نفيسه كوهنورد
|
|
«آمريكا خواستار تخليه پايگاه هاي روسيه در گرجستان شد»، «آذربايجان مرزهاي خود را به آمريكا مي سپارد» سردي پنجاه ساله اي كه به ظاهر پس از امضاي توافقنامه همكاري استراتژيك واشنگتن و مسكو در سال ۲۰۰۲ رو به گرمي گراييده بود، دوباره بازگشته است. گرجستان به ميداني براي شاخ و شانه كشيدن آمريكا و روسيه درآمده است. كرملين پس از مدت ها سكوت را شكسته وخواسته كاخ سفيد را كه خواسته بود روس ها از تفليس خارج شوند پاسخ گفت: «روسيه در گرجستان مي ماند». سناريوي واشنگتن در قفقاز و آسياي ميانه نيز گام به گام آشكارتر مي شود. دو انتخابات در شرايطي نسبتاً مشابه اما با نتايجي متضاد. پيروزي الهام علي اف در باكو و سقوط شواردنادزه در تفليس. گرچه بسياري سخن از حركت مردمي گرجستان به ميان آورده و آن را نمايشي از تلاش براي كسب دموكراسي مي خوانند ليك گذر زمان سناريوي از پيش تعيين شده اي كه شواردنادزه را از مسند اقتدار به زير كشيد نمودار مي سازد. قهرمان واپسين روزهاي جنگ سرد اشتباه كرد. او نه اقبال همتاي آذربايجاني اش را داشت و نه به قدر علي اف ها بازيگر خوبي بود. وي كه زماني لقب دوست غرب و قهرمان دموكراسي را از آن خود كرد و بيش از ديگر سران جمهوريهاي نوپاي قفقاز با سياستهاي كاخ سفيد همگام شده بود به يك باره تغيير جهت داده و در مقابل خواسته هاي واشنگتن به ويژه درباره استقرار نيروهاي آمريكايي در گرجستان مقاومت كرد. خانه گذشته اش ، كرملين نيز از عملكرد او رضايت نداشت.
هرقدر هم كه در متون رسمي سياسي به وضوح بيان نشده باشد اما مسكو گرجستان را همواره به ديده قرارگاه آينده ناتو و اسرائيل قفقاز نگريسته است. گرجستان تنها مفر و مأمن چچني ها نيز بود. شواردنادزه بارها درخواست روسيه را براي عمليات مشترك عليه چچني ها رد كرده بود. خط لوله باكو - تفليس - جيهان كه شواردنادزه را شاهرگ حيات دوباره راه ابريشم خواند،روسيه را هم ناخشنود ساخت چراكه براي اولين بار انتقال نفت بدون حضور روس ها و با حمايت آشكار آمريكا صورت مي گرفت. از ديگر سو گرجستان به واسطه استقرار ۱۲۰ سرباز آمريكايي به بهانه كمك به مبارزه با تروريسم اولين مقر آمريكا در قفقاز پس از فروپاشي شوروي بود. پس از تجاوز روسيه در ۲۳ اوت ۲۰۰۲ به حريم هوايي گرجستان و بمباران ۴۰ دقيقه اي دره پانكيسي و منطقه تيانتي، نمايندگان گرجي ها در مجلس با ۸۱ رأي مثبت و تنها ۲ رأي منفي خواستار جدايي گرجستان از مجمع جمهوري هاي مستقل، تخليه پايگاه هاي روسيه در خاك گرجستان و افزايش بودجه وزارت دفاع اين كشور شدند گرچه شواردنادزه در ابتدا از قبول اين درخواست سرباز زد اما بعدها به ترتيب اين خواسته ها را به نوعي به جاي آورد كه اين بيش از پيش به روابط مسكو و تفليس سايه افكند.
با اين حال عوامل گوناگون از جمله حضور خويشاوندان روسي در اوستياي جنوبي، امنيت ارمنستان، حساسيت هاي ويژه قفقاز به تبع حضور قوميت هاي مختلف و شرايط ويژه استراتژيك گرجستان مانع از اين شد كه روسيه از تفليس چشم پوشي كند.
گرجستان براي حكم آمريكا نيز دالاني براي حمل و نقل نفت و گاز را داشت . همرزم گورباچف كه پنج سال تصدي وزارت خارجه شوروي را برعهده داشت پس از فروپاشي دولت شوروي و بازگشت به وطنش چندان در پيشبرد كشورش به سوي ترقي و توسعه يافتگي موفق عمل نكرد. سوداي تك تازي و عملكرد مستقل، رئيس جمهور مخلوع گرجستان را چنان دربرگرفته بود كه او از توجه به حساسيت هاي كشورش به ويژه نفوذ بيگانگان بر اقليت هاي اين كشور بازماند. مشكلات سال ها بر روي هم انباشته شد. از يك سو سياست هاي نامناسب در داخل و از ديگر سو فشارهاي خارجي مانع رهايي گرجستان از سنت هاي اتحاد جماهير شوروي شد. نويسنده كتاب «آزادي آينده را رقم مي زند» كشورش را جز اندكي از نظر نظامي آن هم با كمك هاي خارجي ترميم نبخشيد و به سوي دنياي مدرن گام برنداشت. او گرچه در دوران رياست حزب كمونيست حاكم بر قفقاز به جنگ با فساد پرداخت و حتي در اين راه گريبان رؤساي حزب نيز گرفت ليك در سال هاي رياست جمهوري اش پس از استقلال از ادامه اين راه بازماند چراكه خود در گرداب فساد مالي خانواده اش به دام افتاده بود. تمام اين شرايط دست به دست هم داد تا روسيه از يك سو و آمريكا از سوي ديگر راه نفوذ به گرجستان را بيابند. روس ها با مهره هاي اقليت هاي مخالف بازي كرد و آمريكايي ها با بهانه دموكراسي از حزب مخالف دولت و نماينده ائتلافي ايشان ساكاشويلي حمايت كردند. البته روباه قفقاز در آخرين سال ها سعي كرد همانند حيدرعلي اف يك گام به سوي غرب و گامي به سوي شرق بردارد اما به سختي در اين راه لغزيد. شواردنادزه زماني حتي منابع ملي كشورش را براي آمريكا به حراج گذاشت و با فروش شركت اصلي برق به آمريكايي ها، روشنايي كشور را به غرب سپرد. ارديبهشت گذشته در سفر يك روزه مان به همراه دكتر خرازي وزير خارجه ايران به گرجستان، تعداد زياد گاري هاي هيزم در تفليس و صفوف مردم براي خريد آن توجه خبرنگاران را جلب كرد و وقتي در اين باره پرسيديم راهنمايي گرجي گفت كه برق و گاز چند روزي است كه قطع شده چراكه هر دوي آنها در دست روس هاست. به گفته يكي از روزنامه نگاران گرجي، شواردنادزه پس از سال ها تصميم گرفته بود گذشته را جبران كرده ، دل كرملين را به دست آورد و در اين راه از واگذاري هر امتيازي به روس ها دريغ نكرده است. روسيه هم فرصت را غنيمت شمرده و در مقابل هر خطاي شواردنادزه، انگشت بر كليد قطع برق فشرده و شير گاز را بسته است. اما به نظر مي رسد هيچ يك از اينها به داد مرد پير گرجي نرسيد.
اكنون جدال آشكار روسيه، آمريكا بر سر گرجستان آن هم پيش از استقرار يافتن مجدد اين كشور و تلاش ايشان براي به قدرت رساندن همپايان خود در تفليس نشان دهنده آن است كه دموكراسي، حركت مردمي و تقلب در انتخابات موجب سقوط شواردنادزه نشد، بلكه او رفت چرا كه ديگر به خوبي حافظ منافع هيچيك از دو رقيب عمده در قفقاز نبود. البته شواردنادزه خود پس از كناره گيري از قدرت با تأكيد بر اين كه مورد اهانت غرب قرار گرفته آمريكا را اصلي ترين كارگردان سناريوي سقوط و انقلاب مخملي خواند و مراتب اعتراض اش را به گوش ريچارد مايلز سفير واشنگتن در تفليس رساند. اسوانت كورنل معاون رئيس انستيتوي قفقاز و آسياي ميانه دانشگاه جان هاپكينز آمريكا با بيان اين كه كاخ سفيد در حال برنامه ريزي براي بركناري آرام شواردنادزه بود، به حضور فرستادگان و محققان آمريكايي با هزينه هاي گزاف در گرجستان در جهت بررسي خواست مردم و نقاط ضعف قابل نفوذ جامعه، مدتها پيش از انتخابات اخير اين كشور اشاره مي كند.
دكتر زينوباران،ازافراد مشخص نومحافظه كارو مدير اجرايي برنامه هاي انرژي و امنيت بين المللي نيكسون نيز در مقاله خود با اشاره بر اين كه واشنگتن از ۶ ماه قبل مشغول بررسي نحوه تشكيل پارلمان موقت بعد از شواردنادزه بوده مي نويسد: «بيش از ۴/۲ ميليون دلار براي اين انتخابات از سوي كاخ سفيد هزينه شد چرا كه براي اجراي سناريوهاي مورد نظر بايد همه چيز به ويژه جو جامعه بررسي مي شد.» جالب اين كه ميخائيل ساكاشويلي رهبر اصلي مخالفان دولت گرجستان نيز روابط صميمانه اي با كاخ سفيد داشته است. او كه فارغ التحصيل دانشگاه كلمبياست زماني به دعوت شواردنادزه از آمريكا به گرجستان آمد و هم اكنون نيز مهمترين انتخابات آمريكا براي دولت جديد تفليس به شمار مي آيد. نكته جالب ديگر كه در ميان بيانات شواردنادزه پس از سقوط به چشم مي خورد مطرح شدن نام شخصي به نام سوروس است. جرج سوروس آمريكايي يهودي الاصلي بود كه براي تأسيس انستيتوي جامعه آزاد توسط شواردنادزه به گرجستان دعوت شد. روابط دوستانه سوروس و شواردنادزه كه از اوايل دهه ۱۹۸۰ آغاز شده بود پس از استعفاي ساكا شويلي از وزارت دادگستري در سال ۲۰۰۱ رو به سردي گراييد. دكتر برندا شيفر رئيس مركز مطالعات خزر دانشگاه هاروارد با بيان اين كه سوروس جايزه جامعه آزاد انستيتو را به ساكاشويلي داده بود مي گويد: «سوروس از طريق انستيتو جامعه آزاد عملياتي را براي بركنار كردن شواردنادزه آغاز كرده بود و در اين راه حتي از روش مخالفان صرب براي بركناري ميلوسويچ الگو برداري كرده است.» ميلياردر آمريكايي گويا حدود ۵۰۰ هزار دلار نيز در شبكه روستاوي -۲ كه نقش برجسته اي در انقلاب مخملي گرجستان داشت سرمايه گذاري كرده بود.
در اين ميان روسيه نيز به نوعي ديگر پروژه اي را براي بركناري شواردنادزه آغاز كرده بود. هر قدر هم كه ايوانف تنها آمريكا را نويسنده سناريوي كودتاي سفيد تفليس بخواند اما مسكو در دوران اغتشاش تفليس به ظاهر همسو و همگام با واشنگتن حركت كرد و سفر وزير خارجه روسيه به تفليس و رايزني با شواردنادزه نيز با هماهنگي كالين پاول همتاي آمريكايي اش صورت گرفت. روس ها در دقيقه ۹۰ وارد بازي شده و نبض بحران ها را در دست گرفتند. ايگور ايوانف كه ۶ سال آغازين زندگي اش را در گرجستان گذرانده و گويا علاقه وافري به غذاي گرجي دارد شوارد نادزه را براي كناره گيري آرام از قدرت متقاعد ساخت همان طور كه زماني همتايش ميلوسويچ را راضي كرده بود. با اين كار روسيه بر موج بحران سوار شد و پس از سقوط دولت سابق گرجستان، روسها رقابت آشكارتري را براي به قدرت رساندن منتخبان خود به ويژه رهبران اقليت ها با آمريكا آغاز كرد. سفر ادوارد كوكويتي رهبر
|
|
خودخوانده منطقه جدايي طلب اوستياي جنوبي و ولاديسلاو آردزينبا رهبر جدايي طلبان آبخازيا و اسلان اباشيدزه رهبر جدايي طلبان آجاريا به مسكو، خود مؤيد اين موضوع است. به رغم تلاش آمريكا براي معرفي ساكاشويلي به عنوان قهرمان رهايي بخش گرجستان به نظر تمايل اقليت هاي مخالف به اسلان آباشيدزه بيشتر شده است. رقص قفقازي روس ها با آهنگ بحران هاي گرجستان موزونتر از آمريكا بود چراكه روس ها شناخت بهتري از روحيه مردم اين منطقه داشته و در حال حاضر از هفت ايالت گرجستان سه ايالت را تحت نفوذ خود دارند.گرجستان اكنون با شرايط آشفته اي مواجه است. برخي تحليل گران بر اين باورند كه آجاريا به زودي از اين كشور جدا خواهد شد. از طرفي اين احتمال اين وجود دارد كه در صورت تشكيل دولت ائتلافي، احزاب متعلق به اقليت ها در مورد مسائل قومي با ملي گرايي و نژاد پرستي شديدتري برخورد كنند كه اين نه تنها تفليس را به سوي آشوب بيشتر سوق خواهد داد بلكه كل قفقاز و آسياي ميانه را به جهت موقعيت ويژه استراتژيكي كه گرجستان در منطقه دارد با بحران مواجه سازد.
از ديگر سو رقابت و كشمكش هاي روسها و آمريكايي ها و تلاش واشنگتن براي حذف مسكو و اخراج نيروهاي روسيه از گرجستان لايه ديگري به بحران چند لايه قفقاز مي افزايد و بازيگران اين منطقه ناچارند همچنان در ميانه چند شكاف منافع(رقابت جمهوريها، پيوند هر يك از آنها با روسيه و رقابت مسكو- واشنگتن) دست و پا بزنند.