري وقت آمريكا در استانبول قراردادي بين جمهوري آذربايجان گرجستان و تركيه براي ايجاد خط لوله نفت باكو، جيحان به امضا رسيد.
سفير آمريكا در باكو ويلسون هنگامي كه از او در مورد نفت منطقه پرسيده شد، با قاطعيت اعلام كرد كه اين نفت هرگز از طريق روسيه به خارج پمپاژ نخواهد شد.
به گفته او روسها براي جلوگيري از ايجاد اين خط نفتي مسائلي را در گرجستان بوجود آوردند و ناآرامي هايي را سامان دادند. ويلسون بلافاصله ادعا مي كند كه روسها جواب كارهاي خود در گرجستان را در چچن دريافت كردند و بعقيده او روسها اكنون زيادتر مواظب حركتهاي سياسي خود هستند.
عقيده ويلسون در مورد ايران همسايه جنوبي جمهوري آذربايجان افراطي تر است. او از ايران به عنوان رقيب اصلي جمهوري آذربايجان در مورد ذخاير نفتي درياي مازندران ياد مي كند و مي افزايد كه كشتي هاي جنگي ايران و هواپيماهاي نيروي هوايي ايران، دائما مشغول گشت زني در منطقه هستند. براي مقابله با ايران، آمريكا به گفته ويلسون قايق هاي گشت زني در اختيار گارد مرزي جمهوري آذربايجان قرار داده است.
علي رغم هزينه كمتر و مسير كوتاه تر واشنگتن تحت هيچ عنوان مايل نيست كه نفت جمهوري آذربايجان در مسير ايران عبور كند.
مساله قره باغ نيز در ايجاد خط لوله باكو - جيحان موانعي ايجاد كرد.
روسيه بين سالهاي ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۷ سلاح هايي به مبلغ يك ميليارد دلار به ارمنستان ارسال كرد.
001230.jpg

كوچاريان رئيس پيشين حكومت قره باغ بارها عنوان كرده بود كه عبور لوله نفتي فقط در قبال صلح امكان پذير است و همين موضوع باعث شد كه اين خط لوله مسير ديگري را پيدا كند و قره باغ را دور بزند و از شمال آن بگذرد.
روز پاييزي قشنگي در تفليس است و نخستين برگهاي پاييزي بر روي زمين ريخته اند.
اين شهر از ديرهنگام يكي از شهرهاي بسيار زيباي منطقه قفقاز محسوب مي شود كه همواره نظر بسياري را به خود جلب كرده است. در قرن نوزدهم ميلادي بسياري از نويسندگان از تركيب قومي در اين شهر ياد كرده و آنرا ستوده اند. ايراني ها، گرجي ها، قرقيزها، كردها و بسياري از اقوام ديگر در كنار هم ساليان دراز مسالمت آميز زيسته اند. روس ها نيز به مرور زمان به جمع آنان پيوسته اند. امروزه تفليس شهر آرامي است كه در آن از جنب و جوش حاكم بر باكو خبري نيست. ساختمان ها ديگر ابهت سالهاي گذشته را ندارند و تعداد اندكي مغازه هاي نو در اين شهر ديده مي شوند.عبور لوله نفت از گرجستان براي اقتصاد اين كشور حياتي است.
بسياري از گرجي ها عقيده دارند كه با عبور اين لوله نفتي از كشورشان سيل سرمايه گذاران نيز به اين كشور سرازير خواهد شد.
به همين دليل است كه ادوارد شواردنادزه وزير خارجه پيشين شوروي و رئيس جمهوري كنوني گرجستان علاقه بسيار به عبور اين خط لوله از كشورش دارد. هنگام امضاي قرارداد ايجاد اين خط لوله، او اعلام كرد كه اين پروژه به هيچ عنوان بر ضد منافع روسيه نيست. همه طرفهاي قرارداد نيز اين گفته را تاييد كردند در حالي كه مسلما هيچ كدام چنين پنداري را قبول نداشتند.
به گفته يك استاد دانشگاه در گرجستان، روس ها هيچ وقت علاقه اي به گرجستان نداشتند و فقط مايل بودند گرجي ها مراسم آنها را رونق دهند. به گفته او از هنگام استقلال گرجستان تاكنون روس ها همواره سعي كرده اند اين كشور را بي ثبات كنند.
هزاران آواره آبخازي اكنون به تفليس سرازير شده اند و تعداد آنها در گرجستان اكنون به بيش از سيصد هزار نفر مي رسد.ده سال اول استقلال گرجستان همراه با جنگ داخلي بود و هرج و مرج سياسي و اقتصاد از هم پاشيده را به يادگار گذاشت.به عنوان نخستين جمهوري استقلال يافته از شوروي گرجستان در سال ۱۹۹۱ يك حكومت غيركمونيستي را انتخاب كرد و ميهن پرست افراطي زوياد كامساخورديا بر سر كار آمد.
در دسامبر ۱۹۹۱ كشور با هرج و مرج دست به گريبان بود و شوارد نادزه كه از سال ۱۹۷۲ تا سال ۱۹۸۵ رئيس حزب كمونيست گرجستان بود از مسكو به وطنش بازگشت. در وحله اول به نظر مي رسيد كه او نيز نمي تواند بر هرج و مرج حاكم غلبه كند.
در كنار آبخازي، ايالت استياي جنوبي كه مرزهاي آن فقط در چند كيلومتري شمال تفليس است و تمايلات طرفدارانه روسي دارد از بقيه كشور جدا شد. حتي ايالتهاي هم مرز تركيه نيز حاكميت حكومت مركزي را قبول نداشتند. گرجستان به عنوان بهترين مثال براي يك ملت و كشور از هم پاشيده در جهان عنوان شد. به عقيده بسياري از گرجي ها مسكو به اين اختلافات قومي دامن مي زد تا با اعزام نيروها دومرتبه نفوذ از دست رفته خود را در گرجستان بدست آورد.
در ازاي صلح، روسيه گرجستان را مجبور كرد تا در سال ۱۹۹۴ به جرگه كشورهاي مشترك المنافع روسيه بپيوندد و نيروهاي روسي را در قلمرواش قبول كند.

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   سياست  |   فرهنگ   |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |