شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۲ - شماره ۳۳۰۵
نزديكان آقاي رئيس جمهور
002271.jpg
پس از ايجاد جريان اصلاح طلبان در دوم خرداد ۷۶، اعضاي مركزي ستاد خاتمي كه زياد مايل به كار كردن در چهارچوب احزاب موجود دوم خردادي نظير همبستگي و مجمع روحانيون و سازمان مجاهدين نبودند، دست به تأسيس يك تشكل به نام جبهه مشاركت زدند. اين تشكل كه موفق شد تعدادي از كرسي هاي كابينه و همچنين اكثر كرسي هاي مجلس ششم را كسب كند در انتخابات شوراها پس از طي يك دوران طلايي با عدم استقبال مردمي مواجه شد و نتوانست حتي يك نفر از ليست خود را هم وارد شوراي شهر تهران كنند. لذا امروز به سراغ دكتر محمدحسين خليلي اردكاني يكي از اعضاي برجسته حزب مشاركت رفتيم تا كاركرد و نقاط قوت و ضعف اين حزب را بررسي كنيم. وي كه نماينده مردم كرج است مثل برخي از سران حزب مشاركت با شخص رئيس جمهور قرابت فاميلي دارد و خواهر زاده ايشان است. اين گفت وگو حاوي برخي فرض ها و پنداشت هاي كليدي و قابل تأمل است .
* شما به عنوان يكي از نزديكان رئيس جمهور مهمترين علل ايجاد دوم خرداد را چه مي دانيد؟
- در بدو پيروزي انقلاب، در حال وهواي تغيير نظام از يك نظام ديكتاتوري به يك نظام مردمي بوديم و اين كه اتكاء به مردم در اوج خودش بود و ما چند سالي درگير اين مسايل بوديم و با خوشحالي از اين كه رژيم ديكتاتور سابق عوض شده، مطالبات عمده مردم در سطح وسيعي بروز نمي كرد. بعد از اين سالها، انرژي مردم، مسئولين و حاكميت صرف اداره جنگ شد و حتي دغدغه و نگراني هايي كه وجود داشت بيان نمي شد. بعد از پايان جنگ، مردم نگاه دوباره اي به آرمان هاي خود كردند و براي بازگشت به آرمانهاي اوليه خود، سعي در مطرح كردن مطالبات مدني خود نمودند و احساس كردند ادامه حاكميت در صورتي ممكن است كه به جمهوريت و اسلاميت نظام به يك اندازه پرداخته شود . لازم بود كه مباحث مردمي و توجه به آنان از شكل توده وار به شكل فني و حزبي و تشكيل NGOها دربيايد، چرا كه دريافتيم لازمه موفقيت،كشاندن مردم به عرصه حاكميت است. هر حاكميتي بدون نظارت هاي مردمي و حزبي، امكان دارد كه از روند اصلي خود خارج شود و اين شرايط باعث شد مردم به فردي رو بياورند كه مطالبات آنان در سال ۷۶ را پاسخ دهد و جمهوريت نظام را به اندازه اسلاميت نظام تقويت كند. لذا با حضور گسترده خود در پاي صندوق هاي رأي سرنوشت خود را رقم زدند و تحول بزرگي را ايجاد كردند و خواست مردم بروز پيدا كرد و منجر به دوم خرداد شد.
* كارهاي ستادي و عمده اصلاح طلبان را پس از دوم خرداد، جبهه مشاركت به عهده گرفت. چه عواملي باعث شد جبهه مشاركت در درون اصلاح طلبان شكل بگيرد. آيا وجود احزابي چون مجمع روحانيون و همبستگي كافي نبود كه جبهه مشاركت هم تشكيل شد؟
- لازمه يك جمهوري  اين است كه احزاب زياد باشد و دولت شاه هم همين سعي را داشت، ولي احزاب آن زمان همگي دولت ساخته بودند و صورت مردمي بودن را نداشتند.گروههايي مثل مجمع روحانيون وسازمان مجاهدين انقلاب طيف عمده كشور را دربرنمي گرفتند و محدود به افراد محدودي بودند و احساس نياز به يك جبهه فراگير در سراسر كشور مي شد ،از طرفي افرادي كه در ستادهاي آقاي خاتمي فعال بودند احساس مي كردند وقتي قدرت به دستشان افتاده بايد تلاش خود را در راستاي تقويت سازوكارهاي مدني به كار گيرند و بهتر ديدند از افرادي كه در صف مقدم پيشبرد جريان دوم خرداد و در كنار رئيس جمهور بودند استفاده كنند. يكي از اهداف ما نهادينه كردن مشاركت مردمي و استفاده از نظرات آنان بود. بالاي ۹۰ درصد حزب مشاركت از افراد اصلي و اساسي ستاد آقاي خاتمي در انتخابات ۷۶ بودند. برنامه هايي هم كه توسط جبهه مشاركت ارائه شده است دقيقاً همان برنامه هايي است كه در دوره آقاي خاتمي در سال ۷۶ ارائه كرده است.
* خيلي ها حزب مشاركت را حزب يك شبه مي دانند و اعلام مي كنند اعضاي اين حزب سوابق انقلابي زيادي نداشته اند و يا اگر هم جزو دانشجويان خط امام بوده اند امروز با چرخش ۱۸۰ درجه خواستار رابطه با آمريكا مي باشند؟
- ما قبل از انقلاب تحت عنوان هاي مختلف براي وقوع انقلاب فعاليت كرديم تا حدي كه بسياري از ما حتي در زندان هم بوده ايم. در شرايط جنگ هم در جبهه ها حضور داشته ايم. زماني بزرگترين خطر عليه نظام را آمريكا مي دانستيم و لذا از جريان دانشجويان خط امام كاملاً حمايت كرديم و بسياري از اعضاي ما پيشتازان تسخير لانه جاسوسي بودند و سعي كردند مانع بزرگ انقلاب، يعني آمريكايي ها از سر راه برداشته شود.
* شما بيان مي كنيد كه سوابق انقلابي اعضاي حزب مشاركت بسيار روشن است و همين امر در شعارهاي اصلي شما يعني «آزادي ، عدالت، معنويت» بايد بروز پيدا مي كرد ،ولي متأسفانه فقط به آزادي پرداختيد و با اين همه سوابق انقلابي كه خود به آن اعتقاد داريد عدالت و معنويت را فراموش كرديد؟
- يكي از مشكلاتي كه بعد از انقلاب به وجود آمد اين بود كه خود ما فقط به اطراف خود نگاه مي كرديم كه افراد متدين و دوستدار انقلاب بودند و آن طرف تر خودمان را نگاه نمي كرديم و فراتر از خودمان را نمي ديديم، لذا ما ديديم بايد جايي كه خلأ بيشتري داريم و ممكن است براي نظام  آسيب ايجاد كند را پوشش دهيم. بخش معنويت را از خانواده ها گرفته تا حاكميت وتا نظام هاي فرهنگي كشور، همه دارند بر روي آن كار مي كنند و همه ما احساس كرديم بايد به جنبه هايي كه باعث شده نسل جوان از حاكميت فاصله گرفته است توجه كنيم. اگر بخواهيم روي معنويت جوانان هم كار كنيم اول بايد ساير نظرات حزبش براي او مقبول باشد و بعد اگر آن حزب نمود معنوي هم داد مي پذيرد.
* اما اعضاي مركزي مشاركت به استقبال افرادي كه با اسلام تضاد داشتند هم رفتند و يا در مواردي افرادي كه حفظ ضروريات دين برايشان زياد اهميت نداشت را هم  پيمان خود فرض كردند؟
- يك وقت نگاه ايدئولوژيك به مسايل داريم ولي گاهي اوقات هم يك واقعيتي در كشور وجود دارد كه اگر با آن درست برخورد شود خيلي از مشكلات حل مي شود والا تنش و معضل به وجود مي آيد.
مثلاً اعضاي ما كه به استقبال شيرين عبادي در فرودگاه رفتند پذيرفته بودند كه واقعيتي به نام شيرين عبادي وجود دارد، در جامعه مقبوليت دارد، در يك زمينه اي قوي بوده و در دنيا مطرح شده است. اين فرد اگر درست و بر اساس نياز جامعه نتوانيم از او استفاده كنيم، ديگران از او بهره برداري مي كنند. ما از هر چيزي كه باعث غرور ملي مي شود بايد استفاده كنيم.
* اصلاح طلبان خيلي بر دموكراسي و مردم سالاري تكيه كرده اند با توجه به رابطه تنگاتنگ دموكراسي با اقتصاد آزاد، رابطه اقتصاد و سياست را چگونه مي بينيد؟
- لازمه كشورهاي دموكراتيك،  اقتصاد آزاد است، دموكراسي يعني زمينه اي فراهم شود كه هر كسي در هر زمينه اي رشد كند وگرنه هر چه بخواهند حكومتي شود ، نقش مردم كمرنگ مي شود. مجلس ششم بيشترين درصد مصوبات را در مسايل اقتصادي داشته است. اين تبليغات سوء عليه ما هست كه مي گويند ما به مسايل اقتصادي نپرداخته ايم و عملاً دستاوردهاي اقتصادي مجلس ششم بيشتر از مجلس هاي قبلي است و حامي اين طرح هاي اقتصادي در مجلس جبهه مشاركت است.
* مهمترين علل عدم حضور مردم در انتخابات شوراها چه بود و چه تأثيري در انتخابات فعلي خواهد داشت؟
- مردم مطالباتي دارند كه بخشي از آن قابل تحقق است و بخش ديگر آن قابل عمل نيست و حاكميت بايد مردم را طوري مجاب كند كه بخشي از خواسته هاي آنان قابل تحقق نيست. البته نمي توان انتخابات شوراها را با انتخابات مجلس مقايسه كرد. مسلماً دوره قبل، اولين دوره شوراها بوده است و قطعاً اولين تجربه با عدم موفقيت هاي زيادي هم روبه رو است. برخي از شوراها مثل شوراي شهر تهران خوب عمل نكردند و لذا مردم هم از اين قضيه ناراضي بودند.
يكي ديگر از علل كاهش حضور مردم، موانع به وجود آمده بر سر راه اصلاح طلبان بود كه باعث شد به دستاوردهاي خود نرسند و همين مانع تراشي باعث شده يأس در مردم ايجاد شود. رد صلاحيت ها هم شرايط بدتري را براي ما ايجاد كرده است و باعث ريزش آراء مردم خواهد شد و مردم از صحنه كنار خواهند كشيد و لذا پافشاري ما براي حل مشكل رد صلاحيت ها به همين دليل است. ما مي خواهيم كساني كه به جمهوري  اسلامي آري گفته اند تعدادشان كاسته نشود.
* شما اشاره كرديد به هر حال بخشي از مشكلات مردم قابل برآورده شدن نيست پس چرا انتظارات و توقعات مردم را اين قدر بالا برديد بدون اينكه به ظرفيت هاي خود در مجلس و دولت واقف باشيد؟
- درست است كه بخش زيادي از انتظارات را ما اصلاح طلبان بالا برديم ،ولي بخش زيادي را هم مخالفين دوم خرداد براي مقابله و رقابت با اصلاح طلبان بالا بردند و مطالب پاسخ نداده شده در دولت خاتمي را شناسايي كرده و آنها را به صورت گسترده اي مطرح كردند. اگر به شعارهاي خود عمل مي كرديم در مقابل مردم مي توانستيم پاسخگو باشيم ولي امروز ما عدم عمل به وعده هاي خود را به علت مانع هاي موجود بر سر راه اصلاح طلبان مي دانيم، ولي به هر حال قبول داريم كه بخشي از مطالبات مردم را هم ما بالا برديم.
* در مجلس ششم شاهد تنش  هاي جدي بين مشاركت و مجمع روحانيون بوديم تا جايي كه اختلافات موجود بسيار علني و آشكار شد و حتي آنان در امضاي نامه ۱۳۵ نفر به رهبري با شما همراهي نكردند؟
- تشكيل احزاب متفاوت به معني اختلاف موجود بين آنان است. ما بر اساس اشتراكاتمان جبهه دوم خرداد را تشكيل داديم و كف مطالباتمان را معيار قرار داديم. البته قضيه رد صلاحيت ها پيوندها را بيشتر كرده است و احساس كردند مشتركاً بايد مشكلات را پيگيري و حل كنند. به هر حال ما جامعه اي هستيم كه تمرين دموكراسي را نكرديم و اختلافات دروني جبهه دوم خرداد بعضاً جدي و چالش برانگيز مي باشد ولي به هر حال رشد از همين اختلافات شروع مي شود. به هر حال بخش هايي از جبهه دوم خرداد سنتي بوده و به مذهب بيشتر نزديك اند و بخش ديگري از بدنه دوم خرداد مطالبات ديگري را دنبال مي كند و اين اختلافات ما غيرطبيعي نمي باشد. البته درست است كه همبستگي و مجمع روحانيون در مسايل مختلفي در مجلس با ما همراهي نكردند ولي در اصول اوليه اصلاح طلبانه اتفاق نظر داريم و لوايح و طرح هاي اصلاح طلبانه براي تصويب با مشكل مواجه نبوده است.
* فكر مي كنيد مشاركتي ها چه تعدادي از كرسي ها را در مجلس هفتم كسب مي كنند؟
- در شرايط فعلي به هيچ وجه نمي شود قضاوت كرد و ما خطر بزرگ تر از شكست خودمان را عدم حضور مردم مي دانيم كه بزرگترين دغدغه ما مي باشد .يكي از دلايلي كه براي مجلس هفتم موانعي ايجاد شده اين است كه اگر مردم پاي صندوق هاي رأي حاضر شوند قطعاً مشاركت رأي خواهد آورد.
* اگر بخواهيد نواقص عمده خود را بر شماريد به چه مواردي اشاره مي كنيد؟
- مهمترين نقص ما بي تجربگي حزبي بود، چرا كه ما كار تشكيلاتي حزبي نكرده بوديم و چنين كارهايي صبر و تحمل خاصي مي خواهد و اينكه زمان بر است.دومين اشكال كار ما حكومت داري است. ما به طور رسمي به عنوان حزب تازه، وارد حكومت شده بوديم. درست است كه از اوايل انقلاب در پست هاي مختلف حضور داشتيم ولي تحت عنوان يك حزب قدرت را در دست نداشتيم. هر حزبي موفق شود پيوند خود را با جامعه و نخبگان مستحكم تر كند و ارتباطات حزب، مردم و دولت را بتواند تقويت كند زمينه موفقيت بيشتري را ايجاد مي كند كه اين زمينه براي حزب ما كمتر فراهم شد.ضمن اينكه مردم هنوز هم به حركت حزبي زياد اعتقاد ندارند. زماني كار حزب خوب پيش مي رود كه با بدنه جامعه كاملاً در ارتباط باشد و جامعه نيز روش و برنامه هاي اين حزب را پذيرفته باشد. ولي ما چون عملاً ۲۵۰۰ سال ديكتاتوري داشتيم و بعد از انقلاب هم زياد فرصت كارهاي حزبي براي ما پيش نيامد اين مهم، محقق نشده است ،يعني مردم هم بايدقبول كنند كه كار تشكيلاتي حزبي است كه مي تواند جامعه را به سوي توسعه پيش ببرد و ما هم بايد نقش بيشتري را در جامعه ايفا كنيم.
تجربه اي كه ما در مجلس ششم، هم از نظر حزبي و هم از لحاظ قانون گذاري كسب كرديم، بسيار گرانبهاست و اميدواريم اين تجربه ها را با قوت بيشتري به كار بگيريم. شاخه هاي مختلف جبهه مشاركت الان دارد به بدنه جامعه خود را وصل مي كند و سعي دارد در آن شاخه ها بحث هاي سياسي هم كمتر مطرح كرده و يا اصلاً مطرح نكند و بحث هاي صنفي، نيازهاي جامعه و... را داريم مطرح مي كنيم.
* اصلاحات با شخص آقاي خاتمي كليد خورد ولي در مواردي مشاهده شد شما بسيار تندتر و جلوتر از رئيس جمهور حركت كرديد و انتقادهاي زيادي را به عملكرد رئيس جمهور داشتيد؟
- رئيس جمهور، رئيس حزب مشاركت نيست. حزب مشاركت بر اساس برنامه هاي ايشان شكل گرفت ،ولي بعداً برنامه هاي خود را دنبال كرد.برنامه هاي جبهه مشاركت نيز در شوراي مركزي تصويب شده و بعد اعلام مي شود و محمدرضا خاتمي نيز به تنهايي نقش تعيين كننده را ندارد.در واقع حزب مشاركت به هيچ وجه دولت ساخته نيست و مكانيزم هاي مشورتي را در پيش مي گيرد. نسبت فاميلي بسياري از اعضاي مركزي اين حزب با رئيس جمهور صرفاً در ابتداي كار مؤثر و كارساز و داراي اهميت بود كه موجب مقبوليت اوليه ما شد ولي در استمرار كار چنين نبود و يك مكانيزم مشورتي كار را ادامه داده است و الان هويت حزب مشاركت به خود مشاركت وابسته است نه به شخص يا اشخاص خاصي.
* آينده انتخابات رياست جمهوري را چگونه پيش بيني مي كنيد؟
- دقيقاً آينده انتخابات رياست جمهوري به آينده اين انتخابات بستگي دارد. اگر مردم مشاركت نكنند آينده مناسبي را هم براي رياست جمهوري نمي توان پيش بيني كرد ولي اگر مردم هم شركت كنند الان اين قضيه قابل پيش بيني نيست. اگر مجلس خوبي تشكيل شود بعد از آن در مورد رياست جمهوري تصميم خواهيم گرفت.

ياد داشت
اصلاحات يا اصلاح طلبان؟
ياسر مرادي
حزب مشاركت و يا به عبارت بهتر بدنه اصلي جبهه دوم خرداد بنا به اهدافي نظير ايجاد انسجام دروني جبهه اصلاحات بعد از سال ۷۶ و در اختيار گرفتن مجلس ششم در سال ۷۸ توسط تعدادي از اعضاي موثر ستادهاي انتخاباتي رييس جمهوري خاتمي و برخي از اقوام ازجمله برادر ايشان تشكيل شد. اين نحله و جريان سياسي كه از ابتداي انقلاب تحت عنوان دانشجويان خط امام شكل گرفته بود پس از جدايي برخي از اعضاي آن، احساس كردند كه بايد كادر اجرايي گسترده اي در سرتاسر كشور براي جامه عمل پوشاندن به وعده هاي خاتمي در انتخابات رياست جمهوري سال ۷۶ ايجاد كنند ولي عملاً پس از تأسيس و در اختيار گرفتن قدرت، بويژه در مجلس ششم برخي از سران اين حزب كه در دهه اول انقلاب سابقه اقدامات راديكالي ازجمله تصرف لانه جاسوسي و تشكيل دفتر تحكيم وحدت در دانشگاه ها را داشتند ،احساس كردند كه رئيس جمهور از توانايي يا اراده لازم براي رهبري جريان اصلاحات برخوردار نيست و با توجه به مواضع معتدل رئيس جمهور تصميم گرفتند سرعت و شدت اقدامات خود را افزايش داده و در موارد بسياري از رئيس جمهور پيشي بگيرند و حتي در مواردي كه خاتمي با آنان همراه نمي شد از وي انتقاد كنند. مطرح نمودن مباحثي چون خروج از حاكميت، قهر سياسي، رفراندوم، آبستراكسيون، نوشتن نامه ۱۳۵ نفري به رهبري و در نهايت تحصن آنان، اقداماتي بود كه مورد پسند رئيس جمهور واقع نشد ولي با اين حال نيز هنوز آنان نزديكترين جريان سياسي كشور به خاتمي مي باشند.
به تدريج، موارد اختلاف آنان با ساير احزاب دوم خردادي نيز آشكار شد به نحوي كه كروبي از آنان با عنوان حزب يكشبه ياد كرد و اين امر مخالفت آنان با كروبي را نيز تا حد زيادي برانگيخت. به هر حال اين حزب كه توانسته بود آراء قابل توجهي را در انتخابات هاي قبلي كسب كند در انتخابات شوراها در سال ۸۱ نتوانست هواداران خود را پاي صندوق هاي رأي بكشاند . بسياري از اعضاي جبهه دوم خرداد علت اصلي عدم كاميابي اصلاح طلبان در انتخابات شوراها را اين مي دانند كه جبهه مشاركت چون وزن سياسي خود را بيش از سايرين در اين جريان مي دانست، حاضر به ائتلاف با ليست شوراي هماهنگي جبهه دوم خرداد نشد و اين تفرق منجر به شكست اصلاح طلبان شد.نكته قابل توجه درمورد اعضاي اين حزب، بر سر دوراهي قرار دادن رييس جمهور مي باشد. خاتمي به عنوان كليد زننده جريان دوم خرداد در كشور شناخته شده است ولي بعد از قرارگرفتن در جايگاه  رييس جمهور احساس كرد به عنوان منتخب كل مردم ايران بايد در مقابل تمام مردم پاسخگو باشد.خاتمي از سويي نمي خواست با اتخاذ مواضع راديكال، وضعيت سياسي كشور را به خطر انداخته و دچار التهاب كند و از سوي ديگر قصد نداشت هواداران و اعضاي اصلي ستاد خود در انتخابات ۷۶ را از دست داده و از خود آزرده كند لذا همواره برسر يك دوراهي قرار داشت كه البته هرچند همواره مورد انتقاد برخي از اعضاي جبهه مشاركت قرار گرفته است ولي با اتخاذ مواضع اصولي رضايت دوطرف را جلب نموده است.جبهه مشاركت با شعار اصلاحات وارد عرصه شد كه مسلما هيچ گروه و جناحي را ياراي ايستادگي در مقابل اين شعار نبود چراكه امر اصلاح في نفسه قابل انتقاد نيست. مردم هنوز هم بر ضرورت اصلاحات تاكيد دارند ولي اينكه چه كسي را براي ادامه دادن راه اصلاحات برخواهند گزيد در اول اسفند مشخص خواهد شد.

سياست
اقتصاد
انديشه
علم
فرهنگ
ورزش
هنر
|  اقتصاد  |  انديشه  |  سياست  |  علم  |  فرهنگ   |  ورزش  |  هنر  |
|   صفحه اول   |   آرشيو   |   چاپ صفحه   |