يكشنبه ۱۴ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۷۲
سايه روشن سياست
چهره هاي ناشناس
روز جمعه بيست وهشتم آذرماه آخرين روز از ثبت نام كانديداهاي مجلس هفتم بود.
در تهران ،وزارت كشور و فرمانداري محل ثبت نام كانديداها بودند. بيشترين مراجعه براي ثبت نام روزهاي پنج شنبه و جمعه بود. چهره هاي سرشناس از احزاب و گروه هاي سياسي اعم از محافظه كار، اصلاح طلب و ملي مذهبي در اين دو روز به حوزه هاي ثبت نام مراجعه كردند. اما بيشترين تعداد ثبت نام كننده را فرهنگيان به خود اختصاص دادند. دبيران آموزش و پرورش و استادان دانشگاه بيش از ۷۰ درصد تعداد ثبت نام كنندگان را تشكيل مي دادند.
به گفته يكي از مسئولين ثبت نام كننده كه در تمامي انتخابات برگزار شده از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون در فرمانداري تهران و در محل ثبت نام خدمت كرده است، علت استقبال زياد فرهنگيان ارتباط با دانش آموزان و خانواده هاي آنها و آشنايي با مسايل و مشكلات مردم است. وي با اشاره به اين كه فرهنگيان در همه دوره هاي مجلس در رده نخست آمار كانديداها قرار داشته اند ،مي گويد: ظاهراً تصور بسياري از فرهنگيان اين است كه مجلس به كساني نياز دارد كه بتوانند بازگوكننده مشكلات مردم باشند و معلمان به دليل ويژگي شغلي خود از جمله بهترين افراد براي طرح مسايل مهم هستند.
نمايندگان دوره هاي گذشته و مجلس فعلي نيز از ثبت نام براي شركت در انتخابات مجلس هفتم استقبال كرده اند، در مجموع كانديداهاي انتخابات مجلس هفتم نسبت به مجلس ششم بيش از ۳۰ درصد رشد داشته است. تهران و چند شهر بزرگ عامل اصلي افزايش آمار تعداد كانديداها بوده اند در حالي كه گفته مي شود در شهرهاي كوچك تر ميزان استقبال كمتر بوده است.
مرحله پس از ثبت نام كانديداها، بررسي صلاحيت آنهاست. وزارت كشور به عنوان مجري انتخابات و شوراي نگهبان به عنوان ناظر در اين زمينه اختلاف نظر دارند؛ اما با وجود اين اختلاف نظر حضور افراد شاخص سياسي در حوزه هاي ثبت نام حاكي از آن است كه همه گروه ها با گرايش هاي متفاوت سياسي قصد حضور فعال در انتخابات را دارند.جبهه دوم خرداد رايزني هاي خود براي ارايه يك ليست واحد را ادامه مي دهد. هرچند كه وجود افراد شاخص بسيار در ميان گروه هاي عضو اين جبهه، بستن ليست سي نفره در تهران را با مشكل مواجه خواهد كرد. گروه هاي عضو ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي نيز تصميم خود براي ارايه ليست واحد را اتخاذ كرده اند. تنها جامعه روحانيت مبارز هنوز نسبت به پيوستن به ليست واحد ائتلاف گروه هاي همسو به تصميم نهايي نرسيده است. آنها اعلام كرده اند كه تنها براي تهران ليست خواهند داد.در بين نيروهاي ملي مذهبي نيز پيش بيني ها حاكي از تأئيد صلاحيت سه تن از افراد اصلي و رد صلاحيت بقيه كانديداهاي آنهاست. نيروهاي ملي مذهبي پيش شرط هايي براي حضور در انتخابات گذاشته اند. پيش بيني مي شود آنها در نيمه راه انتخابات از كانديداتوري انصراف دهند.اگرچه تجربه گذشته همواره حاكي از آن بوده كه كانديداهاي منفرد در تهران شانسي براي كسب آراي مردم ندارند ولي برخي ناظران سياسي بر اين اعتقادند كه ممكن است مردم تهران اين بار با رويگرداني از نيروهاي سياسي موجود، به جوانان رأي دهند تا شايد آنها در مجلس هفتم كاري از پيش ببرند. در صورت وقوع اين پيش بيني، به نظر مي رسد شمار چهره هاي ناشناس در مجلس هفتم بيش از همه ادوار گذشته باشد.

كالبد شكافي يك ائتلاف
000426.jpg
ياسر مرادي
پاييز سال ۸۲ فصلي پركاري بود براي دو جريان معتقد به اصولگرايي و ساختارشكني كه مجموعاً اكثريت كرسيهاي مجلس را در اختيار دارند . به نحوي كه كنگره سراسري جبهه مشاركت ايران اسلامي و همچنين مجمع روحانيون با حضور هواداران و اعضاي آنها برگزار شد. نكته اي كه دغدغه فعلي بسياري از اعضاي جبهه ائتلافي دوم خرداد مي باشد، ائتلاف يا عدم ائتلاف اين دو جريان در انتخابات آتي است. از اين رو شايسته ديديم به كالبد شكافي اين ائتلاف از سال ۷۶ تا به حال بپردازيم.
قبل از آن كه در انتخابات مجلس ششم اسم چهره هايي از اعضاي مجمع روحانيون در ليست جبهه جديد التأسيس مشاركت قرار بگيرد ، كمتر كسي باور مي كرد كه به خاطر پيش برد اهداف اصلاح طلبانه و رقيب مشترك در مجلس اين دو طيف جبهه دوم خرداد با هم ائتلاف كنند.
بعد از پيروزي آقاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري وششمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي در مجموع درصد بالايي از قدرت به جبهه دوم خرداد رسيد تا بتوانند با تكيه بر آن به وعده هاي خود عمل كنند. در اين ميان ائتلاف احزاب دوم خردادي را مي توان مؤثرترين عامل پيروزي آنان در انتخابات هاي اخير ناميد. مهمترين محور اين ائتلاف نيز همگرايي بخش معتدل و اصولگراي اصلاح طلبان و يا به عبارت بهتر مجمع روحانيون مبارز با بخش راديكال اصلاح طلبان بود كه مهمترين گروه اين نحله فكري ،حزب جبهه مشاركت بود. اما اين ائتلاف در چند وقت اخير به شدت به چالش كشيده شده است.
مجمع روحانيون مبارز يكي از تشكل هاي اصيل و ريشه دار در جبهه دوم خرداد است كه با اجازه امام (ره) تشكيل شد و به عنوان محور اين جبهه براي اكثر گروه هاي عضو شناخته شده است. اعضاي مجمع در پيروزي خاتمي در سال ۷۶ مهمترين نقش را به عهده داشتند، ولي پس از دوم خرداد با تشكيل جبهه مشاركت كه محمدرضا خاتمي برادر رئيس جمهور در رأس آن قرار داشت، عملاً نبض جريان دوم خرداد به دست اعضاي اين جبهه افتاد و لذا مجمعي ها سعي كردند براي باقي ماندن در عرصه سياسي كشور و به ويژه مجلس ششم دست به يك ائتلاف استراتژيك با مشاركتي ها بزنند. ابتدا به نظر مي رسيد كه برنده اصلي اين ائتلاف مجمع روحانيون باشد ،چرا كه موفق شدند با وجود كثرت اعضاي فراكسيون مشاركت، كروبي دبير كل مجمع را بر مسند رياست مجلس نشانده و محتشمي پور را هم به عنوان رئيس فراكسيون دوم خرداد معرفي كنند.
اما مصادره پيروزي در انتخابات رياست جمهوري سال ۸۰ توسط حزب مشاركت و احساس برخي انحصار طلبي هاي سياسي توسط اين جبهه و بالاخره مطرح نمودن بحث خروج از حاكميت توسط مشاركت باعث شد كه زمزمه هاي پايان اين ائتلاف استراتژيك كم كم به گوش برسد و حتي در مواردي اعضاي مجمع روحانيون را به واكنش برانگيزاند تا حدي كه سران آنان، بعد از مطرح شدن بحث خروج از حاكميت توسط مشاركتي ها اعلام كردند تنها نقطه مشتركشان با حزب مشاركت بر سر شخص سيدمحمد خاتمي است و اگر مشاركت چنين ادامه دهد، از آنها جدا خواهند شد.
البته چنين به نظر مي رسيد كه از ابتدا هم ائتلاف قشر ارزش گرا و تا حدودي سنتي اصلاح طلبان كه از روحانيوني تشكيل شده بود كه به هيچ وجه حاضر نبودند براي رسيدن به اهدافشان، دست به اقدامات هنجارشكني بزنند كه آرامش جامعه را تهديد كند ائتلافي ناهمگون و موقت خواهد بود. مي توان از اصلي ترين علل اين ائتلاف به اين مورد اشاره كرد كه مجمع روحانيون پس از هشت سال دوري از جريانات سياسي كشور يعني از سال ۶۸ تا ۷۶، براي بازگشت به عرصه سياست كشور نياز به همراه شدن با موج سياسي موجود در جامعه را عميقاً احساس كرده و لذا با مشاركت ائتلاف كرد. هر چند كه حتي در اوج نياز به اين مسئله هم حاضر نشدند كه بسياري از افراد مورد نظر ليست مشاركت را در ليست خود قرار دهند و حتي قرار دادن نام محسن رضايي كه نام او در ليست جامعه روحانيت هم وجود داشت، نشان دهنده نقاط مشترك بين دو طيف سياسي سنتي دو جناح كشور يعني روحانيون و جامعه روحانيت مبارز بود.
يكي ديگر از موارد بارز اعتراضات مجمع روحانيون به عملكرد جبهه مشاركت ،موضع گيري هايي است كه آقاي كروبي به عنوان رئيس مجلس نسبت به سياسي كاري هاي سران مشاركت در طول عمر مجلس ششم اتخاذ كرد به حدي كه وي در جلسات اخير مجلس نتوانست مكنونات قلبي خود را نسبت به حزب مشاركت پنهان كرده و با عنوان «حزب يكشبه» از آنان ياد كرد و از سران آنها خواست تا از اقدامات راديكال خود كه برخلاف مصالح كشور است دست بردارند و اخيراً هم به هيچ وجه اجازه نمي دهد تريبون مجلس، بلندگويي شود براي زير سؤال بردن خدمات ۲۵ ساله نظام، به نحوي كه اظهارات شيرزاد يكي از سران مشاركت را همان حرف هايي دانست كه مرتباً راديو اسرائيل مطرح مي كند. البته در مقابل اين عملكرد صريح كروبي، مشاركتي ها هم از هر گونه پاسخگويي و انتقاد نسبت به عملكرد و حتي شخصيت كروبي كوتاهي نكردند و به صراحت محمدرضا خاتمي، اظهارات شيرزاده را بيان واقعيت و مسائل كارشناسي دانست.
مزروعي نيز در بياناتي صريح به كروبي گفت: «اشكال كارايشان اين است كه وارد هر موضوعي مي شود و اين مسئله به اسم اصلاح طلبان تمام مي شود. واقعاً نطق شيرزاد چه ايرادي داشت كه آن را صداي راديو اسرائيل دانست» .چنين مواردي در طول عمر مجلس ششم بسيار زياد مشاهده شده است. با تشكيل حزب همبستگي و با توجه به ويژگي ضدمشاركتي بودن رؤساي آن، اين حزب هم همراه با مجمع روحانيون داعيه دار دفاع از ارزش ها در ميان اصلاح طلبان شد. مهمترين زمينه همگرايي مجمع روحانيون و فراكسيون همبستگي را در عدم همراهي با فراكسيون مشاركت مي توان در امضاي نامه ۱۳۵ نماينده به مقام معظم رهبري دانست ،چرا كه به قول مجيد انصاري رئيس اين فراكسيون،آنها اعتقاد به اصلاحات ساختار شكن ندارند و محور فعاليت هاي خود را پايبندي به آرمانهاي امام(ره) و قانون اساسي مي دانند. لذا اگر اين ائتلاف كماكان بخواهد ادامه يابد موارد تعارض بيشتري را در آينده شاهد خواهيم بود.
يكي ديگر از چالش هاي موجود بين اين دو جريان در بحث خروج از حاكميت بسيار خودنمايي كرد. مشاركت اعتقاد دارد كه اگر نتواند در قالب هاي موجود حركت اصلاح طلبي را ادامه دهد ممكن است چهارچوب هاي جديدي حتي در خارج از حاكميت براي ادامه فعاليت هاي خود تعريف كند، اما مجمع روحانيون كه بعضاً خود را بسيار به امام(ره) نزديك مي دانند، داعيه حمايت جدي از نظام تحت هر شرايطي را دارند ،چرا كه نظام را خود آن ها بوجود آوردند و سكانداري كردند و به قول كروبي «هر مسأله اي كه در اين ۲۵ سال اتفاق افتاده، همه در قبال آن مسئوليم و بايد پاسخگو باشيم.» گروههاي ۱۸ گانه دوم خرداد بر اين باورند كه مشاركت بيشترين سهم را در، در اختيار گرفتن قدرت پس از پيروزيهاي اخير اصلاح طلبان از آن خود كرده و اين رويكرد را نوعي انحصارطلبي سران اين حزب مي دانند. در حالي كه علي شكوري راد در پاسخ به اين ادعا اظهار داشت: آقاي خاتمي مورد انتقاد اصلاح طلبان است كه چرا قدرت را در اختيار اصلاح طلبان واقعي و مصمم قرار نداده و بويژه كابينه دوم را با اقتدار بيشتري از ناحيه اصلاح طلبان تشكيل نداده است. جبهه مشاركت در كجا، اختيار توزيع قدرت داشته است كه سهم كسي را نداده است. اتفاقاً ما هم شاكي هستيم كه به ميزان اكثريتي كه اين حزب در جامعه دارد، قدرت در اختيار او قرار نگرفته است.
يكي ديگر از مصاديق بارز مخالفت مجمع روحانيون با روند در پيش گرفته توسط افراطيون جبهه دوم خرداد، اعلام عدم حضور مجمع روحانيون در كنگره ساليانه جبهه دوم خرداد بود كه نهايتاً منجر به تشكيل كميته وفاق با محوريت كيان ارثي، محتشمي پور و رحماني خليلي از سران مجمع روحانيون شد كه حدوداً ۱۳۰ نفر از نمايندگان اصلاح طلب و حتي برخي از محافظه كاران را با خود همراه كردند و به اذعان بسياري از اصلاح طلبان، هدف از تشكيل اين كميته، انسجام نمايندگان معتدل و ارزشي اصلاح طلب براي مقابله با افراطي گري تعدادي ديگر از نمايندگان در مجلس است . اخيراً نيز بعد از ۱۸ سال مجمع روحانيون براي فعال شدن در عرصه سياسي كشور و بازسازي اعتماد عمومي، با روحيه كاملاً استقلال طلبانه از جبهه مشاركت، اقدام به برگزاري اولين كنگره سراسري خود نمود كه در نوع خود اقدامي بسيار مهم در جبهه دوم خرداد و بيانگر نوع ائتلاف ها در انتخابات آتي بود. عدم ارائه ليست توسط مجمع روحانيون در انتخابات شوراها بيشتر پاسخي اعتراض آميز بود به نحوه عملكرد جبهه مشاركت كه حاضر شده بود افرادي را در ليست انتخاباتي خود قرار دهد كه مجمع روحانيون چنين افرادي را به هيچ وجه شايسته براي اداره شهروندان بويژه از سوي جريان اصلاح طلبي نمي دانست و همچنين اينكه هيأت نظارت بر انتخابات شوراها كه اكثريت و رياست آن را مشاركتي ها به عهده داشتند ،حاضر شد بر اساس شعار ايران براي همه ايرانيان، تقريباً تمام كانديداها حتي سران ملي مذهبي ها و نهضت  آزادي را تأييد صلاحيت كنند و مشاركت حاضر شد در زمينه هاي زيادي با اعضاي نهضت آزادي دست به فعاليت هاي سياسي مشترك بزند. در حالي كه مجمعي ها نهضت  آزادي را بر اساس نامه صريح امام(ره) به محتشمي پور وزير وقت كشور، غيرقانوني دانسته و حاضر به همكاري با آنها حتي براي محقق شدن اهداف اصلاح طلبانه خود نبودند.
000423.jpg

ذاكري نماينده قوچان و يكي از اعضاي اصلي فراكسيون مجمع روحانيون تنها محور اتئلاف با مشاركت را بر اساس حداقل ها و حول محور شخص آقاي خاتمي دانست و تأكيد كرد ائتلاف ما مقطعي و موسمي بود و با مرور زمان اين اختلافات ظاهر شد و از اين به بعد هم ادامه پيدا خواهد كرد. وي افزود: در انتخابات شوراها مشاركت فكر مي كرد به تنهايي مي تواند پيروز انتخابات باشد و لذا مانع ائتلاف اصلاح طلبان شد و تجربه تلخي را در اين زمينه به دست آورد.
حال در آستانه انتخابات هفتم مجلس هفتم و به تبع آن رياست جمهوري، در حالي كه اصلاح طلبان پس از شكست در انتخابات شوراها بيش از پيش به وحدت و همدلي نياز دارند چنين به نظر مي رسد كه به علت بارز شدن اختلافات و تضاد منافع اين دو طيف اصلاح طلب، ديگر ادامه اين ائتلاف به شكل سابق ممكن نيست و اعضاي مجمع روحانيون حاضر نيستند به صورت تنش زا اهداف اصلاح طلبانه خود را دنبال كنند و گويا شخص رئيس جمهور هم روش مجمع روحانيون را بيشتر مي پسندد تا روش برادرش را در حزب مشاركت.چرا كه اميد تصويب دو لايحه دولت با رايزني بيشتر با شوراي نگهبان را دارد و خواهان به چالش كشيدن روابط جبهه دوم خرداد با شوراي نگهبان بر سر اين دو لايحه نيست. اين روش و منش رئيس جمهور شديداً مورد انتقاد مشاركتي ها قرار دارد به نحوي كه محمدرضا خاتمي در كنفرانس مطبوعاتي اخير خود ضمن انتقاد از عملكرد برادرش، وي را فاقد پايداري لازم در زمينه پيگيري مطالبات مردم و ازجمله لوايح خودش دانست و از اختلافات اصولي بين مشاركت و رئيس جمهور خبر داد.
در شرايط فعلي سران مشاركت در محافل خصوصي مجمع روحانيون را به زد و بند سياسي و ائتلاف با جناح راست متهم كردند .زيرا مجمع اعلام نموده  است كه بر خلاف مشاركت و سازمان مجاهدين، بدون هيچ پيش شرطي در انتخابات شركت خواهد كرد . محمد مقدم دبير اولين همايش مجمع روحانيون در يك كنفرانس مطبوعاتي امكان ائتلاف با مشاركت در انتخابات آتي را منتفي دانست. هر چند كه وي ساعاتي بعد تحت فشار برخي از اعضاي مجمع مجبور شد اظهارات صريح و شفاف خود را تصحيح كند. اما اظهارات محمد مقدم، بيان زود هنگام مواضع انتخاباتي مجمع روحانيون به شمار مي رفت.
از سوي ديگر موضوع اين ائتلاف سبب گسترش دامنه اختلافات ميان عناصر افراطي اين گروه نيز شده است. هادي قابل رئيس جبهه مشاركت قم در اين باره گفت: «مشاركتي ها به هيچ وجه نمي توانند با مجمع روحانيون ليست مشتركي بدهند. چون ما تفكرات آنها را در مواردي نمي توانيم بپذيريم.» علي تاجرنيا نيز اختلافات مشاركت با مجمع روحانيون را عميق و ايدئولوژيك دانست و تأكيد كرد برخي از اصلاح طلبان با رسيدن به قدرت در بدنه حاكميت اشباع شده و حاضر به ادامه راه اصلاحات نيستند و امكان ائتلاف ما با آنها ديگر وجود ندارد. از سوي ديگر سايت رويداد، منبع خبري جبهه مشاركت از اخراج ايرج نديمي، محمدرضا خباز، فخرالدين صابري، محمد قمي، مرتضي لطفي و محمدعلي كوزه گر از ليست جبهه دوم خرداد خبر داد و گفت چون افراد مذكور در مورد انحصار طلبي هاي مشاركت و اختلافات جبهه دوم خرداد با صدا و سيما مصاحبه هايي داشته اند لذا آنها را داراي تفكر اصيل اصلاح طلبانه نمي دانيم و در ليست آتي خود قرار نخواهيم داد.
نهايتاً در شرايط فعلي سياسي كشور كه برخي از افراد و گروه ها به نام اصلاحات مواضع تند و ساختار شكنانه اي را در مقابل نظام در پيش گرفته اند و منافع و مصالح كلان كشور را در موارد متعددي قرباني اغراض سياسي خود نموده اند، فعال شدن گروه هايي چون مجمع  روحانيون مبارز را كه مواضع راديكال خلاف اصول نظام را قبول ندارند مي توان به فال نيك گرفت و مغتنم شمرد.
امروز انقلاب و كشور به تحرك و نقش آفريني بيشتر نيروهاي معتقد به آرمان و اصول انقلاب كه در عين حال منافع ملت را بر منافع حزب و گروه ترجيح دهند ، نياز مبرم دارد. چپ يا راست، محافظه كار يا اصلاح طلب فرقي ندارد. امروز بايد اين خط كشي نه چندان منطبق با واقع را كنار گذاشت و مبناي تفكيك و مرزبندي ها را موازين واقعي كه دربردارنده مصالح و منافع كلان كشور باشد با مبناي اعتدال و با هدف پيشرفت كشور در حد الهام بخشي در جهان اسلام قرار داد. تقريب و همگرايي نيروهاي انقلاب در شرايط فعلي بيش از هر زمان ديگري احساس مي شود. لذا گروه هايي مانند مجمع روحانيون مي توانند ضمن حفظ سليقه و گرايش خود به طور مستقل با ساير نيروها و احزاب رقابت كنند ولي در قبال مصالح و منافع كلي كشور با آنان در يك صف واحد قرار گرفته و تعامل داشته باشند. بديهي است كه تحقق اين مهم مستلزم شفاف سازي مواضع و مرزبندي روشن با نيروهاي افراطي معتقد به ساختار شكني و مخالف مباني اصولي نظام مي باشد.

سياست
ادبيات
اقتصاد
انديشه
زندگي
ورزش
هنر
|  ادبيات  |  اقتصاد  |  انديشه  |  زندگي  |  سياست  |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |