يكشنبه ۱۴ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۷۲
زلزله و نيازهاي عاطفي زلزله زدگان
000444.jpg
معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي كشورنيز اعلام نيز كرد: ۲۶ زن بي سرپرست شده حادثه زلزله بم، شناسايي و ۲۰ نفر از آنها به بستگان خود بازگردانده شده اند.
دكتر علم الهدايي به ايسنا گفت: ۴ مركز اسكان موقت زنان بي سرپرست شده بم،  با ظرفيت ۵۰۰ نفر در كرمان تجهيز شده است كه در حال حاضر تنها ۶ زن بي سرپرست زلزله زده در آنها باقي مانده اند.
وي گفت: سازمان بهزيستي كشور بخشنامه اي براي تمامي استانها صادر كرده تا مددكاران اجتماعي با جستجو در بيمارستانها، زناني را كه مجروح شده و فاقد همراه هستند شناسايي كنند.
معاون امور اجتماعي سازمان بهزيستي كشور با اشاره به اين كه هنوز اطلاعي از تعداد و وضعيت زنان منتقل شده به شهرهاي ديگر در دست نيست، خاطرنشان كرد: حمايتهاي كوتاه مدت براي رفع نيازهاي اوليه زنان زلزله زده بي سرپرست شامل شناسايي، طبقه بندي، كمك مالي، بازگرداندن آنها به بستگان و ايجاد شرايط طبيعي زندگي براي آنان بوده و بعلاوه سازمان بهزيستي، زنان بي سرپرستي كه در گذشته تحت پوشش سازمان بوده و از زلزله نجات يافته اند را نيز مورد حمايت بيشتري قرار خواهد داد.
وي در پايان گفت: كمكهاي مردمي براي بهبود وضعيت اين زنان بسيار حائز اهميت است.
همچنين خشنود، معاون اجتماعي سازمان بهزيستي كرمان نيز در گفت وگو با خبرنگار ايسنا اعلام كرد: تاكنون ۱۵۰۰ زن در راه مانده زلزله بم كه داراي مشكل بوده و در بيمارستان به عنوان بي سرپرست نگهداري مي شوند، شناسايي شده اند.
كارشناس سازمان بهداشت جهاني
از نيازهاي رواني بازماندگان مي گويد
دكتر احمد محيط - روانپزشك و يكي از مديران سازمان جهاني بهداشت در منطقه مديترانه شرقي كه به منظور كمك به هماهنگي در فعاليت هاي بهداشتي اين سازمان از قاهره به تهران آمده است در گفت وگو با خبرنگار سايت زنان به مواردي براي كمك به مردم زلزله زده بم اشاره كردند. دكتر محيط گفت علاوه بر كمك هاي متداول صورت گرفته توسط سازمان هاي دولتي از قبيل انتقال جنازه ها و ضدعفوني محل و غيره، مواردي وجود دارند كه سازمان هاي غيردولتي و مردم مي توانند در هنگام سازماندهي كمك هاي خود به آنها توجه كنند.
اين موارد به شرح زير هستند:
۱- كودكان:
كمك به نوزاداني كه بي سرپرست شده اند، شناسايي خانواده هاي داوطلب سرپرستي از اين نوزادان و پيش بيني كمك به خانواده هايي كه از اين نوزادان سرپرستي مي كنند.
فراهم آوردن كمك هايي از قبيل:
- شيرخشك
- پوشك بچه
- و ساير وسائل ضروري براي نوزادان
۲- كودكان پيش دبستاني:
فراهم آوردن كمك هايي از قبيل
- اسباب بازي
- لباس
- تأمين سرپرستي اين كودكان
۳- كودكاني با سنين بالاتر:
- فراهم آوردن امكان مشاركت اين كودكان در فعاليت هاي كمك رساني
- فراهم آوردن سرپرستي از اين كودكان
- مشاركت اين كودكان در ترميم مدارس
۴- مجروحين منتقل شده به شهرستان ها و استان هاي ديگر
- ملاقات با آنها در بيمارستان ها
- هماهنگي براي مراقبت از آنها پس از ترخيص از بيماستان ها
- حمايت هاي عاطفي و رواني
وي همچنين به دستورعمل هاي سازمان جهاني بهداشت به منظور مراقبت از سلامت رواني مردم آسيب ديده و جمعيت هايي كه در معرض استرس هاي شديد و بلايايي از قبيل زلزله قرار مي گيرند اشاره كرد. از جمله موارد ذكر شده مي توان به بخش هاي زير اشاره كرد:
- توزيع غذا، فراهم آوردن خدمات رفاهي، نگاهداري بازماندگان اعضاي يك خانواده در كنار هم، فراهم آوردن فضاهاي مذهبي، فرهنگي و تفريحي در اردوگاه هايي كه برپا خواهد شد، توجه به تدفين اجساد براساس مراسم معمول در منطقه، برپايي مراسم معمول فرهنگي، مذهبي، برپايي فعاليت هايي كه كودكان بي سرپرست و زنان يا مرداني كه اعضاي خانواده شان را از دست داده اند در آن مشاركت كنند، برپايي فعاليت هاي تفريحي معمول براي كودكان، شروع مجدد و هرچه سريع تر تحصيل كودكان بازمانده و مشاركت مردم بازمانده در يافتن خانواده هايشان و فعاليت هاي بازسازي.
در همين زمينه رييس مركز مشاوره دانشگاه تهران گفت: ۲۰ تن از نيروهاي متخصص در قالب نيروهاي وزارت بهداشت و طبق درخواست ستاد مستقر در اين وزارتخانه در سطح بيمارستانهاي شهر به مشاوره آسيب ديدگان و بازماندگان مي پردازند تا بتوانند از حجم فشارهاي روحي آنها را بكاهند.
دكتر بوالهري در گفت وگو با خبرنگار ايسنا افزود: مركز مشاوره دانشگاه تهران چندين جلسه آموزشي براي روانپزشكان تشكيل داده است و با استخراج مطالب روز و چاپ بروشورهايي براي امدادگران، آسيب ديدگان و متخصصان در حال كمك رساني به مردم آسيب ديده بم است.
وي تصريح كرد: در تلاش هستيم تا در صورت هماهنگي هاي لازم با سازمان بهزيستي بتوانيم به مشاوره هاي تلفني بپردازيم. همچنين آمادگي خود را براي دوره هاي آموزشي كوتاه مدت و اعزام نيروهاي متخصص به منطقه اعلام مي كنيم.
دكتر بوالهري در پايان گفت: در مجموعه فعاليت ها به اين نكته رسيديم كه ايجاد هيجان و انگيزه به اندازه كافي و در حد بسيار مطلوب انجام شده است و بعد از اين بايد ملاحظات روانپزشكي، آموزشي و مشاوره اي صورت گيرد و با استفاده از واژه هايي مانند اميد، زنده بودن و بقاي عشق به جاي بي خانماني و يتيمي در كمك هرچه بيشتر به آسيب ديدگان بكوشيم.
راه خروج از شرايط بحران روحي
يك روانپزشك اعتقاد دارد: ندادن اميد بي مورد به زلزله زدگان و پاسخگويي شفاف و بيان حقيقت به آنها باعث مي شود كه آنها از شرايط بحراني خارج شده و مشكلات روحي كمتري پيدا كنند.
دكتر سيدسعيد صدر در گفت وگو با خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاري دانشجويان ايران، با اشاره به عوارض بلندمدت مواجه شدن با بلاياي طبيعي همچون زلزله اظهارداشت: معمولا عوارض ناشي از چنين اتفاقاتي در گروههاي سني كودكان (كمتر از ۴ سال، بين ۴ تا ۶ سال، كودكان دبستاني) ،مردان و زناني كه دچار ضايعه از دست دادن اطرافيان خود شده اند متفاوت است.
وي در مورد عوارض ايجاد شده براي كودكان خاطرنشان كرد: اگر اين كودكان شيرخوار باشند نيازمند حمايت نزديكان خود كه جايگزين مادر شود و احساس جدايي نداشته باشند دارند لذا اين كودكان ممكن است به علت از دست دادن مراقبين خود دچار اضطراب جدايي شوند.
اين روانپزشك ادامه داد: در كودكاني كه كمي بزرگتر هستند اين مشكل به صورت عاداتي از قبيل مكيدن انگشت، شب ادراري و ديدن كابوس بروز مي كند و كودكاني كه در سنين مدرسه قرار دارند با افت تحصيلي، شب ادراري، جويدن ناخن مواجه مي شوند.
دكتر صدر با اشاره به عوارض PTSD (اختلال روانپزشكي پس از سانحه) در افراد بزرگسال گفت: پس از وقوع چنين حوادثي مشكلاتي از قبيل يادآوري حادثه در خواب به صورت ديدن كابوس، مجسم شدن صحنه ها در جلوي چشم، اضطراب، بي قراري، مشكل خواب، پرخاشگري و عوارض جسماني براي افراد بزرگسال ايجاد مي شود كه اين عوارض بويژه در زنان بصورت افسردگي و اضطراب از مشكلات عمده خواهد بود كه برخي از آنها در درازمدت و با تاخير ظاهر مي شوند كه در برخي از مواقع با مداخلات روانپزشكي مي توان مقداري از اين مشكلات را كاست.
اين روانپزشك يادآور شد: بيشتر منابع علمي نيز مخالف بستري كردن اين افراد كه دچار مشكلات روحي شده اند هستند لذا يكي از نكاتي كه در رابطه با اين افراد بايد رعايت شود دور نكردن آنها از منطقه اي است كه آسيب ديده اند زيرا علي رغم ناگواري اين حادثه، ديدن آن صحنه ها به تطابق فرد در آينده كمك فراواني مي كند و اگر فرد را از آن مكان دور كنيم مكانيسم هاي طبيعي سيستم عصبي براي منطبق شدن با شرايط ناگوار به كار نمي افتد.
به گفته وي، در صورتي كه نياز به بستري اين افراد باشد بهتر است كودكان را با پدر يا مادر يا يكي از اطرافيان و در صورت بستري شدن پدر يا مادر، كودك نيز حضور داشته باشد و اگر هر دو بستري هستند در يك بيمارستان براي دسترسي بيشتر به يكديگر باشند.
دكتر صدر افزود: در مواردي كه نياز به درمان دارويي نيست مي توان كودكان را در محلي نزديك همان منطقه آسيب ديده جمع كرده و با بازگو كردن نحوه مواجه شدن با اين حادثه به تخليه شدن هيجاناتشان كمك كرد و به آنها اجازه بدهيم كه گريه و سوگواري به اندازه كافي داشته و خود را تخليه كنند و با ايجاد يك محيط با حضور فردي كه از نظر روحي موقعيت بهتري دارد و با شوخي و بازي كردن با اين كودكان كمك كنيم كه احساسات مثبت داشته تا در آينده با اختلالات روانپزشكي مواجه نشوند.وي با ضروري دانستن حضور روانشناسان و روانپزشكان در چنين محل هايي گفت: بايد امدادگران را آموزش داد كه نحوه از دست دادن اطرافيان را براي بازماندگان بصورت حرفه اي شرح دهند لذا كمك گرفتن از خود مردم براي نگهداري و كمك همديگر، درآوردن اجساد مي تواند از لحاظ روحي به آنها كمك كند اما اگر تنها نظاره گر محض باشند مشكلات روحي به تبع آن ايجاد مي شود.
دكتر صدر با اشاره به نقش مبلغين و روحانيون در چنين مواقعي اذعان كرد: با جمع كردن اين افراد بويژه كساني كه زمينه هاي فرهنگي و مذهبي قوي تري دارند و صحبت كردن با آنها در مورد آخرت و مسائلي كه آرامش ايجاد مي كند مي توان به آرام كردن اين افراد كمك كرد.
اين روانپزشك خاطرنشان كرد: با توجه به كمبود تخت هاي بيماران رواني و اينكه قول وزارت بهداشت مبني بر وجود ۸ تا ۱۰ تخت روانپزشكي در هر بيمارستان هنوز اجرا نشده در صورتي كه اين افراد نياز به بستري پيدا كنند قطعا با كمبود تخت روبرو خواهيم شد لذا بهتر است اين افراد را بصورت سرپايي درمان كنند.

علل وقوع زلزله براساس تحقيقات دكتر عكاشه
زلزله چيست ؟
000435.jpg
در پي وقوع زلزله خونبار بم، علاوه بر همدردي و كمك هاي گوناگوني كه از طريق مردم براي نجات و ساماندهي و پيدا كردن اجساد وجود داشت، سؤالات زيادي نيز در ارتباط با چگونگي وقوع زلزله و همچنين مناطق زلزله خيز براي چندمين بار در ذهن افراد به وجود آمد، كه نظرات متخصصان و كارشناسان مي تواند پاسخگوي بخشي از آنها باشد.
دكتر عكاشه استاد رشته زلزله شناسي دانشگاه تهران طي گفت وگويي با بي.بي.سي در مورد علت هاي وقوع زلزله چنين گفت: علت اصلي زلزله ،گرماي زياد داخل كره زمين است. درون زمين بسيار داغ است و حرارت آن به پنج شش هزار درجه مي رسد. هر جا كه حرارت باشد، حركت هم هست. پس حرارت مركز زمين منتقل مي شود به لايه هاي بالا و آنها را به حركت درمي آورد. هر جا كه لايه ها ضعيف تر و نازك تر باشند، شكستگي هايي پديد مي آيد كه گسل خوانده مي شود. در سطح كره زمين در مسير رشته كوه هاي آلپ هيماليا كه كوه هاي بسيار جواني هستند، لايه ها سست و شكننده هستند. سرزمين ايران هم روي اين كوه ها قرار گرفته است.
وي مي افزايد: زلزله چيزي نيست جز شكستن يا پاره شدن زمين و تخليه شدن انرژي از درون كره زمين. انرژي حرارتي كه براي مدتي طولاني در داخل زمين ذخيره شده ناگهان در ظرف چند ثانيه از راه يك گسست آزاد مي شود و بيرون مي زند. تمام گسل ها فصل مشترك لايه گسسته شده هستند با سطح زمين. از برخورد اين دو سطح خطي تشكيل مي شود كه ما به آن خط زلزله مي گوييم كه روي زمين كشيده مي شود. براي نمونه همين زلزله اخير بر روي زمين گسلي به طول ۶۵ كيلومتر داشته است. در يك منطقه زلزله خيز ما يك خط گسل داريم و در كنار آن رشته هايي از گسل هاي فرعي كه روي هم يك زون گسل مي سازند. براي مثال در شمال تهران از لشگرك تا كرج يك خط گسل بزرگ هست و در كنار آن تعدادي گسل هاي كوچكتر وجود دارد كه روي هم زون گسل اين منطقه را مي سازند.
دكتر عكاشه در پاسخ به اين سؤال كه در ايران چقدر گسل وجود دارد و اين گسل ها تا چه اندازه شناخته شده هستند؟ مي گويد: گسل هايي كه در منطقه زاگرس هستند از بندرعباس تا كرمانشاه جريان دارد و تا عراق و تركيه ادامه پيدا مي كند و گسل هاي ديگري كه از تبريز تا قزوين و تهران و شاهرود و مشهد ادامه پيدا مي كند و گسل هاي شرق ايران. در همه جا هزاران گسل وجود دارد. هر جا كه طول گسل ها بيشتر باشد، نشانه آن است كه شكستگي بيشتر بوده و امكان زلزله در آينده هم بيشتر است. مي توان نتيجه گرفت كه اين گسل ها در گذشته فعال بوده اند. مطمئناً در طول دو هزار سال گذشته بيش از صد زلزله بزرگ در كشورمان داشته ايم. هر زلزله چيزي نيست جز شكافتن گسل و پارگي زمين. زلزله يك پديده صددرصد طبيعي است. با اين سانحه، زمين انرژي خود را خالي مي كند و تعادل خود را باز مي يابد.
دكتر عكاشه در مورد عوامل مؤثر در شدت زلزله مي گويد: براي سنجش اندازه يك زلزله، يكي درجه ريشتر است كه ميزان انرژي تخليه شده از كانون زمين را نشان مي دهد، ديگري درجه مركالي است كه به ميزان تخريب سازه هاي روي زمين و برداشت انسان ها از زلزله مربوط مي شود. مثلاً اگر زلزله آدم خفته را از خواب بيدار كند، گفته مي شود كه شدت زلزله ۶ درجه مركالي بوده است. اما اگر زلزله بزرگي مثلاً در بيابان رخ بدهد، چون به سازه هاي انساني آسيب نمي رساند، درجه مركالي آن ناچيز است. پس درجه مركالي با نسبتي كه هر زمين لرزه  با انسان دارد، سنجيده مي شود. در حالي كه درجه ريشتر يك مسئله خارجي است و هيچ ارتباطي با برداشت انسان ندارد. نسبت اين دو درجه را مي توان مشخص كرد. مثلاً زلزله بم تنها ۶/۶ ريشتر شدت داشته، اما شدت مركالي آن بين ۸ تا ۹ بوده است. در سنجش يك زلزله هر دو مقياس را بايد در نظر داشت.
دكتر عكاشه در پاسخ به اين سؤال كه علت آسيب رساني بالاي زلزله در بم چه بوده است، چرا زلزله اي كه مثلاً چند سال پيش در بهبهان پيش آمد، چنين تلفاتي نداشت، مي گويد: روز ۲۲ دسامبر در كاليفرنيا، درست در نيمه راه لوس آنجلس و سانفرانسيسكو زلزله شديدي روي داد، با قدرت ۶ و نيم يعني كما بيش مشابه زلزله بم، در زلزله كاليفرنيا تنها ۲ نفر جان خود را از دست دادند، در حالي كه در بم هزاران نفر تلف شدند. چرا؟ اگر سازه ها و ساختمان ها به اندازه كافي مقاوم باشند و كانون زلزله از شهر دور باشد طبعاً ميزان خسارت زلزله پايين است. به علاوه جنس زمين زيرسازه ها هم نقش مهمي ايفا مي كند. اگر زمين از سنگ سفت و محكم باشد، ميزان تخريب زلزله كم مي شود. در بم هر دو مشكل وجود داشت، هم ساختمان ها طبق روش قديمي سنتي از خشت و گل بودند و هم جنس زمين بم از خاك نرم و سستي است. من زمين شهر را هم در قسمت قديمي و هم قسمت جديد بم مطالعه كرده ام و نتيجه گرفتم كه در برابر يك زلزله شش درجه اي به هيچ وجه مقاوم نيست. اگر در بهبهان ديديم كه به شهر آسيب زيادي وارد نيامد، علتش اين بود كه در آنجا كانون زلزله در خود شهر نبود و شدت آن هم كمتر بود.
دكتر عكاشه همچنين در مورد قابل پيش بيني بودن زلزله و اينكه آيا چنين كاري در دنيا امكان پذير هست يا خير مي گويد: در هيچ جاي دنيا، نه در ژاپن و نه در آمريكا و نه در اروپا هيچ كس هنوز نتوانسته زمان وقوع زلزله را تعيين كند. علم زلزله شناسي هنوز در مراحل اوليه و دوران طفوليت خويش است و نمي توان از آن انتظار داشت كه يك زلزله را پيش بيني كند. البته من ايمان دارم كه بشر يك روزي به اين دانش و توانايي خواهد رسيد. اما فعلاً دانشمندان تنها مي توانند با مطالعه پيشينه مناطق و با كاوش در گسل ها و با تحقيق در شكستگي ها و گسست ها بگويند كه تا چه حد يك منطقه ظرفيت زلزله دارد و مي تواند خطرناك باشد، تا درآينده از فعاليت هاي شهرسازي و تأسيساتي در آن خودداري گردد. مثلاً از آنجا كه مي دانيم يك گسل ۶۵ كيلومتري از منطقه بم عبور مي كند، مي توانيم بگوييم كه يك زلزله شديد در اين منطقه پيش مي آيد. اما زمان آن را هيچ كس نمي تواند تعيين كند، پس دانش پيش بيني زلزله هنوز در مراحل اوليه است و توان زيادي ندارد، مثل بسياري از بيماري ها كه هنوز از درمان آنها ناتوان هستيم.

زندگي
ادبيات
اقتصاد
انديشه
سياست
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |