سه شنبه ۳۰ دي ۱۳۸۲ - شماره ۳۲۸۸
زندگي
Front Page

۱۰ راه مقابله با بدرفتاري كودكان
001449.jpg
كودكان از ابتدا بي تربيت، گستاخ، زورگو يا خودخواه به دنيا نمي آيند. اين خصوصيات رفتاري اكتسابي هستند، زيرا كوكان با بروز اين حركات به آن چه كه مي خواهند مي رسند. مگر اين كه به موقع مداخله كرده و به كودك نشان دهيد كه اين رفتارهاي عجيب و غريب، فايده اي نداشته و تنها باعث بدترشدن شرايط مي شود و او را به رفتار قابل قبول تر تشويق كنيد.
زماني كه در اين مرحله به موفقيت هايي رسيديد، مي توانيد توجه خود را تنها به يكي از رفتارهاي بد كودك متمركز كنيد. . مطالب زير راهكارهاي مرحله به مرحله براي رويارويي با ۱۰ مشكل عمده كودكان است.
مشكل اول:مسايل مادي
با گفتن كلمه نمي خرم، هرگز احساس گناه نكنيد. مشاجره هاي بين والدين و فرزندان معمولاً خوشايند نيست ممكن است بارها پيش آمده باشد كه فرزندتان از تصميم گيري شما خوشش نيامده است.
رعايت حق تقدم و اولويت را به او ياد دهيد- در تعطيلات و جشن تولدها، از كودكتان بخواهيد كه ليستي از آن چه را كه دوست دارد تهيه كرده و آن چيزهايي را كه بيشتر دوست دارد در اولويت قرار دهد. خردسالان را تشويق كنيد تا آن چيزي را كه دوست دارند با نقاشي برايتان بكشند.
پيام هاي بازرگاني تلويزيون را خاموش كنيد- تحقيقات نشان داده كه هرچه كودكان كمتر پيام هاي بازرگاني تلويزيوني را ببينند، كمتر براي خريد چيزهاي جديد بهانه گيري مي كنند. به همين دليل تلويزيون را در زمان پخش آگهي ها خاموش كرده و يا براي فرزندتان توضيح دهيد كه همه آن چه كه در اين آگهي ها درباره يك كالا تبليغ مي شود واقعيت نداشته و صرفاً شگردي براي فروش هرچه بيشتر محصولات شركت هاي تجاري است.
به كودك خود ياد بدهيد كه آن چه دارد به ديگران نيز ببخشد- مي توانيد از او بخواهيد كه بخشي از هزينه هايي كه براي خريد لوازم موردنياز او كنار گذاشته ايد را با كمال رضايت به يك مؤسسه خيريه ببخشد.
او را تشويق كنيد كه هداياي خود را از صميم قلب به ديگران ببخشد- مي توانيد بين اعضاي فاميل كاردستي دادن را به عنوان بهترين كادو مرسوم كنيد تا كودك ياد بگيرد كه براي هر هديه اي كه مي دهد و مي گيرد ارزش معنوي قائل شود.
مشكل دوم: حاضرجوابي
هرگاه فرزندتان رفتار بي ادبانه اي از خود نشان داد، بلافاصله او را از اين كار منع كنيد. به طور مثال مي توانيد بگوييد: «وقتي با تو صحبت مي كنم، مدام به اين طرف و آن طرف نگاه مي كني. اين كار بي ادبانه است و بايد از اين كار دست برداري.»
به او اعتنا نكنيد- آه نكشيد، شانه هايتان را بالا نيندازيد يا خشمگين نگاه نكنيد، كاملاً از ادامه كلمات خودداري كرده تا زماني كه او از پررويي دست بردارد.
او را به رفتارهاي مؤدبانه تشويق كنيد- هر زمان متوجه شديد كه فرزندتان رفتار مؤدبانه اي از خود نشان داد اين موضوع را به او يادآوري كنيد (به طور مثال به او بگوييد: از اين كه اين قدر مؤدبانه به حرف هاي من گوش دادي متشكرم. اين كار تو واقعاً قابل تقدير است.)
مشكل سوم: ناسزا گفتن
گفتن كلمات غيرمجاز را قدغن كنيد- اين قانون را براي او شرح دهيد كه: «وقتي از چيزي مطمئن نيستي آن را به زبان نياور.» هر زمان كه فرزندتان ناسزايي را به زبان آورد،  بلافاصله آن را نيز به ليست كلمات غيرمجاز اضافه كنيد.
توضيح دهيد كه چرا ناسزاگويي كاري زشت و غيرقابل قبول است- بسياري از مردم به زبان آوردن اين كلمات را بسيار نادرست مي دانند.
اگر يك بار اين كلمه را به زبان آوريد، ممكن است دفعه بعدي تكرار آن به صورت عادت درآمده و اين كلمات زشت را در برابر پدربزرگ و مادربزرگ، معلمان يا والدين دوستانش تكرار كند.
افراد درستكار هرگز فحش نمي دهند و درباره شما فكرهاي بدي مي كنند،  حتي ناسزاگويي ممكن است تأثير بسيار بدي روي خانواده تان داشته باشد.
كلمه مورد قبول را جانشين آن كنيد- كلمات خنده داري كه اصلاً ناخوشايند نيستند را انتخاب كرده (چرند، گيج و منگ، گاو مقدس) و يا اين كه فرزندتان خودش از كلماتي استفاده كند كه بار منفي ندارد.
احساساتي نشويد- وقتي كه فرزند خردسالتان براي اولين بار كلمه نادرستي را تلفظ كرد به او بگوييد:  «در خانواده ما از اين كلمات استفاده نمي شود»  و به كودكان بزرگتر گوشزد نماييد كه شما به خوبي با قوانين اين خانه آشنايي داريد، ديگر نمي خواهم اين كلمه را بشنوم.»
مشكل چهارم: دروغ گويي
از او بخواهيد كه در گفته هايش صادق باشد- به فرزندتان بگوييد: «همه افراد خانواده ما انتظار دارند كه هميشه نسبت به ديگران صادق باشند. وقتي در صحبت هايش صداقت را حفظ مي كند از او به دليل كاري كه انجام داده قدرداني كنيد.»
براي او شرح دهيد كه چرا دروغگويي كار بدي است- توضيح دهيد كه وقتي حقيقت را نمي گويد، ديگران را به دردسر انداخته، احساسات آنها را جريحه دار كرده و هيچ كس به او اعتماد نمي كند. اين كار به شكل عادتي درمي آيد كه ترك كردنش بسيار مشكل است.
به كودكان ياد دهيد كه راستگويي سبب اطمينان مي شود- استفاده از واژه «باورپذيري»- داستاني است كه آرزو مي كرديد واقعي بود اما درحقيقت اين طور نيست- براي كودكان كمتر دلهره آورتر است تا دروغگويي هرجا كه حدس مي زنيد كه او دارد داستان سرهم مي بافد از او بپرسيد: «آيا حقيقت را مي گويي يا حرفت را باور كنم؟»
او را مورد پرسش هاي اخلاقي قرار دهيد- اگر متوجه مي شويد كه كودكتان دروغ مي گويد از او اين سؤالات را بپرسيد تا وجدان او را بيدار كنيد؛ آيا كاري كه انجام داده اي درست بود؟ چرا فكر مي كني كه با گفتن اصل ماجرا مرا نگران مي كني؟ آيا مي داني كه اگر همه اعضاي يك خانواده هميشه به يكديگر دروغ بگويند، چه اتفاقي مي افتد؟
مشكل پنجم- سرپيچي و نافرماني
توضيح دهيد كه از او چه انتظاراتي داريد- به او بگوييد: «خوب به حرف هايم توجه كن. وقتي دارم با تو جدي صحبت مي كنم و تأكيد مي كنم كه در گفته هايم جدي هستم، پس بدان واقعاً جدي هستم.» همچنين ممكن است بگوييد:  «اگر واقعاً دليل خوبي براي انجام ندادن كاري داري مي تواني با لحن مؤدبانه اي آن را به من بگويي».
سعي كنيد براي هر كاري زمان مشخصي تعيين نمائيد- هرگاه كه او با شما بحث مي كند، خواسته خود را كلمه به كلمه براي او تكرار كنيد. به طور مثال بگوييد: «شام ساعت ۶ حاضر است، تو بايد دقيقاً در همان ساعت سر شام حاضر شوي.»
به او حق انتخاب بدهيد- تا حدي به او آزادي عمل بدهيد از او بپرسيد: «هنوز بعضي از كارهاي مربوط به خودت در خانه را انجام نداده اي، آيا مايلي آنها را الان انجام دهي يا بعد از شام؟»
گاهي اوقات با او كنار آييد- بگوييد: «الان وقت انجام تكاليفت است ولي چون در حال حاضر داري بسكتبال بازي مي كني، آيا بهتر نيست كه بازي بسكتبال را تا نيم ساعت ديگر ادامه دهي و پس از آن به تكاليفت برسي؟»
با او اتمام حجت كنيد- توضيح دهيد كه اگر فرزندتان آن چه را كه شما از او مي خواهيد انجام ندهد، بايد منتظر عكس العمل شما و نتيجه كار خود باشد.
مشكل ششم: تصميم گيري لحظه اي
به كودكتان بياموزيد كه قبل از انجام هر كاري كمي فكر كند- در يك لحظه و به طور آني تصميم نگيرد و هيچ عملي را از روي هوس انجام ندهد چون اين كار او مي تواند تغييرات مهمي را در زندگي ايجاد كند به خصوص در موقعيت هايي كه با فشار عصبي و يا خطرات بالقوه و جدي مواجه است.
او را متوجه عواقب كاري كه انجام مي دهد بكنيد- به او ياد بدهيد كه از خودش سؤالاتي نظير اينها را بپرسد: آيا اين كار درست يا غلط است؟ آيا باعث صدمه زدن به ديگران مي شود؟ آيا باعث دردسر من مي شود؟ آيا از كار خود احساس رضايت خواهم كرد؟ به فرزندتان بگوييد كه تصور كند يك پيشگو است و مي تواند آينده را پيشگويي كند سپس از خودش بپرسد: اگر من اين كار را انجام دهم چه اتفاقي مي افتد؟ براي تصميم گيري نهايي از ديگران نيز كمك بگيرد:  «اگر احساس آرامش نمي كنيد پس آن كار را انجام ندهيد.»
از اشتباهات خود عبرت بگيرد- اگر تصميم نادرستي گرفته است، از اين فرصت استفاده كرده، تا او را درباره كار اشتباهي كه انجام داده به تفكر واداريد، به اين ترتيب براي دفعه بعدي او، بهتر مي تواند تصميم گيري كند.
مشكل هفتم: نق نق كردن
درباره كار بدي كه انجام مي دهد با او صحبت كنيد- نق نق كردن ممكن است به شكل عادتي درآيد كه حتي خودش صداي گريه خود را نشنود. به او نشان دهيد كه وقتي با گريه حرف مي زند و يا در حالت عادي، صدايش چقدر با هم تفاوت دارد؟
بردبار باشيد- وقتي براي اولين بار نق نق را شروع مي كند، با جديت به او بگوييد: «ساكت، من به غرغرهايت گوش نمي دهم. لطفاً درست بگو ببينم چه مي خواهي؟ سپس او را ترك كرده و اعتنايي نكنيد. وقتي نق نق هايش تمام شد (حتي براي چند ثانيه) با آرامي به او بگوييد: «وقتي با صداي عادي صحبت كني من به حرفهايت گوش مي كنم، حالا بگو چه مي خواهي؟»
جلوي خنده تان را بگيريد- اگر كودكتان در هنگام بازي نق زد بگوييد: «تو داري نق مي زني و مي داني كه نتيجه اش چيست. اگر دوباره اين كار را انجام دهي، مجبوريم كه به خانه برويم.»
مشكل هشتم: گاز گرفتن
فوراً پادرمياني كنيد- با خشونت بگوييد: «گاز گرفتن كار خوبي نيست، تو نبايد كسي را گاز بگيري!» و او را از صحنه دور كنيد.
به كودكي كه فرزندتان او را گاز گرفته توجه كنيد- به او بفهمانيد كه گاز گرفتن، درد دارد و از كسي كه او را گاز گرفته دلجويي كنيد، به او بگوييد: «واقعاً متأسفم! كار بدي انجام داده. چه كمكي مي توانم به شما كنم؟»
به كودكتان انعطاف پذيري را ياد دهيد- اگر كودك نوپاي شما در حال دندان درآوردن است، به دليل دردناك بودن لثه هايش ممكن است اطرافيان خود را گاز بگيرد، درواقع او با گاز گرفتن درد دندان هاي خود را تسكين مي دهد. كودكان معمولاً گاز مي گيرند زيرا آنها براي رفع نيازهايشان به خوبي نمي توانند صحبت كنند و احساس ناتواني و درماندگي مي كنند. سعي كنيد به او در ابراز احساساتش كمك كنيد. اگر به اندازه كافي بزرگ شده به او ياد دهيد كه بگويد: «حوصله ام سر رفته» يا «مي خواهم بازي كنم.»
زمان گاز گرفتن او را پيش بيني كنيد- در زمان بازي مراقب او باشيد و قبل از اين كه كسي را گاز بگيرد پادرمياني كنيد. به آرامي دستتان را جلوي دهانش گرفته و بگوييد: «نبايد گاز بگيري. حرف بزن و به ما بگو كه چه مي خواهي.» اگر او اين كار را نكرد او را از آن جا دور كرده و با فعاليت ديگري او را سرگرم سازيد. «آيا دوست داري سفالگري كني يا با لگوهاي چوبي بازي كني؟»
مشكل نهم: عدم توجه به حرف هاي والدين
اول خودتان شنونده خوبي باشيد- به فرزندتان نشان دهيد كه به حرفهاي همسرتان، دوست تان و او گوش مي دهيد. به قول يك ضرب المثل قديمي: «آدم عاقل بيشتر گوش مي كند تا حرف بزند.» بيشتر از اين كه به فرزندتان امر و نهي كنيد به حرفهاي او گوش كنيد.
مؤدبانه صحبت كنيد- زماني كه انتقاد كرده، نصيحت مي كنيد يا هشدار مي دهيد، داد مي زنيد يا التماس مي كنيد او از شما الگو مي پذيرد. از خودتان بپرسيد كه اگر جاي اوبوديد، دوست داشتيد كه چگونه با شما حرف مي زدند.
قبل از اين كه صحبت كنيد توجه او را جلب نماييد- مطمئن شويد كه به شما نگاه مي كند. به آرامي چانه او را گرفته يا بگوييد: «لطفاً به من نگاه كن و گوش كن كه چه مي گويم.»
تن صدايتان را پايين آوريد- اگر به جاي فريادزدن به آرامي صحبت كنيد، احتمالاً فرزندتان حرف شما را بهتر گوش مي دهد. آموزگاران از اين روش بسيار استفاده مي كنند زيرا بسيار كارساز است.
كوتاه، واضح و دلنشين صحبت كنيد- كودكان بيشتر مايلند كه به حرفهاي كوتاه گوش كنند. «لطفاً قبل از اين كه بيرون بروي، تخت خود را مرتب كن.» گاهي اوقات يك جمله كارسازتر است. مانند «تكليف خانه فراموش نشود» يا «اتاقت را جمع و جور كن.»
تا ۳ بشماريد- كودكان قبل از اين كه جواب دهند به وقت نياز دارند تا در مورد آن چه كه شنيده فكر كنند. وقتي از او سؤالي مي پرسيد يا تقاضايي داريد، حداقل سه ثانيه تأمل كنيد تا منظورتان را كامل درك كند.
مشكل دهم: دستور دادن به ديگران
به او ياد دهيد كه در هر موردي نوبت را رعايت كند- به كودك قوانين بازي كردن با دوستانش را ياد دهيد:  يعني به هنگام بازي نوبت را رعايت كند. مثلاً به او بگوييد: «اول نوبت تو است و بعد نوبت دوستت».
به او ياد دهيد كه در هر بازي عادلانه رفتار كند.
الف) استفاده از روش شير يا خط. هنگامي كه دو كودك نمي توانند تصميم بگيرند كه اول نوبت چه كسي است يا حتي چه كسي بازي را زود شروع كند، اين كار، بهترين روش است.
ب) مهمان هميشه مقدم است. اگر فرزندتان ميزبان است، دوستش حق انتخاب اولين بازي را دارد.
ج) رعايت قانون تساوي و برابري. هميشه ساده ترين روش عادلانه ترين روش است: «اگر شما كيكي را مي بريد، ديگري تصميم بگيرد كه كدام تكه را بردارد.» اين كار مي تواند در بسياري از روش ها مؤثر واقع شود. مانند: «اگر شما يك بازي را انتخاب مي كنيد، ديگري بگويد كه چه نقشي را بازي مي كند.»
كودكتان را به مشاركت جمعي دعوت كنيد- اگر كار درستي از او سر زده، او را به انجام آن كار بيشتر تشويق كنيد. ديدم كه چطور اسباب بازي هايت را تقسيم كردي، با كار خوبي كه انجام دادي شما و نيكي هر دو به يك اندازه اسباب بازي داشتيد.
اشتباه و تنبيه
اگر با همه تلاشي كه در اين راه به خرج داده ايد او همچنان رفتار بدي از خود نشان مي داد، نبايد او را به دليل رفتارش طرد كنيد. بايد او را به يك نتيجه منطقي متناسب با رفتار بد و سن و سالش تشويق كرده و او را متوجه پيشرفتش كنيد. در پايين به عواقب اين كار مي پردازيم.
جريمه پولي- يك تنگ با يك درپوش در قفسه آشپزخانه بگذاريد. هر بار كه كودكتان كار اشتباهي انجام داد، بايد مقداري پول در تنگ بريزد. وقتي كه آن پر شد، به انتخاب فرزندتان پول ها را به يك مؤسسه خيريه اهدا كنيد. براي بچه هاي كوچكتر كه پول كمتري دارند ليستي از كارهايي را كه مي تواند به نحو احسن انجام دهد، تهيه كنيد. كارهاي متفرقه به او بدهيد. يك ليست از كارهايي مانند (جاروكشيدن، گردگيري كردن، تا كردن لباسها) كه جزء وظايف او نيست، تهيه كنيد. با انجام دادن هر كار خطايي بايد نظير اين كارها را انجام دهد.
معذرت خواهي- اگر رفتار بدش، ديگران را متأثر مي كند، به او تأكيد كنيد كه براي عذرخواهي يادداشتي نوشته و رودررو معذرت خواهي كند يا كاردستي كوچكي هديه دهد.
امتيازهاي او را محدود كنيد- مطمئن شويد كه مي توانيد كنترل بعضي چيزها را در دست گيريد، مانند تماشاكردن تلويزيون، بازيهاي ويدئويي، زمان تلفن كردن يا گوش دادن به موسيقي.
قوانين خاصي را براي او وضع كنيد- وقتي كه او در مدرسه نيست، بايد براي يك زمان مشخص طولاني مدت در خانه بماند- ۲ ساعت يا ۲ روز- و همه امتيازات اجتماعي را از دست مي دهد.
نويسنده: ميشل بربا ، منبع: Parents
ترجمه: رزيتا شاهرخ

در گفت وگو با حقوقدانان بررسي شد
نارسايي هاي حقوق كودكان در ايران
001443.jpg

اجراي مقرات مربوط به حقوق كودكان در قانون مدني، مصوب سال هاي ۱۳۱۳ و ۱۳۱۴ هجري شمسي در سال هاي اخير مشكلاتي را در نظام قضايي كشور ايجاد كرده است. اين مقررات كه در زمان تصويب خود با كوشش دانشمندان آگاه به علم حقوق و فقه و با بررسي حقوق و قوانين مدني برخي كشورهاي اروپايي از جمله سوئيس قانون كامل و جامعي تلقي مي شد، اينك به رغم تمام محاسني كه دارد، واجد نواقصي است كه در كنار برخي مقررات كيفري تصويب شده در دو دهه اخير حيات فردي و زندگي اجتماعي كودكان را به شدت تحت تأثير قرار داده است. دكتر احمد تاجي وكيل دادگستري و عضو هيأت علمي دانشگاه در گفت وگو با خبرگزاري دانشجويان ايران ديدگاه هاي خود را درباره قوانين يادشده بيان داشته و به آسيب شناسي اجمالي آنها پرداخته است.
دكتر تاجي معتقد است:«تعيين ۹ سال تمام هجري قمري براي دختر و ۱۵ سال براي پسر آثار و تبعات زيانباري دارد به دليل اينكه در زمينه نكاح، قانونگذار در ماده ۱۰۴۱ مقرر داشته كه نكاح قبل از بلوغ ممنوع است يعني اگر سن دختري به ۹ سال و سن پسري به ۱۵ سال برسد، مي  تواند ازدواج كند البته ازدواج دختران باكره منوط به اذن پدر است ولي پسران هيچ مانعي ندارند در حالي كه سن ۹ سال و ۱۵ سال براي تعيين مرز ازدواج بسيار كم است يا در تبصره ذيل ماده ۱۰۴۱ قانونگذار مي گويد كه عقد نكاح قبل از بلوغ با اجازه ولي به شرط رعايت مصلحت مولي عليه صحيح است و ولي مي تواند حتي دختر زير ۹ سال را شوهر بدهد و پسر زير ۱۵ سال را زن بدهد، بدون اينكه دختر و پسر دخالتي در اين امر داشته باشد و اگر بعد از رسيدن به سن بلوغ آنها ادعا كنند كه مصلحت آنها نبوده، مشخص است كه ابطال اين عقد آثار زيانبار اجتماعي و روحي دارد بنابراين در اين دو ماده اشكالاتي وجود دارد كه از سن بلوغ ناشي مي شود.»
تاجي با بيان اينكه سن بلوغ در زمينه كيفري نيز مشكل ايجاد كرده، گفت: «در قانون مجازات اسلامي تصريح شده كه كودكان در صورت ارتكاب جرم از مسئوليت كيفري مبرا هستند و تربيت آنها با نظر دادگاه به عهده سرپرست اطفال است و با توجه به اينكه سن كودك ۹ و ۱۵ سال عنوان شده، تنها كساني كه زير اين سن مرتكب جرمي شوند، از مسئوليت كيفري مصون هستند اما اگر يك دختر ۱۰ ساله مرتكب جرمي شود، در قانون ما هيچ گونه تخفيفي برايش قائل نشده و اشخاصي كه بالاي ۹ و ۱۵ سال، مشمول همان مجازات ها و قوانين جزايي هستند كه براي اشخاص بزرگسال در نظر گرفته شده است.»
اين وكيل دادگستري افزود: «در حال حاضر دادگاه هاي اطفال به جرايم اطفال زير ۱۸ سال نيز رسيدگي مي كند ولي اين افراد در صورت ارتكاب جرم، مشمول هيچ گونه تخفيفي در مجازات نمي شوند لذا به نظر مي رسد اولاً قانونگذار يا بايد سن بلوغ را بالا ببرد يا اينكه كليه كساني كه تا سن ۱۸ سال مرتكب مجازات مي شوند، بايد داراي قوانين جزايي مخصوص به خود باشند و مشمول مجازات هاي كيفري اشخاص بالاتر از ۱۸ سال نشوند.»
اين حقوقدان حضانت كودكان را از ديگر نارسايي هاي قانون ايران ذكر كرد و گفت: «درماده ۱۱۶۹ قانون مدني آمده كه براي نگهداري اطفال، مادر تا دو سال از تاريخ ولادت او اولويت خواهد داشت و پس از انقضاي اين مدت حضانت با پدر است مگر نسبت به اطفال اناث كه ۷ سال حضانت با مادر است. اين ماده با ماده ۱۱۶۸ كه مقرر داشته نگهداري اطفال حق و تكليف ابوين است و همچنين با ماده ۱۱۷۸ قانون مدني كه ابوين را مكلف كرده كه در حد توان خود به تربيت اطفال خويش برحسب مقتضي اقدام كنند، در تعارض است.»
وي در ادامه خاطرنشان كرد: «در اين ماده حضانت پسر تا ۲ سال و دختر تا ۷سال برعهده مادر گذاشته و بعد از اين سن با پدر. حال اگر پدر و مادر بر سر اختلاف از يكديگر جدا شدند، براي مادري كه نتواند حضانت فرزند را برعهده گيرد، مشكل به وجود مي آيد؛ چه بسا كه پدر صلاحيت اين كار را نداشته باشد يا به عكس بنابراين بهتر بود، قانونگذار دست دادگاه را باز مي گذاشت تا به هر نحوي كه مصلحت طفل اقتضا مي كرد، مسأله حضانت را حل كند.»
تاجي همچنين يادآور شد:« در ماده ۱۱۷۳ قانون مدني مشخص شده كه اگر كسي كه حضانت طفل با اوست، داراي صلاحيت اخلاقي نباشد، مي توان از او سلب صلاحيت كرد ولي اثبات اين مسأله در دادگاه بسيار مشكل است.»
وي سكوت قانون در مقابل كودكان زنا را از ديگر مشكلات قانون ايران ذكر و خاطرنشان كرد:«در قانون ما اگر كودكي ناشي از زنا متولد شود، نه متعلق به پدر و نه مادري است كه مرتكب زنا شده اند. در حالي كه اين طفل گناهكار نيست و نبايد از هيچ حقي محروم شود اما مي بينيم كه اگر فرزندي از زنا متولد شود، قانونگذار حق و حقوقي براي او درنظر نگرفته است؛ پدر و مادري كه بدون ازدواج مشروع اين طفل را به دنيا آورده اند حقي بر نگهداري و تربيت او ندارند؛ حضانتي كه در قانون پيش بيني شده مربوط به فرزندان مشروع است و فرزندان زنا زاده از ارث نيز محروم اند.»
وي ادامه داد: «در ارتباط با نام خانوادگي اين كودكان، رأي وحدت رويه و موازين قضايي حضرت امام(ره) تصريح دارد كه پدران طبيعي موظف هستند براي فرزند ناشي از زنا، شناسنامه با نام خانوادگي خود تهيه كنند.»
اين وكيل دادگستري يادآور شد: «فرزنداني كه از مادران ايراني و پدران خارجي متولد مي شوند، از لحاظ وضعيت تحصيلي در وضعيت بسيار نامناسبي قرار دارند؛ اين كودكان شناسنامه ندارند، بعضاً از ثبت نام آنها خودداري مي شود و به عنوان يك ايراني شناخته نمي شوند چرا كه قانون گذار براي اعطاي تابعيت نسب پدري را در نظر گرفته و اين كودك خارجي تلقي مي شود.»
تاجي گفت: «براي حمايت از كودكاني كه از مادر ايراني و پدر خارجي متولد مي شوند، خصوصاً بعد از اينكه افاغنه به ايران مهاجرت كردند و با زنان ايراني ازدواج مشروع داشتند، بايد قانونگذار ترتيبي اتخاذ كند كه فرزندان اينها ايراني تلقي شوند و زني را كه به ازدواج مرد خارجي درآمده در اينكه به تابعيت ايراني خود باقي باشد يا بتواند ترك تابعيت كند آزاد بگذارند و از طرفي كودكاني كه از مادر ايراني و پدر خارجي متولد مي شوند را ايراني تلقي كنند تا هيچ مشكلي براي تحصيل، زندگي و آثار مترتب بر مسأله تابعيت موجود نباشد.»
وي تصريح كرد: «نارسايي هايي كه مي توان در ارتباط با حقوق كودك در ايران برشمرد، مسأله سن بلوغ است كه ۹ و ۱۵ سال بسيار پايين است و با وضعيت فرهنگي، اجتماعي و طبيعي ايران سازگاري ندارد. در فقه نيز نظر قاطع و محكمي در ارتباط با اين سن به عنوان سن بلوغ وجود ندارد و بين فقها اختلاف نظر است. اگر وضعيت اجتماعي، جسمي، فرهنگي و طبيعي اقتضاء كند كه سن بالاتري متناسب با وضعيت جسمي به عنوان سن بلوغ تعيين كنيم، هيچ مانعي از لحاظ فقه وجود ندارد.»
اين وكيل دادگستري با تأكيد بر لزوم حذف اختلاف سن بلوغ بين دختر و پسر اظهار داشت: «بايد نقش مادر و حق مادر در تمام امور فرزندان (ازدواج، حضانت، تابعيت، ولايت) در نظر گرفته شود و تعريفي صريح و قاطع از كودك داشته باشيم.
تاجي گفت: بايد دادگاه هاي ويژه رسيدگي به بزهكاري اطفال تشكيل دهيم؛ صرف اختصاص برخي از شعبات به اين امر كافي نيست بلكه كافي است قضاتي با تبحر و تحصيلات مرتبط با روانشناختي خاص به اين امر مبادرت كنند و از اين مهمتر صرفاً به جرايم اطفال رسيدگي نكند بلكه قوانين جزايي مختص به خود داشته باشد.»
همكاري قوه قضاييه با اساتيد دانشگاه براي تدوين قوانين حمايتي
اما يكي از اساتيد دانشگاه شيراز با اشاره به اشكالات ديگري در نظام حقوقي كوكان راهكارهايي هم ارائه مي دهد.
دكتر سيد محسن شيخ الاسلامي در گفت وگو با خبرنگار حقوقي ايسنا گفت: «از مهمترين خلأهاي حقوقي كودك در حقوق جزاي ايران، نبود دادگاه هاي ويژه اطفال براي رسيدگي به بزه آنان است؛ نبود حمايت قانون از اطفال بد سرپرست و همچنين نبود حمايت از اطفالي كه به دليل فزوني جمعيت با فقر اقتصادي روبه رو بوده و از اين جهت به ارتكاب بزه روي مي آورند، ديگر خلأهاي قانوني است.» وي افزود: «با توجه به اين كه صغار در كنوانسيون حقوق كودك به افراد زير ۱۸ سال اطلاق مي شود، بهترين راه آشنايي كودكان با حقوق خود، گنجاندن دروس حقوقي از جمله حقوق خانواده، كودك و والدين و حتي برخي از حقوق جزا و آشنايي با جرايم و چگونگي رفتار با كودكان بزهكار و برنامه ديده در ميان ساير دروس دوره ابتدايي تا متوسطه است.»
شيخ الاسلامي گفت: «قوه قضاييه مي تواند با هيأت علمي دانشگاه ها طي سمينارهايي، همكاري هايي داشته باشد تا قوانيني براي حمايت از كودكان تهيه و براي تصويب به مجلس شوراي اسلامي ارجاع شود.»
رعايت حقوق كودكان امكان پذير نيست!
سيد مهدي حجتي از ديگر حقوقدانان و وكيل دادگستري درباره حقوق كودكان معتقد است: رعايت كامل حقوق كودك منطبق با مفاد كنوانسيون حقوق كودك با توجه به حق شرط ايران در پيوستن به اين كنوانسيون امكان پذير نيست.
وي در ارزيابي خود از وضعيت فعلي حقوق كودك در جامعه به خبرنگار ايسنا گفت: «هنوز با معيارها و ايده آل هاي جهاني و مندرج در پيمان جهاني حقوق كودك (مصوب ۱۹۹۸) فاصله داريم زيرا با مطالعه در مفاد مقررات پيمان جهاني حقوق كودك مي توان دريافت كه در مواردي حقوق كودكان در جامعه ما تضييع شده و حمايت ها و كمك هاي لازم نيز در اين زمينه صورت نگرفته است كه اين امر ناشي از عدم آگاهي دقيق افراد جامعه از حقوقي است كه براي كودكان وضع شده است.»
آنچه مي توانيم از گفته هاي حقوق دانان برداشت كنيم در يك كلام ناكارآمدي مقررات موجود در حمايت از حقوق كودكان، لزوم بازنگري در قوانين كنوني و البته آموزش شهروندان و نظارت مؤثر و مستمر بر اجراي قواعد لازم الاجرا در اين باره است. ناكامي قانون حمايت از كودكان و نوجوانان كه سال گذشته با اصلاحات نااميد كننده اي در متن طرح اوليه آن به تصويب نمايندگان رسيد، هشداري است به همه اجزا و سازمان هايي كه حقوق كودكان را جدي نمي دانند.

راه زندگي
چند نكته براي همسران

اصلي ترين نياز زن نياز به محبت و انس با اوست. نياز زن و مرد تنها مادي نيست، بلكه بزرگترين نياز او برآورده شدن خواسته هاي عاطفي، عشق و محبت است. نياز به كسب محبت شوهر و گفت وگو از اصلي ترين نيازهاي زن است؛ تا جايي كه (تجربه هم نشان داده) زن حتي بدون طلا و جواهر، غذاهاي رنگارنگ و لباس هاي نو و گران قيمت هم مي تواند مدتي را تحمل كند، همچنانكه ماهي بدون غذا! اما بدون محبت و عاطفه زناشويي قادر نخواهد بود مدت زيادي دوام آورد، مثل ماهي كه از آب بگيرندش!
- زن و شوهر در انجام تمامي امور زندگي شريك يكديگرند و بر اساس عدالت و انصاف وظايف زندگي بين آنان مي بايد تقسيم شود. حتي در پخت و پز، بد نيست گاهي مردان را آزاد گذاشت تا تجربه خانه داري داشته باشند؛ حتي اگر اشتباه كردند، از سرزنش شماتت، طعنه و ريشخند بپرهيزيد.
- مرد بايد به زن كه بخش بزرگي از زمان زندگي را در خانه مي گذراند اجازه دهد به سليقه خود خانه را بيآرايد و از اين بابت آنها را مورد تشويق و محبت خود قرار دهند.
- در سايه قناعت و درست خرج كردن آرامش، صفا و صميمت بين همسران برقرار مي شود و ولخرجي زمينه انحراف و تضعيف پيوندهاي عاشقانه بين زن و مرد را تشديد مي كند. طلا، جواهر، لباس، ماشين، هرگز جانشين مناسبي براي محبت، صميمت و رفاقت همسران نيست.
- بوسيدن همسر و فرزندان، اهداي يك شاخه گل و بيان يك جمله محبت آميز، دنياي تازه اي را براي خانواده ها خواهد گشود.
- در منزل از لباس ها و پوشاك زيبا، شاد، خوشرنگ، ساده و معطر استفاده كنيد؛ چه زن و چه شوهر خود را بايد براي همسر بيآرايد، چرا كه مهر و محبت، عشق و علاقه را مي افزايد. از پوشيدن لباس هاي مندرس، چرك، ژوليده و كهنه دوري كنيد كه نفرت و سردي را در زندگي تشديد مي كند.
- زن از شوهر انتظار وفاداري، صميميت، صداقت، راستگويي، درستكاري و وفاداري به عهد و پيمان دارد و شوهر نيز از همسر انتظار گذشت، درك و همدلي، پاك دامني وفاي به پيمان زناشويي، حفظ نجابت و فراهم آوردن شرايط مناسب زندگي و كمك و همياري.
_ آنچه شعله سؤظن و بدبيني همسر را فراهم مي كند ناتواني مرد در بيان صادقانه مسائل و سعي در كتمان با دگرگونه جلوه دادن واقعيات و حوادث است.
- اگر شوهر به اندازه كافي حتي در همان دقايق كوتاه حضور در خانه، سنگ صبور همسرش شود، و به او(زن) فرصت دهد كه از نظر عاطفي و جنبه هاي رواني خود را تخليه كند، احساس آرامش و دلبستگي  بيشتري به زندگي خواهد داشت. بارها در مشاوره هاي خانوادگي زناني را ديده ام كه به دليل عدم حضور مناسب مرد در خانه و عدم تمايل شوهر به صحبت و درد دل و پرداختن به مسائل عاطفي و مشكلات روزمره زن و همسر، مجبور شده اند مسائل و اختلافات بين خود را با فرزندان مطرح كنند! و براي دفاع از خويش و محق جلوه دادن از آنها در درگيريهاي زناشويي در جهت منافع خود استفاده كنند! كه اگر شوهر تنها بخشي از زمان حضور در خانه را به بازگشايي و صحبت با زن مي گذراند چنين اتفاقي هرگز نمي افتد.
- همين عكس العمل از طرف زن منجر به عدم علاقه و انگيزه مرد به حضور به موقع در منزل و فراري شدن او از كانون گرم خانواده مي شود.
- مردان براي نجابت، صيانت نفس، عفت، پاكدامني صبر و قناعت، آراستگي و زيبايي زن توجه و رسيدگي همسر اهميت زيادي قائل هستند؛ چرا كه ايمان دارند زن و همسرشان قادر است ستون محكمي براي موفقيت او و خانواده باشد. پس هر لغزشي از جانب زن، مرد و خانواده را متزلزل خواهد كرد. زنها به خاطر عشق و محبت و صميميتي كه دارند خانه را صميمانه مي آرايند و مرد بايستي دل شريك زندگي خود را با شنيدن و گوش كردن به حرفهايش، درك عواطفش، همدلي و همزباني و بيان عشق و محبتش به او بدست آورد.
- بايد به او ثابت كند كه مي خواهد با هم و براي هم در زير يك سقف زندگي كنند.
- زندگي زناشويي را بر اساس رفاقت، صداقت و محبت و عشق استوار كند.
- در هر زمان سعي كند از ميهماني رفتن ها و ميهماني پذيرفتن هايي كه موجب دلگيري و ملال همسر مي شود اجتناب كند و در گردهمايي، جشن و مراسمي كه همسرش را دلگرم مي كند دوش به دوش او شركت كند.
- از تحميل مخارج سنگين مهيماني ها و شب زنده داري ها به همسر بپرهيزد و او را وادار به تقبل هزينه هاي سنگين نكند.
يك سلام گرم، يك شاخه گل، يك نجواي عاشقانه، يك لبخند شيرين به همسر و چه قدر سخت است كه از آن بري هستيم!
وحيد خسرو شاهيان

نگاه
مديريت بحران زلزله
001446.jpg

زلزله همواره يكي از بزرگترين حوادث طبيعي است كه مديران ارشد و اجرايي يك كشور را در تنگناهاي اجرايي و عملياتي قرار داده و معضلات بسياري را در امر تصميم گيري و اجرا بوجود مي آورد. با توجه به چنين امري لازم است دست اندركاران مديريت جامعه با مديريت بحران در زلزله آشنايي بيشتري پيدا كنند تا در امر برنامه ريزي و اقدام به صورت ضربتي و عملياتي در اسرع زمان كه به واقع عامل بسيار محدود كننده يك مدير و برنامه هاي اوست موفق گردند.
۱- برنامه ريزي -در امر زلزله بايستي سازمان ويژه و واحدي با تمام اختيارات لازمه تعريف گردد و فقط اقدامات خود در زمينه زلزله را منوط به وقوع زلزله نداند برنامه ريزي در اين زمينه شامل دو مرحله است:
الف- برنامه ريزي استراتژيك يا بلند مدت
ب- برنامه ريزي عملياتي و تاكتيكي
سازمان مذكور در برنامه ريزي استراتژيك خود استانها، شهرها و مكانهايي را كه در آن احتمال وقوع زلزله بيشتر است را در نظر گرفته و كليه امور مربوط به امدادرساني به آن شهرها را پس از وقوع زلزله فرضي مشخص نموده و حالت هاي مختلف پيش بيني مي گردد و بهترين حالتهاي ممكنه امدادرساني و نجات و اسكان و تغذيه و بهداشت و... را در نظر مي گيرد و براي آن راه حل بهينه مي يابد و در زمان آرامش با آموزش مردمي و برگزاري دوره هاي مختلف در ادارات و نهادها؛ افراد را نسبت به عملكرد سريع و صحيح در زمان وقوع زلزله آشنا مي سازند لازم به ذكر است آموزش نيروي انساني و استفاده از منابع انساني خارجي و داخلي جهت آموزش پرسنل سازمان امداد و نجات به عنوان يكي از عوامل مؤثر در برنامه  ريزي بلند مدت قرار دارد.
در برنامه ريزي عملياتي و تاكتيكي بايد برنامه هاي اجرايي را كه پس از وقوع زلزله در منطقه اي از كشور به طور صحيح و سريع و مرحله اي انجام گيرد مشخص نمود
۲- سازماندهي و بكارگماري -در مرحله سازماندهي مديران بايستي نيروهاي متخصص خود را كه آموزش كافي و لازم ديده اند و با كليه روشها و تجهيزات و امكانات امدادرساني نوين آشنايي دارند، به صورت مؤثر سازماندهي نموده تا بتوانند در كمترين زمان در منطقه زلزله زده آرايش گرفته و وارد مرحله امداد و نجات شوند. استفاده از پل هاي هوايي مانند هليكوپترها و هواپيماهاي مخصوص، زمان انجام عمليات را كم مي كند و در اين عامل بسيار مهم دست مدير را جهت انجام بهتر و سريع تر زمان باز مي نمايد. به طور مثال در زلزله بم مي توانستيم در روز اول با تقسيم بندي سريع شهر از روي نقشه و كمك گرفتن از افراد متخصص منطقه نظير رييس اداره اطلاعات، شهردار، فرماندار و... شهر را به مناطق كوچكتر و عملياتي تقسيم كرده و نفرات امدادي خود را در قسمت هاي مورد نظر سازماندهي نماييم و كار را شروع كنيم.
۳- هدايت و رهبري -در مرحله هدايت و رهبري بايستي فرمانده سازمان مربوطه در كمترين زمان در منطقه حضور يابد و از نزديك كار فرماندهي و مديريت را به عهده گرفته و با اختيارات تامي كه دارد دستورات لازم را صادر نموده و عمليات را رهبري و مديريت و از موازي كاري واحدها جلوگيري نمايد.
۴- هماهنگي -نبود هماهنگي پس از وقوع زلزله براي سازمان امداد و نجات يكي از بزرگترين مشكلات و معضلات است. مديران بايستي قبل از وقوع زلزله ضمن تعريف مشخص براي واحدهاي عملياتي خود در داخل سازمان و در خارج از سازمان براي سازمانهاي ديگر كه در امدادرساني مي توانند به صورت ابزاري در اختيار سازمان امداد و نجات باشند كار هر يك را به طور دقيق و روشن بيان نمايند تا از موازي كاري و انفرادي عمل نمودن كه عملاً موجب اتلاف وقت و هزينه و نهايتاً اصطكاك مي گردد جلوگيري شود و از طريق هماهنگي كامل سينرژي يا هم افزايي نيرويي ايجاد شده كه خود عامل تغيير سريع و عمليات برق آسا مي گردد.
۵- گزارش گيري -گزارش گيري نيز بخش مهم ديگري از وظايف مديران ارشد در بحران زلزله است. مدير سازمان بايستي به طور دقيق و صحيح از كانالهاي مطمئن در سازمان و به طور دائمي اطلاعات لازم را اخذ نموده تا بتواند در كمترين زمان تصميم گيريهاي سازنده واساسي داشته باشد. اخذ اطلاعات نادرست و نامربوط و غيرمطمئن منجر به تصميم گيري هاي غيرمنطقي با ريسك بالا و نهايتاً دوباره كاري ها و عملكردهاي ضعيف خواهد شد.
۶- بودجه بندي -در بودجه بندي بايستي متخصصين سازماني در خصوص هزينه برنامه هاي استراتژيك و عملياتي و تاكتيكي اعم از آموزش افراد، خريد تجهيزات، ماشين آلات، لوازم و... تصميم گيري كنند و توسط تكنيك هاي كمي و روش هاي رياضي و آماري حداقل و حداكثر هزينه هاي مربوط به زلزله را در هر منطقه تخمين زده و به طور تفصيلي تمام موارد را بودجه بندي نمايند تا در زمان وقوع زلزله دچار مشكل تأمين مالي جهت نيروهاي امدادي و عملياتي خود و افراد حادثه  ديده و اسكان و تغذيه آنها و.... نشوند.
توصيه هايي در خصوص مديريت بحران
۱- فرآيند تشخيص بحران را بر پايه اي صحيح طرح ريزي كنيد.
۲- به دنبال كشف مواردي باشيد كه موجب تشديد بحران مي شوند.
۳- امكان پيشرفت بحران را به شكل هاي مختلف بررسي كنيد.
۴- ارتباطات بين اعضاء و سازمانهاي مختلف را مشخص كرده و بهبود بخشيد.
۵- بديل هاي مختلف را بررسي كرده و بهينه ترين آنها را انتخاب كنيد.
۶- تعيين كنيد كه كدام مسئله نزد افكار عمومي اهميت فراواني دارد.
۷- يك تيم يا سازمان براي مديريت بحران تشكيل داده و اختيارات تامي در مورد تصميم گيري به آن بدهيد.
۸- حدود مسئوليت هر فرد در واحد را به طور واضح ترسيم كنيد.
۹- در هر برنامه ريزي نسبت به جزييات امر توجه كامل داشته باشيد.
۱۰- در جايي كه بحران شديد است اتاقي را براي كنفرانسهاي مطبوعاتي در نظر داشته باشيد تا گزارشگران بتوانند در آنجا حضور يابند.
۱۱- يك سخنگوي رسمي براي بحران تعيين كنيد.
۱۲- كنكاش و بررسي هاي خود را به طور پيوسته انجام دهيد.
مهدي نور سينا، عضو هيات علمي دانشگاه آزاد

|  ادبيات  |   اقتصاد  |   انديشه  |   زندگي  |   سياست  |   ورزش  |
|  هنر  |

|   صفحه اول   |   آرشيو   |   بازگشت   |