شير اهدايي هايلا سيلا سي امپراتور اتيوپي به ما زل زده. نكند سلطان غول آساي جنگل هوس شكار كرده باشد؟ خير.
چراكه جناب شير سالهاست عمرش را داده به شما و تاكسيدرمي شده. اينجا موزه حيات وحش ايران است. اگر دستتان به تانزانيا و كنيا نمي رسد، اينجا، حيوانات مرحوم منتظر شما هستند.
هدايت ا... تاجبخش يكي از اساتيد تاكسيدرمي ايران و جهان است كه از كودكي با طبيعت مانوس بود چراكه در خانواده اي طبيعت گرد و شكارگر به دنيا آمد. او در سن ۱۴ سالگي با گروهي تحقيقاتي كه از شيكاگو به ايران آمده بودند و به همراه برادرش، براي تحصيل به شيكاگو و از آنجا به سياتل رفت و در واشنگتن به تحصيل در رشته تاكسيدرمي پرداخت. سال ۱۳۳۶ پس از اتمام دوره مذكور به تهران بازگشت و آموزشكده شكار را با هدف جلوگيري از شكار كشي و رواج شكار علمي و شكار تروفه راه انداخت تا سال ۱۳۶۰ كه براي كار بر روي يك موزه به مكزيك دعوت شد. طي اين سال ها نيز چندين نمايشگاه بين المللي در خارج از كشور ترتيب داد. بعد از ۴ سال كار و تحصيل در مكزيك، در رشته پوست حيوانات وحشي،P.H.D دريافت كرد و پس از ساخت موزه مونتري مكزيك دو سال در «سن آنتونيو» بود و بعد به تهران آمد. سه سال در سازمان حفاظت محيط زيست در جهت كمك به موزه سازي و حيات وحش مشغول بود كه طي اين سال ها مناطق حفاظت شده به منظور استفاده اكوتوريسم باز شد. در سال ۱۳۷۰ از طرف شهردار تهران ساخت موزه حيات وحش دارآباد به وي پيشنهاد شد و سال ۱۳۷۴ براي اضافه كردن رشته تاكسيدرمي به تحصيلات دانشگاهي ، با «جاسبي» وارد مذاكره شد و موفق شد واحد تاكسيدرمي را به دروس رشته مهندسي محيط زيست اضافه كند.
تاكسيدرمي يعني چه و از چه زماني آغاز شد؟
تاكسيدرمي، پوست آمايي است. يعني همان خشك كردن حيوانات كه در بين مردم مصطلح است. تاكسيدرمي از اوايل حضور انسان در طبيعت- البته انسان شكارگر- آغاز شد. مردم، پوست حيواناتي را كه براي استفاده از گوشتشان شكار مي كردند با كاه پر كرده و در خانه هايشان نگهداري مي كردند كه البته بعد از مدت كوتاهي پوست، تجزيه شده و نمونه از بين مي رفت. اما تاكسيدرمي علمي به اين شكلي كه امروزه انجام مي گيرد توسط محققي به نام اسلووان از هلند پايه گذاري شد و پوست ها پس از انجام مراحل مختلف و ضدعفوني شدن براي جلوگيري از فساد پر مي شدند.
حيوانات تاكسيدرمي شده اي كه ما در موزه ها مي بينيم چه مراحلي را طي مي كنند تا به اين شكل درآيند؟
ابتدا پوست حيوان بايد با دقت به شكلي كه پاره نشود و آسيب نبيند كنده شود. بعد چربيهاي پوست را كاملا جدا كرده و پوست را دباغي مي كنند. سپس مجسمه بدن حيوان را مي سازند كه براي ساخت آن بايد به علم آناتومي جانوران كاملا وارد باشيد. پس از آماده شدن مجسمه، پوست را بر روي مجسمه ساخته شده مي كشيم، البته ساخت چشم ها، دندان ها، زبان و ديگر ريزه كاري ها را به آن اضافه كنيد.
همچنين علم تاكسيدرمي بسيار گسترده است و براي انجام يك نمونه تاكسيدرمي خوب علاوه بر تاكسيدرمي بايد به طراحي، آناتومي، مجسمه سازي و... نيز وارد بود.
نمونه هاي تاكسيدرمي شده به جز جنبه تزييني چه كاربردي دارند؟
جامعه محققان و علاقه مندان -از نظر گونه شناسي، رفتارشناسي، آشنايي از نزديك با حيات وحش و... - به موزه ها نياز دارند. براي دانشجويان و دانشمندان، موزه ها يك آزمايشگاه، يك بايگاني و يك كتابخانه علمي به شمار مي آيد. بسياري از گونه ها در طول زمان از بين مي روند و تنها بازمانده هاي آنها در موزه ها نگهداري مي شوند همان طور كه ما پوست ببر مازندران كه حدود سي سال پيش منقرض شد را در موزه حيات وحش دارآباد داريم.
قدمت علم تاكسيدرمي در ايران چقدر است؟
تاكسيدرمي در ايران بسيار جوان است و عمر آن به سه دهه هم نمي رسد.
آيا كساني هستند كه به منظور ادامه اين كار آموزش بيينند؟
بله چندتايي از دانشجويان من هستند كه الان استوديو تاكسيدرمي دارند و دوره شان را نيز در همين موزه ديده اند و كارشان نيز مورد تاييد است و تعداد ديگري از دانشجويان هم در حال حاضر مشغول تعليم هستند.
عده اي از مردم مخالف تاكسيدرمي هستند و عقيده دارند كه هيچ عذري براي كشتن يك حيوان پذيرفته نمي شود حتي اگر تاكسيدرمي شود.
البته خيلي از حيواناتي كه ما تاكسيدرمي مي كنيم لزوما شكار نشده اند. بسياري از آنها به مرگ طبيعي مرده اند و پس از مرگ براي تاكسيدرمي به اينجا و يا مراكز ديگر منتقل مي شوند اما اين افراد بايد مدنظر داشته باشند، امكانات سفر و ديدن همه گونه ها براي بسياري از عاشقان حيات وحش ميسر نيست. آيا خود شما با اينهمه علاقه، امكان اين را داريد كه به قطب برويد و خرس قطبي را ببينيد يا به اعماق آب برويد و نهنگ را ببينيد يا به آفريقا برويد و بوفالوها را ببينيد؟همين امروز را ببينيد چهارشنبه است، يك روز سرد زمستاني، وسط هفته ساعت ۱۱ صبح. چندصد نفر براي بازديد از موزه آمده اند؟ البته خب اگر امكان نگهداري گونه به شكل زنده باشد خيلي بهتر است ولي ما خرس قطبي را نمي توانيم به صورت زنده نگهداري كنيم. اما مي بينيد، گونه هايي كه امكانش وجود دارد به صورت زنده نگهداري شوند در موزه به شكل زنده نگهداري مي شوند. به عقيده من تاكسيدرمي به شكار، هويت و ارزش داده است.

پشت گوش هاي ببرخال سفيدي وجود دارد. اين خال به مادر و توله كمك مي كند كه در هواي تيره جنگل و به هنگام شب، رد يكديگر را گم نكنند. ضمنا بعضي ها بر اين عقيده اند كه اين خال سفيد كه شبيه چشم است. موجودات ديگر را به اين گمان مي اندازد كه ببر دارد آنها را مي بيند و نوعي حفاظت از پشت سر را براي ببر پديد مي آورد.
گربه خانگي يك هزار پاوندي يا به عبارت ديگر: ۴۵۰ كيلويي! اسم اين گربه دست آموز «سيبر» است. صاحبخانه،« رنزو» نام دارد و اهل يكي از كشورهاي آمريكاي جنوبي است كه به آمريكاي شمالي مهاجرت كرده و در ايالت نوادا زندگي مي كند.
علاقه به حيوانات دست آموز در جهان، روزبه روز بيشتر مي شود به طوري كه خانواده رنزو، آپارتمان كوچكشان را با اين گربه بزرگ قسمت كرده اند. همسر رنزو مي گويد: براي سيبر اتاق خواب جداگانه در نظر گرفته ايم، اما او هر جا دلش خواست مي خوابد و مراعات مقررات خانه را نمي كند! او در پاسخ به اين سوال كه آيا نمي ترسد اين ببر عظيم الجثه دفعتا بچه هاي كوچك او را به جاي دو لقمه چرب و نرم اشتباه بگيرد، مي گويد: «به هيچ وجه. هرگز از جانب سيبر احساس خطر نكرده ايم. با كوچولوهاي ما هم مهربان است، آنها هم به همچنين.»
ببر، بزرگترين و زيباترين گربه سان جهان، اكنون در مناطق معدودي به صورت وحشي زندگي مي كند و بيشترين جمعيت هاي آن در سيبري و هند وجود دارد - ببر سيبري و بنگال. علي رغم همه تلاش هايي كه براي حفظ اين گونه صورت مي گيرد، به سبب نوع زندگي، اندازه جثه، نياز به زيستگاه هاي خاص و دست اندازي بشر به اين زيستگاه ها و بسي عوامل ديگر، نسل اين گربه بزرگ به شدت در خطر نابودي است.
ببر بنگال 
نظر به اهميت ببر بنگال به اختصار با اين گونه آشنا مي شويم.
مشخصات: طول بدن ببر بنگال ۵ فوت و ۱۰ اينچ (۱۸۵ سانتيمتر) تا ۹ فوت و يك اينچ (۳ متر) و طول دم آن ۳۶ اينچ (۷۸ تا ۸۰ سانتيمتر) است. وزن آن از ۳۵۰ تا ۵۵۰ پاوند و بيشتر در وحش و خيلي بيش از آن در اسارت متغير است. ارتفاع تا شانه ۳ فوت (حدود يك متر) است. ببر بنگال دندان هاي نيش و پنجه هاي قوي و بزرگي دارد. كف دست و پاهايش بزرگ است و ناخن هايش قابليت جمع شدن دارد. راه هاي قهوه اي - حنايي و سفيد ببر، به ويژه در روي صورت، مثل اثر انگشت در انسان است و از روي آن مي توان ببر را شناسايي كرد. بلندي سبيل ها بستگي به انبوهي و بلندي پشم بدن هر ببر دارد.
محدوده جغرافيايي و زيستگاه: ببر بنگال در هند، از دامنه هاي رشته كوه هاي هيمالايا تا كيپ كومورين، به جز در مناطق صحرايي، يافت مي شود. (نژادهاي ديگر در برمه، شبه جزيره مالي، سوماترا، جاوه و بالي وجود دارد.) زيستگاه مورد علاقه ببر شامل بوته زارهاي انبوه، علف هاي بلند، يا بوته هاي گز در حاشيه رودخانه ها و مرداب ها است. بعضي از ببرها ظاهرا علاقه ويژه اي به پناه گرفتن در خرابه هاي باستاني دارند.
رژيم غذايي: ببر گوشتخوار است و خوراكش به محيط زندگي اش بستگي دارد. گوزن، گراز، بوفالوهاي جوان، فيل هاي كوچكتر و دام هاي اهلي را ترجيح مي دهد. البته وقتي خيلي گرسنه باشد تقريبا هر چيزي مي خورد: ماكيان (طاووس و جز آن)، ماهي، سوسمار، مارمولك هاي بزرگ، قورباغه هاي بزرگ، تمساح، لاشه يا حتي انسان در شرايط خاص. روش شكار ببر بسيار باصبر و حوصله و ماهرخ رفتن (كمين كردن و آهسته به شكار نزديك شدن) است. ببر، شكارگري تنها است و به دليل بزرگي جثه (بزرگترين گربه سان روي زمين) بايد خيلي به شكار نزديك شود تا بتواند روي آن جهيده با چند پرش نخست آن را بگيرد. ببرها از شيرها سنگين ترند و ميانگين خوراك آنان سالانه ۵۰ گوزن است. حتما راجع به ببرهاي آدم خوار زياد شنيده ايد. اين پديده و نيز حمله به احشام معمولا مربوط به ببرهاي پير يا زخمي است يا ببرهاي جواني كه قادر به ترك قلمرو شلوغ خود نيستند.
ببرهاي بنگال، معمولا تنها زندگي مي كنند. دوران حاملگي ببر سه ماه و نيم است. توله ببر وقتي به دنيا مي آيد كمتر از يك و نيم كيلو وزن دارد و بسيار ضعيف و بي دفاع است. پس از۱۶ - ۱۵ روز چشمانش باز مي شود. تا شش ماهگي شير مي خورد ولي تا ۲ سالگي در كنار مادر مي ماند. گاه ديده شده كه مادران اجازه مي دهند دختران بزرگشان در منطقه آنها زندگي كنند و گزارش هايي در مورد ديدن تعدادي ببر (تا ۹ قلاده) بر سر يك لاشه شكار منتشر شده است. حداكثر عمر ببر حدود ۲۶ سال است.
داروي ببر
يكي از عمده ترين علل شكارغيرقانوني ببر، عقيده گروهي از مردم جهان در مورد شفابخش بودن اجزاي بدن اين گربه است. گردن بندهاي مزين به ناخن ببر، بچه را از چشم زخم حفظ مي كند و سبيل هايش سمي كشنده است (مالزي)، قوي ترين داروي نيروبخش مردان است (اندونزي) يا مي تواند به افرادي كه صاحب فرزند نمي شوند، كمك كند (هند و پاكستان) و استخوان ها، چربي، جگر و ديگر اعضاي بدن ببر هر يك داروهايي گران قيمت هستند كه بيشتر در كشورهاي آسياي جنوب شرقي به فروش مي رسند.
منبع: نشنال جئو گرافيك

«ايرلند» به دليل مبارزات استقلال طلبانه اين كشور در طول چند سده از شهرت كم نظيري برخوردار است. به همين دليل ساير ويژگي هاي اين كشور از جمله چشم اندازهاي دلفريب طبيعي، محيط زيست و بخصوص جزاير مرجاني بسيار زيباي آن در سايه شهرت پايدار سياسي ايرلندي ها قرار گرفته است.
اما به تازگي و چند سال پس از خاموش شدن آتش جنگ داخلي، جاذبه هاي زيست محيطي اين جزيره زيبا مورد توجه بيشتري قرار گرفته است. از جمله چندين تپه مرجاني واقع در آب هاي سرد عمق اقيانوس اطلس در حريم ساحل غربي ايرلند، به عنوان «گنج هاي ملي» اين كشور شهرت يافته و تحت مراقبت قرار گرفته اند. دولت ايرلند در چارچوب برنامه حفظ زيستبوم هاي مرجاني توسط كشورهاي عضو اتحاديه اروپا، «تپه هاي مرجاني» واقع در آب هاي ساحلي اين كشور را در فهرست ميراث هاي طبيعي خود حفظ كرده است. تپه هاي مرجاني اقيانوس اطلس، علاوه بر تنوع و رنگهاي بسيار زيبا، از رشد حيرت انگيزي نيز برخوردارند و گاهي ارتفاع آنها به ۳۰۰ متر مي رسد.
به گفته كارشناسان، برخي از اين جزاير مرجاني نادر بر روي تود ه  سخت و استخواني شكل مرجان هاي مرده كه ميليون ها سال پيش مي زيسته اند، به وجود آمده. كارشناسان بوم زيست در ايرلند در جريان يك برنامه وسيع كه از سال ۱۹۹۹ آغاز شده، از اين تپه هاي مرجاني، نقشه برداري كرده اند. اين برنامه  با هزينه اي معادل ۲۷ ميليون يورو، در بيش از ۴۰۰ هزار كيلومتر مربع -كه برابر وسعت خاك ايرلند است - در بستر دريا به اجرا درآمده است.
در دو دهه اخير، آلودگي هاي زيست محيطي به ويژه آلودگي آب، زندگي جزاير مرجاني را در معرض تهديد جدي قرار داده است. مواد آلاينده، به ويژه انواع اسيدها كه از طريق آب هاي جاري آلوده وارد دريا مي شوند، جزاير مرجاني را مورد حمله قرار مي دهند و در يك روند تخريبي، مرجان ها را نابود مي كنند. مرجان ها بر اثر آلودگي، ابتدا رنگ خود را از دست مي دهند و سپس به صورت توده هاي سفت و استخواني درمي آيند و اين پايان زندگي مرجان هاست. هجوم آلودگي، هزاران جزيره مرجاني در سراسر جهان از جمله در سواحل استراليا را در معرض نابودي قرار داده است. در سراسر جهان ۸۰۰ گونه مرجاني وجود دارد و زندگي بيش از ۱۳۰۰ گونه گياهي به صورت مستقيم به زندگي اين مرجان ها وابسته است.
مرجان هاي سواحل ايرلند، در وضعيت بهتري به سر مي برند و هنوز در معرض آلودگي قرار نگرفته اند.
ترجمه: سعيد علوي نائيني

جف استراد
قسمت هفتم 
رعد دوباره دارد مي غرد، نمي دانم مي توانم امشب بيرون كنار آتش بخوابم يا نه. ترجيح مي دهم ريسك نكنم و به پناهگاه بروم.
ديشب باران تا پناهگاه دنبالم كرد و مجبورم كرد بيشتر شب را آنجا بمانم. با اين همه، توانستم، نسبت به شبهاي قبل، حسابي بخوابم، چيزي كه سخت به آن احتياج داشتم. مطمئنم كه قادر نبودم شب هاي زيادي را مثل يكي دو شب اول سر كنم. يك اردك ماهي بزرگ و زيبا ديدم كه كنار ساحل شنا مي كرد. تا رفتم چوب ماهي گيري ام را بياورم، رفته بود - حيف. امروز زياد احساس گرسنگي نمي كردم چون تقريباً دو فنجان تمشك، حلزون و زالو خورده بودم. مي گويند آدم مي تواند مدت زيادي بدون غذا سر كند و من اين گفته را قبول دارم. احساس مي كنم بيشترين علت كمبود انرژي من در پنج روز اول، گرماي زياد بود. امروز انرژي ام بهتر بود، فكر مي كنم علتش مختصر خنكي هوا باشد.
تصور مي كنم هر از گاهي اشتياق خوردن يك وعده غذاي درست و حسابي تمام وجودم را، مثل گردش خون، فرا مي گيرد. پنير و كره و مربا خيلي به ذهنم مي آيد كه بايد از كمبود چربي در رژيم غذايي ام باشد. كي مي شود دوباره سر ميز صبحانه بنشينم و يك شكم سير كره و مربا بخورم. الان كه دارم اين ها را مي نويسم بدجوري گرسنه شده ام!
به نظر مي آيد كه توفان بزرگي در راه است،  خدا كند پشه ها، طبق معمول، سروكله شان پيدا نشود. پناهگاهم اساساً بدجايي است و سوراخ و سمبه هاي ناجوري دارد، اما فكر مي كنم آنها را به اندازه اي كه لااقل امشب خيس نشوم، گرفته ام.
پناهگاه خوب است،  آتش روشن است، آب در دسترس و آتش علامت دهي حاضر است... فعلاً تنها چيزي كه ذهنم را به خود مشغول كرده، درست كردن تعداد زيادي دام سقوطي و سيمي و بهتركردن سناريو ماهيگيري ام است. اما فقط يك شب و روز كامل ديگر باقي است،  البته اميدوارم چنين باشد! دلم خيلي براي سو و بچه ها تنگ شده.
برگردان: حميد ذاكري

گونهAcinonyx jubatus venaticus :
خانوادهFELIDAE :
راستهCARNIVORA :
ردهMAMELIA :
يوزپلنگ، تنها گربه ساني است كه از دور شباهت بسيار زيادي به سگ سانان دارد در واقع سگي است با كله گربه. خالهاي روي بدن يوزپلنگ برخلاف پلنگ، تو پر بوده و مشخصه آن وجود دو نوار سياه رنگ در صورت است كه از گوشه چشم به گوشه دهان امتداد دارد به نام خط اشكي .وزن آن از ۴۰ تا ۵۰ كيلوگرم بوده و طول بدن آن بدون احتساب دم ۱۴۰ تا ۱۵۰ سانتي متر است.
سريعترين پستاندار جهان لقب گرفته چرا كه با سرعت ۱۱۰ كيلومتر مي تواند بدود و طول گام هاي آن گاهي به ۷ متر مي رسد. برخلاف ديگر گربه سانان ناخنهايش جمع نمي شود و اثر آن را در ردش مي توان ديد. 
طعمه را با چشم مي يابد و با تعقيب، آن را شكار مي كند در حالي كه ديگر گربه سانان با كمين به طعمه نزديك مي شوند به همين دليل كف پاي همه گربه سانان به جز يوزپلنگ نرم است. سفت بودن كف پا و ناخنهاي آشكار، به تغيير جهت يوزپلنگ در سرعتهاي بالا كمك مي كند. زيستگاه آن، بيشتر مناطق استپي و بياباني است اما در حال حاضر به تپه ماهورها پناه برده. بر اثر كم شدن طعمه، زندگي در مناطق صاف، روزگرد بودن، نگريختن از مقابل اتومبيل و نتيجتا شكار آسان، نسل آن شديدا رو به انقراض قرار گرفته و در بعضي مناطق به كلي نابوده شده است. اخيرا در مناطق توران، بهرام گور، كوير مركزي، بافق، سمنان، طبس و مياندشت خراسان ديده شده است. يوزپلنگ عليرغم باورهاي غلط مردم، حيوان بسيار بي آزاري است كه در گذشته به عنوان حيواني دست آموز و تربيت شده، انسان را همراهي مي كرده است.

سال ۱۹۵۴ در دانمارك، قانوني به تصويب رسيد كه بنابر آن، كافه دارهايي كه مشروبات الكلي سرو مي كردند حق داشتن آكواريوم در كافه خود را نداشتند.
دولت با تصويب اين قانون در صدد بود تا از دادن نوشابه هاي الكلي به ماهي هاي بيچاره داخل آكواريوم جلوگيري كند و اين معضلي است كه هم اكنون نيز در بسياري از كافه ها و رستوران ها وجود دارد و براي مقابله با آن ترفندهاي بسياري به كار بسته شده؛ از آن جمله جريمه هاي سنگين نقدي و محروميت از ورود به كافه مذكور است.

يون كان تا، شبه جزيره اي در مكزيك كه ماياها در آن زندگي مي كردند و تمدن آنها در آنجا به اوج رسيد توسط اسپانيايي ها انتخاب شد.
زماني كه اسپانيايي ها براي اولين بار به اين منطقه پا گذاشتند از اهالي بومي پرسيدند كه نام اين محل چيست؟
تنها جمله اي كه به طور مداوم از طرف بومي ها شنيده مي شد اين بود «يون كان تا» كه معني آن «گوش كن چطوري صحبت مي كند» است و اسپانيايي ها با تصور اينكه نام اين محل واژه هايي است كه مردم بومي ادا مي كردند، آنچه شنيدند را بر روي كاغذ به عنوان نام منطقه ثبت كردند.

با ورود به سايت اينترنتيWWW.biodiversity.ir مي توانيد اطلاعاتي در مورد تنوع زيستي در ايران به دست آوريد.
اين سايت با معرفي پروژه ها و برنامه هاي اجرا شده در اين زمينه به بررسي چگونگي اجرا و دستاوردهاي پژوهشي و كاربردي اين پروژه ها پرداخته است.
شما در اين سايت مي توانيد به آخرين انتشارات علمي، مجموعه اي از عكسها و گزارش هاي تخصصي دست پيدا كنيد.
اين سايت با دو زبان فارسي و انگليسي تهيه شده و به موتور جستجوگر نيز مجهز است.

در تقسيم بندي سازمان جهاني جهانگردي(WTO) ، جهان به شش منطقه جهانگردي، تقسيم شده است. اين مناطق شامل اروپا، آمريكا، آفريقا، شرق آسيا و اقيانوسيه، جنوب آسيا و خاورميانه است. كشور ايران در اين تقسيم بندي ها جزو جنوب آسيا قرار گرفته است. كشورهاي ديگر اين حوزه عبارتند از: هند، نپال، پاكستان، سري لانكا، مالديو، بنگلادش، ميانمار و بوتان.طبق آمار رسيده ازWTO ، سهم كل اين منطقه در جهانگردي، چيزي حدود يك درصد است و هند در اين ميان رتبه اول جذب جهانگرد را داراست. پيش بيني اين سازمان، در آينده جهانگردي، تا چند سال آينده، افزايش ۱ درصد به ۲/۱ درصد است.آمار فوق نشان مي دهد سهم ايران دراين صنعت سودآور بسيار اندك بوده و تا رسيدن به حد مطلوب راهي دراز درپيش است.

يكي از معضلات اساسي طبيعت گردان، وجود پشه هاي خونخوار در بعضي از نقاط طبيعي مثل جنگل ها، نواحي نزديك دريا، مرداب ها و... است.
جديد ترين روش مقابله با پشه استفاده از كرم هاي دفع كننده يا دافع پشه است. اين كرم ها از موادي تهيه شده كه بوي آن پشه ها را مي راند و دور مي كند.جديدترين پديده دافع پشه، ريپل ۵۵ نام دارد كه از قدرت بالاتري نسبت به انواع قبلي براي دور كردن پشه برخوردار است.
اين دافع، به صورت اسپري تهيه شده و ۴ تا ۶ ساعت روي پوست دوام دارد. در اين مدت پشه ها از نشستن روي پوست بدن و نيش زدن خودداري مي كنند اما بعد از آن...؟!

از سال آينده روز ولا دت امام رضا(ع) به عنوان روز ملي گارد محيط زيست معرفي خواهد شد.
به گزارش قلم سبز ايران، با پيشنهاد دفتر نظارت و بازرسي سازمان حفاظت محيط زيست قرار است از سال آينده روز ولا دت امام رضا(ع) به عنوان روز ملي گارد محيط زيست معرفي و ثبت شود.
گفتني است، اين پيشنهاد از سوي معاون پشتيباني و امور مجلس سازمان حفاظت محيط زيست مورد قبول واقع شده و با پيگيري هاي اين معاونت قرار است اين رزو در تقويم رسمي كشور ثبت شود.