علل وقوع زلزله براساس تحقيقات دكتر عكاشه
زلزله چيست ؟
|
|
در پي وقوع زلزله خونبار بم، علاوه بر همدردي و كمك هاي گوناگوني كه از طريق مردم براي نجات و ساماندهي و پيدا كردن اجساد وجود داشت، سؤالات زيادي نيز در ارتباط با چگونگي وقوع زلزله و همچنين مناطق زلزله خيز براي چندمين بار در ذهن افراد به وجود آمد، كه نظرات متخصصان و كارشناسان مي تواند پاسخگوي بخشي از آنها باشد.
دكتر عكاشه استاد رشته زلزله شناسي دانشگاه تهران طي گفت وگويي با بي.بي.سي در مورد علت هاي وقوع زلزله چنين گفت: علت اصلي زلزله ،گرماي زياد داخل كره زمين است. درون زمين بسيار داغ است و حرارت آن به پنج شش هزار درجه مي رسد. هر جا كه حرارت باشد، حركت هم هست. پس حرارت مركز زمين منتقل مي شود به لايه هاي بالا و آنها را به حركت درمي آورد. هر جا كه لايه ها ضعيف تر و نازك تر باشند، شكستگي هايي پديد مي آيد كه گسل خوانده مي شود. در سطح كره زمين در مسير رشته كوه هاي آلپ هيماليا كه كوه هاي بسيار جواني هستند، لايه ها سست و شكننده هستند. سرزمين ايران هم روي اين كوه ها قرار گرفته است.
وي مي افزايد: زلزله چيزي نيست جز شكستن يا پاره شدن زمين و تخليه شدن انرژي از درون كره زمين. انرژي حرارتي كه براي مدتي طولاني در داخل زمين ذخيره شده ناگهان در ظرف چند ثانيه از راه يك گسست آزاد مي شود و بيرون مي زند. تمام گسل ها فصل مشترك لايه گسسته شده هستند با سطح زمين. از برخورد اين دو سطح خطي تشكيل مي شود كه ما به آن خط زلزله مي گوييم كه روي زمين كشيده مي شود. براي نمونه همين زلزله اخير بر روي زمين گسلي به طول ۶۵ كيلومتر داشته است. در يك منطقه زلزله خيز ما يك خط گسل داريم و در كنار آن رشته هايي از گسل هاي فرعي كه روي هم يك زون گسل مي سازند. براي مثال در شمال تهران از لشگرك تا كرج يك خط گسل بزرگ هست و در كنار آن تعدادي گسل هاي كوچكتر وجود دارد كه روي هم زون گسل اين منطقه را مي سازند.
دكتر عكاشه در پاسخ به اين سؤال كه در ايران چقدر گسل وجود دارد و اين گسل ها تا چه اندازه شناخته شده هستند؟ مي گويد: گسل هايي كه در منطقه زاگرس هستند از بندرعباس تا كرمانشاه جريان دارد و تا عراق و تركيه ادامه پيدا مي كند و گسل هاي ديگري كه از تبريز تا قزوين و تهران و شاهرود و مشهد ادامه پيدا مي كند و گسل هاي شرق ايران. در همه جا هزاران گسل وجود دارد. هر جا كه طول گسل ها بيشتر باشد، نشانه آن است كه شكستگي بيشتر بوده و امكان زلزله در آينده هم بيشتر است. مي توان نتيجه گرفت كه اين گسل ها در گذشته فعال بوده اند. مطمئناً در طول دو هزار سال گذشته بيش از صد زلزله بزرگ در كشورمان داشته ايم. هر زلزله چيزي نيست جز شكافتن گسل و پارگي زمين. زلزله يك پديده صددرصد طبيعي است. با اين سانحه، زمين انرژي خود را خالي مي كند و تعادل خود را باز مي يابد.
دكتر عكاشه در مورد عوامل مؤثر در شدت زلزله مي گويد: براي سنجش اندازه يك زلزله، يكي درجه ريشتر است كه ميزان انرژي تخليه شده از كانون زمين را نشان مي دهد، ديگري درجه مركالي است كه به ميزان تخريب سازه هاي روي زمين و برداشت انسان ها از زلزله مربوط مي شود. مثلاً اگر زلزله آدم خفته را از خواب بيدار كند، گفته مي شود كه شدت زلزله ۶ درجه مركالي بوده است. اما اگر زلزله بزرگي مثلاً در بيابان رخ بدهد، چون به سازه هاي انساني آسيب نمي رساند، درجه مركالي آن ناچيز است. پس درجه مركالي با نسبتي كه هر زمين لرزه با انسان دارد، سنجيده مي شود. در حالي كه درجه ريشتر يك مسئله خارجي است و هيچ ارتباطي با برداشت انسان ندارد. نسبت اين دو درجه را مي توان مشخص كرد. مثلاً زلزله بم تنها ۶/۶ ريشتر شدت داشته، اما شدت مركالي آن بين ۸ تا ۹ بوده است. در سنجش يك زلزله هر دو مقياس را بايد در نظر داشت.
دكتر عكاشه در پاسخ به اين سؤال كه علت آسيب رساني بالاي زلزله در بم چه بوده است، چرا زلزله اي كه مثلاً چند سال پيش در بهبهان پيش آمد، چنين تلفاتي نداشت، مي گويد: روز ۲۲ دسامبر در كاليفرنيا، درست در نيمه راه لوس آنجلس و سانفرانسيسكو زلزله شديدي روي داد، با قدرت ۶ و نيم يعني كما بيش مشابه زلزله بم، در زلزله كاليفرنيا تنها ۲ نفر جان خود را از دست دادند، در حالي كه در بم هزاران نفر تلف شدند. چرا؟ اگر سازه ها و ساختمان ها به اندازه كافي مقاوم باشند و كانون زلزله از شهر دور باشد طبعاً ميزان خسارت زلزله پايين است. به علاوه جنس زمين زيرسازه ها هم نقش مهمي ايفا مي كند. اگر زمين از سنگ سفت و محكم باشد، ميزان تخريب زلزله كم مي شود. در بم هر دو مشكل وجود داشت، هم ساختمان ها طبق روش قديمي سنتي از خشت و گل بودند و هم جنس زمين بم از خاك نرم و سستي است. من زمين شهر را هم در قسمت قديمي و هم قسمت جديد بم مطالعه كرده ام و نتيجه گرفتم كه در برابر يك زلزله شش درجه اي به هيچ وجه مقاوم نيست. اگر در بهبهان ديديم كه به شهر آسيب زيادي وارد نيامد، علتش اين بود كه در آنجا كانون زلزله در خود شهر نبود و شدت آن هم كمتر بود.
دكتر عكاشه همچنين در مورد قابل پيش بيني بودن زلزله و اينكه آيا چنين كاري در دنيا امكان پذير هست يا خير مي گويد: در هيچ جاي دنيا، نه در ژاپن و نه در آمريكا و نه در اروپا هيچ كس هنوز نتوانسته زمان وقوع زلزله را تعيين كند. علم زلزله شناسي هنوز در مراحل اوليه و دوران طفوليت خويش است و نمي توان از آن انتظار داشت كه يك زلزله را پيش بيني كند. البته من ايمان دارم كه بشر يك روزي به اين دانش و توانايي خواهد رسيد. اما فعلاً دانشمندان تنها مي توانند با مطالعه پيشينه مناطق و با كاوش در گسل ها و با تحقيق در شكستگي ها و گسست ها بگويند كه تا چه حد يك منطقه ظرفيت زلزله دارد و مي تواند خطرناك باشد، تا درآينده از فعاليت هاي شهرسازي و تأسيساتي در آن خودداري گردد. مثلاً از آنجا كه مي دانيم يك گسل ۶۵ كيلومتري از منطقه بم عبور مي كند، مي توانيم بگوييم كه يك زلزله شديد در اين منطقه پيش مي آيد. اما زمان آن را هيچ كس نمي تواند تعيين كند، پس دانش پيش بيني زلزله هنوز در مراحل اوليه است و توان زيادي ندارد، مثل بسياري از بيماري ها كه هنوز از درمان آنها ناتوان هستيم.
|