كوير
مي روي و سالها كوير را مي بيني، يكدست با خطوطي ساده. آفتاب بر دانه هاي شن مي تابد و رنگ استثنايي «اُخَر» يا زرد كويري را از آن متصاعد مي كند. زيبايي كوير در سادگي آن است. آنچه استادان ذن از كمال و سادگي مي گويند در كوير متجلي است. هيچ خط محكمي تپه را از سطح صاف و يكدست كوير جدا نكرده است، از همه جا كنتراست قوي سايه و روشن ديده مي شود. هيچ رنگي نيست. در كوير حتي علفها هم زرد هستند. همه چيز در يك هماهنگي كامل است. تو گويي خاك در سجده به عظمت خورشيد تنها بازتاباننده درخشش آن شده است و در ميان زمين و آسمان، كوير و آفتاب آبي لاجوردي و سفيد پنبه گونه ابرها وجود دارد. يك تركيب بندي سه گانه رنگي زرد اخر، آبي و سفيد. رنگهاي اصلي حيات در سرزمين صداقت و سادگي، در دل بي رياي كوير.
رنگ ها
رنگ ها نشانه ها با خود دارند. رنگ سبز يعني زندگي. يعني حيات. كوير در كوتاه زماني رنگ سبز به خود مي بيند. درميان سبز خضرائي سبزه هاي تازه شكفته بهاري زردي كوير، اين رنگ فيروزه ايست كه بر تارك گنبد مساجد مي نشيند. گويي باغ زميني را به آسمان هديه مي گويد و ديگر خانه ها، پشت بام هاي گنبدي يا گهواره اي كوير به احترام آبي آسمان خود را همچون دل كوير به رنگ خاك درمي آورند تا فيروزه گنبد مسجد خوش درخشد. در اين ميان سفيدي نور است و سياهي سايه و در كوير است كه گرما از نور است، از سفيدي و آرامش و آسايش از سايه تراوش مي كند، همان طور كه رطوبت آب درون كوزه در طرف سايه وار آن مي تراود. آسمان آبي با زردي آفتاب حيات مي گيرد و زردي خاك كوير با آبي آب در دل قنات هايش زندگي و حاصل پيوند خاك و آب و آسمان، درخت سرسبز است.
نقاش
علي فرامرزي، نقاش و بيننده صداقت كوير است. او سالهاست كه كوير را مي بيند و مي كشد. با طراحي هاي سياه و سفيد آغاز كرد تا بي رنگي كوير را درك كند و سپس به رنگ اصلي كوير زرد اُخَر رسيد و از دل آن مفهوم حيات، نظم و سادگي را دريافت و به خطوط بي پايان و موازي كارهايش رنگ هاي زندگي را بخشيد. فرامرزي حيات درون كوير را با رنگ مايه هاي سرخ و ارغواني ديد. با پاستل، مداد شمعي بر بوم خود حك كرد و به بيننده نشانه هاي حيات پنهان دل كوير را در تركيب بندي جديد از رنگهاي امپرسيونيستي از كوير ارائه داد.
فرامرزي با رنگ و طراحي هاي نقاشي هايش كاشف حيات پنهان كوير است و آن را همچون گرماي كوير سخاوتمندانه به بيننده آثارش تقديم مي كند.
زندگي
اين روزها، روزهاي زندگي براي كوير نيست، زندگي هايي را به دل خود كشانده و زنده هايي را داغدار عزيزانشان كرده است. هنرمند نقاش، هنرمند عاشق مردم مي داند كي و چطور مردم را به زندگي اميدوار كند. كوير هميشه بخشنده زندگي است. اين را خطوط ساده و رنگ يكدست آسمان و زمين كوير مي گويد. اگر ما نمي بينيم باكي نيست. نقاش زندگي در كوير هست.
سخن نقاش
فكر مي كنم به خاطر گستردگي سوژه كه كوير است و بي نهايت بودن آن، اين تابلوها مي توانند در ابعاد بزرگ به ذات آن فضا نزديكتر باشند؛ همان طور كه كوير ما را دربرمي گيرد، اين آثار نيز ما را بخشي از خودشان بدانند. بخصوص اكنون كه فاجعه زلزله در بم رخ داده، گمان مي كنم فضايي ايجاد شده تا ما به دنيا بگوييم كه طبقه فرهنگي و هنرمندان ما به همه بخشهاي اين سرزمين عشق مي ورزند و نه تنها بخشي را به فراموشي نسپرده اند بلكه سالها عمر برايش صرف كرده اند.