اشاره: اگر كمي به عقب برگرديم، مشاهده مي كنيم كه معمولاً ورود هر ابزار رسانه اي، اغلب با ترديد از سوي مصرف كنندگان آن مواجه شده است. به عبارت ديگر، قبل از هر نوع اقدام جدي براي استفاده بهينه از چنين ابزارهايي، مردم و مسئولان فرهنگي و سياسي جامعه دست به پيش داوري مي زنند. پدران ما شايد به ياد داشته باشند وقتي آنتن راديو را برخي از افراد بالاي پشت بام نصب مي كردند، برخي ديگر آن را به مثابه ابزار شيطاني مورد لعن و نفرين قرار مي دادند. در مورد تلويزيون هم اين گونه شد، برخي از ما هم ورود ويدئو به خانه ها را با دشواري هاي آن تجربه كرديم و حالا شبكه هاي ماهواره اي و اينترنت با نوعي ترديد در زمينه استفاده مثبت از آن مواجه هستند. قصد نداريم به اين گمانه ها قوت بخشيم كه اين حركت هاي محدود كننده درست هستند يا نادرست و آنهايي كه از عرصه هاي مثبت آن صحبت مي كنند تا چه حد محق هستند؟ در مورد رسانه هاي الكترونيكي و نقش آن در جهان امروزي، سمانه بامشاد، گفتگويي را با دكتر سلطاني فر، مدير مسئول نشريه ايران نيوز انجام داده است كه در پي مي آيد.
* رسانه هاي جديد چقدر در ايجاد بحران هويت فرهنگي نقش دارند؟
- اگر منظور رسانه هاي مولتي مدياست، معتقدم يكي از وظايف آنها از بين بردن هويت هاي سنتي است، به عبارت ديگر اگر وظيفه اي براي آنها تعريف كنيم و اين هويت اجباري و سنتي را تغيير دهيم، در رسانه هاي جديد مرززدايي از بستر آنها صورت مي گيرد.
اگر بستر عقيده منظور باشد، رسانه ها عقيده سازي مي كنند و در راستاي ساخت عقيده، اين بار رسانه هاي جديد، وظيفه تغيير هويت اجباري و سنتي از قبيل مليت، ناسيوناليسم و ملي گرايي را كه قبلاً اجباري بود، برعهده گرفته اند.
اما امروزه در مقابل مفهوم شهروندي (Citizenship)، «شهروند الكترونيكي» را داريم. قبلاً اگر ما ناسيوناليسم يا شهروند داشتيم و كسي به آنها مي نازيد، شهروند الكترونيكي هم اينك مرزها را درهم شكسته و همه هويت ها را از بين برده است.
بنابراين وظيفه جديد وسايل ارتباط جمعي از بين بردن هويت افراد در جهان است. در چنين شرايطي انسان ها از هويت هاي اجتماعي رها مي شوند و در قالب هويت جهاني نقش ايفا مي كنند.
* و آيا وجود اينترنت موجب بي هويتي فرهنگي در جامعه مي شود؟
- اگر چه معتقديم كه ويدئو و تلويزيون ما را بي هويت مي كند، پس اينترنت نيز مي تواند موجب بي هويتي فرهنگي در جامعه شود. اما با اين حال آنها نيز ابزارهاي رسانه اي در جامعه هستند، ولي مهم اين است كه چه نوع نرم افزاري را به كار مي بريم،و اين نرم افزارها چگونه تعيين كننده هستند. پس ابزار رسانه اي مقصر نيست، درست است كه اين ابزار رسانه اي برخلاف ساير ابزار فراگير هستند، اما اين دليل نمي شود كه فكر كنيم اين ابزار، ابزار بي هويت سازي است ،آنها هم مثل ابزارهاي ديگر يك رسانه هستند كه ما مي توانيم هر نوع رفتاري را در آن انعكاس دهيم.
* در مورد نرم افزارها چطور؟
- نه آنها نيز مانند تلويزيون هستند، لذا مي توان گفت كه ما آيا از تلويزيون هم اكنون به عنوان ابزار بي هويتي استفاده مي كنيم؟ مسلماً جواب منفي است. اينترنت نيز اين چنين است. مثلاً طالبان قبلاً چند سايت اينترنتي داشت كه هويت خود را از اين طريق القا مي كردند، هم اينك خيلي از علماي ديني از طريق اينترنت پيام هاي خود را القا مي كنند.
پس اينترنت خودش يك نوع ابزار است. البته بستگي به آن نرم افزاري دارد كه از آن به عنوان هويت بخشي يا بي هويتي استفاده مي كنيم.
* اينترنت در ايران فرصت است يا تهديد؟
به نظر من فرصتي براي جهان سوم است كه از آن حرف هاي ناگفته، زمان هاي ناگفته و امكانات ناگفته اي از جهان در حال توسعه را به دست آوريم ،به شرطي كه از آن خوب استفاده كنيم و به جاي محدود كردن زياد آن، از روش هاي تشويقي اينترنت كه نوعي فرصت است بهره بگيريم.
* چگونه مي توان اينترنت را در ايران بومي كرد؟
- آموزش ها به قدري باشد كه ابزارها در اختيار تمامي افراد قرار گيرد و يا از طريق آن تسهيلات كامل و ارزان قيمت و با كيفيت بتواند در دسترس همگان باشد. ضمناً آموزش هاي زبان خارجي را در ايران تقويت كنيم چرا كه اينترنت زبان خاص خودش را دارد. البته سايت هاي فارسي زبان زيادي در اينترنت وجود دارد. كه مي توان از آنها استفاده كرد و نكته بعدي اينكه ما سعي كنيم به عنوان يك ابزار تخريبي از آن ياد نكنيم و به عنوان يك ابزار رسانه اي تشويقي و ارتقاءدهنده از آن استفاده كنيم.
* جنبه هاي مخرب اينترنت را چگونه مي توان كنترل كرد؟
- نمي توانيم آن گونه كه ما مي خواهيم كنترل كنيم .ما بايد ابزارهاي تشويقي بگذاريم به عبارتي افرادي را كه سايت خوبي طراحي كرده اند مورد تشويق قرار دهيم، لذا امكانات محدود كننده اينترنتي نمي تواند آنگونه كه ما انتظار داريم از اين روند جلوگيري كند و همان روشي را پيش گرفته ايم كه قبلاً در مورد ماهواره ها پيش گرفتيم! امروزه ماهواره ها در كشور، به قدري فراگير شده اند كه كمتر كسي مي تواند جلوي امواج آن را بگيرد. ابزارهاي رسانه اي امروز محدوديت ندارند و لذا نبايد به سمتي برويم كه اين مسائل را به وجود آوريم و در غير اين صورت اين ابزارهاي ارتباطي، دولت ها را دور مي زنند به گونه اي كه هم زمان را از دست مي دهيم و هم تلاش مضاعفي به خرج داده ايم.
در مورد ماهواره ها قانون قرص و محكمي وجود دارد ولي هيچ پشت بامي نيست كه از آسيب هاي ماهواره ها به دور باشد! پس تكنولوژي خودش را پس از مدتي به ما تحميل مي كند.
* اينترنت مي تواند جايگزين رسانه هاي نوشتاري شود؟
- اينترنت خطري براي رسانه هاي نوشتاري است. اما در كوتاه مدت تأثير جدي بر اين رسانه ها ندارد، لذا به دليل سنتي بودن فرهنگ رسانه هاي كاغذي هنوز نتوانسته در حد رسانه هاي ديگر شود ولي به تدريج ما به سمتي مي رويم كه اينترنت جاي رسانه هاي نوشتاري را بگيرد و با توجه به مزاياي آن، محدوديتي كه رسانه هاي مكتوب دارند عاقلانه ترين كار اين است كه به سمت رسانه هاي الكترونيكي برويم، به عبارت ديگر از طريق اينترنت رسانه هاي مكتوب (كاغذي) كم كم تضعيف مي شوند و رسانه هاي الكترونيكي جايگاه خود را باز مي يابند.
* آيا كتابهاي الكترونيكي را مي توان جايگزين كتابهاي معمولي كرد؟
- كتابهاي الكترونيكي نيز شايد در مرحله اول مكمل يكديگر باشند، ولي براساس يك سنت اغلب دوست داريم كه كتاب را در دست بگيريم و آن را در راه خانه، اداره و مترو مطالعه كنيم امروزه اين امكان ديگر وجود ندارد. چرا كه رسانه هاي الكترونيكي اين كتاب را در اختيار ما قرار مي دهند، اما با توجه به پيشرفت تكنولوژيكي شايد در آينده شاهد اين نكته باشيم كه رسانه هاي الكترونيكي نيز مثل كتاب جايگزين كتاب كاغذي شوند.