اشكان نعمت پور- دو مردي كه روزگاري آن را با برچسب «پدر و پسر» باز مي شناختند روزهاي ديگر گونه اي را تجربه مي كنند. ديويد بكهام در حالي كه حالا ديگر نقشي كليدي در رئال مادريد برعهده گرفته، روزهاي دلپذيري را در سواحل اسپانيا سپري مي كند. پاداش OBE هم كه با افتخار از جانب ملكه برسينه او نصب شد،روزهاي پرفروغ تك خال انگليسي را كامل مي كند. انگار به جز يك پيراهن شماره هفت و يكي دو قرارداد تجاري در اولدترافورد، بكهام با ترك يونايتد چيز ديگري از كف نداده است. اما پرسش اساسي اينجا است: منچستر يونايتد يا فرگوسن با ترك بكهام، چه چيزي از دست داده اند؟
روزها يكان يكان از پس هم مي گذرند و يونايتد كماكان در زمره بالا نشينان ليگ برتر جاي دارد. شايد در رويارويي با تيم هايي نظير ولوز، لستر يا باشگاه هاي بزرگ تري به مانند تاتنهام و ليورپول، شياطين سرخ متحمل دردسر چنداني نشوند، اما در قياس با بزرگاني چونان چلسي، آرسنال يا زمره هاي پرآوازه اروپايي، هماره آنان در پرداخت فرصت هاي گلزني با دغدغه هاي بي شماري دست به گريبان مي شوند. حضور رايان گيگز در سمت راست زمين به هنگام برگزاري اين دست جدال ها خود بيانگر تمام آنچه است كه فرگي را سردرگم كرده است. هافبك ولزي همه گاه با بهره جستن از سرعت والا و غناي تكنيكي اش در سمت چپ خط مياني يونايتد دلنواز ظاهر مي شود، نمايشي كه دستكم گونه اي از آن را به هنگام بازي در ميانه هاي ميدان هم به منصه ظهور مي رساند، اما سمت راست خط مياني، چيزي نيست كه گيگز بتواند در آن مردان دفاعي حريف را آشفته و نابسامان به دنبال خود بكشد.
در حقيقت از زماني كه ديويد بكهام به دسته قوهاي سپيد پيوسته تا به حال، فرگي اوله گنار سولشاير،كريستيانو رونالدو، دارن فلچر، كلبرسون، ديوين بليون، رايان گيگز و حتي فيل نويل محبوبش را در سمت راست زمين به بازي گرفته و نارضايتي او خود نشاني از بروز مشكل در خط مياني «من يو» دارد. حتي آمار فوق العاده رود ون نيستلروي هم در قياس با فصل پيش، هنگامي كه ديويد بكهام با پاس هاي طلايي اش فرصت هاي بي شماري را براي مهاجم هوشيار هلندي فراهم مي آورد، نيز افول كرده است.
زماني براي آزمودن جايگزينان
در منطقه اي كه غالباً براي تيم ملي نروژ به ميدان مي رود، سولشاير براي يونايتد هم چهره اي موفق به نمايش نهاد. شمايل يك هافبك راست برازنده بازيكني سريع، با سانترهاي خوب و قابليت گلزني است كه درك والايي از سياق بازي رودون نيستلروي دارد. حضور او مي توانست شيوه ۱-۳-۲-۴ مورد علاقه فرگي را سامان ببخشد،اما مربي اسكاتلندي تنها با حزن به نظاره چهره درد كشيده، بازيكنش مي پردازد كه مدت هاست به خاطر مصدوميت زانو خانه نشين شده است.بازگشت او شايد بتواند براي يونايتدها چاره گشا باشد اما اكنون فرگوسن بايد به فكر يافتن جايگزيني ديگر باشد.
رونالدو، با تنها هجده سال سن، بي هيچ شبهه اي توانمندي زيادي براي قوام بخشيدن به چهره يك ستاره بين المللي ديگر را دارد. او به خوبي با هر دو پا قادر به اجراي حركات پرشور نمايشي است و مي تواند با چند اداي فريبنده مدافع حريف را يكسره از جريان بازي خارج كند اما او هنوز يك مشكل بسيار بزرگ در پيش روي دارد: تجربه بسيار كم. قطعاً چند سال بازي در پرتغال و يك نيم فصل تمرين زيرنظر فرگوسن در كنار چند ستاره برجسته نمي تواند تجربه لازم براي ستيز با بزرگاني چون رئال مادريد، آرسنال، چلسي را به دست دهد. البته اين باور در تارو پود ذهن هواداران «من بو» تنيده شده كه روزي رونالدو، شايستگي پوشيدن پيراهن شماره هفت كه از آن خود كرده و پيش تر به بزرگاني چون ديويد بكهام، اريك كانتوناي كبير و برايان رابسون تعلق داشته، را به چنگ خواهد آورد اما امروز او نمي تواند شاهزاده نجات بخشي باشد كه سوار بر اسب سفيد منچستر يونايتد را به ستيغ افتخار مي برد.
|
|
فرگوسن دارن فلچر را هم در اين منطقه از زمين آزموده. بازيكني كه در تيم ملي اسكاتلند به مردي كليدي تبديل شده به سان روزگار جواني بكهام، هواداران را به شور مي آورد، به مانند او هنگام تصاحب توپ راحت است و توانايي ارسال پاس هاي كوتاه يا سانترهاي بلند خطر بار و دقيق را دارد. بازي درخشانش برابر هلند در مسابقه رفت پلي آف يورو ۲۰۰۴ هنوز خاطر خيلي از دوستداران فوتبال را آراسته اما در نوزده سالگي، فلچر هم به مثابه رونالدو به سبب كمبود تجربه لازم با فراز و نشيب هاي بسياري روبه رو است و البته نظير بكهام، فلچر هم احساس مي كند كه به جاي بازي در سمت راست زمين، در ميانه آن بهتر قادر است قابليت هايش را به نمايش بگذارد.
يك خريد ناموفق
هنگامي كه برادر الكس فرگوسن كه در مجموعه اولدترافورد سمتي براي خود دست و پا كرده قدم به اتاق برادرش گذارد و از خلاقيت هاي هافبكي برزيلي گفت كه بازي او را در مقابل آتلتيكو پارانانزه ديده، فرگي با خوشحالي روياي يافتن تك خال برزيلي براي پر كردن خلأ بكهام را در سر مي پروراند، اما كلبرسون آن گونه كه مارتين فرگوسن در وصف او سخن مي راند غناي لاتين فوتبال را در يونايتد به نمايش نگذارد. بداقبالي نيز چندي بعد به سرعت گريبان او را گرفت و مثل سولشاير، در همان اوان فصل به خاطر آسيب ديدگي، خانه نشين شد. ظاهراً پس از بازگشت كلبرسون به تمرينات منچستر ديگر فرگوسن تمامي آن توهمات را به كناري زده و كلبرسون را -اگر به او فرصت بازي بدهد- پشت سر مهاجم تيم به كار مي گيرد. در واقع بيشتر به نظر مي رسد او جانشين خوان سباستين ورون شده تا ديويد بكهام.
واپسين نامي هم كه در فهرست فرگوسن بر جاي مي ماند يك جوان بيست ساله ديگر است كه او هم تجربه چنداني ندارد. ديويد بليون علاوه بر اين، در مقايسه با ساير مرداني كه قادرند در سمت راست خط مياني يونايتد بازي كنند كاستي هايي نيز دارد. به رغم سرعت فوق تصوري كه باعث مي شود به سادگي مردان دفاعي رقيب را به دردسر اندازد، بليون هرگز قابليت هاي يك هافبك در مهار توپ و مهيا كردن بخت گلزني براي سايرين را ندارد، بهتر است او به بازي در خط آتش تيم بسنده كند.
|
|
وراي تمام اين نظر پراكني ها، هر يك از اين مردان در صورت بازي در سمت راست خط مياني شياطين سرخ، تنها قامت يك بازيكن متوسط را خواهند داشت و نه يك ستاره سرنوشت ساز كه چونان بكهام قادر است به لحظه اي تيمش را از ورطه برهاند و نتيجه جدالي را به سود يارانش بازگرداند. روزگاري بكهام با ضربات جادويي خود از فاصله اي دور، توپ را به تور دروازه رقيبان مي دوخت و اكنون يكايك ضربات ايستگاهي كه نصيب منچستر مي شود بر باد مي رود. البته در اين كشاكش رايان گيگز هراز چند گاهي با زدن ضرباتي دلپذير بارقه اي از اميد را در دل فرگوسن روشن مي كند اما اين ضربات به تنها جرقه هايي گذرا محدود مي شوند كه هيچ گاه تداوم نمي يابند. از منظري نو، تعداد گل هايي كه مردان سرالكس فرگوسن، امسال از امتداد ضربات كرنر به ثمر رسانده اند، به يكي دو مورد ختم مي شود كه در مقايسه با آنچه افسون بكهام شكل مي بخشيد، تنها افسوس بخش است از وهمي دور.
آنچه امروز بكهام، با خلاقيت خود، با پاس هايش و با ضربات ويرانگرش در برنابئو به نمايش مي گذارد، نشان از خطاي بزرگ فرگوسن در فروش او دارد. بدون شماره هفت طلايي و خوان سباستين ورون، منچستر يونايتد ديگر آن نمايش هجومي شورآور خود را به نمايش نمي گذارد و فرگوسن بايد خوشحال باشد كه با بازگشت پل اسكولز و ادامه روند گلزني هاي رودون نيستلروي تيمش هنوز داعيه قهرماني ليگ برتر را در سر مي پروراند.