اميرحسين ناصري
قطعاً نمي توانيد دليل واقعي تغيير توليدي پيراهن پرسپوليس را به همين سادگي پيدا كنيد صحبت هاي ضدونقيض مسئولان باشگاه پرسپوليس شما را بيش از هر لحظه ديگري متوجه اين نكته مي كند كه جريان پيچيده تر از آن چيزي است كه گفته مي شود
زمستان سال ۱۳۷۹. اختلاف ميان علي دايي و باشگاه پرسپوليس - در راس آن امير عابديني، مدير عامل وقت باشگاه - به بالاترين حد خود رسيد. پرسپوليس به دليل اعتراض باشگاه السد قطر و راي صادره فيفا درخصوص نحوه قرارداد علي دايي با اين باشگاه از حضور در تمامي رقابت هاي بين المللي محروم شد. دايي زودتر از پايان قراردادش قطر را ترك كرده بود و دليل اصلي آن اشكال در نوع قراردادش با السد بود. باشگاه پرسپوليس پرداخت جريمه تعيين شده - حدود ۵۰۰ هزار دلار - را متوجه دايي مي دانست و در مقابل علي دايي، خود را از تمامي اتهامات و مشكلات پيش آمده بري مي كرد. اختلافات به اوج رسيد. علي دايي تهديد مي كرد مداركي را عليه باشگاه به مطبوعات ارايه مي كند و در مقابل امير عابديني تصميم گرفت به منافع و محل هاي تبليغاتي و درآمدزاي علي دايي ضربه بزند. شايد در اين مقطع قطع همكاري باشگاه پرسپوليس و توليدي دايي، حركتي در راستاي ضربه به منافع حريف بود. اين كار صورت گرفت و باشگاه پرسپوليس با عقد قراردادي، توليدي جورابان را وارد اين معركه كرد. مديران توليدي دايي در برابر اين حركت تهديد به اقدامات قانوني كردند. آل محمد يكي از مديران مجموعه دايي مدعي شد حدود ۲۰ ميليون تومان در برابر ارايه خدمات از باشگاه پرسپوليس طلبكار هستند. اما اين درگيري ها هيچ نتيجه اي براي توليدي دايي نداشت و پرسپوليس از اين پس با پيراهن هاي توليدي جورابان وارد ميدان شد. البته عده اي معتقد بودند كه افشين پيرواني و حميد استيلي در مجموعه سهامداران توليدي جورابان قرار دارند و شدت گرفتن اختلاف ميان دايي و پيرواني - دقيقاً در همين زمان - از ديگر عواملي است كه توليدي جورابان جايگزين دايي مي شود. هرچند اين ادعا به هيچ عنوان مورد تاييد پيرواني و استيلي قرار نگرفت اما...
خود را حفظ مي كند
سال ۱۳۸۰. توليدي جورابان در كشاكش درگيري هاي مديريتي باشگاه پرسپوليس خود را همچنان حفظ كرد. دوره هاي مديريتي عابديني، انصاري فرد، پروين و ميرزايي. هرچند با تغيير هريك احتمال مي رفت قرارداد توليدي جورابان براي ضربه زدن به رقيب - و احياناً استيلي و پيرواني كه در اين دوره موضع گيري خاصي به نفع يكي از طرفين درگيري داشتند - فسخ شود اما هيچگاه اين اتفاق رخ نداد. يگانه مدير توليدي جورابان حتي پس از به قدرت رسيدن علي ميرزايي در مناقصه پرسپوليس از ديگر توليدي ها سبقت گرفت و با پيشنهادي بهتر توانست قرارداد جديدي با پرسپوليس به ثبت برساند.
طبق قرارداد جديد - كه تفاوتي با گذشته نداشت - توليدي جورابان متعهد شد براي هر بازي يك دست لباس كامل به تعداد بازيكنان و كادر فني در اختيار باشگاه قرار دهد. علاوه بر آن ۳۰ درصد از عوايد فروش لباس هاي پرسپوليس با آرم و اسپانسر باشگاه براي باشگاه پرطرفدار پايتخت در نظر گرفته شد.
همچنان تنها قدرت مطلق
سال ۱۳۸۱. جورابان به عنوان تنها قدرت توليدي لباس در پرسپوليس مطرح بود. حضور پروين، پيرواني و استيلي در پرسپوليس - شايد - قدرت اين توليدي را بيش از گذشته كرده بود.
براساس قراردادي بخشي از سهام توليدي جورابان در اختيار باشگاه پرسپوليس قرار داده شده كه البته بعدها اين مورد يكي از محل هاي مناقشه در تيم پرسپوليس شد...
حركت هاي قدرت جديد
سال ۱۳۸۲. به نظر مي رسيد با ورود علي دايي به باشگاه و تيم پرسپوليس، با توجه به قدرت و نفوذ اين بازيكن، توليدي دايي نيز به مجموعه پرسپوليس راه يابد. اما اينگونه نشد. وقتي علي دايي را با پيراهن توليدي جورابان در مسابقات مي ديدي گويا وصله ناجوري بين اين دو برقرار است.در همين دوره اولين اتفاقات به ظاهر بي اهميت رخ داد. درست پس از گذشت چند مسابقه و دريافت گل هاي بسيار زيبا از سوي ساشا ايليچ - كه بيشتر از روي بدشانسي او بود تا توان فني گلزنان حريف - پيراهن توليدي جورابان جاي خود را بر تن اين دروازه بان مقدونيه اي به پيراهن توليدي دايي داد.
«علي دايي به ايليچ گفته پيراهن دايي براي تو شانس مي آورد. به همين خاطر ايليچ پيراهن دايي را پوشيد.» اين نمونه اي از شايعاتي بود كه پس از اين ماجرا به مدت چند روز در جامعه منتشر شد اما به سرعت هم به فراموشي سپرده شد.
دايي وارد مي شود
با گذشت چندماه و پس از پايان نيم فصل اول رقابت هاي ليگ برتر، پيراهن پرسپوليس تغيير شكل داد. شايد اغلب آنهايي كه از پشت صفحه تلويزيون بازي هاي اين تيم را مي ديدند، اولين كارشان رجوع به قسمت بالايي سمت چپ پيراهن پرسپوليس بود. بله، آرم J ، نشانه توليدي جورابان جاي خود را به آرم توليدي دايي داده بود. پيراهني زيبا كه البته مي توانست نشان از جنگ قدرتي در پرسپوليس باشد. در اينجا سه سؤال مطرح مي شود. ۱- چرا با توليدي جورابان قطع همكاري شد؟ ۲- چرا توليدي دايي جايگزين جورابان شد؟ ۳- نوع قرارداد دايي با پرسپوليس.
تناقض هاي آشكار
چرا جورابان و پرسپوليس به پايان همكاري با خود رسيدند؟ «جورابان نتوانست به تعهداتش عمل كند. اين توليدي يك سري مشكلات مالي و درون سازماني داشت كه ما را دچار مشكل كرده بود. وسايلي كه بايد در زمان بندي مشخصي به دست ما مي رسيد، با تاخير در اختيارمان قرارداده مي شد. تيم، بادگير و اوركت را خيلي دير تحويل گرفت. شرايط به گونه اي پيش رفت كه وضعيت پرسپوليس از يك تيم محلي هم بدتر شده بود. ما اين مشكلات را با آنها - مديران جورابان - تذكر داديم اما ترتيب اثري داده نشد. پس از مدتي بين ما و آنها صورت جلسه اي تهيه شد كه به آن هم عمل نكردند. آنها نماينده فرستادند و ما طرح زمان بندي براي تحويل ملزومات تيم را ارايه كرديم اما باز هم مشكلات كمافي السابق ادامه داشت.» اصغر باقريان معاونت ورزشي باشگاه پرسپوليس اين دلايل را منتهي به فسخ قرارداد ذكر مي كند.
افشين پيرواني به عنوان سهامدار جورابان حاضر نيست دليلي را ذكر كند. هرچند به نظر مي رسد او از اين تغييرات خشنود نباشد. كاپيتان در مقابل علي دايي. آيا اين كابوس كه اولين جرقه در ذهن هركسي است مي تواند واقعيت داشته باشد؟ «ما فقط سهامدار بوديم. گويا مشكل مالي براي جورابان پيش آمده ولي اگر دقيق تر مسايل را مي خواهيد به باشگاه زنگ بزنيد من اطلاع دقيقي ندارم.» او حتي يافتن يگانه مدير جورابان را تقريباً غيرممكن مي داند، اما اينگونه نيست؛ «باشگاه سهامدار ما است. آقاي باقريان از جريانات اطلاع دقيقي ندارد. ايشان به تازگي آمده، بهتر است از غمخوار بپرسيد. ما صورت جلساتي هم داريم. به هر صورت ما مشكلي بابت همكاري نداشتيم، همان طور كه با باشگاه استقلال مشكلي نداريم.» او سابقه ۱۰ ساله همكاري با باشگاه پرسپوليس را متذكر مي شود و ادعا مي كند كه اگر قرار بود چنين مشكلاتي داشته باشند، هيچگاه نمي توانستند طي چنين مدتي با باشگاه هاي نامدار كشور همكاري كنند. اما آيا هيچ اشكالي در نوع همكاري جورابان با باشگاه ها وجود ندارد؟ «با توجه به مشكلاتي كه توليدي جورابان داشت، براساس دستور دكتر قريب، مديرعامل باشگاه، قرار شد شرايطمان را براساس توان جورابان تنظيم كنيم. آنها گاهي اوقات در زمان بندي تحويل ملزومات باشگاه تاخير داشتند اما اين تاخيرها هيچگاه به باشگاه ضربه نزده است. آنها هم اكنون به تعهداتشان به صورت كامل عمل مي كنند. البته به اعتقاد ما چنين مسايلي در كار توليدي ها طبيعي است. كمااين كه ما سابقه همكاري با توليدي هاي عقيلي و دايي را نيز داشته ايم.» اميري معاونت پشتيباني باشگاه استقلال اينگونه تعامل بين جورابان و استقلال را بيان مي كند. او حتي مدعي است در زمان قرارداد با توليدي دايي گاهي اوقات مديران اين توليدي در برابر درخواست هاي باشگاه كلمه نمي توانيم يا نمي رسيم را بيان مي كردند. آيا دير رسيدن وسايل و لباس ها به اعضاي تيم واقعاً ضربه زننده است؟ برخلاف نظر اميري كه اين عقيده را رد مي كند، فرخزادي ادعاي ديگري دارد؛ «اين معضلات و تحويل دير هنگام ملزومات به تيم به لحاظ روحي ضربه مي زد.»
|
|
اما مسئله سهام پرسپوليس در جورابان واقعيت است؟ «نه، سهامي كه جورابان مدعي است، متعلق به دو بازيكن تيم ما است نه باشگاه. ما سهامدار نيستيم.» اما در مقابل اين اظهارنظر باقريان، يگانه خلافش را بيان مي كند: «من درصدش را نمي گويم. صورت جلسه كرده ايم اما باشگاه سهامدار ما بود. دقيقاً به همين دليل هم بود كه قراردادي با پرسپوليس نبستيم. برخلاف استقلال. ما با استقلال قرارداد بستيم چون هيچ مراوده ديگري باهم نداشتيم، اما قضيه پرسپوليس فرق مي كرد. فكر مي كرديم هر دو در اختيار هم هستيم.»
همه چيز تكذيب مي شود
چرا توليدي دايي انتخاب شد؟ اين سؤالي است كه جوابي قطعي براي آن داده نشده است. «ممكن است توافقاتي به صورت پنهاني صورت گرفته باشد كه ما نمي دانيم. علاقه اي هم نداريم كه بدانيم.» يگانه اينگونه فكر مي كند. شايد خيلي ها اولين پيش فرضي كه به ذهنشان خطور كند همين باشد اما واقعاً دليلي قانوني براي آن وجود دارد؟ «هيچ مراوده اقتصادي بين باشگاه و شخص علي دايي به عنوان بازيكن پرسپوليس وجود ندارد.» باقريان به كلي منكر هرگونه تاثيرگذاري حضور دايي در پرسپوليس بر اين ماجراست. فرخزادي مسئول روابط عمومي باشگاه پرسپوليس دليل انتخاب دايي را منطقي تر بيان مي كند؛ «چند پيشنهاد وجود داشت كه دايي را فعلاً انتخاب كرده ايم. دايي را نه به عنوان بازيكن بلكه به خاطر قابليت هاي توليدي اش برگزيديم.» اين در مقابل حرف باقريان است كه مدعي شده، پيشنهاد ديگري وجود نداشته؛
«هرجايي نمي تواند چنين شرايطي را بپذيرد. پيشنهاد ديگري به ما ارايه نشد.»
دوباره اين جمله را مقابل صحبت هاي روابط عمومي باشگاه بگذاريد: «۴ ، ۵ پيشنهاد داشتيم، فضاي بيرون باشگاه توهم آميز است. فرقي براي ما ندارد. هر توليدي كه نظرات باشگاه را تامين كند با آن قرارداد مي بنديم، حالا ممكن است آن طرف ميز علي دايي بازيكن پرسپوليس يا هر شخص ديگري باشد.»
اما هيچ كدام اين نظرات نمي تواند در جهت اقناع افكار عمومي باشد كه شايد از خود بپرسد چرا توليدي دايي؟ واقعاً اگر پيشنهاد ديگري وجود داشت - كه در اصل اين مورد هنوز اختلاف نظر وجود دارد - چگونه مسئولان باشگاه پرسپوليس پي بردند كه توليدي دايي به ديگر توليدي ها برتري دارد؟ «براي ما كيفيت لباس ها و سرعت كار توليدي اهميت دارد. توليدات دايي را تيم ملي و تيم هاي مطرح استفاده كرده اند. ما هرگاه اراده كرده ايم لباس ها در اختيارمان بوده. اين اظهر من الشمس است كه كار اين توليدي بهتر است.» واقعاً چگونه؟ آيا بدون استفاده از لوازم توليد شده در ديگر توليدي ها؟
در مقابل فرخزادي، اظهارنظر دقيقي از سوي باقريان ارايه نمي شود. اين درحالي است كه همگي مسئولان پرسپوليس، رابطه بازي دايي در پرسپوليس و عقد اين قرارداد را منتفي مي دانند.
ابهام ديگر
يكي ديگر از ابهامات تعويض توليدي باشگاه پرسپوليس، وجود قرارداد با توليدي دايي است. درحالي كه مديران توليدي دايي و باقريان از عقد قرارداد با دايي صحبت مي كنند، فرخزادي عقد قرارداد را تكذيب مي كند؛ «ما هنوز قراردادي با دايي نبسته ايم ولي احتمال عقد قرارداد زياد است. فعلاً تيم پرسپوليس به صورت آزمايشي از محصولات توليدي دايي استفاده مي كند تا بعداً با بررسي دقيق تر ديگر پيشنهادها، توليدي پرسپوليس انتخاب شود. البته گويا مجموعه تيم از محصولات دايي راضي است.»
آل محمد مدير توليدي دايي از عقد قراردادي تا پايان فصل جاري خبر مي دهد؛ «ما تا پايان فصل قرارداد داريم.» اصغر باقريان نيز جزو افرادي است كه معتقد است ميان پرسپوليس و دايي قرارداد قطعي منعقد شده؛ «با دايي قرارداد بسته ايم، تا آخر فصل.»
درست مثل آ.اس.رم
اينك به نظر مي رسد جنگ قدرت در پرسپوليس به اين مرحله رسيده است كه توليدي بازيكن شاخص تيم بر توليدي ديگري كه بازيكنان و باشگاه سهامدارش هستند غلبه مي كند و البته پيامدهاي احتمالي اين تغييرات نيز به شدت تكذيب شده است. اما اگر مايل هستيد بدانيد كه لباس توليدي دايي از چه جنسي است كه كيفيتش به ديگر توليدي ها ترجيح داده شده، بهتر است اين گفته آل محمد را به خاطر بسپاريد؛ «بخشي از آن اطلاعاتي است كه بهتر است بيان نشود اما لباس هاي ما توليد داخل و خارج باهم است. يعني بخش هايي مربوط به توليدات داخلي است و بخش هاي ديگري وارداتي است.»
طراحي لباس پرسپوليس را هم بدانيد كه الگوبرداري شده است از «آ.اس.رم ايتاليا.» به هرحال اگر پرسپوليس نمي تواند در شكل بازي يا نتيجه گيري شبيه آ.اس.رم باشد، حداقل كه مي تواند از لباس هاي مدل اين تيم استفاده كند.