در آستانه شروع فصل سرما و يخبندان در آمريكا، قشرهاي كم درآمد و فقيرآمريكايي ، بويژه در نقاط سردسير اين كشور، دوره جديدي از نگراني و اضطراب را تجربه مي كنند.
آيا با ورود جبهه هاي هواي سرد و توده هاي سياه ابر، در«نيويورك »، شهرثروتمندترين ميلياردر جهان ، با ۴۰ميليارد دلار دارايي ، بينوايان زيادي در زمستان بيرحم شهر، از سرما و حسرت يك وعده غذاي گرم ، خواهند مرد؟
هنوز شلاق بيرحم زمستان سرد نيويورك ، چهره بينوايان شهر، بينواياني را كه اين روزها در سرماي چند درجه زير صفر، در پاركها، در ورودي كليساها، ايستگاههاي قطار و در گوشه و كنار خيابان هاي شهر و در زير تابلوهاي نئون فريبنده شهر مشغول تكدي گري هستند، به اندازه كافي سرخ نكرده است ، اما بسياري از آنها نگران روزهاي وخيم تر آينده هستند.
خانه بينوايان محقرتر از تصور بسياري از مردم جهان است : كارتوني براي زيرانداز، پتويي مندرس و اگر بخت با آنان يار باشد، كاپشني كه روزگار غدار رنگ اصلي آن را كه زماني رنگ شادي بود، مانند سرنوشتشان به رنگ سياه تبديل كرده است .
نيويورك ، شهر بي روح و ساخته شده از آهن و فولاد، شهر وال استريت ، شهرميلياردرهاي جهان ، پايتخت تجاري آمريكا و شهر به اصطلاح مجسمه آزادي ، سالها است كه چهره هاي محزون و مغموم و شكم هاي گرسنه آنها را فراموش كرده است .
اين فراموشي در حالي است كه دادگاه روابط جنسي يك سردبير زن مجله ويژه زنان ، همجنس بازان شهر نيويورك ، قيمت ۶۰۰ دلاري آرايش موي زنانه هنرپيشه هاي نيويوركي و افتتاح دبستان ويژه پسران همجنس باز درنيويورك ، از نگاه تيزبين خبرنگاران روزنامه ها دور نمانده است، در اين ميان تنها بينوايان شهر جايي در رسانه ها ندارند.
در نتيجه ، ليوان هايي كه متكديان به اميد سكه اي به سوي عابران دراز مي كنند روز به روز خالي و خالي تر است و عابران عطر و ادوكلن زده شهر با اخم و نگاهي سرد و تحقيرآميز به اين گدايان از اينكه آنان سد معبر ايجاد كرده اند، شكوه سر مي دهند و براي خريد از فروشگاههاي طبقات متوسط و اعيان در خيابان پنجم منطقه ثروتمندنشين «منهتن »، خريد سهام و رفتن به رستوران و يا ميخانه اي در تعطيلات آخر هفته نقشه مي كشند.
آنها به پالتو و شال گردن گرمي مجهزند و سرما را حس نمي كنند، پالتويي كه شايد به تنهايي برابر ميزان تكدي چند ساله يك تيره بخت نيويوركي است. بنابر اين دليلي ندارد كه به اين افراد كه به زيبايي شهر روياها، با منظرزشت خود لطمه زده اند، كمكي كنند.
در واقع در سالهاي قبل مهمترين كمكها به بينوايان ، عمدتاً از سه ناحيه كمكهاي دولتي ، كليساها و مؤسسات خيريه و سازمانهاي غيردولتي تأمين مي شد، اما اين سازمانها در حال حاضر هر كدام بامشكلات شديد مالي رو به رو هستند.
كسري بودجه شهرداري نيويورك به قدري است كه سخن از كاهش نيروهاي پليس شهر مي رود، بودجه سازمان هاي خيريه و كليساها و ياسازمان هاي غيردولتي نيزبه دليل ركود چند ساله بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ميلادي تقليل يافته است و هزاران نفر از مردمي كه زماني خود از كمك كنندگان اين نهادها بوده اند، بويژه از دوران زمامداري بوش ، شغل خود را از دست داده و به صف طبقه كم درآمد (صفت محترمانه اي كه براي متكديان بالقوه از آن استفاده مي شود)پيوسته اند.
شگفت آنكه ، همين طبقه محروم هستند كه به ياري بينوايان شهربرخاسته اند و با انداختن سكه اي در كاسه و يا ليوان آنها لبخندي تلخ و زودگذر بر لب بينوايي مي آورند و فقر خود را با آنان تقسيم مي كنند.
سال گذشته به هنگام سرماي شديد و بي سابقه برف و كولاك ۱۵ درجه زير صفرنيويورك و بارش بيش از يك متر برف در شهر، بينوايان حتي خانه هاي محقر خود(كارتونها و يا زيراندازهاي مندرس ) را از دست دادند و به دليل بارش برف ،حتي قادر به خوابيدن برروي نيمكت ها و يا پله هاي اماكن عمومي نيز نبودند.
در آمريكا به مدد رايانه هاي پيشرفته ، تقريبا براي هر چيزي آمار وجود دارد. براي مثال سنگين ترين كدوي حلوايي در اين كشور بيش از ۱۲۰۰ پوند(حدود ۵۰۰ كيلو) وزن دارد و شمار سگ هاي آمريكا حدود ۵۰ ميليون تخمين زده شده است ، اما از شمار تيره بختان آمريكا (از جمله نيويورك ) رقمي در دست نيست و در آمارها از بي خانمان هاي شهر نيويورك از رقم «هزاران نفر» ياد مي شود. هزاران نفري كه روز به روز بر شمار آنها افزوده مي شود.
سرماي زمستان در راه است و امسال نيز مانند سال گذشته بسياري از مردم فقير در صفهاي طولاني غذاي گرم (سوپ و يا غذاي ارزان ديگر) پاسخ منفي خواهند شنيد.