درگذشت ادوارد ويليام سعيد؛ انديشمند و منتقد ادبي و اجتماعي فلسطيني تبار آمريكايي ازجمله مهمترين رويدادهاي فكري سال گذشته بود.
ادوارد سعيد نخستين فعاليت هاي فكري خود را با نگارش كتاب «سرآغازها» در سال ۱۹۵۷ با تأثيرپذيري از آراي ويكو در كتاب «دانش نو» آغاز كرد.
وي بعدها در كتاب «جهان، متن و منتقد» (۱۹۸۳) كوشيد تا معناي سرآغاز را در حوزه نقد ادبي به بررسي بگذارد.او در اين كتاب مدعي گرديد كه نقد صرفاً وسيله اي براي ترفيعات دانشگاهي گرديده و از لحاظ سياسي به فعاليتي بي معنا و درجهت اثبات ارزش هاي مسلط فرهنگ اروپا محور به كار گرفته شده است. در اينجا اختلاف نظر سعيد با دريدا و ساير ساختارشكنان عيان مي گردد زيرا سعيد متن را پديده اي اجتماعي سياسي دانسته كه ماهيت آن را بايد در فرايند آفرينش و نيز دريافت مخاطب مورد سنجش قرار داد.
ادوارد سعيد در كتاب «فرهنگ و امپرياليسم» (۱۹۹۳) كوشيد تا ثابت كند كه امپرياليسم پروژه ناتمامي است و مي توان آن را عامل اساسي و تعيين كننده فرهنگ غربي در دو سده اخير دانست. در واقع مي توان كتاب فرهنگ و امپرياليسم را دنباله كتاب «شرق شناسي» (۱۹۷۸) دانست.
ادوارد سعيد در كتاب شرق شناسي كه به باور پژهشگران در كنار كتاب «ماركس و پايان شرق شناسي» ويليام ترنر مهمترين كتاب دهه هاي هفتاد در حوزه ادبيات و انديشه پسا استعماري بوده، به بررسي مناسبات ميان دانش و قدرت با الهام از نظريات ميشل فوكو روي آورد. وي در اين كتاب كل گفتمان شرق شناسي را در چارچوب مناسبات قدرت كه در پارادايم مدرن شكل گرفته بود، به بحث و بررسي گذاشت.
فعاليت هاي سياسي ادوارد سعيد از پروژه فكري و ادبيش جدا نيست. او در كتاب «بي دركجا» (Out of Place) كه نشانگر موقعيت خاص وي به عنوان يك فلسطيني پرورش يافته در فرهنگ غربي است، از خودش به عنوان يك روشنفكر بي مكان و سرگردان نام مي برد.
اين بي شك بيانگر عمق اعتراض سياسي سعيد به جنايات سازمان يافته عليه مردم فلسطين بوده است.
سعيد در خاطرات خود، زندگاني با «شمشير داموكلس» بيماري خود را با زنده ماندنش در تبعيد پيوند مي دهد و مي گويد: زماني كه شرايط را بي اندازه مبهم مي بينيم و همه را در رويارويي با خود مي يابيم و خود را در اردوگاهي خصمانه، هميشه نيروي ذخيره اي هست، گونه اي توان ذهني سرسخت و مقاوم كه فوران مي كند و ما پايداري مي كنيم. اين نيروي اعتماد به نفس نيست بلكه دستيازي عزيزي به عشق به زندگي است.»
درگذشت ديويدسون
دونالد ديويدسون (۲۰۰۳-۱۹۱۷) يكي از برجسته ترين فيلسوفان تحليلي آمريكا در سي ام آگوست سال گذشته ميلادي براثر سكته قلبي در كاليفرنيا در گذشت. وي كه در دانشگاه هاروارد به مطالعه ادبيات انگليسي و ادبيات تطبيقي پرداخته بود، به واسطه آشنايي با ويلارد وان ارمان كواين؛ فيلسوف تحليلي معاصر كه در سال ۲۰۰۰ در گذشت، به فلسفه ذهن و فلسفه زبان علاقمند شد. ديويدسون صاحب كتاب هاي بي شماري در حوزه كنش انساني و مسئله تصميم گيري است.
ديويدسون نثري روشن داشت و استاد چكيده نويسي و كاربرد استعاره هاي روشن و مثال هاي زياد بود.
جايزه پل ريكور
پاپ ژان پل دوم جايزه بين المللي پل ششم را به پل ريكور؛ فيلسوف برجسته معاصر فرانسوي اعطا كرد. در اين مراسم كه در ششم ژوئيه امسال برگزار شد، پاپ ژان پل دوم با تاكيد بر اين كه فيلسوف با پژوهش خود نشان مي دهد كه تا چه اندازه ارتباط ميان فلسفه و الهيات يا ايمان و فرهنگ ثمربخش است، افزود: .... از آنجايي كه كلمه خدا حقيقت است، جستجوي بشر براي حقيقت؛ يعني فلسفه مي تواند به فهم بهتر آن (كلمه خدا) كمك رساند.
پل ريكور در ۱۹۱۳ در والنسياي فرانسه به دنيا آمد.
حوزه مطالعاتي وي فلسفه زبان، اگزيستانسياليسم و پديدارشناسي بوده است. وي ازجمله فيلسوفاني است كه بيشترين تمركز فكري را بر مسئله «شر» دارد.
به نظر ريكور بازيابي فرهنگ مهرورزي و شفقت در تمدن كنوني به كاهش شر در جامعه جهاني ياري مي رساند.