پنجشنبه ۱۱ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۶۹
يك رويداد برجسته علمي در سال ۲۰۰۳
جراحي معده از فاصله ۴۰۰ كيلومتري
گفت وگو با دكتر مهران انوري، جراح مبتكر و پيشگام نوآوري در جراحي از راه دور در جهان
000290.jpg
000292.jpg

اشاره: سال گذشته يكي از شگفت انگيزترين رويدادهاي اميدبخش فن آوري مدرن و پزشكي در كانادا به وقوع پيوست. دكتر مهران انوري پزشك جراح ايراني تبار توانست براي نخستين بار درجهان از محل كار خود در بيمارستان «سنت جوزف» واقع در شهر هميلتون استان انتاريو كانادا از فاصله ۴۰۰ كيلومتري بر روي معده «كلودت فوريتر» كه در بيمارستان عمومي نورث بي در شمال انتاريو بستري بود، يك عمل جراحي حساس را با موفقيت انجام دهد.
دكتر مهران انوري در سال ۱۹۵۹ ميلادي (۱۳۳۸ شمسي) در تهران به دنيا آمد. پدر و مادر دكتر مهران انوري تا سال ۱۹۷۸ (۱۳۵۶) هر دو به عنوان داروساز در تهران مشغول به كار و فعاليت بودند. وي كه تا زمان مهاجرت خانواده اش به كانادا در انگلستان مشغول تحصيل بود، همزمان در همين سال در دانشگاه نيوكاسل در رشته پزشكي ثبت نام كرد و در عرض پنج سال موفق به انجام تحصيلات خود در اين رشته شد. از ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۹ در دانشگاه Mc Master در رشته جراحي به تحصيلات خود ادامه داد و پس از آن براي فوق تخصص خود به استراليا سفر كرد و در دانشگاه شهر Adelaide تحت نظر پيشگامان رشته جراحي بيماريهاي جهاز هاضمه و معده، پروفسور «جان دنت»، «گلين جيمسون»، در سال ۱۹۹۲ موفق به اخذ دكترا (P.H.D) در اين رشته در سطح فوق تخصص شد و پس از آن به كانادا برگشت و در بيمارستان سنت جوزف واقع در شهر هميلتون به عنوان همرديف پروفسور به كار در كلينيك جراحي جهاز هاضمه و معده پرداخت. تا اينكه چندي پيش بيمارستان سنت جوزف كه از بيمارستانهاي وابسته به دانشگاه مك مستر است وي را به عنوان پروفسور و مدير «CMAS» انتخاب كرد و اكنون دكتر مهران انوري مدتي است رياست اين مركز مهم و مديريت آن را بر عهده دارد.
دكتر مهران انوري به خاطر جراحي هاي مبتكرانه و شيوه هاي بي سابقه اش در اين رشته يكي از جراحان برجسته جهان به شمار مي رود. وي با طرح ها، پژوهشها و دانش و تجربيات گسترده عملي خود درواقع از اركان اصلي CMAS و يكي از عوامل عمده گسترش و پيشرفت برنامه هاي اين تشكيلات و تحقق يافتن طرحهاي علمي اين مركز پزشكي فوق العاده مهم كانادا و جهان است. آنچه در پي مي آيد برگرفته از گفت وگويي است كه توسط مركز ايرانيان خارج از كشور با وي انجام شده است.
* مثل اينكه پرداختن به امور بهداشت و پزشكي در خانواده شما امر مرسومي است؟
- بله، پدر و مادر من هر دو داروساز بودند و پدرم علاوه بر داروسازي در رشته علوم آزمايشگاهي نيز تحصيل كرده و علاوه بر مديريت آزمايشگاه طبي خود در آزمايشگاه بانك ملي ايران در تهران نيز مشغول به كار بوده است.
* تا چند سالگي در ايران بوديد و در كجا تحصيل مي كرديد؟
- من تا ۱۴ سالگي در ايران بودم و تا كلاس نهم دبيرستان در دبيرستان البرز مشغول تحصيل بودم.
* و بعد به انگلستان رفتيد؟
- بله براي ادامه تحصيل بقيه دوره متوسطه دبيرستان به انگلستان رفتم.
* بعد از اينكه از دانشگاه نيوكاسل دكتراي طب خود را گرفتيد و به خانواده تان در كانادا پيوستيد، چه انگيزه اي باعث شد كه براي ادامه تحصيل در شته تخصصي، دانشگاه مك مستر را انتخاب كنيد؟
- دانشكده پزشكي دانشگاه مك مستر يكي از مراكز آموزشي مهم پزشكي در زمينه نوآوريها و ابتكارات است. در اين دانشگاه به پژوهشهاي ويژه اهميت بسيار مي دهند.
* بعداز اينكه رشته جراحي خود را در «ام، سي- مستر» تمام كرديد براي ادامه مطالعات و تحصيلات فوق تخصصي به استراليا رفتيد...؟
- بله در دانشگاه آدلايد استراليا پيشگامان جراحي جهاز هاضمه و ناراحتي هاي معده در سطح پيشرفته اي به تدريس، تجربه و كار مشغولند، به خاطر همين من به آنجا رفتم و در سال ۱۹۹۲ موفق شدم زير نظر و با همكاري پروفسور دنت و جيمسون P.H.D ويژه فوق تخصص در زمينه كار جراحي را بگيرم و البته در خلال مدتي كه در آنجا مشغول تحصيل بودم با همسرم خانم سيما ارجمند هم آشنا شدم كه اين آشنايي به ازدواج و تشكيل خانواده منجر شد و ما اكنون سه فرزند داريم.
* كار و حرفه همسرتان چيست؟
- ايشان روانشناس هستند و تخصصشان روانشناسي كودكان است.
* از چه زماني تشكيل شده، ايده انجام عمل از راه دور، ايده چه كسي بوده و چه سابقه اي در تاريخ پزشكي دارد؟
- من يكي از كساني بودم كه فكر تشكيل چنين مركزي را حدود سالهاي ۱۹۹۶-۱۹۹۵ مطرح كردم و با تشكيل يك تيم از بهترين جراحان كانادا و جهان در بيمارستان سنت جوزف به همراه و پشتيباني گروه ديگري از متخصصان رشته هاي كامپيوتر، ارتباطات و فن آوري و پزشكي شروع به فراهم آوردن زمينه هاي لازم و امكانات ضروري براي تحقق اين ايده كرديم.
* فراهم آوردن امكانات عملي براي چنين ايده اي ظاهراً مخارج زيادي داشته، هزينه هاي اين طرح چگونه تأمين شده است؟
- دانشگاه «ام.سي. مستر» يك ميليون دلار از بودجه آموزشي خود را به برپايي و گسترش اين مركز اختصاص داد و با تماس با وزير بهداشت وقت كانادا آقاي آلن راك يك ميليون دلار ديگر از دولت كانادا براي انجام اين كار دريافت داشتيم.
* چه انگيزه اي باعث روي آوردن به اين كار و اجراي چنين طرحي شد؟
- هدف اصلي ارائه خدمات جراحي به نيازمندان عمل جراحي در نقاط دورافتاده كانادا- آنجاهايي كه دسترسي به متخصصين عمل هاي جراحي پيشرفته و همين طور امكانات انجام چنين عملهايي وجود ندارد- بود. اين هدف ما را تشويق كرد كه به كار گسترش و بهره وري از چنين طرحي بپردازيم.
* غير از دستيابي به اين هدف، اين مركز چه هدفهاي ديگري را دنبال مي كند؟
000284.jpg

- آموزش دانشجويان و پزشكان در جاهايي كه دور از مراكز عمده آموزش پزشكي قرار دارند. بايد بگويم تاكنون ما در اين مركز هر ساله ۲۲ تا ۲۴ دوره آموزشي براي دانشجويان پزشكي و جراحان داشته ايم. يعني از سالهاي ۱۹۹۹-۱۹۹۸ تاكنون نزديك به ۸۰ دوره آموزشي ۲ تا ۵ روزه در اين زمينه برگزار كرده ايم.
* آقاي دكتر انوري عمل جراحي از راه دور به وسيله مركز شما به زبان ساده چگونه انجام مي شود؟
- ما به وسيله وسايل ارتباطي و از طريق ديد ياب تلويزيوني با تعبيه يك آدمك ماشيني كه داراي سه بازوست اين عمل را از راه دور مي توانيم بر روي بيماران انجام دهيم. به عبارت ديگر جراح در بيمارستان ما درست مانند آن كه در محلي كه بيمار قرار دارد، باشد عمل جراحي رابا استفاده از وسايل ارتباطي به وسيله بازوهاي (آدمك ماشيني) تعبيه شده در محل جراحي، انجام مي دهد.
*مسئله همزماني و هماهنگي كار جراح و زمان واقعي كه هر حركت بر روي بدن بيمار انجام مي شود يا به عبارت ديگر تأخيرات احتمالي، خللي در جريان عمل جراحي بر روي بيمار وارد نمي كند و خطري ندارد؟
- متخصصين شركت ارتباطات بل توانسته اند اين تأخير را به حداقل ممكن برسانند. يعني به تأخيري حدود يك سيصد هزارم ثانيه و اين در حد ايمني لازم در هماهنگي و همزماني كار جراح و زمان رخداد اعمال وي به وسيله بازوهاي Robot بر روي بيمار است.
* به لحاظ رواني اين شيوه عمل جراحي (جراحي از راه دور) ضرر و زياني به بيمار نمي رساند؟ تصور عمل شدن به وسيله يك آدمك كامپيوتري و...؟
- نه به هيچ وجه، اول اين كه در آن اتاق عمل كادر پزشكي حضور دارند و دوم اين كه اين شيوه به لحاظ رواني بسيار آرامبخش تر از اين است كه بيماري مجبور شود محل زندگي خود را، جايي كه در آنجا به دنيا آمده و بزرگ شده و افرادي كه در آن محل درماني مرتب با آنها سروكار داشته ترك كند و در شهر ديگري به يك مركز درماني منتقل شود كه كاملاً  براي او ناآشناست. مثلاً خانمي كه ما بر روي وي عمل دو هفته پيش را انجام داديم تمام عمرش در نورشابي زندگي مي كرده و در همان مركز درماني ۵ بچه اش را به دنيا آورده است.
* درباره سابقه اين گونه اعمال جراحي در جهان... مثل اين كه سال گذشته از نيويورك يك تيم پزشكي يك عمل از راه دور بر بيماري در فرانسه انجام دادند... چه تفاوتها و يا شباهتهايي بين كاري كه شما كرديد و كاري كه در نيويورك انجام شد وجود دارد؟
- كاري كه شما به آن اشاره مي كنيد در ۷ سپتامبر سال ۲۰۰۱ بود كه از يك مركز ارتباطات در نيويورك، عمل خارج كردن كيسه صفراي يك بيمار دراستراسبورگ فرانسه انجام شد. اول اين كه عمل بسيار ساده بود. دوم بيمار در يك بيمارستان بسيار مجهز قرار داشت و سوم اين كه پزشكان از يك مركز ارتباط از راه اين كار را انجام دادند و اين تجربه دنبال نشد. عملي كه ما انجام داديم عمل بسيار حساسي بود، يك ميليمتر جابه جايي محل در هر مرحله از عمل ممكن بود به خونريزي و مرگ بيمار بيانجامد و ديگر اين كه ما از يك بيمارستان اين عمل را بر روي بيماري كه در يك مركز درماني بود انجام داديم. بعد از اين عمل ما هفته گذشته توانستيم روده بيماري كه دچار سرطان است با جراحي از راه دور با به كار بردن سيستمي كه فراهم آورده ايم جراحي كنيم؛ بدون شكاف و بريدن و دوختن عمده و زياد...
* پس درواقع ما درباره كاري كاملاً متفاوت در زمينه پزشكي و جراحي در اينجا حرف مي زنيم....
- همين طور است. كاري كه در نيويورك انجام شد از يك مركز ارتباط انجام شد و براي انجام عملي بسيار ساده در «CMAS»، ولي در سيستم جراحي از راه دوري كه ما به كار مي گيريم، هدف انجام عمل هاي پيچيده در زمينه مختلف جراحي در هر نقطه كانادا و جهان است و غير از اين عملي كه به آن اشاره شد ما عمل هاي ديگري هم انجام داده و طرح انجام آن را ريخته ايم. ما مي خواهيم به جاي هزينه گزاف حمل و نقل بيماران به مراكز درماني مجهز با اين شيوه خدمات جراحي را در هر جا كه لازم بشود در اختيار نيازمندان قرار دهيم.
* اين عمل بازتاب گسترده اي در جهان نوآوري هاي پزشكي داشته است...
- همين طور است. نمايندگاني از «NASA» سازمان فضانوردي آمريكا و سازمان فضانوردي كانادا و سازمان ها و مراكز درماني مختلف شاهد انجام اين عمل جراحي بودند. مسئولان، پزشكان و جراحان بسياري از تمام نقاط جهان از عربستان، يمن و خاورميانه با مركز ما تماس گرفته اند براي استفاده از نتايجي كه ما از تجربيات عمل خود تاكنون به دست آورده ايم.
*با به كار بردن اين شيوه،  جراحي هاي پيچيده از راه دور در تمام نقاط جهان در آينده به چه شكل ممكن مي شود؟
- با استفاده از ماهواره ها، ما مدتي است كه بر روي اين ايده مشغول به كار شده ايم و در آينده اين كار به وسيله كمك گرفتن از امكانات ماهواره اي امكان پذير خواهد شد. در آينده مراكز درماني و بيمارستانهاي كوچك مي توانند به وسيله ماهواره  ها از« Robotic Surgery Tele» يا انجام عمل بر روي بيماران نيازمند اعمال جراحي به خوبي استفاده كنند.
* در ايران چطور؟ آقاي دكتر انوري دلتان مي خواهد و يا دلتان مي خواست كه در ايران به تشكيل و توسعه چنين مركزي مي پرداختيد؟
- ايران وطن من است و من مي دانم جراحان بسيار خوبي در آنجا هستند و خيلي خوب كار مي كنند. در ايران هم در نقاط دورافتاده نياز به چنين سيستم ها و شيوه ها و راهكارهايي هست، اما اين كار همكاري همه جانبه نهادهاي رسمي دولتي و دانشگاه ها و مراكز درماني را لازم دارد.

۸۳ روزنامه نگار در سال ۲۰۰۳ به قتل رسيدند
فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  با انتشار گزارش  سالانه  خود درباره  وضعيت  روزنامه نگاران  در جهان  اعلام  كرد: در سال  ۲۰۰۳ ميلادي ۸۳ روزنامه نگار در جهان  كشته  شده اند.
«آيدان  وايت» دبيركل  فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  با انتشار اين گزارش  براي  مطبوعات  گفت : سال  ۲۰۰۳ سالي  غم انگيز براي  روزنامه نگاران  بود و شرايط روزنامه نگاران  روبه  وخامت  دارد.
در اين  گزارش  با يادآوري  اين  كه  تلفات  روزنامه نگاران  در سال  ۲۰۰۳ نسبت  به  سال  قبل  از آن  ۱۳ مورد افزايش  داشته ، خاطرنشان  شده  است  كه  جنگ  عراق  جان  ۱۸ تن  از كاركنان  مطبوعاتي  را گرفته  و ۲ تن  ديگر نيز هنوز مفقود هستند.
فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  در گزارش  سالانه  خود در خصوص  تلفات  خبرنگاران  و كاركنان  مطبوعاتي ، علاوه  بر عراق  از كشورهاي  فيليپين  و كلمبيا به  عنوان  دو محلي  كه  بيشترين  تعداد قربانيان  را از بين  روزنامه نگاران  گرفته ، ياد شده  است .در اين  گزارش  با ابراز نگراني  نسبت  به  وضعيت  اين  كشورها آمده  است  كه  در سال  ۲۰۰۳ در كشور كلمبيا ۷ روزنامه نگار و در كشور فيليپين  ۳ روزنامه نگار كشته  شده اند.
فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  خواستار انجام  تحقيقات  مستقل  درباره ۷ مورد از ۱۸ قتل  روزنامه نگاران  در عراق  شده  است .
اين  درحالي  است  كه  كميته  اجرايي  بين المللي  فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  در نشست  ماه  گذشته  خود در هند اعلام  كرد كه  روز ۸ آوريل ۲۰۰۴ (۲۰ فروردين  ) اولين  سالگرد حمله  به  «هتل  فلسطين » در بغداد روز اعتراض  بين المللي  و سوگواري  به  مناسبت  قتل  روزنامه نگاران  در عراق  خواهدبود.
در اين  گزارش،  همچنين  به  پنج  مورد قتل  روزنامه نگارها در كشور هند اشاره  شده  و خاطرنشان  شده  است  كه  هند با بحراني  در زمينه  امنيت  خبرنگاران  روبه رو است .
مسأله  مرگ  «زهرا كاظمي» خبرنگار عكاس  ايراني  نيز از ديگر مسائل  مورد اشاره  در اين  گزارش  است .
وايت  در اين  گزارش  از پاسخگويي  سريع  دولت  ايران  در زمينه  تحقيقات  درباره  اين  مسأله  تقدير كرده  و پاسخگويي  دولت  ايران  را امر مهمي  دانسته است .
دبيركل  فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  تصريح  كرد: «ما از دولت هايي  كه  پاسخگو هستند و اقدام  مي كنند، تقدير مي كنيم .» وايت  همچنين  گفت  كه  با هيأتي  از فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  و اعضاي  «فدراسيون  روزنامه نگاران  عرب » در روز ۱۹ ژانويه  ( ۲۹ دي ) به  بغداد سفر مي كند. وي  هدف  از اين  سفر را بحث  با مقام هاي  عراقي  در خصوص  تشكيل  يك  سازمان  مستقل  براي  روزنامه نگاران  عراقي  عنوان  كرد.
وايت  تاكيد كرد : «تحولات  دموكراسي  در عراق  نيازمند مطبوعات  آزاد و مستقل  است .»
فدراسيون  بين المللي  روزنامه نگاران  كه  مقر آن  در بروكسل  قرار دارد، بيش از ۵۰۰ هزار روزنامه نگار از بيش  از ۱۰۰ كشور جهان  را نمايندگي  مي كند.

مرور زندگي
۲۰۰۳، سال زنان ايراني
000282.jpg

عباس اسدي
شايد به جرأت بتوان سال ۲۰۰۳ ميلادي را در ايران سال زنان نام گذاشت، چرا كه در اين سال زنان ايراني بيش از مردان در صدر اخبار جهان جاي گرفتند. فارغ از ارزش گذاري وجودي هر كدام از زنان ايراني،  بانوان پرتلاش فعال، كارآمد و پوياي ميهن اسلامي در جهان اسم و آوازه يافتند و ساعت ها رسانه هاي جهان اخبار مربوط به آنها را درصدر جاي دادند، اعطاي جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي، نقش آفريني يك زن در مرگ همسر ناصر محمدخاني، حرف و حديث هاي فراوان درباره متهم به قتل افسانه نوروزي، مرگ خبرنگار ايراني الاصل نشريه كانادايي «زهرا كاظمي» به گونه اي است كه سال ۲۰۰۳ را مي توان سال زنان و بانوان ايراني نام گذاشت.
لاله و لادن، جدا از هم در آسمان
مرگ، واژه آشنا و مأنوس ميان تمام آدميان كره هستي است؛ اما براي لاله و لادن ۲۸ ساله مرگ معنا و مفهوم ديگري يافت. لاله همراه، همگام و همزاد لادن ۲۸ بهار را از سر گذراندند و در بهاري غم انگيز زماني از هم جدا شدند و در آسمان يكديگر را در آغوش كشيدند.
لاله و لادن هيچ گاه نتوانستند به خاطر شرايط جسمي، نجواهاي خواهرانه را در گوش يكديگر بخوانند، آنها گرچه به ظاهر از هم فاصله گرفتند، اما اين فاصله پلي شد تا در دنياي باقي بتوانند رودرروي هم، قهر كنند، آشتي كنند و خود انتخاب كنند كه در تنهايي چگونه باشند.
لاله و لادن دردها، رنج ها و گرفتاري هاي زيادي را از با هم بودن تجربه كردند و اين با هم بودن ظاهري، آنها را خسته و رنجور كرد تا جايي كه گرچه پزشكان به آنها گفته بودند در صورت عمل هركدام ديگري از ميان خواهد رفت، اما ريسك مرگ را به جان خريده ولي تن به عمل جراحي سپردند.
لاله و لادن، گرچه در عالم ملكوت ماوي  گزيده و زندگي از نوع ديگري را آغازيده اند، ولي مرگ غم انگيز آنها هيچ گاه از ذهن و فكر ايرانيان كه نه، حتي جهانيان نخواهد رفت، لاله و لادن در ميان ما نيستند، اما غم از دست رفتن آنها در هميشه ذهن  ما باقي خواهد ماند.
000280.jpg

لاله را مي شناسيم،  لادن را نام آشناي رنج ها و دردها مي دانيم. آنچه به عنوان يك پرسش بزرگ ذهن ما را مشغول مي دارد آن است كه چرا با وجود آن كه پزشكان حاذق جهاني در دوران كودك و نوجواني، عمل جداسازي لاله و لادن را غيرممكن مي دانستند و حتي پزشكان ايراني بر آن صحه گذاشته بودند، اين دو جوان تن به تيغ جراحي سپردند و در بيمارستان يك كشور خارجي (سنگاپور) يكي پس از ديگري از ميان رفتند. پاسخ به اين پرسش، رازي را در درون دارد كه لاله و لادن ديگر خسته شده بودند و بايد مي رفتند، رفتن به آسمان، بدون آن كه مثل زميني ها ديگري آن يكي را يدك كشد. آنها جدا از هم به آسمان رفتند.

به بهانه آغاز سال جديد ميلادي
مسيحيان در موسيقي ايران
000288.jpg
درگذشت استاد مليك اصلانيان يكي از مهمترين رخدادهاي موسيقي براي ارمنيان ايران بود.

هوشنگ ساماني
از ورود نخستين گروه قوم ارامنه به ايران، درست چهارصد سال مي گذرد. سرزمين كوچك ارمنستان به دلايل عديده، همواره تعدادي از شهروندانش را كوچانده است كه بزرگترين مهاجرت آنها، چهار قرن پيش در زمان حكومت شاه عباس صفوي صورت گرفت. موج ديگري از مهاجرت هاي ارامنه پس از ۲۴ آوريل ۱۹۱۵ ميلادي و در جريان قتل عام ارامنه توسط انور پاشا و طلعت پاشاي عثماني انجام يافت. نجات يافتگان اين قتل عام، عموماً  از سوريه و لبنان سردرآوردند. علاوه بر اين در زمان حكومت ۲۹ ساله استالين بر شوروي پيشين، باز هم تحت فشار دولت مسكو، عده اندكي از ارامنه دست به مهاجرت زدند كه طبق معمول گذشته، ايران يكي از پناه دهندگان اين ملت مظلوم بود. لوريس چكناوريان، موسيقيدان شهير ايراني و جهاني، محصول همين مهاجرت است.
اما دنيا فقط به تلخي ها محدود نمي شود و بسا شيريني ها كه از درون رويدادهاي تلخ و گزنده بيرون مي تراود. مهاجران ارمني در همه ادوار پيشين، ايران را يكي از بهترين پناهگاههاي خود يافته اند و ايرانيان هم در مقابل نشان دادن كه ميزبان شايسته اي براي ايشان هستند. اين رابطه اگر چه در آغاز يك طرفه و به نفع پناه جويان بود ولي به تدريج و با استقرار و آرامش مهاجران، رابطه دو طرفه اي بين ايراني و ارمني ايجاد شد و امروزه، ارامنه ايراني كه ديگر ميهمان نبوده و خود صاحب خانه اند، در صنعت و معماري و موسيقي جزو سرآمدان روزگارند.
قوم ارمن در گذشته هاي دور پيرو آئين زرتشت بودند و هنوز هم آتشكده هاي آن دوران در خاك ارمنستان فعلي برجاي باقي است. اين قوم كم جمعيت به روايتي از ۱۷۰۰ سال پيش به آيين مسيحيت گرويدند. از آنجا كه عمده اقليت مذهبي در ايران، ارامنه مسيحي هستند، غالب اذهان جامعه مسلمانان، مسيحيت را برابر با قوميت ارمني مي دانند. چنان كه وقتي نام اين قوم بر زبان مسلمانان جاري مي شود، خود به خود  آئين مسيحيت نيز بر اذهانشان خطور مي كند و برعكس نيز همين طور است. اين در حالي است كه تعدادي از هموطنان مسيحي  ما از قوم آشور هستند. اما در افواه مسلمانان تمايزي بين قوميت ايشان و ارامنه مشاهده نمي شود.
جامعه مسلمان ايراني اگر چه به دلايل مذهبي، آميزش چنداني با مسيحيان، چه آشوري و چه ارمني ندارد ولي در برخي حوزه ها از هنر و صنعت ايشان بسيار بهره  برده است. دست كم موسيقي سنتي و جديد ايران به مقدار خيلي زيادي، خود را مديون هنرمندي موسيقيدانان ارمني مي داند. بويژه آن كه در دوران تحريم موسيقي، شيعيان ايران علي القاعده مجال زيادي براي پرداختن به موسيقي را نداشتند ولي در عوض ارامنه ايران با آزادي عمل ناشي از آيين مسيحيت به راحتي موسيقي اين مرز و بوم را در حد خود ياري كرده اند.
000286.jpg
در سال ۲۰۰۳ نيز لوريس چكناوريان فعالترين چهره ارمني در ايران به شمار مي رفت.

شايد جامعه موسيقيدانان سنتي ايران شخصي به نام هاوانس آبكاريان را نشناسند ولي با اطمينان صد در صد همه آنها نام يحيي را بارها و بارها شنيده اند و قدر هنرش را مي دانند. يحيي سازنده بهترين تارهاي قرن حاضر، همان هاوانس آبكاريان است كه امروزه تار دست ساز او ارزش مادي و معنوي فراواني دارد و داشتن يك عدد آن براي هر نوازنده اي به يك آرزو مي ماند.
به نظر مي رسد پرداختن به موسيقي در ميان قوم ارامنه به نسبت ساير اقوام كره زمين خيلي بيشتر باشد. اگر از همين اندك جمعيت مقيم ايران آمار بگيريم، ملاحظه مي كنيم، درصد موسيقيدانان به نسبت كل جمعيت در مقايسه با مسلمانان خيلي خيلي بيشتر است. گرچه اغلب موسيقيدانان ارمني ايران به موسيقي از نوع كلاسيك و كمتر سنتي گرايش دارند ولي حتي در همان آثار هم رگه هايي از موسيقي ايراني را مي توان يافت. از نمونه هاي آشكار و مشهورش، اپراي «رستم و سهراب» اثر لوريس چكناواريان را مي توان ذكر كرد.
به هر روي حضور چهارصد ساله قوم ارمني در خاك ايران و زندگي مسالمت آميز با مسلمانان نه از روي قوميت آنها و نه از جهت مسيحيت شان بوده است. بلكه به نظر مي رسد محور انسانيت عنصر تعيين كننده اي در ميزان اقبال جامعه مسلمان ايران به ايشان باشد. عنوان هاي مسيحي و ارمني، در ايران همواره با ذهنيت هاي مثبت همراه است. موسيقيدان خوشنامي چون امانوئل مليك اصلانيان- كه چندي پيش درگذشت- شايد براي نمونه كافي باشد. كما اين كه در اصفهان بهترين صنعت كاران به ارمني بودن مشهورند. چه رمزي در اين واقعيت ملموس نهفته است؟ آيا به سبب مسيحي بودن است يا در اقليت بودن؟

زندگي
اقتصاد
انديشه
جهان
سياست
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  جهان  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |